بمناسبت ١٢ ژوئن روز جهانی لغو کار کودک

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

پایان دادن به کار کودکان در گرو سازمانیابی اجتماعی و لغو کار مزدی است! روز دوازدهم ژوئن روز جهانی لغو کار کودک است. در شرایط و مناسباتی سخن از لغو کار کودک به میان می آید که هر سال بر شمار کودکان کار که جزء قربانیان مناسبات غیرانسانی و استثمارگرانه سرمایه داری می باشند افزوده میشود. در چهارم ژوئن ١٩٩٩ مقاوله نامه ی ١٨٢ سازمان جهانی کار، مبنی بر ممنوعیت کار کودکان تصویب شد. این حرکت جهانی علیه کار کودک کهبه نمایندگی از طرف سیصد کودک کارگر دیگر در سال ١٩٩٨، طی یک راهپیمائی از پاکستان شروعو سرانجام به ژنو ختم شد،

در قطع نامه ای که با کمک خود کودکان نوشته و امضاء شده بود، خواهان لغو بی درنگ کار کودکان و خواهان تحصیل رایگان شدند؛ و متعاقب این حرکت، سازمان جهانی کار روز دوازدهم ژوئن را پس از اتمام اجلاس سالیانه ی مزبور و به تصویب رساندن این مقاوله نامه روز جهانی لغو کار کودکان نام نهاد.
استثمار کودکان، در سراسر جهان بویژه در کشورهاى "در حال توسعه" ناشى از رقابت بین سرمایه های بزرگ براى سودآورى و انحصار بيشتر بازار در رشته‌ها و صنایعی است که سود حاصل از بردگى مزدى و ارزان کودکان در آن به موقعيت برتر جناح‌هاى رقيب در سرمایهمی انجامد. کار کودکان برای بورژوازی از این جهت سود آور است که: دستمزد کودکان کارگردر مقایسه با کارگران بزرگسال، بسيار پائين‌تر است و شاید بتوان گفت در بهترين حالت فقط برابر با يک سوم يا يک دوم دستمزد کارگران بزرگسال میباشد. به علاوه شمار زیادی از کارگران خردسال، درازاى قرض خانواده‌هايشان، در اختيار صاحبان سرمايه قرار مى‌گيرند و از بابت کار سخت و طولانى خود، مزدى دريافت نمى کنند؛ ساعات کار کودکان کار بسيار طولانى است، و بسته به نظر کارفرماها، به آسانیقابل تغییر است. کودکان کارگر، در برابر اضافه کار اجبارى و يا سختى و فشار کار، از حقوق و مزاياى بيشتر برخوردار نمى‌شوند؛ کار کودکان کارگر بر قراردادها و استاندارهای کار متکى نيست و صاحبان سرمايه و دولت‌ها هيچ تضمينى در قبال آنان بر عهده نمى‌گيرند. این "کارگران ارزان" را می توان بدون هیچ حمایت اجتماعی و دولتی، بدون ایجاد مشکل و دردسر از کار اخراج کرد، حق بيمه و بهداشت را از آنان دريغ نمود، و در قبال صدمات جسمى و آسیبهای محل کار و مرگ آنان شانه خالی کرد. کودکان کارگر عموما به حقوق خود آشنا نيستند، و به همين دلائل نسبت به کارگران بزرگسال، حرف شنوتر و مطيع‌تر هستند. کودکان کارگر براى بر سر کار ماندن و اخراج نشدن، معمولا به هر خواست کارفرماى خود تن می دهند؛ "کودکان کار" از کمترين حقى براى تشکل يابى برخوردار نمی باشند، از جانب تشکل‌هاى کارگرى مورد حمايت جدى قرار نمیگيرند، به کارگيرى کودکان کارگر را می توان از دو جنبه بررسی نمود، از یک سو، به علتفشارهای اقتصادی و اجتماعی تحمیل شده به خانواده های مزدبگیر ، که با بىکارسازی ميليونى رو به افزایش است،کار کودکان در مقایسه با کار بزرگسالان سبب کاهش سطح دستمزدها میشود، رقابت بين کارگران براى اشتغال را تشديد مى‌نمايد، و به اعتبار همه اين‌ها به سودآورى افزونتر‌ سرمايه می افزاید. از سوی دیگر، به علت تورم شدید و موج بیکار سازیها خانواده های کارگری قادر به ادامه خرج تحصیل و امرار معاش فرزندانشان نیستند، چاره ای جز این ندارند که فرزندانشان را به بازار کار بفرستند.
موقعیت فرو دست کودکان در اثر فقر و تنگدستی به سرمایه داران این اجازه را میدهد به عنوان لشکر نیروی کار ارزان به شنیع ترین شکل ممکن برای کسب سود بیشتر از آنها حداکثراستفاده را بنمایند. ،هر جا محرومیت و فقر رو به افزون است، تعداد کودکان بیشتری به کار گمارده میشوند. علیرغم فقر و تنگدستی، سرمایه با پرداخت دستمزد کمتر، افزایش ساعت کاری، بالابردن شدت و فشار کار ، صاحبان سرمایه سود های کلانی به جیب میزنند. میلیون‌ها کودک، به دلیل همین فقر و تنگدستی، به‌جای آموزش و تحصیل در مدرسه، از همان اوان کودکی، راهی بازار کار می‌شوند و به ناگزیر، به صف استثمار شوندگان می‌پیوندند، در معرض آسیبهای روانی و جسمی، خشونت و تجاوز و مبتلا شدن به بیماریهای مختلف قرار می گیرند. این " بردگان ارزان " در شرایطی که از هر گونه حمایتی محروم هستند، در اثر تحمیل فقر و گرسنگی بر طبقه کارگر، بر آمارشان افزوده میشود. آمار کودکان کار و خیابانی در سراسر جهان، امروز از رقم ۴۰۰ میلیون هم تجاوز کرده است.

تا به امروز در دفاع از این کودکان مبارزه ایی که در قامت یک جنبش اجتماعی سازمان یافته بتواند از این بردگی و استثمار بکاهد، قابل مشاهده نیست. بورژوازی با بیشرمی تمام سعی در نادیده گرفتن این بردگی آشکار را دارد و سعی میکند مبارزات علیه این جنایت را از طریق نهادها و ایدئولوگهایشدر جهت منافع خود تغییر دهد ، به این دلیل کار این کودکان حتی تابع قانون کار نیم بند موجود نیز نیست،فقدان هر نوع تشکل و حق اعتصاب و اعتراض به صاحبان کار و دولتهای سرمایه اجازه هر نوع بهره برداری از آنها را میدهد.
عدم دسترسی یک میلیارد انسان بهپایه ا یی ترین نیازهای زندگی، از جمله: غذای مکفی، آب آشامیدنی، تحصیل و رفاه نسبی را به رویائی تبدیل نموده است. زندگی بیش از نیمی از کودکان جهان، با کار و فقر والدینشان و همچنین با جنگ و دربدری و خون‏ریزی عجین شده است. عمق این فجایع را امروز ما در مورد کودکان جوامعی هم‏چون عراق، افغانستان، ایران، سوریه و لیبی، آنگولا و گینه، سودان و اوگاندا، سومالی و یمن و غیره به آشکار مشاهده می کنیم. کودکانِ این جوامع، قربانیان سیاستهای جنگ طلبانه و استثمارگرانه نظام‏های امپریالیستی اند.
تا زمانی که مناسبات نابرابر طبقاتی بر جوامع حاکم است هیچگونهچشم انداز روشنی در رهایی میلیاردها انسان از فقر و گرسنگی که کودکان بخش قابل توجه آن را شامل می شوند نیست.
بر اساس گفته‏ی یونیسف سالانه میلیونها کودک، وارد صنعت و تجارت سکس می‏شوند. این کودکان هر ساله از سیکل زندگی حقیقی و کودکی خود خارج شده و در دام سودجویان اسیرند.
مشخصا تا به ایران بر میگردد، پدیده " کودکان کار و خیابان" بصورت یک معضل جدی ، سلامتی و جان حدود ۷ میلیون کودک که با آسیبها و مُخاطرات کار و تجاوز، اعتیاد و انواع بیماریها روبرو هستند را با خطر جدی مواجه نموده است. در سالهای اخیر در اثر تورم لجام گسیخته و گرانی و افزایش فقر و بیکاری در جامعه که حاصل آن آسیب های اجتماعی از جمله بزهکاری، دزدی، قتل، کودکان خیابانی و طلاق می باشد سبب شده بر تعداد کودکان کار و خیابانی هر روز افزوده شود.
کار کودکان در جنبشی و طبقه ای معنا پیدا می کند که برای بقاء اش ناچار است هر روز بر علیه نظام سرمایه داری به مبارزه برخیزد. کودکان کار بخشی از طبقه کارگر و خانواده های کارگری هستند، که بدون پیوند با این طبقه نمی توانند رهایی یابند. راه حل قطعی و اساسی پایان دادن به کار ارزان کودکان واستثمار بیرحمانه آنها در گرو سازمانیابی اجتماعی طبقه كارگر و لغو کار مزدی است که می تواند تضمین کننده دنیایی برابر و توام با رفاه و آسایش برای همه شهروندان باشد که هیچ کودکی مجبور نباشد برای زنده ماندنش نیروی کارش را بفروشد و تن ظریف و نحیفش بر اثر استثمار و بردگی له شده و آروزهای کودکانه اش به گور سپرده شوند. این جهان مناسبات دیگری را می طلبد، مناسباتی که "نان ، آزادی و رفاه کامل" برای همه افراد جامعه از جمله کودکان را تامین و تضمین کند.

کارزار پشتیبانی از کارگران ایران
خرداد ۱۴۰۲