مرگ در معادن طلا

تریبون آزاد

در لابلای اخبار جنگ و کشتار و کشمکشهای جهانی و منطقه ای، فاجعه اسیر شدن صدها کارگر در آفریقای جنوبی، در اعماق معدن طلا و در معرض مرگ قرار گرفتن آنها را از چشم جهانیان پنهان شد.

خبر این فاجعه نه فقط در صدر اخبار هیچیک از خبرگزارهای های رسمی قرار نگرفت، که حتی در حاشیه اخبار کشتار و جنگ و نشست های سران ارتجاع جهانی هم جایی پیدا نکرد. 

هزاران کارگر در ستیل فانتین، در ۱۵۰ کیلومتری ژوهانسبورگ، به امید استخراج سنگ طلا و کسب درآمد ناچیزی از آن، به داخل تونل های معادن تعطیل شده رفته بودند از ترس اینکه با خارج شدن از معدن توسط پلیس بازداشت شوند، حاضر به بیرون آمدن از معدن نیستند و در اعماق زمین بدون کمترین امکاناتی اسیر شده اند.

مقامات دولت و پلیس در ابتدا حضور این کارگران در معدن را تکذیب کردند و در ورودی معدن را بستند. مردم و سازمان های مردمی محلی به همراه خانواده های این کارگران در اطراف معدن تجمع کردند و دست به اعتراض زدند و بالاخره مقامات دولتی را وادار به عقب نشینی کردند. اخبار دقیقی از تعداد کارگران اسیر شده در دست نیست، اما رقم های اولیه، حاکی از وجود ۳ هزار کارگر در معدن بود. به گفته مردم محل، حداقل صدها نفر هنوز در تونل ها هستند و مشخص نیست که چه تعداد هنوز زنده هستند. تنها امید این کارگران مردم‌ و داوطلبانی اند که برای امداد به محل آمده  و با حداقل امکانات خود سعی دارند به این کارگران کرده و مانع مرگ دستجمعی آنان شوند. 

افریقای جنوبی با بیش از شش هزار معدن طلا دوازدهمین کشور از نظر ذخایر طلا است و تاریخا شرکت های متعددی در این کشور سرمایه گذاری های کلانی کرده اند. بدلیل وسعت این ذخایر، صاحبان معادن، هر بار که سود دهی یک معدن از حد نساب تعیین شده ای کاهش می یاید، معدن را تعطیل کرده و به استخراج معدن دیگر دست میزنند. این رویه به همین ترتیب، به معنی از بین رفتن منبع اصلی درآمد کارگران محلی هر معدن و نابودی شهرک هایی است که در جوار معادن ساخته میشوند. با بسته شدن هر معدن، نه تنها کارگران آن بیکارمیشوند، بلکه کل امکانات عمومی و اجتماعی در این شهرک ها پایان می یابد و شانه بالا انداختن دولت آفریقای جنوبی در رسیدگی به زندگی این کارگران و خانواده هایشان، آنها را در معرض زندگی در فقر مطلق قرار میدهد.

با تعطیلی هر معدن توسط صاحبان آن، در عین حال، زمینه برای سوءاستفاده باندهای مسلح فراهم میشود. باندهای مسلحی که راه را برای کارگران باز نگاه می دارند تا به داخل تونل های معادن بسته شده، که تا اعماق ۲ هزار متر می رسند، بروند و طلا استخراج کنند و در ازاء دستمزدی ناچیز بابت "حق حفاظت"، بدون کمترین امکانات امنیتی طلای استخراج شده را تحویل این باندها بدهند. بخش زیادی از این کارگران بیکار شده معدن از شهرک ها و مناطق دیگر برای تامین زندگی راهی این معادن تعطیل شده ״تحت حفاظت״ باندهای مسلح میشوند. فشار کار، عدم هرگونه امکانات ایمنی و نیاز به استخراج طلای کافی برای این کارگران به این معنی است که بسیاری از آنان گاها ماه ها در زیر زمین مشغول استخراج طلا هستند. طی حداقل دو دهه اخیر گزارش های متعددی از مرگ این کارگران، اجساد و اسکلت ها در زیر زمین انتشار یافته است. زندگی خانواده و نزدیکان این کارگران، که بعضا در کنار معادن اسکان پیدا می کنند تا با طناب، به این کارگران غذا برسانند، دائما در معرض خطر تعرض و حمله باندهای مسلح قرار میگیرد. 

دولت آفریقای جنوبی، به بهانه ممانعت از فعالیت باندهای گانگستری، رفتن به داخل تونل های معادن تعطیل شده را جرم جنایی تعریف کرده است، اما از جنایی کردن فعالین این باندها و سوءاستفاده آنان از فقر و فلاکت کارگران خبری نیست. کارگران و خانواده های آنان همه می دانند که این باندها به مقامات محلی و سراسری متصل اند و بخشی از "حق حفاظتی" که این باندها از کارگران دریافت می کنند سهم پلیس و مقامات دولتی در محل است و برای ادعای مسخره مقابله با باندهای گانگستر پشیزی ارزش قائل نیستند و توهمی به پوچی این ادعا ندارند. اما فقر و بی حقوقی مطلق کارگران راهی جز به خطر انداختن زندگی خود و خانواده هایشان برای این بخش از طبقه کارگر افریقای جنوبی باقی نگذاشته است.

در کشوری با این درجه از ثروت از منابع طلا، در حالیکه صاحبان معادن سودهای کلان به جیب می زنند، دولت از رساندن هرگونه امکانات ایمنی، و مسئول شناختن آنان در تامین حقوق این کارگران همچنان طفره می رود. تا امروز نه صاحبان معادن، و نه دولت، هیچ اطلاع دقیقی را از آمار تعداد کارگرانی که در معادن کشته می شوند، اعلام نکرده اند. باندهای مسلح نیز کماکان در همه جا به مکیدن خون کارگرانی که در کنار این معادن و یا هر روزه با پیمودن کیلومترهای به سوی این معادن مهاجرت می کنند، در مصونیت کامل، ادامه می دهند.

امروز سهم طبقه کارگر افریقای جنوبی از ثروت عظیم، طلا و سود هنگفتی که بورژوازی افریقای جنوبی و بورژوازی جهانی از آن میبرند، فقط  فقر، فلاکت، دفن شدن زیر دهها تن خاک است. لغو آپارتاید نژادی در افریقا اولین قدم در جدال طبقه کارگر افریقا برای آزادی و رهایی خود از کاپیتالیسم و استثمار وحشیانه خود است. تحمیل مرگ و فقر سرنوشت محتوم طبقه کارگر در افریقای جنوبی نیست. مردم محروم و طبقه کارگر افریقا برای رفاه و سعادت خود راهی جز تلاشی متحدانه برای زیرورو کردن سیستمی که ادامه حیاتش در گرو استثمار و بردگی آنان است، ندارند.