علی جوادی: اسلام گیت اصغر کریمی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

اسلام گیت اصغر کریمی و یک فراخوان به رهبری حزب کمونیست کارگری: اخیرا اصغر کریمی رئیس هیات اجرایی حزب اکس "کمونیست کارگری" قراری تحت عنوان "برآمد جنبش ضد مذهبی در ایران" به کنگره اخیر این حزب ارائه کرده است که از قرار با اکثریت بالایی هم تصویب شده است. پس از کنگره، نشریه کارگر کمونیست در این رابطه با ایشان گفتگویی داشته و پرسیده است: "ولی میدانیم که بخشی از کارگران و مردم مسلمان یا معتقد به یک مذهب دیگر هستند و از این رژیم هم هیچ دل خوشی ندارند، با این قرار، آیا آنها در فردای سرنگونی این رژیم مجبور میشوند اعتقادات مذهبی خودشان را کنار بگذارند؟

و مرام کمونیستی و یا سوسیالیستی را قبول کنند؟"

قبل از آنکه به پاسخ اصغر کریمی بپردازیم باید به خود سئوال و نحوه فورمولبندی و چگونگی طرح سئوال پرداخت. چرا این سئوال مطرح شده است؟ مگر این قرار در مورد "برآمد جنبش ضد مذهبی در ایران" نبوده است، پس چرا به مساله اعتقادات مذهبی در صفوف کارگران و جامعه پرداخته شده است؟ آیا منطقی نبود که مصاحبه کننده به دلایل و بروزات چنین جنبشی بپردازد و از ارائه دهنده قرار در این زمینه سئوال کند که ایشان چه شواهدی در این زمینه دارد و دامنه عمل این جنبش اجتماعی ضد مذهبی در جامعه چیست؟ اما نه! چنین سئوالی اساسا جایی در این گفتگو ندارد چرا که هدف پرداختن به این جنبش ضد مذهبی و دامنه عمل و قدرت آن نیست. نتیجتا باید پرسید هدف از طرح چنین سئوالی در متن چنین قراری چیست؟ پاسخ را باید در فراخوان اصغر کریمی در این گفتگو یافت.

اصغر کریمی در پاسخ نه تنها به نقد مبانی مندرج در سئوال نمی پردازد، چنین انتظاری از رهبری این حزب کاملا غیر واقعی است، بلکه برعکس با پذیرش کامل مفروضات این سئوال و تقسیم ارتجاعی کارگران و مردم به مسلمان و پیروان مذاهب با یک فراخوان "به همه مسلمانان و پیروان مذاهب دیگر" مطلب خود را به پایان میرساند. درست خوانده اید، "همه مسلمانان" و همه "پیروان مذاهب دیگر"! و از آنها میخواهد که به "این حزب بپیوندند و تقاضای عضویت کنند." (تاکید از من است)

این فراخوان روشنگر اهداف این گفتگو و تلاشی است که در این راستا توسط رهبری حککا دنبال میشود. واقعیت این است که شان نزول این قرار و همچنین توضیحات پیرامون آن تلاشی برای تعمیق مبارزه علیه مذهب، اسلام، و اسلام سیاسی و کلا پروژه مذهب زدایی در جامعه نیست. اگر چنین بود، حداقل فراخوان ارائه دهنده این قرار باید به رو به فعالین و نیروهای این جنبش میبود. از فعالین و رهبران این جنبش خواسته میشد که به اردوی کمونیسم کارگری بپیوندند، چرا که کمونیسم کارگری پرچمدار مبارزه رادیکال و ریشه ای برای ایجاد جامعه ای غیر مذهبی و خواهان کوتاه کردن دست مذهب از تمامی شئونات جامعه است.

اما چنین انتظاری اشتباه است. این گفتگو پیامی به این جنبش ضد مذهبی و فعالین آن ندارد، بلکه کاملا بر عکس، هدف کمرنگ کردن و از دستور خارج کردن مبارزه مستقیم و آشکار و همه جانبه علیه کلیت مذهب، صنعت مذهب و مذهب زدایی در جامعه است. هدف حاشیه ای کردن مواضع رادیکال ضد مذهبی این حزب و تقلیل آن به مواضعی صرفا سکولار است. و این بخشی از چرخش همه جانبه حزب به راست و اتخاذ سیاسی "همه با همی" است که در این کنگره در سرلوحه کار این دوستان قرار گرفته است. در اینجا باید تاکید کنم که جنبش ما به قول منصور حکمت خواستار آن است که جامعه محدودیت های بسیار بیشتری، به نسبت یک مناسبات صرفا سکولار بر مذهب سازمانیافته و "صنایع دینی" اعمال کند.

مساله این است که رهبری این حزب ناچار است با این ترفند خود را از "شر" خصلت "ضد مذهبی و ضد اسلامی" حزب کمونیست کارگری خلاص کنند. (توضیح: پلنوم ٩ حزب کمونیست کارگری در نوامبر ١٩٩٨ قراری به پیشنهاد منصور حکمت تحت عنوان "ضرورت تشدید مبارزه علیه جریانات و حرکات اسلامی" تصویب کرد. در آن قرار آمده است: "حزب کمونیست کارگری حزبی ضد مذهبی و ضد اسلامی است.")

از این رو ناچار شده اند که از زبان اصلی ترین چهره اجرایی این حزب اعلام کنند که حزب "کمونیست کارگری" دیگر پروژه مذهب زدایی و کوتاه کردن دست مذهب از شئونات جامعه را در دستور خود ندارد. با سیاستهای گذشته کمونیسم کارگری و منصور حکمت در این زمینه نیز تسویه حساب کرده است. از این روست که اصغر کریمی در آخر گفتگو پس از دسته بندی ارتجاعی کارگران بر مبنای مذهب با "جسارتی" کم نظیر به "همه مسلمانان و پیروان مذاهب دیگر" و نه فعالین و دست اندر کاران جنبش ضد مذهبی موجود در جامعه فراخوان پیوستن به این حزب را میدهد. جای تعجب نیست، اما عمیقا تلخ و تاسف انگیز است. ا(لبته ایشان پس از این شاهکار سیاسی خود، تلاش کرد با یک فرار به جلو قضیه را لاپوشانی کند. اما توضیحات ایشان غیر قابل قبول و عذر بدتر از گناه است.)

واقعیت این است که خط سیاسی ای که با پرچم "همه با هم" از کنگره بیرون آمده است، منطقا ناچار است که هر چه بیشتر رادیکالیسم را از صفوف خود پاک کند، به عبارت دیگر باید از حزب رادیکالیسم زدایی کند. البته پیش از این نیز پرچم مارکسیسم زدایی را در صفوف خود برافراشته بودند. اکنون نیز از زبان رهبری خود اعلام میکند که نه تنها با "مذهب مردم" کاری ندارند بلکه خواهان پیوستن "همه مسلمانان و پیروان مذاهب دیگر" به این حزب هستند. سیاستی که حزب توده پرچمدار آن است.

به چند نکته دیگر در این چهارچوب باید اشاره کرد:

رهبری این حزب میگوید ما با مذهب اعضاء خود کاری نداریم.(؟!) این سیاست بیش از هر چیز تاکیدی بر این واقعیت است که خط حاکم بر این حزب دیگر تلاشی برای مذهب زدایی در جامعه ندارد. مگر میتوان در صفوف خود کاری به مذهب و باورهای خرافی اعضا نداشت، اما در جامعه به دنبال مذهب زدایی بود؟ مگر میتوان بر این باور بود که دین افیون توده ها است، اما ظاهرا برای اعضا این حزب چنین نقش و خصلتی ندارد؟

جان لنون در آهنگ جاودانه خود، تصور کن، میگوید، دنیایی بدون مذهب را تصور کن. و ادامه میدهد تصورش ساده است اگر تلاش کنی! اما اصغر کریمی از "همه مسلمانان و پیروان مذاهب دیگر" میخواهد که با حفظ باورهای خرافی و ارتجاعی خود به صفوف این حزب بپیوندند! کدام پیشرو و کدام ارتجاعی است؟

بیائید برای یک لحظه هم که شده خام خیالانه تصور کنیم که "همه مسلمانان و پیروان مذاهب دیگر"، با تمامی ویژگی هایی که اصغر کریمی برای آنها بر شمرده است، به این حزب بپیوندند؟ آیا این حزب دیگر بنا به اصول سازمانی خود کماکان "ظرفی برای اتحاد و فعالیت کارگران کمونیست و همه مبارزین راه انقلاب کمونیستی طبقه کارگر است."؟ آیا نباید در فردای چنین روزی شاهد فراکسیون مسلمانان و پیروان همه مذاهب در صفوف این حزب باشیم؟

دوستان گرامی، رهبری کنونی حزب کمونیست کارگری، شما که خود را از شر سازماندهی انقلاب کارگری و تلاش برای استقرار یک حکومت کارگری خلاص کرده اید. شما که پرچم مارکسیسم را در حزبتان به زمین انداخته اید. شما که به جای مبارزه طبقاتی در جامعه سیاست سازش طبقاتی و "همه با هم" را در دست گرفته اید. بیائید جسارت دیگری بخرج دهید و این بار با نام کمونیسم کارگری و تاریخ اولیه این حزب هم تسویه حساب کنید. باور کنید آن تاریخ پاشنه آشیل شماست. تا زمانی که شبح کمونیسم منصور حکمت در آن حزب پرواز میکند، نمیتوانید سیاستهای "همه با هم" و تعریف و تمجید از پروژه رضا پهلوی و فرار از سازماندهی انقلاب کارگری را بدون درد سر به پیش ببرید!