وقتی گَری لینهکر روز یکشنبه با بیبیسی خداحافظی کند، مدیران سابقش بیش از هواداران تیم ملی انگلیس در تورنمنتهای بزرگ امیدوار خواهند بود که مشکلاتشان با ستارگان سرسخت به پایان رسیده باشد.
اما همانطور که هواداران انگلیس معمولاً ناامید میشوند، مدیران بیبیسی نیز ناامید خواهند شد. زیرا لینهکر صرفاً پررنگترین چهرهای بود که دو بحران وجودی را برای بیبیسی نمایان کرد: چگونه اعتبار خود را بهعنوان رسانهای بیطرف حفظ کند، و چگونه در عصری سمی و دوقطبی این کار را انجام دهد. در حال حاضر، کمتر مسئلهای برای بیبیسی به اندازهی جنگ اسرائیل و غزه تا این حد دشوار یا بد مدیریت شده است.
لینهکر با انتشار ویدیویی در اینستاگرام که تصویر موشی را در کنار توضیحی دربارهی صهیونیسم نشان میداد، به دوران خود در بیبیسی پایان داد. او سپس با عذرخواهی صادقانهای گفت حتی ندیده بود «ایموجی با مفهومی زننده» در تصویر هست، اما دیگر کار از کار گذشته بود.
خروج او مدتها در راه بود. در سال ۲۰۲۳، لینهکر – که هرگز خبرنگار نبود – در توییتی از سیاست مهاجرتی دولت بریتانیا انتقاد کرد. همین امر باعث شد بیبیسی دستورالعملی برای «استفاده شخصی از شبکههای اجتماعی» توسط روزنامهنگاران و مجریان برنامههای مهم تدوین کند. لینهکر به سنگ محک مفهوم بیطرفی در این نهاد تبدیل شد.
این دستورالعمل قرار بود خطکشی روشنی باشد، در عین حال درک میکرد برای ستارگان رسانهای، ساختن برند شخصی در فضای مجازی در دورانی که مصرفکنندگان رسانهای روزبهروز بیشتر از پلتفرمهای سنتی فاصله میگیرند، بسیار حیاتی است.
البته هیچ تردیدی نیست یهودیستیزی یا هر نوع نژادپرستی باید محکوم شود، اما لینهکر و حامیانش معتقدند خشم از مرگ کودکان فلسطینی به معنای جانبداری نیست. او در مصاحبهای گفته بود «صرفنظر از سخنان هر دو طرف، وقتی میبینم بیگناهان اینگونه کشته میشوند، حالم بد میشود». با این حال، برخی از منتقدان یهودی او همچنان معتقدند با انتقاد نکردن از حماس یا اشاره نکردن به حملات ۷ اکتبر، به آنها «طعنه زده» است.
این موضوع برای همه رسانهها دشوار است، اما برای بیبیسی که همواره با چالش بیطرفی روبهرو بوده، دوچندان مشکلساز شده است. یکی از بزرگترین مسائلی که اعتماد به بیبیسی – هم درونسازمانی و هم بیرونی – را تضعیف کرده، نحوه پوشش بحران غزه است. و بیبیسی بهوضوح در مواجهه با آن مشکل دارد.
شاید بهترین مثال، تصمیم بیبیسی برای تعویق نامحدود پخش مستندی درباره غزه به نام «غزه: چگونه در منطقه جنگی زنده بمانیم» باشد. مستند پس از آن از پلتفرم iPlayer حذف شد که مشخص شد راوی ۱۳ ساله آن، فرزند یکی از اعضای دولت حماس بوده است. رئیس هیئتمدیره بیبیسی، سمیر شاه – که روزگاری خبرنگار معتبر بود – گفت اینگونه اشتباهات «خنجری در قلب ادعاهای بیبیسی دربارهی بیطرفی و قابل اعتماد بودن» هستند.
او خواستار واکنش سریع شد، اما تا اینجا فقط پیتر جانستون، مدیر شکایات تحریریهی بیبیسی، برای بررسی ماجرا منصوب شده است. گزارش نهایی ممکن است هفتههای دیگر آماده شود.
در همین حال، مستند تحقیقی «پزشکان زیر آتش» که به حملات علیه ۳۶ بیمارستان غزه و کشته شدن بیش از ۱۰۰ پزشک میپردازد، کنار گذاشته شده است. کمپانی تهیهکنندهی فیلم، Basement Films، گفته است این اثر صدای پزشکانی را به گوش میرساند که از منطقهای جنگی – که رسانههای جهانی از آن منع شدهاند – گزارش میدهند. دقیقاً همان چیزی که روزنامهنگاری خدمات عمومی باید باشد.
این کمپانی اخیراً برخی از مصاحبهها را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و از بیبیسی خواسته است حقوق پخش فیلم را آزاد کند تا آن را جای دیگری نمایش دهد. اما بیبیسی در بیانیهای اعلام کرد که «تا پایان بررسی مستند قبلی، تصمیمی نخواهد گرفت.»
به نظر میرسد بیبیسی از انتشار مستند دیگری که ممکن است طرفدار فلسطینیها تلقی شود، بیم دارد. مستند زندگی و مرگ در غزه از شبکهی BBC2 در اکتبر ۲۰۲۴ پخش شد، اما مستندهای جدیدتری مانند اثر تحسینشدهی لوئیس ترو دربارهی جنبش شهرکنشینان در کرانه باختری، از زیر نظر بخش خبر خارج بودند و بهگفتهی یکی از منابع داخلی بیبیسی، «به لطف حمایت چهرههایی درون سازمان که دیگر نگران دستورهای بالا دستی نبودند» منتشر شدند.
این انتقادات نشان میدهد که بیبیسی نهتنها با فشارهای بیرونی روبهرو است، بلکه با فشارهای درونی نیز دستوپنجه نرم میکند. برخی گفتهاند که احساس ضعف مدیریتی در آخرین نظرسنجی کارکنان منعکس شده است. یک نفر گفت: «اگر اوضاع همینطور بماند، بیبیسی دیگر هیچ مستند طرفدار فلسطین یا غزه را پخش نخواهد کرد.»
در چنین فضای ملتهبی، استفاده جرمی بون (خبرنگار باسابقه) از واژهی «نسلکشی» – حتی در نقل قول از نهادهای فلسطینی – حرکتی شجاعانه تلقی شد.
بدیهی است که همهی اینها آسان نیست. بیبیسی بهترین خبرنگاران خاورمیانه را در اختیار دارد و هیچکس فکر نمیکند که پوشش یک منطقه جنگی بدون حضور رسانههای جهانی آسان باشد.
تصمیمهای سخت تحریریه همیشه به شهامت و دقت نیاز دارد. بیبیسی اشتباهی کرد که پیشینه راوی مستند را بررسی نکرد. لینهکر هم با پست کردن چیزی که بهخوبی ندیده بود، اشتباه کرد. اما اگر پیامدهای این اشتباهات بیش از حد بزرگ شود و بر کار خبرنگاران و مجریان بیبیسی تأثیر بگذارد، خسارت واقعی بسیار فراتر خواهد رفت – نه فقط برای بیبیسی، بلکه برای همهی ما.
جین مارتینسن – ستوننویس گاردین – برگردان به فارسی برای اخبار روز: کمال فرهمند