بی تردید اهداء این جایزه به یک زن مبارز و شجاع و زندانی رژیمی هار و تبهکار چون حکومت اسلامی را باید از دستاوردهای خیزش زن زندگی آزادی و آوازه جهانگستر آن و هم چون نمادی از آن بشمارآورد. و از قضا بهمین دلیل نیازمند مراقبت و محافظت هرچه بیشتر از آن است. چرا که بازنمائی کنندگان بخودی خود همواره شکننده هستند و حفظ وفاداری به اصل خود و آن جریانی که از ِقبل آن به «نماد» تبدیل شده اند، و کنشگری در راستای آن در جهانی که آکنده از اهداف و امیال صاحبان قدرت و امتیازورزان حرفهای و آغشته به هزاران ترفند و طمع ورزی است، همواره خطر مصادره و یا دستبرد زدن به این گونهنمادها و «سرمایه های اجتماعی» وجوددارد.
گفتمان زن زندگی و آزادی با گوهررهائی بخش خود، در معنا بخشی به محتوای خود همچون متن درحال گشوده شدن است که نیروها و گفتمانهای متعدد و طمع ورزانه هرکدام به فراخور خود در تکاپوی بی وقفه ای برای هک کردن تاویل و تفسیر خود بر اذهان عمومی و کنترل و جهت دادن به بدنها و مطالبات آنها، بدان وسیله هستند.
تجربههای تلخی چون رویکردشیرین عبادی را و این که سر از کجا در آورد را پیش روی خود داشته ایم. همچنین تلاش های کانون های قدرتها چون کاخ سفید و مثلا بانوی کاخ سفید را برای مصادره «برای آزادی...» شروین جاجیپور را . یا دیدارهای مکرون با مسیح علینٰژاد و .... را برای شکل دادن به سودای بدیل مدنظر... . چرا که آن ها در نزاع خود با حاکمیت اسلامی مثل همه قدرتهائی از این دست، سعی می کنند هم حاکمیت را برای گرفتن امتیازاتی از آن زیرفشارقراردهند و هم مانع شکل گیری بدیلها و جنبش ها و جریان های مستقل و واقعا آزادی خواه و برابری طلب شوند. بویژه اگر با محافظه کاری نهادی چون نوبل که همواره در گزینشهای خود با محافظه کار انه عمل می کند آشنا باشیم.
در موردخودنرگس محمدی هم اگر که تسلیم یک جانبه فوران حافظه کوتاه مدت و آکنده از احساس خرسنمندی را در کنارحافظه بلند مدت خویش قراردهیم، البته ضمن ستایش و قدردانی از راه آمده وی در طی چندسال اخیر در همرهی با خیزش زن زندگی آزادی و تحمل انواع فشارها و هزینهها، به تعادل بهتری در قضاوت فرالحظه ای می رسیم: نباید فراموش کنیم که همین چندسال پیش در ۱۳۹۶ در مقطع «انتخابات» مضمون جدال وی در زندان با مقامات زندان مشاجره برای آوردن صندوق انتخابات به زندان برای رأی دادن به دولت روحانی بود که گردانندگان مسلط بر زندان از جناح مقابل برای ایذأء زندانی حتی آن را از وی امساک می کردند! البته می توان و باید به این راه طی شده و پر افتخار توسط نرگس محمدی دستمریزادگفت، اما نه بهبهای خطر نسیان تاریخی و نادیده گرفتن آسیبهایی میدانی که همواره این نوع برکشیدن ها را تهدید می کند. چرا که وفاداری به اصل جنبش مستلزم هوشیاری ویژه و حفاظت همه جانبه و پیوسته از خطرات دستبرد زدن به آن است. بویژه که اگر در نظربگیریم که اساسا بافت و پایگاه اجتماعی اخص وی، ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان تحول خواهی بودهاند که وی نیز با دهها رشته به آن وصل بوده است، به جریانی که ویرِ پرسه زدن میان مردم و حاکمیت از آن جداناشدنی است. همه این ها به ما این هوشیاری را گوشزد می کنند که حفظ یک دستاورد بسی سخت از کسب آن است. همواره وفاداری به انقلاب دشوارتر از همراهی مقطعی و موسمی با آن است.
به سهم خود برای او در تداوم این راه پرسنگلاخ و مشحون از آزمون وفاداری به خیزش زن زندگی آزادی، آرزوی پایداری و موفقیت دارم. تقی روزبه ۲۰۲۳.۰۱۰.۰۷