در هفتهای که جهان بهطور پراکنده هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم را گرامی داشت، نشانههایی از یک حرکت شتابزده بهسوی جنگ جهانی سوم بیش از پیش به چشم میآید.
فروپاشی نظم صلحآمیز تحت رهبری آمریکا، درهمتنیدگی درگیریهای منطقهای، بازگشت خشونت عریان دولتی، و ناتوانی نهادهای بینالمللی در واکنش مؤثر، همگی گویای افول نظم مبتنی بر قواعد سال ۱۹۴۵ هستند. از کشمیر تا خانیونس، از الحدیده تا بندر سودان و کورسک، صدای انفجار جای گفتوگو را گرفته و قواعد پیشین دیگر کارآمد نیستند.
فیونا هیل، مشاور راهبردی دولت بریتانیا، بر این باور است که جنگ جهانی سوم از مدتها پیش آغاز شده؛ تنها باید آن را بپذیریم.
گرچه مفهوم جهانی غیرقابلکنترل چیز تازهای نیست و پیشتر نیز در سخنرانیهای مشهوری در دهههای گذشته مطرح شده بود، اما هیچگاه مانند امروز، نشانههای عقبنشینی از نظم جهانی اینچنین آشکار نبوده است.
دیوید میلیبند، وزیر خارجه پیشین بریتانیا، در سخنرانیای در مؤسسه چتمهاوس گفت: «همه از تغییر سخن میگویند، اما اکنون در نقطهای ایستادهایم که یادآور پایان جنگ سرد است. دولت ترامپ هم نشانه این تغییر است و هم علت آن.»
او افزود: «ما میدانیم از چه وضعیتی فاصله گرفتهایم — دنیایی با محوریت آمریکا — اما هنوز روشن نیست که به کدام سمت میرویم. جهان چندقطبی هم آنقدرها که گفته میشود باثبات نیست.»
تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، نیز در کالیفرنیا تأکید کرد: «مردم جهان از وضعیت عادی خود بیرون رانده شدهاند. کشورها در حال بازنگری جایگاه و روابط بینالمللی خود هستند. این یک شوک عمیق ژئوپلیتیکی است.»
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، هم رویکرد دونالد ترامپ در بیاعتنایی به متحدان را «تخریبگرانه» خواند و گفت که دیپلماتها در سراسر جهان سردرگماند. بهگفته او، اعتمادی که آمریکا طی ۸۰ سال ساخته، در عرض ۱۰۰ روز ممکن است نابود شود.
فروپاشی قاعدهمندی در عمل
در غزه، محاصره انسانی برخلاف دستورات الزامآور دیوان بینالمللی دادگستری، وارد سومین ماه شده است. اسرائیل در ماه گذشته به یمن، لبنان، سوریه و غزه حمله کرده و خواهان مجوز حمله به ایران از سوی آمریکاست.
در این میان، وزیر دارایی افراطی اسرائیل، بتسلئیل اسموتریچ، از طرحی برای نابودی کامل غزه و اِعمال حاکمیت کامل بر کرانه باختری طی دوران دولت کنونی خبر داده است. ترامپ که خود طراح خروج فلسطینیها از غزه بوده، اکنون سکوت اختیار کرده است.
در غیاب واکنش آمریکا، اروپا صدای مخالفت بلند کرده است. وزیر خارجه بلژیک، محاصره غزه را «مایه شرم جهانی» و رئیسجمهور فرانسه آن را نمونهای از نقض حاکمیت همانند تجاوز روسیه به اوکراین دانسته است.
در بندر سودان و الحدیده نیز زیرساختهای حیاتی با حملات پهپادی و هوایی ویران شدهاند. در کشمیر، تنش میان دو قدرت هستهای تشدید شده اما آمریکا نه سفیری در منطقه دارد و نه نقشی فعال ایفا میکند.
درگیریها، پراکنده ولی ساختاری
در حالی که درگیریهای خاورمیانه و آسیای جنوبی ظاهراً بیربطاند، اوکراین صحنهای است که همه عناصر یک جنگ جهانی در آن حضور دارند. بهگفته فیونا هیل، اکنون با درگیریهایی «تغییرساز» و چندوجهی مواجهیم. چین، کره شمالی و ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از روسیه حمایت میکنند، و کشورهایی مانند هند با خرید نفت و تسلیحات، نقش غیرمستقیم ایفا میکنند.
روسیه این جنگ را نبردی علیه سلطه آمریکا معرفی کرده است. ترامپ نیز از دهه ۸۰ میلادی رؤیای توافقی مشابه یالتا با پوتین و شی جینپینگ در سر دارد، با اروپایی در حاشیه و اوکراینی تجزیهشده.
با این حال، تلاش برای چنین «خیانت شرافتمندی» با مقاومت اوکراین، پیشنهاد آتشبس، قراردادهای معدنی و تأکید بر نقش نظامیاش، دشوارتر از انتظار ترامپ بوده است.
عکسی از دیدار زلنسکی و ترامپ در واتیکان، شاید نشانهای از نزدیکی بود، اما تغییری در واشنگتن در حال شکلگیری است. حتی معاون رئیسجمهور آمریکا، جیدی ونس، که پیشتر مخالف زلنسکی بود، اکنون میگوید روسیه زیادهخواه است.
آینده اروپا پس از قرن آمریکا
در اروپا، روشن شده که باید مستقل از آمریکا عمل کرد. برنامهریزی برای تشکیل نیروی دفاعی مشترک اروپایی آغاز شده و فرانسه، بریتانیا، لهستان و آلمان پیشگام این حرکت هستند.
رئیسجمهور آلمان، فرانک-والتر اشتاینمایر، در سخنرانی روز پیروزی گفت: «با تجاوز روسیه و پشتکردن آمریکا به ارزشهایش، قرن بیستم به پایان رسیده. اروپا اکنون باید خودش تعیین کند که آینده چگونه خواهد بود.»
برگردان برای اخبار روز: فرهاد صفارری