مصطفی اسدپور: وزیر کار ناقلا و فریب خانه کارگر

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

حکایت آموزنده از " کلیله و دمنه " نوین اسلامی سرمایه در ایران با شروع مباحث حول فصل دستمزدها، از طرف خانه کارگر درخواست انتشار صورت جلسات شورای عالی کار در بحث تعیین دستمزدها ۱۴۰۲ در رسانه ها مطرح است. قضیه از این قرار است: سال گذشته رقم 27 درصد افزایش دستمزد در حالیکه کمترین رقم سطح تورم و سبد معیشت ۳۰۰ تا ۵۰۰ درصد افزایش دستمزد را می طلبید،با اعتراض و بیزاری وسیع روبرو شد.

مخمصه  خانه کارگر بعنوان نماینده کارگران در چانه زنی کذایی دستمزدها اجتناب ناپذیر بود. "فریب خوردیم" توضیح نماینده خانه کارگر  از این افتضاح  است. خیلی خلاصه ، گویا سه وزیر حاضر در مذاکرات با قول شفاهی در سه موضوع اساسی، یعنی مبنی بر کنترل تورم، کنترل قیمت کالاهای اساسی سبد معیشت، و همچنین قول  افزایش در میانه سال؛ سر حضرات را بزبان ساده شیره مالیده اند. تورم بالاتر رفت، قیمت ها گرانتر شد و وزیر کار مانع برگزاری جلسه شورایعالی دستمزدها گردید و از افزایش میان دوره ای دستمزدها خبری نبود. یک سال بعدتر، از قرار معلوم خانه کارگر ول کن ماجرا نیست.  درخواست امروز برای انتشار صورت جلسات ادامه همان دلخوری یکسال پیش است که ظاهرا هنوز سر التیام ندارد.
صحنه رقت انگیزی است.  کمتر کسی میتواند خانه کارگر را دست کم بگیرد؛ یک دم و دستگاه عریض و طویل با سابقه چهار وزیر کار، یک دوجین نماینده مجلس، سوار بر مافیای مالی و برج و باروی "اسلامی کار"، پشت به قلعه شوراهای اسلامی و مقام ارثی "نمایندگی کارگران" در شورای عالی کار، مارهای افعی خورده در بازی با تورم و دلار و خط فقر، با سابقه طولانی در چُسی  "مدافعان شهیر دستمزد کارگران" ...  البته تماشای  این حشره لندهور ضد کارگری با زیر جامه سفید در صفحات اینترنتی، با ناله های "گول خوردم، گول خوردم" خالی از لطف نیست! دیدنی است که این صولتی در وزارت کار دیگر چه روباه است که قاپ "خروس" دست پرورده علیرضا محجوب را زده است! حالا در این هردنبیل مطلق در تعیین نمایندگی کارگران برای عضویت در شورای عالی کار  چه میشد برای یکبار هم که شده، جای فرستاده خانه کارگر، جناب صولتی ناقلا نمایندگی کارگران را به عهده بگیرد؟!

کلیله و دمنه حکایات نوین و ننگین جنگل اسلامی سرمایه هرچه که میخواهد باشد، تصور صولتی و خدایی از خود هر چه که میخواهد باشد، این واقعه مهم است. کسی نیست بپرسد نماینده خانه کارگر به چه حقی بردگی کارگر را به امضاء رسانده؟  نمایندگی کدام کارگر؟ پاسخگویی به کدام کارگر؟ کسی نیست کرکره این فضاحت و مسخرگی را پایین بکشد؟ در آن روز طلایی و در طول این حکایت چهل میلیون عضو خانواده کارگر و زحمتکش به خاک سیاه نشستند، به زنجیر بردگی کشانده شدند، گناه آن کارگران و زحمتکشان چیست که باید یکبار دیگر مسخره یک بازی احمقانه بشوند؟

در این میان کاسه داغتر از آش نمیتوان شد. در شرح ماجرای جناب مامور خانه کارگر از شورای عالی دستمزد، حتما حقیقتی وجود دارد، خدا میداند پشت دربهای بسته چه میگذرد، این مصوبات و شیرین زبانی های بعدی را نباید ساده انگاشت. گیرم جلسه شورای عالی دستمزد، گیرم یک وزیر کار نانجیب و بد دهن، گیرم یک نمونه دیگر از خروار مصوبات مالیخولیایی، ولی هر غلطی و آنهم به اسم کارگر  نباید در آنجا مجاز باشد.

اما مهمتر از هر چیز در این میان کلاهی است که برای سر کارگر دوخته شده. هر بلایی سر یکدیگر در میاورند به کنار اما تصویر شورای عالی کار بعنوان مرجع تعیین دستمزد کارگران زیادی لوکس و نچسب است. خانه کارگر و مذاکره و مصوبه دستمزدها آنهم با ور رفتن با اعداد و ارقام (یا همان چانه زنی) مطلقا محلی از اعراب ندارد. کسی در آن مملکت با بانگ عمارت وزارت کار و  "گول خوردن" مامور خانه کارگر دندان روی جگر توقعات خود نمیگذارد و پی دستمزدهای مصوب وحوش سرمایه در ایران را به تن نمیمالد. اگر قرار است  صورت جلسات مربوط به دستمزدها منتشر شود، بروید صورت جلسات بازجوها و شکنجه گران زندان اوین علیه کارگران دستگیر شده اجتماع اعتراضی شرکت واحد را هم بیاورید، شرح حمله و شلاق معدنچیان تکاب را ضمیمه سازید، خون دل خوردن کارگران هزاران هزار کارگر در پیدا کردن راهی برای اتحاد و اعتراض را هم منتشر کنید! ...

در مورد خود آقای علی خدایی، به سختی میتوان باور کرد که "فریب" در کار باشد. نماینده خانه کارگر، در عوض به همان بلایی دچار شده است که برای سایر کارگران همیشه در دستور داشته اند: قانع باشند، صنفی بمانند، خود را به نفهمی بزنند، پا را از گلیم وفاداری به حکومت فراتر نگذارند.
امروز خانه کارگر یک پدیده حاشیه ای و رسوا در مبارزات کارگری به حساب میاید. هر چقدر که خانه کارگر به روزنامه و سایت خبری، جمعاوری امضاء و تقاضانامه و مرثیه های کارگری خلاصه میشود؛ کارگران در اجتماعات و مبارزه جویی جمعی راه تحقق دستاوردهای هر چه بزرگتر را هموار میسازند.

در مورد دعوای جاری حرف حساب ما سر راست و ساده است:
-          شورای عالی کار و مذاکرات آن را باید به مجامع عمومی کارگران متکی ساخت
-          عجالتا، نماینده خانه کارگر حق دارد گول نخورد