پیشاپیش این روز را به همه زنان و مردان آزاده در جای جای جهان شادباش میگویم. اگر هنوز تناسب قوای مبارزاتی در سراسر جهان آنچنان قدرتمند نیست، که دنیا طبقاتی کنونی را از بیخ و بن بر افکند، و زنان یک بار برای همیشه در جایگاه و منزلت والای انسانی خود قرار گیرند، اما راهی نداریم جز مبارزه بیوقفه برای پیشبرد و تحقق آن. با وقوع خیزشها و اعتصابات و اعتراضات پیاپی ایندوره در ایران، شانس اینکه تناسب قوا در جدال طبقاتی و سیاسی بنفع افق و آلترناتیو کارگری و کمونیزم تغییر کند، زیاد است.

«آیا مارکس درست می‌گفت؟» این پرسش را هفته نامه بزرگ آلمانی اشپیگل در آغاز سال مطرح می کند، با تصویر نوینی از منتقد سرمایه و بنیانگذار کمونیسم مدرن در صفحه اول. سرمایه داری نه تنها قربانیانی تولید می کند که در شکوه و شکایات خود محبوسند، بلکه قبرکنان و جانشینان خود را نیز به عنوان بازیگران سازنده آینده به میدان می آورد. تازگی سوال طرح شده توسط اشپیگل این است که بیش از آنکه تحلیل گر سرمایه داری و بحران های آن را مورد خطاب قرار دهد، به متفکر و کنشگر خروج از سرمایه داری که آنرا کمونیسم می نامد، می پردازد. زیرا به گفته این روزنامه، اعلام اینکه سرمایه داری دیگر کارآمد نیست و بنابراین باید به دنبال نوشتن صفحه جدیدی در تاریخ بشر با هدف غلبه بر آن باشیم، امری پیش پا افتاده است.

به مرور و با گذشت بیش از پنج ماه از عمر خود، جنبش اعتراضی-انقلابی مردم ایران به عرصه های تازه ای پا می گذارد. گذر زمان آن را در مقابل چالش هایی سنگین و سرنوشت ساز قرار داده و بی پایان نبودن مهلت و فرصت را به آن یادآور می شود. جدیت خطرهایی مانند حمله ی نظامی، جنگ، یا فروپاشی اقتصادی و آغاز آشوب های بزرگ اجتماعی غیر قابل مهار، و جنگ آب و نان، برخی از تهدیدهایی هستند که بالای سر جنبش کنونی و به طور دقیق تر، بر فراز جامعه ی ایرانی می چرخند.

از اوایل آذرماه 1401 مواردی از "مسمومیت سریالی" به گازهای سمی در بخشی از مدارس دخترانه قم شایع گشت. نتایج تحقیقات پزشکان متخصص هفته ها به درازا کشید تا حقایق را نصف و نیمه بیان کنند. بدلیل اینکه رژیم به آسانی در نظام پزشکی ایران هم سرک میکشد، متخصصین مستقل تنها اعلام نموده اند این رویداد را پدیده ای نادر و تماما مشکوک تشخیص داده اند! رژیم که خود طراح این سناریوی کثیف بوده است، تلاش کرد جهت به انحراف کشاندن افکار عمومی و رد گم کردن، این جنایت را با عاملهای جانبی توضیح دهد و توجیه کند.

 رضا پهلوی روز سه‌شنبه 9 اسفند - 28 فوریه، در جمع برخی از نمایندگان پارلمان بلژیک گفت: «هیچ‌کس نمی‌خواهد این گذار طولانی شود و هرچه زودتر به عادی‌سازی برسیم و تحریم‌ها برداشته شوند، ما سریع‌تر می‌توانیم سرمایه‌گذاران خارجی را جذب کنیم و وارد مسیر بازسازی کشورمان و تقویت صنایع شویم.»  در این جلسه، رضا پهلوی هم‌چنین با اشاره به منشوری که قرار است برای همبستگی میان مخالفان جمهوری اسلامی تدوین شود، گفت کسانی که در تهیه این منشور مشارکت دارند، در داخل ایران‌اند و فعالیت‌های خود را مرتبط با فعالان داخل ایران دانست.

۱-برکسی پوشیده نیست که جنبش دادخواهی یکی ازجنبش های اصیل، مهم و دیرپا در ایران بوده و پیوندوثیقی با سایرجنبش‌ها و خیزش های سال‌های اخیر به‌ویژه جنبش زن زندگی آزادی داشته‌ و شایسته نیست که پیشینه و هویت تاریخی و پر افتخار آن چه به تصریح و چه به‌تلویح با نگاه به‌بالا و معطوف به قدرت و شخصیت ها، وجه المصالحه بده و بستان‌های سیاسی روز قرارگیرد. از سوی دیگر شاهدیم افرادی چون حامداسماعیلیون و عبداله مهتدی و شیرین عبادی و... توسط سلطنت طلبان به مثابه اسب تروا برای کسب مشروعیت و نفوذ در جریان‌ها و طیف های دیگر موردبهره برداری قرارگرفته‌اند.

خیزش جنبش انقلابی" زن،زندگی،آزادی"درحال تکامل حرکت خود میباشد، وبه زودی تبدیل به یک جنبش سراسری صنفی و معیشتی نان، کار، و سرنگونی تبدیل خواهند شد، با بالا رفتن ارزش دلار و بی ارزش شدن پول ملی ، توام با گرانی، فقر، بیکاری، ورشکستگی،کمبود مواد غذائی، عدم پرداخت پول برق،آب،کرایه خانه،بنزین و کم کم میرسد به نداشتن توانائی مردم برای خرید نان و آب ، تمام پولیکه یک کارگر یا معلم یا کارمند ماهانه دریافت میکنند کفاف مخارج حد اکثرپانزده روز درماه است. 

چندی پیش صدای آمریکا در برنامه تلویزیونی افق، گفتگوئی با پرویز ثابتی، مدیر اداره امنیت داخلی در ساواک تحت عنوان "عوامل فروپاشی حکومت پهلوی و نقش ساواک در آن" ترتیب داده بود. در جریان این گفتگو، ثابتی در باره کتاب خاطرات اش که در جریان مصاحبه با فردی به نام قانعی فرد تهیه شده و در دست انتشار است سخن گفت. در این برنامه، پرویز ثابتی با وقاحتی کامل و سفسطه ای ناشیانه، به انکار شکنجه در ساواک پرداخته و مدعی شد که نه تنها با شکنجه مخالف است بلکه از وجود شکنجه به دست بازجویان ساواک در زمان رژیم سابق هم بی اطلاع بوده است!

باید به این شیوه غیرانسانی، غیرمدنی و حتک حرمت انسانها پایان داده شود! در یک هفته اخیر بعد از انتشار اطلاعیه " منشور مطالباتی حداقل تشکلهای مستقل صنفی و مدنی" شاهد پرتاب اتهام امنیتی از طرف افرادی به "کانال مستقل کارگران هفت تپه" بوده ایم. این اتهام به راحتی و با سهولت و بدون هیچ گونه قید و بندی در میانه مباحث سیاسی در فضای مجازی، به طرف جمع " کانال مستقل کارگران هفت تپه" پرت میشود. برخی از این عناصر عنوان چپ و کمونیست را با خود یدک میکشند.

( با تشکر از ایرج فرزاد)،  صابر: ما طى چند برنامه ضمن گفتگو با منصور حکمت به جوانب مختلف «يک دنياى بهتر» برنامه حزب کمونيست کارگرى ايران ميپردازيم. منصور حکمت دبير کميته مرکزى حزب و نويسنده اين برنامه «يک دنياى بهتر» هستند. آقاى حکمت با تشکر بسيار از اينکه به ما وقت داديد. قبل از اينکه سؤالاتم را طرح کنم به اطلاع شنوندگان برسانم که ميتوانند متن برنامه حزب کمونيست کارگرى «يک دنياى بهتر» را از سايتهاى مختلف حزب، شايد سايت «هفتگى» از بقيه سايتها راحتتر باشد، دريافت کنند و در ضمن خوشحال ميشويم که شما هم سؤالات خودتان را از طريق پيغامگير راديو يا ارسال پست الکترونيکى و يا فاکس در اختيار ما بگذاريد.

از ارائه این منشور تا آنجايی که به طرح بخشی از خواست های ستم دیدگان می پردازد بخشی از همان مطالباتی که طی سال ها و در همین خیزش جاری ، پیشروان، مبارزان ، کارگران و مردم ستمدیده در زندان ها ، میادین و خیابانها، در سراسر این سرزمین رنج دیده فریاد زده اند، استقبال کرد و همچنین از آنجايی که طرح مواضع سیاسی از داخل کشور آمده است را مثبت دانست. همزمان نمی توان بخشی از امضاء کنندگان اولیه این منشور را که در عرصه مبارزاتی یا هویت مشخصی ندارند و یا اگر دارند در جهت حفظ نظم موجود بوده اند را در کنار تعدادی دیگر و مشخصا تشکل شناخته شده و معتبری چون شورای صنفی معلمان … و همراه نبودن یک سری تشکلات شناخته شده کارگری و دانشجويی و.. مبارز و خوشنام، را نشانه مثبتی دانست. متاسفانه،سرکوب و مسايل امنیتی و غیره را هم نمی توان توجیه گر ساز و کار، نحوه تدوین این منشور دانست.

انقلاب «زن، زندگی، آزادی» از یک سو و وحشی‌گری‌های جمهوری اسلامی در سرکوب این انقلاب، هم‌چنان ادامه دارد. اکنون مردم محروم و ستم‌دیده بلوچستان نقش بزرگی را در روشن نگه داشتن تنور انقلاب «زن، زندگی، آزادی» به‌عهده گرفته‌اند و به‌همین دلیل، با خشم بی‌سابقه جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند. در چنین وضعیتی، ضرورت دارد که یکی از شعارهای سراسری انقلابیون، حمایت مداوم از مردم سیستان و بلوچستان و مطالبات و خواسته‌های بر حق و عادلانه آن‌ها اختصاص داده شود.

لخ والسا و "جنبش همبستگی لهستان" را همه به یاد داریم که چگونه در اواخر دهه نود میلادی با قرار گرفتن والسا بر سکوی رهبری اعتصاب کارگران کشتی سازی گدانسک علیه گرانی مواد غذایی، قادر شد لهستان دیروز را به لهستان امروز تبدیل کند! موانع سپردن همه چیز به اقتصاد بازار آزاد، و از جمله سپردن سرنوشت همان بهای مواد غذایی را به مکانیزم های هار بازار، را از پیش پا بردارد و "لهستان" را به دمکراسی برساند!

توضیح ضروری: دو هفته قبل در مطلبی نوشتم، ضروریست جامعه را نسبت به مخاطرات مطرح کردن شعار "تمامیت ارضی" و علم کردن "خطر تجزیه طلبی" از جانب ناسیونالیسم ایرانی و "فدرالیسم" ناسیونالیستهای محلی و کرد آگاه و آماده کرد. نقطه عزیمت هر دو ترند ناسیونالیستی که مداومأ در فکر بند و بست و معامله باهمند، مقابله کردن با شرایط انقلابی فضای سیاسی ایران است. اینها میخواهند در تقابل با فضای انقلابی جاری، فضای سیاسی را ناسیونالیزه و آلوده کنند.

بەراستی بابەتێکی سەرنج ڕاکێشە کاتێ لە میدیاکانەوە باس لە هەڵوەشاندنەوەی حکومەتی هەرێم و گەڕانەوە بۆ بەغداد دەکرێت، هەر بۆیە لەسەر ئەو هەواڵەی بڵاوکرایەوە دەستبەجێ حکومەتی هەرێم و حکومەتی ناوەند، بە زویی هاتنە دەنگ و هەواڵەکەیان بە درۆخستەوە. گەر هەر میدیایەک ئەم بابەتی هەڵوەشاندەوەی حکومەتی هەرێم و گەڕانەوە بۆ بەغداد بەناوی ڕاپرسی خەڵکی کوردستانەوە وروژاندبێت، ئەم هەواڵەش بەفەرمی بەدرۆخرابێتەوە، بەڵام دروستی یا نادروستی ئەم هەواڵە هیچ لەو ڕاستیە ناگۆڕێ کە بابەتێکی لەم چەشنە زەمینەو دەنگۆی تایبەت بەخۆی هەیە. لەهەمانکاتدا ئەتوانین ئەوە دەست نیشان کەین کە لە دوو ئاستدا بەجۆری جیاواز ئەم بابەتە قسەی لەسەر دەکرێت.