یکسال پس از عروج جنبش آزادیخواهانه توده ایی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

یكسال از شروع جنبش آزادیخواهانه در ایران با پرچم آزادی زن، آزادی و برابری و رفاه، علیه استبداد و برای سرنگونی بختك جمهوری اسلامی، میگذرد. امروز دو صف این جدال، جمهوری اسلامی از یکطرف و زنان و جوانان، كارگران و اقشار محروم در صف مقابل، در مقابل هم و در توازن قوای مناسب تری به نفع مردم، صف آرایی كرده اند.

جمهوری اسلامی با نزدیك شدن به سالگرد این جنبش در هراس از مردم و قدرتنمایی مجدد آنان، دست به کار شده است. تلاش میكند با تهدید و ارعاب، با نظامی کردن فضای شهرها، با بسیج نیرو به دانشگاهها و مراكز كارگری، با تمرکز نیرو در محلات و مدارس و ....، نیروهای مسلح و پلیس و مزدوران لباس شخصی و اطلاعاتی و خبرچینان و آخوند و عوامل خود را برای مقابله با مردم آماده كند. همزمان سران رژیم در هراس از انفجار مجدد بشکه باروت خشم و نفرت همگانی، ضرورت "مدارا" کردن و "درک اوضاع جدید" را به صفوف "زبان نفهم" خود هشدار میدهند!
جمهوری اسلامی میداند كه امروز همه جا، از دانشگاه تا زندان، از مدارس تا محلات، مركز جنگ است! جنگ برای رفاه، جنگ برای آزادی و جنگ علیه آپارتاید جنسی و استبداد! میداند علیرغم ادعای "کنترل اوضاع" و "خاموشی این آتش"، نه سنگری را علیه مردم آزادیخواه فتح کرده و نه کنترلی بر اوضاع ملتهب در ایران دارد. سران حکومت بهتر از هر کسی میدانند که پشت این ادعای "قدرت سرکوب دارم" کابوس سرنگونی خوابیده است. میدانند نه در دانشگاه ها و مدارس، نه در ادارات و بیمارستانها، و از همه مهمتر نه در هیچ مركز كارگری و محله ای مزدورانشان امنیتی ندارند. تمام تلاشها، از دستگیری ها تا تبلیغات كركننده، همه و همه عربده كشی دشمنی است كه زخم خورده است، دشمنی كه ضعیف شده است، دشمنی كه صفوفش به هم خورده است و هراس جامعه از آنها به هراس آنها از مردم آزادیخواه تبدیل شده است.
آنچه بیش از هر چیزی هراس جمهوری اسلامی و همه مرتجعین و جریانات بورژوایی در پوزیسیون و اپوزیسیون را دامن زده است، وجود جنبشی سراسری، همبستگی و اتحاد محرومترین اقشار مردم، از كارگر و زن، از جوان و معلم و بازنشسته و ... برای رهایی است. نقطه اشتراک هراس شان بدست گرفتن پرچم عدالتخواهی كارگری برای حق زن، رفاه و عدالت همگانی توسط نسل جوان یك طبقه است. عدالتخواهی طبقه ای که مهر خود را به اعتراض نه فقط مراكز كارگری، مراكز صنعتی و مهم پرولتری، که به دانشگاه و صف زن و اقشار محروم جامعه زده و نه تنها از جمهوری اسلامی عبور كرده است كه به چیزی كمتر از برابری و جامعه ای متمدن، مرفه، آزاد و انسانی و با پرچم شورایی طبقه كارگر قناعت نمیكند.
هراس جمهوری اسلامی از جنبشی آزادیخواهانه و مردمی است كه سنگرهای مهمی فتح كرده و صف دشمن را به هم ریخته اند. جنبشی که بر دیوار استبداد ترك انداخته است و میرود تا آنرا به زیر بکشد! هراس از كارگران و زنان و مردم آزادیخواهی است كه همه مرزهای ملی و قومی، مذهبی، تفاوتهای زبانی و جنسی و فرهنگ عقب مانده قومی و اسلامی را به حاشیه رانده، صاحبان آن را مستاصل كرده اند و بر همسرنوشتی و برابری و حرمت همه انسانها می كوبند!
امروزجنبش برابری طلبانه طبقه كارگر ایران، انعکاس صدای خود را در تجمعات مختلف، در صف زنان و دختران جوان، در دانشگاه و محلات كارگرنشین و در مراكز كار، در صف معلم و پرستار و تجمعات مختلف آنها شنیده است و همین حقیقت صف ارتجاع از حاكم تا اپوزیسیون را پریشان كرده است. طبقه ای که رهایی و عدالت را به امید میلیونها انسان در این جامعه تبدیل كرده است. امیدی که منشا قدرت، اتحاد و اعتماد به نفس میلیونها انسان تشنه آزادی در ایران شد. امید، قدرت و اتحادی که توده ای شده و جهانیان را به حمایت و احترام به آن واداشت و در قلوب آنها جای گرفت.
بی تردید مردم آزادیخواه سالگرد شروع این جنبش، سالگرد مرگ مهسا امینی و یاد همه عزیزانی كه در این سال برای آزادی و برابری و رفاه، برای حق زن و علیه ارتجاع مذهبی و... جنگیدند و جان باختند را گرامی میدارند. بی تردید بر مزار عزیزان و در هر تجمع و اعتراض و ... پرچم آزادی و برابری را به احترام آنها و به عنوان پرچم این جدال به اهتزاز در می آورند.
جنگ ما علیه جمهوری اسلامی، جنگ ما علیه استثمار و بردگی، علیه استبداد و زن ستیزی پایان نیافته است. این تازه شروع كار ما است، شروع كاری كه رفتن جمهوری اسلامی قدم اول و البته مهم آن برای اعمال حاكمیت خود و برای بدست گرفتن سرنوشت خود به رهبری طبقه كارگر و برای تامین سعادت و انسانیت و آزادی است.
بی تردید طبقه کارگر و مردم آزادیخواه برای پیروزی در این كارزار خود را آماده تر میكنند، نیروی خود را متحدتر و صف خود را خودآگاه تر میكنند. ارتجاع و زن ستیزی، فرهنگ حاكم را در همه میدانها به عقب میرانند، و با پرچم برابری و عدالت، رفاه همگانی و آزادی، برای پیروزی های بزرگتر میكوشند و نوید آینده بهتری را برای جهانیان در قلب طبقه كارگر و مردم متمدن جهان میكارند. امروز زن و مرد آزادیخواه در ایران بیش از هر زمانی چشم امید به طبقه كارگر آگاه دوخته است كه این دوره تاریخی را با رهبری رادیكال و انقلابی خود پشت سر گذاشته و برابری، آزادی، رفاه و سعادت همگانی را متحقق کند.
 
زنده باد آزادی
زنده باد برابری
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۶ سپتامبر ۲۰۲۳

سالگرد شروع اعتراضات انقلابی
پیام دفتر كردستان حزب حكمتیست ( خط رسمی) به مردم كردستان

مردم آزایخواه كردستان!
یك سال از شروع جنبش آزادیخواهانه مردم انقلابی برای آزادی زن، آزادی و برابری میگذرد. جنبشی كه در سراسر ایران، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، علیه بی حقوقی زن و آپاتاید جنسی، علیه فقر و استثمار و علیه استبداد سیاسی، جمهوری اسلامی را به مصاف طلبید و پایه های آن را به لرزه در آورد. جنبشی كه با پرچم و افق آزادیخواهانه و برابری طلبانه در صفی متحد و همبسته، همسرنوشتی كارگران و محرومان در ایران را بانگ برآورد و صف ارتجاع را لرزاند.
سالروز این جنبش كه با قتل مهسا امینی (ژینا) توسط مزدوران گشت ارشاد، چون جرقه ای بر انبار نفرت تلنبار شده، زبانه كشید و ارتجاع حاكم را به مصاف طلبید، سالروز شروع جنگی است كه همین امروز به وسعت ایران، از صف زنان و جوانان تا مراكز كارگری، از دانشگاهها، این سنگر آزادگی تا محلات و صف معلم و بازنشسته و.. در جریان است. جدالی كه علیرغم همه جنایت جمهوری اسلامی سر ایستادن ندارد و بطور سراسری سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را پرچم خود كرده است.
كردستان یك سنگر مهم این جنبش انقلابی بود و مردم آگاه در این جامعه، كارگران، زنان و اقشار محروم و در راس آنان كمونیستهای آگاهی كه تلاش كردند مسیر این جنبش را هوشیارانه هدایت كنند، و آن را از همه تنگناها و موانعی كه برایش میتراشیدند، هدایت كنند، نقش جدی و بسیار سازمانیافته تری را در دل این تحولات ایفا كردند.
در طی این تحولات جمهوری اسلامی تلاش و توطئه های زیادی به كار برد تا سرنوشت و همبستگی و اتحاد شما با هم سرنوشتان خود در سراسر ایران را در این جنبش بشكند. تلاش كرد با مهر تجزیه طلبی و لشكر كشی به كردستان و میلیتاریزه كردن این منطقه، با تحركات ارتجاعی، قومی و مذهبی، با تبلیغات جنگی و پرونده سازی، جنگی زودرس را تحمیل كند و مبارزات شما مردم آزادیخواه را منزوی و زمینه سركوب آنرا مهیا كند. شما آزادیخواهان این نقشه های شوم را در هم شكستید، مرزهای قومی، ملی، مذهبی و ارتجاعی را ویران كردید و گام بزرگی در همبستگی یك جنبش سراسری و حفظ این سنگر آزادیخواهانه به پیش برداشتید.
یك سال گذشته ما كماكان در مقابل ارتجاع محلی و همه نیروهایی كه تلاش كردند، لباس محلی به این جنبش بپوشانند، تلاش كردند با تحریكات قومی به مبارزات مردم آزادیخواه پرچم قومی و كردایتی بپوشند، میان ما كارگران، محرومان و استثمار شدگان، زنان و جوانان آزادیخواه با بقیه ایران فاصله بیندازند، شناسنامه ملی و محلی برای ما درست كنند و كردستان را منزوی كنند. احزاب ناسیونالیستی ای كه كیسه دوخته بودند كه با ایجاد انشقاق در یك مبارزه انسانی سراسری، تلاش و فداكاری مردم آزایخواه در كردستان را دستمایه سهم خواهی قدرت برای خود چه در جمهوری اسلامی و چه در هر حاكمیت دیگری كنند.  شما مردم ستمدیده و حق طلب، شما زنان و مردان و جوانان متمدن دست رد بر سینه این جریانات زدید و این تلاشها را شكست دادید و پرچم عدالت و آزادی را به عنوان بخشی از یك جنبش سراسری زنده نگه داشتید و به همه این دلایل از جانب مردم آزادیخواه ایران، كردستان لقب چشم و چراغ ایران گرفت.
جنبش آزادیخواهانه امروز هم در توازن قوای جدیدی كه كسب كرده است، ایستاده است و برای تحمیل عقب نشینی های دیگر به جمهوری اسلامی و كسب پیروزی های بیشتر در میدان است. این جنبش تا زمانی كه فقر و بی حقوقی در جریان است، تا زمانی كه زن ستیزی و فرهنگ عقب مانده دوران فئودالی علیه زنان موجود است و تا زمانی كه آزادی و رفاه عمومی در بند صاحبان سرمایه و جمهوری اسلامی شان است، خاموش شدنی نیست.
 
كارگران! زنان! جوانان!
مردم برابری طلب!
سالیاد شروع این جنبش قطعا مناسبتی مهم است، بی شك در این روز شما آزادیخواهان در كردستان همراه با همه آزادیخواهان در ایران، به هر شیوه ممكن به تجمعات خود ادامه میدهید، بر سر مزار عزیزان از دست رفته جمع میشوید، یاد مهسا امینی و همه قربانیان این جدال را گرامی میدارید و پرچم آزادی و برابری، پرچم آزادی زن را به اهتزار در می آورید.
مبارزه ما برای رهایی واقعی در همه میدانهای نبرد طبقاتی، از مراكز كارگری و صنعتی ایران، تا محلات و صف زنان و جوانان، از دانشگاهها تا صف معلم و پرستار، در همه محل های كار و زندگی، علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد. این جنبش سر بازایستادن ندارد و در مسیر خود نه تنها جمهوری اسلامی را سرنگون كه ارتجاع ضد زن و بردگی و بی حقوقی را می روبد و نوید زندگی سعادتمند را با دستان خودمان به همه میدهد.
 
رفقای كمونیست!
تاریخ مبارزه در جامعه كردستان تاریخ تلاش همه جانبه ما كمونیستها برای رهایی و علیه ارتجاع در اپوزیسیون و پوزیسیون است. این تاریخ مملو از تلاش ما كمونیستها، برای اتحاد كارگری، برای رهایی زن و علیه زن ستیزی و مرد سالاری، علیه فقر و محرومیت بوده است. بر این تاریخ مهر عدالتخواهی كارگری توسط كمونیستهای این طبقه در همه میدانها كوبیده شده است. نقش شما در این دوره نیز، در پیچ و خم این مبارزه، در تعیین مسیر و تاكتیك و شیوه مبارزه، در ایجاد وسیعترین اتحاد در صف محرومین جامعه و در افشای توطئه و همه فریبكاری های ارتجاع چه در حاكمیت و چه در اپوزیسیون مهم و ارزشمند بوده است. شما تلاش كردید با سازماندهی شبكه ها، فعالین، دختران و پسران جوان و پیشرو محله به محله و شهر به شهر را به هم وصل و متحد كنید. تجربه ارزشمند شما در این دوره، كردستان را به تهران، اصفهان، مشهد، رشت و خوزستان وصل كرد. این نقش پیشرو، مهم و تاریخساز در این دوره همه بر دوش شما است، شما گردانی از لشكر انقلابی طبقه كارگر در ایران بودید كه امید به رهایی را در قلب جهانیان كاشت. درود بر شما!
دفتر كردستان حزب حكمتیست (خط رسمی) همه شما رهبران و فعالین كمونیست طبقه كارگر، همه كمونیستها در جنبش حق زن، در دانشگاه و مراكز تحصیلی و در میان معلم و بازنشسته و صف محرومین جامعه را به تلاش مشترك در حزب خودتان، حزب حكمتیست (خط رسمی) برای پیروزی و برای تضمین زندگی انسانی فرا میخواند. 
 
زنده باد آزادی و برابری
مرگ بر جمهوری اسلامی
دفتر كردستان حزب حكمتیست(خط رسمی)
۷ سپتامبر ۲۰۲۳

معدن البرز ۶ كارگر را در خود بلعید!
روز دوشنبه سیزدهم شهریور بار دیگر شاهد انفجار در معدن ذغال طرزه البرز در دامغان بودیم كه در نتیجه  آن متاسفانه ۶ نفر از كارگران این معدن به اسامی بهروز افروز، قربانعلی کمال، حسین غزائیان، حمید ایزدی، ابوالفضل غنایی و محمد نعیمی‌صفت زیر آوار جان باختند. طبق اخبار رسانه ها این انفجار در عمق ۴۰۰ متری زمین انجام گرفته و عمق این تونل در حدود ۷۰۰ متر است.
این جنایت بار دیگر كشتار كارگران در معادن، عدم وجود ایمنی كار در مراکز کاری، تلاش برای سود بیشتر به قیمت جان كارگران، حرس ولع سرمایه داران و حاكمان بر ایران و بی ارزشی جان كارگران را به مسئله كارگران معدن و بقیه مراكز كار تبدیل كرد. متاسفانه تلاش و فداكاری كارگران این معدن برای نجات جان عزیزان خود زیر آوار و تل هزاران تنی خاك به جایی نرسید و سوگ مرگ رفقایشان تنها چیزی بود كه برایشان باقی ماند.
بدنبال این جنایت، بدنبال قربانی كردن ۶ كارگر این معدن در خدمت سود و سرمایه بیشتر، مسئولین جمهوری اسلامی و عاملین جنایت یكی پس از دیگری لباس عزا پوشیدند و در كمال شیادی برای مرگ كارگران اشك تمساح ریخته و در توجیه این توحش با وقاحت كامل گلو پاره كردند. ویز كار، وزیر كشور و پادوهای آنها در خانه كارگر همگی در "بارگاه خدا" برای قربانیان دعا كردند و "آخرت" خوبی را آرزو "فرمودند". وزیر كشور بعد از ماجرا وارد دامغان شد و در مورد دلایل و چگونگی "واقعه"، "تحقیق" به عمل آورد و از رسانه های حكومت توجیهات وقیحانه او به عنوان فاكت و حقیقت پخش شد. ایشان مدعی شدند: "بررسی‌ها نشان می‌دهد مقررات لازم ایمنی در معدن طزره رعایت شده است، اما با توجه به اینکه فعالیت‌های معدنی، دارای زمینه‌های خطر است، با هماهنگی با مسؤولان شرکت زغال‌سنگ البرز شرقی تلاش می‌کنیم شرایط ایمنی را بهبود ببخشیم." ایشان مدعی شده اند كه: "حادثه انفجار و ریزش تونل رزمجاه معدن زغال‌سنگ طزره دامغان اتفاقی غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی بوده است."
به این صورت مقامات حكومت بر اساس وظایف همیشگی خود این جنایت را واقعه ای غیر منتظره اعلام كردند و آب پاكی روی دست كارگران و خانواده جانباختگان ریختند. اما كارگران این معدن و خانواده های آنها از این ادعاهای دروغین زیاد شنیده اند. آنها فراموش نكرده اند كه روز ١١ اردیبهشت ۱۴۰۰ در همین معدن جان دو كارگر دیگر گرفته شد و همچنین در روز ۳۰ آبان ۱۳۹۷ در پی ریزش این معدن یک کارگر جان باخت و سه نفر زخمی شدند. انها میدانند خون و جان و هستی آنها در این معادن، در اعماق زمین و در تاریكی برای تامین نان شب در خدمت صاحبان سرمایه فدا میشود. آنها میدانند نسل اندر نسل در اعماق زمین لحظه به لحظه خطر مرگ روی سرشان بوده و حاكمین با همه توان خود شرایطی فراهم آورده اند كه بردگان به عنوان ابزار در خدمت سرمایه و حكومتشان جان بكنند. میدانند هر اعتراضی به نبود ابتدایی ترین امكانات ایمنی كار در محل، بازرسی جدی همیشگی در معادن، اعتراض به دستمزدهای ناچیز خود و تلاش و درخواست های مكرر آنها برای تامین امنیت كار در معدن، با پلیس و زندان و وزارت اطلاعات و بگیر و ببند طرف است. میدانند آنهایی كه در این روزها در كمال وقاحت لباس عزا پوشیده اند روسای فرماندهان و روسای همان چماقدارنی هستند كه هر اعتراض و درخواست ساده كارگران را به كرات به خون كشیده اند.
معدن البرز بی گناه است، قاتلین این كارگران و هزاران رفیق كارگری كه سالانه در مراكز كار جان میبازند، طبقه سرمایه دار و دولت حاكم آنها است. این بربریت و جنایات پایانی نخواهد داشت، این توحش زمانی خاتمه می یابد كه حاكمیت سرمایه داران و دولت و دستگاه حكومت آنها سرنگون شود. این توحش زمانی پایان می یابد كه تولید در جامعه از دست مشتی سرمایه دار خارج شود و در خدمت سعادت و رفاه عمومی جامعه باشد. این آن چیزی است كه طبقه كارگر ایران و بخش محروم جامعه سالهای متمادی برایش كوشیده اند و صدای رسای آنها در یك سال گذشته با پرچم آزادی و برابری جهانیان را به حمایت كشانده است. طبقه كارگر ایران، كارگران معادن و نفت و گاز و پتروشیمی ها، هفت تپه و هپكو، فولاد و آذر آب، برق و آب و همه و همه امروز در تلاشند روی صف متحد خود این بربریت را با سرنگونی جمهوری اسلامی و بدست گرفتن سكان قدرت در جامعه تامین كنند.
حزب حكمتیست (خط رسمی) جانباختن رفقای كارگر در معدن البرز را به خانواده و بستگان آنها، به رفقا و همكاران آنها در این معدن و به طبقه كارگر ایران صمیمانه تسلیت میگوید.

زنده با آزادی و برابری
زنده باد حكومت كارگری
حزب حكمتیست(خط رسمی)
۵ سپتامبر ۲۰۲۳