لغو اعدام را به یک مطالبه ی همگانی و یک نیروی اجتماعی تبدیل کنیم! وریشه مرادی زندان سیاسی محبوس در زندان اوین که به جرم "بغی"  به اعدام محکوم شده است، از زمان بازداشت خودتحت انواع فشارهای سخت قرار دارد. وریشه را تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی  قرار داده‌اند تا بتوانند او را وادار به اعتراف اجباری کنند. او درباره این شکنجه های سیستماتیک گفته است:

شمار زندان‌هایی که به کارزار «سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام» پیوسته‌اند به ۲۴ زندان افزایش یافت. این کارزار گفته است که حکم اعدام چهار تن از اعضایش تأیید شده است. زندانیان اعتصابی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» سه‌شنبه ۸ آبان / ۲۹ اکتبر در زندان‌های ایران برای چهلمین هفته متوالی دست به اعتصاب غذا زدند. این بار کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۲۴ زندان برگزار شد. بنا بر بیانیه این کارزار، روز دوشنبه ۷ آبان / ۲۸ اکتبر جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان در نامه‌ای اعلام کردند که:

سازمان حقوق‌بشر ایران خبر داد جمشید شارمهد صبح روز دوشنبه اعدام شده است. بنابر این گزارش جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی و مدیر رادیو تندر که مرداد ۱۳۹۹ به‌دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی از دوبی ربوده شده بود، صبح روز دوشنبه ۷ آبان در ایران اعدام شد. خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی، از اعدام جمشید شارمهد در روز ۷ آبان ۱۴۰۳ خبر داد.

۶۸ سازمان و نهاد مدافع حقوق بشر بین‌المللی و ایرانی، از جمله کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران، با امضای بیانیه‌ای حمایت خود را از جنبش «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان‌های ایران اعلام کردند. این جنبش که به منظور مقابله با اعدام‌های غیرقانونی و غیرانسانی در ایران شکل گرفته، هر سه‌شنبه با برگزاری تجمعات و اعتراضات، تلاش می‌کند صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانواده‌های آنها را به گوش جامعه بین‌المللی برساند.

زندانیان معترض به مجازات اعدام برای سی‌امین هفته متوالی در ۱۸ زندان ایران دست به اعتصاب غذا زدند. آن‌ها «اعدام» را ابزار سیستماتیک جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم و رویارویی با بحران‌هایش خواندند. کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» روز سه‌شنبه ۳۰ مرداد وارد سی‌امین هفته خود شد. زندانیانی که در ۱۸ زندان در سراسر ایران به این کارزار پیوسته‌اند بیانیه‌ای در همین رابطه منتشر کردند. آن‌ها در بیانیه‌شان نوشته‌اند:

موجب کمال تاسف است که نظام حاکم بر کشورمان، برای حل بحران‌های پیاپی خود راهی جز داغ و درفش نمی یابد. بار دیگر برای ایجاد رعب و وحشت در بین ملت به پا خاسته ی ایران، به ویژه در میان زنان مبارز و آزادی طلب،  از تنها اقدامی که بیش از همه در آن تبحر دارد، سود جسته، و گزینه ی شنیع و کریه اعدام را برای حذف هر صدای مخالف برمی گزیند. هم اکنون دو بانوی فرهیخته ایرانی که مبارز در عرصه ی فعالیت های مدنی هستند، زیر حکم اعدام قرار گرفته اند.