- ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گازآغاجاری واحد پارسی دره نی
- تجمع اعتراضی کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت در شیراز مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی
- ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع درگیلان و بیمارستان های بعثت سنندج و ولیعصر فسا
- تجمع اعتراضی دختران دانشآموز در شیراز با شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد»
- بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون مصوبه افزایش سنوات اشتغال
بهرهکشی از جنازه کارگران و حقوقبگیران، جنایت علیه بشریت و اوج بربریت سرمایهداری حاکم بر ایران است
- بیانیه ۹ تن از زندانیان سیاسی در اوین: «مسئولیت ما در برابر رنج دیگری»
- لغو «قرار تعلیق» حکم آتفه چهارمحالیان
- اعزام داود رضوی فعال کارگری به بیمارستان طالقانی جهت درمان بدون لباس زندان
- جان باختن 104 کارگردراستان اصفهان براثرحوادث کاری طی 7 ماه سال جاری
افزایش 2/7درصدی حوادث ناشی از کار در اصفهان
- مرگ و مصدومیت 5 کارگر شهرک صنعتی شمسآباد تهران بر اثر گازگرفتگی
- جان باختن یک کارگر جوان در شهرک صنعتی ربط سردشت براثرسقوط از ارتفاع بدنبال برق گرفتگی
- جان باختن یک کارگر کارخانه پارس نئوپان نشتارود بر اثر سقوط در دستگاه
*******
*ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گازآغاجاری واحد پارسی دره نی
روزچهارشنبه یکم آذر،اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گازآغاجاری واحد پارسی دره نی ادامه یافت.
*تجمع اعتراضی کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت در شیراز مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی
فیلم کوتاه منتشره درشبکه های اجتماعی حاکی از تجمع اعتراضی کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت در شیرازروز چهارشنبه یکم آذر مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی می باشد.
*ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع درگیلان و بیمارستان های بعثت سنندج و ولیعصر فسا
روزسه شنبه 30 آبان و چهارشنبه یکم آذر،اعتراضات پرستاران کشور نسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع درگیلان و بیمارستان های بعثت سنندج و ولیعصر فسا ادامه پیدا کرد.
*تجمع اعتراضی دختران دانشآموز در شیراز با شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد»
دختران دانشآموز مدرسه "خاک ره" شیراز با شعار معلم زندانی آزاد باید گردد از مژگان باقری، معلم زندانی حمایت کردند.
مژگان باقری از فعالین شناخته شده فارس، در هفته گذشته برای اجرای حکم توسط نیروهای سرکوبگر دستگیر شد و به زندان شیراز منتقل شدهاست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون مصوبه افزایش سنوات اشتغال
بهرهکشی از جنازه کارگران و حقوقبگیران، جنایت علیه بشریت و اوج بربریت سرمایهداری حاکم بر ایران است
روز ۲۸ آبانماه، اوباشانی تحت عنوان نمایندگان مردم با رذالت و تزویری که فقط از عهده اینان بر میآید در اقدامی ضد بشری و همدستی با غارتگرانی که طی ۴۵ سال گذشته دسترنج ما کارگران و کارمندان زحمتکش را در صندوقهای بازنشستگی به یغما بردهاند مصوبهای را بر اساس برنامه هفتم توسعه حول سنوات اشتغال تصویب و جهت نهایی شدن به شورای نگهبان فرستادند.
پر واضح است که این مصوبه، مصوبهای برای پر کردن صندوقهای بازنشستگی خالی شده توسط دزدان و چپاولگران حکومتی و جبران آن از جیب دهها میلیون حقوقبگیر بیمهپرداز است تا این منبع غنی غارت و چپاول برای حکومتگران پر دوام و همیشگی باشد.
اولین نکتهای که در این مصوبه هر کارگر و معلم و کارمند آگاهی متوجه آن میشود پلکانی کردن افزایش سنوات اشتغال و هزار تو کردن آن است تا بدینوسیله توجهات را به جای یورش ویرانگرایانهای که قرار است با این مصوبه به زندگی و هستی اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران و آیندگانمان صورت گیرد به طرف ابهام زدایی از مصوبه سمت و سو دهد و از سوی دیگر بخش مهم و با تجربهای از کارگران، معلمان و کارمندان را که دارای سوابق بالای بیست و نزدیک به سی سال هستند از سازماندهی و حضور در اعتراضات به این مصوبه ضد بشری دور نگه دارند.
بر اساس جداول پلکانی این مصوبهی به غایت ضد بشری، کسانی که دارای ۲۰ سال سابقه بیمه پردازی هستند میباید سی و دو و نیم سال کار و بیمه پردازی کنند. این سنوات برای افراد با سابقه ۱۰ سال اشتغال و بیمه پردازی، مدت نزدیک به ۳۷ سال خواهد بود. پله و کف آخر افزایش سنوات اشتغال مربوط به سوابق اشتغال تا ده سال، یعنی تازه اشتغالان، جوانان در انتظار اشتغال و کودکان و متولد نشدگان است که بر اساس این مصوبه میبایست چهل و دو و نیم سال کار و بیمه پردازی کنند.
پیشاپیش روشن است که هدف از اعلام این مقدار نجومی در میزان افزایش سنوات اشتغال، ایجاد شوک و سپس تصویب نهایی آن با کمی تعدیل نسبت به میزان فعلی در مصوبه است تا با معرکه گیری حول رفت و برگشت آن از شورای نگهبان و اجرای نمایش اصلاحات در این مصوبه، ما مردم ایران و بویژه کارگران و معلمان را در انتظار و بدور از اعتراضات گسترده نگه دارند و دست آخر، افزایش سنوات اشتغال و بیمه پردازی را بر اساس مصالح و معیارهای چپاولگرانه خود به ما کارگران، معلمان و کارمندان و حقوق بگیران زحمتکش تحمیل کنند.
باید بدانیم حکومتی که طی ۴۵ سال گذشته و در یک فرایند تدریجی و تبهکارانه قراردادهای دائمی کار را مضمحل و دستمزدها را به چندین برابر سبد معیشتی مورد وثوق مزدورانش در نهادهای دستساز کارگری تقلیل داده و هرگونه تشکل خواهی و اعتراضات کارگری و مردمی را سرکوب و هست و نیست ما کارگران، معلمان و عموم زحمتکشان را در صندوقهای بازنشستگی به تاراج برده است، ظرفیتی بالا برای تحمیل غیر قابل تصورترین شکلی از بردگی تا حد استثمار جنازههای ما کارگران و کارمندان زحمتکش و نابودی همه بنیانهای زندگی اجتماعی مردم ایران را دارد.
پر واضح است که در صورت نگاه و توجه ما به غوغاسالاری ریاکارانه نهادهای دستساز و حکومتی کارگری و غیرکارگری، این مصوبه با کمی تعدیل به تصویب خواهد رسید و با اجرای آن همه صندوقهای به یغما رفته بازنشستگی برای دور بعدی چپاول و غارت دسترنجمان توسط مافیای حاکم بر کشور پر و پیمانه خواهد شد و در سیکل نهایی چنین روند دهشتناکی، بنیانهای تامین اجتماعی به مثابه یک رکن پایهای زیست ما کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان و آیندگانمان مضمحل و تبعات آن، ویرانیها و فروپاشیهای عظیم اجتماعی و اقتصادی را ببار خواهد آورد.
افزایش سنوات اشتغال به هر درجه و میزانی یک تعرض ضدبشری به زندگی و حق حیات انسانی دهها میلیون نیروی کار در هر سطح و عرصهای از اشتغال و اعلام آشکار يک مانیفست بردگی قرون وسطایی و جزیهای برای حق نفس کشیدن و بودن در کشوری به نام ایران است.
این مصوبه بار دیگر ابعاد به غایت ضدانسانی، فاجعهبار و غیر قابل جبران تدوام وضعیت موجود در کشور و ضرورت اعتراضات سراسری و میلیونی را برای تحولات بنیادین پیشاروی ما کارگران و معلمان، بازنشستگان، زنان و جوانان و عموم مردم آزادیخواه ایران میگذارد.
پیش به سوی اعتراضات و اعتصابات همبسته سراسری
اتحادیه آزاد کارگران ایران
سی ام آبانماه هزار و چهارصد و دو
*بیانیه ۹ تن از زندانیان سیاسی در اوین: «مسئولیت ما در برابر رنج دیگری»
اینجا در زندان، در میان زندانیان سیاسی، هستند افرادی که سال گذشته جان خود را برای خواست آزادی و رفع تبعیض به خطر انداختند، اما اکنون در مواجهه با نسلکشی فلسطینیان در جنگی تماماً ناعادلانه از سوی دولت اسرائیل میگویند: «کاش بیشتر هم بکشد»، «کاش کار را با یک بمب اتم یکسره کند تا دنیا یک نفس راحت بکشد». برخی حتی میگویند: «کاش سر مار را در تهران بزنند». فقط میتوان گفت بیچاره مردمی که برای اسارت خویش، برای نابودی خویش بجنگند.
جنگ برای حاکمان ارتجاعی یک نعمت است. همانطور که جنگ ۸ ساله ایران و عراق به تثبیت حاکمیت و کشتار هزاران زندانی سیاسی در دهه شصت کمک کرد. حکومتی که سال گذشته و قبلتر از آن، دست به کشتار هزاران کودک و نوجوان زده است اکنون قصد دارد ماهیت ارتجاعی خود را به بهانه دفاع از مردم فلسطین پنهان کند. اکنون نیز در صورت گسترش جنگ، به سرکوب و اعمال خشونت بیشتر بر معترضان و زندانیان سیاسی، جنبشهای کارگری، زنان، دانشجویی، اقلیتهای مذهبی همچون جامعه بهایی، به تهاجم گسترده به جنبش «زن، زندگی، آزادی» یاری رساند.
در کنار این حاکمان، همواره بخشی از جریان راست افراطی بودهاند که خواهان «صادرات دموکراسی» با بمب و حملهی نظامی باشند. این عده عمدتاً به دنبال سهم خود پس از تخریب تمام زیرساختهای جامعه به واسطهی حملهی نظامی غرب هستند، و گویی هیچ درسی از تجربهی دو دههی گذشته در افغانستان و عراق نگرفتهاند. این عده در اوج جنبش زن، زندگی، آزادی فقط به دنبال حمایت اسرائیل و غرب بودند و در جنگ کنونی هم فقط برای آنها خوشخدمتی میکنند.
اما بیتفاوتی نسبت به جنگ و نسلکشی در فلسطین و چه بسا حملهی نظامی به ایران فراتر از این جریانهای افراطی است.
پیام ما این است: نمیتوان با توجیه کینهتوزی از حاکمیت و سیاستهای نیابتی و خانمانسوز آن به سادگی از این جنگ پیچیده و نابرابر علیه مردم فلسطین عبور کرد. نمیتوان ندیدن نسلکشی به معنای دقیق کلمه یعنی «قصد نابودی کلی یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی به صرف همین ماهیتش» را به انحصار رسانهای تقلیل داد.
دوگانهی پیش روی ما میتواند حماس و اسرائیل باشد، یا حملهی نظامی و استمرار وضع فعلی، یا انتخاب های فرمایشی میان گزینهی بد و بدتر؛ اما تا زمانی که به جای خلق گزینههایی از درون، به دنبال گزینههای دادهشدهی حاکمان هستیم، نتیجه همواره بدتر از گزینهی بدتر خواهد بود.
واقعیت این است که ما سنت ضعیفی از جنبشهای اعتراضیِ ضد جنگ داریم، و هرچند جریانها و جنبشهای برابریخواه که با شعار «نان، کار، آزادی» شناخته میشوند مواضع ضدجنگ صریحی داشتهاند، اما تا کنون نتوانستهایم مبارزه علیه ستم، بهرهکشی و تبعیض را با مبارزه علیه جنگ و جنگافروزی پیوند بزنیم.
به سالیان قبل برگردیم، زمانی که از سوی برخی شعار «نه غزه، نه لبنان» شنیده شد. چون مردم فلاکت خود را محصول مداخلات حاکمیت در منطقه گره میزنند در حالی که حاکمیت تمامی این هزینه مداخلات را نه برای مردم کشورهای تحت سلطه که در حمایت از دول ارتجاعی منطقه و صرفا با هدف تثبیت و حفظ منافع خود به کار میبرد. نتیجهی همین مداخلات است که مبارزه تودههای اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین با تاریخی غنی را به موشکپراکنیهای حماس استحاله داده و از دیگر نیروهای پیشروی مردمی در تاریخ مبارزات فلسطین یادی نمیشود.
اما در درون این پوسته ارتجاعی، یک هیولا رشد کرده؛ هیولای بیتفاوتی نسبت به رنج دیگری: تو گویی جنگافروزی و کشتار فقط زمانی بد است که بمبها بر سر خود من فرو بریزد؛ "به من چه که چه بلایی بر سر غزه میآید"؛ "به من چه که چه بلایی بر سر بلوچستان و کردستان میآید"؛ "بر سر مهاجران افغانستانی، بر سر زنان، بر سر کارگران و نیمهبیکاران، بر سر حاشیهنشینان هر چه میخواهد پیش آید؛ فقط زمانی اعتراض میکنم که خودم و خودیهایم مورد حمله قرار بگیرند."
این هیولا پاشنهی آشیل جنبش انقلابی ما خواهد بود. در سرزمینی با کثرت زبانی، مذهبی، در سرزمینی با انواع گسلها و تلاقیگاه ستمها، و در پیوند تنگاتنگ با سایر زحمتکشان و ستمدیدگان منطقه، بی تفاوتی نسبت به رنج دیگری به سلطهی بیشتر نیروهای حاکم و ناممکنشدن هر تغییری منجر خواهد شد.
قویترین دشمن کنونیِ این هیولا، آگاهی و اراده ی عمومی مردم خاورمیانه است که در شعار «زن، زندگی، آزادی» تجلی یافت. تعبیر این شعار به معنای حمایت از کرامت انسانی، و مقابله با تبعیض و آپارتاید به هر شکلی است و با اتکا به این شعار میتوان با بنیادگرایی مذهبی در هر شکلی، خواه حماس و خواه اسرائیل مقابله کرد، و مرزها را به گونه ای تعریف کرد که هر دوی آنها، همراه با نیروهای امپریالیستیِ حامیشان در یک سمت قرار گیرند، و جنبشهای مترقی اجتماعی، کارگری، زنان، و خواست آزادی و برابری در سمت دیگردولتها نسبت به رنج مردمان بیتفاوت هستند، و جنگها بیش از هرچیز باعث انسداد در جنبشهای مردمی و انقلابی میشوند. از این رو، موضع ما علاوه بر محکومیت نسلکشی و انسانزداییِ اسرائیل از مردم فلسطین، و همزمان محکومیت ماهیت ارتجاعی حماس و ابزارسازی آن از همین مردم و همچنین دولتهای منطقهای حامی آن و حامیان امپریالیستی منتفع از این جنگ ظالمانه، تلاشی فعالانه است برای پرورش یک بال ضدجنگ در دل جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی».
به لحاظ تاریخی نیز تبدیل جنگهای ارتجاعی به نبردی میان تمام مردم ستمدیده و طبقه حاکم در قالب شعار «نان، صلح، آزادی» تجربهی پربار و قابل اتکایی بوده است.
این برهه تاریخی شاید آزمونی باشد برای جنبش پیشرو "زن، زندگی، آزادی" که تا کجا با مبارزه علیه تبعیض و دیگریسازی همراه است، و از کجا برای آن تبصره و استثناء میتراشد.
آنیشا اسداللهی
گلرخ ایرایی
رضا شهابی
آرش جوهری
کیوان مهتدی
مهران رئوف
فواد فتحی
مازیار سیدنژاد
امید مَصیر
زندان اوین، آبان ۱۴۰۲
*لغو «قرار تعلیق» حکم آتفه چهارمحالیان
به دنبال تشدید فشار بر قشرهای مختلف، از جمله نویسندگان، حکم دو سال و هشت ماه حبس آتفه چهارمحالیان به اجرا در می آید.
بنابر متنی که روز گذشته، ۳۰ آبان، در صفحه اینستاگرام آتفه چهارمحالیان شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران منتشر شده است، حکم حبس دو سال و هشت ماه او از حالت تعلیق در آمده و اجرایی میشود. در ابلاغیهی قضایی ضمیمه این پست آمده است: «... محکوم عاطفه چهارمحالیان فرزند مصطفی در مدت تعلیق بدون عذر موجه از دستورهای دادگاه تبعیت نمیکند و در راستای اعمال ماده ۵۰ قانون مجازات اسلامی پرونده به این دادگاه ارسال شده است. مستنداً به ماده ۵۰ قانون مارالذکر و با عنایت به فعالیت گسترده نامبرده حسب اعلام اجرای احکام و تعداد زیادی دنبالکنندگان قرار تعلیق لغو و مقرر میگردد مجازات مورد متهم اجرا گردد. این رای قطعی است».
یکم آذر- کانال کانون نویسندگان ایران
*اعزام داود رضوی فعال کارگری به بیمارستان طالقانی جهت درمان بدون لباس زندان
امروز یکم آذر داود رضوی عضو هئیت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که از ۵ مهرماه سال ۱۴۰۱ در بازداشت به سر میبرد و در حال سپری کردن حکم ناعادلانه ۵ سال حبس به خاطر فعالیت های کارگری و دفاع از حق و حقوق کارگران و همنوعان خود میباشد به بیمارستان طالقانی اعزام شد. پس از تعداد دفعاتی که اعزام این کارگر زندانی به دلیل نپوشیدن لباس زندان به تعویق افتاده بود، امروز اعزام ایشان با لباس شخضی خود طبق قوانین موجود برای زندانیان و پافشاری داود رضوی امکان پذیر شد.
داور رضوی در طی حبس دچار مشکلات گوارشی ، بینایی و زانو درد شده است و طبق نظر پزشکان با توجه به شرایط جسمانی ایشان ادامه ی درمان برایش الزامی میباشد.
داود رضوی از نظر مسائل معده درد و گوارشی ویزیت شدند و مجددا تحت درمان دارویی قرار گرفتند و برای ایشان درخواست آزمایشات در جهت ادامه درمان شده است، که امروز انجام نگردید. با توجه به شرایط سنی و شرایط جسمانی این فعال کارگری تحمل حبس برای ایشان نگران کننده و خطرناکتر میباشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه یکبار دیگر به مسئولان زندان و قوه قضائیه اعلام مینماید که داود رضوی را به خاطر عدم تحمل حبس آزاد نمایند. سندیکا همچنین خواستار آزادی دیگر اعضای زندانی خود رضا شهابی و حسن سعیدی و سایر فعالین کارگری و معلمی و مدنی میباشد.
چاره کارگران وحدت و تشکیلات مستقل از کارفرما و دولت و کلیه نهادهای وابسته و حراستی و اطلاعاتی است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
اول آذر ۱۴۰۲
*جان باختن 104 کارگردراستان اصفهان براثرحوادث کاری طی 7 ماه سال جاری
افزایش 2/7درصدی حوادث ناشی از کار در اصفهان
روزیکشنبه 28 آبان،مدیرکل پزشکی قانونی اصفهان از افزایش 2/7 درصدی حوادث ناشی از کار در استان در هفت ماهه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته خبر داد.
وی همچنین ازمصدومیت 1680 کارگردراین استان براثر حوادث کاری طی همین مدت خبرداد.
وی افزود: در هفت ماه امسال 104 نفر شامل 103 مرد و یک نفر زن در حوداث ناشی از کار، جان خود را از دست دادند.
وی ادامه داد: سقوط از بلندی و اصابت جسم سخت، همواره بیشترین سهم را در آمار تلفات حوادث کار به خود اختصاص میدهد.
وی گفت: در این مدت 37 نفر از قربانیان حوادث کار بدلیل سقوط از بلندی و 23 نفر بدلیل اصابت جسم سخت، جان خود را از دست دادهاند.
وی یادآور شد: دلایلی همچون برق گرفتگی، غرق شدگی، سوختگی و کمبود اکسیژن در رُتبه های بعدی مرگ در حوادث کار قرار دارند.
وی افزود: در این مدت 1680 مصدوم حوادث کار نیز به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند که یکصد نفر از آنان زن و1580نفر آنان مرد بودند.
*مرگ و مصدومیت 5 کارگر شهرک صنعتی شمسآباد تهران بر اثر گازگرفتگی
5 کارگرحین استراحت در اتاقک یک کارگاه شهرک صنعتی شمسآباد تهران دچار مسمومیت با گازمنوکسیدکربن شدند و 2 نفرشان در دم جان باختند و سه کارگر به بیمارستان منتقل شدند.
*جان باختن یک کارگر جوان در شهرک صنعتی ربط سردشت براثرسقوط از ارتفاع بدنبال برق گرفتگی
چهارشنبه شب(یکم آذر)،یک کارگر22 ساله حین کار نصب داربست فلزی در شهرک صنعتی ربط سردشت براثر برخورد میله فلزی به سیم برق فشار قوی دچاربرق گرفتگی وازارتفاع سقوط کرد و دردم جان باخت.
*جان باختن یک کارگر کارخانه پارس نئوپان نشتارود بر اثر سقوط در دستگاه
یک کارگر50 ساله کارخانه پارس نئوپان نشتارود واقع در جاده خشکه داران بخش تنکابن استان مازندران بنام علی کریمیان بر اثر سقوط به داخل یکی ازدستگاههای خط تولید در دم جان خود را از دست داد.
اخباروگزارش های کارگری 2 آذرماه 1402
- تحریم غذای کارگران مجتمع پتروشیمی نوید زرشیمی دست دراعتراض به عدم پرداخت مطالبات و وعده های توخالی
- ادامه اعتراضات کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت با تجمع مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی درشاهین شهر اصفهان با شعارهای «بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»،«صندوق ما خصوصیه به پول ما دست نزنید»و...
- اصلاحات پارامتریک صندوقهای بازنشستگی؛ «جمع کردن» بحران بهجای حل بحران
آن چه این روزها در مجلس تصویب شد و واکنش نیروی کار شاغل و بازنشسته کشور را برانگیخته است، نتیجه سالها تبلیغ و توجیهِ اتاق فکر دولتهای گذشته است.
- ادامه اعتراضات مالباختگان شرکت رضایت خودروی طراوت نوین با راهپیمایی و تجمع مقابل دادگستری کل قزوین واستانداری
یورش نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت به حق طلبان با پاشیدن آب وپرتاب گاز اشک آور ومقاومت آنها با سردادن شعار «بی شرف بی شرف»
ضرب وشتم قرادادن تجمع کنندگان از طرف نیروهای سرکوب وبازداشت کوتاه مدت تعدادی از آنها وسردادن شعار«نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» از طرف حق طلبان
- عماد شاملو، دانشآموز مینودشتی مصدوم شده در اردوی مدرسه جان باخت
*******
*تحریم غذای کارگران مجتمع پتروشیمی نوید زرشیمی دست دراعتراض به عدم پرداخت مطالبات و وعده های توخالی
روز پنج شنبه 2 آذر، کارگران پتروشیمی نوید زرشیمی( پارسلن) برای اعتراض به عدم پرداخت مطالبات و وعده های توخالی دست به تحریم غذای این مجتمع واقع در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام زدند.
تجمع کنندگان با بیان اینکه طی ماههای اخیر با وجود پیگیری و جلسات متعدد اما به جز وعده از سوی مدیران این شرکت، در عمل اتفاقی نیفتاده است به خبرنگاریک رسانه محلی گفتند که خواستار
اصلاح روش محاسبه و پرداخت کارانه و کسر مالیات، اجرای ماده 10و پرداخت وام کم بهره هستند.
*ادامه اعتراضات کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت با تجمع مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی درشاهین شهر اصفهان با شعارهای «بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»،«صندوق ما خصوصیه به پول ما دست نزنید»و...
تصاویر وفیلم های منتشره درشبکه های اجتماعی،حاکی از ادامه اعتراضات کارگران شاغل و بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت با تجمع روزچهارشنبه یکم آذر مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی درشاهین شهر اصفهان با شعارهای «بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»،«صندوق ما خصوصیه به پول ما دست نزنید»و...می باشد.
*اصلاحات پارامتریک صندوقهای بازنشستگی؛ «جمع کردن» بحران بهجای حل بحران
آن چه این روزها در مجلس تصویب شد و واکنش نیروی کار شاغل و بازنشسته کشور را برانگیخته است، نتیجه سالها تبلیغ و توجیهِ اتاق فکر دولتهای گذشته است.
خسرو صادقی بروجنی
دولت پیشین یعنی دولت حسن روحانی نام خود را دولت «اعتدال و امید» گذاشته بود. یعنی قرار بود بین جناحهای تندرو راست و چپ راه و رسم میانهروی و اعتدال را پیشه کند و همین دوریگزیدن از تندرویهای راست و چپ زمینه را برای دمیدن امید در زندگی مردم ایجاد کند. چیزی نگذشت که اقتصاددانان همراه دولت معرفی شدند. آنها چهرههای تازه به دوران رسیدهای نبودند بلکه اسامی آشنایی از اساتید دانشگاهی بودند که در دولتهای گذشته نیز آقایان هاشمی و خاتمی را همراهی کرده بودند. آنها آمده بودند تا با تجربههای پیشین خود در امر کشورداری گرهای از مشکلات اقتصادی کشور باز کنند. بحران صندوقهای بازنشستگی یکی از این گرههای ناگشوده بود؛ گره و بحرانی که از آن با نام «ابر بحران» یاد کردند. این ابربحران عبارت بود از: «ناهمترازی ورودی و خروجی صندوقها».
هر صندوق بازنشستگی مانند یک حساب بانکی یا کیف پول است که سپردهگذار آن، فرد شاغلی است که ماهانه بابت حق بیمه مبلغی از حقوق او کسر میشود و در این صندوق نزد نهاد بیمه گذار (مانند سازمان تامین اجتماعی) نگه داشته میشود، این نهادها با آن پول سرمایهگذاری میکنند تا ارزش آن حفظ و افزایش یابد. این مبالغ طی سالهای خدمت فرد تجمیع شده و منابع پرداخت حقوق بازنشسته فرد پس از دوران اشتغال است. یعنی بازنشستهای که مستمری دریافت میکند از محل بیمههای پرداختی شاغلان و سرمایهگذاری که روی حق بیمه گذشته او شده است حقوق بازنشستگیاش را دریافت میکند. البته برای پایداری صندوقهای بازنشستگی این دو مقدار یعنی مبالغ ورودی و مقادیر خروجی نباید برابر و سربهسر شود و همواره باید اولی از دومی بیشتر باشد.
به مرور و طی عوامل اقتصادی و اجتماعی متنوع در ایران، نرخ موالید کم و نرخ بیکاری زیاد شد. این دو عامل موجب شد تا ضریب پشتیبانی (یعنی کسری که صورتِ آن تعداد شاغلان و مخرج آن تعداد بازنشستگان است) روز به روز کمتر شود. یعنی اگر تا دیروز ۶ نفر کار میکردند تا بتوانند با حق بیمههایشان حقوق یک بازنشسته را بپردازند الان این نسبت به ۳ یعنی مرز ورشکستگی یک صندوق بیمهای نزدیک شده بود. بنابراین کفاف آن مستمری را نمیداد و صندوق با بحران مالی روبرو شد. از سوی دیگر دولت بابت حق بیمه خود (۲درصد) طی سالهای مختلف مبلغ هنگفتی را به سازمانهای بیمهگر بدهکار بود.
اینجا بود که فکر بکری به ذهن اقتصاددانان مذکور زد: «اصلاحات پارامتریک»! خلاصه ساده این طرح این بود که سن و سابقه بازنشستگی را بالا ببرد. یعنی افراد سالهای بیشتری را کار کنند و دیرتر بازنشست شود تا ورودیِ صندوق (حق بیمه شاغلان) حفظ شود و مجبور به پرداخت خروجیِ جدید (مستمری بازنشستگان) نباشند.
برای طرحریزی و توجیه این طرح مقایسههای زیادی بین سن بازنشستگی در ایران و کشورهای دیگر انجام شد. در این مقایسه آن چه غایب بود میزان دستمزد شاغلان و کیفیت زندگی در ایران و دیگر مناطق جهان بود. به موانع اشتغال در ایران توجهی نشد. همانطور کسی به این سوال پاسخ نداد که دلیل کاهش نرخ موالید در ایران چیست؟ چه موانع ساختاری در اقتصاد کلان ایران موجب نرخ بیکاری بالا در ایران شده است؟ چرا خانوادهها تمایلی به بچهدار شدن ندارند و چرا برای فارغ التحصیلان دانشگاهی کاری وجود ندارد؟ هیچ یک از اقتصاددان حامی دولت به هیچ یک از این سوالات ساختاری پاسخ بنیادی نداد و سادهترین راه را انتخاب کردند: افراد بیشتر کار کنند و پس از بازنشستگی کمتر حقوق بگیرند تا دخل و خرج صندوقهای بازنشستگی همتراز شود.
آن چه این روزها در مجلس تصویب شد و واکنش نیروی کار شاغل و بازنشسته کشور را برانگیخته است، نتیجه سالها تبلیغ و توجیهِ اتاق فکر دولتهای گذشته است. اتاق فکری که عادت دارد برای رفع بحران، با تعرض بیشتر به کار و معیشت کارگران، آن را «جمع کند».
*ادامه اعتراضات مالباختگان شرکت رضایت خودروی طراوت نوین با راهپیمایی و تجمع مقابل دادگستری کل قزوین واستانداری
یورش نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت به حق طلبان با پاشیدن آب وپرتاب گاز اشک آور ومقاومت آنها با سردادن شعار «بی شرف بی شرف»
ضرب وشتم قرادادن تجمع کنندگان از طرف نیروهای سرکوب وبازداشت کوتاه مدت تعدادی از آنها وسردادن شعار«نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» از طرف حق طلبان
روزپنج شنبه 2 آذر، مالباختگان شرکت رضایت خودروی طراوت نوین درادامه اعتراضات دامنه دارشان برای باردیگر دیگر مقابل دادگستری کل استان قزوین تجمع کردند وبا سردادن شعارهایی خشمشان را بنمایش گذاشتند.
معترضان پس از عدم پاسخگویی به آنها باراهپیمایی وسردادن شعارهایی بطرف استانداری رفتند وبه تجمعشان مقابل این مرکز قدرت دراستان ادامه دادند.
فیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی،یورش نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت به حق طلبان با پاشیدن آب وپرتاب گاز اشک آور ومقاومت آنها با سردادن شعار «بی شرف بی شرف»«شعبانی(رئیس کل دادگستری استان قزوین) شعبانی ننگت باد» بنمایش می گذارند.
فیلم های منتشره همچنین ضرب وشتم قراردادن تجمع کنندگان از طرف نیروهای سرکوب وبازداشت کوتاه مدت تعدادی از آنها وسردادن شعار«نترسید نترسید ما همه با هم هستیم»،«یامرگ یا واریزی» از طرف حق طلبان نمایان می سازند.
*عماد شاملو، دانشآموز مینودشتی مصدوم شده در اردوی مدرسه جان باخت
به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران،رئیس بیمارستان مطهری گنبدکاووس عصر روزپنج شنبه 2 آذراز جان باختن دانشآموز مینودشتی که در جریان اردوی دانشآموزی دچار حادثه شده بود، خبر داد وافزود: از نیمه شب گذشته علائم حیاتی وی افت کرد و علیرغم تمام تلاشهای صورت گرفته توسط کادر درمان و مشاورههای لازم پزشکی، به علت صدمات شدید وارده، متأسفانه دقایقی قبل این دانشآموز جان خود را از دست داد.
وی با اشاره به اینکه عماد شاملو دانشآموز مقطع سوم ابتدایی دبستان شاهد مینودشت بود، ادامه داد: عماد در جریان اردوی تفریحی به یکی از جنگلهای شهرستان مینودشت، در اثر شکستگی درخت و ضربه به سر دچار سانحه شده و به بیمارستان شهید مطهری گنبدکاووس منتقل گردیده بود.
اخباروگزارش های کارگری 3 آذرماه 1402
- بیانیهی کانون نویسندگان ایران
به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت بر زنان
- اعتصاب کارگران شرکت فراسکو عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق
- فراخوان تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور
زمان:یکشنبه 5 آذر
مکان:مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد کشوردرتهران - خیابان وزرا (خالداسلامبولی) مابين خیابانهای 12 و 14
- تحریم مراسم روز جهانی معلولان/ زینتبخش مجالس ناقضان حقوق معلولان نباشیم
- بیانیه پایان اعتصاب دانشجویان دانشگاه بهشتی(ملی)
- شعبه 21 اجرای احکام مشهد عاتکه رجبی را برای اجرای حکم زندان فراخواند
*******
*بیانیهی کانون نویسندگان ایران
به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت بر زنان
تقویمنوشتهها ٢٥ نوامبر (٤ آذر) را روز مبارزه با خشونت بر زنان میدانند، یادآور کشته شدن خواهران مبارز «میرابال» به دست دیکتاتور دومنیکن در سال ١٩٦٠. اما نانوشتههای خشونت بر زنان طوماری به گستردگی تاریخ دارد. تاریخ زنانی که زنده بهگور شدند، در آتش سوزانده شدند، سنگسار یا مثله شدند، بردهی جنسی شدند، به دار آویخته شدند، در جنگها و نزاعها اسیر شدند، قربانی تجاوز شدند و با انواع قوانین و سنتها بر آنها ستم روا داشتند، کارشان کمارزشتر از مردان شمرده شد یا اساسا به حساب نیامد.
خشونت بر زنان، گذشته از ژرفای تاریخی، پهنهای به گستردگی جهان دارد؛ خشونتی است ریشهدوانده در سراسر مناسبات و ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در همهی عرصههای زندگی زنان ــ از پنهانترین زوایا تا عرصهی اجتماع ــ پیوسته تولید و بازتولید میشود؛ و جز سرکوب زن و بهرهکشی از نیروی کار و زایندگی او هدفی ندارد.
بهرغم تمامی پیشرفتهای دانش و فناوری، گسترش روزافزون فقر و حاشیهنشینی در سراسر جهان و سربرآوردن انواع نظامهای سلطه و بنیادگرا جهنمی به پا کردهاند که تیشه به ریشهی تمامی دستآوردهایی میزند که با سالها مقاومت و مبارزهی مردم بهویژه زنان به چنگ آمد. در این جهنم، فشارهای نظاممند بر زنان در قالب تجاوز جنسی، زنکشی و خشونت خانگی از همهگیریِ مرگبارِ گونهای «زنستیزی» حکایت دارد.
در ایران نیز ستم و خشونت تجربهی زیستهی زنان بوده اما این زنستیزی نظاممند با توسل به عناصر واپسگرای فرهنگی و مذهبی و سنتی هماکنون به ابعادی تازه و فاجعهآمیز رسیده است. نخستین گام حاکمیت اسلامی برای سرکوب زنان سلب آزادی پوشش با تحمیل «حجاب اجباری» بود که سپس به شتاب تمامی عرصههای زندگی زنان از خانه و خانواده، محل کار و تحصیل و قوانین ذیربط را درنوردید و مجوزی شد برای تشدید انواع ستمها بر زنان از خشونتهای خانگی و «کودکهمسری» گرفته تا «قتلهای ناموسی» و اسیدپاشی به بهانههای گوناگون. این زنستیزی در مقابله با جنبشی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» سر برآورد درندهخویی خود را بهغایت نشان داد.
جنبش مقاومت و آزادیخواهی زنان که بیدرنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به شکلهای گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعلهور شد و در اندکزمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد. اعتراضهای سراسری به اعدامهای روزافزون و دیگر قتلهای ستمکارانه، سرکوب پیوستهی معترضان در سراسر کشور، بازداشتهای گسترده بهویژه از میان زنان، نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران، صدور احکام سنگین زندان، بهرهگیری از حربهی دیرینهی تجاوز و خشونت سازمانیافته در زندان و خیابان، مسمومسازی در مدارس و خوابگاههای دخترانه، اخراج یا تعلیق دانشجویان و دانشآموزان، دیوانهانگاریها و خودکشیسازیها، ایجاد محدودیتهای گوناگون برای معترضان و اقدامهای «قانونی» و فرا«قانونی» برای کنترل خشم و اعتراض زنان و مطیعسازی آنان، روزبهروز به این جنبش عمق و گسترهی بیشتری دادهاند؛ عمقی به ژرفای چالش با خاستگاههای اصلی این خشونتها و گسترهای به پُرشماریِ همراهانی از هر جنس و سن و طبقه و نژاد، و از هر قوم و مسلک، که دست در دست یکدیگر بر مبارزه پای میفشارند تا کنارِ خواهران میرابال برگ درخشان دیگری در تاریخ از خود برجای بگذارند.
کانون نویسندگان ایران که بنا بر منشور خود همواره بر حق آزادی بیان و حق اعتراض همگانی تأکید کرده است، روز جهانی منع خشونت بر زنان را گرامی میدارد و آزاداندیشان را، هر جا که هستند، به همراهی با زنان و مردان آزاده و دلاوری فرا میخواند که در ایران و جایجای جهان در این راه گام برمیدارند.
کانون نویسندگان ایران
۳ آذر ۱۴۰۲
*اعتصاب کارگران شرکت فراسکو عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق
براساس گزارشمنتشره در شبکه های اجتماعی،روز پنج شنبه 2 آذر کارگران شرکت فراسکو عسلویه(شرکت پیمانکاری درریز) برای اعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق دست به اعتصاب زدند و از رفتن برسر کارشان خودداری کردند.
*فراخوان تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور
زمان:یکشنبه 5 آذر
مکان:مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد کشوردرتهران - خیابان وزرا (خالداسلامبولی) مابين خیابانهای 12 و 14
جمع کثیری از بازنشستگان و ذینفعان از تمامی واحدهای یازدهگانه صنعت فولاد و معدن کشور:
با عنايت به خردجمعی، نظر تمامی بازنشستگان ذیربط جهت بیدار کردن مسئولان خوابزده، با عزمی راسختر از گردهمایی مطالبهگری 21 آبانماه، همه ما آماده عزيمت به تهران و بیتوته درصندوق بازنشستگی فولاد تا اخذ نتيجه نهایی خواهیم بود واين حرکت خودجوش، هیچ وابستگی به فرد یا گروهی ندارد ومسئوليت هرگونه عواقب درحرکت مذکور با خود مسئولان صندوق بازنشستگی فولاد و نهادهای بالادستی هست که با عدم پیگیری و اعلام نتايج بموقع جلسه پانزدهم مهرماه، بار دیگر بانیان تحت ستم را به تهران تاحصول نتيجه میکشاند
لازماست با اطلاعرسانی بموقع به ذینفعان در تجمع اعتراضی و مطالبهگری
روز یکشنبه مورخ 1402,9,5
با پیوستن بهم، عزم جدی فولادی خودمان را بار دیگر جهت دریافت بدیهیترین حقی از حقوقمان، به اثبات رسانیم.
*تحریم مراسم روز جهانی معلولان/ زینتبخش مجالس ناقضان حقوق معلولان نباشیم
با توجه به عدم اجرای قوانین، مقررات و مصوبات مربوط به معلولان در کشور، ضمن تحریم مراسم روز جهانی معلولان، از افراد دارای معلولیت درخواست میکنیم مادامی که قانون حمایت از حقوق معلولان و مصوبات مرتبط اجرا نمیشوند و افق امیدبخشی در خصوص وضعیت افراد دارای معلولیت مشاهده نمیشود، در برنامه و مراسم کلیشهای و تکراری روز جهانی معلولان که دستاوردی برای افراد دارای معلولیت ندارد، حضور نیابند و زینتبخش و سیاهیلشکر مجالس ناقضان حقوق معلولان نباشند.
مراسم روز جهانی معلولان صرفاً جنبه تبلیغاتی دارند و در عمل هیچ تغییری در وضعیت معلولان ایجاد نمیکنند. حضور در این مراسم، به معنای رضایت از وضعیت موجود و مشروعیت بخشیدن به بیتوجهی مسئولان به حقوق معلولان است.
افراد دارای معلولیت باید با تحریم این مراسم، اعتراض خود را به عدم اجرای قوانین و مصوبات مربوط به معلولان اعلام کنند و مطالبات خود را برای تحقق حقوق قانونی خود به گوش مسئولان برسانند.
تحریم روز جهانی معلولان، اعتراض به بیتوجهی مسئولان به حقوق افراد دارای معلولیت و نقض مستمر و آشکار این حقوق است.
بر اساس کنوانسیون بینالمللی حقوق افراد دارای معلولیت -که ایران نیز به آن پیوسته- و قانون حمایت از حقوق معلولان، دولت موظف است زمینههای مشارکت و حضور فعال افراد دارای معلولیت، در تمام عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را آماده و امکانات و تسهیلات لازم را برای دسترسی به این عرصهها فراهم کند. اما متاسفانه، با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از اولین قانون حمایت از حقوق معلولان( مصوب ۱۳۸۳)، ۱۶ سال از تصویب کنوانسیون بینالمللی حقوق افراد دارای معلولیت در مجلس شورای اسلامی( مصوب ۱۳۸۷) و نزدیک به ۶ سال از تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان ( مصوب۱۳۹۶)، در عمل شاهد عدم اجرای این قوانین هستیم و همین امر موجب تبعیض علیه معلولان و نقض حقوق آنها شده است.
کمپین معلولان با تحریم مراسم روز جهانی معلولان، خواستار اجرای کامل قوانین، مقررات و مصوبات مربوط به معلولان است و اعلام میدارد چنانچه به مطالبات قانونی و بهحق افراد دارای معلولیت توجه نشود، اعتراضات معلولان ادامه خواهد داشت.
کمپین معلولان آذر ۱۴۰۲
*بیانیه پایان اعتصاب دانشجویان دانشگاه بهشتی(ملی)
به زنان مترقی، آزادیخواه و زحمتکش
تشکیلات زنان گیلان سالها پیش در پیامی که به مناسبت گردهمایی این تشکیلات منتشر کرد، کلیهی بانوان را «مترقی، آزادیخواه و زحمتکش» خطاب کرده بود.
از همان نسلهای دور که زنان گیلان با روحانیون واپسگرا که ضد تحصیل زنان و مشارکت آزادانهی آنان بودند، مبارزه میکردند؛ ما یاد گرفتیم: «بیداری و سرافرازی ملت ایران بدون شرکت زنان در رستاخیز آزادیخواهانهی کشور امکانپذیر نیست.»
نسل به نسل مبارزه با پردهی ننگین خرافات که دستیابی زن ایرانی به حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر با مردان را برای آنها دشوار میکرد، ادامه یافت. امروز وقتی ما مشغول کسب علم در مکانهایی هستیم که سالهای دور زنان از راه مبارزه توانستند به آنجا راه پیدا کنند، افراطیهای اسلامگرا که هرچیزی اعم از زندگی را فدایِ فضیلت اسلامی میکنند، زن بودن را دستاویزی برای حمله به کلاسهای درسمان قرار میدهند. گویی تنها وظیفه آنان نادیده گرفتن بدنِ واقعی است که از روح و روان جامعه بیرون آمده باشد.
وقتی به بهانه زن بودن در کلاس درس اشکمان جاری میشود، تلاش میکنیم تا به تقلید از شیوهی مبارزان نسلهای قبلی، همان چیزی را نشان دهیم که از متن جامعه بیرون آمده؛ بدنی که از حالت انقیاد خارج شده است. بله؛ ما عهد به بیدار کردن زنِ ایرانی بستهایم.
زمانی که حکومتِ تمامیتخواه به دشمنی با زنانگی میپردازد، زنانِ آزادیخواه از عوامل تیره روزیشان پرده برمیدارند و با زبانِ جدیدی که برای بدنهای بیحجابشان خلق کردهاند؛ آن روز خفتبار را به یاد همهی کسانی که جویای کسب علم هستند، میاندازند. همان روزی که اشکهایشان فقط به دلیل نادیده گرفتن تنانگی و چند تار مو جاری شد: «آن روز خفتبارترین روز دانشکده روانشناسی بهشتی بود. قیافه بهتزده اساتیدمان و صدای گریهی دانشجویان دختر هیچوقت از ذهنم پاک نخواهد شد».
آن خاطرهی تلخ که برای همیشه در ذهنمان نقش میبندد، برای همه تکرار میکنیم: «بدون اجازه استاد وارد کلاس شدند و کارتِ دانشجویی هرکسی که حجاب نداشت یا بهجای مقنعه شال داشت را ضبط کردند».
ما همان روزی را به یادِ همه خواهیم آورد که دانشجویی با دستانِ مبارز اما خسته از ترس تعلیق و تبعید با سکوتش فریاد زد: «جای حراست در کلاس درس نیست».
همراهیِ همدورهایهایِ «شریف»مان با رنجِ همگانی زنان را با افتخار به یاد خواهیم آورد اما چیزی از تلخ بودن روایتها دربارهی تنِ فرسوده شدهی دانشگاه کم نمیکند: «اتفاقی که در دانشگاه رخ داد، آژیری برای فرار از مرز بود».
وقتی دشمنانِ زنان راهِ خودشان را به محل تحصیلمان باز کرده و با ذهنِ فراموشکارشان از ما میپرسند: «مگر شما اصلا در تجمعاتتان مطالبهای داشتید؟»
به آنها یادآوری میکنیم که دانشجو یک وظیفه مدنی در قبال خود و جامعهای که زنان بخش مهمی از آن هستند، دارند. بهواسطه همین وظیفه و برای نشان دادنِ مطالبهمان دو روز کلاسهای درس را تحریم کردیم تا شاید کسی بالاخره در خیابان یا دانشگاه بخواهد باور کند که ما و بدنهایمان همان واقعیت امروزِ ایران هستیم.
درنهایت اگرچه رنجِ همگانی بهقوت خود باقی است و همچنان روحمان را میخراشد اما اگر باز هم از این دست رفتارهای خصمانه و طردگرایانه را نسبت به خود و دیگر رفقایمان در محیط دانشگاه ببینیم با وجود دلِ افسرده و جسم خستهمان دوباره به جنب و جوش درخواهیم آمد و بار دیگر در برابر این حرکات متحجر دست به تحصن و اعتصاب میزنیم.
باری با بیت شعری از محمد جودی که در مجلهی «پیک سعادت نسوان» به چاپ رسیده، چنین خاطرنشان میکنیم و به اعتصابمان پایان میدهیم:
روزی آخر شام شوم غم به پایان میرسد
نوبت آسایش و اقبال نسوان میرسد
*شعبه 21 اجرای احکام مشهد عاتکه رجبی را برای اجرای حکم زندان فراخواند
عاتکه رجبی فعال صنفی معلمان که پیش از این با رای هیات تخلفات از کار اخراج شده بود برای اجرای حکم زندان تعزیری فراخوانده شد.
رجبی پیش تر در قیام زن زندگی آزادی با انتشار ویدیوهایی از اعتراضات مردم و خصوصا زنان و کودکان حمایت کردهبود و از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شده بود این فعال صنفی معلمان در زمان بازداشت با اعتصاب غذا نسبت به رویکرد دستگاههای امنیتی با بازداشت شدگان اعتراض کرده بود
بر اساس اطلاعات رسیده به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، عاتکه رجبی روز شنبه ۴ آذر ماه خود را به دادگاه اجرای حکم معرفی میکند.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران