فرد وستون: کابوس حمله‌ی زمینی به غزه و پی‌آمدهای آن

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در حالی که اسراییل نیروهای خود را برای تهاجم زمینی به غزه آماده می‌کند، همه‌ی رهبران امپریالیست‌های غرب، از بایدن تا سوناک، شولتز و مکرون، بسیار دست‌پاچه می‌شوند. آنها نگران‌اند که در پایان کار، دنیایشان چه‌گونه خواهد بود.تام فلچر، سفیر سابق بریتانیا در لبنان، در روزنامه‌ی فایننشال تایمز (22 اکتبر 2023) این وضعیت را از دیدگاه بورژوازی چنین خلاصه می‌کند: «در خاورمیانه مداخله کنید، شما را پس می‌زند. مداخله نکنید، شما را پیش می‌راند. بین این دو حالت تاب بخورید، شما را پس می‌زند.» به عبارت دیگر، هر کاری که امپریالیست‌ها انجام دهند خطا خواهد بود.

وانگهی، آنها در شرایطی گیر کرده‌اند که ناچار به حمایت از نتانیاهو هستند و در عین حال سعی می‌کنند او را به سمتی که می‌خواهند سوق دهند. اما در مواجهه با نتانیاهو با مشکل مواجه می‌شوند. او اساس تفکر خود را صرفاً بر اساس منافع طبقه‌ی حاکم اسراییل نگذاشته، بلکه علاوه بر آن دل‌مشغول بقای سیاسی خودش است. او اکنون اعتبار خود را بر سر «نابودی حماس» گذاشته است.

روشن است که در میان طبقه‌ی حاکم اسراییل اختلافاتی برسر معنای نابودی حماس وجود دارد. اما اگر نتانیاهو راهش را ادامه دهد، امپریالیست‌ها در نهایت به حمایت از تهاجم زمینی برنامه‌ریزی‌شده‌ی اسراییل به غزه کشیده می‌شوند، که حمام خونی خواهد بود بسیار بدتر از هر چیزی که تاکنون دیده‌ایم. همه‌ی رهبران غرب با دستانی خونین از این وضعیت خارج خواهند شد و مورد نفرت و نفرین کارگران و جوانان هم در خاورمیانه و هم در کشورهایشان خواهند بود.

مقاله‌هایی که در مطبوعات منتشر می‌شوند سعی می‌کنند نشان دهند که ارتش اسراییل پس از ورود به غزه با چه وضعیتی مواجه خواهد شد. «فایننشال تایمز»، «واشنگتن پست»، مجله‌ی «فارین پالیسی»، «گاردین» و بسیاری دیگر، همگی در حال بررسی این موضوع بوده‌، و صدمات بر جان انسان‌ها و تأثیر آن بر خاورمیانه و جهان به طور کلی را محاسبه می‌کنند. همه برسر این امر توافق دارند که کارزاری بسیار سخت خواهد بود، بسیار بیش از آنچه ارتش اسراییل می‌گوید، طول می‌کشد و به درد و رنج وحشتناکی برای مردم فلسطینی در غزه منجر خواهد شد.

در 19 اکتبر، فایننشال تایمز به نقل از دیوید پترائوس، ژنرال آمریکایی که نیروهای ناتو در عراق و افغانستان را رهبری می‌کرد، در مورد غزه گفت: «به‌طرز هولناکی سخت خواهد بود… فعلاً نمی‌توانم شرایط سخت‌تری را تصور کنم.» و همین مقاله اهداف جنگی نتانیاهو را تشریح می‌کند: «…رژیم حماس را سرنگون کنید و توانایی‌های نظامی آن را نابود کنید؛ خطر حملات از غزه را از بین ببرید؛ بازگشت گروگان‌های نزد حماس را تضمین کنید؛ و از مرزها و شهروندان اسراییل دفاع کند.»

درس‌های موصل

Mstyslav Chernov, Wikimedia Commons

آنچه در این‌جا مشاهده می‌کنیم سطحی از مرگ و ویرانی در ابعاد بی‌سابقه در غزه است. در حال حاضر، تعداد فلسطینی‌های کشته شده با تمام کشته‌شدگان بین سال‌های 2008 تا قبل از حمله‌ی حماس در 7 اکتبر 2023 برابری می‌کند! فقط در کم‌تر از سه هفته، تعداد تلفات غیرنظامیان بیشتر از نصف تلفات غیرنظامیان در طول یک سال‌ونیم درگیری در اوکراین بوده است.

برای دریافت تصویری از وضعیتی که ارتش اسراییل ممکن است در آن قرار گیرد – اگر نتانیاهو موفق شود تمام راه را طی کند – مقایسه‌هایی با نحوه‌ی بازپس‌گیری موصل در عراق از نیروهای داعش در سال‌های 2016-2017 انجام شده است.

موصل حدود دو میلیون نفر جمعیت داشت، مشابه غزه‌ی امروز. داعش موفق شد حدود 8000 جنگجوی خود را در شهر مستقر کند که در انتظار یکصدهزار نظامی قدرتمند عراق به فرماندهی آمریکا بودند.

برای آماده کردن شهر به‌منظور ورود نیروهای نظامی، آن را وسیعاً بمباران کردند، اما مجموعه‌ای از ساختمان‌های ویران‌شده و خرابه‌ها باقی ماند که جنگجویان داعش می‌توانستند از آن به‌عنوان پوشش استفاده کنند.

یک افسر نیروهای ویژه‌ی غربی که همراه با ارتش عراق در موصل بود، توضیح می‌دهد که: «شهرها هزاران مخفیگاه دارند… اگر می‌خواهید دشمنی را حذف کنید، باید منطقه را خانه به خانه پاکسازی کنید. اما این شما را در خطری تمام‌عیار قرار می‌دهد. شما نمی‌توانید به‌سادگی از آن عبور کنید.» بازپس‌گیری موصل در نهایت نه ماه طول کشید که بسیار بیشتر از زمانی است که قبلاً محاسبه شده بود.

برآوردها درباره‌ی تعداد جنگجویان حماس در غزه متفاوت است، اما می‌تواند بین 30 تا 40 هزار جنگجو داشته باشد که در آن میان هسته‌ای متشکل از 10هزار جنگجوی ماهر هست. جهاد اسلامی فلسطین نیز حدود 15هزار جنگجو دارد. یعنی در غزه نیروهایی وجود دارند که حدود پنج برابر نیروهای داعش در موصل هستند.

با این حال، وضعیت غزه نیز متفاوت است، به این معنا که جنگجویان حماس در سرزمین خود فعالیت خواهند کرد و از موطن خود دفاع خواهند کرد. حماس همچنین می‌تواند از انبوه داوطلبانی که آماده‌ی پیوستن به تلاش برای توقف ارتش اسراییل هستند، استفاده کند.

همچنین حماس، در مقایسه با داعش در موصل، زمان بیشتری برای آماده‌سازی در اختیار داشته است. آنها شبکه‌ی پیچیده‌ای از تونل‌ها ساخته‌اند – طبق برخی گزارش‌ها نزدیک به 500 کیلومتر – که جنگجویان می‌توانند به داخل آن فرار کنند یا می‌توانند از آن حملات غافلگیرانه انجام دهند. آنها قادر خواهند بود از جهات غیرمنتظره به نیروهای اسراییلی حمله کنند. این به معنای واقعی کلمه مبارزه برسر هر گوشه از شهر خواهد بود. حماس همچنین با برخورداری از مین، موشک‌های ضدتانک و پهپادهای مسلح نسبت به گذشته تسلیحات پیچیده‌تری را انباشته کرده است.

روند پیشرفت در سال 2008 و بار دیگر در سال 2014 – زمانی که نیروهای زمینی اسراییل تنها برای چند هفته وارد غزه شدند – پیش‌بینی آنچه را که قرار است پیش بیاید، به دست می‌دهد. در مجموع در این دو عملیات حدود 3500 فلسطینی کشته شدند و ارتش اسراییل 70 سرباز را از دست داد. آنچه آنها امروز برنامه‌ریزی می‌کنند در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر است و به‌ناچار منجر به خسارات هنگفت از هر دو طرف خواهد شد و بخش عمده‌ای از کشته‌شدگان غیرنظامیان خواهند بود.

به گفته‌ی کارشناسان، برای تهاجم زمینی موفقیت‌آمیز به غزه نیاز به نیرویی متشکل از پنج سرباز اسراییلی به‌ازای هر جنگجوی حماس است. اگر رقم 50هزار جنگجوی در اختیار حماس که قبلاً گفته شد صحیح باشد، بدان معناست که برای دستیابی به اهدافی که نتانیاهو اعلام کرده 250هزار سرباز اسراییلی موردنیاز است. تعداد سربازان بسیج‌شده بیش‌تر است – اگرچه به دلیل تهدید نیروهای حزب‌الله، تعدادی مجبور شده‌اند در مرز شمالی مستقر شوند. به‌طور نظری، آنها نیروهای کافی برای نابودی کامل غزه، در صورت تمایل، دارند – البته ادامه‌ی چنین کارزاری داستان کاملاً متفاوتی است.

بیایید برای لحظه‌ای به تجربه‌ی موصل در عراق برگردیم. به گفته‌ی پاتریک کوبرن، روزنامه‌نگار مشهور که برای «ایندیپندنت» (19 ژوئیه 2017) می‌نویسد: «بر اساس گزارش‌های اطلاعاتی، بیش از 40هزار غیرنظامی در نبرد ویرانگر برای بازپس‌گیری موصل از داعش کشته شدند…»

کوبرن در ادامه برخی از دلایل این سطح از تلفات غیرنظامیان را توضیح می‌دهد:

«بخش عمده‌ای از سطح فاجعه‌بار ویرانی در غرب موصل به گردن حملات هوایی است، اما در سطح زمین آشکار است که بسیاری از خسارات ناشی از گلوله‌های توپخانه و راکت‌ها بوده است. این امر در گزارش هفته‌ی گذشته عفو بین‌الملل با عنوان «به هر قیمت: فاجعه‌ی غیرنظامیان در غرب موصل، عراق» تأیید شده است که به استفاده‌ی بیشتر و بی‌رویه‌تر از قدرت آتش توسط نیروهای طرفدار دولت در مراحل پایانی حمله به شرق موصل اشاره می‌کند که از ژانویه‌ی 2017 آغاز شد و طی شش ماه بعد در طول حمله به غرب موصل ادامه یافت.» [تأکید از من]

این نشان می‌دهد که از آن‌جایی که درگیری‌های خیابانی متضمن تلفات بزرگ نیروی انسانی نظامی برای ارتش عراق بود، تمایل به توسل به بمبارانی هرچه بیشتر به‌ناچار افزایش یافت. می‌توانیم اتفاق مشابهی را در غزه تصور کنیم. از آن‌جایی که ارتش اسراییل با میدان به‌غایت خطرناکی روبرو خواهد شد، سعی خواهند کرد با توسل هرچه بیشتر به بمباران از راه دور برای تسهیل عملیات نیروهای زمینی خود هنگام رفتن به منطقه، تلفات خود را به حداقل برسانند.

سناریوی کابوس آماده می‌شود

معنای این برای غیرنظامیان غزه چیست؟ معنای ناگزیر آن مرگ ده‌ها هزار نفر است. 40هزار کشته در موصل گواه پی‌آمدهای تهاجمی زمینی از این دست است. ارتش اسراییل بارها به غیرنظامیان فلسطینی دستور داده است که شمال غزه را ترک کرده و به جنوب بروند، اما شرایطی که مردم در جنوب پیدا کرده‌اند باعث شده برخی از آنها به شمال برگردند. نه‌تنها کمبود همه چیز، از آب تا داروهای اولیه، از غذا تا مسکن، وجود دارد بلکه برخی از آنها پس از رسیدن به جنوب و حتی در مسیر حرکت به جنوب بمباران شده‌اند. این بدان معناست که اگرچه بسیاری شهر غزه را ترک کرده‌اند، اما همچنان غیرنظامیان زیادی باقی خواهند ماند.

این عملیات سریعی نخواهد بود. ارتش اسراییل از جنگ 50 روزه صحبت می‌کند، اما موصل نشان می‌دهد که چنین محاسباتی بی‌ارزش است. برخی گمان‌زنی می‌کنند که تا رسیدن ارتش اسراییل به اهدافش ممکن است ماه‌ها و شاید حتی بیشتر، زمان لازم باشد. در نتیجه شهر غزه با خاک یکسان می‌شود.

همانطور که مجله‌ی «فارین پالیسی» از مایکل لینک – گزارشگر ویژه‌ی سابق سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در سرزمین‌های فلسطینی – نقل کرده است: «قرار است تلاش قاطعی برای از بین بردن حماس وجود داشته باشد. و تنها راه برای انجام این کار، ویران‌کردن بخش‌های بزرگ غزه و جمعیت غیرنظامی آن است.» [تأکید از من]

این همان سناریوی کابوسی است که برای مردم فلسطین در غزه آماده می‌شود. سربازان اسراییلیِ بسیاری نیز کشته خواهند شد و بسیاری از 200 گروگانی که در دست حماس هستند نیز ممکن است از بین بروند. این همچنین تأخیر ارتش اسراییل در آغاز حمله‌ی زمینی خود را توضیح می‌دهد. به نظر می‌رسد بین برخی از فرماندهان نظامی و دولت کنونی اسراییل در مورد چگونگی انجام تهاجم برنامه‌ریزی‌شده اختلاف‌نظر وجود دارد.

رهبران بورژوازی غرب نیز برای به تأخیر انداختن تهاجم فشار وارد می‌کنند و بر مسئله‌ی آزاد کردن گروگان‌های حماس قبل از ورود اصرار می‌ورزند.

آنها همچنین در مورد اجازه‌ی کمک به غزه برای تسکین فاجعه‌ی انسانی وحشتناکی که نوار غزه در آن غوطه‌ور شده، سروصدای بیشتری به راه انداخته‌اند. در این‌جا عنصر سیاسی بسیار قدرتمندی برای امپریالیست‌ها دخیل است. در یک سناریوی ایده‌آل، آنها ترجیح می‌دهند از تهاجم زمینی اجتناب کنند. اما این سناریو وجود ندارد و آنها هیچ گزینه‌ای ندارند مگر حمایت از اسراییل به‌عنوان تنها متحد قابل‌اتکای خود در منطقه.

اما برای حفظ اندکی حمایت عمومی از این جریان – حمایتی که پیش‌بینی می‌کنند با انباشته شدن وحشت در غزه به‌سرعت از بین می‌رود – نیاز دارند که در معرض عموم کمی به وضعیت اسفبار مردم فلسطین در غزه و نگرانی‌های بشردوستانه توجه نشان دهند.

کارشناسان سازمان ملل پیش‌تر هشدار داده‌اند که اگر به‌زودی اجازه‌ی ارسال تدارکات ضروری به مقدار کافی به غزه داده نشود، «خطر قحطی اجتناب‌ناپذیر» برای جمعیت غیرنظامی غزه وجود دارد. همچنین به‌دلیل بدتر شدن شرایط بهداشتی و کمبود آب تصفیه‌شده، خطر شیوع بیماری‌های کشنده‌ی ناشی از آب مانند وبا وجود دارد.

اسراییل عرضه‌ی آب، همچنین تدارک سوخت و برق را قطع کرده است. بدون برق، آب اندکی که هست قابل پمپاژ نیست و کارخانه‌های پساب قادر به کار نیستند. بسیاری از مردم در حال حاضر مجبور شده‌اند در خیابان‌ها یا در محل‌های اسکان موقت بخوابند. دیگران در آپارتمان‌هایی زندگی می‌کنند که میزبان 30-40 نفر، گاهی تا 100 نفر هستند. و هنگامی که تهاجم زمینی آغاز شود، همه‌ی این‌ها به طور تصاعدی بدتر خواهد شد.

به محض ورود ارتش اسراییل، تصاویر صفحه‌های تلویزیون میلیون‌ها نفر را در سرتاسر جهان بهت‌زده خواهد کرد، اما این امر تأثیر به‌ویژه چشمگیری بر مردمان خاورمیانه خواهد داشت. تاکنون شاهد تظاهرات عظیم، تجمعات و تظاهرات گسترده در سراسر منطقه بوده‌ایم. مقدر است این جنبش بسیار بزرگ‌تر شود.

این امر دلیل برگزاری «اجلاس قاهره برای صلح» در شنبه‌ی گذشته را توضیح می‌دهد که در آن نمایندگانی از اردن، قطر، مصر، آفریقای جنوبی، فرانسه، آلمان، روسیه، چین، بریتانیا، و همچنین مقامات اتحادیه‌ی اروپا و سازمان ملل، و ایالات متحده و غیره – اگرچه هیچ مقام ارشد آمریکایی در آن حضور نداشت – درباره‌ی راه‌های «کاهش تنش» جنگ بحث کردند.

این رهبران آشکارا به‌غایت نگران‌اند که ورود نیروهای اسراییلی به غزه، تأثیر بی‌ثبات‌کننده‌ای در کشورهای خودشان خواهد داشت. البته مشکل این است که هیچ کس از اسراییل در این اجلاس حضور نداشت و تنها کسانی که می‌توانند «تنش‎زدایی» کنند ژنرال‌های اسراییلی و نتانیاهو نخست‌وزیر اسراییل و کابینه‌ی جنگ او هستند. همه‌ی سخنرانی‌های توهم‌آمیز شنبه‌ی گذشته چیزی بیش از حرّافی نیست.

در مرحله‌ی کنونی، ارتش اسراییل کماکان به آماده‌سازی خود برای ورود ادامه می‌دهد. هنگامی که این کار آغاز شود، شاهد خونریزی‌های بسیار خواهیم بود. و به سبب آن تنش‌ها در سراسر منطقه حتی بیشتر خواهد شد. تاکنون شاهد بودیم که موشک‌های شلیک شده از یمن توسط ناو جنگی آمریکایی در هفته‌ی گذشته سرنگون شد. پایگاه سربازان آمریکایی در عراق و سوریه مورد حمله قرار گرفته‌اند و ایران به‌طور مستقیم و همچنین از طریق متحد خود حزب‌الله لبنان بر در معرض خطر بودن واحدهای آمریکایی در کل منطقه تأکید کرده است.

همبستگی روزافزون با فلسطین
روز شنبه، شاهد تظاهرات حدود 300هزار نفر در لندن در همبستگی با مردم فلسطین بودیم. در فرانسه، مقامات برگزاری چنین تظاهراتی را ممنوع کرده بودند، اما تحت فشار شدید مجبور شدند پنجشنبه‌ی گذشته این ممنوعیت را لغو کنند. نتیجه این شد که حداقل 30هزار نفر در روز یکشنبه در پاریس راهپیمایی کردند و پرچم‌های فلسطین را به اهتزاز درآوردند و شعار «غزه، پاریس با توست» سر دادند. تاکنون این بزرگ‌ترین تجمع در فرانسه بوده است. در سرتاسر جهان شاهد تظاهرات بسیار بیشتری بوده‌ایم.

با گسترش قصابی در غزه قطعاً این جنبش رشد می‌کند. رسانه‌ها به‌شدت در تلاش‌اند تا افکار عمومی را به نفع اسراییل شکل دهند. اما این کار بسیار دشوار است، و زمانی که اثرات کامل تهاجم برای همه روشن شود، حتی دشوارتر هم خواهد شد.

بسیاری از مردم تاکنون توانسته‌اند به‌رغم تبلیغات، به‌رغم تمام دروغ‌ها و تهمت‌ها، وضعیت را دریابند. آنها به‌وضوح درک می‌کنند که بمباران کنونی و تهاجم آینده ربطی به پاسخ به حمله‌ی حماس در 7 اکتبر ندارد. این حملات صرفاً در سطحی بسیار بالاتر، ادامه‌ی ده‌ها سال ستم بر مردم فلسطین هستند که 75 سال بدون وطن بوده‌اند.

رسانه‌ها، به منظور عقب راندن سنگرهای پشتیبانی از مردم فلسطین، به هرکسی که علناً مخالفت خود را با جنگ اسراییل علیه غزه ابراز می‌کند اتهامات یهودی‌ستیزی یا حمایت از تروریسم زده‌اند. از همین روست که رسانه‌های جریان اصلی – بی بی سی یکی از بدترین مجرمان است – دایم گزارش رویدادهای 7 اکتبر در جنوب اسراییل را تکرار و بر جزئیات موحش اقدامات حماس تأکید می‌کنند.

معمولاً چنین صحنه‌هایی نمایش داده نمی‌شود، زیرا بیش از حد حساسیت‌برانگیز به حساب می‌آیند، اما اکنون فیلم‌ها پخش و بر آن تأکید می‌شود. هدف روشن است: آماده کردن «افکار عمومی» و توجیه قصابی غیرنظامیان بی‌گناه در غزه. بدیهی است که هیچ فرد متعادلی از کشتار یکسان غیرنظامیان در هر دو طرف این درگیری چشم‌پوشی نمی‌کند. اما مردم می‌توانند ببینند آنان در تدارک چه چیزی هستند و به شدت با آن مخالف‌اند.

هر سیاستمدار غربی که دستان خود را به حمایت از توحشی که شاهد آن هستیم آلوده کند، دیریازود خشم مردم خود را در داخل احساس خواهد کرد. سوناک که اخیراً در اسراییل با نتانیاهو ملاقات کرد و با او دست داد، گفت: «ما هم می‌خواهیم تو پیروز شوی». یعنی او از برنامه‌های نتانیاهو، که در این مقاله توضیح داده شد، حمایت می‌کند. یعنی او پشتیبان کشتار یکسان زنان و کودکان است.

بر اساس اعلام وزارت بهداشت غزه، تعداد کل کشته‌شدگان غزه تاکنون (سه‌شنبه ۲۴ مهرماه) به ۵۷۹۱ نفر رسیده است. این رقم شامل 2360 کودک، 1421 زن و 295 سالمند می‌شود. همچنین 16297 نفر مجروح و 1550 نفر دیگر مفقود شده‌اند که 870 نفر از آنها کودک هستند.

این چیزی است که سوناک حامی آن است. همانطور که او دوست کارگران بریتانیا نیست، او دوست مردم دردمند فلسطین نیز نیست. همین امر در مورد ماکرون، شولتز، ملونی و همه‌ی رهبران دیگر اروپا، از جمله افرادی مانند استارمر و همکارانش [در حزب کارگر بریتانیا]، صدق می‌کند، که مانند سگ‌های مطیع، هر کاری که طبقات حاکم‌شان می‌گویند انجام می‌دهند.

در چنین لحظاتی است که کمونیست‌های واقعی، مارکسیست‌های انقلابی واقعی با حمایت خود از ستم‌دیدگان و مخالفت با همه‌ی کسانی که به نفع نظامی حکومت می‌کنند که اجازه‌ی چنین قصابی‌ای را می‌دهد، خود را متمایز می‌سازند. ما به کارگران و جوانان حقیقت را می‌گوییم، مهم نیست که دستگاه تبلیغاتی ثروتمندان و قدرتمندان بر انتشار چه دروغی اصرار دارند.

درست چند روز پیش، پترائوس به‌همراه اندرو رابرتز، تاریخ‌نگار بریتانیایی، کتابی را منتشر کردند با این عنوان: «منازعه – تکامل جنگ از سال 1945 تا اوکراین»، که در آن توضیح می‌دهند پس از جنگ جهانی دوم، «رؤیایی به وجود آمد که صلح روی زمین امکان‌پذیر است»، بر اساس تولد سازمان ملل متحد، که منشور مؤسس آن بیان می‌کرد که امیدوار است «نسل‌های بعدی را از بلای جنگ نجات دهد».

اما آنان بدون بروز احساسی توضیح دادند:

«کارل فون کلاوزویتس، فیلسوف و نظریه‌پرداز نظامی پروس، جنگ را به‌عنوان سیاست به شیوه‌های دیگر توصیف می‌کند، و همان‌طور که سیاست در سال 1945 به پایان نرسید، جنگ نیز به پایان نرسید. در واقع، پس از پایان جنگ جهانی دوم، هر سال حداقل در جایی در جهان منازعه ادامه داشته است.»

«سیاست»ی که پترائوس به آن اشاره – و به‌وضوح از آن دفاع می‌کند – سیاست استثمار طبقاتی، غارت مردم جهان توسط اقلیتی از انگل‌های خون‌خوار است: طبقه‌ی سرمایه‌دار و همه‌ی همراهان‌شان. حوادث غزه به‌روشنی تأکیدی بر این موضوع است. این چیزی است که با رخنه به آگاهی میلیاردها نفر از مردم، و در ابتدا جوانانی که در این سیاره زندگی می‌کنند، شاهد آغاز آن خواهیم بود.

https://pecritique.com/2023/10/27/%da%a9%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%b3-%d8%ad%d9%85%d9%84%d9%87%db%8c-%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%ba%d8%b2%d9%87-%d9%88-%d9%be%db%8c%d8%a2%d9%85%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c/