80 منتخب سایت

دیگر بس است؛ اسرائیل مرتکب جنایات جنگی می‌شود

جدال دیدگاه‌ها

دولت اسرائیل اکنون جنگی را به راه انداخته که بی‌هدف، بی‌برنامه، بی‌نتیجه و بدون کوچک‌ترین چشم‌انداز موفقیت است. از زمان تأسیس، هیچ‌گاه اسرائیل وارد چنین جنگی نشده بود. باند جنایت‌کاری که بنیامین نتانیاهو رهبری آن را برعهده دارد، در این زمینه نیز رکورد تازه‌ای در تاریخ اسرائیل بر جای گذاشته است.

نتیجه‌ی آشکار عملیات «ارابه‌های جدعون»، پیش و بیش از هر چیز، سردرگمی یگان‌های نظامی اسرائیلی مستقر در اطراف غزه است. به‌ویژه در محله‌هایی که پیش‌تر در آن‌ها جنگیده‌ایم، زخمی داده‌ایم و نیروهایمان کشته شده‌اند، در حالی که بسیاری از رزمندگان حماس—که سزاوار مرگ‌اند—و شمار بیشتری از غیرنظامیان بی‌گناه را کشته‌ایم. اینان اکنون به آمار قربانیان بی‌هدف فلسطینی پیوسته‌اند، آماری که به ابعاد هیولاواری رسیده است.

عملیات اخیر در غزه هیچ ارتباطی با اهداف مشروع جنگ ندارد. دولت، سربازان ما را—و ارتش نیز فرمان می‌برد—به خیابان‌های شهر غزه، جبالیا و خان‌یونس می‌فرستد تا در عملیاتی نامشروع پرسه بزنند. این دیگر یک جنگ سیاسی خصوصی است. نتیجهٔ فوری آن، تبدیل غزه به منطقه‌ای فاجعه‌بار از نظر انسانی است.

در یک سال گذشته، در سطح جهانی انتقادهای سختی از رفتار دولت اسرائیل و ارتش آن در غزه مطرح شده؛ از جمله اتهامات نسل‌کشی و جنایات جنگی. در بحث‌های عمومی داخل اسرائیل و نیز در صحنه بین‌المللی، من این اتهامات را قاطعانه رد کرده‌ام—اگرچه از انتقاد به دولت ابایی نداشته‌ام. رسانه‌های جهانی به تمام صداها در مناظرات داخلی اسرائیل گوش می‌دهند. آن‌ها می‌توانند میان سخنگویان نتانیاهو و اطرافیانش و مخالفانش تمایز قائل شوند؛ مخالفانی که او را، چنان‌که این روزها رسانه‌ها علاقه‌مندند بگویند، رئیس یک خانوادهٔ جنایت‌کار می‌دانند.

در مصاحبه‌هایی که در ایرلند، ایتالیا، هلند، بریتانیا و دیگر کشورها انجام دادم، همواره با قاطعیت اعلام کرده‌ام که اسرائیل در غزه مرتکب جنایات جنگی نشده است. کشته‌شدن بیش از حد اتفاق افتاده، اما من با اطمینان کامل می‌گفتم که در هیچ موردی هیچ مقام دولتی فرمانی برای حملهٔ بی‌تمایز به غیرنظامیان غزه صادر نکرده است.

شمار بالای غیرنظامیان بی‌گناهی که در غزه کشته شده‌اند، به‌سختی قابل درک، غیرموجه و غیرقابل‌قبول است. اما، همان‌طور که در تمام رسانه‌های جهان گفته‌ام، این قربانیان، محصول یک جنگ ظالمانه بودند.

این جنگ باید تا اوایل سال ۲۰۲۴ به پایان می‌رسید. ادامهٔ آن بدون توجیه، بی‌هدف روشن و فاقد چشم‌انداز سیاسی برای آیندهٔ غزه و منطقه بود. ارتش که وظیفه‌ اجرای دستورات دولت را دارد، در بسیاری موارد نسنجیده، شتاب‌زده و بیش‌ازحد خشن عمل کرده است. اما این اقدامات بدون صدور فرمانی از سوی فرماندهی کل برای حملهٔ بی‌تمایز به غیرنظامیان انجام شده بود. بنابراین، همان‌طور که در آن زمان درک می‌کردم، جنایات جنگی رخ نداده بود.

اصطلاحات «نسل‌کشی» و «جنایات جنگی» مفاهیمی حقوقی‌اند که به نیت و مسئولیت کسانی که مأمور تعیین اهداف، نحوهٔ اجرا، محدودهٔ عملیات و سطح خشونت مجاز در جنگ هستند، مربوط می‌شوند. من در هر فرصت ممکن سعی کرده‌ام میان اتهامات جنایی—که نمی‌پذیرفتم—و بی‌مبالاتی و بی‌تفاوتی نسبت به قربانیان غزه و هزینهٔ غیرقابل تحمل انسانی‌ای که بر آن‌ها تحمیل کرده‌ایم، تمایز قائل شوم. اولی را رد می‌کردم، دومی را می‌پذیرفتم.

اما در هفته‌های اخیر دیگر نمی‌توانم چنین کنم. آنچه اکنون در غزه می‌کنیم، جنگ ویرانگری است: قتل بی‌تمایز، بی‌مرز، بیرحمانه و جنایت‌کارانهٔ غیرنظامیان. این نه ناشی از فقدان کنترل در بخشی خاص از جبهه است، نه نتیجهٔ عصبانیت خارج از کنترل برخی سربازان. بلکه نتیجهٔ سیاستی حکومتی است—آگاهانه، شرورانه، بدخواهانه و غیرمسئولانه. بله، اسرائیل اکنون مرتکب جنایات جنگی می‌شود.

نخست، گرسنگی‌دادن به غزه. در این‌باره، موضع مقام‌های ارشد دولتی کاملاً علنی و روشن است. بله، ما به‌عنوان یک سیاست رسمی، مردم غزه را از غذا، دارو و نیازهای اولیهٔ زندگی محروم کرده‌ایم. نتانیاهو، طبق معمول، سعی دارد نوع دستوراتی را که صادر کرده، مبهم نگه دارد تا در آینده از مسئولیت حقوقی و کیفری فرار کند. اما برخی اطرافیانش این را به‌صراحت و حتی با افتخار اعلام کرده‌اند: بله، ما غزه را به گرسنگی خواهیم کشاند. چون همهٔ اهالی غزه حماس‌اند، پس محدودیت اخلاقی یا عملی‌ای برای از میان بردنشان وجود ندارد—بیش از دو میلیون نفر.

رسانه‌های اسرائیلی، هر یک به دلایلی (که برخی قابل درک‌اند)، سعی دارند تصویری ملایم‌تر از رخدادهای غزه ارائه دهند. اما آنچه در سطح جهانی دیده می‌شود، بسیار گسترده‌تر و فاجعه‌بارتر است. نمی‌توان به آن با خونسردی و بی‌تفاوتی نگریست و واکنش جهانی را صرفاً به‌حساب موج جدیدی از یهودستیزی گذاشت، به این دلیل که «همه از ما متنفرند».

نه، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، یهودستیز نیست. من او را خوب می‌شناسم. طی ماه‌های گذشته با او بارها گفت‌وگو کرده‌ام. زمانی که اسرائیل به کمک نیاز داشت، ارتش فرانسه در صف اول دفاع از اسرائیل ایستاد و در رهگیری حملات موشکی ایران مشارکت کرد. مکرون اخیراً به‌روشنی گفت: «ما تحت رهبری من، با دشمنان شما می‌جنگیم، آن‌گاه شما مرا به حمایت از تروریسم متهم می‌کنید.» او دوست اسرائیل است، همان‌گونه که کی‌یر استارمر نخست‌وزیر بریتانیا، دیک اسخوف نخست‌وزیر هلند، جورجیا ملونی نخست‌وزیر ایتالیا، و دیگر رهبران برجستهٔ اروپا نیز چنین‌اند.

آن‌ها صدای غزه را شنیده‌اند. رنج صدها هزار غیرنظامی را دیده‌اند. صدای وزیران کابینه اسرائیل را نیز شنیده‌اند و به روشنی دریافته‌اند: وزیران اسرائیلی، به رهبری نتانیاهو، آگاهانه، بی‌تردید و با نیت قبلی، سیاستی بر پایهٔ گرسنگی‌دادن و فشار انسانی را دنبال می‌کنند که می‌تواند پیامدهایی فاجعه‌بار داشته باشد.

اکنون حتی دولت‌های دوست اسرائیل—از جمله کانادا، بریتانیا و فرانسه—صداهایی به گوش می‌رسد که خواهان اقدامات مشخص علیه دولت اسرائیل شده‌اند؛ اقداماتی که می‌توانند برای این کشور زیان‌های سنگین به بار آورند. مکرون پیشنهاد بازنگری در توافق‌نامهٔ همکاری اتحادیهٔ اروپا با اسرائیل را مطرح کرده است؛ پیشنهادی که نخست‌وزیران اسپانیا، هلند و ایتالیا نیز از آن حمایت کرده‌اند. این دو نفر اخیر، برخلاف مکرون، رهبرانی راست‌گرا هستند و تا همین اواخر با هر اقدامی که ممکن بود اسرائیل را شرمسار کند، مخالفت می‌کردند.

این صداها بلندتر خواهند شد. خطر این وجود دارد که مجازات‌های ملموس و عملی نه‌فقط از سوی دیوان کیفری بین‌المللی در لاهه، بلکه با پیامدهایی مرگ‌بار در سطح دیپلماتیک و اقتصادی بر اسرائیل تحمیل شود.

هم‌صدایان دولت نتانیاهو و ماشین سمی تبلیغاتی آن، بلافاصله ساز مظلوم‌نمایی کوک خواهند کرد: «جهان یهودستیز است، از ما متنفرند، همیشه علیه ما بوده‌اند، تروریسم را حمایت می‌کنند—در حالی که ما با تروریسم می‌جنگیم.» اما حقیقت این است که این دولت‌ها ضد اسرائیل نیستند، بلکه مخالف دولت اسرائیل‌اند. آن‌ها معتقدند این دولت عملاً علیه خود اسرائیل و مردمش اعلام جنگ کرده، و ممکن است آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد کرده باشد.

من نیز همین عقیده را دارم. معتقدم دولت اسرائیل اکنون دشمنی درونی است. این دولت علیه کشور و شهروندانش اعلام جنگ کرده است. در طول ۷۷ سال گذشته، هیچ دشمن خارجی‌ای که اسرائیل با آن جنگیده، به اندازهٔ دولتی که تحت رهبری ایتمار بن‌گویر، نتانیاهو و بتسلائل اسموتریچ اداره می‌شود، به این کشور آسیب نرسانده است. هیچ دشمن خارجی‌ای نتوانست انسجام اجتماعی‌ای را که اساس قدرت جامعهٔ اسرائیلی در تمام آزمون‌های حیاتی پس از سال ۱۹۴۸ بود، از میان ببرد؛ اما دولت نتانیاهو چنین کرده و همچنان ادامه می‌دهد.

این واقعیت که ما اکنون در کرانهٔ باختری نیز به کشتار غیرنظامیان فلسطینی ادامه می‌دهیم، قابل‌انکار نیست. پیش‌تر هم گفته‌ام و اکنون نیز تکرار می‌کنم. اعضای گروه بدنام «جوانان تپه‌نشین» هر روز جنایت‌هایی هولناک در سراسر کرانهٔ باختری مرتکب می‌شوند، و پلیس و ارتش مستقر در منطقه چشم بر آن می‌بندند.

قتل تزیلا گز وحشتناک بود. انسان نمی‌تواند در برابر سرنوشت این زن جوان، که در راه بیمارستان برای زایمان به قتل رسید، دچار اندوه نشود. امیدوارم نوزادش زنده بماند و در آغوش خانوادهٔ دوست‌داشتنی‌اش که قطعاً از او محافظت خواهند کرد، رشد کند. اما این‌که یوسی داگان، رئیس شورای منطقه‌ای سامره، بگوید روستاهای فلسطینی باید نابود شوند، خود اعلامیه‌ای برای نسل‌کشی است. وقتی روستایی فلسطینی به آتش کشیده می‌شود—که تا کنون چندین مورد رخ داده—خواهند گفت عاملان آن گروهی کوچک و خشن‌اند که نمایندهٔ ساکنان نیستند. این دروغ است. آن‌ها زیادند. پیشاهنگان همیشه کم‌شمارند، اما پشت سرشان امثال یوسی داگان‌ها هستند که الهام‌بخش، حامی پنهان‌کاری و تدارکات‌چی موج بعدی خشونت‌اند. پلیس کجاست؟ ارتش کجاست؟ ده‌ها هزار شهرک‌نشین کجا هستند تا بگویند این «جوانان تپه‌نشین» جنایت‌کارند و باید زندانی شوند، نه آن که آزادانه در میان باغ‌های زیتون مردم کرانهٔ باختری پرسه بزنند؟

نمی‌توان آنچه را در برخی واحدهای نظامی اسرائیل، از جمله نیروهای ویژه، رخ می‌دهد نیز نادیده گرفت—یگان‌هایی که بهترین و جسورترین سربازان در آن‌ها خدمت می‌کنند. موارد متعددی از تیراندازی بیرحمانه به غیرنظامیان، تخریب خانه‌ها و اموال رخ داده، حتی در شرایطی که ضرورتی نداشته است. غارت و دزدی از خانه‌ها، آن‌قدر زیاد بوده که برخی سربازان اسرائیلی حتی با افتخار در فضای مجازی دربارهٔ آن نوشته‌اند. بله، اسرائیلی‌ها مرتکب جنایات جنگی می‌شوند. من با نظر رئیس پیشین ستاد کل ارتش، موشه یعلون، که گفته بود اسرائیل در حال «پاک‌سازی قومی» است، موافق نیستم؛ اما داریم به نقطه‌ای نزدیک می‌شویم که دیگر نمی‌توان انکار کرد: آنچه دولت، ارتش و حتی سربازان دلیر ما انجام داده‌اند، به‌ناگزیر به چنین نتیجه‌ای خواهد انجامید.

وقت توقف فرا رسیده—پیش از آن‌که به‌کلی از خانوادهٔ ملت‌ها طرد شویم، و بدون داشتن هیچ دفاع قانع‌کننده‌ای، به‌خاطر ارتکاب جنایات جنگی در برابر دادگاه کیفری بین‌المللی احضار شویم.

-----

برگردان برای اخبار روز: کمال فرهمند