- اعتصاب غذای تر عاطفه رنگریز در زندان شاهرود- تجمع اعتراضی کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال وعدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت برای چهارمین روزمتوالی- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت: ما قاطعانه از اعتراضات همکاران رسمی و ارکان ثالثی خود پشتیبانی میکنیم.
- دانشگاه زنده است- مسئلهی ترمیم دستمزد همیشه تازه و جدی است- بازداشت و شکنجه آمیار فتحالهی، ١۶ ساله در بازدشتگاه اطلاعات قروه- بازداشت مسعود زبردستی دبیر دبیرستان رجایی شهر فنوج توسط نیروهای امنیتی - استمرار سرکوب دانشجویان- اخراج ندا تولایی استاد دانشگاه الزهرا- مسئولان زندان اوین برای دومین بار مانع از اعزام رضا شهابی به بیمارستان بدلیل مخالفت این فعال کارگری با پوشیدن لباس زندان شدند
- اسماعیل عبدی به بیمارستان مدنی استان البرز اعزام شد
- تجمع اعتراضی تعدادی از مالکین شهرک خودرو اراک مقابل شورای شهر
- جان باختن یک کارگرمقنی درتهران براثر سقوط در چاه بدلیل پاره شدن بند بالابر
*******
*اعتصاب غذای تر عاطفه رنگریز در زندان شاهرود
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان محبوس در زندان شاهرود، از صبح امروز چهارشنبه ۲۶ مهرماه، در اعتراض به تداوم بازداشت، پروندهسازیهای امنیتی، آزار و اذیت خانواده توسط ضابطین قضایی و امنیتی و ضرب و شتم خود در زندان، اعتصاب غذای تر را آغاز کرده است.
وی که از تاریخ ۱۹ شهریورماه در بازداشت است، علیرغم ابلاغ و تودیع وثیفهی یک میلیارد تومانی کماکان در زندان شاهرود به سر میبرد.
پیشتر مادر عاطفه رنگریز در گفتگو با شبکه شرق، اعلام کرده بود که بازپرس حاضر در دادسرای عمومی و انقلاب شاهرود، علت تداوم بازداشت وی را «عدم ارسال گزارش کار از سوی اداره اطلاعات سمنان» عنوان کرده است.
این کارشکنی ضابطین قضایی و امنیتی، موجب آزارهای بسیاری علیه خانواده او شده است.
از سوی دیگر، روز گذشته عاطفه رنگریز در زندان شاهرود مورد ضرب و شتم قرار گرفته است که به کبودی گردن و دست او نیز منجر شده است.
قرارگیری در وضعیت بلاتکلیفی و کارشکنیهای عامدانهی اداره اطلاعات سمنان و بازپرس پرونده، همچنین اعتراض علیه وضعیت پرونده و عدم آزادی ولو به قید وثیقه، از دلایل اعلام اعتصاب غذای تر این فعال حقوق زنان بوده است.
منبع:کانال بیدار زنی
*تجمع اعتراضی کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال وعدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت برای چهارمین روزمتوالی
کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری برای اعتراض به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال وعدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت برای چهارمین روز متوالی مقابل ساختمان شرکت تجمع کردند.
*شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:
ما قاطعانه از اعتراضات همکاران رسمی و ارکان ثالثی خود پشتیبانی میکنیم.
امروز بیست و ششم مهر ماه همکاران استخدام رسمی ما در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری در اعتراض به سقف حقوقهای تعیین شده بار دیگر دست به تجمع زدند.
حذف سقفحقوق، حذف محدودیت حقسنوات بازنشستگی و برگرداندن کسورات مازاد مالیات خواستهای فوری این همکاران است.
همکاران رسمی ما در سکوهای نفتی هم اعلام کرده اند که تا وقتی پاسخ نگیرند هر دوشنبه تجمع اعتراضی خواهند داشت.
همکاران ارکان ثالث ما نیز در این مدت تجمعاتی داشته اند که مهمترین خواسته آنها خروج پیمانکاران و رفع تبعیض ها و برخورداری از شرایط حقوقی و رفاهی یکسان در برابر کار یکسان با همکاران رسمی است.
ما کارگران پیمانی نفت نیز خواستها و مطالباتی داریم که هنوز جواب نگرفته اند. دوشنبه های اعتراضی روز مناسبی برای اعتراضات همه ما کارگران شاغل در نفت است.
ما قاطعانه از اعتراضات همکاران رسمی و ارکان ثالثی خود پشتیبانی میکنیم.
*دانشگاه زنده است
امروز26 مهر دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با نصب پوسترهای آرمیتا گراوند بر روی دیوارهای دانشگاه خود، یاد او را گرامی داشتند و یادآوری کردند که جامعه پیگیری وضعیت آرمیتا را فراموش نخواهد کرد.
برگرفته از کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*مسئلهی ترمیم دستمزد همیشه تازه و جدی است
نحوهی افزایش دستمزد، بر اساس یک ماده قانونی است که نحوهی افزایش آن را با چند متغیر تعیین کرده؛ یکی از این متغیرها، متغیر تورم است و دیگری سبد معیشت.
هنگام تعیین دستمزداگر ملاک تورم سال گذشته بود، تورم براساس آمارهای رسمی بالای ۴۰ یا ۵۰ درصد براورد شده بود؛ به همین دلیل است که یکی از دلایلی که مدام از طریق رسانههای رسمی سعی در القای آن وجود دارد، کاهش نرخ تورم است اما کسی چنین ادعایی را باور نمی کند زیرا علاوه بر این که کاهش نرخ تورم در زندگی مردم مشاهده نمی شود روند اقتصاد نیز از یک منطق ساده پیروی میکند: براساس بودجهها و مصارف کشور و قدرت و حجم پول کاملا مشخص است که این کاهش نرخ تورم بیشتر یک بلوف زنی است.
چطور ممکن است که در بیست و نهم اسفندهنگام تعیین دستمزد، تورم ۴۰ یا ۵۰ درصد کاملا نادیده گرفته می شود و اکنون که هفت ماه از این مصوبه شرم آور می گذرد تنها چیزی که در زندگی مردم به وضوح مشاهده می شود گرانی وسختی تامین معاش است. هیچ وقت واقعیت سرسخت و سخت جان به دستکاری و گفتاردرمانی تسلیم نمیشود. حکومت فقط قادر است فرودست ترین اعضای این جامعه را به شدت سرکوب کند وگرنه هرگز نخواسته و نتوانسته تورم بالا را کنترل کند و نه قیمت ارز را پایین بیاورد و لذا بند یک ماده ۴۱ قانون کار حتی به فرض منظور کردن مولفهای به نام «تورم انتظاری» رعایت نشد و به قول کارشناسان این خود یکی از دلایل اعتراض به مصوبه مزدیست و در ضمن، استدلالی کفایتبخش برای ابطال آن از همان آغاز وجود داشته است.
قانونگزار گفته است که میزان افزایش دستمزد بایستی «با توجه به نرخ تورم» باشد، مضحک این است که مجری قانون خود اولین کسی است که قانونگزار را به تمسخر می گیرد و وقتی چنین الزامی رعایت نشده است چرا کسانی مانند رعیتیفرد میگوید بر اساس قانون شورای عالی کار در سال میتواند تنها یک بار در خصوص تعیین دستمزد کارگران تشکیل جلسه دهد این تعیین دستمزد را بر اساس یک توافق سه جانبه بین نمایندگان کارگری کارفرمایی و دولت میداند. مصحک اینجاست کهودر تعیین دستمزد هیچ یک از الزامات قانون خودنوشته خود ایشان هم رعایت نشده است فقط هنگامی که بحث ترمیم و غیرقانونی بودن آن مطرح میشود این آقایان خود را قانونمدار میدانند.
متغیر دوم در تعیین دستمزد «سبد معیشت» است. کارگران و بازنشستگان خوب می دانند که سالهاست به مساله سبد معیشت توجه نشده، یا محاسبه متر و معیار درستی نداشته یا نحوهی استخراج دادههای سبد از کانالهای علمی و واقعی نبوده است
حتی با در نظر گرفتن همان متر و معیارهای رسمی نهادهای رسمی، عدد سبد معیشت در تهران و شهرستانها بیش از ۲۰ میلیون تومان است، و این عدد بسیار متفاوت از دستمزد مصوب است و درواقع چندین برابر این رقم است؛ سبد معیشت همان جایی است که کارگران هم تورم و هم ناچیز بودن دستمزدها را به درستی درک می کنند
دستمزد به زندگی و معاش میلیونها خانواده متعلق به طبقهی کارگر وابسته است؛ هیچ امری در کشور به اندازهی این امر اولویت و فوریت ندارد اما همه چیز در این نظام به وعدههایی موکول میشود که قرار است روز محشر عملی شود مانند احاله دادن همسان سازی به پایان برنامهی توسعهی هفتم.
حاکمیت زور و حاکمیتِ قدرتمندان در بحث دستمزدها جای ارادهی جمعی فرودستان را گرفته است و این همان پایمال کردن حقوق طبقات فرودست است، مذاکره ای در کار نبوده است هر چه بوده زورو زورآزمایی بر سر ضعیفترین طبقهی اجتماعی بوده است؛ آن که قدرت و ثروت دارد یعنی دولت و کارفرما این بازی را با تقلب و سرکوب برده است. بله به راستی که نمایندگان کارگری فقط «زینتالمجالس» بوده اند. اگر کارگران و فرودستان می خواهند به حقوق خود دست یابند راهی به جز قدرتمند شدن ندارند.
برگرفته از کانال کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
*بازداشت و شکنجه آمیار فتحالهی، ١۶ ساله در بازدشتگاه اطلاعات قروه
آمیار در پی تماسی تلفنی از سوی یکی، از کارمندان اداره آموزش و پرورش شهر قروه از او خواسته شده تا برای "بررسی وضعیت تحصیلی" به این اداره مراجعه کند.
آمیار فتحالهی، نوجوان ١۶ ساله با احضار فریبکارانه توسط آموزش وپرورش قروه بازداشت و پس از انتقال به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر مورد شکنجه قرار گرفته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*بازداشت مسعود زبردستی دبیر دبیرستان رجایی شهر فنوج توسط نیروهای امنیتی
صبح روز گذشته سهشنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲، مسعود زبردستی دبیر دبیرستان رجایی شهر فنوج و از اساتید سابق دانشگاه علوم دریانوردی چابهار، توسط نیروهای امنیتی در این شهرستان بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
بر اساس گزارشات منتشر شده، نیروهای امنیتی لباس شخصی با سه دستگاه خودرو به منزل این معلم در شهرستان فنوج یورش برده و او را بازداشت کردهاند. از دلایل این بازداشت و مکان نگهداری مسعود زبردستی اطلاعی در دست نیست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*استمرار سرکوب دانشجویان
ریحانه معروف دبیر سابق شورای صنفی دانشکدهی علوماجتماعی دانشگاه تهران و دانشجوی جامعهشناسی دانشگاه تهران، که در رأی بدوی کمیته انضباطی به «دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب در سنوات» محکوم شده بود در کمیته تجدیدنظر حکم او به یک نیمسال محرومیت قطعی از تحصیل کاهش داده شد و پرونده دیگر ایشان با رای بدوی «یک نیمسال محرومیت از تحصیل»، به «توبیخ با درج در پرونده» تقلیل پیدا کرد.
اما در کمال تعجب در روزهای اخیر حراست دانشگاه تهران به ایشان اجازه ورود به دانشگاه را نداده است.
اما در آخرین احضار، دانشگاه بابت شرکت در جلسه دفاع پایاننامه یک دانشجوی دیگر برای وی کمیتهی انضباطی جدیدی با اتهام «شرکت در جلسه غیر قانونی و کشف حجاب» برگزار کردهاست و در حالی که شرکت در یک جلسه دفاع صرفا بعنوان یکی از مدعوین رویهای معمول در جامعه دانشگاهی است، در جلسهی شورای بدوی ایشان با لحنی تند و غرضورزانه به اشد مجازات تهدید شده است.
*اخراج ندا تولایی استاد دانشگاه الزهرا
خانم ندا تولایی استاد رشته گرافیک دانشگاه الزهرا در اکانت اینستاگرامش خبر از اخراج خود از دانشگاه الزهرا داد.
ایشان چندمین استاد دانشگاه است که درادامه پروژه پاکسازی دانشگاه از اساتید همراه دانشجویان، چند هفته پس از آغاز ترم جدید، از ادامه حضور در دانشگاه محروم میشود.
ندا تولایی در اینستاگرامش خطاب به همکارش ازجمله نوشت: «هفته پیش از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند به دلیل نوساناتی که در تایید صلاحیت شما از سوی حراست پیش آمده، این ترم را نمیتوانیم در خدمتتان باشیم.ساده ترش می شودتو اخراجی»
«این در حالی ست که سه ماه پیش تمام اساتید مجددا صلاحیتشان مورد بازبینی قرار گرفت. من تایید شدم و این ترم هم دو جلسه از کلاس هایم برگزار شد. سرتان را درد نیاورم. خلاصه چنین شد که احتمالا باقی ترم کلاس من به شما واگذار میشود. زحمت شد برایتان. میدانم که از نصفه کلاس، جای یک مدرس دیگر را گرفتن سخت است. هر چند من تجربهاش را نداشتهام. بگذریم. »
«همکار محترم، من شما را نمیشناسم، نمیدانم سر کلاس، خودت هستی یا مانند خیلی از ما مجبور به پنهان کردن بخشی از خودت. در نظر بگیر که خیلی از بچه ها حتی در خانه هم مجبورند بخشی از خودشان را پنهان کنند، پس اگر صلاح دیدی آزادشان بگذار که دستکم سرکلاس خودشان باشند.بدون ترس از عواقبش.»
«کلاسم را به تو می سپارم.من تا آخر قرون وسطی را درس دادم، تو اما برایشان از رنسانس بگو.»
منبع 2 خبربالا کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*مسئولان زندان اوین برای دومین بار مانع از اعزام رضا شهابی به بیمارستان بدلیل مخالفت این فعال کارگری با پوشیدن لباس زندان شدند
روز گذشته، ۲۵ مهر ماه، طبق نامه کمیسیون پزشکی رضا شهابی قرار بود به بیمارستان رسول اکرم اعزام شود، اما اجازه اعزام به بیمارستان از جانب مسئولین زندان داده نشد.
از انجا که دکتر متخصص جراح ستون فقرات در آخرین ویزیت به کمیسیون پزشکی نوشته بود که به دلیل بیرون زدگی مهره های سی ۵ و۴ و تنگی کانال نخاع، شهابی نیازمند جراحی فوری می باشد، کمیسیون پزشکی برای تکمیل فرایند جراحی به بهداری زندان نامه نوشت و در آن توضیح داده شده بود که برای تکمیل پرونده پزشکی جهت جراحی نبازمند نظر پزشک اورولوژی و قلب در بیماریستان رسول اکرم می باشند. لذا خواسته شده بود که هر چه سریع تر رضا شهابی را به بیمارستان اعزام و بعد از ویزیت نظر پزشک را به کمیسیون پزشکی اعلام نمایند.
مناسفانه به دلیل بیرون زدگی دیسک های سی ۵ و۴ وضعیت رضا شهابی با گذشت زمان و با توجه به شرایط و محدودیتهای زندان رو به وخامت گذاشته است. ضمن درد شدید در گردن و کتف و بازوها هر دو دست ایشان ضعیف شده است و سریع خسته و به خواب میرود و کزکز شدید دارد تا جایی که نمی تواند حتی در موقع شستشوی لباسها به آنها چنگ بزند.
شهابی همچنین هنگام خواب درد شدیدی در گردن و کتف چپ و راست دارد و مجبور است دو قرص گاباپنتین را یکجا مصرف کند که بتواند بخوابد.
همانطور که در اطلاعیه های پیشین توضیح دادیم پوشیدن لباس زندان اجباری نیست. با این اوصاف مسئولان زندان عامدانه مانع از اعزام شهابی به بیمارستان میشوند. دیروز به وی گفتند که دستور از فرزادی آمده که باید حتما لباس زندان بپوشد. شهابی به آنها توضیح داده که تا حالا ایشان لباس زندان نپوشیده و نخواهد پوشید و هر اتفاقی برای او بیفتد قوه قضایی و زندانبانان و در راس آن فرزادی رئیس بازداشتگاه زندان اوین باید پاسخ گو باشند.
اجبار به پوشیدن لباس زندان در هنگام اعزام به بیمارستان ناقض حداقل استانداردها و مقررات برای رفتار با زندانیان می باشد. بطور مشخص بنا به «قوانین حداقل استاندارد سازمان ملل متحد برای رفتار با زندانیان»، معروف به «قوانین نلسون ماندلا» هر بار که زندانی برای منظوری مجاز به بيرون از زندان برده میشود، بايد به او اجازه داده شود لباس های متعلق به خود يا لباس هايی را که جلب توجه نمیکند بپوشد.
اختلاس گرها و خودی هایی که در موسسات دولتی و خصوصی اموال مردم را غارت کردند و در حال حاضر در زندان هستند با احترام کامل محافظت میشوند و برای درمان با کت و شلوار و کفش ویرنی اعزام می شوند. این افراد در زندان بیشتر امنیت دارند چرا که در بیرون از زندان از طرف مالباخته گان در امان نخواهند بود.
اما کارگران و دیگر فعالین مدنی زندانی و زندانیان سیاسی که به خاطر اعتراض به وضغیت موجود در بازداشت به سر میبرند و خواستار یک زندکی انسانی و شرافتمدانه برای عموم مزدبگیران و فرودستان هستند بدون هیچ ارتکاب جرمی باید در زندان باشند و از حداقل های حقوق انسانی نیز محروم گردند.
بی عدالتی و تبعیضاتی که در سراسر کشور می بینیم در زندان نیز بیداد می کند. اونی که پول و امکانات دارد و به دم و دستگاه امنیتی و قضایی دستی دارد شرایط برایش خوب است، به موقع برای درمان به بیمارستان اعزام میشود، و حتی برای امورات شخصی و کاری بدون لباس زندان به بیرون اعزام میشود. اما به فعالین کارگری زندانی، همچون اعضای زندانی سندیکا شهابی، سعیدی و رضوی، حتی یک روز مرخصی پزشکی هم دادهنمی شود.
رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، باید هر چه زودتر عمل کند و در محیطی خازج از زندان دوران نقاهت خود را بگذراند.
کارگر زندانی آزاد باید گردد
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۶ مهر ۱۴۰۲
*اسماعیل عبدی به بیمارستان مدنی استان البرز اعزام شد
در پی افزایش دردهای مزمن و خوابرفتگی هردو دست اسماعیل عبدی، امروز ۲۶ مهر ۱۴۰۲ به بیمارستان مدنی کرج اعزام و عمل سیتیاسکن بر روی دستهای او انجام شد. به دلیل عدم حضور پزشک متخصص نتیجه آن نا مشخص است.
لازم به توضیح است که درد دستهای اسماعیل از حدود یک سال پیش، آغاز شده اما با وجود چند بار اعزام به بیمارستان، همچنان علت آن مشخص نیست. به نظر میرسد این دردها ناشی از فشارهای عصبی سالها زندان باشد. طبق نظر پزشک ارتوپد، وجود درد در دستان اسماعیل عبدی محرز اما منشأ آن هنوز تشخیص داده نشده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*تجمع اعتراضی تعدادی از مالکین شهرک خودرو اراک مقابل شورای شهر
روزچهارشنبه 26 مهر، تعدادی از مالکین شهرک خودرو اراک برای اعتراض به عدم اجرای کامل انتقال صنوف به این شهرک و ندادن اسناد قانونی واحدها به مالکین مقابل شورای شهراراک تجمع کردند.
*جان باختن یک کارگرمقنی درتهران براثر سقوط در چاه بدلیل پاره شدن بند بالابر
روزچهارشنبه 26 مهر،یک کارگرمقنی 35 ساله تبعه افغانستان حین بالا آمدن از چاه 80 متری یک منزل قدیمی واقع در خیابان انقلاب تهرانبراثرپاره شدن بند بالابر از عمق حدود 50 متری به انتها چاه سقوط کرد و در دم جان خودرا ازدست داد.