اجتماع قانونی چند ده نفر بسیجی و "چپ"های هوادار ائتلاف ورشکسته و ارتجاعی "محور مقاومت" در دانشگاه تهران به بهانه "دفاع از مردم فلسطین"، از سوئی با تمجید حکومتیها و روزی نامههای آن روبرو شد و ...
از سوی دیگر موجبی برای هجمه راستهای سلطنتطلب به چپ بطور کلی و کمونیستها بطور اخص شد. داستان اینها مصداق آن مثل معروف است که "هم از توبره میخورند و هم از آخور"!
"چپ" البته درخود محتوائی ندارد، "محور مقاومت" به طیف موسوم به هواداران خشکه مقدسترین و مرتجعترین و دست راستیترین جناح حکومت، موئتلفین منطقهای آنها مانند بشار اسد و دولت بعث سابق سوریه، حزبالله لبنان، حماس، حوثیها و جهادیهای متفرقه در منطقه اطلاق میشود. در سطح جهانی، این طیف نظر به ضد آمریکا و ضد غرب بودن، هوادار روسیه و چین و کره شمالی هستند. این جماعت حتی از تودهای و فدائی اکثریت دهه شصت مرتجعتر و عقبماندهترند. حزباللهی و بسیجیهائی که از رانت حکومت برای ابراز وجود استفاده میکنند و اهداف و سیاستهای ارتجاعیشان را با ادویه ادبیات چپ استتار میکنند. هواداران دو آتشه حسن نصرالله و سپاه پاسداران و شکنجهگران فرزندان مردم نام "چپ" را برخود نهادهاند تا در ارکستر ناهنجار طبقه بورژوازی و رژیم اسلامی علیه کارگر و کمونیسم و سوسیالیسم مزخرف ببافند و از ارتجاع و استبداد و شرقزدگی وعقبماندگی و "امپریالیسم خوب" دفاع کنند!
این جماعت "بفرموده" ظاهر میشوند، فاقد هر نوع پرنسیپ سیاسیاند، مواضعشان مواج و ژلهای و تابعی از مزاج سیاسی رژیم اسلامی است. میگویند "ضد امپریالیست"اند اما وقتی ولی نعمتشان با آمریکا مشغول مذاکره است جرات ندارند از آمریکا اسمی ببرند و به مصرع شعار "مرگ بر اسرائیل" نماز جمعه اکتفا میکنند. این فرقه مهجور از چپ ضد یانکی هم کیلومترها عقبتر است، اینها مخالف آمریکا و اسرائیل اما هوادار چین و روسیهاند. درست برعکس سلطنت طلبان که مخالف روسیه و چین و هوادار آمریکا و اسرائیلاند. اینها اصولاً چپ به هیچ معنائی نیستند، ضدیتی با سرمایه و سرمایه داری ندارند، ضد کاپیتالیسم بودن با گروه خونشان جور درنمیاید، سهل است، طرفدار مرتجعترین نیروهای دستساز همان آمریکا و اسرائیل و جمهوری اسلامیاند. اینها حاشیهای بر بسیج و سپاه و سازمانهای امنیتی رژیم اسلامیاند که کارشان حمله به کمونیسم و حرکت سوسیالیستی و رادیکالیسم کارگری است.
عکس برگردان این فرقه، جماعت سلطنت طلب و راستهای بیترمزند که فرصت را غنیمت شمرده و بر طبل توخالی شعار "ارتجاع سرخ و سیاه" شاهنشاه سرنگون شدهشان میکوبند. برای هواداران "بی بی" و ترامپ، شاخه بسیج اطلاعات و سپاه و بیغم از هر درد جامعه، کیسه بوکس مناسبی برای حمله به کمونیسم است. از این همه بیسوادی و بیحیائی خجالت هم نمیکشند! دقت کنید که اینروزها از ترامپ تا خامنهای و سلطنت طلب و حزب دمکرات و ناسیونالیستهای متفرقه، انگار که نماز شب و نیایش طبقاتیشان را بجا میآورند؛ متحد و ارکستره علیه کمونیسم لیچار میبافند. دراین فضای مسموم چه بهانهای بهتر از حرکت سفارشی و نمایشی تعدادی بسیجی فرصت طلب و نان به نرخ روز خور برای دمیدن در شیپور آنتی کمونیسم؟
زمانی حزب توده و سازمان فدائی اکثریت هوادار "امام خمینی ضد امپریالیست" بود. خمینی را البته همان امپریالیستها سر کار آورند تا کمونیستها و جنبش کارگری- شورائی را سرکوب کند و از دست چپی درآمدن انقلاب ایران در متن جهان دو قطبی آنروز ممانعت کند. خمینی نهایتاً تظاهر به ضدآمریکائیگری میکرد و مدافع پروپاقرص سرمایهداری بود. این جماعت ورژن تودهایسم جدیداند که خامنهای را "ضد امپریالیست" و "رهبر محور مقاومت" میدانند. تفاوتشان با امثال عَلّمالهُدا و آخوندهای حکومت اینست که عمامه ندارند، اما یک حرف میزنند و یک سیاست دارند، یکی با زبان و ادبیات اسلامی و دیگری با روکشی از ادبیات چپ. این باصطلاح محور مقاومت که بهتر است محور رانت و تملق و جاسوسی نام بگیرد، امروز بدنبال کرنش رژیمشان به "محور سازش" با آمریکا و توجیه مذاکره با "امپریالیسم" بدل شدند و دیگر حرفی برای زدن ندارند. قتلعام و نسلکشی اسرائیل علیه مردم فلسطین آنهم بعد از مدت طولانی فرجهای شد تا مُرده سیاسی راه برود و نمایشی سفارشی در دانشگاه برگزار کند.
آیا اینها طرفدار مردم فلسطیناند؟ قبول این صورت ظاهر نیازمند درجه بالائی از حماقتِ سیاسی است. این فرقه طرفدار حماس و حزب الله و متحدین جمهوری اسلامی است و نه مردم بخت برگشته فلسطین. اینها همانقدر طرفدار حقوق مردم فلسطیناند که خامنهای و حزبالله و حماس و دیگران. اگر میبینید که مردم ایران از کارگر و زن و معلم و دانشجو هر روز توسط ولی نعمت اینها سرکوب میشود و صدای این فرقه درنمیآید و حتی به سرکوب کمک میکند و هر حرکت مردم علیه حکومت را با تحلیلهای یک مَن یک غاز "به امپریالیسم" منتسب میکند؛ نه از سر "مبارزه و مخالفت" با سیاستهای ارتجاعی و میلیتاریستی آمریکا و موئلفین بلکه از سر دفاع از جمهوری اسلامی است.
هجمه مشتی ابله راست علیه کمونیستها به بهانه تحرک نمایشی و سفارشی مشتی عنصر مستقیم و غیر مستقیم هوادار رژیم، به طریق اولی علیه این عناصر مرتجع محور مقاومتی نیست بلکه اینها تسمه نقالهای برای حمله به رادیکالیسم کارگری و اجتماعی در جامعه است که سنتاً با کمونیسم و سوسیالیسم تداعی میشود. راستهای متفرقه دقیقاً مانند "محور مقاومتیهای" هوادار رژیم و بمثابه نیروهای متفرقه یک طبقه واحد، طبقه بورژوازی، باید کارنامه ضد کمونیستی شان را آماده کنند. هر کدام وظیفهای دارند اما دستور کارشان یکی است.