با انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا خواهش و تمنا از طرف مقامات جمهوری اسلامی برای مذاکره شروع شده است. سخنگوی سازمان انرژی اتمی، خطاب به دولتهای غربی میگوید:
“هنوز برای تعامل و کنارگذاشتن فشار و تهدید فرصت باقی است و ایران در عین این که خود را برای مقابله با تهدیدها آماده کرده، تعامل را به تقابل ترجیح میدهد.”
علی لاریجانی در مقام مشاور خامنهای نیز پیشنهاد مذاکرات جدید را در وبسایت شخص خامنهای نوشته است: “اگر طرفهای غربی برجام را قبول ندارند، برجام “وحی منزل” نبوده و اگر آمریکاییها احساس میکنند سرشان کلاه رفته، بیایند سر موضوعات جدیدی مذاکره کنند.”
به یاد بیاوریم که ترامپ را تهدید به قتل کرده بودند و خامنهای در دومین سالگرد کشتهشدن سلیمانی گفته بود که قاتلان او تقاص پس خواهند داد و در زبالهدان تاریخ گموگور خواهند شد. در مورد نیروهای نیابتی نیز گفته بود که وضعیتشان “پررونقتر و امیدوارتر از دو سال قبل است.”
امروز همه چیز تغییر کرده است. اسرائیل که قرار بود به دریا ریخته شود از داخل و خارج کشور ضربات سختی به جمهوری اسلامی زده، نیروهای نیابتی که یک رکن حاکمیت جمهوری اسلامی بودند درهمشکسته شدهاند و حکومت در اوج ذلت برای مذاکره با ترامپ به خواهش و تمنا افتاده است. این را رسانههای داخل کشور نیز دارند اقرار میکنند. دول اروپایی نیز فشارهای دیپلماتیک و سیاسی خود علیه جمهوری اسلامی را تشدید کردهاند.
در داخل کشور اوضاع بهمراتب بیشتر به زیان حکومت تغییر کرده است. اقتصاد بیشازپیش به ورشکستگی کشیده شده، ناامیدی در سطوح مختلف حکومت تشدید شده و حکومت در مقابل مردم ناتوانتر و زبونتر از همیشه است. شکست استراتژیک خامنهای برای همه مقامات عیان شده و بحث از جانشینی او داغ شده است. اما حکومت در هیچ زمینهای راه پس و پیشی ندارد. با ترامپ مذاکره کند یا نکند و غنیسازی را تشدید کند یا نکند هر دو برای حکومت زیانبار است. چون همه این تصمیمات در شرایطی است که موقعیت حکومت در داخل و خارج از همیشه وخیمتر است. این وضعیت حکومتی است که در سراشیب قرار دارد.
مردم بهدقت این اوضاع را دنبال میکنند و روحیه میگیرند. میبینند که دشمنشان در گوشه رینگ گیر افتاده است. تحولات مهمی در پیش است. در توازن قوای جدید بیشازپیش باید خود را آماده کنیم.