در خبرها آمد که روز یکشنبه دوازدهم شهریور 1402 و بدستور فرزادی رئیس زندان اوین ماموران این زندان به بند هشت اوین وحشیانه هجوم برده و 9 زندانی سیاسی بنام های سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری، حسین گچلو، مسعودرضا ابراهیمی نژاد، لقمان امین پور، سامان یاسین (صیدی)، محمد شافعی و مطلب احمدیان مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.
این اقدام ضد انسانی در ادامه سیاست ایجاد رعب و وحشت عمومی جهت پیشگیری از برامد اعتراضات سراسری در آستانه سالگرد انقلاب زن, زندگی آزادی است که با قتل ژینا ( مهسا امینی ) آغاز شد. ایجاد فضای فوق امنیتی در محیط های اجتماعی بویژه در دانشگاهها و مدارس از مدتها قبل در دستور کار حاکمان اسلامی قرار گرفته است که هر روزه بر ابعاد آن افزوده میشود.
این اقدامات رژیم حتی در داخل زندانها نیز با ایجاد محدودیت های ارتباطی و ملاقات ها و فشار بر زندانیان سیاسی دیده میشود. هجوم اخیر گارد مزدوران آنها به بند هشت زندان اوین نیز تنها میتواند در این راستا ارزیابی شود. این زندانیان اغلب با اتهاماتی نظیر محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به حبس های طویل المدت محکوم بوده و یا در انتظار احکام سنگین هستند و بخشا سالهای طولانی در زندانهای جمهوری اسلامی بسر برده اند.حجم بالای سرکوب از سوی جمهوری اسلامی نشاندهنده موج گسترده و همگانی اعتراضات و مقاومت مردمی است که اگر چه پراکنده اما در مقاطع و نقاط عطف این مبارزات میتواند بهم پیوسته و نیروی عظیم اراده عمومی در برابر استبداد را عرضه کند.جمهوری اسلامی در گذشته نیز بارها و بارها در زندانهای کشور فجایعی آفریده است و از نظر مردم کشورمان بدور نمانده است.
مرگ مشکوک جواد روحی در زندان از دستگیرشدگان اعتراضات اخیر که به سه بار اعدام محکوم شده بود از جمله جدیدترین وقایعی است که با توجه به پتانسیل بالای حکومتیان در جنایتکاری میتواند موضوعی برای پیگیری های نهادهای ناظر حقوق بشری باشد. اگر چه مسئولیت جان زندانیان همواره بر عهده حاکمان میباشد اما تحقیق در مورد علل مرگ او و همچنین بسیاری دیگر از دستگیرشدگان در زندانها و بسیاری که پی در پی کوتاه پس از آزادی شان بدلایل نامعلوم جان سپردند, بسیار ضروری است.
پیشترها نیز در مورد اعمال شکنجه های گوناگون بر او توسط بازداشت کنندگان و ماموران زندان در رسانه ها منتشر شده بود. ضربه مغزی, ناتوانی در تکلم, مختل شدن قدرت حرکت, ناتوانی در کنترل ادرار و... توسط قرار دادن طولانی یخ بر بیضه ها, شلاق زدن و شوک الکتریکی, ضربه های متعدد به سر او توسط قنداق تفنگ و تهدید به شلیک نشان میدهد که این مجموعه با تشنج او پیش از مرگ بی ارتباط نیست و این واقعه نیز در امتداد قتلهای زنجیره ای زندانیان سیاسی در زندانها و به تعبیری قتلی حکومتی بوده است. بنابر گزارشات از جمله اتهامات جواد روحی معترض زندانی رقصیدن و توهین به مقدسات بوده است.
بر اساس گزارشات در رسانه ها در یک سال گذشته تا کنون حداقل 26 نفر از زندانیان در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی جان باخته اند که در تمامی موارد نیروهای امنیتی با فشار و تهدید از خانواده های آنان خواسته اند تا از برکزاری مراسم تدفین آنها خودداری و این وقایع را رسانه ای نکنند. حال آنکه این جنایات در زندانها همزاد روی کار آمدن جمهوری اسلامی از ابتدای امر تا کنون پیوسته بوده است. قطعا با تداوم حکومت استبدادی روند این جنایات در زندانها متوقف نمیشود و هم از اینرو گزارش اخیر درباره ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند هشت زندان اوین و انتقال آنها به مکانی نامعلوم بسیار نگران کننده و شایسته افشاگری گسترده در سطوح مختلف اجتماعی در داخل و خارج از کشور است.
بازداشتهای گسترده دانشجویان, خانواده های دادخواه و افزایش سرکوب در زندانها, تشدید فضای امنیتی عمومی تمامی از هراس حکومتیان در استانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی است و این اقدامات را تنها میتوان ناشی از حرکتهای پیشگیرانه در برابر عروج مجدد اعتراضات سراسری دانست. بی تردید وحشت و هراس حکومتیان از فرا رسیدن سالروز قتل مهسا بی دلیل نیست و هم از اینرو تلاش میکند تا مرگ مشکوک جواد روحی در بیمارستان را با انتشار فیلمهای مختلف از او در زندان عادی سازی کند. اخیرا ویدئویی از او در بند زندان هنگام گفتگو با مسئول زندان نوشهر منتشر و تبلیغاتی حول و حوش آن از سوی خبرگزاری های وابسته صورت گرفت.این ویدئو که صامت بود نشان میداد که جواد روحی در حال گفتگو با این فرد در جمع زندانیان میباشد.
ویدئو منشر شده در ایرنا رسانه حکومتی را اینجا ببینید
پیش از این نیز مهدی یراحی خواننده معترض موسیقی پاپ که در میان نسل جوان شناخته شده است بازداشت شد. ترانه زیبای روسریتو در بیار علت دستگیری او بوده است. در انتهای این ویدئو کلیپ تصویر زن جوانی را نیزمی بینیم که در برابر مزدوران نهی از منکر ایستادگی میکند و به او میگوید:
من تا رگ کردنم پای عقایدم وایستادم
یادت باشه من یک زنم!