48 منتخب سایت

سوریه از نسل كشی تا توافق با "كردها"، توهمات و واقعیات

تریبون آزاد

بدنبال سقوط بشار اسد و قدرت گیری نیروهای اسلامی به رهبری "هیئت تحریر الشام" سوریه وارد دوره ای جدید از كشمكش، جنگ و خونریزی، اشغال و پاكسازی و... از هر طرف شده است.

آینده سوریه و تلاش نیروهای به قدرت رسیده برای تحكیم موقعیت خود، كشمكش نیروهای دخیل در سوریه برای سهم خود و جایگاه هر كدام از قدرت و همزمان تلاش و دخالت دولتهای منطقه ای و جهانی برای شكل دادن به آینده این كشور و بازتعریف رابطه خود با "دولت" جدید سوریه، مذاكرات و معاملات علنی و مخفی آنها، آینده این كشور و زندگی مردم محروم سوریه را در دل جنگ و خونریزی، انتقام و نسل كشی، ترس و نگرانی و فقر و...،  در پرده ای از ابهام فرو برده است. در این میان دو واقعه در این روزها خبر ساز شده است، یكی كشتار مردم منتسب به "علوی" و دیگری توافق با نیروهای "كرد" سوریه كه به آنها میپردازم.

نسل كشی از مردم منتسب به "علوی"

هیئت تحریر الشام و رهبر آن احمد الشرع، علیرغم ادعاهای خود مبنی بر سهیم كردن همه نیروها و مردم سوریه در قدرت و "نمایندگی" آنها در آینده سوریه، در كنار پرچم ریاكارنه و دروغین تضمین "صلح و امنیت"، هر روز در گوشه ای جنایتی می آفریند. حمله به زنان، دستگیری و تهدید و حمله به فعالین كارگری، ترور و تاراج اموال مردم و باجگیری و اخاذی به بهانه های مختلف و سرانجام  نسل كشی وسیع مردم منتسب به علوی (به بهانه حمایت از بشار اسد)، تنها گوشه ای از "ارمغانی" است كه باند اسلامی تحریرالشام برای مردم سوریه داشته اند. در امتداد این توحش روزهای اخیر مردم سوریه شاهد جنایتی خونبار در مناطق ساحلی غربی سوریه بودند كه در آن بیش از هزار نفر از مردم محروم به فجیعانه ترین شکل كشتار شدند. این كشتار توسط دولت حاكم و بسیاری از رسانه های "بی طرف و شرافتمند" غربی، بدون اشاره به ابعاد و قربانیان آن، مقابله با گروههای مسلح طرفدار اسد نام گذاشته شد. در این ماجرا علاوه بر نیروهای حکومتی، باندهای قومی و مذهبی از زمین و آسمان مردم بیگناه را مورد تعرض قرار دادند، بسیاری از خانواده ها را دسته جمعی قتل عام کردند، منازل آنها را به آتش كشیدند، اموال آنها را تاراج و صحنه های دلخراشی از توحش مشابه صبرا و شتیلا را  در سوریه تكرار کردند. نیروهای دولت موقت و باندهای قومی و مذهبی درگیری میان نیروهای طرفدار اسد و نیروهای امنیتی دولت موقت سوریه را مستمسکی برای حمله وحشیانه به مردم، کشتار و تیرباران زنان و کودکان کردند. طی سه ماه گذشته بیش از صد هزار نفر از مردم سوریه از این کشور فرار کرده اند و طی دو روز بیش از هفت هراز نفر از مردم "علوی" به لبنان فرار کرده اند و اعلام کرده اند سوریه کشوری امن برای ادامه زندگی نیست. جنایتی که بیان ماهیت ضد انسانی نیرویی است كه طی دو دهه گذشته با پرچمهای مختلف روزی بخشی از ارتش آزاد سوریه، "جنگجویان آزادی" غرب علیه اسد بود، و روزی در صف جبهه النصر و داعش، به بهانه مبارزه با رژیم دیکتاتور اسد، به جنایات علیه مردم بیگناه دست زدند و امروز به نام دولت جدید سوریه همان جنایات را علیه مردم بیگناه تکرار میکند. 

خلاء وجود نیرویی مترقی، متمدن و انسان دوست در صحنه جدال بر سر آینده سوریه با پرچم منافع عمومی طبقه كارگر و مردم محروم سوریه، با پرچم رفاه و صلح و امنیت، جامعه ای غیر قومی و غیر مذهبی، عملا  میدان را برای جولان نه تنها نیروهای اسلامی و باند سیاهی كه بعلاوه برای دولتهای مرتجع منطقه باز گذاشت. 

توافق با نیروهای "كرد"

مورد دیگر و همزمان با كشتار جمعی از مردم منتسب به "علوی"، امضای توافق نامه میان احمد الشرع، به عنوان رئیس جمهوری سوریه، و مظلوم عبدی، فرمانده "نیروهای دمكراتیك سوریه"(SDE)، است. این مذاكرات كه مدتها است در جریان است، روز دوشنبه ۱۰ مارس به توافقاتی رسید و به امضای طرفین رسید.

بر اساس این توافقنامه كه رسانه های رسمی سوریه منتشر كرده اند، نیروهای دمكراتیك سوریه در نهادهای دولتی ادغام میشوند، حقوق همه سوری ها در روند سیاسی و نهادهای دولتی تضمین و حقوق شهروندی برای مردم كرد زبان برسمیت شناخته و "جامعه كرد" بخشی از دولت سوریه خواهد بود. نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه  از جمله گذرگاههای مرزی، فرودگاهها و میادین نفتی در دولت سوریه ادغام میشود، آوارگان به محل زندگی خود بر میگردند و نیروهای كرد از دولت در مبارزه با بقایای رژیم اسد و تهدیدهای كه امنیت كشور را به خطر بیندازد، حمایت میكنند و بعلاوه هر نوع فراخوان ״تجزیه طلبانه״ و تلاش برای ایجاد اختلاف در میان مردم مردود و آتش بس هم در سوریه اعلام میشود.

صالح مسلم سخنگوی "حزب اتحاد دمكراتیك سوریه" این توفق را اولا پیشروی "انقلاب روژآوا " و قوی شد آن نام میگذارد و بعلاوه آنرا اجرای پیام اوجلان (انحلال پ ك ك و شعبات آن) مینامد.

در مورد جزئیات این توافقات باید منتظر بود و دید، اما تا همینجا نیروهایی آنرا اقدامی مثبت و نیروهایی آنرا ״تسلیم طلبی״ نام گذاشته اند. این توافقات دو روز است اتفاق افتاده است و قطعا به مباحثاتی دامن میزند. من اینجا بدون وارد شدن به ارزیابی از مضمون آن كه بخشا حاوی ابهاماتی است، به چند نكته اشاره میكنم.

میزان پیشبرد این توافقات و اجرای آن تابعی از توازن قوای میان نیروهای دخیل در سوریه و از جمله احزب ناسیونالیست كرد و "هیئت تحریر الشام" است. "هیئت تحریر الشام" امروز برای تضمین حاكمیت خود به توافقی با نیروهای "دمكراتیك سوریه" كه نیرویی جدی است نیاز دارد و با هر تغییر توازن قوایی از هر دو طرف این موازنه میتواند عوض شود. نیروهای كرد سوریه مناطق نفتی و حاصل خیز سوریه را در دست دارند و دولت مركزی به آن احتیاج دارد. حذف فوری این نیروها از قدرت، حتی اگر سیاست دراز مدت دولت كنونی باشد، به راحتی ممكن نیست و تلاش برای توافق با دادن امتیازاتی به آنها، در این شرایط به نفع دولت مركزی سوریه است. خطر اسرائیل و اشغال مناطقی از سوریه و افزایش آن و تلاش برای جلب حمایت نیروهای مخالف دولت تازه به قدرت رسیده، از جمله نیروهای دمكراتیك سوریه و حتی داعش، خطری برای دولت كنونی سوریه و حامیان منطقه ای آن است. بعلاوه جمهوری اسلامی هم پس از تضعیف موقعیت خود در سوریه پس از اسد، به دنبال متحدین جدیدی است و نیروهای کرد در سوریه سنتا کاندید مناسبی برای این نوع نزدیکی ها با قدرتهای منطقه هستند. این مولفه ها چه "هیئت تحریر الشام" و چه تركیه به عنوان حامی آن را به سیاست توافق و سازش با نیروهای کرد در سوریه سوق داد. 

״نیروهای دمكراتیك سوریه״ مدتها است زیر فشار حملات و بمبارانها و لشكر كشی تركیه اند. تركیه مناطقی از كردستان سوریه را اشغال كرده است. این جریان تا كنون متحد امریكا و متکی به حمایت مالی و نظامی امریکا بودند. ماندگاری آمریكا در سوریه با توجه به سیاستهای دولت ترامپ در خلاص شدن از حاشیه های غیر ضروری و پر هزینه، تضمین شده نیست. نیروهای دمکراتیک سوریه به مختصات اوضاع جدید و موقعیت مخاطره آمیز خود واقف اند. پیام عبدالله اوجلان هم كه خواهان خلع سلاح همه نیروهای متحد خود و پ ك ك است، مجوز مشروعی برای آشتی با دولت مرکزی در سوریه شد. نیروهای کرد در سوریه هیچ زمانی خواهان استقلال نبوده اند و سنتا شركت در دولت مركزی هدف شان بود. از اینرو این توافقات را در توازن كنونی راهی برای دستیابی به این هدف و تضمین آینده خود میدانند.

احزاب ناسیونالیست كرد از جمله در سوریه دنبال سهم خواهی در قدرت مركزی هستند. این نیروها با تاریخی از مقاومت جدی علیه داعش، با دفاع از امنیت منطقه زیر سلطه خود، با تلاش برای تبدیل نشدن این منطقه به میدان جنایت و خونریزی قومی و مذهبی، با دفاع از درجه ای از مدنیت و حق زنان و...، به تصویر و ارزیابی مثبت، آزادیخواهانه و رادیکال و متفاوت از احزاب سنتی ناسیونالیست کرد را از این حزب دامن زد. مقاومت کوبانی به رادیکال، چپگرایی و برابری طلب بودن این جریان ترجمه شد. طبیعی است با چنین تصویر و ارزیابی ای، توافق حزب اتحاد دمكراتیك سوریه با باندی مانند "هیئت تحریر الشام"، خیانت، عدول از "اصول" و تسلیم طلبی ترجمه شود. 

واقعیت این است كه نه كسی خیانت كرده و نه نیرویی تسلیم شده است! این جریان به دنبال اهداف معینی بود و ظاهرا با این توافقات حداقل به بخشی از آن بدست آمده است. 

مشكل شوکه شدن نیروها و شخصیتهای سیاسی از این توافق نه ״چرخش به راست״ یا ״تسلیم طلبی״ نیروهای دمکراتیک سوریه و سازش آن با ارتجاع نیست. چرا که همین نیروها و شخصیتها مشکلی با همکاری این نیرو با امریکا و تضمین حفظ منافع آن در سوریه نداشتند. مشکل موقعیت و رابطه این نیروها، مستقل از چپ یا راست خواندن خود، با ناسیونالیسم کرد بعنوان یک جنبش است. جریاناتی که حمایت از احزاب ناسیونالیست کرد با پرچم اپوزیسیون بودن، آنهم اپوزیسیون رادیکال و انقلابی و سازش ناپذیر، را محمل حمایت از ناسیونالیسم کرد و هویت قومی دادن به زندگی و مبارزه مردم کرده بودند، امروز از به قدرت رسیدن احزاب کردی دلخوراند. از پوزیسیون شدن و سهیم شدن در قدرت، که استراتژی این احزاب است، نگرانند و آنرا ضربه به ناسیونالیسم کرد، بعنوان جنبش حق طلبانه، جنبش ملت تحت ستم برای رفع ستم ملی ارزیابی میکنند. نیروها و كسانی که انقلابیگری خود را با پرچم چپ، به پرچم ناسیونالیسم کرد گره زدند، مقاومت در كوبانی و مقابله با داعش را كنار كمون پاریس گذاشتند و "روژاوا"(كردستان سوریه) را قبله گاه آزادیخواهی خواندند! این كاخ حزب اتحاد دمكراتیك سوریه نیست كه با این توافق فرو ریخته است، برعکس این كاخ چپ ملی و ناسیونالیسم چپ است، كه با تبدیل شدن این حزب به پوزیسیون فرو ریخته است!