یک هفته از موشک پرانی اخیر حماس به اسراییل، اشغال موقت بخشی از خاک اسراییل و گروگان گرفتن ساکنان اسراییل، حملات تلافی جویانه ارتش اسرائیل، اعلام شرایط جنگی در اسرائیل و اعزام ساکنان ناراضی از سیاست های سوپر راست نخست وزیر اسرائیل به میدان جنگ، می گذرد! در این مدت به اعتراف طرفین درگیری، هزاران غیرنظامی از دو طرف کشته شده اند و صدها هزار معترض به سیاست های دولت نتانیاهو بمثابه «داوطلب» برای دفاع از اسراییل لباس جنگ بر تن کرده، اعتراضات خیابانی را رها کرده و عازم جبهه های جنگ شده اند!
منطق روشن سرمایه‌داری در بربریت کنونی، راهنمایی ست تا بتوانیم دست های پشت پرده این فاجعه انسانی را بهتر بشناسیم. اما این منطق روشن کلان سرمایه‌های حاکم بر جهان چیست؟
منطق روشن بربریت حاکم بر جهان، کسب سود بیشتر، از طریق گسترش مناطق تحت نفوذ است. منطقی بسیار ساده و روشن که از ماهیت «سرمایه» و مالکیت خصوصی بر اموال عمومی؛ تنها یک درصد جمعیت دهکده کوچک جهانی؛ بربریت کنونی را رقم زده است!
اگر این منطق روشن که سود بیشتر سرمایه داران را جایگزین رفاه بیشتر اکثریت عظیم تولیدکنندگان کرده است واقعی باشد، شناختن آمران و عاملان این جنایات؛ که نه فراموش کردنی ست و نه بخشیده خواهند شد؛ به آسانی قابل تشخیص خواهند گردید تا انسان های با شرافت و وجدان، از آمران و عاملان این جنایات تبری و دوری جوید!
با حسابی سرانگشتی می بینیم که آن بخش از ملت تکه پاره شده فلسطین که ساکن نوار غزه است، در دو جنگ اخیر و تا این لحظه، بزرگترین قربانی موشک پرانی حماس و انتقام گیری ارتش اسراییل بوده اند و کودک و زن و مرد غیرنظامی از هر دو طرف جنگ، و بویژه در غزه با مقیاسی بسیار گسترده تر بر خاک می افتند!
خب اگر اینچنین است و غیرنظامیان قربانیان اصلی از هر دو طرف تحریم و جنگ هستند، آیا کسی و یا کسانی، آمران و عاملانی، از این فاجعه انسانی «سود» می برند؟
بی تردید!
اگر سودهای کلانی در کار نبود که «تحریم و جنگ»ی در کار نبود!
هیروشیما و ناکازاکی و کره و ویتنام و عراق و افغانستان و لیبی و بالکان و اوکراین و ۷۰ سال جنگ و برادرکشی بین اسراییل و فلسطین نبود!
خب برای ساده تر شدن شناختن آمران و عاملان فجایع انسانی قرن گذشته و حاضر، نویسنده سعی می کند در حد توان خود «سود» برندگان از تحریم و جنگ را برای خواننده ردیف کند:
۱- شرکت های اسلحه سازی که تولید و فروششان در اثر جنگ رونق پیدا می کند!
۲- کارتل های نفتی که در اثر بروز جنگ و بالا رفتن بهای سوخت، سودهای نجومی شأن کلان تر می گردد!
۳- بتبع بالا رفتن بهای سوخت، دولت های ضدمردمی صادر کننده نفت و گاز از درآمد بیشتری برای اقتدار خود برخوردار خواهند شد.
۴- دولت های ضدمردمی، بویژه در مناطق جنگی، از موقعیت بهتری برای سرکوب معترضان به خود و بهانه های عینی جهت تولید و خرید سلاح پیدا دست پیدا کنند.
باری اگر تنها به همین چهار عامل بپردازیم می بینیم که برنده این جنگ از یک سو تولید کنندگان سلاح و کارتل های نفتی و از سوی دیگر دولت های ارتجاعی منطقه و جهان هستند!
در راس این دولت های ارتجاعی که بیشترین سود را از جنگ اخیر می برد، دولت سوپر راست ناتانیاهو ست که با یک اشاره و اعلام موقعیت جنگی، انسان های شریف معترض بخود را، سلاح بردوش به ماشین جنگی اسراییل می افزاید و جوان معترضان میلیونی خیابانی را، برای کشتن و کشته شدن به جبهه های جنگ می فرستد!
برنده سیاسی دیگر این جنگ در مقیاس کلان، رییس جمهور سابق آمریکاست که با ادعای آغاز جنگ جهانی سوم و «ناجی» نامیدن خود؛ چه تنها کسی ست که می تواند از بروز جنگ جهانی سوم پیش‌گیری کند؛ از همین حالا به کسب رأی برای انتخاب مجدد خود مشغول شده است (۱)!
خب این عمق بربریت امروز جهان ماست اما، برای نویسنده فاجعه به همین جا ختم نمی شود. بواقع یکی از دلایل مزمن و طولانی و طولانی تر شدن فاجعه های انسانی، چه در اوکراین و چه در فلسطین و چه هر نقطه دیگر جهان، بخشی از «روشنفکران» هستند که با توجه به منافع شخص خود، به نفی کامل یک طرف جنگ و حمایت مطلق از طرف دیگر جنگ می پردازند!
بازهم برای شخص من، دنباله روی این دسته «روشنفکران» از منافع حقیر خود، هم قابل فهم و هم برانگیزنده ترحم است اما ....
اما در مورد مدعیان سوسیالیسم چنین نیست!
این قلم از مدعیان سوسیالیسم که هنوز در دوران جنگ سرد بسر می برند و یخ این یخبندان قرن گذشته آنها در اثر گرمای جنگ گرم کماکان آب نشده است، خشمگین هستم!
خشمگین هستم چه، سوسیالیست ها که بایستی با روشی علمی به سراغ پدیده ها روند و با کشف قانون‌مندی تحول پدیده ها، سعی در اثرگذاری بر پدیده ها، جهت تحول مثبت ساده تر و کم هزینه تر در جهت منافع اکثریت عظیم تولیدکنندگان هشت میلیاردی باشند، چنان یخ زده اند که فکر می کنند در دوران جنگ سرد بسر می بریم و در یک سو «ناتو»ها و در سوی دیگر «ورشو»یی ها هستند و ایشان همگون قرن گذشته و به نادرست، بناچار یک طرف جنگ را «برحق» و طرف دیگر را «ناحق» می دانند!
از مبلغان و مروجان این منطق نادرست در میان خوش نشینان ایرانی در خارج از کشور، جریانی ست که خود را «محور مقاومت»ی (۲) می نامد که علاوه بر اعمال انواع تبعیضات و تضییقات بر ملل خود، خواهان نابودی آمریکا و اروپا و اسراییل و «جهان غرب» و احداث جامعه اسلامی، آنهم به سبک قبل از ظهور پیامبر اسلام هستند!
این قلم خود در حال حاضر خود را موظف به افشای هرچه بیشتر مدعیان سوسیالیسم «محور مقاومت» اسلامی می داند که پایگاه اصلی جهانی آن در مسکو و پایگاه اصلی منطقه ای آن در تهران است!
جواد قاسم آبادی
آموزگار تبعیدی، فرانسه
اهدای جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ به نرگس محمدی
جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ برای دومین بار به یک زن ایرانی تعلق گرفت. نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و مبارز مدنی که هنوز در زندان جمهوری اسلامی بسر میبرد. زنی که دهه هاست در برابر استبداد اسلامی و قوانین زن ستیزش ابستاده، مقاومت کرده و بهای آن را با چندین و چند بار به زندان رفتنش پرداخته است.
اهدای این جایزه به نرگس محمدی نشان از آشنایی جامعه جهانی به تاریخ مبارزات زنان و مردان ایران در راه آزادی و برابری دارد.
بی شک نقش این زن مبارز و فعال حقوق بشر در خیزش بزرگ مهسا بی تاثیر نبوده. او یکی از مدافعان سرسخت آن بوده است .
جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران اهدای این جایزه را به مبارزان، همه زندانیان سیاسی - عقیدتی و مدافعان حقوق بشر تبریک میگوید.
جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران