بلوک متحد سوسیالیستی که در طول هفتههای اخیر دچار یک تشنج حاد درونی شده بود، با برقراری اولین مجمع عمومی اضطراری، گام تعیینکنندهای در راه غلبه بر مشکلات خود برداشت. پیش از آن که به این تشنج و نتایج آن بپردازیم، به طور خلاصه ضرورت وجودی این بلوک را یک بار دیگر مرور میکنیم. بلوک متحد سوسیالیستی با این هدف تشکیل شد که ظرف مناسبی برای یک اتحاد عمل پایدار میان همهی کمونیستهای انقلابی برای کمک به ایجاد صف مستقل و مقتدر طبقهی کارگر برای مبارزه علیه سیادت بورژوازی و نیل به یک انقلاب سوسیالیستی باشد.
این بلوک در شرایطی آغاز به کار کرد که به ویژه در سالهای اخیر بحرانهای سراسری و عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به بحرانهای درون حاکمیت سیاسی دامن زده و جامعه را به حالت انفجاری درآورده بود. با خیزش انقلابی ۱۳۹۶ مبارزات کارگران و زحمتکشان واقشار وسیع ناراضی از چارچوبهای قانونی عبور کرده و اشکال رادیکالی به خود گرفت. دو سال بعد از دی ماه ۱۳۹۶ قیام رادیکال و انقلابی تهیدستان درسال ۱۳۹۸ بار دیگر پایههای رژیم را به لرزه درآورد. در پی آن، خیزش انقلابی ۱۴۰۱ اقشار مختلف و وسیع جامعه و در پیشاپیش آنها دختران و زنان معترض را به رودررویی مستقیم و انقلابی با رژیم سرمایهداری و مذهبی حاکم کشاند. آنچه که در این جنبشها کمبودش به شدت حس میشد وهنوز میشود، حضور مستقل و مقتدر طبقهی کارگر و به دنبال آن فقدان هژمونی گفتمان سوسیالیستی در این جنبشها بود که نتیجهاش ناپیگیری و وقفه در این جنبشهای درخشان بود. در بررسی و تحلیل عوامل ضعف جنبش کارگری میتوان سرکوب، فقر گسترده، سیاستهای نئولیبرالی، رکود اقتصادی، رشد بیکاری مزمن و نیز نقش مخرب گرایشهای راست در جنبش و … را نام برد.
تشتت و پراکندگی درونی جنبش کارگری و پایین بودن سطح سازمانیافتگی مستقل کارگران، به عنوان مانع اصلی دخالت و تاثیرگذاری فعال طبقهی کارگر برجنبشهای اجتماعی، بارها از سوی کنشگران جنبش کارگری، چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور، مورد تأکید قرار گرفته است. این تشتت و پراکندگی نه تنها در بین جنبش کارگری در درون کشور، بلکه در میان کنشگران خارج از کشور نیز به چشم می خورد، هر چند که آنان سالهاست که در معرض سرکوب مستقیم رژیم قرار نداشته و از امکانات مساعدتری برای فعالیت برخوردارند. این شرایط، ضرورت یک اتحاد عمل پایدار و سازمانیافته در چارچوب مواضع سوسیالیستی و انقلابی برای غلبه بر پراکندگی در خارج و کمک به رفع پراکندگی در داخل را بیش از پیش نمایان ساخت. از آنجا که بسیاری از افراد کنشگر خارج از احزاب و سازمانهای چپ انقلابی موجود بودند، بایستی پاسخی به پراکندگی موجود داده میشد. تشکیل بلوک متحد سوسیالیستی پاسخی به این ضرورت بود.
اقدام به تشکیل بلوک، علاوه بر این، نتیجهی درس گیری بسیاری از کنشگران کمونیست از تجربیات منفی آنها در رابطه با سکتاریسم و رفتارهای بوروکراتیک موجود در سطح جنبش بود. بسیاری از این کنشگران، هم در تئوری و هم در عمل به این نتیجه رسیده بودند که برای یک اتحاد عمل پایدار علیه بورژوازی نیازی به داشتن تحلیلها و نظرات واحد و یکپارچه در همهی زمینهها نیست، بلکه در هر مقطع تاریخی کافی است که بر سر محورهای اصلی وظایف کمونیستهای انقلابی به توافق رسید و در چارچوب این توافق، وجود گرایشهای مختلف در میان جنبش کارگری و کمونیستی را به رسمیت شناخت و مبارزهی نظری میان آنها را بر مبارزهی مشترک و همهجانبه علیه دشمن اصلی یعنی بورژوازی مقدم نشمرد.
برای آن که این بلوک تا آنجا که ممکن است فراگیر بوده و در عین حال خصلت انقلابی خویش را حفظ کند، پیشنویس پلاتفرمی شامل ۹ بند فرموله شد که حاوی مبانی نظری مشترک اعضا بوده و مهمترین وظایف کمونیستها در شرایط کنونی ایران را در بر میگیرد. قرار بر این بوده و هست که در چارچوب این مبانی نظری مشترک، گرایشهای گوناگونی که در میان جنبش کارگری و جنبش کمونیستی وجود دارند، گرد هم آیند و متحدانه مبارزه کنند. گردآوری آگاهانهی گرایشهای گوناگون در یک ظرف تشکیلاتی، مستلزم به رسمیت شناختن متقابل این گرایشها و احترام به حق اظهارنظر آنها در درون این ظرف است. از نظر ما تحقق این ایده، تنها در یک ساختار شورایی امکان پذیر بوده و هست. بنابراین شکل کار شورایی، نه تنها به عنوان شکل اعمال حاکمیت طبقهی کارگر پس از پیروزی انقلاب و به عنوان یک استراتژی، بلکه برای سازماندهی اتحاد عملهای گسترده در جهت تدارک انقلاب نیز در دستور کار بلوک قرار گرفت و به شکل سازمانی آن تبدیل شد.
چنین ساختاری با احزاب، سازمانها و گروههای انقلابی کمونیستی موجود مرزبندی تشکیلاتی نکرده و سعی دارد، در کنار کنشگران مستقل، اعضای این تشکلها را با احترام به تعلقات حزبی و سازمانی آنها به اتحاد عمل پایدار در چارچوب بلوک ترغیب کند. اعتقاد رفقای عضو بلوک به ساختار شورایی آن به هیچ وجه منافی اعتقاد بسیاری از آنها به لزوم تشکل در احزاب کمونیستی و فعالیت منسجم در آنها به موازات اتحاد عمل پایدار در چارچوب بلوک نبوده و نیست. در طرح پلاتفرم بلوک آمده است: "تشکیل این بلوک متحد سوسیالیستی در جهت ایجاد یک اتحاد عمل پایدار میان فعالین جنبش کارگری وکمونیستی، چه منفردین و چه اعضای احزاب و سازمانهای موجود برای پشتیبانی از تشکیل صف مستقل طبقهی کارگر بعنوان ضرورت مبرم جنبش انقلابی صورت می گیرد".
در عمل، اما بلوک سوسیالیستی با موانعی در این مسیر روبرو شد که مهمترین آنها بروز برخوردهای فردمحور، انحصارطلبانه، بوروکراتیک، اقتدارگرایانه، سانترالیستی وسکتاریستی از سوی یکی از اعضای کمیتهی هماهنگی و دنبالهروی چند عضو دیگر بلوک از او بود. اینان در عمل نشان دادند که اعتقادی به شیوهی کار شورایی نداشته و به بهانههایی از قبیل "لزوم تصمیمگیریهای سریع"، بدترین برخوردهای بوروکراتیک را از خود نشان دادند. بروز چنین انحرافاتی به نوبهی خود با مقابلهی جدی طرف مقابل روبرو شد که روی حفظ و تحکیم ساختار شورایی و دموکراسی درونگروهی تاکید میکرد. بالا گرفتن این تقابل منجر به برخوردهای ساختارشکنانه از جانب نمایندگان شیوهی کار بوروکراتیک-سانترالیستی و به ویژه عضو مذکور کمیته هماهنگی شد، به طوری که ما شاهد ناسزاگویی، افترا، تئوریزه کردن لمپنیسم، سلب مسئولیتها به شیوهی ضد اساسنامهای و حتی سوءاستفاده از موقعیتهای تشکیلاتی و امکانات فنی برای حذف رفقای مخالف و معترض از سوی یک اقلیت شدیم.
بررسی علل چنین پدیدهای مسلماً به بحثهای وسیعتر و عمیقتری نیاز دارد که بایستی در اولین فرصت به آن پرداخت. برای مقابلهی عاجل با بحران جاری و در جهت حل این معضل، اکثریت اعضای فعال بلوک تلاشهای زیادی از خود نشان دادند، از جمله بحثهای نوشتاری و گفتاری، تذکر و اخطار و ... اما تمام این تلاشها نتیجهی مثبتی در بر نداشت و نتوانست جلوی اقدامات کودتاگونهای نظیر اخراجهای خودسرانهی کنشگران بلوک را بگیرد.
ما طبیعتاً نمیتوانستیم در مقابل چنین بحرانی دست روی دست گذاشته و شاهد پایمال شدن تدریجی ایدهی بلوک باشیم. از این رو طبق روال پیشبینیشده در اساسنامه به یک نشست اضطراری مجمع عمومی بلوک فراخوان دادیم و در این نشست با تاکید به ادامهی کار بلوک و دفاع از ایدهی آن در چارچوب مبانی نظری مشترک و با تکیه بر اساسنامه دست به یک تقسیم کار جدید و انتخاب مجدد ارگانهای بلوک زدیم. در این نشست با ساختارشکنان نیز مطابق تدابیر پیشبینی شده در اساسنامه رفتار شد. اخراج دو عضو خاطی که عوامل اصلی این تشنج بودند و تحت عنوان "دیکتاتوری پرولتاریا" در چارچوب بلوک (!)، دست به اقداماتی باورنکردنی زده بودند، از مهمترین اقدامات این نشست فوقالعاده بود.
با توجه به این که چندین کانال ارتباطی درونی و بیرونی بلوک در اختیار یکی از این دو عضو اخراجی بود و به دنبال ادامهی تشنجات از سوی اوغصب شدند، ما ناچار شدیم که این امکانات را از نو برقرار کنیم.
آن چه که بر ما گذشت، نتوانست و نمیتواند ما را از راه درستی که در پیش گرفتهایم بازدارد. ما با استفاده از درسهای این تجربه، مصممتر و قویتر از پیش، خود را با ایدهی بلوک و پلاتفرم انقلابی آن بازسازی میکنیم. ما بر این باوریم که ضرورت اتحاد عمل پایدار میان گرایشهای مختلف در چارچوب پلاتفرم بلوک، ضرورتی تاریخی است و با وجود بحرانهای مقطعی، بلوک باید به کار خود ادامه و آن را گسترش دهد. در این راستا از همهی انقلابیون کمونیست که به سوژگی طبقهی کارگردر یک انقلاب اجتماعی سوسیالیستی بر علیه تمامیت بورژوازی باور دارند و حاضرند برای کمک به ایجاد تشکلات مستقل کارگری و تقویت صفوف مستقل کارگران سوسیالیست در جریان جنبشهای تودهای موجود علیه دیکتاتوری حاکم تلاش کنند، دعوت می کنیم با این بلوک وارد همکاری شوند تا بتوانیم دست در دست هم به انجام وظایف خطیری که در مقابل ما قرار دارند، بپردازیم .
مبارزهی ما علیه مناسبات موجود محدود به مسائل خاص ایران نیست. جنگهای خانمان سوزی که در نقاط مختلف جهان توسط نیروهای امپریالیستی، متحدین منطقهای آنها و نیروهای ارتجاعی مذهبی و غیرمذهبی در جریان هستند، جنایات جنگی و نسل کشی در غزه و در برخی نقاط دیگر، گسترش نفوذ نیروهای فاشیستی در بسیاری از کشورها و بحرانهای متعدد سیاسی و اجتماعی در نقاط مختلف، همه دلالت بر تشدید بحران ساختاری سرمایهداری در سراسر گیتی دارند.
آلترناتیو کمونیستها در مقابل این بحرانها چیزی جز سوسیالیسم نیست. ایجاد یک اتحاد عمل پایدار میان همهی کمونیستهای انقلابی ایرانی حلقهی مهمی در پیشبرد مبارزهی ضد سرمایهداری و ضد امپریالیستی همراه با کمونیستهای سایر کشورها خواهد بود. تلاش برای همگرایی با نیروهای همسو در کشورهای منطقه یکی از اهداف در پیش روی بلوک سوسیالیستی است.
بلوک متحد سوسیالیستی
ژوئیه ۲۰۲۴
ghassemabadi javad <
20/07/2024 10:28