"مسٸله اعدام" و جدال در احزاب چپ اپوزیسیون

جدال دیدگاه‌ها

 مقدمه "ایران تریبون" | جدال علیه اعدام در ایران پژواک وسیعی به خود گرفته است؛ رهبران و فعالین این جدال، زندانیان سیاسی سوسیالیست، رادیکال و آزادی‌خواه در سیاه‌چاله‌های حاکمیت اسلامی هستند.

زندانیانی که در راس جنبش آزادی‌خواهانه مردم ایران، پرچم دفاع از آرمان‌های برابری‌طلبانه و رادیکال طبقه کارگر و اکثریت جامعه را نه فقط علیه جمهوری اسلامی که علیه هر نیرویی که در برابر این آرمان‌ها قد علم کند، در دست دارند. بر متن این جنب و جوش سراسری علیه اعدام، چند روز پیش احزاب و نیروهای ناسیونالیست کُرد به اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان - و تنها در اعتراض به احکام اعدام دو نفر  (پخشان عزیزی و وریشه مرادی) - فراخوان دادند. حمایت و عدم حمایت از این فراخوان در میان احزاب اپوزیسیون چپ، به اختلافات و تمایزات سیاسی - جنبشی در صفوف این احزاب دامن زده است. بدین منظور، ایران تریبون این جدال سیاسی احزاب چپ - در موافقت یا مخالفت با فراخوان احزاب ناسیونالیست کرد - را در این صفحه منتشر کرده است و در اختیار خوانندگان خود قرار می‌دهد. 

------

فراخوان احزاب و نیروهای سیاسی کردستان ایران جهت اعتصاب عمومی

مردم آزادیخواە کردستان!

درحالی کە تورم، بیکاری، فقر و دەها مشکل اقتصادی و رفاە و نبود آزادی های سیاسی زندگی را برای مردم کوردستان و ایران دشوار کردە است، جمهوری اسلامی حاکم بر ایران به جای پاسخگویی به خواستەهای مردم، علیە زندانیان سیاسی شمشیر کشیده و برای ده‌ها فعال سیاسی در کوردستان و سراسر ایران حکم اعدام صادر کردە است. در این میان، بە ویژە بە دلیل تهدید به اعدام پخشان عزیزی و وریشە مرادی، باید اقدامات لازم برای رهایی آنها از مجازات اعدام انجام شود کە یکی از این اقدامات، برگزاری اعتصاب عمومی در کوردستان می‌باشد.

اعتصابات عمومی و سراسری هموارە بە عنوان راهکار مبارز مدنی در مواقع حساس بە معیاری امروزی و مدرن در کردستان تبدیل شدە است. امروز که با یکی از این دوران تاریخی روبرو شدایم، اراده همەی مردم باید در حرکتی شایسته خود را نشان دهد تا از طناب دار جلوگیری کردە و جان افرادی را که جز عشق به مردم و مبارزه برای آزادی و برابری جرمی نداشتند، نجات دهند.  البتە این اتحاد مردمی که به صورت مدنی و مسالمت‌آمیز تجلی می‌یابد، می‌تواند یک بار دیگر همانند انقلاب “ژن، ژیان، ئازادی” کردستان پیام مبارزه و مقاومت برای همە مردم سراسر ایران تداعی شود. این جنبش همچنین صدایی است برای زندانیان سیاسی مبارز که هر سەشنبه در بیش از ۳۰ زندان ایران با اعتصاب شجاعانە خود شعار «نه به اعدام» را سر می‌دهند.

ما احزاب سیاسی کردستان ایران از همەی مردم مبارز کردستان  میخواهیم کە روز چهارشنبە سوم بهمن ماە در همەی کردستان اعتصاب عمومی برای جلو گیری از حکم اعدام فرزندانمان برگزار شدە و همچنین خواستاریم کە تمامی مراکز کار، بازارها و تحصیل تعطیل شوند. بدین صورت قدرت اتحاد مردم برای دستیابی به یک هدف سیاسی و بشردوستانه فوری نشان دادە شود.

این اقدام پیشگیرانە فرصتی برای نجات دادن جان انسان ها و در عین حال جلوگیری از غم و اندوە بیشتر برای خانوادەها می باشد. بیایید یک بار دیگر نشان دهیم که کردستان در برابر چنین حکومت غیرانسانی سکوت نخواهد کرد و مقاومت می کند.
زندە باد اتحاد و همبستگی مردم در کردستان.

– پارت آزادی کردستان
– حزب حیات آزاد کردستان – پژاک
– حزب کومەلە کردستان ایران
– حزب دمکرات کردستان ایران
ـ کومەلە زحمتکشان کردستان
– کومەلە ـ سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

 ۳۰ دی۱۴۰۳

------

فراخوان به مردم آزاده کردستان: چهارشنبه سوم بهمن اعتصاب عمومی در سراسر کردستان
 
مردم آزاده و مبارز کردستان

ما همصدا با سایر جریانات سیاسی در کردستان، همه شما مردم کردستان، کارگران و معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان، پرستاران و کارکنان ادارات، مغازه داران و رانندگان حمل و نقل را فرامیخوانیم تا روز چهارشنبه ۳ بهمن در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی و علیه سایر احکام اعدام، کار و محل تحصیل را تعطیل کنید و متحد و یکپارچه در سراسر کردستان دست به اعتصاب عمومی بزنید.

در هفته‌های گذشته تحرک گسترده و چشمگیری در کردستان و در سراسر کشور علیه احکام اعدام شکل گرفته است. از جمله روز چهارشنبه ۲۶ دی‌ماه تجمع مهمی در مقابل استانداری سنندج علیه حکم اعدام پخشان و وریشه و علیه مجازات اعدام برپا شد، بسیاری از خانواده‌های دادخواه نیز در تجمعات خود خواهان لغو حکم اعدام پخشان و وریشه و سایر احکام اعدام شده‌اند. طوماری با امضای نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از دادخواهان،‌ فعالین حقوق زن، وکلا، هنرمندان، فعالین کارگری، معلمان و بازنشستگان، شعرا، آسیب‌دیدگان چشمی، فعالین حقوق کودک و طیف‌های دیگری از جامعه علیه حکم اعدام پخشان منتشر شده است. بیانیه‌ها و طومارهای مشترک دیگری از جمله توسط فعالین جنبش زنان و حامیان انقلاب زن زندگی آزادی و نیز بیانیه‌ای توسط دانشجویان دانشگاه‌ها منتشر شده که حکم اعدام پخشان و سایر احکام اعدام را محکوم کرده و خواهان لغو این احکام شده‌اند. دیوارنویسی‌های بسیار وسیعی نیز در تعدادی از شهرها علیه این احکام اعدام انجام شده است. اعتصاب عمومی و سراسری در کردستان نیز گام بزرگ دیگری در ادامه این تحرکات و پاسخ محکمی به حکومت اعدام اسلامی است.

مردم کردستان تجارب درخشان و موفقی در سازماندهی اعتصابات عمومی داشته‌اند و اینبار نیز با یک اعتصاب شکوهمند مشت محکمی به پوزه حاکمان تبهکار اسلامی خواهیم کوبید. بویژه در سال‌های گذشته فعالین بسیار زیاد و بانفوذی از دادخواهان تا دانشجویان، از فعالین حقوق زن تا فعالین متنوع دیگری پا به میدان مبارزه پاگذاشته‌اند و همه آنها می‌توانند در تشویق دیگران به شرکت در اعتصاب و سازماندهی اعتصاب نقش موثر و مهمی ایفا کنند.حکم اعدام پخشان و وریشه باید فورا لغو شود. پخشان و وریشه باید فورا آزاد شوند. سایر احکام اعدام و مجازات ضد انسانی اعدام باید برچیده شود.

ما مردم آزاده در سراسر کشور را فرامیخوانیم که به هر شکل که میتوانند از اعتصاب عمومی مردم کردستان حمایت کنند وخواهان لغو کلیه احکام اعدام شوند.

حزب کمونیست کارگری ایران
۳۰ دی ۱۴۰۳، ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵

------

فراخوان:

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان،
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
و کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

به اعتصاب عمومی در کردستان در روز چهارشنبه ۳ بهمن علیه احکام اعدام

کارگران، زحمتکشان، مردم مبارز کردستان!

امروز در شرایطی که اعتصابات و اعتراضات هر روزه کارگران، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان، نویسندگان و خانواده های دادخواه و دیگر اقشار فرودست جامعه علیه فقر و فلاکت اقتصادی و بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی به بخشی از واقعیت انکارناپذیر جامعه ایران تبدیل شده است، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ناتوان و درمانده از پاسخگویی به ابتدایی ترین خواست این جنبش ها، با تکیه بر حربه سرکوب و گسترش موج اعدام می خواهد جامعه را مرعوب و به حیات ننگین خود ادامه دهد. رژیم جمهوری اسلامی با صدور حکم اعدام پخشان عزیزی، وریشه مردادی، بهروز احسانی، مجاهد کورکور، مهدی حسنی و تعدادی دیگر از فعالین اجتماعی می خواهد از کلیه فعالین جنبش های اجتماعی در سراسر ایران زهر چشم بگیرد.

اما همانطور که انتظار می رفت جامعه نه تنها مرعوب این سرکوبگری ها نشده، بلکه احکام اعدام فعالین اجتماعی با موج نیرومندی از خشم و اعتراض در سراسر ایران روبرو شده است. در پی صدور این احکام ضد انسانی چندین تشکل مستقل کارگری و بازنشستگان، بیش از ده تشکل معلمان، چند جمع و نهاد دانشجویی و فعالین جنبش زنان .. با صدور بیانیه هایی این احکام ظالمانه را قاطعانه محکوم کردند. در شهر سنندج زنان مبارز و خانواده های دادخواه علیه مجازات اعدام و برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی تجمع اعتراضی بر پا کردند. فعالان کمپین دفاع از آزادی وریشه مردای و پخشان عزیزی فعالیت مؤثر و گسترده ای را در این زمینه پیش بردند. بیش از چهار هزار نفر از فعالین عرصه های مختلف فعالیت اجتماعی با انتشار طوماری اعتراض خود را علیه این احکام اعدام اعلام کردند. در خارج از کشور کارزار گسترده ای علیه این احکام به راه افتاد و هنوز ادامه دارد. این تلاش ها به کارزار "سه شنبه های نه به اعدام" که به همت و ابتکار زندانیان سیاسی بیش از یک سال است جریان دارد نیرو و توان تازه ای بخشیده است.

در ادامه این "کارزار عظیم نه به اعدام"، ما امضا کنندگان این فراخوان از همه مردم مبارز کردستان می خواهیم که در روز چهارشنبه ۳ بهمن با اعتصاب عمومی یکپارچه و هماهنگ، با تعطیل کردن همه مراکز کار و تحصیل علیه حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی و سایر فعالین اجتماعی اعتراض کرده و همبستگی خود را با کارزار و جنبش نه به اعدام در سراسر ایران اعلام کنند. اعتصاب پیروزمند روز چهارشنبه ۳ بهمن می تواند به عنوان نقطه عطفی در کارزار علیه اعدام، جنبش مبارزه علیه مجازات اعدام در سراسر ایران را وارد فاز نوینی کند. باید با این اعتصاب و ادامه کارزار علیه اعدام در اشکال مختلف به رژیم جمهوری اسلامی نشان داد که با تشدید سرکوب و کشتار زندانیان نمی تواند شکست های خود در عرصه های بین المللی، منطقه ای و داخلی را جبران کند.

ما از همه فعالین سوسیالیست و چپ و رادیکال و زنان و مردان آزاده در کردستان می خواهیم که با تکیه به تجارب ارزنده ای که در سازماندهی اعتصابات عمومی در کردستان دارند، دست به دست هم داده و برای برپایی هر چه شکوهمندتر این اعتصاب عمومی از هیچ تلاشی دریغ نکنند.

ما از مردم مبارز و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر ایران می خواهیم که به هر شکل که میتوانند حمایت و همبستگی خود را با اعتصاب عمومی مردم کردستان علیه احکام اعلام نمایند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد حاکمیت شورایی مردم در کردستان

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

۱ بهمن ۱۴۰۳
۲۰ ژانویه ۲۰۲۵

------

اعتصاب عمومی در کردستان علیه احکام اعدام برگی دیگر از مبارزات آزادیخواهانه مردم کردستان

روز چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ مردم مبارز و آزادیخواه در بخش هایی از شهرهای کردستان در اعتراض به احکام اعدام دست به اعتصاب زدند. مردم مبارز و آزاده کردستان در این روز با تعطیلی بخش هایی از مراکز کار و خرید و مغازه ها، ادارات و مدارس نفرت و خشم و اعتراض خود را علیه احکام اعدام زندانیان سیاسی نشان داده و برگی دیگر به تاریخ پرافتخار مبارزات خود علیه جنایات رژیم جمهوری اسلامی افزودند.

اعتصاب روز ۳ بهمن که از طرف نیروهای چپ و کمونیست و دیگر احزاب و نیروهای اپوزیسیون در کردستان فراخوان داده شده بود، در ادامه دو هفته اعتراض مستمر نهادها و تشکل های مستقل کارگری، معلمان، بازنشستگان، جمع های دانشجویی، کمپین دفاع از آزادی پخشان عزیزی و وریشه مرادی و طومار اعتراضی هزاران نفر از چهره ها و فعالین عرصه های مختلف فعالیت اجتماعی در کردستان و دیگر نقاط ایران، در خارج از کشور و در پیوستگی با کمپین “سه شنبه های نه به اعدام” که بیش از یک سال است به ابتکار زندانیان سیاسی در ده ها زندان ایران جریان دارد انجام گرفت.

رژیم جمهوری اسلامی در روزهای گذشته برای مقابله با اعتراض و اعتصاب عمومی در کردستان با شیوه های گوناگون از قبیل احضار و فراخواندن فعالین اجتماعی و چهره های شناخته شده و ارسال پیامک  تهدید آمیز به آنها تلاش کرد نارضایتی واعتراض مردم کردستان به حکم اعدام ضد انسانی پخشان عزیزی و وریشه مرادی را فرو نشاند و آنها را از اقدام به  اعتصاب منصرف کند. اما علیرغم این سیاست ارعاب و سرکوب، مردم آزادیخواه در بخش هایی از شهرهای کردستان به فراخوان اعتصاب عمومی پاسخ مثبت دادند و به جمهوری اسلامی نشان دادند که تهدید و ‌ارعاب دیگر نمی تواند در اراده آنها خللی وارد کند. مردم مبارز کردستان یکبار دیگر نشان دادند که زمان قدر قدرتی جمهوری اسلامی به پایان رسیده است و در مقابل جنایات این رژیم ساکت نخواهند نشست. 

رژیم جمهوری اسلامی که در گرداب بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیک و حکومتی دست و پا می زند و استراتژی منطقه ای آن با شکستی مفتضحانه روبرو شده است، بیش از پیش از روند اجتناب ناپذیر رشد و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و جنبش های اعتراضی و توده ای به وحشت افتاده است. گسترش مبارزات کارگران، بازنشستگان، زنان، معلمان، جوانان و اقشار فرودست جامعه ، امروزه جامعه دهها میلیونی ایران را به این آگاهی رسانده است که تنها راه نجات از دست فقر و گرانی و بیکاری،  سرکوب و فساد و ارتجاع مذهبی حاکم، مبارزه متحدانه برای سرنگونی انقلابی  این رژیم سرمایه اسلامی است.

مردم مبارز و آزادیخواه کردستان! 

شما در پاسخ به فراخوان اعتصاب عمومی، خشم و اعتراض خود را علیه جنایات جمهوری اسلامی و عزم خود برای دفاع از حق زندگی انسان و اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی نشان دادید. شما با این اعتصاب در همانحال اعلام کردید که تعرض به آزادی های سیاسی و تعرض به جان انسانها به دلیل داشتن عقاید و نظرات سیاسی مخالف و فعالیت های سیاسی و اجتماعی نباید هیچ جایی در آینده کردستان داشته باشد. ما، شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان، کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست، به شما دست مریزاد می گوئیم و دستانتان را به گرمی می فشاریم.
کارگران و زحمتکشان و زنان آزادیخواه و برابری طلب در کردستان برای ایفای نقش تاریخی خود در نبرد علیه ستم طبقاتی و ملی در کردستان، برای به زیر کشیدن رژیم جمهوری اسلامی و تمام مظاهر ستم و تبعیض و استبداد به اتحاد و همبستگی و ارتقای سازمانیابی خود در همه زمینه ها نیازی مبرم دارند. در این رهگذر برایتان آرزوی موفقیت می کنیم و یکبار دیگر دستانتان را می فشاریم. ما همچنین به تمامی نهادها وتشکل ها وانسانهای آزادیخواه وانساندوست در سراسر ایران و خارج از کشور برای اعلام حمایت از اعتصاب عمومی در کردستان و همبستگی با کمپین مبارزه علیه اعدام و لغو احکام اعدام پخشان و وریشه مرادی درود می فرستیم. کار ما با پایان اعتصاب در کردستان تمام نمی شود، مبارزه متحدانه ما تا لغو حکم اعدام این زندانیان و لغو مجازات اعدام و آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی همچنان ادامه خواهد داشت. 

نه به اعدام
زنده باد آزادی، برابری
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد حاکمیت شورایی در کردستان

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان

کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست

۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵

------

از حکمتیست می‌پرسند: حزب حکمتیست (خط رسمی) و فراخوان اعتصاب عمومی در کردستان

خالد حاج محمدی، دبیر کمیته رهبری حزب

حکمتیست: اخیرا در اعتراض به احکام اعدام دو نفر از پنچ نفری که اخیرا به اعدام محکوم شده اند، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، فراخوان اعتصاب عمومی از طرف احزاب کردی در کردستان داده شد. این فراخوان با حمایت همه نیروهای چپ روبرو شد، حزب حکمتیست (خط رسمی) تنها حزب چپ در اپوزیسیون است که از این فراخوان حمایت نکرد. دلیل این عدم حمایت چیست؟ 

خالد حاج محمدی: حزب ما از این فراخوان حمایت نكرد و تا امروز له یا علیه آن چیزی نگفت. فكر میكنیم این فراخوان معین نه تنها جنبش علیه اعدام در ایران را تقویت نمیكند، بلكه به تضعیف و انشقاق در آن خدمت میكند. اینجا به دلایل این مسئله و چرایی نپیوستن حزب ما به فراخوان این جریانات میپردازم. 

احكام اعدام در سالهای اخیر و خصوصا بعد از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بسیار وسیع شده است. یك سال اخیر جمهوری اسلامی از تشدید تخاصمات اسرائیل و ایران و موشك پراكنی های آنها و تشدید تبلیغات جنگی و نگرانی وسیع مردم ایران و منطقه از وقوع جنگی ویرانگر، بعنوان فرصتی برای مرعوب كردن جامعه و تسلیم شدن مردم معترض، وسیعترین احكام اعدام را صادر و اجرا كرد. طبق آمار نهادهای حقوق بشری در ۱۴۰۳ بالغ بر ۹۰۰ نفر در ایران، به بهانه های مختلف، اعدام شده اند كه ۳۰ نفر از آنان زن هستند. هنوز دهها نفر با حكم اعدام در زندانها در صف انتظار اجرای این احكام هستند. 

اما این توحش و تلاش جمهوری اسلامی نه تنها جامعه را مرعوب نكرد، بلكه به جنبشی سراسری علیه مجازات اعدام و حق زندگی انسانها، علیه زندان و دستگیری و ارعاب دامن زده است. این جنبش كه یكی از كانونهای اصلی آن زندانها و زندانیان سیاسی، خصوصا زندانیان كمونیست، است، امروز به تحركی انسانی و جنبشی فراگیر و سراسری تبدیل شده و به اشكال مختلف در همه جا در جریان است و از جمله خواهان لغو حكم اعدام ۵ زندانی سیاسی، مجاهد كوركور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی، بهروز احسانی و وریشه مرادی است. 
این جنبش امروز كل جامعه و مردم آزادیخواه را، از زندانها تا مراكز كارگری، از مراكز تحصیلی تا نهادها و كانونهای مدنی، تشكل های فرهنگیان و بازنشستگان از تهران، شیراز، اصفهان، كردستان، شوش و...، زنان، روزنامه نگاران، فعالین كارگری، فعالین سیاسی و آزادیخواه، مردم در شهر و محله تا خانواده زندانیان را به هم وصل كرده است و آنها را در كنار هم به مبارزه ای مشترك و متحد علیه احكام اعدام كشانده است. زندانیان سیاسی بیش از ۵۲ هفته است در دهها زندان در سراسر ایران پای اصلی اعتراض به مجازات اعدام زیر نام "كارزار سه شنبه های نه به اعدام" هستند. ما شاهد بیانیه ۶۸ زندانی از زندانهای لاكان، اوین، قزل حصار و تهران بزرگ بودیم، نامه هایی از زندانیان سیاسی از زندان، و انواع تشكل و نهاد كارگری و...، که نه تنها خواهان لغو مجازات اعدام شده اند كه در همین مدت به حكم اعدام مجاهد كوركور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی، بهروز احسانی و وریشه مرادی اعتراض كرده اند. همگی آنها خواهان پیوستن مردم انسان دوست به جنبش علیه اعدام مستقل از گرایش سیاسی محکومین، تقسیمات قومی و مذهبی و ... شده اند. این جنبشی علیه مجازات اعدام، مستقل از جرم محکومین، بعنوان قتل عمد دولتی برای مرعوب کردن جامعه است. جنبشی که امروز به اشکال مختلف علیه تعرض جریانات راست، چه به بهانه دفاع از محکومین هم عقیده خود یا دفاع از جمهوری اسلامی در صادر کردن حکم اعدام به بهانه اختلاف سیاسی، ایستاده است.

از نظر ما تقویت این جنبش و حفظ اتحاد و همبستگی آن، حمایت از آن، تلاش برای گسترش آن مهمترین ابزار برای مقابله با احكام اعدام، الغای احكام تا كنونی و نجات جان انسانهایی است كه زیر تیغ اعدام هستند. ما هر اقدام و سیاستی كه به این جنبش انسانی و پیشرو و متمدن لطمه بزند، صف آن را با هر نام و بهانه ای شقه شقه كند، را منفی و غیر مسئولانه میدانیم و فكر میكنیم جنبش علیه مجازات اعدام را در مقابل جمهوری اسلامی تضعیف میكند. ما مانند بسیاری از تشكل و نهاد و شخصیتهایی كه در همین مدت علیه احكام اعدام اعتراض كرده اند، مجازات اعدام را قتل عمد حكومتی میدانیم و مستقل از ״جرم״ فرد محكوم به اعدام، مستقل از سیاسی بودن یا نبودن او، مستقل از اینکه متعلق به كدام گرایش سیاسی است، مستقل از هویت قومی، مذهبی، جنسی، نژادی و... وی، نفس مجازات اعدام و صادر كردن حكم اعدام را جنایت و قتل عمد میدانیم و محكوم میكنیم. حزب ما تاریخا و در همین دوره نه تنها مخالف جدی مجازات اعدام است كه بعلاوه خواهان آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی بوده است. 

از نظر ما فراخوان احزاب و سازمان و گروههای كرد و حامیان آن، صرفا در اعتراض به حکم دو زندانی سیاسی، به مردم كردستان برای اعتصاب عمومی (در روز چهارشنبه سوم بهمن ۱۴۰۳) و با جدا كردن وریشه مرادی و پخشان عزیزی كه كرد زبانند از بقیه، نه تنها اقدامی در حمایت از این جنبش و برای تقویت آن نیست، بلكه اقدامی انشقاق طلبانه در دل یك جنبش و اعتراض فعال و در جریان در ایران و علیه اهداف انسانی و سراسری این جنبش و به زیان جنبش علیه اعدام است. این جریانات مستقل از ماهیت و جایگاه هر یک، در میان مجموعه ای از انسانها كه به جرائم سیاسی حكم اعدام گرفته اند، دو نفر كه كرد زبان هستند را، به عنوان دو "زن كرد"، از بقیه جدا كرده و مردم كردستان را به حمایت از این دو نفر و علیه حكم اعدامشان به اعتصاب عمومی فراخوانده اند. این حركت و تقسیم زندانیان سیاسی محكوم به اعدام به "كورد" و غیر "كورد"، اقدامی نفاق افكنانه در جنبشی است كه سراسری و بدون توجه به چنین هویتهایی، بدون توجه به گرایش سیاسی زندانیان، خواهان لغو حکم اعدام است. اگر سیاست احزاب كردی را تعمیم بدهیم باید صف محكومین به اعدام را بر اساس اتهامات، محل تولد، زبان، هویت قومی آنها، هویت مذهبی آنها، هویت جنسی و حتی گرایش سیاسی آنها و ... تقسیم كرد و مردم در هر گوشه ای از ایران را به دفاع از تعدادی و بی تفاوتی به اعدام بقیه فراخوان داد. فراخوان به اعتراض به حکم اعدام فقط دو زندانی سیاسی، بدلیل کرد زبان بودن، عملا اعلام بی تفاوتی رسمی این احزاب به حکم اعدام سایر محکومین به اعدام است و این چیزی جز تضعیف جنبش سراسری علیه اعدام در ایران و باز گذاشتن دست جمهوری اسلامی در اعدام ضعیف ترین بخشهای جامعه نیست.  

احزاب كردی با كوبیدن مهر ملی و قومی بر پیشانی دو زندانی سیاسی و جدا كردن آنها از سایر زندانیان محکوم به اعدام در حقیقت، سفره خود را از بقیه جدا كرده است. آنها میكوشند این جدایی به مردم كردستان تعمیم یابد و آنها را به عنوان "كورد" از بقیه مردم ایران جدا كنند. امری كه نه تنها خواست اكثریت عظیم مردم در کردستان نیست، که سیاستی ارتجاعی و به نفع حاكمیت است. بی شك این احزاب از این جدایی و جدا كردن و منزوی كردن ها نان میخورند و چنین انشقاقی بالاخره برای بعضی ها بازاری درست کرده است، اما نه حزب ما و نه اكثریت بزرگی از مردم در كردستان نه تنها خواهان این تفرقه نیست، كه پیروزی جنبش آزادیخواهانه نه به اعدام را در گرو حفظ همبستگی سراسری، حفظ همسرنوشتی اكثریت بزرگی از مردم در ایران برای مقابله با جمهوری اسلامی و پایان دادن به اعدام و زندان و فقر و محرومیت میداند. 

نكته دیگر و مستقل از ماهیت این حركت و فراخوان فوق و اهداف این جریانات، تعدادی از نیروهای فراخوان دهنده احزاب و سازمانهای سیاسی نیستند. نیروهایی امثال "پژاك"، "پارت آزاد كردستان(پاك)" و "حزب" زحمتكشان عبدالله مهتدی، باندهایی قومی و اولترا راست و ارتجاعی هستند كه هر كدام پرونده ای سیاه و سنگین از جنایت علیه مردم در تاریخ خود دارند. ائتلاف با آنها، معرفی آنها به عنوان احزاب سیاسی به مردم در كردستان، كار مشترك با آنها و یا حمایت از فراخوان آنها به نام ״مخالفت با جمهوری اسلامی״ و ارتقا آنها به سطح یك حزب سیاسی، كار غیر مسئولانه ای است از پرنسیب های سیاسی ما دور است. حمایت از فراخوان نیروهای ارتجاعی اپوزیسیون، هرچند فرصت طلبانه و به بهانه مبارزه علیه جمهوری اسلامی، سهیم شدن در قبال سیاستها، عواقب و بعلاوه روش و نحوه پیشبرد این اعتصابات توسط این نیروها است. نمیتوان با آنها فراخوان داد و یا از فراخوان آنها حمایت كرد، اما در قبال ابزارها و شیوه های اتخاذ شده توسط آنها برای پیشبرد امر سیاسی خود، مسئولیتی نداشت. 

ما هیچوقت مانع و مشكلی با اینكه در موارد مشخصی، از جمله علیه اعدام، با احزاب سیاسی راست یا چپ، و... در كنار هم قرار بگیریم و حتی وارد فراخوان مشترك چه در سطح سراسری ایران و چه مثلا در كردستان شویم، نداشته ایم. اما مستقل از خطا بودن این فراخوان معین بدلایلی كه اشاره كردم، نفس هر سطح از همكاری با جریانات و باندهای سناریو سیاهی، نه تنها برای ما به عنوان حزبی كمونیستی بلكه برای هر حزب و سازمان سیاسی كه به پرنسیب های مبارزه سیاسی پایبند است و به حقوق اولیه مردم احترام میگذارد، خطای سیاسی بزرگی است. هر نوع همکاری و حمایت از چنین جریاناتی كه مخل فضای سیاسی و متمدنانه هستند، جریانات سناریوی سیاهی و بی پرنسیبی كه تاریخی از اخاذی، زورگویی و تهدید و ارعاب مردم در پرونده آنها است، خط قرمزی است که هیچ جریان مسئول، چپ و آزادیخواهی نباید از آن عبور کند. مخالف بودن با جمهوری اسلامی توجیهی برای همکاری با جریانات باند سیاهی و كانگسترهای نظامی و مخرب نیست. 

جنبش علیه اعدام در ایران راه خود را میرود و تا امروز در مقابل هر نیرویی که تلاش کرده در این جنبش تفرقه بیندازد مقاومت کرده است. این جنبش علیه نفس مجازات اعدام است. این جنبش دفاع از زندگی همه انسانها، مستقل از جنسیت، عقاید، رنگ پوست و ملیت است. این نوع فراخوانها و جدا کردن زندانیان سیاسی از هم به بهانه زبان، قومیت، عقاید و ... ضربه به این جنبش سراسری و در جریان در ایران است و قطعا نمیتواند مورد حمایت هیچ نیروی کمونیستی قرار بگیرد. عدم حمایت از این فراخوان دفاع از جنبش سراسری علیه اعدام است. 

۲۳ ژانویه ۲۰۲۵

------

در توجیە سیاست پاسیویستی تان واقعیت را وارونە نکنید!
پاسخی کوتاە بە خالد حاج محمدی

سعید آرمان

اختلاف در سیاست و تاکتیک امری طبیعی است اما به همان اندازه راستگوئی و تعهد به واقعیات هم یک پرنسیپ خدشه ناپذیر است. متاسفانه خالد حاج محمدی از "خط رسمی" در باره دلیل سکوت و سیاست بغایت نادرست جریانش در عدم شرکت در اعتراض و اعتصاب عمومی علیه اعدام این تعهد سیاسی اولیه را زیرپا میگذارد و سیاست نادرست و راست شان را با دو نکته نادرست تر توجیه کرده است. به قولی خواسته زیر اَبروی موضع پاسیویستی شان را بردارد اما چشم آنرا کور کرده است.
اول، میگوید احزاب دیگر از فراخوان احزاب ناسیونالیست که بخشا جریان سیاسی نیستند و باند هستند حمایت کرده اند! دوم، این نیروها با انتخاب دو فرد کرد زبان از میان اعدامیان در جنبش علیه اعدام انشقاق ایجاد کردند! این دو مورد کلی گوئی هر دو غیر واقعی و ضد حقیقت اند. بیش از دو هفته است که در داخل و خارج موجی از فعالیت علیه اعدام از زندانها و دانشگاه ها و خانواده ها و امضای تومار توسط فعالین و نهادهای مدنی تا بحث ضرورت فراخوان به اعتراض و اعتصاب عمومی وسیعا در جریان بوده است. احزاب و سازمانها و شخصیتهای سیاسی متعدد نه "در حمایت از فراخوان ناسیونالیستها" بلکه بسیار قبلتر از آنها راسا تظاهرات و اعتراض کردند و جامعه را به اعتراض فراخواندند و در مورد مشخص اعتصاب عمومی نیز راسا علیه اعدام و کلیه احکام صادر شده اطلاعیه و فراخوان منتشر کردند. لابد خالد حاج محمدی و پاسیویست ها هم دیده اند و خوانده اند.  
کمونیستها در کردستان در فراخوان مشترک "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان، کومله سازمان کردستان حزب درکمونیست ایران و کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست"، علیه احکام اعدام تائید شده در دیوان عالی رژیم یعنی پخشان عزیزی، وریشه مرادی، بهروز احسانی، مجاهد کورکور، مهدی حسنی و تعدادی دیگر از فعالین اجتماعی نام برده اند. همینطور اطلاعیه حمایت "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست" از اعتصاب همین را گفته است و در داخل کشور نیز پوسترهای محکومین به اعدام وسیعا منتشر و توزیع شده است.

در مورد "حمایت از فراخوان ناسیونالیست ها" و همراهی با "باندها" نیز خالد حاج محمدی راست نمیگوید. یادآوری دو مورد دیگر عدم راستگوئی و عذر بدتر از گناه ایشان را برملا میکند: اول، ١٦ مرداد ١٣٨٤ اعتصاب عمومی در اعتراض به قتل شوانه سید قادری. احزاب اصلی چپ و راست در آن فراخوان شریک بودند که حزب حکمتیست و کمیته کردستان وقت آن بی اما و اگر در آن شرکت کرد. دوم، ٢٣ اردیبهشت ١٣٨٩ در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان. دوباره با شرکت احزاب راست و چپ کردستان فراخوان اعتصاب عمومی داده شد و حزب حکمتیست و کمیته کردستان که آنوقت خالد حاج محمدی و افراد دیگری که امروز ظاهرا موضعشان را تغییر دادند در آن فعالانه شرکت کردند. کسی از فراخوان دیگری یا سیاست دیگری حمایت نکرد بلکه راسا در یک جامعه ملتهب دخالت کرد و موفق هم بود.

خالد حاج محمدی برای توجیه سیاست راست و پاسیفیستی شان به نکته دیگری اشاره کرده که برملا کننده یک تناقض عجیب خود و سازمانش است. میگوید به این دلیل شرکت نکرده اند "چون بعضی جریانات فراخوان دهنده باند هستند". سوال از خالد اینست پس چطور سازمانش و از جمله از جانب خالد حاج محمدی، آنوقت که ابراهیم علیزاده سخنگویی یک ائتلاف ۶ جریانی را در جریان بایکوت نمایش انتخابات برای روحانی از جمله با شرکت "باند تحت رهبری مهتدی و باند دیگری که آنوقت تحت رهبری عمر ایلخانی زاده و رضا کعبی" بود باضافه "جریان اسلامی خه بات" در آن شرکت داشتند، علنآ تایید کردند؟ آنها با این سیاست عملا در مقابل نقد ما در حزب کمونیست کارگری - حکمتیست و حتی جناح چپ همانوقت کومه له نسبت به سیاست راست ابراهیم علیزاده قرار گرفتند. چرا به روی خود نیاوردند که گویا علیزاده سخنگویی "باندهایی" را به عهده گرفته است؟ این سیاست یک بام و دو هوا و نان به نرخ روز خوردن را چگونه توضیح میدهند؟ کسی نبود که حقایق مسلم و مکتوب را به یاد ایشان بیاورد؟  

تخطئه فراخوان متمایز نیروهای چپ و کمونیست و اعتراض آنها به همه احکام اعدام در سراسر ایران و نه فقط احکام صادر شده برای فعالین کردستان بخش دیگری از  نگرش راست و درعین حال فرقه ای ایشان و سازمانش است. در حدی که حتی به اندازه رسانه دست راستی مثل تلویزیون اینترنشنال به حقیقت پایبند نبودند که در زیرنویس چند ساعته خود نوشته بود: "در فراخوان به اعتصاب عمومی این بار فقط به حکم اعدام زندانیان کرد اعتراض نشده، بلکه به همه احکام اعدام زندانیان اعتراض کرده اند".

واقعیت اینست در پس عبارت پردازی به ظاهر چپ خالد و سازمان رسمی اش، راست روی و پاسیفیسم و فرقه گرایی عمیقی خوابیده است. حداقل پرنسیپ حکم میکند که به حقیقت پایبند باشید و برای توجیه موضع نادرست تان دست به جعل خبر نزنید. بار اولتان هم نیست. توصیه میکنم بجای این روشهای ناسالم جلسه بگیرید، سیاست و برخورد راست و غیر مسئولانه تان را نقد و بازبینی کنید.در پایان جا دارد بە مردم کردستان بە خاطر اعتصاب شکوهمنروز چارشنڤە دستمریزاد گفت کە رژیم را در ناچار بە عقب نشینی کرد و اجرای حکم شنیع را معلق و ناچار بە اعادە دادرسی شد.

٢٥ ژانویه

-------

راست روی اپورتونیستی، زیر پوشش اکتیویسیم

محمد راستی

مصاحبه رفیق خالد حاج محمدی در مورد سیاست حزب حکمتیست (خط رسمی) در رابطه با اعتصاب عمومی در روز چهارشنبه ۲۲ ژانویه كه در اعتراض به حكم اعدام ۲ زندانی كرد انجام گرفت، بهانه ای به چپ حاشیه ای، که جز دنباله روی از اپوزیسیون راست رسالت دیگری ندارند، داد تا یکبار دیگر دست به شانتاژ علیه ما و کمونیستها در ایران بزنند.

در این میان نوشته سعید آرمان، از رهبری حزبی که هنوز با نام حکمت و حکمتیست عکس میگیرد، خواندنی است. نوشته ای که رهبری این جریان با افتخار، بعنوان جوابی ״مستدل״، ״دندان شکن״ و ״قوی״ عضو رهبری خود، آنرا در دنیای مجازی منتشر میکنند. نگاهی به این نوشته، نه از زاویه عمق و استدلال که از زاویه سقوط سیاسی این جریان و به ته دیگ خوردن کفگیر این چپ مستاصل، سرگردان و بی افق، که برای نشان دادن موضوعیت خود و اثبات ״اکتیویسم״ و ״اجتماعی بودن״ خود دست بدامن نیروهای راست در اپوزیسیون شده اند، مهم است. چپی که افق سیاسی اش سرسوزنی با نیروهای راست در اپوزیسیون تفاوت ندارد.

رفیق قدیمی و اکتیویست ما سعید آرمان مینویسد: ״احزاب و سازمانها و شخصیتهای سیاسی متعدد نه "در حمایت از فراخوان ناسیونالیستها" بلکه بسیار قبلتر از آنها راسا تظاهرات و اعتراض کردند و جامعه را به اعتراض فراخواندند و در مورد مشخص اعتصاب عمومی نیز راسا علیه اعدام و کلیه احکام صادر شده اطلاعیه و فراخوان منتشر کردند. لابد خالد حاج محمدی و پاسیویست ها هم دیده اند و خوانده اند.״

سعید آرمان مغلطه میکند، اعتراض به احکام اعدام و اعتراض به این احکام و تظاهراتهای اعتراضی در خارج کشور و خصوصا در داخل ایران که بیش از یك سال است همه جانبه در جریان است و خالد حاج محمدی بر آن تاكید كرده است را با فراخوان مشخص و ویژه به کردستان برای اعتصاب عمومی در اعتراض به حکم اعدام دو زندانی سیاسی "كرد"( وریشه مردای و پخشان عزیزی) را قاطی میکند تا اولا با شیطان سازی از ما ״پاسیفیسم مادرزادی״ ما را اثبات کند، و دوما و مهمتر از اصل مطلب فرار كند و اپورتونیسم سازمان خود و دوستانشان و حمایتشان از فراخوان ۶ جریان کردی را مخفی کند. اپورتونیسمی سنت دار در این چپ که همیشه حمایت خود از فراخوانهای احزاب و انواع گروههای کردی و بخشا باند سیاهی، در این مورد فراخوان به اعتصاب عمومی در اعتراض به حکم اعدام دو زندانی ״کورد״، را مخفی میکند.

در جواب به سعید آرمان که ادعا میکند فراخوان به اعتصاب عمومی از طرف "شورای همکاری" در ادامه اعتراض این نیروها به اعدام در سرتاسر ایران و "فراخوانی متمایز" بوده و "شورای همکاری" "راسا" دست به آن زده است. باید پرسید چرا اطلاعیه این "فراخوان متمایز"، که در "ادامه اعتراض تاکنونی" این نیروها صادر شده، تصادفا یکروز پس از فراخوان شش جریان کردی صورت گرفته است؟ ( تاریخ فراخوان اصلی احزاب کردی ۳۰ دیماه و تاریخ فراخوان حزب سعید آرمان و متحدان آن در شورا روز بعد یعنی اول بهمن است). چرا "شورای همکاری" تصادفا برای "گسترش این اعتراض" همان روزی را که احزاب کردی برای اعتصاب عمومی انتخاب کرده است، انتخاب کردند؟ چرا همان روش یعنی اعتصاب عمومی را برای بسیج کارگر و معلم و زن و جوان آزادیخواه در کردستان انتخاب کردند؟ !!!  

سعید آرمان و بقیه رفقایش و ״شورای همكاری״ آنها قاعدتا نباید بی اطلاع باشند كه این ۶ جریان همراه با شاخه های مختلف پ ك ك و جریان اسلامی كرد "خبات" در كنفرانس ملی كرد(ك ن ك) كه سالهای مدیدی است به ابتكار پ ك ك درست شده است در ۱۸ ژانویه (۲۹ دیماه) در نشست بروکسل تصمیم میگیرند كه علیه حكم اعدام دو زندانی كرد در كردستان ایران اعتصاب عمومی فراخوان بدهند. اینها در اطلاعیه این نشست درج و قبل از اعلام فراخوان اعتصاب عمومی نیز منتشر شده است. ۶ جریان كردی بعد از این تصمیم فراخوان به اعتصاب دادند. همان روز حزب اقای تقوایی در حمایت از این فراخوان با آن همراه شد و روز بعد هم فراخوان شورای همکاری منتشر شد.

رفیق قدیمی ما و دوستانشان مختاراند برای توجیه راست روی خود و کلاه شرعی دوختن برای پیوستن به فراخوان احزاب کردی و فرصت طلبی شان آسمان ریسمان ببافند، اما از مردم آزادیخواه و بخصوص از کمونیستها و ما انتظار نداشته باشند این توجیهات سطحی را قبول کنند و این کلاهبرداری در روز روشن را به روی خودشان نیاورند.

سعید آرمان برای دفاع از ״فراخوان متمایز״ خودشان  میگوید: ״کمونیستها در کردستان در فراخوان مشترک "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان، کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست"، علیه احکام اعدام تائید شده در دیوان عالی رژیم یعنی پخشان عزیزی، وریشه مرادی، بهروز احسانی، مجاهد کورکور، مهدی حسنی و تعدادی دیگر از فعالین اجتماعی نام برده اند. همینطور اطلاعیه حمایت "شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست" از اعتصاب همین را گفته است و در داخل کشور نیز پوسترهای محکومین به اعدام وسیعا منتشر و توزیع شده است.״

رفیق قدیمی ما اسم بردن از چند نفر از محکومین به اعدام در کنار دو زندانی کرد را برجسته میکند تا لانسه کردن این دو نفر و پیوستن به فراخوان ۶ جریان كردی را کم اهمیت جلوه دهد. شاید فراموش کرده که پوستر فراخوان به این اعتصاب از طرف سازمان او و ״شواری همکاری״  تنها و تنها با عكس دو زندانی "كورد"(وریشه مردی و پخشان عزیزی) منتشر شده است. پوستر فراخوان ״شورا همکاری״ هنوز روی صفحه فیسبوک شما و بقیه اعضا رهبری تان هست. حداقل قبل از بدست گرفتن قلم در دفاع از ״فراخوان متمایزتان״ و اتهام زنی به کمونیستها در جعل واقعیات نگاهی به این پوستر می انداختید. کم حافظه بودن تان همیشه مشکل ساز است.!!

در مورد نام بردن از سایر متهمین به اعدام هم بد نیست به اطلاعیه صاحبان این فراخوان، شش جریان کردی، نگاهی بندازید تا ببینید که آنها هم مانند شما فراخوانشان را با نام بردن از ״کارزار سه شنبه های اعتراضی״ و همه اعتراضات به اعدام در سرتاسر ایران تزئین کرده اند. نام بردن از چند محکوم به اعدام در لابلای اطلاعیه تان نمیتواند اصل حمایت از زندانیان سیاسی کرد را مخفی کند و همانقدر دوستی شما را با جنبش نه به اعدام نشان مدهد که اسم بردن از کارزار سه شنبه های زندان در اطلاعیه نیروهای کردی. هردو برای خالی نبودن عریضه و تزئین ویترین تان است.

سعید آرمان برای توجیه سیاست ناسیونالیستی شان به دو نمونه از تاریخ حزب حکمتیست اشاره میکند كه مستقل سطح دقت و درستی منبع اطلاعات ایشان، هیچكدام به ادعای او كمك نمیكند. یکی قتل شوانه قادری و دیگری فراخوان به اعتصاب عمومی در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان.

در مورد شوانه قادری، رفیق قدیمی ما و دوستان شان در رهبری به نفع شان نیست کل ماجرا را برای خواننده توضیح دهند. بعد از قتل شوانه تحركات اعتراضی در مهاباد شروع و كم كم به شهرهای دیگر اساسا در شمال كردستان ایران كشیده شد. تحریكات ناسیونالیستی، مذهبی و نوع سنی و نژاد پرستانه ״ضد فارس״ را عده ای از ناسیونالیستها و مرتجعین سنی مذهب در این اعتراضات باد میزدند. رهبری حزب ما بدرستی برای مقابله با اعدام و علیه جمهوری اسلامی و بعلاوه علیه نفاق افكنی قومی و مذهبی تلاش كرد در جنوب كردستان اعتراضاتی انسانی و متمدنانه را سازمان دهد. این تلاش به تجمع بزرگی در سنندج در مقابل استانداری منجر شد و به اعدام شوانه اعتراض شد و عملا ارتجاع سنی و قوم پرستی را عقب زدیم. این ماجرا ۱۸۰ درجه در مقابل سیاست امروز شما و بقیه چپ سردرگم است. سعید آرمان و رهبری سازمانش اگر خواهان اعتراض به همه احکام اعدام بودند و اصرار داشتند اعتصاب عمومی در کردستان بهترین شکل اعتراض است میتوانستند فراخوانی مستقل را در روزی دیگر و با پوستر همه محکومین به اعدام منتشر میکردند. نمیتوان در مراسم و اعتصاب دیگران با ماهیت و اهداف ارتجاعی آن شریك شد، ادعای سهم داشت و برای ما كمونیستها با تبلیغات سطحی و مشتی جعلیات پرونده سازی کرد. مقایسه پیوستن به کمپین نیروهای ناسیونالیست کرد در قومی کردن اعتراض مردم را با کمپین ما علیه این قومی کردن اعتراض مردم در ماجرای قتل شوانه قادری شایسته نیست!

سعید آرمان این بخش از نوشته رفیق خالد را که میگوید: ״ما هیچوقت مانع و مشكلی با اینكه در موارد مشخصی، از جمله علیه اعدام، با احزاب سیاسی راست یا چپ، و... در كنار هم قرار بگیریم و حتی وارد فراخوان مشترك چه در سطح سراسری ایران و چه مثلا در كردستان شویم، نداشته ایم. اما مستقل از خطا بودن این فراخوان معین بدلایلی كه اشاره كردم، نفس هر سطح از همكاری با جریانات و باندهای سناریو سیاهی، نه تنها برای ما به عنوان حزبی كمونیستی بلكه برای هر حزب و سازمان سیاسی كه به پرنسیبهای مبارزه سیاسی پایبند است و به حقوق اولیه مردم احترام میگذارد، خطای سیاسی بزرگی است.״، اینکه همکاری با نیروهای سناریو سیاهی، مانند حزب پاک کردستان، باند مهتدی و پژاک خط قرمز است را تحریف میکند و مینویسد: "خالد میگوید به این دلیل شرکت نکرده اند "چون بعضی جریانات فراخوان دهنده باند هستند"!  پاپوشدوزی که سعید آرمان آنرا ״سیاسی״ و ״محترمانه״ و اعضای این سازمان با لجن پراکنی های شنیع تکرار میکنند. جواب این جعل، تحریف و پاپوشدوزی را فقط با ״شرم کنید!״ میشود داد.

فراخوان به اعتصاب عمومی در اعتراض به اعدام به فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان یکی از مواردی است که ما از فراخوان به اعتراض به جمهوری اسلامی، به اعدام و سرکوب و ... در کنار شرکت احزاب راست و چپ چه در کردستان و چه در خارج کردستان ابایی نداشته و نداریم. در دل این اعتصاب عمومی ما همزمان علیه تلاش نیروهای قومی و بویژه عبدالله مهتدی که تلاش کردند به این اعتراض رنگ قومی بزنند ایستادیم. کافی است رفیق قدیمی ما که ظاهرا تاریخ این حزب را مبنا قرار میدهد به ادبیات و نشریات کمیته کردستان حزب در آندوره نگاهی می انداخت تا چنین فولی نمیکرد. این تاریخ و این سیاست چه ربطی به تلاش امروز ناسیونالیستها برای انشقاق و چند دستگی در جنبش علیه اعدام و جدا كردن كردستان از بقیه و حمایت و شركت عملی به اصطلاح نیروهای چپ و جریان شما در این کمپین دارد؟

واقعیت این است که سازمان سعید آرمان و شورای همکاری درست زمانیکه زندانیان سیاسی دست اندرکار ״کارزار سه شنبه های نه به اعدام״ نامه مینویسند که ״اعتراض ما به اعدام مرز قومی و سیاسی و نوع جرم نمی شناسد و خواستی مطلق است״، آگاهانه در حمایت از کمپین قومی کردن این جنبش از فرط استصال و برای ابراز وجود دست به کار شدند. درست در شرایطی که جنبشی حی و حاضر علیه اعدام وجود دارد این نیروها صف قومی کردن و تضعیف این جنبش به نفع ناسیونالیسم را انتخاب کردند و در تلاش احزاب کردی برای کشیدن کارزار سه شنبه های اعتراضی به زیر هژمونی خود، در فشار سیاسی به این جنبش و ضربه زدن به ان سهیم شدند.

اینکه نام این انتخاب را ״اجتماعی״ و ״اکتیو بودن״ میگذارید. اینکه میخواهید با آویزان شدن به نیروهای ناسیونالیست و باندهای سناریو سیاهی ״اجتماعی״ شوید‌. اینکه میخواهید با موج سواری بر تحرک جریانات راست خود را ״صاحب سیاست و جامعه״ معرفی کنید، تصمیم سیاسی شما است. از ما کمونیستها نخواهید به این راست روی تان احترام بگذاریم و در لاپوشانی آن سهیم شویم.

این افتضاح و راست روی در پرونده سیاسی تان ثبت میشود و هیچ آژیتاسیون و پرونده سازی علیه کمونیستها، مخفی شدن زیر ״اکتیویسیم״ و ״اجتماعی بودن״ کاذب و .... نمیتواند آنرا مخفی کند.

۲۶ ژانویه ۲۰۲۵