اخباروگزارش های کارگری 30-31 فروردین و  یکم اردیبهشت ماه 1403

جنبش‌های اجتماعی
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 تجمع اعتراضی 3 روزه کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی ایران(معدن بافق)نسبت به زیرسئوال رفتن 2درصد عوارضی،بلاتکلیفی واگذاری سهام ترجیحی،بورسی شدن شرکت ،نداشتن امنیت شغلی ومتحقق نشدن وعده های عمرانی شهرستان- اعلان جنگ علیه مردم!!- جنگ علیه زنان، اعلان جنگ علیه زندگی و آزادی ست ! - نه به حجاب اجباری - بازداشت آیدا شاکرمی- آخرین خبر ازتوماج صالحی

- فاطمه مسیبی بناب، پرستار بیمارستان شمال آمل که روز12 فروردین با ایست قلبی در خواب درگذشت، بارها از خستگی مفرط ناشی از شیفت‌های طولانی با دوستان و نزدیکانش صحبت کرده بود. او تصمیم داشت مهاجرت کند اما...
- افزایش 20 درصدی کارگران جان باخته براثر حوادث کاری در استان مازندران درسال 1402
- زنده زنده سوختن 6 کارگریک پروژه ساختمانی تهران دراتاق مسکونی محل کارشان

تجمع اعتراضی 3 روزه کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی ایران(معدن بافق)نسبت به زیرسئوال رفتن 2درصد عوارضی،بلاتکلیفی واگذاری سهام ترجیحی،بورسی شدن شرکت ،نداشتن امنیت شغلی ومتحقق نشدن وعده های عمرانی شهرستان
خبرهایی مبنی برتجمع اعتراضی  3 روزه کارگران شرکت سنگ آهن مرکزی ایران(معدن بافق)نسبت به زیرسئوال رفتن 2درصد عوارضی،بلاتکلیفی واگذاری سهام ترجیحی،بورسی شدن شرکت ،نداشتن امنیت شغلی ومتحقق نشدن وعده های عمرانی شهرستان در هفته جاری درشبکه های اجتماعی منتشر شده است.
براساس گزارش های رسانه ای شده در همین رابطه روز چهارشنبه 29 فروردین شورای تامین استان یزد در دفتر امام جمعه بافق باشرکت  بهارستان نشین بافق، معاون امور اقتصادی استانداری یزد، اعضای شورای شهر وتعدادی ازکارگران شرکت سنگ آهن مرکزی ایران برگزار و وعده هایی به کارگران داده شد.
اعلان جنگ علیه مردم!!
خشونت، تنها راهبرد حکمرانیِ "یا من یا هیچ کس": مرگ انتخاب.
گشت ارشاد تحت هر رمزی که از دل ایدئولوژی رسمی قدرت بیرون می جهد، از نشانگان عدم مشروعیت همان ایدئولوژی و قوانین منبعث از آن است. این صدای بلند قدرتی است که شکست در عرصه‌های مختلف سیاسی،  فرهنگی، اقتصادی را پذیرفته است.
تاریخ نشان داده بازگشت به گذشته ای که هیچگاه طلایی نبوده و سراسر جنگ و خون و تجاوز بوده امری محال است، نه با گشت نه با جنگ و نه با بمب اتم؛ نه می توان و نه می شود بنیادگراییِ خشونت گرا را حاکم کرد.
سوژه ی عقلانیِ انتخابگر ( سوژه پسا #ژینا )خود را ساخته و تکثیر آن بر ساخته از یک جنبش اجتماعیِ ضد استبدادی است، که تغییر قلب آن است.
 #ژن_ژیان_ئازادی به جهان پر از ستم، خشونت و نابرابری صادر شده، هیچ قدرتی توان تن ندادن به این تغییر بنیادین ندارد.
گشت علیه این فراگیری جهانی نتیجه شکست حاکمانی است که اقتدار، عقلانیت و حقانیت جنبش جهانی را دیده و شنیده اند، اما همچنان می خواهند کور و کر بمانند.
برگرفته از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
 جنگ علیه زنان، اعلان جنگ علیه زندگی و آزادی ست ! 
چند روزی است که خیابانها و میادین شهرهای بزرگ بویژه تهران به صحنه های جنگ بدل شده. 
حکومت در مقابل اوج اعتراضات هر روزه اقشار مختلف جامعه، همزمان با شروع تنش خارجی و فضای نظامیگری،  یورشی را به زنان برای بازپس گیری هر آنچه که از دست داده آغاز کرده است.
حکومت میخواهد جامعه ملتهب و معترض را به عقب براند. اما تمکین چنین جامعه معترض، آگاه و مطالبه گری که خواهان عبور از شرایط موجود است، بسیار سخت ، مشکل  و میتوان گفت غیر ممکن مینماید.
موج جدید هجوم برنامه ریزی شده ، بیرحمانه و خشن  علیه زنان، سناریوی هجوم به همه مردم مطالبه گر معترض است. اعلان جنگ علیه زندگی و آزادی  و فرصتی برای تعرض به کل جامعه است.
حکومتی که بشدت از طرف مردم تحت فشار است و موجودیت خود را در خطر میبیند با توسل به سرکوب و تعرض به زنان دنبال عقب راندن این فشار خردکننده بر خود و جلوگیری از شکاف بیشتر درون صفوفش می‌باشد. 
مقاومت و مقابله با این سیاست نه فقط برعهده زنان بلکه وظیفه کل جامعه است زیرا این "هجوم" تمام جنبش های اجتماعی مطالبه گر را تحت تاثیر قرار میدهد.  
  سالهاست زنان به پیشگامان جنبشهای  مطالباتی در سطح جامعه بدل شده و حضورشان نقطه قوت هر حرکت اعتراضی است. از جنبش دادخواهی گرفته تا جنبش‌های معیشتی ، مدنی، زیست محیطی و اجتماعی. 
جنبش زنان انتظارات و سطح مطالبات جامعه را بالا برده و بازگشت به گذشته دیگر ممکن نیست.
زنان بدرستی مناسبات مردسالارانه/ سرمایه داری‌ راکه بر پایه و بستر سنن و قوانین متحجرانه، شرایط  زن ستیزی را تشدید میکنند به مبارزه فرا میخوانند.
تاریخ بیش از چهل سال نشان داده که زنان با مقاومت و مبارزه سنگر به سنگر حکومت را به عقب رانده اند.
این مقاومت و مبارزه اجتماعی ریشه در تحولات تاریخی و جایگاه و نقش انقلابی جنبش زنان در جامعه و همچنین منطقه دارد.
زنان با توجه به تجربه و زیست واقعیشان با هر گونه بساط  سلطه مخالفند و محور مبارزاتشان بر مناسبات برابری خواهانه متکی ست و اینگونه است که تا رهایی کامل جامعه از هرگونه بهره کشی و تبعیض، این جنبش ادامه دارد.
زنان در این مبارزه تاریخی برای خلاصی از ستم جنسیتی/طبقاتی ، اکثریت مردان  و بویژه سایر گرایشهای دیگر جنسیتی را کنار خود دارند، چرا که خلاصی از چنین تبعیضی با مبارزات رهایی جامعه گره خورده است.
#زن_زندگی_آزادی
شورای بازنشستگان ایران ۴۰۳/۱/۳۰     
نه به حجاب اجباری 
  محبوبه فرح زادی
لایحه عفاف و حجاب " طرح نور" لایحه‌ای علیه منزلت زنان در جامعه است.
لایحه‌ای که بالاتر از زور است.
لایحه‌ای که ورود عده‌ای جاهل و لمپن را در خیابان‌ها به جان نیمی از شهروندان انداخته تا زنان را با مشت و لگد و فحاشی، اذیت و آزار دهند و آرامش را از زنان سلب کنند و جو رعب و وحشت به خیابان آورند.
حاکمیت از این همه دشمنی به زنان چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ 
حتی در دوران برده‌داری، قوانین حمورابی این چنین با زنان رفتار نمی‌کرد‼️
دشمنی حاکمیت علیه زنان در جامعه، در همه سطوح: از حق طلاق تا حضانت فرزند، از نصف ارث تا جای خالی نامش در کارت ملی فرزندش؛ از محدودیت‌های اجتماعی، گرفتن تابعیت شناسنامه برای فررندش تا آپارتاید جنسیتی در آموزش‌وپرورش و اشل حقوقی. 
از محروم بودن در قضا تا نیمه شهادتش در رویدادها.
ما زنان در جامعه امنیت نداریم در خیابان مورد تعرض واقع می‌شویم و ناسزا می‌شنویم
ما زنان ایران امروز صدایمان را علیه هرگونه خشونت و آپارتاید جنسیتی؛ علیه حجاب اجباری با پرچم: #زن_زندگی_آزادی بلند کرده و به‌پاخاسته‌ایم۰
زنده باد برابری انسان‌ها
زنده باد منزلت انسان
زنده باد آزادی
بازداشت آیدا شاکرمی                                     
روز چهارشنبه 29 فروردین،آیدا، خواهر نیکا شاکرمی توسط پلیس امنیت اخلاقی بازداشت شد وبراساس آخرین خبرها کماکان در چنگال نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت است.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی از نخستین جان‌باختگان قیام ژینا گفت که ماموران گشت ارشاد، آیدا، دختردیگر او را بازداشت کرده‌اند.
روزپنج شنبه 30 فروردین،او در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت: «روز گذشته دخترم آیدا شاکرمی توسط پلیس امنیت تهران به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری بازداشت شد. وی کماکان در بازداشت بسر می‌برد.»
از وضعیت پرونده و محل نگهداری او، اطلاعی در دست نیست.
آخرین خبر ازتوماج صالحی
مصطفی نیلی، از وکلای توماج صالحی آخرین وضعیت دادگاه توماج صالحی را تشریح کرد:
«امروز پنج‌شنبه ٣٠فروردین در شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان محاکمه آقای ‎#توماج_صالحی مربوط به پرونده ١۴٠١ برگزار شد.دراین پرونده شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان تیرسال گذشته رای صادر کرده بود که پس از فرجام‌خواهی،در دیوان عالی کشور نقض و مجدد جهت رسیدگی به دادگاه بدوی بازگشته بود.
در این جلسه با نظر قضات دادگاه انقلاب به اتهامات قبلی، دو اتهام اجتماع و تبانی و معاونت در بغی نیز اضافه شده بود.
پس ازدفاع مختصر توماج ،اینجانب و همکار  گرانقدر آقای امیر رئیسیان دفاعیات خود را انجام دادیم.با توجه به اخذ دفاع آخر ،بایستی منتظر تصمیم قضات شعبه و ابلاغ رای باشیم.»
فاطمه مسیبی بناب، پرستار بیمارستان شمال آمل که روز12 فروردین با ایست قلبی در خواب درگذشت، بارها از خستگی مفرط ناشی از شیفت‌های طولانی با دوستان و نزدیکانش صحبت کرده بود. او تصمیم داشت مهاجرت کند اما...
بر پایه گزارش منتشره در شبکه اجتماعی،شب 12 فروردین شبی تلخ برای خانواده فاطمه بود. خانواده‌ای که احتمالا در تدارک برنامه سیزده بدر بودند اما مجبور شدند لباس سیاه بپوشند و مقدمات خاک سپاری فاطمه را فراهم کنند. 
به گفته نزدیکان فاطمه او  هشت سال سابقه کار در پرستاری داشت. او پیش از بیمارستان شمال آمل، در بیمارستان تأمین اجتماعی بابل مشغول به کار بود، اما به دلیل حجم بالای کار و دستمزد ناکافی، تصمیم به تغییر محل کار گرفت. او بارها به دوستان و نزدیکانش از از فشار کار و خستگی مفرط ناشی از شیفت‌های طولانی گفته بود. 
فاطمه و همسرش، که هر دو در حرفه پرستاری فعالیت داشتند، ساکن بابل بودند. او هر روز مسیر بابل تا آمل را برای رسیدن به محل کار خود طی می‌کرد. همسرش هم در بیمارستان روحانی بابل مشغول به کار بود در شبی که آن اتفاق تلخ افتاد، شیفت بود؛ احتمالا تلخ‌ترین شیفت زندگی‌اش. 
این زوج برنامه جدی برای مهاجرت داشتند. به ویژه پس از دوران کرونا که ناسپاسی مسئولان زخم عمیقی بر روان جامعه پرستاری وارد کرد، فاطمه تصمیم جدی برای مهاجرت گرفت. او از سال گذشته گرفتن یک معلم خصوصی به طور جدی به یادگیری زبان پرداخته بود
زینب خواهر فاطمه در متنی که در اینستاگرام منتشر کرده به بخشی از جنبه‌های زندگی او به عنوان یک پرستار اشاره کرده است: «…دوست دارم به بیمارستان طالقانی (ارومیه) بروم و زیرگوش مسئول بخش قلب را داغ کنم تا از داغی دل سوخته مادرم کم شود. تلافی کنم اشکهای مرداد 96 را که برای مرخصی پای شکسته‌ات، که حقت بود اما ناجوانمردانه دل تو را خون کرد… تحصیل در رشته پرستاری و زندگی در غربت از فاطمه ما دخترمتفاوتی ساخت. این تغییر خط فکری و جهانبینی هرچند برای خانواده باور کردنی نبود، اما چون به بلوغ فکریت ایمان داشتیم. این تغییر را پذیرفتیم…»
این روزها حال همسر و خانواده فاطمه توصیف کردنی نیست…واقعا چرا هیچ مسئولی از درد این همه مرگ ناگهانی پرستاران جوان به خودش نمی‌آید؟ چرا قلب اینها از کار نمی‌افتد؟… چرا مرگ برای فاطمه‌ها، ساسان‌ها، علی‌ها و… است.
افزایش 20 درصدی کارگران جان باخته براثر حوادث کاری در استان مازندران درسال 1402
مدیر کل پزشکی قانونی استان مازندران گفت: در سال گذشته 137 نفر (135 مرد و 2 زن) بر اثر حوادث کار در استان جان خود را از دست دادند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 20 درصد افزایش داشت.
وی افزود: بر اساس آمار مراکز پزشکی قانونی استان 871 (810مرد و ما بقی زن) مصدوم ناشی از حوادث کار در سال 1402 به پزشکی قانونی مراجعه کردند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل یک نفر بیشتر گزارش شده است.
بنا به گزارش های رسانه ای شده بتاریخ 30 فروردین،وی افزود: عمده دلایل مرگ افراد در حوادث کار مربوط به سقوط از بلندی با 63 نفر (با افزایش 19 درصدی)، برق گرفتگی با 34 (افزایش 31 درصدی)، اصابت جسم سخت با25 (افزایش 25درصدی) و سایر موارد با 15مورد در رتبه بعدی قرار دادند.
زنده زنده سوختن 6 کارگریک پروژه ساختمانی تهران دراتاق مسکونی محل کارشان
روز پنج شنبه 30 فروردین،6 کارگر تبعه افغانستان یک پروژه ساختمانی واقع درشرق تهران براثر آتش سوزی دراتاق مسکونی محل کارشان زنده زنده سوختند و یک کارگر هم مصدوم وبه بیمارستان منتقل شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید




اخباروگزارش های کارگری 31 فروردین ماه 1403
- جمعه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی به تخصصی وپشتیبانی برای ایجاد تفرقه،تعیین سقف حقوق ،اصلاح نشدن کف‌ حقوق برای کارکنان جدیدالاستخدام،عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی،تعیین سقف بازنشستگی و پرداخت نشدن کامل سنوات،اخذ مالیات غیر قانونی وعدم اجرای کامل ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره ایران در جزیره لاوان
- ادامه اعتراضات مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول با برپایی تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»
- بیانیه به مناسبت پنجاه‌و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران
«آزادی اندیشه ... ضرورت است»
- مجید کریمی ومسعود فرهیخته اعضای هیات مدیره تشکل های کردستان و اسلامشهر  به حبس تعزیری محکوم شدند  
- مرگ ومصدومیت 6 کارگرپتروشیمی رازی براثر سقوط جرثقیل در اسکله 6
*******
*جمعه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی به تخصصی وپشتیبانی برای ایجاد تفرقه،تعیین سقف حقوق ،اصلاح نشدن کف‌ حقوق برای کارکنان جدیدالاستخدام،عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی،تعیین سقف بازنشستگی و پرداخت نشدن کامل سنوات،اخذ مالیات غیر قانونی وعدم اجرای کامل ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره ایران در جزیره لاوان
 
*ادامه اعتراضات مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول با برپایی تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»
روز جمعه 31 فروردین، مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول(شرکت نیوساید گستر ایرانیان)درادامه کنش های دامنه دارشان برای بازپرداخت سرمایه خود دست به تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»،زدند.
*بیانیه به مناسبت پنجاه‌و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران
«آزادی اندیشه ... ضرورت است»
پنجاه‌ و شش سال پیش، در اردیبهشت ۱۳۴۷، «یک ضرورت» جمعی از شاعران‌ و نویسندگان را گرد هم آورد؛ نیاز به ایجاد تشکل صنفی بدون هیچ وابستگی‌ به قدرت و نهادهای حکومتی و در برابر اقدام به تشکیل کنگره‌ای فرمایشی به نام «کنگره‌ی نویسندگان و شعرا و مترجمان». آنان به‌درستی دریافته‌بودند که هدف از چنین برنامه‌هایی نظارت و تسلط حکومت بر اهل قلم است و سرپوشی بر سرکوب صداهای مستقل و اختناق و خفقان حاکم بر جامعه؛ می‌دانستند که آفرینش و شکوفایی واقعی هنر و ادبیات جز در سایه‌ی آزادی اندیشه ‌و بیان ممکن نیست و دست‌درازی حکومت‌ها بر ذهن‌ و زبان آدمی، وهن آدمی است؛ می‌دانستند مبارزه با روش‌های نوین سانسور و دفاع از آزادی بیان، شکل و تشکلی نو می‌طلبد. پس گرد هم آمدند‌ و طرحی نو درانداختند: کانون نویسندگان ایران!
پنجاه‌وشش سال از تاسیس یگانه تشکل مستقل و پایدار اهل قلم در ایران می‌گذرد. اکنون با نگاهی گذرا بر این تاریخ پرفراز و نشیب می‌توان دریافت که روشن نگه‌داشتن این‌گونه چراغ در این سرزمین با وجود حکومت‌هایی مستبد چه مایه دشوار و چه اندازه جان‌فرسا است. تهدید و بازداشت ‌و آزار و اذیت اعضا از ابتدای تاسیس که ناگزیر در ادوار مختلف به تعطیلی‌ موقت و گاه طولانی‌اش انجامید؛ قتل اعضای موثر و متعهد آن در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد؛ احضار پی‌درپی اعضا در سال‌های اخیر و پرونده‌سازی و صدور احکام زندان بلندمدت برای آن‌ها و... نشان می‌دهد که بیش از نیم قرن مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان، ایستادگی‌ بر مواضع آزادی‌خواهانه‌ مندرج در منشور و اساس‌نامه‌ی کانون نویسندگان ایران، نه کاری‌ست خرد!
امروز، در نتیجه‌ی سال‌ها تلاش و مداومت کسانی که جان‌ و عمر خویش را در این راه نهاده‌اند، مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه ‌و بیان دیگر به خواستی عمومی بدل شده ‌است؛ آن‌چنان که دو سال پیش و در بحبوحه‌ی جنبش زن‌ زندگی ‌آزادی نیز ضرورتش بارها از زبان‌‌ و صداهایی بعید به گوش همگان رسید.
در پنجاه ‌و ششمین سالگرد تأسیس کانون نویسندگان ایران ضمن شادباش به یاران و اهل قلم، یاد جان‌باختگان راه آزادی ـ احمد میرعلایی، غفارحسینی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و بکتاش آبتین ـ و یاران درگذشته‌ را که با نور زندگی‌شان چندی از این مسافت طولانی و نفس‌گیر را روشن کرده‌اند گرامی می‌داریم.
کانون نویسندگان ایران
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
*مجید کریمی ومسعود فرهیخته اعضای هیات مدیره تشکل های کردستان و اسلامشهر  به حبس تعزیری محکوم شدند  
دادگاه انقلاب سنندج مجید کریمی، از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی معلمان کردستان، و مسعود فرهیخته، از اعضای هیات مدیره کانون اسلامشهر، را به سه ماه حبس تعزیری محکوم کرد که با توجه نداشتن سابقه کیفری هر یک را به هشت میلیون تومان جزای نقدی بدل از حبس تبدیل کرده‌است 
در رای دادگاه شرکت این معلمان در تجمع‌های اعتراضی، ایراد سخنرانی و حمایت از معلمان زندانی را مصداق جرم عنوان کرده است.
این دو فعال صنفی معلمان پیش‌تر در جریان اعتراضات معلمان بازداشت شده و با قید وثیقه آزاد شدند.
شورای هماهنگی ضمن حمایت از این دو عضو شورا، بر تداوم جنبش اعتراضی معلمان تاکید می‌کند و اعلام می‌دارد تداوم صدور این احکام تنها ریشه در ناتوانی حاکمان برای حل مشکلات کشور دارد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*مرگ ومصدومیت 6 کارگرپتروشیمی رازی براثر سقوط جرثقیل در اسکله 6
روز جمعه 31 فروردین، 2 کارگر  حین کار تعمیرات در اسکله 6 پتروشیمی رازی واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندر امام براثر سقوط جرثقیل دلیل شکستگی بومش جان خود را از دست دادند و 4 کارگر دیگر مصدوم شدند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

اخباروگزارش های کارگری 31 فروردین ماه 1403
- جمعه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی به تخصصی وپشتیبانی برای ایجاد تفرقه،تعیین سقف حقوق ،اصلاح نشدن کف‌ حقوق برای کارکنان جدیدالاستخدام،عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی،تعیین سقف بازنشستگی و پرداخت نشدن کامل سنوات،اخذ مالیات غیر قانونی وعدم اجرای کامل ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره ایران در جزیره لاوان
- ادامه اعتراضات مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول با برپایی تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»
- بیانیه به مناسبت پنجاه‌و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران
«آزادی اندیشه ... ضرورت است»
- مجید کریمی ومسعود فرهیخته اعضای هیات مدیره تشکل های کردستان و اسلامشهر  به حبس تعزیری محکوم شدند  
- مرگ ومصدومیت 6 کارگرپتروشیمی رازی براثر سقوط جرثقیل در اسکله 6
*******
*جمعه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی به تخصصی وپشتیبانی برای ایجاد تفرقه،تعیین سقف حقوق ،اصلاح نشدن کف‌ حقوق برای کارکنان جدیدالاستخدام،عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی،تعیین سقف بازنشستگی و پرداخت نشدن کامل سنوات،اخذ مالیات غیر قانونی وعدم اجرای کامل ماده 10 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره ایران در جزیره لاوان
 
*ادامه اعتراضات مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول با برپایی تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»
روز جمعه 31 فروردین، مال باختگان مجتمع تجاری تفریحی گلباران دزفول(شرکت نیوساید گستر ایرانیان)درادامه کنش های دامنه دارشان برای بازپرداخت سرمایه خود دست به تجمع مقابل مصلی نماز جمعه وباسردادن شعار«مرگ برحامیان کسانی که پول مارا خوردند»،زدند.
*بیانیه به مناسبت پنجاه‌و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران
«آزادی اندیشه ... ضرورت است»
پنجاه‌ و شش سال پیش، در اردیبهشت ۱۳۴۷، «یک ضرورت» جمعی از شاعران‌ و نویسندگان را گرد هم آورد؛ نیاز به ایجاد تشکل صنفی بدون هیچ وابستگی‌ به قدرت و نهادهای حکومتی و در برابر اقدام به تشکیل کنگره‌ای فرمایشی به نام «کنگره‌ی نویسندگان و شعرا و مترجمان». آنان به‌درستی دریافته‌بودند که هدف از چنین برنامه‌هایی نظارت و تسلط حکومت بر اهل قلم است و سرپوشی بر سرکوب صداهای مستقل و اختناق و خفقان حاکم بر جامعه؛ می‌دانستند که آفرینش و شکوفایی واقعی هنر و ادبیات جز در سایه‌ی آزادی اندیشه ‌و بیان ممکن نیست و دست‌درازی حکومت‌ها بر ذهن‌ و زبان آدمی، وهن آدمی است؛ می‌دانستند مبارزه با روش‌های نوین سانسور و دفاع از آزادی بیان، شکل و تشکلی نو می‌طلبد. پس گرد هم آمدند‌ و طرحی نو درانداختند: کانون نویسندگان ایران!
پنجاه‌وشش سال از تاسیس یگانه تشکل مستقل و پایدار اهل قلم در ایران می‌گذرد. اکنون با نگاهی گذرا بر این تاریخ پرفراز و نشیب می‌توان دریافت که روشن نگه‌داشتن این‌گونه چراغ در این سرزمین با وجود حکومت‌هایی مستبد چه مایه دشوار و چه اندازه جان‌فرسا است. تهدید و بازداشت ‌و آزار و اذیت اعضا از ابتدای تاسیس که ناگزیر در ادوار مختلف به تعطیلی‌ موقت و گاه طولانی‌اش انجامید؛ قتل اعضای موثر و متعهد آن در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد؛ احضار پی‌درپی اعضا در سال‌های اخیر و پرونده‌سازی و صدور احکام زندان بلندمدت برای آن‌ها و... نشان می‌دهد که بیش از نیم قرن مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان، ایستادگی‌ بر مواضع آزادی‌خواهانه‌ مندرج در منشور و اساس‌نامه‌ی کانون نویسندگان ایران، نه کاری‌ست خرد!
امروز، در نتیجه‌ی سال‌ها تلاش و مداومت کسانی که جان‌ و عمر خویش را در این راه نهاده‌اند، مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه ‌و بیان دیگر به خواستی عمومی بدل شده ‌است؛ آن‌چنان که دو سال پیش و در بحبوحه‌ی جنبش زن‌ زندگی ‌آزادی نیز ضرورتش بارها از زبان‌‌ و صداهایی بعید به گوش همگان رسید.
در پنجاه ‌و ششمین سالگرد تأسیس کانون نویسندگان ایران ضمن شادباش به یاران و اهل قلم، یاد جان‌باختگان راه آزادی ـ احمد میرعلایی، غفارحسینی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و بکتاش آبتین ـ و یاران درگذشته‌ را که با نور زندگی‌شان چندی از این مسافت طولانی و نفس‌گیر را روشن کرده‌اند گرامی می‌داریم.
کانون نویسندگان ایران
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
*مجید کریمی ومسعود فرهیخته اعضای هیات مدیره تشکل های کردستان و اسلامشهر  به حبس تعزیری محکوم شدند  
دادگاه انقلاب سنندج مجید کریمی، از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی معلمان کردستان، و مسعود فرهیخته، از اعضای هیات مدیره کانون اسلامشهر، را به سه ماه حبس تعزیری محکوم کرد که با توجه نداشتن سابقه کیفری هر یک را به هشت میلیون تومان جزای نقدی بدل از حبس تبدیل کرده‌است 
در رای دادگاه شرکت این معلمان در تجمع‌های اعتراضی، ایراد سخنرانی و حمایت از معلمان زندانی را مصداق جرم عنوان کرده است.
این دو فعال صنفی معلمان پیش‌تر در جریان اعتراضات معلمان بازداشت شده و با قید وثیقه آزاد شدند.
شورای هماهنگی ضمن حمایت از این دو عضو شورا، بر تداوم جنبش اعتراضی معلمان تاکید می‌کند و اعلام می‌دارد تداوم صدور این احکام تنها ریشه در ناتوانی حاکمان برای حل مشکلات کشور دارد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*مرگ ومصدومیت 6 کارگرپتروشیمی رازی براثر سقوط جرثقیل در اسکله 6
روز جمعه 31 فروردین، 2 کارگر  حین کار تعمیرات در اسکله 6 پتروشیمی رازی واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندر امام براثر سقوط جرثقیل دلیل شکستگی بومش جان خود را از دست دادند و 4 کارگر دیگر مصدوم شدند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 


اخباروگزارش های کارگری یکم اردیبهشت ماه 1403
- تجمع اعتراضی سرایداران و نیروهای خدماتی آموزش و پرورش کشورنسبت به سطح نازل حقوق مقابل وزارتخانه با شعارهای«خدمتگزاربیداراست ازظلم وجور بیزاراست»،«معیشتم به سختیه چاره کار ما چیه»و....
- تجمع اعتراضی کارگران اخراجی کارخانه پارس طبیعت سلولز مقابل اداره کار شوش با شعار«کارگردادبزن حق تو فریاد بزن»
- تجمع اعتراضی کارگران شهرداری یاسوج نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق
تهدید کارگران حق طلب به اخراج از کار
- پوستربه مناسبت پنجاه و ششمین سالروز تاسیس کانون نویسندگان ایران
- میثاق تشکل‌ها به مناسبت اول ماه مه (۱۲ اردیبهشت) ۱۴۰۳
زن، زندگی، آزادی 
- اعتصاب وتجمع جمعی از وانت داران کشور برای افزایش نرخ کرایه باردر شهرهای شریف آباد پاکدشت،تبریز،تهران،شیراز،گرگان و.....
- ادامه اعتراضات متقاضیان پژو پارس با تجمع مقابل سازمان تعزیرات در تهران
- جلوگیری از ورود جمعی از دانشجویان دختر دانشگاه پلی تکنیک توسط حراست بدلیل پوشش اختیاری
- جان نجات انورحمیدی، معلم بازنشسته ۶۸ ساله محبوس در زندان سپیدار اهواز، در خطر است
- محکومیت سوما پورمحمدی، مدرس زبان کوردی در سنندج، به ۱۱ سال حبس و تبعید 
- سرکوب معلمان ادامه دارد
محمد صادقی، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان جهت امروز شنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ،جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به زندان اراک منتقل گردید.
- عزیز قاسم زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
- جان باختن یک کارگرجوان در شهرک صنعتی اهربراثر برق گرفتگی
- جان باختن یک کارگر مقنی جوان درتهران براثر سقوط در چاه
- جان باختن یک کارگر جوان در مشهد زیر تلی از آوار
*******
*تجمع اعتراضی سرایداران و نیروهای خدماتی آموزش و پرورش کشورنسبت به سطح نازل حقوق مقابل وزارتخانه با شعارهای«خدمتگزاربیداراست ازظلم وجور بیزاراست»،«معیشتم به سختیه چاره کار ما چیه»و....
روز شنبه یکم اردیبهشت ماه،سرایداران و نیروهای خدماتی آموزش و پرورش برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به سطح نازل حقوق خودرا به تهران رساندند و دست به تجمع مقابل وزارتخانه با شعارهای«خدمتگزاربیداراست ازظلم وجور بیزاراست»،«معیشتم به سختیه چاره کار ما چیه»و....زدند.
 
*تجمع اعتراضی کارگران اخراجی کارخانه پارس طبیعت سلولز مقابل اداره کار شوش با شعار«کارگردادبزن حق تو فریاد بزن»
روز شنبه یکم اردیبهشت، کارگران اخراجی کارخانه پارس طبیعت سلولز مقابل اداره کار شوش زیر مجموعه شرکت کاغذ پارس مقابل اداره کارشهرستان شوش تجمع کردند و با سردادن شعار«کارگردادبزن حق تو فریاد بزن»خواهان بازگشت بکارشدند.
براساس گزارش های رسانه ای شده،ازروز شنبه یکم اردیبهشت 100کارگر کارخانه پارس طبیعت سلولزاز کار اخراج شدند.
کارگران تجمع کننده به خبرنگاررسانه ای گفتند: روز گذشته نامه اتمام کار 100 کارگر این شرکت صادر شد؛ موضوعی که از روزهای گذشته به اداره کار اطلاع داده بودیم.
آنها افزودند: حقوق اسفند سال گذشته و فروردین کارگران به همراه بیمه بهمن‌ماه سال گذشته و فروردین سال جاری نیز پرداخت نشده است.
آنهادامه دادند: شرکت در حال تولید بوده و حتی صادرات دارد و تعدیل 100نفر کارگر در این شرایط منطقی نیست.
یادآوری:دومین روز اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه پارس طبیعت سلولزدراعتراض به سطح پایین حقوق و عدم پرداخت بموقعش
روز یکشنبه 19 فروردین برای دومین روز متوالی،کارگران کارخانه پارس طبیعت سلولززیر مجموعه شرکت کاغذ پارس برای اعتراض به سطح پایین حقوق از جمله عدم اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل و عدم پرداخت بموقع حقوق به اعتصابشان ادامه دادند و دراین واحد تولید کننده انواع ظروف یکبار مصرف سلولزی واقع در شهرستان شوش تجمع کردند.
 
یکی از کارگران معترض به خبرنگاریک رسانه محلی گفت: مدیران شرکت بعضی از امتیازاتی که به کارگران کاغذ پارس می دهند به ما نمی دهند و یا اگر می دهند متداوم نیست و گاها اتفاق می افتد.
وی افزود: این در حالی است که مدیران این کارخانه گاها پرداخت حقوق و مزایای ما را با منت پرداخت میکنند در حالی که این اینجا به یک گروه معروف است و همه زیر مجموعه کاغذپارس هستیم.
قابل یاد آوری است که در کارخانه پارس طبیعت سلولز300 کارگر زن ومرد در 3 شیفت کاری مشغول به کار هستند.
*تجمع اعتراضی کارگران شهرداری یاسوج نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق
تهدید کارگران حق طلب به اخراج از کار
روزشنبه یکم اردیبهشت، کارگران پاکبان شهرداری یاسوج برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق و تهدید به اخراج از کار دست به تجمع مقابل ساختمان شهرداری مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد زدند.
 
یکی از کارگران حاضردرتجمع به خبرنگاررسانه ای گفت: پاکبانان شهرداری یاسوج از 5 تا 8 ماه حقوق نگرفته اند. در این وضعیت اقتصادی چطور زندگی خود را بگذرانیم؟
وی افزود: ما زن و بچه داریم و برای امور مختلف خود از جمله کرایه خانه نیازمند پرداخت به موقع حقوق هستیم.
یکی دیگر از این کارگران با بیان اینکه بیمه ما نیز مرتب پرداخت نمی شود، افزود: به همین دلیل ما با مشکلاتی زیادی مواجه هستیم و تجمع ما تنها برای مطالبه حقوق‌مان است.
وی درخاتمه گفت: مسئولان و متولیان از جمله اعضای شورا و شهردار خودشان همانطوری که نظافت، جمع آوری و جارو کردن سطح شهر را از ما می خواهند، ما هم حقوقمان را از آنها می خواهیم.
یکی دیگر از این کارگران گفت: بیمه ما به عنوان کارگران خدماتی شهرداری و پاکبان باید بصورت اختصاصی که سختی کار شامل ما شود واریز شود اما متاسفانه بجای بیمه مشاغل سخت و زیار آور، بیمه ما بصورت عادی است که از متولیان امر و دستگاه‌های نظارتی تقاضای بررسی این موضع را داریم.
*پوستربه مناسبت پنجاه و ششمین سالروز تاسیس کانون نویسندگان ایران
 
*میثاق تشکل‌ها به مناسبت اول ماه مه (۱۲ اردیبهشت) ۱۴۰۳
زن، زندگی، آزادی 
سال ۱۴۰۳، سال پیگیری سرسختانه و ایستادن بر میثاقی است که در فریاد زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ بسته شد. جامعه ایستاده است؛ بخش‌های مختلف کارگری با مطالباتشان دارند به میدان می‌آیند. بازنشستگان همچنان خیابان‌ها را به صحنه‌ی حضور اعتراضات درخشان خود تبدیل کرده‌اند و در برابر حکومت که با حمله به زنان می‌خواهد همه‌ی ما مردم را عقب براند، و در این روزها به بهانه‌ی جنگ با اسرائیل به حملاتش شدت داده، شاهد فضایی از اعتراض و مقاومت شجاعانه‌ی زنان هستیم. عهد ما این بوده است "ایستاده‌ایم تا پایان" و بر همین پیمان و میثاق می‌مانیم و مسیر رهایی از فقر، ستمگری‌ها و تبعیضات را دنبال خواهیم کرد.
ما "میثاق ۱۴۰۳" را با تمرکز بر تمام بندهای منشور خواسته‌های حداقلی بیست تشکل که در ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ انتشار یافت دنبال می‌کنیم و می‌خواهیم ضمن تجدید پیمان بار دیگر همگامی و همخوانی خود را در این اتحاد مبارزاتی نشان دهیم و از همه نهادها و تشکل‌های مردمی و از همه فعالین اجتماعی دعوت می‌کنیم که به این میثاق بپیوندند. 
در منشور زن، زندگی آزادی با اشاره به اعتراضات دگرگون‌کننده و تاریخ‌ساز مردمی سال ۱۴۰۱ اعلام کردیم که  "پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز به‌دست کارگران‌، معلمان، زنان، دانشجویان، دانش آموزان، بازنشستگان، اقوام ستمدیده، دادخواهان، هنرمندان، کوئیرها و عموم مردم ایران در جای‌جای کشور از کردستان تا سیستان‌وبلوچستان برافراشته شده، اعتراضی است علیه ناامنی اقتصادی، تورم، بیکاری، اخراج نیروهای کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، علیه زن‌ستیزی و تبعیض جنسیتی، علیه ستم ملی و مذهبی و... شکل گرفته است. این اعتراضات ملهم از جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شجاع و جسوری است که مصمم‌اند بر تاریخ عقب‌ماندگی و عقیم‌ماندن آرمان برپایی جامعه‌ای آزاد و عدالت‌محور با رفاه بنیادین در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
میثاق ما قدرت از بیرون و از بالا را مردود می‌شمارد و هم‌اکنون نیز بر سرآغاز انقلابی اجتماعی و انسانی برای رهائی مردم از همه‌ی اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و برپایی جامعه‌ای شاد تاکید داریم.
نابرابری در کشور هر دم افزون می‌شود؛ تبعیضات طبقاتی و جنسیتی و بی‌عدالتی‌های اجتماعی، علیه اکثریت عظیم مردم با شتاب فزاینده‌ای ادامه می‌یابند و تبلور آن را می‌توان در اعتراضات کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و زنان مشاهده کرد. وجه اندوهبار و تلخ آن را در خودکشی‌ها، زن‌کشی‌ها، مرگ کارگران در حوادث کار، افزایش کودکان کار، بحران فزاینده‌ی محیط زیست، بهایی‌ستیزی، همجنس‌گرا ستیزی را به‌طور مداوم شاهد بود.
امروز زندگی کارگران و مزدبگیران و بی‌ثبات‌کاران دست‌‌وپنجه نرم کردن مداوم با فقر و تهیدستی است؛ بی‌بهره‌گی از امکانات درمان و آموزش و تحصیل و تفریح است.
برای معلولان، هیچ حقوق ثابت و هیچ‌گونه حمایتی وجود ندارد، درحالی‌که سزاوار مقرری ماهانه و امکانات لازم برای داشتن تجهیزات مورد نیازشان به‌شکل رایگان هستند.
زنان در تبعیض‌های روزمره در حالت جنگ دائم با مناسباتی به‌سرمی‌برند که زندگی‌شان را می‌فرساید، دگراندیشان و... در هول و هراسی دائمی و پایان‌ناپذیر زندگی می‌کنند.
این گروه‌های اجتماعی تنها در روابطی دموکراتیک و آزادانه می‌توانند خواسته‌‌های خود را بدون لکنت و با صدای بلند اعلام کنند.
بدین ترتیب در شش بند خواسته‌های فوری خود را برمی‌شماریم. این میثاق پلاتفرم اتحاد مبارزاتی ما مردم است. در همین راستا ما معلمان، کارگران، پرستاران، دانشجویان، بازنشستگان،  دادخواهان، زنان، اقوام تحت ستم، مدافعین محیط زیست، مدافعین حقوق کودکان، فعالین ال‌ج‌بی‌تی‌کیو+ها و فعالین عرصه‌های مختلف رهایی از بساط توحش و بردگی حاکم، بر مطالبات زیر تاکید می‌کنیم:
۱- ما بر ضد هرگونه تبعیض، ستم طبقاتی، فقر و علیه دستمزدهای بی‌شرمانه‌ی ۱۴۰۳ برای کارگران و همه‌ی حقوق و مزدبگیران و افزایش مالیات‌های کمرشکن که بر مردم تحمیل می‌شود، باید بساط پیمانکاران چپاولگر در همه جا جمع شود و به همه‌ی اشکال قراردادهای برده‌وار و موقت‌کاری پایان داده شود. ما بر بیمه‌های اجتماعی مردمی ازجمله بر در دسترس قرارداشتن خدمات درمانی رایگان برای همه مردم و تحصیل رایگان برای کودکان و تسهیلات لازم برای تامین مسکن برای کل جامعه تاکید می‌کنیم و علیه هر آنچه امنیت و زندگی انسانی را تهدید می‌کند، مبارزه می‌کنیم؛ درمان و بیمه‌های خصوصی را رد می‌کنیم و خدمات درمانی را برای همه رایگان و در دسترس‌ می‌خواهیم.
۲- آموزش خصوصی علیه منافع عموم مردم است ما تحصیل رایگان و غیر ایدئولوژیک و با استانداردهای بین‌المللی باید برای همه‌ی کودکان مهیا شود. تحمیل ازدواج به کودکان را جرم و جنایت می‌انگاریم و با کودک همسری مبارزه می‌کنیم.
۳- ممنوعیت و توقف کامل اعدام‌ها را پی می‌گیریم؛ اعدام قتل عمد حکومتی است. حکومت با تشدید سرکوب و افزایش اعدام‌ها می‌کوشد فعالان را منکوب کند و اعتراضات اجتماعی را به عقب براند. ما علیه صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام و قصاص تحت هر عنوان مبارزه می‌کنیم و هرگونه شکنجه‌ روحی، جسمی و اعتراف‌گیری اجباری را ممنوع می‌دانیم.
۴- آزادی بی‌قید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکل‌های محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، وجود شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های صوتی و تصویری، حق بی‌چون و چرای همه‌ی مردم است و باید به رسمیت شناخته شود. آزادی اندیشه، بیان، عقیده و مذهب حق همه است.
مذهب به هیچ‌وجه نباید در قوانین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی کشور و زندگی خصوصی افراد دخالت داشته باشد.
۵- تمامی زندانیان سیاسی باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند و  جرم‌انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی متوقف شود و تمامی احکام و پرونده سازی‌های امنیتی علیه فعالین لغو باید گردد.
عاملین سرکوب اعتراضات مردمی باید محاکمه شوند و در برابر مردم پاسخگو باشند.   
۶- برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی، فورا باید اعلام و به اجرا گذاشته شود. باید به حجاب اجباری و هر شکلی از آپارتاید و تبعیض جنسی و جنسیتی پایان داده شود و تمامی قوانین و سنت‌های تبعیض‌آمیز علیه تعلقات و گرایشات جنسی و جنسیتی ملغا شود. حقوق افراد رنگین کمانی (کوئیرها) باید به رسمیت شناخته شود.
در پایان سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ی حکومت را که وارد فاز تقابل و رودررویی مستقیم شده و با هدف بقای نظام، غارت سفره‌های مردم را تداوم می‌بخشد، به شدت محکوم کرده و اعلام می‌کنیم: نمی‌توانید با گسترش دامنه‌ی جنگ مبارزات مردم را به عقب برانید.
ما همچنین کشتار مردم غزه توسط اسرائیل و حملات حماس علیه مردم اسرائیل را محکوم می‌کنیم.
امضاکنندگان "میثاق ۱۴۰۳" با اتحاد حول همه‌ی خواسته‌های خود برای برچیده شدن ارگان‌های سرکوب و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره‌ی امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری مبارزه می‌کنند و همه‌ی مردم را به پیوستن به این میثاق فرا می‌خوانند.
#زن_زندگی_آزادی
#ایستاده‌ایم_تا_پایان
امضاها:
۱- اتحاد بازنشستگان
۲- انجمن برق و فلز کرمانشاه
۳- شورای بازنشستگان ایران
۴- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۵- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)
۶- شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
۷- ندای زنان ایران
۸- نهاد دادخواهان
*اعتصاب وتجمع جمعی از وانت داران کشور برای افزایش نرخ کرایه باردر شهرهای شریف آباد پاکدشت،تبریز،تهران،شیراز،گرگان و.....
براساس تصاویر و فیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی،روزشنبه یکم اردیبهشت جمعی از وانت داران کشور برای افزایش نرخ کرایه باردر شهرهای شریف آباد پاکدشت،تبریز،تهران،شیراز،گرگان و.....وانت هایشان را به صف وتجمع کردند.
شریف آباد پاکدشت:
 
شیراز:
 
گرگان:
 
*ادامه اعتراضات متقاضیان پژو پارس با تجمع مقابل سازمان تعزیرات در تهران
روزشنبه یکم اردیبهشت، متقاضیان پژو پارس در ادامه اعتراضاتشان مقابل سازمان تعزیرات تجمع کردند.
 
*جلوگیری از ورود جمعی از دانشجویان دختر دانشگاه پلی تکنیک توسط حراست بدلیل پوشش اختیاری
تصاویر و فیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی، از ورود جمعی ازدانشجویان دختر دانشگاه پلی تکنیک توسط حراست بدلیل پوشش اختیاری خبر می دهند.
 
*جان نجات انورحمیدی، معلم بازنشسته ۶۸ ساله محبوس در زندان سپیدار اهواز، در خطر است
نجات انورحمیدی‌ کارون، در زندان سپیدار اهواز، از ناراحتی شدید قلبی رنج می‌برد و به تشخیص پزشکان متخصص، باید مورد عمل جراحی قرار گیرد، اما به‌رغم درخواست‌های مکرر خانواده‌اش، از انتقال او به بیمارستان خودداری می‌کنند.
نجات انورحمیدی معلم ۶۸ ساله اهل آبادان که از سال ۱۳۹۷ در زندان به سر می‌برد، در شعبه چهار بی‌دادگاه اهواز به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
منبع : کانال بیدارزنی
*محکومیت سوما پورمحمدی، مدرس زبان کوردی در سنندج، به ۱۱ سال حبس و تبعید 
سوما پورمحمدی مدرس زبان کوردی و از اعضای هیئت مدیره سازمان فرهنگی_اجتماعی نوژین در شهر سنندج در دو پرونده جداگانه جمعاً به ۱۱ سال حبس و تبعید به کرمانشاه محکوم گردید.
پیشتر نیز سیوان ابراهیمی، آموزگار زبان کوردی، عضو هیئت مدیره انجمن فرهنگی اجتماعی «نوژین» به اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یک سال حبس و ۴۰ ضربه شلاق محکوم شده و دوران حبس خود را در زندان میگذراند. آقای ابراهیمی، دلایل صدور این احکام را «مسئولیت در انجمن نوژین و فعالیت‌های این انجمن»، «حمایت از مقاومت همسرش،زارا محمدی» فعال حوزه زبان مادری عنوان کرده بود.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
*سرکوب معلمان ادامه دارد
محمد صادقی، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان جهت امروز شنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ،جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به زندان اراک منتقل گردید.
بر اساس ابلاغیه‌ای که شعبه هفتم اجرای احکام دادگاه انقلاب اراک صادر به آقای صادقی ابلاغ کرده است، از وی خواسته شده  بود  که شنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۳ جهت اجرای حکم حبس در این شعبه حاضر شود. او ۱۴ فروردین جاری، جهت تحمل محکومیت ۱ ساله‌ خود به زندان اراک مراجعه، اما پس از ساعاتی به دلیل تعویق در اجرای حکم، آزاد شده بود.
آقای صادقی پیشتر در شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک به ریاست قاضی حسینی از بابت اتهام اجتماع و تبانی به ۳ سال و ۷ ماه زندان و از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود که آن حکم در اسفند گذشته، در شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی به ریاست قاضی محسن عدالت به ۱ سال حبس تعزیری تقلیل یافت. وی ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ نیز در اراک بازداشت شده و نهایتاً پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*عزیز قاسم زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
عزیز قاسم‌زاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسم‌زاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد می‌شد اما تا این لحظه تجمیع پرونده‌ی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد)  انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
*جان باختن یک کارگرجوان در شهرک صنعتی اهربراثر برق گرفتگی
روز جمعه 31 فروردین، یک کارگرجوان در شهرک صنعتی شهرستان اهر در استان آذربایجان شرقی براثر برق گرفتگی جان خودرا ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر مقنی جوان درتهران براثر سقوط در چاه
روز جمعه 31 فروردین، یک کارگر مقنی جوان حین کارحفاری چاه عمیق در یک پروژه ساخت‌ و ساز در شرق تهران، محله تهرانسر به داخل چاه سقوط کرد و جان باخت.
*جان باختن یک کارگر جوان در مشهد زیر تلی از آوار
روز شنبه یکم اردیبهشت،یک کارگر25 ساله  حین کارگودبرداری در یک ساختمان در حال احداث واقع دربلوار طبرسی مشهد براثر ریزش دیوار زیر تلی از آوارگرفتارشد وجان خودرا ازدست داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید