٢٦ اسفند، رسانه های حکومتی "مژده دادند" که امروز "ماراتون" سیصد و پنجمین نشست شورایعالی کار با موضوع تعیین حداقل دستمزد کارگران، در" دقیقه نود" و پس از بحث های مفصل در مورد "مصاٸب" جامعه کارگری، حق کار و زندگی کارگر، ...
بعلاوه و مهمتر از همه "واقع گرایی" تضمین منافع کارفرما و دولت و خزانه مشترک آنها که "کارگر" فعلا به آن زنده است، "محصول" داد. سرانجام پرونده دستمزد ۱۴۰۴ بسته شد و جزئیات افزایش ۴۵ درصدی دستمزد کارگران اعلام شد! به این ترتیب طبقه کارگر میتواند سال نو را به" خوبی و خوشی" جشن بگیرد! جایی که چند عدد پسته برای جشن سال نو، برای بخش اعظم مزدبگیران و نیروی کار در ایران، امسال عملا کالایی لوکس شده است!
افزایش "سالانه" سی و چهل و پنجاه و هفتاد درصدی دستمزدها، آنهم روی کاغذ و بر اساس نرخ های دستکاری شده بانک مرکزی و مرکز آمار که فرسنگها با نرخ واقعی تورم فاصله دارد، ربطی به معیشت واقعی کارگر در ایران ندارد. این مراسم که توسط مشتی شیاد نشسته بر صندلی قدرت، در شرایطی که طبق اعلام رسمی خودشان در بهترین حالت "حقوق ها بعد از ۲ ماه بیاثر میشود"، و در دنیای واقعی جدال کارگر بر سر دریافت دستمزدهای پرداخت نشده دهه ها است به نرم رابطه کار و سرمایه در ایران تبدیل شده است، فریبکاری وقیحانه ای است.
با پایان این ماراتون، جدول اعداد و ارقام مربوط به بالاتر و پایین تر بودن دریافتی بخش های مختلف طبقه کارگر، هم اعلام شد! تا هیچ بخشی از طبقه از "سخاوتمندی" کارفرما و وزارت کار و وزیر اقتصاد و نقش های "سازنده" اعضا خانه کارگر و نمایندگان خودگمارده کارگری، بی بهره نمانده باشند!
به این ترتیب بالماسکه سالانه جلسات شورایعالی کار و نهادها و شخصیت ها و عناصر شرکت کننده در آن، که امسال در هراس گسترده از خطر شورش کارگری علیه فقر، تا آخرین روزهای سال "کش پیدا" کرد و به تعویق افتاد بالاخره به اتمام رسید! طبعا به همراه و به موازات پایان جلسات شورایعالی کار، سروصداها، "بروبیاها" ها و "بازارگرمی" های "نمایندگان خودگماره کارگری" شرکت کننده در این جلسات، هم خاموش شد و "مخالفینی" چون علیرضا میرغفاری ها، عضو سابق شورایعالی کار و امسال "اپوزیسیون" شده، نویسنده "کارزار افزایش ۷۰ درصدی مزد"، و همه کاراکترهای دخیل در این بالماسکه هم ارزش مصرف شان به پایان رسید!
شورایعالی کار و مجامع مختلف وزرات کار و نهادهای وابسته اش با شرکت نمایندگان کارفرما، نمایندگان خودگماره تحت عنوان نمایندگان کارگری اعضا خانه کارگر، شورای اسلامی کار، و نمایندگان کارگری به اصطلاح مستقلی که در این بالماسکه برای توده طبقه کارگر شناخته شده اند.
کارگر در ایران، بعنوان یک طبقه واحد و سراسری، بعد از خیزش دی ماه ۱۳۹۶، نه ساکت است و نه خاموش و نه در انتظار این نشست ها! تنها نگاهی به دهها و دهها اعتراض و اعتصاب و اجتماع کارگری، معلمان، بازنشستگان و پرستاران که این روزها بی اعتنا به نشست ها و مباحث جلسات شورایعالی کار، برای دریافت همان دستمزدهای ناچیز، هر روز در جریان است، گویای این واقعیت است که جنبش مزدبگیران و نیروی کار در ایران نه تنها کمترین توهمی به این نشست ها ندارد که جدال خود برای حق خود را روی زمین سفت و رودررو با دولت و کارفرما، پیش می برد! این جنبش کمترین توهمی به این جلسات و این نشست ها نه تنها ندارد که در انتظار شکوفه دادن محصولات انها نیست که دم و بازدم آن را در مقابل و علیه خود میداند.
بازی محجوب ها و میرغفاری ها اگر دیروز میدانی داشت امروز تماما نشان استیصال و ناتوانی حکومت در جلب عقب مانده ترین بخش های کارگری، در ایجاد توهم نسبت به بهبود شرایط کار و دستمزد و معیشت با توسل به این نشست ها و مباحث و دیالوگ های پرتب و تابی است که سراسر رسانه های دولتی را پرکرده است.
جمهوری اسلامی با تمام دستگاه و نشست ها ونهاد های "کارگری" و "مردمی" و زنان و جوانان و .. امروز خلع سلاح شده در مقابل طبقه کارگر ایستاده است. این مباحث و این جلسات اگر برای طبقه کارگر موضوعیتی دارد، تنها این است که نشان دهد که بالایی ها چگونه از ترس و وحشت انفجار اعتراضی دیگری علیه فقر و محرومیت، "کارگر دوست" شده و برخی از زخم هایی که از فشار فقر مطلق بر پیکر آن خورده است را بازگو میکنند تا بلکه کمی این جمعیت کارکن و مولد به فلاکت کشیده شده، را تسکین دهند و آرام کنند! از جلسات شورایعالی کار خارج میشوند و وعده و قول میدهند! و صد البته انگشت اتهام را به سوی دشمن خارجی یعنی تحریم ها و شکاف با آمریکا و اوضاع بین المللی نشانه میگیرند، به این امید که بلکه این "تندپیچ نظام" را هم از سربگذرانند.
طبقه کارگر ایران دهه ها است که میداند تامین معیشت و بهبود آن و جلوگیری از گسترش تعمیق فقر بیشتر، تنها و تنها با "زور" و تکیه به نیروی متحد خودش تامین میشود. این را در شعارهایشان می بینید در حرکات اعتراضی می بینید که شعار های " تنها به نیروی خودمان حق مان بدست میآید"، امروز نه فقط توسط پیشروان که توسط عموم کارگران در اجتماعات اعتراضی فریاد زده میشود.
در این میان هیاهو حول "اجرای صحیح قانون کار" و این و آن بند آن، قانون کاری که از منظر طبقه کارگر ایران ورق پاره ای بیش نیست، تماشایی است. رجوع فعالین خود گمارده کارگری حول چند بند و ماده نیم پز چون "دستمزد مطابق نرخ تورم" و این و آن حق و حقوق نیم بند در قانون کار، جایی که نه در قانون کار و نه در قانون اساسی و نه در نظام شان، کارگر کمترین قدرت و آزادی اعمال اراده متحدانه و مستقلانه ای ندارد، اعتصاب و مجمع عمومی و اجتماع و نماینده کارگری منتخب مجامع عمومی ش با سرکوب و اخراج و بگیر و ببند مواجه میشود و بر هر حرکت مستقلانه کارگری مهر "نافی امنیت ملی" میخورد و مجازات میشود، بازار معرکه گیری بی شرمانه ای است.
طبقه کارگر ایران قانون کار خود را در جدال روزانه برای معیشت و بر سر دستمزدها و برای حق اجتماع و اعتصاب و قبولاندن نمایندگان منتخب مجامع عمومی، و آزادی کارگران زندانی و بازگشت به کار آنها و دفاع از تشکل های مستقل خود، تحمیل کرده است و به این امر آگاه است که بهبود معیشت و افزایش دستمزدها همچنان از این کانال میگذرد. امروز این طبقه به جایی رسیده است که کل نظام بهره وری، استثمار و انقیاد کار به سرمایه را در عمل مبارزاتی روزانه اش، زیر سوال برده است.
برای طبقه کارگر اما، نه شروع این مضحکه و نه پایان آن، ربطی به بهبود معیشت کارگر و جدال روزانه اش برای تامین حداقلی از آن، ندارد! تنها ربط آن نمایان شدن پیکر تمام قد حکومتی است، که نگران از انفجار خیزش علیه فقر، و در ترس از تکرار تجربه رویارویی مستقیم این طبقه که بعد از دیماه ۹۶ ، سوت پایان فریبکاری های "کارگر دوستانه" نظام را زده است، شب را به روز میکند. طبقه کارگری که حق خود و دشمنان خود را می شناسد، به کم رضایت نمی دهد و برای بیرون کشیدن هرانداز از حق خود از حلقوم شان به زور اتحاد و تشکل خود همیشه در میدان بوده است، از دریچه نشست های شورایعالی کار و مباحث حول و حوش آن می بیند که چه رعشه ترسی بر اندام شان لرزه انداخته است.
طبقه کارگر ایران مسیر بسیار سخت و پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. بی تردید از هر درجه ضعف دشمن برای پیشروی خود استفاده خواهد کرد. و ورق پاره مصوباتشان را با اعتصابات و اعتراضات و جنگ متحدانه و متشکل خود برای یک زندگی بهتر، شعار حق ما به نیروی خودمان بدست میآید، به صورتشان پرتاب خواهد کرد!
زنده باد قدرت متحد کارگری
زنده باد سوسیالیسم
حزب حكمتیست(خطر رسمی)
۲۶ اسفند ۱۴۰۳- ۱۶ مارس ۲۰۲۵