بهرام رحمانی: دولت جدید اردوغان - فیدان و برنامه‌ریزی برای انتقام از مخالفین خود!

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

دولت جدید اردوغان - فیدان و برنامه‌ریزی برای انتقام از مخالفین خود به ویژه مردم کرد و پ.ک.ک: در انتخابات اخیر ترکیه، رجب طیب اردوغان با اندکی فاصله‌ای بر رقیب خود، قلیچدار اوغلو پیروز شد. اردوغان 20 سال است فرمان کنترل دولت در ترکیه را در دست دارد، همواره به جنگ‌طلبی و انتقام‌گیری از رقبا و مخالفین خود معروف است. به‌همین دلیل، او در دولت جدیدش هاکان فیدان، رییس پلیس مخفی‌(میت) را به وزیر امور خارجه انتخاب کرده است؛ هم‌چنین یک فرقه مذهبی جدید نیز که سابقه تبه‌کاری و تروریستی و آدم‌کشی دارد با کمک اردوغان و حزبش وارد پارلمان شده است؛ و نهایتا اردوغان، در حال تدارک حمله و جنگ جدیدی علیه حزب کارگران کردستان‌(پ.ک.ک) و مردم کرد ترکیه و روژاوا است.

به این ترتیب، انتصاب عالی‌ترین و مکارترین مقام امنیتی ترکیه به سمت وزارت خارجه این کشور، توجه تحلیل‌گران را به‌خود جلب کرده است.
هاکان فیدان که سابقه‌ای طولانی در فعالیت‌های امنیتی دارد و به ارتباط با جمهوری اسلامی ایران متهم است. هاکان فیدان تا امروز، همواره در پس پرده سیاست کشورش قرار داشته و شهروندان ترکیه هرگز صدای او را نشنیده بودند.


اردوغان و فیدان

هاکان فیدان که در کابینه جدید رجب طیب اردوغان به‌عنوان وزیر خارجه معرفی شد، در 13 سال اخیر رییس سازمان اطلاعات ملی (MIT) بود.
او اولین رییس MIT در تاریخ جمهوریت ترکیه است که رییس دستگاه دیپلماسی می‌شود. اردوغان پیش‌تر او را «صندوق اسرار» معرفی کرده بود. اما درستش این است که اردوغان و فیدان را «صندوق اسرار» انبوهی از جنایت آن‌ها علیه مردم ترکیه، به‌ویژه علیه نیروهای چپ و کمونیست و مردم کرد دانست.
فیدان در سال 1968 در آنکارا به دنیا آمد، از مدرسه رزمی و مدرسه زبان‌های خارحی نیروی زمینی ارتش فارغ‌التحصیل شد و مدرک کارشناسی خود را در رشته مدیریت و علوم سیاسی از دانشگاه مریلند آمریکا و کارشناسی ارشد و دکتری خود را از دانشگاه بیلکنت دریافت کرد.
محور مطالعات دانشگاهی هاکان فیدان جایگاه اطلاعات در سیاست خارجی بود. عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد وی «اطلاعات و سیاست خارجی: مقایسه نظام‌های بریتانیا، آمریکا و ترکیه» و عنوان پایان‌نامه دکتری وی «دیپلماسی در عصر اطلاعات: استفاده از فناوری اطلاعات در راستی آزمایی معاهدات» بود.
فیدان به‌خصوص در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود، تاکید کرد که ترکیه باید اطلاعات خود را برای سیاست خارجی قوی‌تر تقویت کند چون وابستگی به اطلاعات آمریکا و سایر کشورهای ناتو مشکل‌ساز است.
او معتقد است: اطلاعات خوب همیشه به تصمیم خوب منتهی نمی شود ولی اطلاعات نادرست یا ناقص حتما باعث شکست در سیاست خارجی است.
در سال 2015، احمد داوود اوغلو، نخست وزیر وقت ترکیه، فیدان را به‌عنوان نامزد پارلمانی از آنکارا معرفی کرد.
اردوغان در واکنش به استعفای فیدان از MIT و تصمیم وی برای ورود به سیاست بدون اطلاع وی، با داوود اوغلو و فیدان دیدار کرد و مانع خروج وی از MIT شد.
او گفت: MIT یک نهاد معمولی نیست. مهم‌ترین نهاد دولت است. اگر سازمان اطلاعات کشور ضعیف باشد، امکان زنده ماندن آن کشور وجود ندارد. من فیدان را به این سمت آوردم و نباید بدون اجازه از این سازمان برود. بنابراین من ناراحت هستم.
آخرین دوره زمامداری رجب‌طیب‌اردوغان شروع شده است. اعلام اعضای کابینه به‌عنوان اولین قدم در این دوره توجهات را به‌خود جلب کرده است. هاکان فیدان، چهره نزدیک به اردوغان که سال‌ها سابقه اطلاعاتی و امنیتی داشته و البته از همان عرصه امنیتی، روی سیاست خارجی ترکیه اثرگذاری خود را داشته است، به‌عنوان وزیر خارجه اعلام شده است. اگر انتصاب‌های دو چهره اقتصادی مثل شیمشک و ییلماز از نگاه اقتصادی ترکیه در روابط خارجی پیش رویش خبر می‌دهد، انتصاب فیدان پیامدهای بزرگ‌تر و مهم‌تری دارد، هرچند از نگاهی، قرارگرفتن او در جایگاه وزیر خارجه، تاکید بر ادامه مسیرهایی خواهد بود که پیش‌تر با اثرگذاری او طی می‌شدند.
هاکان فیدان، رییس سابق سازمان اطلاعات ملی ترکیه یا «میت»، به‌عنوان وزیر خارجه جدید این کشور منصوب شده است. این تغییر، فقط یک جابه‌جایی اداری نیست، بلکه فراخوانی جدی به همه بازیگران خارجی است؛ از آمریکا تا اتحادیه اروپا، از روسیه تا سیاست‌های جاری و تاریک خاورمیانه.

فیدان و کودتای 2016
یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های تاریخ اخیر ترکیه، کودتای 15 جولای 2016 بود. کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزی جمهوری‌خواه خلق (CHP)‌ و رقب اردوغان در انتخابات اخیر، با استفاده از عبارت «کودتای کنترل شده» گفته است که آن‌چه در 15 جولای رخ داد در واقع یک توطئه برنامه‌ریزی شده توسط اطلاعات و دولت به‌ویژه اردوغان و فیدان بود؛ ادعایی که دولت آن را رد کرد.
در شب کودتای سال 2016 میلادی در ترکیه، 250 نفر کشته شدند، هزاران نفر مجروح شدند. از لحظه آغاز کودتا و به میدان آمدن تانک‌ها تا درهم پیچیده شدن طومار آن، کم‌تر از 12 ساعت طول کشید. این نخستین بار بود که یک کودتا در ترکیه، با شکست مواجه می‌شد و ژنرال‌ها و آمران، دستبد به دست، به زندان فرستاده می‌شدند برای خیلی‌ها باورکردنی نبود. به همین دلیل مقامات ترکیه درباره چگونگی و سرکوب کودتای 15 جولای، سئوالات زیادی را بی‌جواب گذاشته و حواشی امنیتی فراوانی وجود دارد که هنوز هم روشن نشده‌اند.
جمیل چیچک، رییس اسبق پارلمان ترکیه و عضو کنونی شورای عالی مشاورین رییس جمهور که به‌عنوان یک سیاست‌مدار مهم «دولت پنهان» شناخته می‌شود، در تیر ماه 1401، گفته است: «هنوز هم در مورد کودتا، سوالات فراوانی وجود دارد و بخش مهمی از اطلاعات، در اختیار نیست.»
مشخص نیست که چیچک با بیان این حرف، نشان داده که اساسا برای دولت هم ابهام وجود دارد یا این که ترجیح داده شده بخش مهمی از رازها و اسرار امنیتی 15 جولای، مانند جعبه سیاهی باشد که نهایتا در کل ساختار ترکیه، فقط چهار پنج نفر از آن اطلاع دارند.
فتح‌الله گولن، از قدرتمندترین و ثروتمندترین چهره‌های دینی و سیاسی ترکیه، همان رهبر مقتدری بود که سال‌ها به‌عنوان حامی اردوغان و حزب عدالت و توسعه، با مجموعه عظیمی از امکانات رسانه‌ای، نهادی و مالی در میدان بود. اما از یک جایی به بعد، بین او و اردوغان اختلاف افتاد.
سخنان اردوغان هم درباره این کوتا، بسیار متناقض و شبهه‌برانگیز است. اردوغان بارها اعلام کرده که گولن، او و رفقایش را فریب داده و گرگی در پوستین میش بوده است. اردوغان، هم‌چنین به این اشاره کرده که خبر کودتا را از شوهرخواهر خود شنیده و غافلگیر شده است. اما شواهد امنیتی نشان می‌دهد که این‌ها، سخنان سیاسی – مصلحتی و تدابیر رییس جمهور ترکیه است و واقعیت، چیز دیگری است.
ساعت 14 و 20 دقیقه ظهر روز 15 جولای، یک سروان ارتش به ساختمان مرکزی سرویس اطلاعاتی میت رفته و اعلام می‌کند که باید برای دادن یک سری اطلاعات حیاتی، با شخص هاکان فیدان رییس میت دیدار کند.
فیدان این دیدار را می‌پذیرد. خبر این است: قربان! قرار است امشب خون‌های بسیاری ریخته شود. حتی ممکن است کودتا شود. اطلاعات من موثق است و من این‌ها را از صحبت با یک سروان مورد اعتماد فتح‌الله گولن شنیدم.
فیدان فورا با خلوصی آکار رییس ستاد کل تماس محرمانه می‌گیرد و مراتب را اطلاع می‌دهد. سپس، با نخست وزیر، رییس جمهور و وزیر کشور تماس گرفته می‌شود.
اردوغان و خانواده او، با هواپیما به مارماریس رفته و در یک هتل اقامت می‌کنند. فردی چهار بار با خلبان رییس جمهور تماس گرفته و مداوما از او می‌پرسد: رییس کجاست؟
از سماجت تماس گیرنده، چنی نتیجه‌گیری می‌شود که اتاق فکر کودتا، به‌دنبال آن است که اردوغان را اسیر کند.
در ادامه داستان آمده است که خلبان زرنگی به خرج داده و فرد مزبور را می‌پیچاند. اما بالاخره محل اقامت لو می‌رود و کودتاگران به‌سوی هتل محل اقامت اردوغان حرکت می‌کنند. اردوغان و همراهان او، با یک بالگرد نظامی، فرار می‌کنند. بالگرد برای همگان جا ندارد. بنا بر اظهارات برات آلبایراک داماد ارشد رییس جمهور، حسن دوغان، رییس دفتر محبوب اردوغان، همسر و فرزندانش را رها می‌کند و با رییس می‌رود.
اردوغان به مدت چند ساعت در یک مخفی‌گاه پنهانی اقامت می‌کند و با یک تماس تصویری که توسط «خنده فرات» در خبر زنده پخش می‌شود، از مردم می خواهد در برابر کودتاگران مقاومت کنند.
وی پس از آن که خطر رفع می‌شود، با هواپیما به آنکارا رفته و در برابر خبرنگاران صحبت می‌کند.
مرور این داستا‌ن‌سرایی‌ها، خواننده و شنونده آگاه را به این‌جا می‌رساند که اولا تیم اردوغان غافل‌گیر نشده و از قبل خبردار بوده‌اند، دوم این که مردم، نقش مهمی در شکست کودتاگران داشتند. سوم این که دار و دسته گولن، ناشی‌بازی درآورده و اصطلاحا این کاره نبودند.
دولت اوباما در شب کودتا، خیلی دیر از اردوغان حمایت کرد و جو بایدن معاون رییس جمهور هم خیلی دیر برای ابراز همدردی به آنکارا سفر کرد.
البته داستان دیگری هم سرهم‌بندی شده است. آن‌هم سال‌هاست که مقامات ترکیه می‌گویند، هنری بارکی در کودتای 15 جولای دست داشته و طراح بوده است. هنری بارکی که بعدها به ریاست دانشگاه ییل آمریکا رسید، فرزند یک خانواده دیپلمات آمریکایی است، در استانبول به دنیا آمده و ترکی را مثل بلبل حرف می‌زند. بارکی سال‌ها کارشناس سازمان سیا و مسئول میز ترکیه و خاورمیانه در وزارت امور خارجه بود. او ادعای دست داشتن در کودتا را رد کرده است.
سپس نوبت جان بولتون است که نام خود را به‌عنوان مشوق و حامی کودتا بر سر زبان‌ها بیندازند. او که بعدها به‌عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برگزیده شد و اعلام شده که او از چندین کودتا حمایت کرده است. رسانه‌های ترکیه نیز این سخن را به‌عنوان اعتراف به دست داشتن در کودتای 15 جولای تلقی کرده‌اند.
پیش از 30 سال است که گولن در پنسیلوانیای آمریکا در عمارت بزرگی زندگی می‌کند که بی‌شباهت به یک کاخ نیست. او هنوز هم در آمریکا و در ده‌ها کشور جهان، تشکیلات فرهنگی – آموزشی، نفوذ و قدرت دارد و آمریکا حاضر نیست او را به ترکیه برگرداند.
دولت اردوغان پس از در هم کوبیدن ساختار شبکه‌ای شاگردان گولن در ترکیه، هزاران ملک و مستغلات و ده‌ها میلیارد دلار وجه نقد به‌دست آورد. علاوه بر این، ده‌ها روزنامه، مجله و شبکه تلویزیونی با پیشرفته‌ترین و گران‌قیمت‌ترین تجهیزات روز به‌دست دولت افتاد.
یکی از مواردی که واقعی بودن کودتا را به پرسش می‌کشد، حرف‌های ضدونقیض خود اردوغان در باره این‌که او چه زمانی و چگونه از کودتا خبرشده، می‌باشد. او در برابر به پرسشی که چه زمانی و چگونه از کودتا خبر شده است، سه پاسخ ضدونقیضی ارائه می‌کند. اردوغان در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها، می‌گوید که ساعت چهار عصر از احتمال وقوع کودتا خبر شده بود. ولی در مصاحبه‌ای دیگری با شبکه تلویزیونی الجزیره، اظهار می‌دارد که او ساعت نه نیم از کودتا خبر شده است. از سویی، اردوغان گفته است که او کودتا را در یک تماس تلفونی خبردار شده است. در این‌جا پرسشی مطرح می‌شود و آن این‌که: نهادهای کشفی و استخباراتی، با آن‌که –به قول خودشان- از کودتاه آگاه بودند، چرا اردوغان را از هم‌چو خطر احتمالی آگاه نساختند و یا چرا نتوانستند آگاه بسازند؟ با آن‌که سازمان استخبارات ترکیه و رییس آن هاکان فیدان، کاملا زیر حاکمیت اردوغان قرار داشت، چرا از کودتا آگاه نشده است؟ اردوغان با آن‌که شش ساعت پیش، از کودتا اطلاع یافته بود، چرا از وقوع آن جلوگیری نکرد و در این‌مدت در کجا بود؟ چرا پیش از آغاز کودتا، در رسانه‌ها ظاهر نشد؟ این‌ها پرسش‌هایی‌اند که بر واقعی بودن کودتا سایه می‌افکند.
آن هم در شرایطی که محمد متینر، نماینده مجلس ترکیه و عضو ارشد حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، گفته است که پانزده روز قبل، از کودتاه خبر بودند.
با وجود این همه اطلاعات موثق، چرا کوچک‌ترین اقدام پیش‌گیرانه از جانب اردوغان و از آدرس حکومت صورت نگرفت.
کودتا لطف خداوند بود
رجب طیب اردوغان، در یک بیانیه تلویزیونی گفت: «کودتای 15 جولای لطف خداوند بود. زیرا این حادثه، باعث پاک‌سازی ارتش ترکیه از وجود برخی افراد شد.» این سخنان، ممکن است ناخواسته از زبان اردوغان خارج شده باشد، ولی گویای حقیقتی است و آن این‌که، کودتا به نفع اردوغان پایان یافت.
پروفسور دکتر نورشن مازیجی، استاد دانشگاه مرمره است و در حوزه کودتاهای جهان تحقیقاتی انجام داده است. او که در یک برنامه تلویزیونی ظاهر شده بود، در باره کودتا گفت: «کودتای 15 جولای، یک کودتای نظامی نبود و هیچ شباهتی به کودتاهای دیگر ندارد. فاعلان این کودتا کسانی‌اند که به نفع‌شان تمام شد.»
پس از وقوع کودتای نافرجام، موج بزرگی از مامورین دولت، افسران بلندرتبه ارتش، افسران و ماموران پولیس طی یک قرارنامه از وظیفه اخراج شدند. کمال قلیچ‌دار اوغلو، رهبر حزب اپوزیسیون جمهوری‌خواه و کاندیدای ریاست جمهوری، کودتای 15 جولای را «کودتای کنترل‌شده» عنوان کرد. او به این باور است که این کودتا، در واقع بهانه‌ای بود برای کنار زدن همه مخالفین و اردوغان به بهانه آن، مخالفین خود را سرکوب کرد و برخی از آن‌ها را روانه زندان ساخت.»
به بهانه کودتا، 200 هزار نفر از کار خود برکنار شدند. طی پاکسازی‌های وسیع، بیش از 200 هزار قاضی، معلم، افسر پلیس، خلبان، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار، پرستا، پزشک، کارمند بخش عمومی تعلیق یا منفصل از خدمت شدند و حدود 40000 نفر رسما بازداشت شدند. به‌عنوان مثال، در 16 جولای 2106، یعنی درست یک روز پس از کودتا، 2745 قاضی را از کار اخراج و بازداشت کردند.

تسلط بر سیاست خارجی
دوره پس از کودتای 15 جولای 2016 را می‌توان دومین دوره هاکان فیدان به‌عنوان رییس MIT دانست چرا که دایره فعالیت‌های بین‌المللی MIT گسترش یافت و کشورهای حوزه قفقاز، سوریه، عراق، لیبی و … را دربر گرفت و به تمعیق نفوذ خارجی ترکیه کمک کرد.
اولویت سیاست خارجی در رویکرد جدید MIT به حدی بود که فیدان در تمام سفرهای خارجی اردوغان حضور داشت و رابطه‌ای تنگاتنگ بین MIT و وزارت خارجه ترکیه ایجاد شده بود.
گفته می‌شود MIT نقشی اساسی در عادی‌سازی روابط ترکیه با کشورهایی مانند امارات، عربستان سعودی، مصر و اسرائیل داشت. در ماه‌های اخیر نیز روند عادی‌سازی روابط ترکیه و سوریه نیز تحت نظر فیدان جلو رفته است.
از این‌رو می‌توان گفت که اردوغان فردی را به‌عنوان وزیر خارجه انتخاب کرده است که اشراف کاملی بر حوزه سیاست خارجی کشورش دارد. باید دید که عملکرد این مقام ارشد اطلاعاتی در جایگاه دیپلماتیک، چگونه خواهد بود و آیا رویکرد عادی‌سازی روابط خارجی را ادامه خواهد داد یا خیر؟
حرف و حدیث‌ها درباره فیدان و رابطه‌اش با جمهوری اسلامی بسیار است. برخی او را «عاشق ایران» و «شیفته قاسم سلیمانی» می‌خوانند و حتی عده‌ای نیز او را به همکاری با وزارت اطلاعات ایران متهم کرده‌اند؛ اتهاماتی که از سوی هواداران دولت ترکیه بی‌اساس خوانده شده‌اند. آن‌ها می‌گویند که این اتهامات با هدف «تخریب» او رواج داده شده‌اند.
اما اردوغان تصمیم گرفت برای آخرین پنج سال ریاست جمهوری‌اش، هاکان فیدان را با 13 سال کار در بالاترین رده‌های سازمان اطلاعات ترکیه‌(میت)، به مسند وزارت امور خارجه ترکیه بنشاند. در عین حال برخی از روزنامه‌نگاران نزدیک به دولت در آنکارا می‌گویند در سال‌های اخیر، وزارت خارجه هیچ بیانیه یا تصمیم مهمی را بدون اطلاع شخص فیدان منتشر یا اعلام نکرده است.

فیدان و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران
مذاکراتی که هاکان فیدان به نمایندگی از ترکیه در آن مشارکت داشت، به دیدار روسای جمهوری سه کشور ایران و ترکیه و برزیل و امضای یک «توافق هسته‌ای» ختم شد
یکی از سوابق مهم هاکان فیدان در عرصه سیاست خارجی است که او در سال 2010 در مذاکرات هسته‌ای ایران که بین تهران، آنکارا و برازیلیا در جریان بود، نماینده آنکارا در این گفت‌و‌گو‌ها بود. او در آن زمان، مشاور رجب طیب اردوغان بود که به عنوان نخست‌وزیر، اداره کشور را در دست داشت.
در آن زمان ترکیه تصمیم گرفت که در مناقشه هسته‌ای ایران با قدرت‌های غربی، نقشی فعال بر عهده بگیرد و با ترتیب دادن نشستی در آنکارا و دعوت از برزیل به‌عنوان یکی دیگر از کشورهای مستقل از بلوک غرب، مذاکراتی انجام شد که در نهایت به سفر رجب طیب اردوغان و همتای برزیلی‌اش لولا داسیلوا به تهران انجامید.
در این سفر، روسای جمهور ترکیه و برزیل، در کنار محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری وقت ایران، با هم دست دادند و یک «توافق هسته‌ای» امضا کردند. در آن توافق ایران پذیرفت که هزار و200 کیلوگرم از اورانیوم غنی‌شده با درصد پایین خود را به ترکیه منتقل کند.
آنکارا این توافق را با تبلیغات گسترده جشن گرفت تا بتواند مساله هسته‌ای را در مسیر حل و فصل نهایی تصویر کند و در عین حال با برعهده گرفتن نقشی مرکزی در این مذاکرات، موقعیت بین‌المللی خود را چه در سطح منطقه‌ای و چه جهانی ارتقا دهد.

 

اما این ابتکار عمل دیپلماتیک آنکارا که به رهبری هاکان فیدان پیش برده شده بود، از سوی قدرت‌های غربی جدی گرفته نشد. حتی به گفته محمد جواد ظریف، چین و روسیه هم از این میانجی‌گری ترکیه ناخوشنود بودند.
دو ماه بعد از این توافق، قطع‌نامه چهارم شورای امنیت علیه ایران امضا شد و روشن شد که تلاش‌های ترکیه برای حل مساله هسته‌ای ایران به نتیجه نرسیده است. از آن‌جا ترکیه و برزیل هم خود را از این جدال دیپلماتیک کنار کشیدند.

فیدان و قاسم سلیمانی
آمبرین زامان روزنامه‌نگار ترک در مصاحبه‌ای که سال 2022 با لاهوت طالبانی یکی از معاونین سازمان اطلاعات منطقه کردستان عراق انجام داده و در المانیتور منتشر شده است، از طالبانی می‌پرسد: «به‌نظر شما آیا فیدان می‌تواند قاسم سلیمانی جدیدی در منطقه باشد؟» طالبانی می‌گوید: «فیدان در منطقه بسیار تاثیرگذار است و در این راه حرکت می‌کند، ضمن این‌که فیدان دوستی خوبی با قاسم سلیمانی داشت و به او علاقه‌مند بود.»
به‌گفته طالبانی، فیدان به او گفته بود که اگر سلیمانی آموزش بهتری در زندگی‌اش دیده بود، می‌توانست در ایران رهبری کند.
علاقه هاکان فیدان به ایران و برخی از چهره‌های ایرانی مسئله جدیدی نیست. او حتی مدت‌ها در برخی رسانه‌های ترکیه متهم بود به این که عامل جمهوری اسلامی ایران است؛ مسئله‌ای که آمبرین زامان در یک یادداشت دیگر در روزنامه «طاراف» در سال 2014 به صراحت رد کرده بود.
او در آن یادداشت نوشت که طرفداران فتح‌الله گولن این «وصله»‌ را به فیدان چسباندند تا او را بدنام کنند.
او نوشته بود: «اگر هاکان فیدان عامل ایران است، چگونه است که او یکی از معماران اصلی سیاست سوریهِ ترکیه است؛ سیاستی که ایران و ترکیه را به هم دشمن کرده؟ علاوه بر این، آیا آمریکا سال‌ها به حرف‌های هاکان فیدان گوش نداد؟ اگر او واقعا یک جاسوس ایرانی است، چرا اوباما او را به آن شام بسیار ویژه که سال گذشته در کاخ سفید برپا شده بود به همراه اردوغان دعوت کرد و رییس سیا نیز در آن حضور داشت؟ اگر ایدئولوژی ملاک باشد، تنها می‌توان گفت که فیدان دشمن اسرائیل است.»
بخشی از پاسخ آمبرین زامان به مطالبی باز می‌گردد که در سال 2013 روزنامه وال استریت ژورنال نوشته بود. این روزنامه در گزارشی به سیاست ترکیه در قبال سوریه و عدم توافق آن با آمریکا در زمینه کمک به «تروریست‌های القاعده» در سوریه پرداخته بود. در این گزارش ادعا شده بود که هاکان فیدان اطلاعات محرمانه‌ای در مورد آمریکا و اسرائیل درباره ایران را با مقامات تهران در میان گذاشته است.
اندکی بعد مقاله دیگری به قلم دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس روزنامه واشنگتن پست در همین رابطه منتشر شد که ادعا می‌کرد رییس سازمان اطلاعات ترکیه، برخی از داده‌های محرمانه‌ای را که آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با او در میان گذاشته بودند، به ایران داده است. البته ایگناتیوس نوشته بود که این‌ها اتفاق‌ها حوالی سال 2011 بود.
اگرچه برای نزدیکی فیدان و ایران، مستنداتی علنی وجود ندارد، اما در مقابل درباره همکاری‌های سازمان امنیتی ترکیه با اسرائیل، علیه جمهوری اسلامی ایران، وضعیت کاملا برعکس است. میت در دوران ریاست هاکان فیدان، در همکاری تناتنگ با اسرائیل، چندین بار مدعی شد که نقشه‌های ماموران ایرانی را که قرار بود علیه اسرائیلی‌ها انجام شود، خنثی کرده است.
برای مثال در ژوئن 2022، شش ایرانی در ترکیه به اتهام برنامه‌ریزی برای ترور شهروندان اسرائیلی در استانبول دستگیر شد. یا در سال 2021 سازمان اطلاعات و پلیس ترکیه در استان وان دو نفر را به اتهام «جاسوسی برای ایران» و برنامه‌ریزی برای « ربودن یک مقام پیشین نظامی ایران» دستگیر کردند.
هم‌زمان ترکیه در همین دوران چندین عملیات نیز علیه موساد انجام داد.
با این اوصاف گفتن این‌که هاکان فیدان در وزارت خارجه، رویکردی کاملا در حمایت از جمهوری اسلامی ایران ایران یا در حمایت از دولت اسرائیل یپش خواهد گرفت، احتمالا یک پیش‌بینی دقیق نخواهد بود. یا دست‌کم می‌توان گفت که برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای، مستندات کافی وجود ندارد.
اما در عین حال می‌توان گفت ترکیه و ایران در دوران فیدان روابط نزدیک‌تری با یکدیگر برقرار خواهند کرد. سیگنال‌های اولیه آن نیز را می‌توان در گفت‌و‌گوهایی که وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران با فیدان، پس از نشستن او بر صندلی وزارت خارجه ترکیه رد و بدل کرده جست‌و‌جو کرد. این دو بر تعمیق روابط تاکید کرده بودند.
این نزدیکی ممکن است در سوریه نیز به نتایجی که هر دو طرف به دنبالش هستند ختم شود. گفته می‌شود هاکان فیکان شخصا در این سال‌ها توانسته‌ است ارتباطات خوبی با نیروهای موجود در سوریه به‌دست آورد.
حتی برخی در ترکیه او را چهره‌ای می‌دانند که روابط خوبی با دولت بشار اسد دارد. آن‌ها برای مدعای خود نشست‌های چهارجانبه ترکیه، ایران، سوریه و روسیه در مسکو را دلیل می‌آورند؛ نشست‌هایی که یکی از اهداف آن پایان دادن به جنگ داخلی سوریه و در عین حال پیدا کردن راهی برای بازگرداندن پناهندگان سوری مقیم ترکیه به کشور خود است. علاوه بر این فیدان بخشی از هیات تصمیم‌گیری در عملیات‌های سه‌گانه ترکیه به شمال سوریه هم بوده است. او هم‌چنین یکی از مسئولین اجرایی فرایند بازگشت سوری‌ها به سوریه است.

روابطه آنکارا و تل‌آویو
ترکیه و اسراییل بر اساس پیمان امنیتی سال 1996 که به امضای مقامات وقت دو طرف رسیده است موظف به تبادل و همکاری اطلاعاتی هستند و عده زیادی از ناظران ترکیه بر این باورند که دستگیری عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان‌(پ.ک.ک) در کنیا‌(در فوریه سال 1999) در اثر کمک‌های مستقیم سازمان موساد به سازمان اطلاعاتی ترکیه به‌عمل آمد.
ترکیه و اسراییل پس از جدال لفظی شدید اردوغان با شیمون پرز رییس جمهور اسراییل در اجلاس سال گذشته داووس سوییس‌(بر سر انتقادات شدید اردوغان از جنایات ارتش اسراییل در جنگ 22 روزه غزه) روابط سردی داشته‌اند و پس از این واقعه دو حادثه دیگر روی داد که هم‌چون بنزین بر آتش گداخته در روابط دو طرف پاشیده شد.
حادثه اول توهین معاون وزیر خارجه اسراییل به سفیر ترکیه در اسراییل بود و حادثه دوم که هفته گذشته به وقوع پیوست حمله کماندوهای اسراییلی به کشتی امداد رسانی به غزه بود که طی آن 9 فعال صلح ترک کشته و ده‌ها تن دیگر زخمی شدند.
ترکیه پس از این حادثه از اسراییل خواسته است تا از آنکارا عذرخواهی کند، اما مقامات تل آویو تاکنون از این کار سرباز زده‌اند. رییس جمهوری ترکیه پس از این حادثه طی اظهار نظری اعلام کرد که روابط آنکارا - تل آویو پس از این حادثه هیچ‌گاه به گرمی گذشته خود باز نخواهد گشت.

نقش چندگانه ام‌آی‌تی در ساختار امنیتی ترکیه
در ترکیه، اتوریته ام‌آی‌تی بی‌نظیر است، دامنه کارش وسیع و حوزه فعالیتش گسترده. مقایسه‌اش با آژانس مرکزی اطلاعات یا 19 آژانس اطلاعاتی ایالات متحده یا ام‌آی6، ام‌آی5 یا جی‌اچ‌سی‌کیو در بریتانیا، کم‌لطفی خواهد بود. ام‌آی‌تی در نقش چندگانه‌اش، با این سازمان‌ها هم‌پوشانی دارد. تاب‌آوری‌اش در مقابل فروپاشی نهادی در سایر حوزه‌ها در ترکیه، گواهی بر قدرتش است و تجسم این در فیدان. ام‌آی‌تی در دوران فیدان و با حمایت رییس‌جمهور رجب طیب ادوغان، ظرفیت‌های جمع‌آوری اطلاعات و تحلیلش و نیز ظرفیت‌های عملیاتی‌اش را افزایش داد و بیش از چهار برابر بزرگ‌تر شد.
در دنیای دیپلماسی نظامی، ترکیه اغلب از زاویه فناوری‌های پهپادی‌اش شناخته شده است. با این حال، قلب این موفقیت با ضرب‌آهنگ اطلاعاتی می‌زند. این اطلاعات است که این قدرت نظامی را تغذیه می‌کند؛ اطلاعاتی که توسط امثال فیدان با سخت‌کوشی جمع‌آوری شده و با نگاه راهبردی به کار گرفته شده است. بدون رگ حیاتی غنی اطلاعاتی‌ای که ام‌آی‌تی ارائه می‌کند، اثرگذاری فعالیت‌های نظامی ترکیه بسیار کاهش می‌یافت. به‌عنوان رییس سابق دستگاه اطلاعاتی، فیدان رد پایش را در قلمروهای متفاوت بر جای گذاشته است؛ از خاورمیانه تا اروپا، آفریقا تا روسیه. در همه این عرصه‌ها او بینش کسب کرده و نفوذ خود را گسترش داده است. صعود او به جایگاه وزیر خارجه، گرچه بدون چالش‌های پیشینی نیست، نشانه‌ای از یک نقطه عطف قابل‌توجه در سیاست خارجی ترکیه است. به‌عنوان رئیس دستگاه اطلاعاتی، فیدان سفرهای گسترده‌ای داشته است، در خاورمیانه، اروپا، آفریقا و روسیه و در آن‌ها بینش‌ها و ارتباطات و آشنایان بیش‌تری برای خود به‌دست آورده است. این اولین تلاش او برای رسیدن به دفتر وزیر خارجه نیست، تلاش‌های قبلی او البته ناکام گذاشته شدند؛ اما حالا، به‌عنوان وزیر خارجه، تجربه و سابقه ثابت‌شده او، می‌تواند به منصه ظهور کامل برسد. این در همه جنبه‌های سیاست خارجی ترکیه پیامد خواهد داشت، از درگیری روسیه و اوکراین تا مشکلات در جریان بین ایالات متحده و چین.

افسران اطلاعاتی در نقش‌های سیاسی
فیدان اولین جاسوس حرفه‌ای هم نیست که مسیر پررفت‌وآمد به سمت‌های سیاسی را طی کرده باشد. کافی است مسیر حرفه‌ای ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور فعلی روسیه را به یاد بیاوریم که افسر اطلاعات خارجی کا‌گ‌ب بود یا جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور سابق آمریکا که به‌عنوان مدیر آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، سیا کار کرده بود. نمونه تازه‌تر، مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکاست که به‌عنوان رییس اسبق آژانس مرکزی اطلاعات، از راهروهای مخفی اطلاعات رفت و به صحنه علنی رهبری سیاسی رسید. در چهره‌های تاریخی هم نمونه‌هایی هستند، مثل وزیر خارجه اسبق بریتانیا، سر آنتونی ادن که استفاده‌اش از گزارش‌های مخفی اطلاعات برای شکل‌دهی به سیاست بریتانیا نسبت به آلمان نازی و ایتالیای فاشیست، مشهور بود. در عراق، مصطفی الکاظمی، رییس سابق سرویس اطلاعات ملی عراق، از 2020 تا 2022 جایگاه نخست‌وزیری را گرفت و مسرور بارزانی، نخست‌وزیر دولت اقلیم کردستان هم ادعای سابقه اطلاعاتی دارد.


هاکان فیدان «جعبه سیاه» اردوغان

ترکیب تجربه دیپلماتیک، سیاسی و نظامی
با سکان‌داری فیدان، این احتمال وجود دارد که وزارت خارجه ترکیه نقش کلیدی خود را در هدایت سیاست خارجی کشور پس بگیرد. این کارکردی بود که پیشتر، تحت تسلط کامل ریاست‌جمهوری و نهادهای امنیتی بود. هم‌فکری بین رییس‌جمهور رجب‌طیب اردوغان و هاکان فیدان، سابقه چشم‌گیری از تخصص در حوزه سیاست خارجی ارائه می‌کند که در عرصه‌های دیپلماتیک، سیاسی و نظامی گسترده است. این انبوه تجربه نه‌تنها در مقابل غرب به آن‌ها مزیت رقابتی می‌دهد، بلکه کمبودهای مشهود در کشورهای غربی را هم روشن می‌کند. یعنی در کشورهایی که به‌نظر، رویکرد منسجم در سیاست خارجی، عمدتا درون آژانس‌های اطلاعاتی متمرکز شده است و این آژانس‌ها، اطلاعات وزارتخانه‌های خارجه و دفاع را ترکیب می‌کنند.
در نهایت، موفقیت فیدان به‌عنوان وزیر خارجه به توانایی‌اش در برقراری تعادل بین منافع ترکیه و منافع همسایگان و متحدانش بستگی خواهد داشت. ترکیب رهبری امنیتی و سیاسی در ترکیه، تحت فرمان فیدان، فصل تازه‌ای در سیاست خارجی روبه‌تکامل این کشور می‌گشاید؛ فصلی که می‌تواند برای دوستان و دشمنان چالش‌برانگیز باشد.

حزب‌الله کرد «هدا پار» در توافق با اردوغان، با 4 نماینده وارد پارلمان ترکیه شده است!
از دیگر نکات مهم این انتخابات این است که هم‌زمان چهار نماینده از حزب هدی پار (به کردی) یا «مطالبه آزاد» که یک حزب اسلام‌گرای کرد است، موفق به راهیابی به پارلمان این کشور شده‌اند: رییس حزب، زکریا یاپیچی‌اوغلو، شهزاده دمیر، فاروق دینچ و سرکان رامانلی.
این حزب مذهبی کردی، متحد اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه، یک گروه آدم‌کش حرفه‌ای است که در انتخابات اخیر با 4 نماینده وارد پارلمان ترکیه شده است. اکنون پرونده ترورهای این گروه تبه‌کار در رسانه‌ها و افکار عمومی ترکیه بازتاب گسترده‌ای پیدا کرده است. به‌همین دلیل، می‌توان گفت که احتمال دارد این گروه، اردوغان را با چالش جدید سیاسی‌-‌حقوقی رو‌به‌رو خواهد کرد.
چهارنماینده راه یافته از این حزب به پارلمان در نتیجه توافقی با طیب اردوغان موفق به این پیروزی شده‌اند. آن‌ها از اردوغان به عنوان کاندید ریاست جمهوری حمایت کردند و به همین دلیل در فهرست حزب عدالت و توسعه چهار کرسی مطمئن به‌دست آورند و با این توافق حد نصاب 7 درصدی برای ورود احزاب به پارلمان را دور زدند.
در جریان تصویب قانون جدید انتخابات در بهار سال گذشته، شرط ده درصدی به 7 درصد کاهش یافته بود.
برخی رسانه‌های نزدیک به اپوزیسیون ترکیه از جمله جمهوریت، گسترش ائتلاف ملت با احزابی کوچک مانند هدا پار را نشانه «خوردن کفگیر اردوغان به ته دیگ» و ناشی از عجز و ناچاری اردوغان توصیف کرده بودند.
یوسف قاراداش روزنامه‌نگار و ستون‌نویس روزنامه اورنسِل ترکیه، با انتشار یادداشتی درباره دیدار اخیر رجب طیب اردوغان، رییس جمهور و رییس حزب عدالت و توسعه (AKP)‌با زکریا یاپیجی اوغلو رییس حزب مطالبه آزاد (هدا پار) و دعوت از این حزب برای عضویت در ائتلاف جمهور، این کار را نشانه‌ای از «معاملات کثیف سیاسی» در پشت پرده سیاست ترکیه در زمینه جمع کردن آرای کردها دانست.
قاراداش در بخشی از این یادداشت با نگاهی به تاریخچه تاسیس هدا پار، نوشته ااست: «هدا پار در سال 2013 تاسیس شد. 49 نفری که در تظاهرات 6 تا 7 اکتبر 2014 در واکنش به محاصره کوبانی توسط داعش کشته شدند، همگی از میان جوانان کُرد بودند، و اعضای هدا پار در خشونت و کشتار علیه این جوانان دست داشتند. با این حال دولت (AKP)، حزب دموکراتیک خلق‌ها (HDP)‌را مسئول این کشتار معرفی کرد و هدا پار را قربانی دانست.»
وی در این یادداشت، با اشاره به دست داشتن اسلاف هدا پار در سرکوب مبارزات کردها، این حزب را یکی از سیاه‌ترین احزاب تاریخ معاصر ترکیه دانست.
این روزنامه‌نگار کرد، با اشاره به مقاله‌ای که در ژانویه 2015 توسط یوسف کاپلان یکی از اعضای اتاق فکر دولت اردوغان‌(AKP)، نوشته شده بود، نوشته است که «در این مقاله کاپلان هدا پار را سوپاپ ایمنی منطقه دانسته و به‌عنوان قدرتی توصیف کرده است که توانایی منحل کردن HDP و PKK را دارد.»
در روزهای اخیر موضوع ازدواج عقدی‌(نوعی ازدواج در ترکیه که ثبت قانونی نمی‌شود و برای چند همسری به کار می‌رود) یازیجی اوغلو با دختر 6 ساله یکی از سران جماعت‌های حامی هدا پار باز بر سر زبان‌ها افتاده است.
روسای هدا پار در واکنش به این خبر که انتقادات زیادی از سوی جامعه به‌همراه داشته است، اعلام کرده اند که «تعریف مفهوم «کودک» از سوی گروه‌های مختلف تفاوت دارد.» و به این ترتیب از ازدواج با کودک 6 ساله دفاع کرده‌اند و هدا پار را «الگوی امارت اسلامی طالبان» برای جغرافیای کردی دانسته‌اند. قاراداش با اشاره به این خبر و دفاعیات عجیب روسایهدا پار، همین ماجرا را به عنوان «توضیح کافی» برای آن‌چه که اردوغان در ائتلاف با هدا پار به‌دنبال آن است، توصیف کرده است.
قاراداش نوشته است: «این که اردوغان هدا پار را با آن پیشینه ایدئولوژیک و فکری مشخص، به ائتلاف جمهور فراخوانده است، نشان می‌دهد که اردوغان برای پیروزی در انتخابات هر چیزی را مشروع می‌داند. از جمله ائتلاف با MHP که دستی بر آتش سازمان‌های مافیایی ارتکاب جرایم دارد، و با گروه‌های جهادی افراطی سوری که همیشه آماده انجام فرامین هستند.»
قاراداش در ادامه افزوده است: «ما نمی‌دانیم در دیدار اردوغان با رئیس هدا پار چه مذاکره‌ای صورت گرفته است. اما همان‌طور که یوسف کاپلان سال‌ها پیش نوشته است، می‌دانیم که دولت اردوغان می‌خواهد با افزایش فشار بر حزب دموکراتیک خلق‌ها -HDP، فضای جدیدی را برای هدا پار در شهرهای کردستان ترکیه باز کند. می‌دانیم که به‌ویژه معتمدان دولتی که برای شهرداری‌های HDP منصوب می‌شوند، هر دری را به روی هدا پار می‌گشایند و این حزب را به‌عنوان یکی از ارکان محلی سیاست «برکناری شهرداری‌های HDP و انتصاب شهرداران معتمد»، معرفی می‌کنند.»
قاراداش در پایان با اشاره به روند پرونده انحلال HDP در دادگاه قانون اساسی، هم‌زمان با فراخوان اردوغان برای ائتلاف باهدا پار، این کار را نشانه‌ای از آغاز معاملات سیاسی کثیف در ائتلاف جمهور اردوغان می‌داند.
این حزب، مسئول هزاران قتل سنگدلانه، شکنجه و آدم‌ربایی در اواخر دهه‌های 1980 و 1990 است. حزبی که علیه پ.ک.ک و حای سازمان‌های اسلام‌گرای لیبرال جنگیده است.


رجب طیب اردوغان و زکریا یاپیچی اوغلو، رهبر حزب مطالبه آزاد

رها رهاوی‌اوغلو، رییس مرکز مطالعات کردی در شهر دیار بکر در جنوب شرق ترکیه می‌گوید: «حزب‌الله ترکیه در اواخر دهه 1970 با الهام از جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.»
این گروه ستیزه‌جوی اسلام‌گرا تا اوایل دهه 2000 به مبارزه مسلحانه ادامه داد. ترور غفار اوکان، مامور مهم پلیس در دیاربکر در سال 2001 باعث موجی از دستگیری‌های اعضای این حزب شد و این گروه در نهایت از آن زمان زیرزمینی شد.
«این گروه اسلام‌گرا و هوادارانش دنبال راه‌هایی برای ابراز نظرشان در چارچوبی قانونی می‌گشتند. ابتدا، سازمان‌هایی غیردولتی تاسیس کردند که برای‌شان کافی نبود چون نظارت دولت بر این سازمان‌ها قوی بود. در نتیجه سراغ ایجاد یک حزب سیاسی رفتند.»
چنین بود که حزب هدا-پار در سال 2012 متولد شد.
به گفته رهاوی‌اوغلو،‌ صاحب‌نظر مطالعات کردی، «حزب عدالت و توسعه با ایجاد میثاقی با محافظه‌کاران به سوی این انتخابات می‌رود. و هدا-پار یکی از اعضای وفادار این میثاق محافظه‌کاری است. محبوبیت حزب عدالت و توسعه در مناطق جنوب شرقی اکثرا کردنشین بسیار پایین است و نمی‌توانند آن‌گونه که میل دارند فعالانه عمل کنند. هدا-پار خون تازه‌ای در رگ‌های حزب عدالت و توسعه است تا آراء کردهای محافظه‌کار را جلب کند.»


سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه با رهبر حزب هدا پار دیدار و در خصوص مسائل افغانستان و جهان اسلام گفت‌وگو کرد

شکل وحشتناکی از شکنجه در دهه 1990 در ترکیه، پس از بیرون آوردن صدها جسد و بقایای انسان از زیرزمین‌ها در سراسر این کشور، خبرساز شد. اجساد معمولا برهنه و دست و پایشان از پشت بسته شده بودند. برخی را زنده به گور کرده بودند، برخی را با استخوان‌های شکسته رها کرده بودند تا بمیرند. همه آن‌ها قربانیان یک گروه اسلام‌گرای افراطی کرد به نام «حزب‌الله ترکیه» بودند.
این گروه شبه‌نظامی اسلام‌گرا که مسئول هزاران مورد آدم‌ربایی، شکنجه و قتل در آن دهه پرتلاطم است، مدت‌ها مظنون به دریافت حمایت از دولت ترکیه در مبارزه با حزب کارگران کردستان‌(پ‌.ک.‌ک) بوده است.
این گروه نه تنها پ.ک.ک بلکه متفکران، سیاست‌مداران و نویسندگان مسلمان رقیب را نیز هدف قرار می‌داد.

سهم زنان در پارلمان ترکیه
بر پایه نتایج منتشر شده، نمایندگان زن موفق شدند 121 کرسی از مجموع 600 کرسی پارلمان را به‌خود اختصاص دهند. در این میان 50 تن از آنان از حزب حاکم «عدالت و توسعه» می‌آیند، 35 تن از حزب رقیب اردوغان یعنی «حزب جمهوری‌خواه خلق ترکیه»، 26 تن از حزب چپ‌های سبز، 6 نماینده زن از حزب خوب‌(حزبی ملی‌گرا، سکولار و محافظه‌کار)، سه نماینده از حزب حرکت ملی‌(حزب راست و ملی‌گرای افراطی) و یک نماینده زن از حزب کارگران ترکیه (TIP)‌.
به این ترتیب سهم زنان در پارلمان ترکیه در این انتخابات از 17 درصد به 20 درصد افزایش یافته است. نکته قابل توجه دیگر این است که از 31 استان از 81 استان ترکیه حتی یک زن هم به پارلمان این کشور راه نیافته است.
در مقابل، دو استان این کشور برای نخستین بار نماینده زن راهی پارلمان کرده‌اند: فلیز قلیچ از حزب راست افراطی «جنبش ملی» در استان نوشهر ترکیه در مرکز این کشور و الوان ایسیک قسمیس از حزب «جمهوری‌خواه خلق ترکیه» از استان گره‌سون.
حزب هدی‌پار در ترکیه، به‌عنوان یک حزب زن‌ستیز شناخته شده و مخالف پیمان استانبول است که از زنان در برابر خشونت خانگی محافظت می‌کند. دولت ترکیه به ریاست اردوغان تابستان سال 1400 از این معاهده خارج شد که با اعتراضات گسترده زنان ترکیه همراه بود. حالا متحد تازه‌ای برای حزب اردوغان در تحکیم چنین گرایش‌هایی پیدا شده است.
هدف این پیمان اروپایی که در سال 2011 توسط 13 کشور عضو شورای اروپا در استانبول به امضا رسید، مقابله با خشونت علیه زنان، خشونت خانگی، تجاوز در زندگی زناشویی و هر گونه آزار و اذیت و اعمال تبعیض علیه زنان و دختران است. در حال حاضر 45 کشور عضو این پیمان هستند.
گفته می‌شود که تصمیم اردوغان مبنی بر پایان دادن به عضویت خود در پیمان اروپایی زیر فشار گروه‌های ارتجاعی اسلامی صورت گرفته است، گروه‌هایی که حالا حزب مطالبه آزاد به‌عنوان یکی از معروف‌ترین آن‌ها رسما با کمک حزب اردوغان به مجلس وارد شده است.
یاپیچی اوغلو، رهبر حزب مطالبه آزاد در یک سخن‌رانی در جریان مبارزات انتخاباتی در ماه اوت گذشته گفته بود: «ما می‌خواهیم خشونت علیه زنان را متوقف کنیم اما نمی‌خواهیم خانواده را برای انجام آن تخریب کنیم.» به اعتقاد این نماینده راه‌یافته به پارلمان، کنوانسیون استانبول به ضرر زنان است و «در پوشش شعار حفاظت از زنان در واقعیت تلاش می‌کنند خانواده را تخریب کنند.»
سخن‌گوی انجمن زنان حزب «مطالبه آزاد» هم نظری مشابه با رییس حزب دارد و وظیفه اصلی زنان را مادر بودن می‌داند. زهرا سیفتجه با برابری زن و مرد هم مخالف است. حزب «مطالبه آزاد»، هم‌چنین طرفدار ممنوعیت رابطه خارج از چارچوب ازدواج است. به اعتقاد سخن‌گوی این حزب یک خانواده نمی‌تواند برپایه روابط غیرعادی بنا نهاده شود و وظیفه دولت حفاظت از نهاد خانواده است. به اعتقاد او «فرزندان نامشروع برای جامعه فاجعه‌اند.» او روابط خارج از ازدواج را نتیجه سبک زندگی غربی می‌داند که با فرهنگ و باورها و ارزش‌های ترکیه در تضادند و رفتارهایی هستند که امنیت نسل‌ها را تهدید می‌کنند و به همین دلیل باید جلوی این روابط گرفته شود.

در میان کسانی که به‌طرز وحشیانه‌ای توسط حزب‌الله ترکیه در دهه 1990 کشته شدند، یک فمینیست برجسته مسلمان به نام «کونجا کوریش» بود که اکنون به نماد جدیدی از مخالفت با دولت محافظه‌کار رجب طیب اردوغان تبدیل شده است.
تابستان 1998 بود که کونجا کوریش ناپدید شد. بر اساس مقاله‌ای در روزنامه ملیت ترکیه، کوریش و همسرش شب 16 ژوئیه 1988 کارخانه نساجی را که اداره می کردند، ترک کردند و با مینی‌بوس به خانه رفتند.
این روزنامه نوشت: «حوالی ساعت یک بامداد در حالی که می‌خواستند در خانه خود را باز کنند، سه مرد مسلح از مخفی‌گاه خود بیرون آمدند و اورهان کوریش، جلوی شوهرش را گرفتند و او را روی زمین خواباندند و کلید مینی بوس را از او گرفتند.
«آن‌ها کونجا را با خود سوار مینی‌بوس کردند و به سرعت محل را ترک کردند.»
بیش از یک سال هیچ‌کس از او خبری نداشت. خانواده و دوستان او همه جا به‌دنبال او بودند، در حالی که سیاست‌مداران به حزب‌الله ترکیه مشکوک می‌شدند، نویسندگان و سیاست‌مداران لیبرال بیش‌تری توسط این گروه ربوده می‌شدند و جسد آن‌ها بعدا کشف می‌شد.
جسد کونجا کوریش با دست و پای از پشت بسته شده، 555 روز پس از ناپدید شدنش از زادگاهش در مرسین، در زیرزمینی کشف شد. او قبل از مرگش برای 35 روز شکنجه شده بود. شکنجه‌گرانش حتی از این اقدامات وحشتناک فیلم‌برداری کرده بودند. فیلم‌های ضبط شده توسط پلیس پیدا شد و در اختیار خبرنگاران قرار گرفت.
حزب‌الله ترکیه بعدا در بیانیه‌ای مسئولیت ربودن و قتل او را بر عهده گرفت و او را «دشمن اسلام» خواند.
کونجا کوریش که مادر پنج فرزند بود، در دهه 1990 با دیدگاه های لیبرال خود در مورد اسلام شهرت یافت.
او یک فمینیست محجبه بود که مردسالاری اسلام‌گرایانه را زیر سئوال می‌برد، از برابری زن و مرد حمایت می‌کرد و از رویکرد عقل‌گرایانه برای مطالعه و فهم قرآن حمایت می‌کرد.
شنای جوشکون، رییس کمیته امور زنان هدا-پار در باتمان می‌گوید: «خدا دو جنس مرد و زن را آفریده است که وجود بیولوژیک و فیزيولوژیک‌شان با هم فرق دارد (...) ما به مساوات میان مرد و زن اعتقاد نداریم.»
شنای جوشکون می‌افزاید که: بنا به اهداف این حزب، «نقش زن این است که همسر و مادری آرمانی باشد و نباید از ما انتظار داشت که به دگرباشان در ترکیه احترام بگذاریم. این خلاف عقاید ماست.»
برین سون‌مز، نویسنده فمینیست می‌گوید: «آن‌ها نه فقط به برابری زن و مرد اعتقاد ندارند که زن را مایه فتنه هم می‌بینند.»
قانون اساسی فعلی ترکیه یک قانون اساسی سکولار است و کشور هیچ دین رسمی ندارد. جدایی دولت از دین یکی از مولفه‌های مهم این کشور و قانون اساسی آن است.
اعضای پارلمان هنگام انتخاب، سوگندی رسمی یاد می‌کنند که حاکمیت مطلق مردم و جمهوری دموکراتیک سکولار را حفظ کنند.
این چیزی نیست که هدا-پار به آن اعتقاد داشته باشد.
شنای جوشکون، رییس کمیته امور زنان هدا-پار در باتمان می‌گوید: «ما به مساوات میان مرد و زن اعتقاد نداریم»
وقتی می‌پرسند که در ترکیه حاکمیت با چه کسی است «با خدا یا با ملت»، سرکان رمانلی سخن‌گوی هدا-پار پاسخ می‌دهد: «حاکمیت همیشه از آن خداست. ولی البته ما ملت حکمرانی خواهیم کرد. هر چند اطمینان حاصل خواهیم کرد که تصمیم‌هایی که ما می‌گیریم خلاف اراده خدا نباشد.»
در پاسخ به پرسشی درباره حفظ ارتباط با ایران در صورت انتخاب شدن، سرکان رمانلی سخن‌گوی این حزب گفت: «همه کشورهای اسلام‌گرا برادر ما هستند از جمله ایران، افغانستان، مصر، شیعه سنی مهم نیست. نظر دادن درباره امور داخلی یک کشور واحد درست نیست. ما معتقدیم همه مسلمان‌ها باید از حیث اقتصادی، سیاسی و نظامی متحد شوند.»
و موقعی که سئوال شد آیا با هیچ سازمانی در ایران ارتباط دارند، سخن‌گوی هدا-پار به سادگی گفت: «نه.»
برین سونمز می‌گوید: «فکر نمی‌کنم حزبی که آشکارا قانون اساسی و حقوق بشر را نقض می‌کند باید جایی در پارلمان داشته باشد.»
***
در پایان می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که کابینه جدید ترکیه رجب طیب اردوغان، در حالی سوگند یاد کرد که به‌جز دو وزیر، سایر وزرای این کابینه 17 نفره به علاوه معاون رییس جمهور تغییر کرده بودند. این تغییرات گسترده نشان از تغییرات اساسی در رویه داخلی و خارجی دولت اردوغان دارد.
اردوغان طی سال های گذشته بر سیاست دو قطبی سازی در جامعه ترکیه متمرکز بود تا بر این اساس و با ساختن «دیگری» در جامعه، بتواند علاوه بر طرفداران پای ثابت حزب و خود، آرای خاکستری را نیز داشته باشد تا در انتخابات پارلمانی، شهرداری و ریاست جمهوری از آن‌ها استفاده برده و همواره بر مخالفان فشار لازم را حفظ کند.
علاوه بر سخنرانی‌های آتشین اردوغان در چهارچوب این سیاست، سلیمان سویلو وزیر کشور، تند مزاج و پرخاشگر است و گاه و بی‌گاه به مخالفان می‌تازد تا فضای دوقطبی‌سازی در جامعه گرم نگه دارد. در دوره جدید اما سیاست اردوغان گویا تغییر کرده است.
در این میان کنار گذاشتن سویلوی بسیار حاشیه‌ساز و آوردن «علی یرلی کایا» که استاندار سابق استانبول است و چهار استانداری را در کارنامه دارد و از نزدیکان فکری اردوغان و حزب عدالت و توسعه به شمار می‌رود، روشن کرد که او در نظر دارد تغیراتی در سیاست داخلی نیز به‌وجود آورد.
اردوغان، هم‌چنین در بخش داخلی، یعنی در وزارت دارایی و خزانه‌داری نیز تغیراتی به وجود آورده است. در این تغییر، نورالدین نباتی که انتقادات زیادی به او وارد بود کنار گذاشته شده و محمت شیمشک بر جایگاه او تکیه زده است. شیمشک از جمله چهره‌های سرشناس اقتصادی ترکیه است که وزارت اقتصاد و معاونت نخست وزیری را در کارنامه دارد. یک بار اردوغان در معرفی او به جامعه، گفته بود که او «پدر پول است و آمده تا به شما خدمت کند.»
در این باره، بلومبرگ گزارش داده که شیمشک، وزیر خزانه‌داری و دارایی با اختیار کامل سکاندار اقتصاد ترکیه شده است.
به‌نظر می‌رسد که اردوغان، کاهش نرخ بهره برای ایجاد ثبات که منجر به ایجاد تورم شده بود کنار گذاشته و سیاستی جدید جای آن را خواهد گرفت که در آن نرخ بهره دوباره افزایش خواهد یافت.
همان‌طور که اشاره شد اردوغان در حوزه سیاست خارجی ترکیه نیز تغییر مهمی به‌وجود آورده که عبارت است از کنار رفتن مولود چاووش اوغلو و روی کار آوردن هاکان فیدان. چاووش اوغلو اگرچه وزیر پر کار بود اما جهان‌بینی خاصی نداشت و بیش‌تر در نقش کارگزار اردوغان به ایفای وظیفه می‌پرداخت. برخلاف او، هاکان فیدان که سال‌ها تجربه کار امنیتی را در پرونده دارد و در سیاست خارجی نقش آفرینی داشته، شناخت خوبی از منطقه دارد.
در پرونده‌های ترمیم روابط با عربستان، امارات، اسرائیل، مصر و هم‌چنین سوریه، هاکان فیدان نقش اصلی را به‌عهده دارد که پس از عبور از مرحله امنیتی، مرحله سیاسی آغاز می‌شود. بر همین اساس، قیدان نزد دولت‌ها و حاکمان منطقه، با تجربه‌تر و شناخته شده‌تر از چاووش اوغلو است.
واکنش مثبت کشورهای منطقه و حتی اروپایی نسبت به روی کار آمدن فیدان در راس هرم سیاست خارجی ترکیه نشان می دهد که او می تواند بیش از سلف خود نقش آفرینی داشته باشد.
هاکان فیدان در سخنرانی معارفه خود و نیز اولین اظهارنظرها بعد از آغاز ماموریت وزارت خارجه، بر همبستگی سیاست خارجی ترکیه از دوره عثمانی تا به امروز تاکید داشت. این موضوع می‌تواند پس زمینه ذهنی او در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی ترکیه را نشان دهد که به احتمال زیاد بر مناطق سابقا تحت تسلط عثمانی یعنی از بالکان گرفته تا قفقاز باید شاهد تحرکات بیش‌تری از سوی ترکیه باشیم.
بر این اساس، همان‌طور که خود اردوغان نیز تاکید داشته، ترکیه در حوزه قفقاز و پیوند این کشور از طریق این پل به آسیای میانه فعال‌تر از گذشته عمل خواهد کرد.
درباره وضعیت سوریه نیز باید گفت که روند ایجاد زیرساخت در شمال این کشور برای بازگرداندن پناهجویان سوری با کمک قطر دنبال می‌شود اما موضوع عادی سازی روابط به‌دلیل شروط حکومت سوریه مبنی بر عدم حمایت از مخالفین مسلح آن و نیز خروج نیروهای نظامی ترکیه از شمال سوریه، با ابهاماتی روبه‌رو است به‌خصوص این‌که اردوغان از مرحله سخت رای‌گیری عبور کرده و نیاز چندانی در حال حاضر به دیدار با بشار اسد ندارد.
درباره روابط دولت جدید ترکیه با ایران نیز باید گفت که با توجه به وضعیت همسایگی اتفاق مهمی در این خصوص رخ نخواهد داد. متغیرهایی مانند بحران سوریه، قفقاز، روابط جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، روابط با اسرائیل و رابطه با غرب و آمریکا باعث می‌شود که دولت اردوغان چندان علاقه و انگیزه‌ای به توسعه روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد و سطح روابط اقتصادی و سیاسی در همین حد باقی بماند. انتصاب یک سفیر آکادمیک که بیش‌تر با جنبه فرهنگی روابط سر و کار دارد نیز موید همین سیاست است که در پیش گرفته خواهد شد. طرفین اما در موضوع قفقاز، چالش‌هایی را تجربه خواهند کرد. تنها مسئله‌ای که احتمال دارد همکاری داشته باشند مسئله مردم کرد است.
با همه این‌ها، کابینه جدید ترکیه و مشی اعلامی و اعمالی اردوغان طی هفته‌های اخیر نشان می‌دهد که ترکیه در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی شاهد تغییراتی خواهد بود. بر این اساس، سابقه تنش آنکارا با اتحادیه اروپا و آمریکا گرفته تا کشورهای منطقه هم‌چون مصر و حتی یونان و اسرائیل و عربستان سعودی مورد انتظار است. اما در رابطه با مردم کرد منطقه باید گفت که شاهد ماجراجویی یا تمرکز ویژه برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی ترکیه خواهیم بود.
یکی از طرح‌های مهم مشترک اردوغان و فیدان، با همکاری دولت اقلیم کردستان، جمهوری اسلامی ایران و احتمالا حکومت سوریه، سرکوب مردم کرد در منطقه، به‌ویژه پ.ک.ک و نابودی سیتسم سیاسی روژاوا‌(کردستان سوریه) است. سیاست‌هایی که مانند گذشته با مبارزه پیگیر و متحدانه مردم کرد، جنبش‌های اجتماعی ترکیه و هم‌چنین اتحاد و همبستگی همه نیروهای آزادی‌خواه، چپ و سوسیالیست در منطقه، ناکام خواهند ماند و شکست خواهند خورد!
چهارشنبه هفتم تیر 1402-بیست و هشتم ژوئن 2024

 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید