زنان روستایی: قربانی و قهرمان

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

اعظم بهرامی: به مناسبت روز جهانی زنان عشایر و زنان روستایی - اکثر زنان روستایی در ناامنی اقتصادی زندگی می‌کنند و از تبعیض و خشونت شدید رنج می‌برند. آنها تأثیرات ناشی از فقر، بحران اقتصادی و غذایی، و تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی را چندین برابر و شدیدتر زندگی می‌کنند و اغلب مسئولیت سالمندان و کودکان را نیز به عهده دارند. 

در سند ۲۰۳۰ از مهمترین ضرورت‌های توسعه پایدار «برابری جنسیتی» است که با ریز اهداف بسیاری در این سند تبیین شده است. بر اساس همین اهداف هم بود که ۱۶ اکتبر روز جهانی امنیت غذایی و ۱۷اکتبر روز جهانی مبارزه برای ریشه‌کنی فقر انتخاب شد و ۱۵ اکتبر روز جهانی زنان روستایی. انتخاب این سه روز در پی هم ریشه اصلی اهمیت توجه به توانمند بودن زنان روستایی را مشخص می‌کند.

در سطح جهان از هر سه زن شاغل، یک نفر در حوزه کشاورزی کار می‌کند. زنان روستایی که اکثریت آنها برای امرار معاش به منابع طبیعی و کشاورزی وابسته اند، بیش از یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. آن‌ها قهرمانان فعال توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی در کل کره زمین هستند.

بدون برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان نمی‌توان با تغییرات اقلیمی و خطرات فجایع زیست‌محیطی مبارزه کرد

طبق گزارش فائو، ۸۰ درصد از فقیرترین جمعیت جهان در مناطق روستایی و در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کنند. در میان این کارگران فقیر حوزه کشاورزی شرایط کار زنان به مراتب بدتر از مردان است، زیرا در مشاغل پایین‌تر یا کم دستمزد استخدام می شوند.‌حتی در بسیاری مناطق بیش از مردان نیز کار می‌کنند. در آفریقا و آسیا، زنان معمولاً ۱۲ تا ۱۳ ساعت بیشتر از مردان در هفته کار می‌کنند و این به جز ساعاتی است که برای حمل آب صرف می‌کنند و کار در خانه که اغلب به شمار نمی‌آید.

در کشورهای در حال توسعه، زنان روستایی تقریباً ۴۳ درصد از نیروی کار را تشکیل می‌دهند و بیشتر غذای موجود را تولید می‌کنند، بنابراین نقش اصلی را در امنیت غذایی ایفا می‌کنند. بر مبنای یک تحقیق که در اوایل دهه ۹۰ منتشر شده است پاره‌ای از پژوهش‌ها نشان می‌دهند سهم زنان روستایی به‌عنوان نیروی کار کشاورزی در ایران، در مجموع ۴۰ درصد است که از این مقدار، ۷۰ درصد به زراعت برنج، ۹۰ درصد به تولید سبزی و صیفی، ۵۰ درصد به زراعت پنبه و دانه‌های روغنی، و ۳۰ درصد به محصولات باغی اختصاص دارد. همچنین سهم زنان را در پرورش کرم ابریشم ۹۰ درصد، در تولید صنایع دستی ۷۵ درصد و در فعالیت‌های دام‌پروری و قالی­بافی، به ترتیب، بیش از ۵۰ درصد و ۹۰ درصد برآورد شده‌اند.

توجه کنید که مثلا در سیل استان گلستان در سال ۱۳۹۸ چطور زندگی اقتصادی بسیاری از این زنان برای همیشه نابود شد، حتی ابزار کارشان. در تولید صنایع دستی نیز این زنان روستایی هستند که ۷۵ درصد بار تولید را به عهده دارند و کمترین سهم از بازار ملی و بین المللی در این حوزه نصیبشان می‌شود.

با وجود این، اکثر زنان روستایی در ناامنی اقتصادی زندگی می‌کنند و از تبعیض و خشونت شدید رنج می‌برند. آنها تأثیرات ناشی از فقر، بحران اقتصادی و غذایی و تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی را چندین برابر شدیدتر زندگی می‌کنند و اغلب مسئولیت سالمندان و کودکان را نیز به عهده دارند. 

زن و زمین
با کنار هم آمدن این دو کلمه تنها چیزی که ممکن است به ذهن بسیاری متبادر شود حس مالکیت است، انگاشتن زنان مانند زمین و مستغلات در مایملک شخصی. اما در موضوع حق زنان روستایی این تملک زنان بر زمین است که می‌تواند سرنوشت آنها و کودکانشان را تغییر دهد.

آمار منتشرشده در فائو نشان می‌دهد چطور در بیشتر از نیمی از کشورهای جهان مالکیت بر زمین‌های کشاورزی و تسلطشان بر فروش و خرید محصولات کشاورزی برای زنان با محدودیت های قانونی و موانع فرهنگی و سنتی اثرگذار بر قانون مواجه است.

در آفریقا و آسیا، زنان معمولاً ۱۲ تا ۱۳ ساعت بیشتر از مردان در هفته کار می‌کنند و این به جز ساعاتی است که برای حمل آب صرف می‌کنند و کار در خانه که اغلب به شمار نمی‌آید.

چرا ورود به این حوزه در انگاره و عمل ما برای رسیدن به توسعه پایدار اهمیت دارد؟ با اطلاع از آمار زنان فعال بر زمین‌های کشاورزی که اغلب کارگران فصلی و روزمزد هستند، به‌عبارتی نیمی از غذای روزانه شهروندان جهان توسط کسانی تولید می‌شود که تنها  ۲ درصد از مالکان زمین‌های کشاورزی جهان را تشکیل می‌دهند.                                                                                                                                                                                    

سوژه انتخابی برای این روز جهانی در سال جاری به حق زنان بر زمین اختصاص پیدا کرده است: «سرزمین او، حقوق او» در واقع انتخاب این عنوان بر حقوق زنان بر زمین به‌عنوان یک عنصر کلیدی برای دستیابی به اهدافی در پیوند با برابری جنسیتی تمرکز دارد. توجه به اهمیت سرعت گرفتن تخریب و تصاحب و آلودن زمین و خاک در بسیاری از کشورها توجه به بررسی راهکار و محافظت از آن را ضروری می‌کند. و این با نقش مهم زنان کشاورز در حفظ خاک و حق آنها در مالکیت زمین‌های زراعی و تصمیم‌گیری برای مدیریت آن پیوند دارد.

زنان پتانسیل تاریخی و سنتی قابل‌توجهی در مدیریت زمین و منابع طبیعی دارند، اما در بسیاری از کشورهای جهان موانع فرهنگی و ساختاری عظیمی که وجود دارد و هنجارهای تبعیض‌آمیز اجتماعی و مذهبی و سنتی همچنان نقش زنان را حتی در عرصه کشاورزی محدود می‌کند. به این ترتیب زنان و دختران به منابع و بهره‌های حاصل تولیدی که در آن سهیم بودند دسترسی برابر ندارند. کالاها، اعتبار، آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، و کار بدون امنیت. آنها تا حد زیادی نامرئی و بدون دستمزد باقی مانده‌اند.

 حتی زمانی‌که محصولات حاصل از زمین و دام را فرآوری می‌کنند هم پول نقد به دست آنها نمی‌رسد. مالک زمین است که می‌تواند برای کاشت و آیش زمین و میزان مصرف مواد شیمیایی و نحوه اداره زمین و وام و کمک‌های بانکی تصمیم بگیرد و این به معنای تعیین سیاست کشاورزی در دست مردان و مالکان است.

در برخی از کشورهای همسایه یا نزدیک ما از جمله ترکیه و اسرائیل امکان مالکیت زنان بر زمین‌های کشاورزی تقریبا با هیچ مانع قانونی مواجه نیست. اما در بسیاری از کشورهای همین منطقه امکان مالکیت زنان بر زمین‌های کشاورزی همچنان حتی با مشکلات قانونی نیز مواجه است. اسرائیل و مراکش و ترکیه در دسترسی به امکان کار برابر امتیازی مشابه دارند.

تأثیر تغییر اقلیم و نابرابر
«بدون برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان نمی‌توان با تغییرات اقلیمی و خطرات فجایع زیست‌محیطی مبارزه کرد.» این نتیجه‌ای است که در ۶۶مین جلسه کمیسیون سازمان ملل متحد در مورد وضعیت زنان روستایی طرح شد. 

در یک دور باطل وحشتناک، نابرابری و در درجه اول نابرابری جنسیتی تأثیر تغییرات اقلیمی را بدتر می‌کند. در عین حال آسیب‌پذیری محیطی با بحران‌هایش، نابرابری جنسیتی را تشدید می‌کند. این روند، یک حلقه بسته است با تاثیر فزاینده یکی بر دیگری.

آمار جهانی و پایش وضعیت زنان نشان می‌دهد که چطور تلاش برای ایجاد فرصت‌های برابر به‌عنوان ابزاری برای توسعه و افزایش تاب‌آوری در برابر بحران‌های اقلیمی اهمیت دارد. تنها با فراهم کردن فرصت‌های برابر برای جوامع روستایی در توسعه اقتصادی و انسانی است که جوامع روستایی قادر خواهند بود با پیامدهای ویرانگر تغییرات اقلیمی روبه‌رو شوند و مسیر توسعه پایدار را هموار کنند.

ایران جزو ۹ کشور نخست جهان در آسیب پذیری از تغییرات اقلیمی است اما در سوی دیگر جمهوری اسلامی در شاخص عملکرد زیست‌محیطی و مدیریت تغییر اقلیم جزو ۱۵ کشور انتهای جدول است. سهم توسعه و عمران روستایی برای ۲۶ درصد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۲ معادل ۰٬۹۷ درصد از بودجه ملی است که در مقایسه با قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کاهش ۱۷٬۵ درصدی هم داشته؛ بودجه ای کمتر از ۱%. حالا از این بودجه سهم زنان روستایی ( که خود یک سوم جمعیت زنان ایران هستند) چقدر است؟!

در حوزه سلامت و درمان، در حوزه ورزش و رفاه و آموزش و همینطور در دسترسی به خدمات بانکی، شرایط زنان روستایی در ایران گره خورده است با فقر تحمیلی و توسعه نیافتگی روستاها.

حتی در یک مورد بسیار ضروری خدمات سلامت و درمان مادر و فرزند هم با فاصله از مرکز (کلان شهرها) ارتباطی معنادار دارد. این دسترسی حتی در مورد روستاهای اصلی هم کمتر از ۲۵درصد است.

در هیچ مورد سود حضور فعالانه جمعیتی و سود تحصیلی زنان روستایی در تولید ناخالص ملی به شمار نیامده است. مجموع نرخ مشارکت زنان در ایران در ۲۰۱۹ برابر ۱۶% محاسبه شده درحالی‌که در همان سال این عدد برای زنان کشورهای آفریقای شمالی برابر ۲۱% اعلام شده است.

تحقیقات در ایران نشان می‌دهد که عوامل فردی و محیطی بسیاری چون پایین بودن سطح تحصیلات، پایین بودن سن ازدواج و شمار فرزندان، دسترسی به منابع پایدار آب و انرژی یا دسترسی به نهادهای آموزش حرفه‌ای، خدمات بانکی و اینترنت چطور با افزایش حضور زنان در عرصه تولید اقتصادی ارتباط مستقیم دارد. نبود این فاکتورها در مورد زنان روستایی در ایران به شدت ریسک‌پذیری آنها را در نداشتن استقلال اقتصادی بالا برده است.  

امنیت غذایی حفاظت از آب و منابع
زنان روستایی عنصری اساسی هستند در مبارزه با گرسنگی، سوء تغذیه و فقر. بنا به گزارش‌های متعدد فائو، در بیشتر کشورهای در حال توسعه، درواقع در تولیدات کشاورزی و مراقبت از دام مشارکت می‌کنند و با تهیه غذا و مراقبت از کودکان، سالمندان و بیماران، وظایف حیاتی را برای خانواده و دوام زیست در روستا انجام می‌دهند.

در موضوع امنیت آب و خاک بحران اصلی از آنجا ناشی می‌شود که زنان در کارهای کشاورزی، به‌دلیل بی‌سوادی و فقر شدید، به‌ندرت در فرآیندهای تصمیم‌گیری مربوط به آنها به مشارکت گرفته می‌شوند. شرایطی که امروزه زنان درگیر کشاورزی در کشورهای در حال توسعه در آن فعالیت می‌کنند، کم و بیش شبیه به وضعیت زنان دهقان در اروپا تا سال‌ها، یا دهه‌های اولیه قرن گذشته است. تغییر این شرایط گره خورده است با برابری جنسیتی و توسعه پایدار.

رویکرد‌ها و تجربه‌های متفاوت 
فائو در گزارش تجربی در حمایت از بخشی از جامعه روستایی زنان در سنگال اعلام می‌کند که چطور تلاش این سازمان داشتن رویکردهای یکپارچه برای حمایت از معیشت زنان روستایی است. توانمند کردن شبکه‌ای از زنان شالیکار در شمال سنگال کمک کرد تا زنجیره‌ای برای تولید منبع غذایی مناسب و اتکا به سوخت‌های فسیلی به اعتبار توانمندی اقتصادی (در نصب پنل‌های خورشیدی) و رفع سوء تغذیه کودکان کمک کند.

دادن حق مالکیت به تعدادی از زنان روستایی در تانزانیا میزان مصرف مواد شیمیایی را برای آن زمین‌ها به شکل معناداری کاهش داد.

نابرابری جنسیتی را می‌توان از طریق افزایش آگاهی و حمایت در مشارکت زنان در ساخت و تصمیم‌گیری در نهادهای کلیدی، حمایت اقتصادی و اجتماعی و بالاتر از همه در خانواده‌ها و کودکان تبیین کرد. سند ۲۰۳۰ این هدف را دنبال میکرد و در پیوست با آن نقشه راهی را برابر سیاستگذاران و فعالین اجتماعی قرار می‌دهد. در بسیاری از کشورها آموزش مفاهیم محیط زیستی و عدالت و رفاه جزئی از مبانی کتاب‌های تحصیلی است. این درحالی است که جمهوری اسلامی حتی با استفاده از عدالت جنسیتی در سند توسعه برنامه هفتم هم مشکل پیدا کرد.

برنامه‌های بسیاری نیز در اتحادیه اروپا برای مهاجرت منفی ( بازگشت جوامع بومی و روستایی به روستاها) متمرکز است بر توانمند کردن و امتیاز دادن به زنان و جوانان روستایی. اغلب برنامه‌های تقویت زیرساخت‌های گردشگری و توریسم پایدار نیز در حوزه تولید و خدمات و مدیریت، راه‌های امیدبخشی را برای توانمندی و استقلال اقتصادی زنان و دختران جوان روستایی باز کرده است.

زنان هند نیز درس‌های مهمی در این موضوع تجربه کردند هرچند برای رسیدن به برابری هنوز راه درازی در پیش دارند. تمرکز برخی از پروژه‌های موفق زنان هند بر افزایش امکان دسترسی به اینترنت و بازار های جهانی و توسعه صنایع دستی متمرکز بود. آمار استارت آپ‌هایی که در هند توسط زنان اداره می‌شود نیز قابل توجه است. اما زنان مبارز و محافظان طبیعت نیز هستند. آنها در آمازون و حفاظت از بومیان ساکن جنگل‌های استوایی هزینه بسیاری پرداخت کردند. در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین زنان فعال و کنشگر حفاظت از محیط زیست یا فعالان سندیکاهای کشاورزی یا مخالفان پروژه‌های معدنکاوی نخستین و بیشترین کشتگان و قربانیان هستند.

پیام امسال روز جهانی زنان عشایر و روستایی نشان می‌دهد که امروزه با افزایش روزبه‌روز شکاف جنسیتی و اقتصادی، تلاش برای مشارکت دادن و توانمند کردن زنان روستایی باید به دادن مدیریت و مسئولیت به آنها و هموار کردن راهی برای استقلال اقتصادی‌شان تغییر مسیر دهد تا با کارآفرینی و مالکیت‌های اقتصادی خرد و کلان بتوانند در توانمند کردن جامعه در مقابل تاثیر تغییر اقلیم و تخریب محیط‌ زیست و زندگی بهتر برای نسل آینده قهرمان باشند. 

https://www.radiozamaneh.com/784916