هشتاد وششمین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران: روزشنبه 19 آذرماه همزمان باهشتاد وششمین روز اعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران شاهد ادامه اعتراضات بقرار زیر ادامه بودیم: - تجمع اعتراضی جمعی از کسبه بازار نجف آباد نسبت به پلمب مغازه هایشان بدنبال شرکت دراعتصاب سراسری مقابل فرمانداری- تجمع،راهپیمایی و جنگ و گریز خیابانی در شهرهای:
- اهواز
- تبریز
- تهران(ستار خان،نازی آباد،هفت حوض نارمک، خیابان شریعتی)
- رشت
گوهردشت کرج
- اعتصاب وتحریم کلاس،تجمع،راهپیمایی و حضور بدون تفکیک جنسیتی در سلف،دیوار نویسی ،اجرای آهنگ دسته جمعی وسرود وآواز خوانی و انتشار بیانیه های اعتراضی دانشجویان:
- دانشگاه فنی و حرفهای دختران سنندج
(یورش نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری به دانشجویان تجمع کننده این دانشگاه)
- دانشگاه بهشتی
- دانشکده زیست دانشگاه بهشتی
- دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
- دانشکده هنر های زیبا دانشگاه تهران
- دانشگاه خواجهنصیر
- دانشکده ادبیات دانشگاه علامه
- دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه
- دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه
و
- دانشگاه علم و فرهنگ
- نامه جمعی از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به برخورد ناشایست با اعتراض مسالمت آمیز دانشجویان معترض در "روز دانشجو" و ادامه دخالت نیروهای لباس شخصی و امنیتی و متشنج کردن فضای دانشگاه
- دانش آموزان در مدرسه وخیابان:
- سرودخوانی دختران مدرسه ای در تهران
و
- هشدار انجمن صنفی معلمان سنندج - کلاترزان نسبت به ماجراجوییهای مسولان آموزش و پرورش کردستان و ادامه فشار بر معلمان
- کانون نویسندگان ایران:اعدام بس! قتل و کشتار و سرکوب بس!
همچنین
- ادامه اعتراضات کارگران کارخانه داروگر تهران نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه ،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما وبی خیالی مسئولان کشور بابرپایی تجمع مقابل وزارت کار
راهپیمایی سکوت دانشجویان دانشگاه بهشتی
این راهپیمایی، از میدان اصلی دانشگاه آغاز شد و به مرور به جمعیت دانشجویان افزوده میشود. نیروهای حراست و لباسشخصی در پشت سر معترضین حضور دارند. دانشجویان در مقابل دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی "سرود زن" را همخوانی کردند و به سمت کتابخانه مرکزی به راه افتادند.
تجمع دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه
دانشجویان این دانشکده امروز به مناسبت گرامیداشت روز دانشجو و حمایت از دانشجویان دربند و در اعتراض به قتل عمد صورت گرفته طی اعدام جان یک جوان، علیرغم جو امنیتی در دانشکده، تجمعی را ترتیب دادند؛ دانشجویان ضمن اجرای پرفورمنس، سرود "سوگند به خون همرهانم" را همخوانی کرده و در ادامه ضمن متنخوانی و شعرخوانی، بیانیهای علیه وضع موجود قرائت کردند.
از جمله شعارها:
- عامل خون آذرند/ تاج و عمامه بر سرند
- دیو تویی/ رذل تویی/ مفسد فی الارض تویی
-جلادان، پاسداران/ مقدمتان خونباران
- مرگ بر سه فاسد/شاه و شیخ و مجاهد
- این آخرین پیامه/ اعدام کنید قیامه
- نه رفراندوم ، نه اصلاح/ انقلاب ، انقلاب
- چه باحجاب ، چه بیحجاب/ پیش به سوی انقلاب
- پیش به سوی زندگی/ زنانگی ، تنانگی
- نافرمانی، کنشگری/ پیکار تا برابری
- نه سلطنت ، نه رهبری/ دموکراسی، برابری
- نان،کار،آزادی/ حجاب اختیاری
- هیز تویی/ هرزه تویی/ زنِ آزاده منم
- مرگ بر دیکتاتور
- دانشگاهها پادگان/دانشجوها تو زندان
۱۹ آذر ۱۴۰۱
متن بیانیه قرائت شده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی:
ما هنوز زندهایم.
از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ که برای خوشخدمتی به اربابانتان، طاق نصرتی از خون را برای اعلیحضرت آراستید؛ تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱ که دانشجویان را ربودید و ممنوعالورود کردید تا دلقکِ جمهور با خیال آسوده خاطره تعریف کند و دانشجویان استیجاریاش برایش کف و سوت بزنند؛ سودای مرگ ما را داشتید. این آرزو را به گور خواهید برد: "ما هنوز زندهایم."
ما هنوز زندهایم، پس از هفتاد سال همچنان جوان و آماده و جان بر کف. نه از تهدیدها و ارعابهایتان میهراسیم و نه دیگر زندگیِ ذلیلانه زیر عبای مرگآلود شما را بر میتابیم. جنبش دانشجویی به مدد پشتوانه مردم آن تاج به سرِ تکیهداده به تاریخ خونین ۲۵۰۰ ساله را به زیر کشید، آگاه باشید که شما مصادرهکنندگان نامِ آن سه دانشجوی شهید نیز از آتش خشم ما در امان نخواهید بود. روز دانشجو تبریکی ندارد. تبریک را در این روز تاریخی کسانی به یکدیگر گفتند که در جنایت و سرکوب شریک بودند.
دو ماه در کوچه و خیابانهای این سرزمین جنایت جنگی مرتکب شدید، چند صد نفر را به قتل رساندید، از کودک معصومی که هدف تیر مزدورانتان قرار گرفت تا جوان بیگناهی که با اتهامات واهی، طناب دار را به دور گردن او نهادید و هزاران تن دیگر را، از مادران داغدار تا فعالین سیاسی، مدنی و دانشجویی به زندان کشاندید به این خیال که خواهید توانست سرو ایستادگی و مقاومت ملت را تبر زنید، حال آنکه این سرو ایستادگی همچنان پا برجاست.
بیش از یک ماه است که سه دانشجوی این دانشکده، #میلاد_عبدی، #حسین_برزو و #جمشید_مظفری با پروندهسازی حراست و نیروهای امنیتی ربوده شدهاند. طبق اخبار واصله، دوستان و همدانشکدهایهای عزیزمان در مزان بدترین اتهامات قرار گرفته، در وضعیت بغرنجی به سر میبرند و وعدههای دروغین مسئولان دانشگاه مبنی بر آزادی آنان راه به جایی نبرده است. پیشتر نیز #محمد_خانی دیگر دانشجوی دانشکده ما بازداشت شده، در واقعهی زندان اوین مجروح گشته و همچنان در وضعیت جسمی نامناسبی قرار دارد.
ما دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی علامه خواستار آزادی بی قید و شرط تمام دانشجویان زندانی دانشگاههای سراسر ایران هستیم و اجازه نخواهیم داد بر نام پرافتخار دوستانِ در بندمان مهر فراموشی و بیتوجهی زده شود.
مسئلهی دیگر زمزمههایی است که این روزها در رابطه با جذب اساتید جدید در گروههای آموزشی دانشکده به گوش میرسد. نامهایی که رزومهای جز تولید شبهعلم و خدمت به دستگاههای ایدئولوژیک و امنیتیِ حاکم ندارند. به مسئولینی که دانشگاه را ملک طلق خویش میدانند خواهیم گفت: "تمدنزایی و تولید علمی که شما از آن سخن میگویید چیزی جز توحشزایی نیست؛ دانشگاه متعلق به دانشجویان است و ما در سرنوشت علمی خویش دخیلیم و در جذب و حذف اساتید به شیوههای گوناگون مداخله خواهیم کرد."
خطاب به ملت شریف ایران
شما در این دو ماه آزاد زیستن را دگرباره معنا کردید. جنبش دانشجویی همراه و همقدم با شما ایستاده است و به بانگ بلند اعلام میکند نخواهیم گذاشت خواست دموکراسیخواهی و برابریطلبی شما مردم ایران به دست مرتجعین داخلی و خارجی مصادره شود. ارتجاع همواره به اشکال گوناگون خود را در جنبشهای مترقی این تاریخ، بازتولید کرده است. از اصلاحطلبانی که اکنون دوباره به صحنه آمدهاند تا جمهوری اسلامی استخوانپارهای از نعش قدرت را به دامانشان بیاندازد و چنان ناشنوا شدهاند که انگار سالیان پیش صدای دانشجویان و کارگرانی که یکصدا فریاد میزدند "ماجرای اصلاحطلب و اصولگرا تمام شده است" را نشنیدهاند تا نوع دیگری از ارتجاع که میخواهد خروج مردم ایران از انقیاد را ذیل سلطه و انقیادی دیگر در آورد. اینان راهحل را یا در سلطنتی سیاه و خونین و منقرض شده میبینند و یا دست به دامان قدرتهایی میشوند که کمتر از مستبدین داخلی در این سالها بر مردم فرودست جهان ستم نکردهاند. خطاب به تمام مصادرهکنندگان و مرتجعین: "شما آزادید که سخن بگویید امّا بدانید سخنهایتان دیگر خریداری در میان آحاد مردم و دانشجویان ندارد و ملت آگاه ایران، پیروزمندانه با گذر از مزار نحستان، آیندهی خویش را خواهد ساخت."
پیروزی یک بار و برای همیشه متعلق به ملت ایران است.
۱۹ آذر ۱۴۰۱
«برای دانیال و محمد»
در بازی ظهر امروز والیبال دانشکدههای مهندسی برق و مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف، تماشاگران حاضر در سالن جباری، شعارهایی را برای آزادی محمد مصطفایی و دانیال آیتی، دو دانشجوی بازداشتی دانشگاه سر دادند.
یکی از بازیکنان تیم برق هم پشت پیراهنش عبارت «برای دانیال» را نوشته بود.
هشدار انجمن صنفی معلمان سنندج - کلاترزان نسبت به ماجراجوییهای مسولان آموزش و پرورش کردستان و ادامه فشار بر معلمان
سالهاست که معلمان در کنار فعالیتهای علمی و آموزشی، بنا به رسالت معلمی و شهروندی خویش با استفاده از ظرفیتهای قانونی به مطالبه حقوق خود و دانشآموزان پرداخته و در این راه متحمل هزینهها و بیمهریهای فراوان شدهاند. در این میان آنچه بیش از همه مایه بهت و حیرت شده، جابجا شدن گناهکار و بیگناه است. در همه این سالها معلمان خواستهای جز اجرای قانون نداشتهاند اما همانهایی که خود ناقض قانون و حقوق مشروع معلمان و دانشآموزان بودهاند به جای پاسخگویی، در مقام قاضی و مجری اقدام به محکومیت و مجازات معلمان مطالبهگر نمودهاند. در دو دهه گذشته هزاران معلم شجاع و حقطلب به جرم دفاع از حق و عدالت، توبیخ، کسر حقوق، تنزل رتبه، لغو ابلاغ، بازنشسته اجباری، تبعید، بازداشت و زندانی شده و میشوند.
در سال تحصیلی جاری هم با شروع نارضایتیهای مردمی و به تبع آن ملتهب شدن فضای مدارس، جامعه معلمان در اعتراض به ناامنی مدرسەها و ورود نظامیان و لباسشخصیها به مکانهای آموزشی دست به تحصن زدند. اما مسولان آموزش و پرورش به جای کمک به معلمان در تامین امنیت مدارس و جان دانشآموزان، شروع به تهدید و تنبیه متحصنین نموده و حدود ۳۵۰ نفر را کسرحقوق کردند. در ادامه هم شروع به پروندهسازی و معرفی برخی از آنان به هیئت تخلفات اداری نمودند. عجب آنکه در جریان پیگیریهای همکاران، هیچکس مسئولیت این کارها را نمیپذیرد و عمدتا یا مافوقان خود را متهم میکنند یا مسئولیت آن را متوجه نهادهای خارج از مجموعه آ.پ میکنند. البته در تحکم و دخالتهای غیرقانونی برخی نهادها در آ.پ هیچ شکی نیست. اتفاقا ریشه بخش عظیمی از ناکارآمدی نظام آموزش کشور و بحرانهای اجتماعی متعاقب آن، به همین دخالتهای بیمورد و عدم استقلال آموزش و پرورش برمیگردد. اما این به معنای سلب مسئولیت از مجموعه مدیریتی آ.پ نیست. اتفاقا ما بر این باوریم که مدیر کل، حراست، مدیر ناحیه ۱ و ۲سنندج و معاونین آنها در وقوع این تخلفات مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند. همچنین کارمندان کارگزینی، امور مالی و حسابداری اداره کل و نواحی باید جواب این پرسش را بدهند که چگونه ممکن است این حضرات در مراجعات همکاران به اداره، پا را از دقت و حتی وسواس هم فراتر نهاده و با "مته به خشخاش گذاشتن" به سختگیرانهترین شیوه ممکن بخشنامهها را اجرا میکنند اما در همین مورد اخیر بدون طی مراحل قانونی و اداری اثبات غیبت و علیرغم حضور معلمان در مدرسه اقدام به کسرحقوق حدود ۳۵۰ نفر از بهترین معلمان کردستان کردهاند؟ چگونه است که طلبهای ۲۰ ساله معلمان از اداره پرداخت نمیشود اما در عرض چند روز میلیونها تومان از حقوق معلمان کسر و به خزانه برگشت داده میشود؟
همچنین مسولان حوزه "ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات" ناحیه ۱ و ۲ و اداره کل باید توضیح دهند که برای پیگیری این مسئله چه اقدامی انجام دادهاند و اگر در برابر این قانونشکنی آشکار و وسیع بیتفاوت هستند دیگر فلسفه وجودی آنها چیست و اساسا برای ارائه چه خدمتی استخدام شدهاند؟
مطابق قانون همه افراد و مسولان صدرالاشاره در این قضیه متهم هستند مگر آنکه بیگناهی خود را برای همکاران ثابت کرده و رسما اعلام موضع کنند. لازم است این را هم بدانند که تمام رفتارهای ریز و درشتشان زیر نظر جامعه معلمان است و به آنان اجازه نخواهند داد تا با توجیه و فرار از مسئولیت، ابزار دست مدیران تندرو و قانونشکن شوند.
اخیرا زمزمههایی به گوش میرسد که گویا آزردن خاطرِ معلمان به مذاق خاطیان خوش آمده و آنها قصد دارند نفرات بیشتری را با کسرحقوق، معرفی به هیئت تخلفات و حذف از شمول رتبهبندی معلمان، مجازات کنند. در پاسخ اعلام میداریم که ما همچنان با افتخارِ تمام در کنار همکاران و دانشآموزان عزیزمان هستیم و برای رفع تبعیض و بیعدالتی از پرداخت اینگونه هزینهها هیچ ابایی نداریم اما اجازه نخواهیم داد قانونگریزی و افراطیگری در اداره امور باب شود. ولی از آنجا که مسولان آموزش و پرورش کردستان تاکنون نسبت به مذاکرات و توصیههای خیرخواهانه بیتوجه بودهاند از مسولان ارشد استانی و مقامات وزارتخانه میخواهیم برای پایان دادن به این ماجراجوییها تدبیری بیندیشند.
در خاتمه یادآور میشویم در صورت تداوم فشارها، جامعه معلمان برای دفاع از خود تمام ظرفیتهای قانونی را به کار خواهد گرفت و مسئولیت این بحرانآفرینیها را متوجه محرکان و مسببان آن میداند.
انجمن صنفی معلمان کردستان
(سنندج - کلاترزان) ۱۴۰۱/۹/۱٩
کانون نویسندگان ایران:اعدام بس! قتل و کشتار و سرکوب بس!
نزدیک به سه ماه از خیزش سراسری مردم به جان آمده میگذرد. در این مدت حاکمیت سرکوبگر برای خاموش کردن اعتراضات لایههای گوناگون جامعه و مردم، اعتراضاتی که از اختناق، فقر، سانسور، سرکوب، فساد، تبعیض و نابرابری سرچشمه میگیرد، فقط به تهدید و سرکوب لجام گسیخته توسل جسته و جز کشتار جوانان پاسخ دیگری به اعتراضات نداده است. حاکمیت در هراس از گسترش اعتراضها، طی یک ماه اخیر شماری از معترضان را هم به احکام مرگبار محاربه و افسادفیالارض محکوم کرده است. در پی صدور احکام اعدام بود که حاکمیت آزادیستیز برای زهر چشم گرفتن از مردم و ارعاب همگانی در سحرگاه ۱۷ آذر محسن شکاری را سبعانه و بیشرمانه به کام مرگ فرستاد. خبر کوتاه بود: محسن شکاری اعدام شد. در پی این قتل دولتی، چنان که انتظار میرفت، موج گستردهای از اعتراضها ایران و سراسر جهان را درنوردید: بس کنید! پاسخ اعتراضهای مسالمتآمیز مردم به جان آمده قتل دولتی و اعدام نیست. گمان مبرید که با اعدام و کشتار گسترده میتوانید صدای حقطلبی و آزادیخواهی مردم را خاموش کنید. مردم بیدار و آگاه را نمیتوان با اعدام مرعوب کرد. این بود پاسخ مردم ایران و افکار عمومی جهان به سردمداران دار و شکنجه و اعدام.
کانون نویسندگان ایران که همواره با حکم اعدام، پیگیرانه مخالفت ورزیده است اعدام محسن شکاری را محکوم میکند و هشدار میدهد که جامعه باید هشیار باشد؛ حاکمیت آزادیستیز در پی اعدامهای دیگر است، و جنایت و کشتار و اعدام سر باز ایستادن ندارد.
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن اعدام محسن شکاری، توسل به شیوههای وحشیانه بر ضد معترضان را از مصادیق بارز ضدیت با آزادی و آزادی بیان میداند و خواهان آزادی بی قید و شرط و فوری همهی بازداشت شدگان چند ماه اخیر و تمامی زندانیان سیاسی است.
۱۹ آذر ۱۴۰۱
ناپدیدسازی قهری کارو نصری نوجوان ۱۷ ساله در مریوان
بنا بر خبرهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی کارو نصری نوجوان ١٧ ساله ساکن کانی دینار مریوان، امروز شنبه ١٩ آذر توسط نیروهای امنیتی حکومتی ربوده و به مکان نامعلومی منتقل گردید.
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در واکنش به همکاری مسئولین دانشگاه با نهادهای امنیتی و بازداشت غیرقانونی محمد شباهتی در روز دانشجو
«چه فرق میکرد زندانی در چشمانداز باشد یا دانشگاهی؟»
گفتنیها را گفتهایم و مطالباتمان را شفاف و رسا بیان کردهایم. اکنون هرآنچه که از ما میشنوید، زاییده خشم است و حقطلبی و دفاع از زندگی؛ باشد که آیندگان ما با شرّ و سیاهی غریبه باشند.
امسال، روز دانشجو، در جریان اعتراضات مردمی و با وجود سرکوبها و نفسهای گرفته شده به دستان خونین حکومت در جایجای سرزمینمان، صدای دانشجویان خفه نشد. در ۱۶ آذر، در پردیس مرکزی دانشگاه تهران، و همزمان با حضور رئیس جمهور در دانشگاه مسئولین وقیح دانشگاه تهران و وحوش حراست، عاملان «خشونت فیزیکی، کلامی و بازداشت دانشجو در داخل دانشگاه» بودند. محمد شباهتی دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران و فعال صنفی دانشجویی، در میان جمعی از دانشجویان و در حضور علیرضا وجهی، معاون ضددانشجوی امور دانشجویی دانشگاه تهران، مورد ضربوشتم قرار گرفت و در صحن دانشگاه توسط بیش از ده نفر مامور حراست دانشگاه، ربوده و به ساختمان حراست برده شد. علیرغم وعدههای مسئولین و مقاومت و پیگیری دانشجویان دیگر، این دانشجو تحویل نهادهای امنیتی داده شد. در همانروز دست کم دو دانشجوی دیگر نیز توسط حراست و نیروی امنیتی به صورت خشونتآمیز بازداشتد و ساعاتی بعد آزاد شدند.
جنابان مقیمی و وجهی! شما مسئول تماموکمال بیحرمتیها، خشونتها و بیقانونیهایی هستید که به طور علنی در روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ رخ داده است. در این خصوص چه دارید که بگویید؟ در همان روز آقای وجهی قول آزادی #محمد_شباهتی را دادند و شگفتا که بدان عمل نکردند! ننگ بر شما که غلامان حلقهبهگوش نیروی سرکوبید. ما در برابر این بیقانونی، این هتک حرمت دانش، دانشجو و دانشگاه ساکت نمیمانیم و در پی احیای حرمت و شرف خود برمیخیزیم. ما از تمام دانشجویان و اساتید آزادیخواه و آزاداندیش دانشگاههای سرتاسر کشور، بهویژه تمام دانشکدههای دانشگاه تهران درخواست داریم که با همسرنوشتان خود، به دفاع از خانه خود برخیزند. ما در برابر بیقانونی و بازداشت دانشجو درون دیوارهای دانشگاه قیام میکنیم تا زمانی که حضور حراست به عنوان بازوی سرکوب و ارعاب و خشونت، از دانشگاه ساقط شود تا فریاد حقطلبی همه ملت ایران آزادانه به دور از وحشت و خشونت از پنجره دانشگاه به گوش برسد.
در آخر، به مسئولین مربوطه گوشزد میکنیم که ما خواستار آزادی هرچه سریعتر تمام دانشجویان بازداشتی از جمله محمد شباهتی، لغو ممنوعالورودیهای غیرقانونی، لغو شیوهنامه مذبوحانه جدید، اخراج عاملان خشونت و توحش در حریم دانشگاه و ممنوعیت بازداشت دانشجو درون خود دانشگاه هستیم و تا زمان رسیدن به این مطالبات، دست از مقاومت نخواهیم کشید و فریادی بلندتر برای همرهان، همدردان و هموطنان خود سر خواهیم داد.
بیانیهی جمعی از شوراهای صنفی دانشجویی سراسر کشور در خصوص شیوهنامهی انضباطی مصوب آبان ۱۴۰۱
بار دیگر، دانشگاه. امروز بیش از هر زمان دیگر، دانشگاه را از زندگی تهی کردهاید. در این دانشگاه خالی، شبحی در گردش است. شبحِ ناامیدی. با ابلاغ شیوهنامه اجرایی آییننامه انضباطی مصوب آبان ۱۴۰۱، شما این آخرین سنگر امیدِ دانشجو به عدالت را، از ایشان گرفتید و اینگونه، دیگر چگونه توانْ زیستن در دانشگاه؟
ابلاغ این شیوهنامه به معنای کشتن هرگونه بختِ اجرای عدالت در دانشگاه است. بنابراین شورای صنفی دانشجویان، به عنوان نماینده ایشان، بر خود واجب میداند تا قویا اعتراض خود را نسبت به این شیوهنامه اعلام کند. شیوه نامهای که نه عادلانه است، نه قانونی.
این شیوهنامه، نقض آشکار حقوق انسانی و دانشجویی است. پیش از این در سال ۹۸ نیز شیوهنامهی مصوب وزارت علوم در نسبت با آییننامهی قبلی بسیار ضد دانشجویی بود ولی در شیوه نامهی جدید معدود مواردی که به نفع دانشجویان بود، حذف و یا به ضرر دانشجو تغییر یافته است. مطابق آن، دانشجو عملا مجرم است. در اکثر موارد محرز شدن اتهامات نه بر اساس مصادیق، ادله و شواهد، بلکه بر اساس نظر شورای انضباطی و در برخی از موارد بر مبنای نظر شخص رییس دانشگاه است.
برخی از موارد تغییر یافته در این شیوهنامه را به اختصار ذکر میکنیم:
۱. حذف بند مربوط به اصل برائت:
بند "هرگونه شک در احراز تخلف بودن رفتار ارتکابی، باید به نفع دانشجو تفسیر شود" از آییننامه ی جدید حذف شده است.
۲. حذف بند مربوط به اجبار به اقرار در اصل رسیدگی و دادرسی منصفانه: بند "ادلهی استنادی و ابرازی علیه دانشجو باید به گونهای باشد که به دور از هر گونه شک، شبهه و شاعبه و تنها با با برداشت معقول، اثبات کنندهی تخلف ادعایی باشد. و آزار دانشجو و اجبار و اقرار به هر نحوی و به هر منظوری ممنوع میباشد" به طور کامل حذف شده است.
۳. حذف بند مربوط به حقِ مطلع شدن از جزئیات پرونده. در آییننامهی جدید دانشجو عملا حق مشاهدهی پروندهی خود پیش از دفاع را ندارد.
۴. بر اساس تبصره ۲ مادهی ۳۲ این شیوهنامه، ایجاد گروههای مجازی بالای ۱۰۰ نفر فقط با مجوز نشریات مجاز است و تشکیل گروههای غیرقانونی میتواند از یک ترم تعلیق تا اخراج از دانشگاه و ۵ سال محرومیت از تحصیل را به دنبال داشته باشد. همچنین عضویت در گروههای غیرقانونی مشمول تعهد و توبیخ کتبی با درج در پرونده میشود.
فارغ از مبهم بودن این تبصره که مشخص نیست به چه گروههایی در کجا اشاره دارد و فارغ از آنکه میدانیم خیلی از گروههای درسی و کلاسی بیش از این عدد جمعیت دارد؛ این تبصره مشخصا مصداق بارز زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دانشجویان و حق آزادی بیان آنان است.
۵. تشخیص حریم خصوصی دانشجو بر عهدهی کمیتهی انضباطی است. بر این اساس صفحات مجازی دانشجویان جزو حریم خصوصی محسوب نمیشود و کمیتهی انضباطی حق تجسس در این صفحات و استناد به آنها را دارد. همچنین مادهی مربوط به اصل عدم تجسس با گزارهی کلی "کمیته حق تجسس در موارد خارج از پرونده را ندارد" بیان شده است، که به طور کلی این حق را به کمیته میدهد تا به هر نحوی در زندگی دانشجویان تجسس کند.
۶. بند مربوط به حق برگزاری تجمعات مسالمت آمیز در دانشگاه به طور کامل حذف شده است. بنابراین برگزاری و شرکت در هر گونه تجمعی علیالخصوص تجمعات اعتراضیِ مسالمت آمیز، تخلف محسوب میشود و از ۲ ترم تعلیق تا اخراج از دانشگاه را به دنبال دارد.
۷. در این شیوهنامه، استنکاف دانشجو از دادن تست اعتیاد به منزلهی پذیرش اعتیاد است! بر این اساس به صورت کلی اصل برائت دانشجو و اصل دادرسی منصفانه عملا بی معنا خواهد بود!
۸. تنبیه مربوط به حجاب و پوشش نامناسب نیز از یک ترم تعلیق به ۴ ترم تعلیق افزایش یافتهاست!
۹. ابهام بند مربوط به شکایت و شرایط و اطلاعات شاکی در این آییننامه به گونهای است که شاکی میتواند به شکل ناشناس ثبت شکایت کند!
۱۰. تمامی بندهای مربوط به روند احضار دانشجو به کمیتهی انظباطی تغییر کرده است و مهلت مراجعهی دانشجو، فرستادن احضاریهی دوم و پیش برد پروندهی انظباطی دانشجو در صورت عدم مراجعه، از ۱۰ روز و ۵ روز به ۲۴ و ۴۸ ساعت تغییر کردهاست!
به جرئت میتوان گفت که تمامی تغییرات این شیوهنامه، به ضرر دادخواهی دانشجو است. آنچنان که هیچکس کوچکترین امکانی برای دفاع از خود را نداشته باشد. این شیوهنامه به اصولی که ترسیم میکند هم پایبند نیست.
اصولی چون اصل قانونی بودن (کمترین چیزی که در این شیوهنامه دیده میشود قانون است)، اصل بیطرفی (با گرفتن امکان دفاع عادلانه از دانشجو، این شیوهنامه اصلا بیطرف نیست)، اصل محرمانگی (این اصل به دقت اجرایی خواهد شد چراکه فرآیند بسیار ناعادلانه کمیته نیاز به محرمانه ماندن دارد)، اصل مستند بودن (با توجه به اختیارات تازه اعضا کمیته، این اصل هم زیر سوال میرود)، اصل شفافیت لازم الاجرا است لیکن گوش دانشجو باید همواره در دسترس باشد مبادا دیر خبردار شود، و در آخر اصل عدم تجسس که ما گمان میکنیم در این شیوهنامه به قصد مزاح و طنز و خودمانی کردن متن شیوهنامه بدان اشاره شده است. این شیوهنامه، شیوهنامهی انضباطی نیست بلکه شیوهنامه «مجازات» است. چراکه در آن دانشجو پیشاپیش مجرم است. مجرمی که باید برای آگاهی از «شیوه» مجازاتش، به کمیته رجوع کند. نگارندگان این متن یا هرگز دانشجو نبودهاند یا سالهاست از فضای دانشجویی بیرون شدهاند. اینان فراموش کردهاند که دانشگاه را نه اساتیدش میسازند نه مسئولینش. دانشگاه را دانشجویان میسازند و به آن زندگی میبخشند. این شیوهنامه تنها ضد دانشجو نیست، بل ضد دانشگاه است. آنچه شما میکنید، قتلِ نفسِ دانشگاه است. آنچه شما میکنید، تهی کردن دانشگاه از خودِ زندگی است. باید پرسید چرا این شیوهنامه میبایست در این زمانه پر التهاب ابلاغ شود؟ علت آن، به جز قانونی کردن اقدامات غیرقانونی دانشگاه و مجرم پنداشتن دانشجویان چه چیزی میتواند باشد؟
اجرایی شدن این شیوهنامه تنها باعث شعلهور تر شدن خشم دانشجویان خواهد شد و فضای دانشگاه را برای زیستی امن، دورتر از قبل خواهد کرد. شوراهای امضا کننده این بیانیه از وزرای علوم و بهداشت میخواهند تا هرچه سریعتر حکم به باطل شدن این شیوهنامه دهند. در غیر اینصورت، طبیعی است اگر فردای دانشگاه، چون شبی تیره پدیدار شود که در آن گربهای چون سمور مینماید.
شوراهای صنفی امضا کننده:
۱. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران
۲. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شیراز
۳. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شریف
۴. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۵. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه گلستان
۶. شورای صنفی دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
۷. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه گیلان
۸. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی بیرجند
۹. شورای صنفی دانشجویان آموزش عالی گناباد
۱۰. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه دامغان
۱۱. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
۱۲. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه کاشان
۱۳. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه اصفهان (مرکز آموزش عالی شهر رضا)
۱۴. شورای صنفی و رفاهی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
۱۵. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه اراک
۱۶. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه زابل
۱۷.شورای صنفی دانشجویان خواجه نصیرالدین طوسی
۱۸. شورای صنفی دانشجویان دانشگاه هنر تهران
بازداشت داخل دانشگاه هنر تبریز و ۴۰ روز بلاتکلیفی در زندان تبریز
حسین محمدی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته اقتصاد شهری دانشگاه هنر اصفهان، در روز ۸ آبان ۱۴۰۱ طی مراجعهی خود به دانشگاه دورهی کارشناسیاش( دانشگاه هنر تبریز) جهت دریافت مدارک آموزشی، مقابل سلف دانشگاه بازداشت شده و به زندان مرکزی تبریز منتقل شده است.
اکنون با وجود گذشت ۴۱ روز از بازداشت بیدلیل این دانشجو، همچنان خبری از آزادی وی در دست نیست و گفته میشود به زودی برای این دانشجوی بیگناه، دادگاهی برگزار خواهد شد.
مهدیه سلیمانی دانشجوی رشتهی بازیگری دانشگاه آزاد تهران واحد سوهانک و ورودی ۹۷، روز ۱۷ آذر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه، از وضعیت فعلی و نهاد بازداشتکنندهی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
انتقال محمدرضا راستی به زندان مرکزی یزد
محمدرضا راستی دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه یزد ورودی ۹۷ که ساعت ۹ صبح مورخ ۱ آذر طی یورش نیروهای اطلاعات سپاه به منزل خود بازداشت شده بود، با گذراندن ۱۱ روز انفرادی و بازجویی، صبح شنبه ۱۲ آذرماه به زندان مرکزی یزد منتقل شد.
گفته میشود برای این دانشجو پروندهی سنگینی ساخته و پرداخته شده و همچنان خبری از تعیین وضعیت وی، وجود ندارد.
انتقال دو دانشجوی دیگر به زندان مرکزی یزد
ابوالفضل بیدوکی دانشجوی مهندسی صنایع ومصطفی موسوی دانشجوی مدیریت گردشگری دانشگاه یزد و ورودی ۱۴۰۰ که ظهر پنجشنبه ۳ آذرماه توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده بودند، روز پنجشنبه ۱۰ آذر پس از گذراندن مراحل بازجویی به زندان مرکزی یزد منتقل شدند.
نگارطاووسی دانشجوی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات، روز ۲۱ آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
تا بدین لحظه، از وضعیت فعلی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
آزادی امین درزی دانشجوی مقطع دکتری رشته علوم دامی دانشگاه فردوسی مشهد
امین درزی دانشجوی مقطع دکتری رشته علوم دامی دانشگاه فردوسی مشهد که در روز پنجشنبه ۱۷ آذرماه بازداشت شده بود، روز جمعه مورخ ۱۸ آذرماه آزاد شده و در سلامت میباشد.
محمد صدیق امیری ، استاد و عضو هیئت علمی گروه حسابداری دانشگاه آزاد سنندج، روز ۱۶ آذر از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه، از وضعیت فعلی و نهاد بازداشتکنندهی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
حسن ملهم دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه سوره ورودی ۹۹، روز پنجشنبه ۱۷ آذرماه پس از مراجعه به دانشگاه همراه با تعدادی از دانشجویان به دفتر مدیر دانشگاه برده شده و پس از ان دیده نشده است.
خانواده و دوستان وی علیرغم جستجوهای مکرر هنوز خبری از وضعیت وی در دست ندارند.
دادگاه رضا عسکری سروش فردا برگزار میشود
رضا عسکری سروش دانش آموخته مهندسی صنایع بوعلی سینا همدان، روز ۱۸ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و ابتدا به بند ۲۰۹ اوین برده شد و پس از آن به زندان فشافویه انتقال یافت. دادگاه وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، روز یکشنبه ۲۰ آذرماه در شعبه یک دادگاه انقلاب شهریار برگزار خواهد شد
آزادی موقت زهرا مهرابی به قید وثیقه یک میلیارد و هشتصد تومانی
زهرا مهرابی دانشجوی ورودی ۱۴۰۰ مشاوره و راهنماییِ دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران که از تاریخ ۱۴۰۱/۸/۴، مصادف با چهلم مهسا امینی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، پس از تحمل ۴۵ روز حبس به قید وثیقه یک میلیارد و هشتصد تومانی از زندان زنان قرچک آزاد شد.
آزادی محمدحسین همتپور
محمدحسین همتپور، دانشآموخته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر که از ۱۵ آبان و با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شده بود؛ لحظاتی پیش از زندان آزاد شد.
ناپدیدسازی قهری و بیخبری از سرنوشت فرهاد رحمانی، معلم
بنا بر خبرهای رسیده به کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، فرهاد رحمانی، معلم ساکن تهران در حالی که روز دوشنبه ۱۴ آذرماه به ادارهی اطلاعات احضار شده بود، روز سهشنبه ۱۵ آذرماه بازداشت شده است.
آقای رحمانی پیشتر در سالهای ۸۸ و ۹۶ نیز در پی پروندهسازیهای مکرر سابقه احضار و بازداشت داشته است.
علیرغم پیگیریهای خانواده رحمانی تاکنون از سرنوشت این معلم، دلیل بازداشت و اتهامهای انتسابی علیه وی اطلاعی در دسترس نیست.
بلاتکلیفی پری آقایی، در زندان زنان قرچک
پری آقایی، مشاور ثبت نام و حسابدار یک مدرسهی غیرانتفاعی در تهران، پس از گزارش کذب مادر یکی از دانشآموزان، در تاریخ ۲۴ بازداشت شده و تا امروز در زندان زنان قرچک به سر میبرد.
پری آقایی، به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی تفهیم شده اما همچنان خبری از برگزاری دادگاه یا تعیین قرار وثیقه در دست نیست. به گفتهی نزدیکان آقایی وضع بهداشتی زندان قرچک فاجعهبار است و اکثر زندانیها دچار بیماری پوستی شدهاند. آب آشامیدنی به شدت آلوده و کیفیت غذا بسیار بد و نامناسب است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومکردن سرکوب خشونتبار اعتراضات مردمی، بازداشت و قتل دانشآموزان و فرهنگیان، خواستار آزادی بدون قید شرط و سریع خانم آقایی و سایر دانشآموران و معلمان زندانی است.
بازداشت مسعود قبادی، معلم و فعال مدنی
مسعود قبادی، معلم و فعال مدنی استان کهگیلویه و بویراحمد، روز سوم آبان ماه، بعد از حدود یک ماه بازداشت، آزاد شده بودند، مجددا امروز توسط اطلاعات سپاه بازداشت و به اطلاعات سپاه مرکز استان در یاسوج فرستاده شد.
مسعود قبادی، بعد از آزادی بارها توسط اطلاعات سپاه احضار و تهدید شده بود که در صورت داشتن هرگونه فعالیت مجازی و یا ابراز هرگونه اعتراضی، بازداشت خواهد شد. مسعود قبادی دارای ۲۹ سال خدمت است و مهرماه امسال بدون تقاضای بازنشستگی از طرف ایشان، آقای قبادی را وادار به بازنشسته شدن کردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومکردن سرکوب خشونتبار اعتراضات مردمی، بازداشت و قتل دانشآموزان و فرهنگیان، خواستار آزادی بدون قید شرط و سریع آقای قبادی و سایر دانشآموران و دیگر معلمان زندانی است.
بازداشت امیرحسین سعیدی فرزند حسن سعیدی کارگر زندانی
به گزارش رسیده، امیرحسین سعیدی دانشجوی رشته زبان دانشگاه تهران جنوب و فرزند حسن سعیدی کارگر زندانی شرکت واحد، امروز شنبه ۱۹ آذر به همراه حدود ۲۰۰ نفر از زنان و مردان در خیابان ستارخان دستگیر شده است.
بنا به تماس کوتاهی که از موبایل امیر حسین سعیدی با مادرش گرفته شده، به آنان گفته شده که امیرحسین را به پلیس امنیت گیشا منتقل کردهاند. در مراجعه نسرین رحیمی همسر حسن سعیدی به پلیس امنیت گیشا، به وی گفته شده که از آنجایی که تعداد بازداشتیها زیاد بوده است آنان را به کلانتری ۱۳۸ جنتآباد در خیابان کبیری طامه(شاهین شمالی) منتقل کردهاند. اما در مراجعه برادر آقای سعیدی به کلانتری جنت آباد، گفته شده است که امیرحسین سعیدی در اینجا نیست. این قضیه به شدت باعث نگرانی خانواده شده است.
سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، این بازداشتهای گسترده و ناعادلانه را بشدت محکوممیکند و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط امیر حسین سعیدی و کلیه بازداشتیهای امشب و دیگر بازداشت شدگان میباشد.
با امید به گسترش صلح و عدالت در ایران و تمام جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۹ آذر ۱۴۰۱
ادامه اعتراضات کارگران کارخانه داروگر تهران نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه ،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما وبی خیالی مسئولان ذیربط کشور بابرپایی تجمع مقابل وزارت کار
روز شنبه 19 آذر، کارگران کارخانه داروگر تهران درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما وبی خیالی مسئولان ذیربط کشور دست به تجمع مقابل وزارت کارزدند.
یکی از کارگران کارخانه داروگر تهران در مورد دلایل اعتراضشان به خبرنگار رسانه ای گفت: 5ماه از حقوق و بیمه معوقه کارگران داروگر تهران با احتساب ماه آذر هنوز پرداخت نشده است.
وی افزود:در آخرین تجمعی که کارگران مقابل وزارت کار که در تاریخ هشتم تیر ماه سال جاری انجام دادند، وعده بهبود وضعیت کارخانه و پرداخت معوقات کارگران داده شد که عملی نشد.
او با بیان اینکه هر چند وقت یکبار تولید در کارخانه داروگر تهران متوقف میشود، افرود: در حال حاضر حدود ده روز است که به دلیل تامین نشدن مواد اولیه، هیچ تولیدی در کارخانه داروگر تهران انجام نمیشود و به همین دلیل کارگران در محل کار خود بیکار هستند.
یکی دیگر از کارگران اضافه کرد: از ابتدای هفته جاری کارگران در انتقاد به وضعیت بلاتکلیف کارخانه در اعتراض هستند و هنوز مسئولان علارغم اطلاع از وضعیت این واحد تولیدی اقدامی انجام ندادهاند.
او گفت: ما کارگران داروگر تهران به دلیل داشتن قراردادهای یک ماهه فاقد امنیت شغلی هستیم این در حالی است که در آذر ماه جاری کارفرما هنوز با کارگران قرارداد کاری امضا نشده است.
این کارگر گفت: در آخرین تجمع کارگران که روز 15 آذر ماه در مقابل کارخانه انجام شد، برخی مسئولان وعده پیگیری دادند که آنهم به جایی نرسید.
این کارگر افزود: امروز به وزارت کار آمدهایم تا همانند گذشته مسئولان وزارت کار به خواسته ما کارگران داروگر رسیدگی کنند و در این زمینه از شخص وزیر کار انتظار پیگیری داریم.
در همین رابطه:تجمع اعتراضی کارگران کارخانه داروگر تهران نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه و وعده های توخالی مسئولان برای چندمین بار درسال جاری
روزسه شنبه 15 آذر برای چندمین بار درسال جاری، کارگران کارخانه داروگر تهران برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه و وعده های توخالی مسئولان دست به تجمع زدند.
کارگران این کارخانه با بیان اینکه چند روز است به دلیل تامین نشدن مواد اولیه کاری برای انجام نداریم،به خبرنگاررسانه ای گفتند: طی یک سال گذشته فعالیت تولیدی محل کار آنها به دلیل تامین نشدن مواد اولیه تولید مکرر متوقف میشد و همواره دستمزد آنها با چند ماه تاخیر پرداخت شده است.
آنها افزودند:حق بیمه آنها از 4 ماه پیش پرداخت نشده و علاوه بر آن مزایای اضافهکاری و سرویس حمل و نقل نیز به کارگران داده نشده است.
از قرار معلوم کارفرمای این واحد تولیدی به کارگران گفته است کارگرانی که تمایل به همکاری ندارند میتوانند محل کار خود را ترک کنند.
به گفته کارگران؛ در شرایطی که مسئولان استان تهران همانند اداره کار و اداره صنعت از مشکلات کارگران داروگر باخبر هستند، هنوز پرداخت مطالبات مزدی آنها انجام نشده است.
جان باختن کارگر یک کارخانه آباده طشک براثر سقوط در چاه آب
یکشنبه شب (13 آذر ماه)،یک کارگر 50 ساله کارخانه ای واقع در ابتدای جاده خواجهجمالی آباده طشک در استان فارس بدنبال سقوط در چاه آب بر اثر ضربه به سر و خفگی، جانش را از دست داد.