اخباروگزارش های کارگری 26-28 شهریورماه 1402

جنبش‌های اجتماعی
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 اعتصاب غذای سروناز احمدی در زندان اوین، در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان تبعیدی به زندان قزلحصار  - کیوان مهتدی بعد از نه روز انفرادی به بند عمومی بازگشت  - یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی بابرپایی تجمع  مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان کرمانشاه - استعفای جمعی از معاونین و کارکنان اداره حقوقی کانون وکلا دادگستری  مرکز در اعتراض به طرح‌ها و لوایح ناکارآمد، عزل و نصب های مدیران و اخراج اساتید دانشگاه ها

- احکامی که دوبرابر اجرایی می‌شوند!
- روژان ملکی؛ احضار و بازجویی یک نوجوان ۱۶ ساله توسط اداره اطلاعات مریوان
- سنندج؛ بازداشت کاوان رضایی، نوجوان ۱۵ ساله توسط اداره اطلاعات
- برگزاری جلسه محاکمه کامران ساختمانگر
- محمود صفدری معلم بازداشتی به قید کفالت آزاد شد  
- آزادی جلوه جواهری با تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی
*******
*اعتصاب غذای سروناز احمدی در زندان اوین، در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان تبعیدی به زندان قزلحصار 
سروناز احمدی با انتشار نامه ای از اعتصاب غذایش از روزیکشنبه 26 شهریوردر زندان اوین، در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان تبعیدی به زندان قزلحصار خبرداد.
متن نامه‌:
سروناز احمدی هستم، مددکار در حوزه کودکان و مترجم و در حال حاضر زندانی در زندان اوین. تقریبا سه سال است که همسرم کامیار فکور را می‌شناسم. در همین سه سال پنج بار کامیار را از من ربودند. کامیار خبرنگار در حوزه اقتصاد محیط‌زیست، ترانه‌سرا و خواننده موسیقی رپ است و از اولین لحظاتی که از او به یاد می‌آورم در‌ جنگ بوده، برای رهایی کارگران و ازمیان‌برداشتن بیگانگی‌مان با طبیعت. کامیار بیست و هشت ساله است و تاکنون شش پرونده برایش ساخته‌اند، با اتهاماتی مثل شرکت در تجمع برای اعتراض به دستمزدهای که تا روز دهم ماه هم نمی‌رسد، بازنشر گزارش‌های محیط‌زیستی در روزنامه رسمی کشور و حمایت از کارگران و معلمان و بازنشستگان، پرونده‌هایی که در مواردی با ضرب‌وشتم شدید همراه بوده است. ما تنها دو هفته از ازدواجمان گذشته بود که در جریان جنبش زن زندگی آزادی بازداشت شدیم و در نهایت من با حکم سه سال و شش ماه و کامیار با حکم دو سال و هشت ماه حبس به زندان اوین منتقل شدیم، درحالی‌که با توجه به اتهاماتمان یعنی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی باید مشمول عفو ۱۴۰۱ می‌شدیم که البته آن را دستاورد شمار زیاد مشارکت‌کنندگان در این جنبش می‌دانم. دوازدهم شهریور کامیار را به‌همراه دوازده زندانی دیگر با دروغ در روز ملاقات به بند امن زندان قزلحصار کرج تبعید کردند، یعنی سرکوب در سرکوب. حالا در زندگی مشترکمان همان هفته‌ای یک یا دو بار ملاقات را نیز سه هفته است که نداریم و تنها سه بار برایم از زندان تماس برقرار کرده‌اند، تماس‌های سه دقیقه‌ای با حضور ماموران. هر روز هم خبری از وضعیت اسفبارشان می‌رسد، از ضرب‌وشتم تا بی‌هوشی جعفر ابراهیمی، معلمی که به‌جای تبعید به‌خاطر وضعیت وخیم سلامتی‌اش باید عدم تحمل حبس دریافت می‌کرده است. در روز این تبعید پس از اعتراضم با همراهی همبندیانم به من وعده داده شد که کامیار تا یک هفته آینده به‌خاطر حضور من در زندان اوین به این زندان بازمی‌گردد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. حالا این سیزده نفر در اعتصاب غذا هستند در حمایت از قیام ژینا و بار دیگر نشان داده‌اند که هر جا ستمی هست مقاومتی هم هست. من هم از امروز بیست‌وششم شهریور در همراهی با مقاومت این زندانیان در اعتصاب غذا خواهم بود و پس از پایان اعتصاب غذای این زندانیان هم اعتراضم به این تبعید و سرکوب مضاعف در زندان از طریق تبعید را با تحصن و در صورت لزوم مجددا اعتصاب غذا نشان خواهم داد، تا زمانی که همسرم به این زندان بازگردانده شود و هر دو در یک زندان باشیم. 
این اعتراضی‌ست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان، این اعتراضی‌ست برای سوی چشمان جعفر ابراهیمی، اعتراضی‌ست برای عشق، عشق‌های خاموش‌نشدنی دشوار. این اعتراضی‌ست به تمام آزار و اذیت‌ها و اضطراب‌ها و نگرانی‌هایی که در عشق با آن مواجه‌مان می‌کنند. این اعتراضی‌ست کوچک برای یادآوری رنج‌ها و مقاومت‌های بزرگ، برای یادآوری پیراهن سرخ عروسی مریم همسر بکتاش آبتین، برای هم‌قطاری‌ام آنیشا اسدالهی که همان تماس سه دقیقه‌ای را هم با همسرش کیوان به جرم خواندن شعر ندارد، برای سعید سلطانپور که در شب عروسی‌اش او را ربودند تا به خیال خود از صحنه زندگی محوش کنند، برای پوری و مرتضی کیوان، برای آن‌هایی که برای عشق از آن‌ها حتی یک گور مشخص هم باقی نمانده و برای حنانه کیا. این اعتراض اگرچه پس از پایان این اعتصاب غذای جمعی، جلوه اقدامی فردی را خواهد داشت اما با ایمان به قدر جمعمان است و با امید به اینکه آنچه از من باقیمانده بسنده است تا آن خیالواره سبک وزن بر تباهی واقعیت چیره شود.
سروناز احمدی
بند زنان زندان اوین
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
*کیوان مهتدی بعد از نه روز انفرادی به بند عمومی بازگشت 
کیوان مهتدی نویسنده و عضو کانون نویسندگان که نه روز پیش بخاطر یک فایل صوتی در حمایت از جعفر ابراهیمی و کامیار فکور به انفرادی زندان اوین منتقل شده بود، امروز به بند عمومی زندان بازگشت.
این زندانی سیاسی، اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد و در حال گذران پنج سال حبس خود می‌باشد.
انیشا اسدالهی، همسر کیوان مهتدی نیز در زندان اوین می‌باشد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی بابرپایی تجمع 
مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان کرمانشاه
 شعارها:
«بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»
«بازنشسته می میرد ذلت نمی پذیرد»
«بازنشسته بپاخیزبرای رفع تبعیض»
«خواسته ما این زمان معیشت است و درمان»
«حقوق نصف نیمه سکوت کنی همینه»
«نه دولت نه مجلس نیستند بفکر ملت»
«دولت خیانت می کند مجلس حمایت می کند»
«دولت ورشکسته دشمن بازنشسته»
«کشورپر درآمد چه برسر تو آمد»
*استعفای جمعی از معاونین و کارکنان اداره حقوقی کانون وکلا دادگستری  مرکز در اعتراض به طرح‌ها و لوایح ناکارآمد، عزل و نصب های مدیران و اخراج اساتید دانشگاه ها
روز شنبه 25 شهریور، جمعی از معاونین و کارکنان اداره حقوقی کانون وکلا دادگستری  مرکز بیانیه ای در رابطه استعفایشان در اعتراض به طرح‌ها و لوایح ناکارآمد، عزل و نصب های مدیران و اخراج اساتید دانشگاه ها منتشر کردند.
متن بیانیه:
در هنگامه‌ای که شاهد گذراندن طرح‌ها و لوایح ناکارآمد، مغایر با قانون اساسی، سیاستهای کلی و موازین شرعی و البته علیه نهاد مستقل وکالت دادگستری نزد مراجع تصمیم‌گیر از یک سو و اخراج گسترده اساتید دانشگاه از سوی دیگر هستیم، رئیس هیأت مدیره محترم دوره سی و‌دو کانون وکلای دادگستری مرکز، در اقدامی شگفت‌انگیز و ناعادلانه، بدون اطلاع قبلی و رعایت حداقل پروتکل‌های حقوقی و اداری ناظر بر تحویل و تحول، مبادرت به تغییر ناگهانی رئیس اداره حقوقی در آستانه ایام تعطیلی که امکان اعتراض وجود ندارد، نمود. همانگونه که قابل پیش‌بینی بود، این رویکرد ناعادلانه، سبب بدبینی، تشویش، ناخشنودی و بهت‌زدگی همکاران و فعالین صنفی گردیده و بیش از پیش، موج نارضایتی و ناامیدی ایجاد کرده است.
یکی از پایه‌های حاکمیت قانون، وجود نهادهای مدنی پویا، کارا و فعال است. نهادهایی مبتنی بر حاکمیت قانون، شایسته‌سالاری، مسئولیت‌پذیری و رعایت حقوق و آزادی‌های فردی و جمعی و نیز لزوم بهره‌گیری از همه سرمایه‌ها و جریانات فکری و نیز افروختن شعله نقد و گفتگو و هم‌اندیشی که زیربنای توسعه پایدار است، و نیز تعاطی افکار و تضارب آراء که مراد و مطلوب و غایت وجودی آنهاست و به حفظ ثبات و سلامت پیکره تشکیلاتی-سازمانی آن و نیز تنظیم روابط آن با درون و بیرون یاری می‌رساند.
در شرایطی که همگان شاهد مجاهدت‌های بی‌وقفه ریاست و معاونین و همکاران محترم اداره حقوقی در راستای پیشبرد اهداف آن اداره نوپا و اعتلای کانون وکلا گاه تا پاسی از شب بوده‌اند، تغییر ناگهانی، غیرشفاف و بی‌دلیل رییس آن اداره، تنها بستری جهت تضعیف هرچه بیشتر ستون‌های خانه صنفی‌مان فراهم نموده و عرصه را بیش از پیش بر دلسوزان و آنان که دل در گرو این خانه قدیمی نهاده‌اند، تنگ می‌نماید.
مسلّما هدف و منظور از این نگاره، به کرسی نشستن مادام‌العمر هیچ‌کس بر هیچ صندلی نبوده و نیست و چرخش تصدی‌گری خود از اصول اساسی و پایه‌ای دموکراسی و تضمین‌کننده موارد پیش‌گفته است لیکن در شرایطی که تمامی وظایف در این اداره به درستی و در مسیر خود پیش می‌رفته و تنها یک سال از پایان عمر هیأت مدیره محترم باقی مانده، تغییر رئیس محترم آن اداره که به حسن نیت و عِرق صنفی شهره هستند و جز در لوای حکومت قانون و منافع خانه صنفی انجام وظیفه نکردند، تصمیمی است که شاکله‌ی برنامه‌های جاری و مدنظر این اداره مهم کانون وکلا را از هم خواهد پاشید.
آیا جز این است که تغییر ناگهانی مدیری خدوم نتیجه‌ای جز اخراج جرات و جسارت و ترویج بی‌عملی و ایجاد موج حرمان و ناامیدی که اکنون بیش از همیشه بر جان خانه صنفی‌ چون اختاپوسی شوم سایه افکنده است، خواهد داشت؟ و کیست که نداند هر تغییر و تحولی آداب حرفه‌ای، پروتکل اخلاقی و تشریفاتی دارد و از آن مهمتر، دلیلی برای آن باید تا اذهان عمومی را قانع سازد؟!
استمرار این شیوه نامرسوم و اصرار بر این مشی و روش غلط، موجب تحمیل هزینه‌های بیشتر بر هویت جمعی خواهد داشت و دست بدخواهان را در این خلأها و کنش و واکنش‌های غیراصولی برای دست یازیدن به خانه صنفی هرچه بیشتر باز می‌گذارد. 
در این دوره نه‌چندان کوتاه با ریاست محترم جناب وکیل محمد شیوایی، از تعداد زیادی از پرونده‌های له یا به‌ندرت علیه کانون وکلا دفاع شد و همکاران زیادی به واسطه عملکرد حرفه‌ای و رفتار دوستانه ریاست و معاونین محترم آن اداره با آن همکاری نمودند که لزوما با دستورالعمل سازمانی دستیابی به این جمع صمیمانه و چنین همدلی میسر نبود و اگر چنین سلوک و منش دوستانه و حرفه‌ای نبود، بسیاری از ایشان حاضر به ادامه آن و انجام این وظیفه و افتخار خطیر نبوده و نیستند، و چه‌بسا تکلیف ادامه همکاری با آن اداره برای ایشان با شرایط جدید مصداق تکلیف مالایطاق است.
با عنایت به افول گسترده تصمیمات در دوره هیات مدیره کنونی و انحطاط فضایی که در آن به سر می‌بریم که دیگر، نظر اکثریت وکلا، مورد مراجعه قرار نمیگیرد، سایر همکاران خدمتگذار در این اداره بیش از آنکه دغدغه تغییر یا حفظ مقام یا جایگاهی در آن داشته‌ باشند، آن را یک آسیب و خسران فرهنگی، حقوقی و صنفی برای موکل خود می‌پندارند که همانا کانون معزز وکلای دادگستری مرکز می‌باشد.
لذا با عنایت به وظیفه‌ی ذاتی و اخلاقی وکالت که همانا اتخاذ تصمیم درست به نفع موکل به صورت مستقل و به دور از هرگونه هیجان‌زدگی یا حاشیه‌سازی یا سیاه‌نمایی یا سیاست‌پیشگی است، ضمن تذکر صریح و گوشزد نمودن قواعد اخلاقی عزل و نصب و همچنین تاکید بر ضرورت اعلام روشن و بی‌پرده و به موقع خطرات چنین تصمیماتی به نمایندگان خود در طبقه چهارم کانون وکلای دادگستری مرکز، این روند قهقرایی را برنتابیده و انفعال صنفی را شأن وکالت ندانسته و بدین وسیله با کمال تأسف و ناخشنودی از این همکاری مغتنم کناره گرفته و مراتب استعفای خویش را اعلام می‌نماییم. 
 بدیهی است که موکل، «کانون وکلای دادگستری مرکز» می‌باشد که با عنایت به استعفای تمامی همکاران در پرونده‌های مطروحه و جاری آن اداره، هیات مدیره محترم مطابق ماده ۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی تکلیف به تعیین وکیل جدید و معرفی ایشان به مراجع قضایی مربوطه را دارد.
*احکامی که دوبرابر اجرایی می‌شوند!
بر اساس گزارشات، ۸ دانشجوی دانشگاه دامغان که طی احکام انضباطی صادر شده در بهمن ۱۴۰۱ به یک ترم منع از تحصیل محکوم شده و این محرومیت‌ را در ترم پیش گذرانده بودند، بار دیگر و در پی تایید این حکم از سمت کمیته مرکزی وزارت علوم، از تحصیل در نیمسال آینده محروم شدند. همچنین درخواست اقامت خوابگاه ایشان حذف شده و امکان انتخاب واحد از آنان سلب شده است.
#بهاره_دوانی، #پریزاد_اسماعیلی، #مهسا_سلطانی، #مبینا_یعقوب‌زاده، #ملیکا_احمدیان و #ستاره_سبک‌رو دانشجویان کارشناسی رشته سینما و همچنین #ریحانه_نیکویی دانشجوی کارشناسی رشته حقوق، #ریحانه_خسروی دانشجوی کارشناسی رشته تلویزیون و هنرهای دیجیتال از تحصیل در ترم آتی محروم شده‌اند.
این دانشجویان در نیمسال گذشته و علی‌رغم اعتراض به حکم، در روندی عیرقانونی از ورود به دانشگاه‌ و حضور در کلاس‌ها و خوابگاه منع می‌شوند و حکم غیرقطعی ایشان اجرایی می‌شود. این پایان ماجرا نیست و  دانشگاه در اقدامی ناگهانی، در هفته‌های پایانی ترم و در بازه امتحانات، ترم تحصیلی آنان را فعال می‌کند. به دانشجویان بصورت شفاهی و بدون ابلاغیه رسمی گفته می‌شود که حکمشان بخشوده شده است و آنان باید در امتحانات شرکت کنند، در غیر اینصورت نمره صفر برای آنان ثبت می‌شود. این درحالی بود که دانشجویان به دستور دانشگاه از حضور در کلاس‌ها محروم بودند و برخی اساتید به بهانه عدم حضور دانشجویان در طول ترم، برای آنان نمره صفر ثبت می‌کنند و به این شیوه برخی از آنان مشروط می‌شوند!
حال دانشگاه مدعی است که حکم دانشجویان در ترم گذشته اجرایی نشده است و بنابراین با تایید حکم از سوی کمیته مرکزی، این افراد از تحصیل محروم شده‌اند.
بر اساس آیین‌نامه انضباطی، احکامی که به آنها اعتراض شده و‌ در مرحله رسیدگی در کمیته مرکزی هستند، قابل اجرا نیستند. درحالی که مسئولین دانشگاه دامغان آشکارا خلاف قانون عمل کرده‌اند و باید مورد پیگرد قرار بگیرند، این دانشجویان هستند که از ساده‌ترین حقوق خود محروم می‌شوند.
*روژان ملکی؛ احضار و بازجویی یک نوجوان ۱۶ ساله توسط اداره اطلاعات مریوان
روژان ملکی، نوجوان ۱۶ ساله اهل روستای «تنگیسر» از توابع شهرستان مریوان، به اداره اطلاعات این شهر احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*سنندج؛ بازداشت کاوان رضایی، نوجوان ۱۵ ساله توسط اداره اطلاعات
کاوان رضایی، نوجوان ۱۵ ساله اهل سنندج، توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
به گزارش رسیده به شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، نصف‌شب جمعه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۲، کاوان رضایی، نوجوان ۱۵ ساله اهل سنندج، توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
تا لحظه تنظیم این گزارش، از علت بازداشت و اتهامات منتسب به این نوجوان ۱۵ ساله اطلاعی حاصل نشده  است.
*برگزاری جلسه محاکمه کامران ساختمانگر
امروز یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، جلسه رسیدگی به اتهامات کامران ساختمانگر از فعالین کارگری شهر سنندج در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج و بدون داشتن وکیل برگزار شد.
اتهامات مطروحه در متن کیفرخواست دادستان و اداره اطلاعات سنندج علیه این فعال کارگری، موارد متعددی از جمله فراخوان دادن مردم به اعتراض و اعتصاب در اعتراض به قتل مهسا امینی از طریق مصاحبه با رسانه‌ها، حضور در تجمعات اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ و جنبش ژن ژیان ئازادی، انتشار تصویر و پیام دایه شریفه در اعتراض به مرگ مهسا امینی و حمایت علنی از خانواده رامین حسین پناهی و تشویق مردم به اعتراض و حضور در خیابانها علیه نظام از طریق فضای مجازی و همکاری با احزاب سیاسی کردستان را در برداشت که کامران ساختمانگر در قبال اتهامات مطرح شده از خود دفاع نمود.
برگرفته از کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
*محمود صفدری معلم بازداشتی به قید کفالت آزاد شد  
محمود صفدری, دبیر تشکل سازمان معلمان ایران شاخه خراسان شمالی و عضو انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی که شامگاه  ۲۵ شهریور توسط اطلاعات سپاه در منزل خودش بازداشت شده بود به قید کفالت آزاد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*آزادی جلوه جواهری با تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی
کاوه مظفری، همسر جلوه جواهری از آزادی همسرش از زندان لاکان رشت با تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی خبرداد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

 

اخباروگزارش های کارگری 27 شهریورماه 1402
- تجمع خانواده های بازداشت شدگان سالگرد قتل حکومتی مهسا(ژینا)امینی مقابل پلیس امنیت درتهران
یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت به تجمع کنندگان و ضرب شتم آنها
- عثمان اسماعیلی: 02/06/25 اولین سالگرد ژینا/مهسا امینی بود.
- دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های
أصفهان (شهراصفهان)
خوزستان (شهراهواز)
زنجان(شهر زنجان)
استان سیستان وبلوچستان(شهر زاهدان)
استان فارس(شهرشیراز)
کردستان(شهر سنندج)
گیلان(شهررشت)
لرستان(شهر خرم آباد)
استان مرکزی(شهر اراک)
واستان تهران مقابل ساختمان مرکزی مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل
- پایمالی آشکار حقوق کارگران کارخانه پاک سمن توسط کارفرما زیرسایه بی خیالی اداره کار تحت مسئولیت وزیر کار خوشرقص
- بازداشت عبدالله عبدالملکی ازمعلمان کردستان قروه   
- تداوم بازداشت و انتقال عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان و از زندانیان سیاسی سابق به زندان شاهرود 
- اجرای حکم بدون ابلاغ رسمی
- بخششِ حیله‌گرانه!
- آزار‌ دانشجویان در کمیته‌ها‌ی انضباطی
- پرپرشدن کارگران درحین کار وبی خیالی مسئولان:
+جان باختن یک پرستارحین کار درایلام بر اثر ایست قلبی
+جان باختن یک کارگر در شهرک صنعتی مهاباد بدنبال سقوط در دستگاه پالپر کاغذ
+جان باختن یک کارگرجوان درهشتگرد براثر سقوط از ارتفاع
+یک کارگر هم در مشهد براثر سقوط از ارتفاع جان باخت
+سقوط از ارتفاع دربندرانزلی هم جان یک کارگر را گرفت
+جان باختن یک کارگر پروژه آسفالت کاری شهر اناردرحادثه تصادف غلطک
+جان باختن یک کارگر خدماتی شهرداری همدان در جریان عملیات جابجایی بلوک بتنی با جرثقیل
*******
*تجمع خانواده های بازداشت شدگان سالگرد قتل حکومتی مهسا(ژینا)امینی مقابل پلیس امنیت درتهران
یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت به تجمع کنندگان و ضرب شتم آنها
روز دوشنبه 27 شهریور،جمعی از خانواده های بازداشت شدگان سالگرد قتل حکومتی مهسا(ژینا)امینی برای کسب اطلاع از وضعیت عزیزانشان مقابل پلیس امنیت درتهران تجمع کردند.
نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت وحشیانه به تجمع کنندگان یورش آوردند وآنها را مورد ضرب وشتم قراردادند.
خاطرنشان می شود که بر اساس گزارش رسمی طی روزهای شنبه ویکشنبه دستکم 270 نفرمنجمله کاربران شبکه های اجتماعی در کشوربازداشت شدند.
همچنین گزارش های غیر رسمی  حاکی از بازداشت حداقل 200 نفر در تهران در سالگرد قتل حکومتی مهسا(ژینا)امینی می باشد.
عثمان اسماعیلی: 02/06/25 اولین سالگرد ژینا/مهسا امینی بود.
ساعت ده صبح از خواب بیدار شدم و پرده پذیرایی‌مان را کشیدم؛اولین چیزی که دیدم مردی بود روی یکی از سنگ‌های پارک لاله که دقیق روبروی منزل ماست؛ متوجه شدم همان نفر همیشگی‌ست که طبق معمول منزل ما را زیر نظر گرفته.برای شخص من تحت تعقیب بودن چیز طبیعی هست.از خانه خودمان بیرون رفتم.
شهر آرام بود.پیاده روی اولین پل ورودی سقز قدم زدم دیدم که بله درست است، سد چراغ‌ ویس را باز کرده‌اند تا که یکی از راه‌ها را از مردم ببندند و مراسم سالگرد ژینا برگزار نشود.به میدان یادبود رفتم؛ دیدم نیروهای نظامی مسلح و نیروهای لباس شخصی مسلح گروه گروه دور میدان ایستاده‌اند.حتی من شاهد این بودم که یک نفر از نیروهای نظامی کنار ماشین خوابش برده.
دسته دسته از زنان و مردان با موتور،ماشین،پیاده به سمت میدان استقلال حرکت میکردند.باز هم چهار طرف میدان نیروهای نظامی با ماشین‌های جنگی ایستاده‌ بودند.مردم به سمت میدان هه‌ڵۆ(جمهوری اسلامی) حرکت میکردند.در نزدیکی میدان هەڵۆ گروهی را دیدم که متوجه حضور فرماندار شهر سقز در آن جمع شدم.انگار برای وضعیت اعتصاب شهر به سمت بازار بزرگ حرکت میکرد.در میدان هەڵۆ هم نیروهای گارد ویژه با موتور‌ سوارهایی که رژه میرفتند در کوچه و خیابان حضور داشتند.تمام کرکره‌های مغازه‌ها پایین بود.
بازار سقز در اعتصاب بود.به طرف خیابان جمهوری و میدان قدس(فلکه فرمانداری) حرکت کردم.
جلوی درب فرمانداری گارد ویژه، پلیس نیرو انتظامی، مامورین لباس شخصی،  ورودی که به طرف میدان زندان راه داشت را بسته بودند که حتی به افراد پیاده هم اجازه ورود نمیدادند.مردم از خیابان شهرداری به طرف بلوار وحدت حرکت میکردند میخواستند به میدان زندان یعنی ابتدا ورودی جاده بانه برسند.که رسیدند.
همه ما به میدان زندان رسیدم.نیروهای مسلح نگذاشتند مردم به مزارستان آیچی حرکت کنند و گویا آنجا منطقه‌ی ممنوعه بود.هر کدام از ما برگشتیم.
من در هنگام برگشت جای خالی آزادی را حس کردم.
زیرا در این شرایط فقط دوربین‌های مدار بسته،نیروهای نظامی و  مسلح و بی سیم به دست میدیدم.
شهر سقز را با تمام این افراد نظامی تحت‌امر دولتی که چهل و پنج سال از حکومتش میگذرد دیدم.
خبری از روزنامه‌نگار،عکاس،خبرنگار یا تاریخ نویس نبود.تا از اعتصاب شهر پرافتخار سقز چیزی ثبت کنند.
درحالی که اگر برای مراسمات خود دولت میبود قطعا اجازه بهترین تجهیزات را داشتند برای ثبت و رسانه‌ای کردن.
با مردم گفتگو میکردم و سوال میپرسیدم که نظرشان راجع به اعتصاب چیست؟
همه با پوزخند میگفتند این اعتصاب نشانه قدرت مردم کردستان است.
و اما نظر منِ فعال کارگری که این اعتصاب را چگونه نقد و بررسی میکنم:
برای تاریخ چیزی حقیقت نمیگوییم.
آنچیزی که با چشم خود در تحقیقات میدانی‌ام شاهد بودم، 
اعتصاب کردستان در میان همه اعتصابات پیش‌تر اگر اول نبوده قطعا دوم بوده است. به این دلیل است که مردم کردستان به بلوغ سیاسی رسیده‌اند.قطعا یکی از اعتصاباتی که سیاسی و مدنی و بدون خشونت بود دیروز در سقز صورت گرفت.
که در همین راه آرمان‌های سیاسی، صدها نفر جان باختند.
مردم کردستان، زنان و مردان، تشکل‌ها، فعالین کارگری، زندانیان سیاسی این دسترنج چندین ساله تک ‌تک شماها در راه آزادی و برابری بود‌ که در حال به ثمر رسیدن است.مردم کردستان همیشه پشتیبانی خودشان را از خانواده‌های جان باختگان ثابت کردند.همه مردم کردستان و ایران جدا از طرز فکر‌های مختلفشان،درد مشترکی دارند.
زنده باد اتحاد و همبستگی مردم برابری‌طلب کردستان و ایران.
به امید اینکه تاریخ‌نویسان صادق این تاریخ پرافتخار را با تمام ریزکاری‌هایش بدون سانسور بنویسند.
درود و درودها.
*دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های
أصفهان (شهراصفهان)
خوزستان (شهراهواز)
زنجان(شهر زنجان)
استان سیستان وبلوچستان(شهر زاهدان)
استان فارس(شهرشیراز)
کردستان(شهر سنندج)
گیلان(شهررشت)
لرستان(شهر خرم آباد)
استان مرکزی(شهر اراک)
واستان تهران مقابل ساختمان مرکزی مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل
شعارها:
«عدالتی ندیدیم فقط دروغ شنیدیم»
«نه مجلس نه دولت نیستند بفکر ملت»
« شرکت پر درآمد چه بر سر تو آمد»
«حقوق بازنشسته پشت درهای بسته»
«بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»
«مخابرات حیا کن آئین نامه را اجراکن»
«مخابرات حیا کن به وعده هات عمل کن»
«تا حق خود نگیریم  دوشنبه ها همینه»
« نه گرما نه سرما نیست جلودار ما»
«اجرای آئین نامه حق مسلم ماست»
«جیره غیر نقدی بروز باید گردد»
«سهمادار عمده حق مارو خورده»
تصاویر:
اهواز:
 
تهران:
 
رشت:
 
زاهدان:
 
*پایمالی آشکار حقوق کارگران کارخانه پاک سمن توسط کارفرما زیرسایه بی خیالی اداره کار تحت مسئولیت وزیر کار خوشرقص
روز دوشنبه 27 شهریور، کارگران کارخانه پاک سمن واقع در شهرک صنعتی شماره یک زنجان از پایمالی آشکار حقوقشان توسط کارفرما زیرسایه بی خیالی اداره کار تحت مسئولیت وزیر کار خوشرقص،خبردادند.
تعدادی از کارگران کارخانه پاک سمن در گفتگو با خبرنگار رسانه ای، عدم بازرسی اداره کار از این کارخانه را یکی از مهمترین دلایلی عنوان کردند که موجب شده کارگران این واحد تولیدکننده انواع محصولات ارتوپدی و کمک در مانی که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها زن هستند، از شرایط کاری خود ناراضی باشند.
این کارگران با بیان اینکه حدود 82 کارگر با میانگین 12 سال سابقه کار در این کارخانه مشغول کارند، افزودند: در این واحد تولیدی مدت زمانی بیشتر از آنچه که در قوانین کار و تامین اجتماعی تعیین شده، کار می‌کنیم اما برخلاف قانون از دریافت مزایایی چون حق مرخصی واضافه کارمحروم هستیم.
آن‌ها به اجرا نشدن قانون کار در خصوص محاسبه مزایای حق مرخصی کارگران پاک سمن اشاره کرده و گفتند: در این کارخانه از اردیبهشت ماه سال جاری با درخواست مرخصی کارگران (بیش از 4 ساعت) موافقت نمی‌شود. علاوه بر آن در صورت غیبت به ازای هر روز مبالغی از حقوق کارگر کسر می‌شود. جدا از کسر حقوق دخیره مرخصی کارگری که غیبت کرده سوخت می‌شود.
این کارگران با اشاره به اینکه مدیران قسمت‌ها با اضافه کارهای اجباری و شیفت‌های 12 ساعته شرایط سخت را به کارگر تحمیل می‌کنند، در ادامه افزودند: شمار زیادی از کارگران این کارخانه در برخی مواقع  روز جمعه و تعطیلات رسمی ندارند و مجبور به اضافه کار هستند، و برخی کارگران هم به دلیل شرایط سخت اقتصادی که در آن قرار دارند مجبور به قبول این کار هستند.
کارگران در ادامه گفتند: حقوق کارگران پاک سمن حداقلی است با این حال ما کارگران خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل برای افزایش حقوق هستیم. قراردادهای کارگران  نیز کوتاه مدت و یکطرفه است و در مواقع لزوم از کارگران اثر انگشت یا امضاء می‌گیرند.
کارگران افزودند: جدا از همه مشکلات، همین حداقل دستمزد؛ ماهانه در دو قسط پرداخت می‌شود. در عین حال کارگران از دریافت فیش حقوقی هم محروم هستند.
کارگران قراردادی در کارخانه پاک سمن در پایان اظهار داشتند: این مشکلات را بارها به مسئولین اداره کار زنجان بویژه بازرسان گوشزد کرده‌ایم اما ظاهرا فشاری به کارفرما وارد نمی‌کنند.
*بازداشت عبدالله عبدالملکی ازمعلمان کردستان قروه   
عبدالله عبدالملکی از معلمان بازنشسته قروه زمانی که نیروهای سرکوبگر زنان و مردان معترض قروه‌ای  را مورد ضرب و شتم و اهانت متعرض شده بود که با یورش نیروهای سرکوبگر  این معلم توسط اطلاعات سپاە قروە بازداشت شده و به مکان نامعلومی  انتقال دادە شدە است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن تاکید بر آزادی فوری این معلم خواهان خاتمه دادن به این پرونده‌سازی‌های نیروهای امنیتی است.
*تداوم بازداشت و انتقال عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان و از زندانیان سیاسی سابق به زندان شاهرود 
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان طی سه روز گذشته به زندان شاهرود منتقل شده است. صبح یکشنبه ۱۹ شهریورماه، وی با یورش ماموران امنیتی در منزل یکی از بستگان خود در سمنان، بازداشت شد.
طی روزهای گذشته، روند بازجویی عاطفه رنگریز در اداره اطلاعات سمنان بوده است که پس از آن طی یک تماس تلفنی به خانواده، از انتقال خود به زندان شاهرود خبر داده است.
کماکان از علت بازداشت و پرونده‌سازی علیه او اطلاعاتی در دست نیست.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*اجرای حکم بدون ابلاغ رسمی
سارا مددی دانشجوی کارشناسی رشته سینما دانشگاه سوره، بدون طی شدن روند قانونی تشکیل پرونده و ابلاغ رسمی حکم، با اتهام عدم رعایت ضوابط پوشش(مقنعه) به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
این دانشجو در صفحه شخصی خود عنوان کرد که پیشتر در بهمن ۱۴۰۱ به «تغییر محل تحصیل» محکوم شده بود که با امضای تعهدنامه، این حکم به حالت تعلیق درآمد. اما اینبار دانشگاه بدون احضاریه، جلسه تفهیم اتهام و اخذ دفاعیات، دسترسی این دانشجو را به سامانه آموزشی قطع کرده و در پاسخ به پیگیری‌های وی، بصورت شفاهی اتهام و حکم ایشان را ابلاغ کرده است. نمونه‌ای دیگر از احکام کاملا غیرقانونی صادر شده در دانشگاه‌ها برای حذف دانشجویان معترض.
گفتنی است این دانشجو در آستانه فارغ‌التحصیلی است و تنها دفاع از پروژه کارشناسی وی باقی مانده است.
*بخششِ حیله‌گرانه!
فرشید عزیزپور، دانشجوی کارشناسی رشته مجسمه‌سازی دانشگاه هنر، در صفحه شخصی خود، شرحی از رخداد‌های یک‌سال گذشته و سرکوب‌های صورت گرفته علیه خویش را به اشتراک گذاشت.
در این متن آمده‌است که آقای عزیزپور از ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ تا پایان ترم ممنوع‌الورود بودند و به دلیل عدم شرکت در کلاس‌ها، ترم گذشته را مشروط شدند. همچنین کمیته انضباطی طی حکمی در خردادماه، ایشان را یک ترم از تحصیل محروم می‌کنند. حال در آستانه آغاز ترم جدید، دانشگاه به ایشان اطلاع داده‌ که محرومیتشان بخشیده شده و باید انتخاب واحد کند! درغیر اینصورت برای ترم سوم مشروط شده و اخراج خواهد شد. گفتنی‌ست ایشان با این بخشودگی مخالفت کرده‌اند.
روند طی‌شده برای ایشان مشابه بسیاری دیگر است؛ ممنوع‌الورودی‌های غیرقانونی، صدور احکام انضباطی طی روندهای غیرقانونی و با اتهامات دروغین که بدون‌ سند و مدرک اجرایی می‌شوند و درنهایت بخشودگی ناگهانی که خود دست‌آویزی است برای سرکوب بیشترِ دانشجویان در برزخِ «تعهد و تعلیق و اجرای حکم» و مشروعیت‌بخشی به حکم غیرقانونی.
*آزار‌ دانشجویان در کمیته‌ها‌ی انضباطی
بر اساس گزارش دانشجویان از کمیته‌ی انضباطی دانشگاه یزد، این دانشگاه طی فرایند‌های مختلف دانشجویان را در کمیته‌ انضباطی مورد آزار قرار می‌دهد. این آزار‌ها از جانب معاونت دانشجویی، نماینده‌ی نهاد رهبری و ریاست دانشگاه به شکلی مداوم متوجه دانشجویان شده است که با فشار زیاد و تهدید از طرف دانشگاه، در سکوت خبری تداوم یافت.
▫بلاتکلیفی در وضعیت تحصیلی؛
دانشجویانی که در این دانشگاه حکم انضباطی قطعی دریافت نکرده‌ بودند با ممنوعیت‌های طولانی‌مدت از تحصیل و امکانات رفاهی مواجه شدند و پس از دریافت حکم قطعی نیز مجددا از تحصیل آنان ممانعت می‌شود. همچنین در مواردی دانشگاه با اخذ تعهد یا گذراندن بخشی از محکومیت انضباطی، به دانشجویان قول بازگشت به تحصیل می‌دهد اما دقیقا در بازه انتخاب واحد، سامانه‌ی اموزشی آنان را مسدود می‌کند. این اقدامات کاملا غیر قانونی‌ای انجام هستند و مسببین آن باید مورد پیگرد قرار بگیرند‌.
▫تهدید دانشجویان و دوستان‌شان در صورت عدم همکاری با حراست؛
در گزارشات متعدد از این دانشگاه، دانشجویان در کمیته‌های انضباطی تهدید شده‌اند که چنانچه نام دوستان‌شان را فاش نکنند، پرونده‌های انضباطی‌ آنان هرگز بسته نخواهد شد. همچنین دوستان و نزدیکانِ دانشجویانی که در کمیته‌های انضباطی محکوم شده یا مورد آزار قرار گرفتند، تهدید می‌شوند که در صورت انتشار اخبار دوستانشان، خودشان نیز از تحصیل محروم خواهند شد. این تهدید‌ها حتی در مواردی عملی نیز می‌شوند و چندین دانشجو تاکنون، صرفا بابت حمایت از دوستانشان تعلیق و محروم از تحصیل شده‌اند.
▫اجبار دانشجو به درخواست انتقالی از دانشگاه؛
در یک مورد دانشگاه بدون ابلاغ هیچگونه حکمی دانشجو را از تحصیل منع کرده است و به او گفته می‌شود که یا باید درخواست انتقالی بدهد و یا اخراج خواهد شد. همچنین در فرایندی غیرقانونی، حذف پزشکی یک درس که قانونا باید پذیرفته می‌شد را در گرو این درخواست انتقالی قرار دادند. پس از امتناع این دانشجو، دانشگاه از کمیته‌ی مرکزی وزارت علوم درخواست «تغییر محل تحصیل یا تبعید تحصیلی» وی را می‌کند و دانشجو را تا زمان پاسخ کمیته‌ی مرکز در حالت معلق از تحصیل قرار داده و اجازه‌ انتخاب واحد به اون نمی‌دهد. این در حالی است که دانشگاه پیگیری این حکم را نیز به خودِ دانشجو حواله کرده است.
▫آزارهای کلامی و جنسیتی در جلسات کمیته‌ی انضباطی؛ 
بر اساس گزارش‌‌ها دانشجویان-مخصوصا دانشجویان دختر- در جلسات کمیته‌ی انضباطی مورد توهین، فحاشی و آزارهای کلامی زیادی از جانب اعضای کمیته و رییس دانشگاه قرار گرفته‌اند. در مواردی معاونت دانشجویی دانشگاه و نماینده‌ی نهاد رهبری به دانشجو انگ بی‌بندوباری زده و او را به شدت مورد آزار و فحاشی قرار داده‌اند به حدی که دانشجو در جلسه‌ دچار حمله‌ی قلبی و عصبی شده و نیاز به مراقبت پزشکی پیدا کرده‌ بود.
این موارد تنها بخشی از بی‌قانونی‌ها و برخوردهای بیشرمانه‌ی مسئولین دانشگاه با دانشجویان است. همچنین در دیگر دانشگاه‌های کشور نیز شاهد برخوردهای غیرقانونی و غیر اخلاقی با دانشجویان هستیم که پیشتر نیز به ‌آن‌ها اشاره شده است.
منبع 3 خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
پرپرشدن کارگران درحین کار وبی خیالی مسئولان:
*جان باختن یک پرستارحین کار درایلام بر اثر ایست قلبی
یک پرستار بنام سعید عزیزیان فرحین کار در بیمارستانی واقع درایلام  بر اثر ایست قلبی جان باخت.
براساس گزارش رسانه ای شده،وی سابقه هیچ نوع بیماری خاصی نداشته و چندین سال است به عنوان نیروی پرستاری در ایلام مشغول فعالیت بود.
*جان باختن یک کارگر در شهرک صنعتی مهاباد بدنبال سقوط در دستگاه پالپر کاغذ
یکشنبه شب(26 شهریور)،یک کارگر بنام اسعد راضی متاهل ودارای چهار فرزند بدنبال سقوط در دستگاه پالپر کاغذ در شهرک صنعتی مهاباد جان خودرا ازدست داد.
* جان باختن یک کارگرجوان درهشتگرد براثر سقوط از ارتفاع
روز دوشنبه 27 شهریور،یک کارگر 18 ساله حین کار کردن در یک ساختمان نیمه کاره در هشتگرد براثر سقوط از ارتفاع در دم جان باخت.
*یک کارگر هم در مشهد براثر سقوط از ارتفاع جان باخت
یک کارگر 33 ساله حین کار در یک ساختمان در حال احداث در بلوارتوس مشهد براثر سقوط از ارتفاع جان خود را ازدست داد.
*سقوط از ارتفاع دربندرانزلی هم جان یک کارگر را گرفت
یک کارگر 45 ساله حین برقکاری دریکی از شرکت های شهرستان بندر انزلی براثر سقوط از ارتفاع 6 متری به پایین جان باخت.
*جان باختن یک کارگر پروژه آسفالت کاری شهر اناردرحادثه تصادف غلطک
یک کارگر تبعه افغانستان حین کار در پروژه آسفالت کاری در میدان امان رضا در شهر انار واقع در استان کرمان براثر برخورد غلطک به وی جان باخت.
*جان باختن یک کارگر خدماتی شهرداری همدان در جریان عملیات جابجایی بلوک بتنی با جرثقیل
روزپنج شنبه 23 شهریور، یک کارگر خدماتی شهرداری همدان حین کار جابجایی ابزارکارش در جریان عملیات جابجایی نیوجرسی‌های(بلوک های بتنی) به کار رفته در پلمب مغازه‌های ابتدای بلوار همدانی این شهرستان با جرثقیل دچار حادثه شد وجان باخت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

اخباروگزارش های کارگری 28 شهریورماه 1402
- ۲۸ شهریورماه، اولین سالگرد جان‌باختن نیکا شاکرمی
- صورتحساب 120 میلیون تومانی ازپرخوری وزیرکارخوشرقص وهیئت همراهش در سفریک روزه به استان گلستان
وزیرکاری که گفت:« با قناعت می‌شود با حقوق کارگری زندگی کرد»
- سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده 30 قانون برنامه ششم توسعه)مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های
کردستان(شهرسنندج)
کرمانشاه(شهر کرمانشاه)
و
قطعنامه بازنشستگان در تجمع روز سه شنبه ، ۱۴۰۲/۶/۲۸
- دردوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان در شهرهای تبریز و همدان هم مقابل شرکت مخابرات تجمع برپا شد
- تجمع اعتراضی دوباره کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن کرمان نسبت  به عدم پرداخت حق سنوات،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان مقابل استانداری کرمان 
- پایان  موقت اعتصاب داروی جعفر ابراهیمی
- نتیجه طوفان توییتری برای جعفر ابراهیمی 
- بیانیه کانون صنفی معلمان تهران در حمایت از جعفر ابراهیمی 
جعفر ابراهیمی نماد پافشاری بر اصول
- بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در حمایت از جعفر ابراهیمی 
"ما در مقابل فرستادن جان‌های شریف و آزاده‌مان به قربانگاه، سکوت نخواهیم کرد"
- بازداشت سه دانش‌آموز در روز ۲۵ شهریور؛ بی‌خبری از وضعیت آنان
- تایید احکام حبس روزنامه‌نگاران، سعیده شفیعی و نسیم سلطان‌بیگی در دادگاه تجدیدنظر
- بازداشت فرشته صدیق‌صفت، فعال حوزه کودکان در رشت
- بازداشت دو فعال کارگری توسط نیروهای امنیتی سنندج
- جایگزین اخراج؛ انتقالی اجباری!
- محرومیت از تحصیل بواسطه حکم کمیته مرکزی
- گام به گام تا اخراج
- دست مسئولان در جیب دانشجویان
- نامهٔ شورای صنفی سابق پیرامون مشکلات دانشجوییِ دانشگاه صنعتی سهند
*******
*۲۸ شهریورماه، اولین سالگرد جان‌باختن نیکا شاکرمی
نیکا شاکرمی،‌‌ متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ در خرم‌آباد، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در اعتراضات ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران حضور داشت و ناگهان ناپدید شد. پس از ۹ روز بی‌خبری، پیکر بی‌جان او روز ۹ مهرماه از سردخانه‌ی کهریزک به خانواده‌اش تحویل داده شد. 
طبق گزارش‌های مبتنی بر مصاحبه‌های «نسرین شاکرمی» مادر نیکا: «جنازه‌ی نیکا با صورت و گونه‌ی شکسته، دندان‌های خرد شده و آسیب شدید در پشت جمجمه‌ی سر» در سردخانه به آنان تحویل داده شده است.
نیکا به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل می‌کرد و همزمان در کافه‌ای نیز مشغول به‌کار بود.
 بر اساس ویدیوهای منتشرشده در فضای مجازی در روز ۲۸ شهریورماه، نیکای ۱۷ ساله با شجاعت تمام در صف اول اعتراضات در تقاطع بلوار کشاورز و خیابان ۱۶ آذر حضور داشته است. از این رو با شروع سرکوب، توسط نیروهای حکومتی شناسایی شده و همان شب بازداشت شده است. او در آخرین تماسی که با مادر خود داشت، گفته بود که نیروهای حکومتی او و دوستانش را دنبال کردند. تلفن‌همراه نیکا در ساعت ۱۱:۴۰ شب ۲۸ شهریورماه از دسترس خارج می‌شود و بنا بر گواهی پزشکی قانونی، جنازه‌ی وی صبح روز ۲۹ شهریورماه به سردخانه‌ی کهریزک منتقل می‌شود. پس از ۹ روز بی‌خبری و مراجعه‌ی مکرر اعضای خانواده، پیکر او در کهریزک توسط مادرش شناسایی شد.
پیکر نیکا شاکرمی توسط نیروهای امنیتی، مخفیانه و بدون حضور اعضای خانواده دفن شد. این درحالی است که قرار بود وی در قبرستان صالحین شهر خرم‌آباد به خاک سپرده شود، اما مأموران امنیتی پیکر او را از غسال‌خانه شهر خرم‌آباد دزدیدند و در روستایی دورافتاده در ۴۰ کیلومتری خرم‌آباد در آرامستان «حیات‌الغیب» به خاک سپردند. خاک‌سپاری او با حضور دست‌کم ۷۰ الی ۸۰ مامور امنیتی مسلح و بدون حضور اعضای خانواده انجام شد. دو فرد فامیل نیکا هم که پس از اطلاع از ربوده‌شدن او به‌دست مأموران امنیتی به این روستا رفتند، با ماموران درگیر شدند. 
نیکا شاکرمی، دختری جسور و پر از شور زندگی بود. در تمامی ویدئوهای منتشر شده، او آزاد و رها به رقص و آواز می‌پردازد. او با شجاعتی مثال زدنی در صف نخست اعتراضات علیه قتل ژینا امینی حضور یافت و حجاب اجباری خود را آتش زد... نیکایی که به گفته‌ی مادرش، بسیار زود بزرگ شد.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*صورتحساب 120 میلیون تومانی ازپرخوری وزیرکارخوشرقص وهیئت همراهش در سفریک روزه به استان گلستان
وزیرکاری که گفت:« با قناعت می‌شود با حقوق کارگری زندگی کرد»
در 4 شهریور ماه سالجاری همزمان با سومین روز هفته دولت ،وزیرکارخوشرقص و 10 نفرهیئت همراهش در سفر یک روزه به گرگان، 100 سیخ جگر، 17سیخ شیشلیک، 85 سیخ کباب کوبیده، 79 پرس جوجه کباب/چینی، 50 پرس سبزی پلو و کلی شیرینی و آجیل کوفت کردند.
تصاویرمنتشره دررسانه ها بتاریخ 28 شهریور
 
 

 
سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده 30 قانون برنامه ششم توسعه)مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های
کردستان(شهرسنندج)
کرمانشاه(شهر کرمانشاه)
و
قطعنامه بازنشستگان در تجمع روز سه شنبه ، ۱۴۰۲/۶/۲۸
بازنشستگان خواهان رسیدگی به امور معیشتی ، صنفی ، درمانی و رفاهی خود هستند.
بازنشستگان با استناد به قانون اساسی ، قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده ۳۰ برنامه ششم توسعه و در چار چوب قانونی با علم و آگاهی پیگیر مطالبات خود هستند. 
بر همین اساس وطبق معمول هرسه شنبه خواسته های به حق خود را با اقتدار و شجاعت از مسئولان کشور مطالبه می نماییم و از نگاه تحقیر آمیزی که به ما بازنشستگان در برنامه هفتم توسعه شده اعلام تنفر و تا رسیدن به خواسته‌ های قانونی خود این تجمعات را ادامه خواهیم داد.
۱_رعایت حق وحقوق بازنشستگان با بررسی و بازنگری اصلاحی ماده ۳۱ بند ۳ الحاقی ( صفحه ۵۴)بعنوان بندی تحقیر آمیز به ساحت بازنشستگان معزز کشور تحت عنوان آزمون وسع برای دریافت کالا برگ الکترونیکی و همچنین بازنگری و اصلاح  مواد ۱۹ و ۲۰ الحاقی ( صفحه ۲۱۳) مصوبه کمسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تنفیذ حکم ماده ۳۰ برنامه ششم توسعه، ضرورت اجرای ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری برای پیش بینی ضریب افزایش  سنواتی حقوق کارکنان و بازنشستگان طبق مفاد این ماده و تبصره ماده ۶۴ این  قانون ، پیش بینی احکام لازم برای اجرای ماده  ۷۵ و ۸۵  قانون مدیریت خدمات کشوری در خصوص ارائه پیشنهاد الحاقی برای بازنگری و اصلاح مفاد ماده ۷۵ این قانون، و تدوین سریع آیین نامه اجرایی ماده ۸۵ توسط دولت و اجرای کار آمد بیمه تکمیلی، و تسری پرداخت های رفاهی ، مناسبتی ، برنامه هفتم توسعه‌ توسط دولت ، کمسیون تلفیق مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و گنجاندن بندها یا مواد اصلاحی با عنوان تکلیف قانونی برای دولت و حذف عبارت « مجاز» در الحاقیات بطوریکه کلیه حقوق بازنشستگان طبق عدالت و رفع تبعیض براساس قانون اساسی در نظر گرفته شود. 
۲_ ارسال و اجرای لایحه  همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلین همتراز بر مبنای حداقل 90 درصد ناخالص شاغل مشابه بصورت دائمی توسط دولت و مجلس با توجه به تمدید برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۲. 
۳_ افزایش حقوق های سالیانه طبق مواد ۶۴ و ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری بر اساس میزان تورم واقعی درجامعه. 
۴_ دلیل  عدم پرداخت ۱۴ هزار میلیارد تومان بابت متناسب سازی حقوق ها ، جزء ۳و ۴ بند (ی) تبصره ( ۲)قانون بودجه 1401 به صندوهای بازنشستگی  کشوری و لشکری و شفاف سازی مسئولین در این مورد. 
۵_اجرای حق مناطق جنگی بازنشستگان مشمول موضوع بند ث و ج ماده‌ی 112 قانون برنامه‌ی ششم مانند شاغلین این مناطق.
۶_اگر معلمی شغل انبیاء است ، پس معلم نباید جایش در زندان باشد ، بر همین اساس معلمان زندانی باید آزاد گردند . 
۷_ از وزیر محترم تعاون ، کار و رفاه اجتماعی تقاضامندیم حداقل ۳ نفر از بازنشستگان نخبه مسلط به امور اداری و  برنامه ریزی با دیدگاه مدیریت اقتضایی برای حل مشکلات معیشتی ، درمانی و رفاهی امور بازنشستگان کشوری با توجه به تحولات روز کشور از نظر اقتصادی  را در این وزارتخانه بکار گیرند تا بعنوان نمایندگان قانونی از حق و حقوق آنها دفاع نمایند. 
۸_ پرداخت معوقات ناشی از عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری ، پرداخت رفاهیات قانونی ، نقدی، غیرنقدی همچون شاغلین هر دستگاه به بازنشستگان و بخصوص اصلاح امتیاز ماده ۷۵ قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد عیدی ، پرداخت مطالبات و دیون ناشی از صدور احکام مهر ۹۹ بابت گروه های ارفاقی ، رزمندگی ، هزینه های فوت و ازدواج و دیگر معوقات از خواسته های به حق ما بازنشستگان است .
«پشتوانه محکم، مستدل و مستند درخواستهای فوق الذکر»
⏺بندهای 9 و 12 اصل 3 قانون اساسی عدالت به معنای رفع تبعیض وحق وحقوق متناسب، اصل ۲۹ قانون اساسی عدالت به معنی  برخورداری از تامین اجتماعی،  مواد ۶۴ ، ۸۵ و ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری ، بند ج  ماده ۵۰ برنامه پنجم توسعه ، ماده ۳۰ برنامه ششم توسعه و آرای دیوان عدالت اداری و محاسبات که دولت و مجلس موظف هستند بر اساس قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه به تکالیف قانونی خود عمل و اجرا نمایند.
«شورای عالی بازنشستگان کشوری»
شعارها:
« معلم زندانی آزاد باید گردد»
« جعفر ابراهیمی آزاد باید گردد»
«عدالتی  ندیدیم فقط دروغ شنیدیم»
«صندوق غارت کردند مارو بیچاره کردند»
تصاویر:
سنندج:
 
کرمانشاه:
 
*دردوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان در شهرهای تبریز و همدان هم مقابل شرکت مخابرات تجمع برپا شد
تصویری از تجمع همدان:
 
*تجمع اعتراضی دوباره کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن کرمان نسبت  به عدم پرداخت حق سنوات،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان مقابل استانداری کرمان 
روزسه شنبه 28 شهریور،جمعی از کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن کرمان(شرکت پیمانکاری شرکت رضوان درود) از بافق تا زرند بنمایندگی از 350 کارگر این ناحیه برای اعتراض به عدم پرداخت حق سنوات اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان دست به تجمع  دوباره مقابل استانداری کرمان زدند.
 
کارگران رضوان درود که لحظه به لحظه بر شمار تجمع کنندگان آنان افزوده می شد از وضعیت نامساعد خود گلایه وبه خبرنگاریک رسانه محلی گفتند: متاسفانه ما هنوز نمی دانیم قراردادی هستیم یا پیمانکاری، اولین موردی که از استاندار جهت پیگیری مطالبه داریم این اصل است.
یکی از کارگران گفت: از سال 84 تاکنون نه تنها حقوق و مزایا، عیدی و پاداش و حتی حق سنوات به مدت 10 سال به روز رسانی نشده بلکه ردیف شغلی ما از 12 به 8 نزول داشته است درحالی که ما از قانون سختی کار برخوردار هستیم.
کارگرمعترض دیگری گفت: متأسفانه هر بار که اعتراض می کنیم به ما می گویند شما قراردادی هستید اما در زمان پرداخت حقوق با گزینه شما پیمانکاری هستید، روبه رو می شویم یکبار دیگر در استانداری کرمان شرکت کردیم، معترض شدیم صورت جلسه شد، که مشکل رفع شود اما حتی به امضاهای خودشان هم توجهی ندارند و عملا کاری از پیش نرفته است بنابراین امروز دوباره تجمع کردیم و منتظریم ببنیم که چه برنامه دیگری قرار است برای احقاق حق ما انجام دهند.
یکی از کارگران با بیان اینکه نباید در پرداخت حقوق کسی که 10 سال کارکرده است با نیرویی که تازه وارد بدنه شده یکی باشدف عنوان کرد: متأسفانه تعمیر نگهداری خطوط راه آهن کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است و ما برای گذران زندگی باید اضافه کاری انجام دهیم و از رسیدن به فرزند، خانه و خانواده عملا محروم می شویم.
 
*پایان  موقت اعتصاب داروی جعفر ابراهیمی
پیام جعفر ابراهیمی از زندان قزل حصار 
جعفر ابراهیمی معلم تبعید شده به زندان قزلحصار، در تماس تلفنی ضمن تشکر از همه همکاران و تشکل های صنفی معلمان و فعالان مدنی و سیاسی  در حمایت از معلمان زندانی ، اعلام داشت که با توجه به اعزام به پزشک خارج از زندان و همچنین درخواستهای خانواده، معلمان و سایر فعالان  مدنی و صنفی عصر امروز به اعتصاب دارو خود بطور موقت پایان داده است .
 
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*نتیجه طوفان توییتری برای جعفر ابراهیمی 
طوفان توییتری دیشب که با فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران برگزار شد ، موفقیت امیز بود .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن تشکر از همه همکارانی که در این طوفان توییتری مشارکت داشته اند ، امیدوار است که تلاش ها برای رسانه ای شدن موضوعات مربوط به معلمان زندانی نتایج لازم را به همراه داشته باشد .
با توجه به اهمیت شکبه اجتماعی توییتر در توجه رسانه ها به موضوعات سیاسی و اجتماعی ، حضور پر رنگ تر معلمان و فعالان صنفی در توییتر می تواند زمینه توجهات عمومی به مشکلات صنف معلمان را فراهم کند.
 
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*بیانیه کانون صنفی معلمان تهران در حمایت از جعفر ابراهیمی 
جعفر ابراهیمی نماد پافشاری بر اصول
در میانه اخبار هر روزه افزایش فشارهای اقتصادی، عمیق‌تر شدن شکاف‌های اجتماعی و در شرایطی که عقلانیت حکم می‌کند با انجام اقداماتی از طرف حکومت، التهاب موجود در جامعه کاهش یابد، در روندی کاملا وارونه شاهد افزایش فشار حکومت بر کنش‌گران و منتقدین از هر قشر و طبقه اجتماعی، هستیم. 
حاکمانی که با توهم یک دست سازی حاکمیت از طریق دفع حداکثری حتی شرکای سیاسی و اقتصادی پیشین خود، حرص به انحصار قدرت و رانت‌های ناشی از آن برای باند خود را حتی با پرداخت هزینه‌هایی مانند ناامیدی ملی، افول اعتماد عمومی، ریزش شدید مشارکت انتخاباتی، و...   را به جان خریده‌ بودند؛ اکنون هراسناک از جنبشی که بنیادهای مشروعیت و اقتدار آنان را به شدت سست نموده، بر سر شاخه نشسته و بُن می‌برند! چنان به جنگ روایت‌ها گرفتار شده‌اند که گویی در روایت‌های وارون‌نگرانه خود غرق شده و ارتباط خود با واقعیت‌های بدیهی جاری در جامعه را هم از دست داده‌اند. به‌طور مداوم در میان معلمان، فعالان محیط زیست، فعالان کارگری، خبرنگاران، وکلا، دانشجویان، نویسندگان و... جاسوس، معاند، برهم‌زننده امنیت‌ملی، ... می‌جویند و می‌یابند (!!!)و محکومیت‌های سنگین می‌دهند؛ بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوق اجتماعی و فردی مصرح در قوانین جاری را زیرپا می‌گذارند و در مقابل دستوراتی را بخشنامه و اجرا می‌کنند که هیچ مبنای قانونی ندارند؛ با فرمان‌های فراقانونی، نهادهای حاکمیتی جدید در جهت تضعیف همین نهادهای تغییر ماهیت داده متکی به رای مردم می‌سازند و متقابلاً به‌شدت به سرکوب هرگونه نهاد مردمی که بخواهد خارج از حیطه انحصار حکومت، اقدامی گره‌گشا یا نقدی بر عملکرد حکمرانان داشته باشد، می‌پردازند. 
اگر اسماعیل عبدی و رسول بداقی سال‌ها در زندان می‌مانند، اگر محمد حبیبی بارها به بدترین شکل بازداشت و زندانی شده و همراه با ده‌ها معلم دیگر حکم اخراج و انفصال و بازنشستگی پیش از موعد می‌گیرد و جعفر ابراهیمی به‌رغم تایید پزشک زندان به جای گرفتن مرخصی استعلاجی و معالجه، تبعید شده و مورد ضرب‌و‌شتم واقع می‌شود، نه به دلیل مجرم یا متخلف بودن آنان و صدها معلم دیگر که نام‌شان هم شاید در جایی نیامده باشد است؛ آنان جز برای تامین استانداردهای حداقلی برای آموزش و معیشت در این کشور تلاش نمی‌کنند. طنز تلخ رفتارهای در  این‌ حد نامتعادل برای نشان دادن قدرت، اینجاست که جز به وحشت‌زدگی و ضعف حکومت در نزد افکار عمومی، تعبیر نمی‌شود. 
جعفر ابراهیمی انسانی است عدالت‌خواه، معلمی است مسئول دربرابر سرنوشت تمامی کودکان محروم این کشور. او این احساس مسئولیت را نه در حرف که در عمل با کار داوطلبانه برای کودکان محروم در جای‌جای این سرزمین به اثبات رسانده است. اکنون نزدیک به دو سال است که به جرم نقدهای جدی و جسارت خود در مقابل روند عمیق‌تر شدن شکاف طبقاتی در جامعه و به دنبال آن در آموزش کشور، بی‌وقفه در زندان بوده، از ورود به مقطع دکترا به دلیل پایداری‌اش در عقاید، محروم شده است. جرم دیگرش این است که حتی در دوران زندان نیز از آگاهی‌بخشی و تلاش برای بهبود شرایط زندان و زندانی، دست برنداشته است؛ بیان حقایق را فدای مصلحت شخصی نمی‌کند. اما شاید بزرگترین جرمش تاکید بر حق تشکل‌یابی و استقلال تشکل‌هاست تا برخلاف خواست شیفتگان قدرت انحصاری که جامعه را توده وار می‌خواهند، با تشکل‌یابیِ بی‌قدرتان، موازنه‌ای به سود محرومان را در جامعه برقرار سازد. 
او اکنون با وضعیت وخیم جسمی، حتی از دریافت ابتدایی‌ترین اقدامات درمانی، برای حفظ جان و سلامتش نیز محروم است. در اعتراض به اعزام نکردنش به بیمارستان و پزشکی قانونی برای ثبت آثار ضرب و شتم موجود در بدنش، از دریافت ضروری‌ترین داروهای مورد نیازش نیز خودداری کرده است که می‌تواند به شدت هرچه بیشتر بیماری‌ افزوده و به مرحله غیرقابل بازگشت برای سلامتی‌اش برسد.
کانون صنفی معلمان خواهان اعزام هرچه سریع‌تر جعفر ابراهیمی به بیمارستان برای معالجه فوری و ثبت آثار ضرب‌و‌شتم موجود بر بدنش می‌باشد. ما خواهان رسیدگی فوری و مجازات ماموران خاطی هستیم. تمامی مسئولان زندان، و نهادهای مرتبط با این پرونده در برابر هر نوع آسیب جسمی و روحی روانی به جعفر ابراهیمی مقصرند.
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )    ۱۴۰۲/۶/۲۷
*بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در حمایت از جعفر ابراهیمی 
"ما در مقابل فرستادن جان‌های شریف و آزاده‌مان به قربانگاه، سکوت نخواهیم کرد"
نظر به وخامت وضعیت جسمانی جعفر ابراهیمی،عضو کانون صنفی معلمان تهران و بازرس شورای هماهنگی معلمان ایران؛ همچنین تشدیدبیماری التهاب روده او از زمان بازداشت در اردیبهشت ۱۴۰۱  به علت بازداشت طولانی‌مدت در سلول انفرادی و ابتلا به بیماری دیابت در زندان-که در صورت ادامه این روند و عدم رسیدگی در معرض خطر جدی تاری دید و در پی آن از دست دادن بینایی چشمانش قرار می‌گیرد-لذا ضمن محکوم نمودن رفتارهای ظالمانه ،غیرانسانی و فراقانونی اعمال شده علیه این فعال صنفی ، خواهان  پایان دادن به بی اطلاعی از وضعیت  ایشان ، همچنین رسیدگی فوری  پزشکی به وضعیت جسمانی جعفر ابراهیمی و فرستادن او به مراکز درمانی تخصصی  هستیم. 
از آنجائیکه تبعید جعفر ابراهیمی به زندان قزل‌حصار، جان این فعال صنفی معلمان را بیشتر از پیش به خطر انداخته است ،انتظار میرود با آزادی فوری ایشان از بروز حوادث ناگوار بعدی پیشگیری شود
انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ۲۷ شهریور ۱۴۰۲
*بازداشت سه دانش‌آموز در روز ۲۵ شهریور؛ بی‌خبری از وضعیت آنان
کاوان رضایی ۱۵ساله، بهنام سموری ۱۷ساله و عرفان براتی ۱۷ ساله به همراه یکتا دودانگه ۱۴ ساله، نوجوانی هستند در تاریخ ۲۵ شهریور در شهرهای سنندج، دهلران، بجنورد و تهران توسط پاسداران بازداشت شده‌اند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*تایید احکام حبس روزنامه‌نگاران، سعیده شفیعی و نسیم سلطان‌بیگی در دادگاه تجدیدنظر
سعیده شفیعی روزنامه‌نگار در حساب توییتر خود نوشته است که حکم صادر شده برای او و نسیم سلطان‌بیگی در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
بر این اساس ۳ سال و ۶ ماه و ۱ روز برای اتهام اجتماع و تبانی و ۷ ماه و ۱۶ روز برای اتهام تبلیغ علیه نظام حبس برای آنها در نظر گرفته شده است. در حکم تاکید شده که عفو اخیر شامل حال این دو روزنامه‌نگار نمی‌شود.
مأموران سپاه پاسداران سعیده شفیعی، روزنامه‌نگار اقتصادی را دوم بهمن‌ماه ۱۴۰۱ در منزل شخصی‌اش در تهران دستگیر کردند. وی در روز ۱۸ بهمن با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به‌طور موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شده بود.
سازمان اطلاعات سپاه همچنین نسیم سلطان‌بیگی را شامگاه ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۱در فرودگاه بین‌المللی خمینی تهران بازداشت کرده بود.
*بازداشت فرشته صدیق‌صفت، فعال حوزه کودکان در رشت
فرشته صدیق‌ صفت، فعال حوزه کودکان و تسهیلگر جوامع محلی ساکن رشت، روز دوشنبه ۲۷ شهریورماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد.
او ساعاتی بعد از بازداشت، طی یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده خود، از انتقالش به بازداشتگاه خبر داده است.
از نهاد بازداشت‌کننده و وضعیت او اطلاعی در دست نیست.
منبع 2 خبربالا:کانال بیدارزنی
*بازداشت دو فعال کارگری توسط نیروهای امنیتی سنندج
صبح روز سه‌شنبه ۲۸ شهریورماه ١۴٠٢، خبات دهدار به همراه برادرش رامیار دهدار دو فعال مدنی و کارگری شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی شدند. بر اساس گزارش منتشرشده، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شخصی این دو شهروند و با توسل به خشونت اقدام به بازداشت و ضبط وسایل شخصی آن‌ها کرده‌اند.
لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی اقدام به بازداشت این شهروندان کرده‌اند. تا لحظه انتشار این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دسترس نمی‌باشد.
خبات دهدار فعال کارگری و زندانی سیاسی سابق روز پنج‌شنبه ٢٨ مهرماه ١۴٠١ در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روز شنبه هفتم آبان‌ماه ۱۴۰۱ با تودیع قرار وثیقه از زندان سنندج آزاد شده بود.
*جایگزین اخراج؛ انتقالی اجباری!
زهرا_رحیمی دانشجوی شیمی دانشگاه یزد با حکم کمیته‌ی مرکزی وزارت علوم به انتقال از دانشگاه یزد به کرمان، محکوم شد. این حکم به پیشنهاد دانشگاه یزد برای این دانشجو صادر شده است. 
گفتنی است این حکم درحالی از کمیته‌ی مرکزی صادر شده است که دانشگاه پیش‌تر پیشنهاد اخراج خانم رحیمی را به کمیته.ی مرکزی داده بود اما این حکم تایید نشد.
*محرومیت از تحصیل بواسطه حکم کمیته مرکزی
مصطفی موسوی دانشجوی مدیریت گردشگری دانشگاه یزد با رای کمیته مرکزی انضباطی وزارت علوم، به دو ترم منع موقت از تحصیل بدون احتساب سنوات محکوم شد. زمان اجرای حکم از نیم سال اول ۴۰۲-۴۰۳ است.
*گام به گام تا اخراج
خشایار سفیدی دانشجوی ارشد موسیقی دانشگاه هنر بدون ابلاغ حکم و برگزاری جلسه رسیدگی به پرونده توسط دانشگاه تعلیق شد و در آستانه اخراج قرار گرفته است.
این دانشجو در اعتراضات سال گذشته از ۲۵ مهر ممنوع‌الورود می‌شود. سپس کمیته انضباطی این دانشجو را به مدت یک ترم از تحصیل محروم می‌کند. این حکم علی‌رغم صدور در آبان‌ماه، در اواخر آذر ابلاغ می‌شود و دانشگاه به همین بهانه، اجرای حکم را به ترم بعدی منتقل می‌کند. درحالی که عملا این دانشجو در سراسر ترم ممنوع‌الورود بود و همچنین در ترم آخر تحصیلی قرار داشت(طبق شیوه‌نامه دانشگاه نمی‌تواند اجرای حکم دانشجوی ترم آخر را به بعد منتقل کرد). اما درنهایت اجرای این حکم به ترم بعد منتقل می‌شود.
این دانشجو در ترم بعدی تعلیق می‌شود تا اینکه درپی انتشار پیامکی مبنی بر بخشودگی، وی در خردادماه به کمیته مراجعه می‌کند و درخواست تخفیف در مجازات می‌کند. اما بعدتر درپی سرکوب دانشجویان دانشگاه درخواستش را پس می‌گیرد. در همان روز و بدون هیچ ابلاغیه پیشینی‌ای، پرونده تازه‌ای به اتهام عدم رعایت شئون دانشجویی و بارگذاری مطالب توهین‌آمیز برای وی باز می‌شود. 
درحال حاضر بدون طی شدن روند قانونی صدور حکم، دسترسی این دانشجو به سامانه آموزشی قطع و از دفاع وی ممانعت شده است تا برای سومین ترم متوالی، از فارغ‌التحصیلی ایشان جلوگیری شود. همچنین کمیته درخصوص وضعیت بلاتکلیف ایشان عنوان کرده‌است که حکم اخراج و ۵ سال محرومیت از تحصیل وی را به کمیته مرکزی ارائه کرده و منتظر پاسخ ایشان است. درحالی که هنوز حکم بدوی نیز به دانشجو ابلاغ نشده‌است.
*دست مسئولان در جیب دانشجویان
به گفته دانشجویان دانشگاه جهرم فارس، هزینه اجاره خوابگاه در نیمسال آینده افزایش چشمگیری داشته و به بیش از ۲ میلیون‌تومان رسیده است. درحالی که نرخ قانونی اجاره‌بهای خوابگاه‌های دولتی توسط صندوق رفاه تعیین می‌شود و اخذ این مبالغ کاملا غیرقانونی است. 
این دانشگاه با کمبود خوابگاه مواجه است و چند سالی‌ست که خوابگاه‌های خودگردان را اجاره می‌کند. اما این موضوع برای اولین‌بار در دفترچه کنکور ۱۴۰۲ منعکس می‌شود و بنابراین دانشگاه ملزم به ارائه خوابگاه با نرخ دولتی برای دانشجویان ورودی ۱۴۰۱ به قبل است. درحالی‌ که در ترم‌های گذشته نیز مبالغ غیرقانونی( از ۱٫۳ تا ۱٫۷ میلیون‌تومان) از دانشجویان اخذ شده است.
همچنین گزارشات متعددی از وضعیت وخیم خوابگاه‌های این دانشگاه از منظر بهداشتی(حضور حشرات و سوسک‌ها، دیوار‌های نم‌کشیده و موکت‌های کثیف و خراب، سرویس‌بهداشتی داخل اتاق بدون هواکش) و رفاهی(۴ تا ۶نفر در اتاق‌های حدودا ۱۵ تا ۲۰ متری) حکایت دارند.
 
منبع4 خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*نامهٔ شورای صنفی سابق پیرامون مشکلات دانشجوییِ دانشگاه صنعتی سهند
در این نامه به اعم مشکلات رفاهی، آموزشی و‌ فرهنگی این دانشگاه اشاره شده‌است. از جمله مسئله پرداخت نقدی یارانه تغذیه، مسئله پرداخت هزینه دروس حذف‌اضطراری یا مردود شده، نقد فعالیت‌های فرهنگی دانشگاه و شکل‌دادن‌ دوقطبی میان دانشجویان، نبود امکانات رفاهی در خوابگاه دختران، پرداخت حقوق معوقه کارکنان اشاره شده است.
متن کامل نامه درکانال شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز:
https://t.me/sut_senfi/1911
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید