اتحاد مبارزه پیروزی - دانشجو به جشن احتیاج ندارد. - بیانیه کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری : سرکوب اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان را محکوم می کنیم «چند تن از کارگران معترض از جمله آقایان "مسعود اسپنانی" از قسمت اتوماسیون مخابرات و "حاج محمودی" از بخش خرید تجهیزات توسط نهادهای امنیتی و با همکاری حراست مجموعه بازداشت شدند و هنوز از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. »
- سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده 30 قانون برنامه ششم توسعه)با تجمع مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های
اردبیل(شهراردبیل)،
ایلام(شهرایلام)،
فارس(شهرممسنی)،
قزوین(شهرقزوین)،
کردستان(شهرسنندج)،
کرمانشاه(شهر کرمانشاه)،
همدان(شهر همدان)،
و
اهواز ادامه تجمع مشترک بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی استان خوزستان مقابل استانداری
«کشور پردرآمد دولت بی لیاقت چه برسر توآورد»
- ادامه اعتراض کارگران بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت و مشکلات معیشتی با برپایی تجمع مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی نفت دراهواز
- سه شنبه های اعتراضی کارگران تازه استخدامی صنعت نفت نسبت به سطح حقوق و مطالبات حداقلی با برپایی تجمع در چند منطقه عملیاتی
- ادامه اعتراضات کارگران پتروشیمی آبادان نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی با برپایی تجمع مقابل فرمانداری
- ادامه اعتراضات در استان بوشهرنسبت به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها با برپایی تجمع لنجداران بندر ریگ مقابل بخشداری و پهن کردن سفره خالی
- ادامه سریال اعتراض مال باختگان شرکت خودرویی رضایت خودروی طراوت نوین با برپایی تجمع وپهن کردن سفره خالی مقابل دادگستری کل کشور در تهران
- پیام تبریک به مناسبت سالروز تاسیس کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
- سپیده رشنو:
چهار سال حبس به خاطر داشتن مو به همان اندازه بلاهت محض است که انگار کسی را بخاطر داشتن دست یا پا زندانی کنند!
- بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری در رشت
- تبعید دکتر لیدا اسماعیلی به فردیس کرج
*******
*دانشجو به جشن احتیاج ندارد.
۱۶آذر سال ۱۳۳۲ یادواره سه دانشجو-شهید راه آزادی است. این روز مبنایش بر روی خون سه جوان دانشجو که در برابر استبداد سیاسی حاکم سر خم نکردند و بسیاری از دانشجویان که در این سال ها همواره در برابر استبداد و خفقان ندای آزادی سر داده اند و بسیار هزینه دادند؛ گذاشته شده است.
جشن امروز که به بهانهی روز دانشجو و با همکاری تشکلهای دانشجویی ست، در شرایطی برگزار میشود که مشکلات بسیاری در دانشگاه وجود دارد که هر روزه زیست دانشجویان را با مشکل روبهرو میکند. این مشکلات به شرح زیر است:
حراست و کمیته:
از شروع سال ۱۴۰۲ بسیاری از دانشجویان، ترم پیش و این ترم از آزار و اذیت جسمی و روانی حراست و کمیته انضباطی در امان نبوده اند.
تذکر های مکرر حجاب و سیگار، گشت زنی در اطراف دانشکده ها، حضور حراست های بدون اتیکت که شناسایی آنان را غیر ممکن میسازد، استخدام حراست های جدید، تماس های مکرر کمیته انضباطی، تشکیل چند باره شورای بدوی بدون صدور هیچ حکم، ضرب و شتم دانشجویان، اخد تعهدات غیر قانونی و اقرار علیه خود، رسیدگی های غیر قانونی، عدم رعایت شیوه نامه دانشجویی و در آخر ایجاد ارعاب و وحشت در بین دانشجویان، اقداماتی است که حراست و کمیته انضباطی در این مدت انجام داده اند.
سلف های دانشجویی:
سلف های دانشجویی یکی از معضلاتی است که شورای صنفی در مورد آنان هم عملکرد مناسبی نداشته است. کیفیت پایین غذای دانشجویی با وجود بالا رفتن قیمت ها، شلوغی سلف های مهر، فنی، علوم و... که دانشجویان را گاه تا ۱ساعت معطل خود مینماید، کثیف بودن ظروف و عدم رعایت پروتکل های بهداشتی که سلامت دانشجویان را به خطر میاندازد.
خوابگاه های دانشجویی:
در آغاز سال تحصیلی دانشجویان سنواتی با معضل خوابگاه روبهرو شدند زیرا خوابگاه های عروجی و طاهری در دست تعمیر بودند و تعمیر آنان از شروع سال تحصیلی تا یک ماه و خورده ای طول کشید. در این بین دانشجویان سنواتی دختر نیز با کمبود اسکان مواجه بودند.
این مشکل برطرف شد ولی خوابگاه های دانشگاه تهران در شان هیچ دانشجویی نیستند. این خوابگاه ها کهنه و فرسوده اند و از کوچک ترین امکانات رفاهی و آموزشی بی بهره اند. بسیاری از دانشجویان هر شب با این ترس که سقف اتاقشان بر سرشان آوار نشود میخوابند. خوابگاه برای دانشجویان دختر خوابگاهی به زندان تبدیل شده و تحت شدید ترین کنترل های زمانی قرار دارند و بسیاری به همین دلیل راهی کمیته انضباطی شده اند.
مشکلات دانشجویان کم نیستند و امسال یکی از پر مصیبتترین سالهای تحصیلی برای دانشجویان است. در این شرایط جشن گرفتن آن هم هنگامی که حق تحصیل و شرایط معیشتی بسیاری با بحران همراه شده، غیرقابل توجیه است و پوزخندی به سوی آنان است. شورای صنفی در این میان با انجام ندادن وظایف خود و تلاش برگزاری جشن راه اشتباهی را در پیش گرفته ست.
برگرفته از کانال دانشگاه تهران – دانشجو
بیانیه کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری :
سرکوب اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان را محکوم می کنیم
«چند تن از کارگران معترض از جمله آقایان "مسعود اسپنانی" از قسمت اتوماسیون مخابرات و "حاج محمودی" از بخش خرید تجهیزات توسط نهادهای امنیتی و با همکاری حراست مجموعه بازداشت شدند و هنوز از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. »
متن کامل بیانیه:
اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان پس از دو روز سرکوب شد و تا اطلاع ثانوی پایان یافت. خواسته های کارگران در این اعتصاب صرفا اقتصادی بود و برخورد سرکوبگرانه حاکمیت نشان داد که او حتی طلب خواسته های اقتصادی را نیز برنمی تابد. نیروهای گارد ویژه با حمایت دستگاه های امنیتی و همکاری حراست کارخانه همه دست به دست هم دادند تا از ادامه این حرکت اعتراضی برحق جلوگیری کنند.
چند تن از کارگران معترض از جمله آقایان "مسعود اسپنانی" از قسمت اتوماسیون مخابرات و "حاج محمودی" از بخش خرید تجهیزات توسط نهادهای امنیتی و با همکاری حراست مجموعه بازداشت شدند و هنوز از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.
بی تردید چنان که در بیانیه کارگران اعتصابی آمده است این اعتصاب در آینده ادامه خواهد یافت و دور نیست آن روزی که این مبارزه اقتصادی به مبارزه سیاسی علیه استبداد حاکم اعتلا یابد و در ادامه خود در همبستگی با دیگر بخش های طبقه کارگر ایران تومار سرمایه داری را درهم پیچد.
ما سرکوب و بازداشت کارگران اعتصابی ذوب آهن اصفهان را محکوم می کنیم و مسئولیت حفظ جان و سلامتی تمام کارگران معترض را متوجه حاکمیت جمهوری اسلامی می دانیم.
۱۴ آذر ۱۴۰۲
*سه شنبه های اعتراضی بازنشستگان کشوری نسبت به عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان(اجرا نشدن ماده 30 قانون برنامه ششم توسعه)با تجمع مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در استان های
اردبیل(شهراردبیل)،
ایلام(شهرایلام)،
فارس(شهرممسنی)،
قزوین(شهرقزوین)،
کردستان(شهرسنندج)،
کرمانشاه(شهر کرمانشاه)،
همدان(شهر همدان)،
و
اهواز ادامه تجمع مشترک بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی استان خوزستان مقابل استانداری
«کشور پردرآمد دولت بی لیاقت چه برسر توآورد»
شعارها:
«فقط کف خیابان بدست میاد حقمون»
«معلم زندانی آزاد باید گردد»
«این آخرین پیام است ارتش بازنشسته آماده قیام است»
«دولت انقلابی چرا هنوز توخوابی»
«کشور پردرآمد دولت بی لیاقت چه برسر توآورد»
«صداوسیما کجاست صدای ما بی صداست»
«بازنشسته دادبزن حق تو فریاد بزن»
«بازنشسته می میرد ذلت نمی پذیرد»
«عزا عزا ست امروز حقوق بازنشسته رو به فناست امروز»
«حقوق ماریالیه هزینه ها دلاریه»
«مکر و دروغ کافیه سفره ما خالیه»
«وعده وعید کافیه سفره ما خالیه»
«ظلم و ستم کافیه فقر ملت عالیه»
«همسان سازی با شاغل حق مسلم ماست»
«اجرای همسان سازی حق مسلم ماست»
«مجلس انتصابی دروغ میگه حسابی»
«همش وعده شنیدیم عدالتی ندیدیم»
«تورم گرانی بلای جان مردم»
«تورم گرانی مرگ برزندگی»
«حسین حسین شعارتان دروغ و دزدی کارتان»
«یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»
«دشمن ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست»
«مشکل ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست»
«نه مجلس نه دولت نیستند بفکر ملت»
« هم مجلس هم دولت دروغ میگن به ملت»
«ما بجزحق نمی خوایم صدقه دولت نمی خوایم»
تصاویر:
کرمانشاه:
همدان:
*ادامه اعتراض کارگران بازنشسته صنعت نفت نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت و مشکلات معیشتی با برپایی تجمع مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی نفت دراهواز
براساس فیلم ها وتصاویر منتشره درشبکه های اجتماعی روز سه شنبه 14 آذر، کارگران بازنشسته صنعت نفت درادامه اعتراضاتشان نسبت به ادغام ودولتی کردن(غارت) صندوق بازنشستگی نفت و مشکلات معیشتی مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی نفت دراهوازتجمع کردند و باسردادن شعارهایی اعتراضشان را بنمایش گذاشتند.
شعارها:
«اتحاد اتحاد»
«شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد»
«فریادمان بلنداست اتحاد اتحاد»
«شاغل و بازنشسته صندوق نفت خصوصیه»
«وزیرکارحیا کن صندوق نفت خصوصیه»
«وزیرنفت صداقت صندوق نفت خصوصیه»
«حقوق نصف نیمه سکوت کنی همینه»
«حقمونو ناحق کردن مارو بیچاره کردند»
*سه شنبه های اعتراضی کارگران تازه استخدامی صنعت نفت نسبت به سطح حقوق و مطالبات حداقلی با برپایی تجمع در چند منطقه عملیاتی
روز سه شنبه 14 آذر،برای پنجمین هفته متوالی،کارگران تازه استخدامی صنعت نفت برای اعتراض نسبت به سطح حقوق و مطالبات حداقلی در چند منطقه عملیاتی تجمع کردند و خواهان اصلاح کف حقوق شدند.
*ادامه اعتراضات کارگران پتروشیمی آبادان نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی با برپایی تجمع مقابل فرمانداری
روزسه شنبه 14 آذر، کارگران پتروشیمی آبادان درادامه اعتراضشان+ نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی دست به تجمع مقابل فرمانداری آبادان زدند.
تجمع کنندگان درباره علت برپایی تجمع اعتراضیشان به خبرنگاررسانه ای گفتند:
نداشتن خوراک تولید و خارج شدن واحدها از مدار تولید و نبود امنیت شغلی،
مشخص نبودن تاریخ پرداخت حقوق و پرداخت نشدن اضافه کار نیروها،
عدم راه اندازی رستوران ،
پرداخت نشدن بیمه کارکنان مطابق با قانون کار،
ادغام نشدن نیروهای تلاش و پتروگام با نیروهای نگهداشت کاران و
وبکار گرفتن مدیران ناشایسته
+تجمع اعتراضی کارگران پتروشیمی آبادان نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی مقابل مجتمع
روزشنبه 11 آذر، کارگران پتروشیمی آبادان نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی دست به تجمع مقابل مجتمع زدند و خواهان پرداخت به موقع حقوقها و بازگشت تمام واحدها به چرخه تولید شدند.
برپایه گزارش رسانه ای شده،بازگشت تمام واحدها به چرخه تولید و ایجاد امنیت شغلی، نظم در پرداخت حقوق و اضافه کار و احیای رستوران مجتمع مطابق با قانون کار از جمله مطالبات تجمع کنندگان اعلام شد.
پرداخت حق بیمه مطابق قانون کار، ادغام نشدن نیروهای تلاش و پتروگام با نیروهای نگهداشت کاران، خرید مواد اولیه و خوراک مجتمع برای تولید مستمر و انتصاب مدیران میانی بر اساس شایستگی از دیگر مطالباتکارگران معترض می باشد.
*ادامه اعتراضات در استان بوشهرنسبت به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها با برپایی تجمع لنجداران بندر ریگ مقابل بخشداری و پهن کردن سفره خالی
روز سه شنبه 14 آذر،در ادامه اعتراضات+ نسبت به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها بندر ریگ دست به تجمع و پهن کردن سفره خالی مقابل بخشداری این بندردر استان بوشهر زدند.
+ادامه اعتراض کسبه بازار گناوه در اعتراض به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها با تجمع مقابل فرمانداری و پهن کردن سفره خالی
روزدوشنبه 13 آذر، کسبه بازار گناوه به اعتراضشان نسبت به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها که از روز شنبه 4 آذر+آغازشده است با تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان بوشهر و پهن کردن سفره خالی ادامه دادند.
*ادامه سریال اعتراض مال باختگان شرکت خودرویی رضایت خودروی طراوت نوین با برپایی تجمع وپهن کردن سفره خالی مقابل دادگستری کل کشور در تهران
فیلم های منتشره درشبکه های اجتماعی،حاکی از ادامه سریال اعتراض مال باختگان شرکت خودرویی رضایت خودروی طراوت نوین با برپایی تجمع وپهن کردن سفره خالی روزسه شنبه 14 آذر مقابل دادگستری کل کشور در تهران می باشد.تجمع کنندگان با سردادن شعار«نگاه پشت شیشه جواب ما نمیشه»خواهان پاسخگویی مسئولان قضایی کشورشدند.
*پیام تبریک به مناسبت سالروز تاسیس کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
حدود ۲۵ سال پیش هنگامی که چند معلم در اعتراض به دولتی بودن تشکلهای موجود یا در حال شکلگیری، تصمیم گرفتند خود نهادی را برپا دارند، تنها یک ایده مشترک داشتند، برپایی نهادی مستقل توسط معلمان و برای معلمان. وجود همین ایده بود که بهرغم تفاوتهایشان با هم، صف آنان را از سایرین جدا کرد و بنیان نهادی را گذاشت که امروز بیستوپنجمین سال فعالیتاش را آغاز میکند. آنان خود نیز گمان نداشتند نهالی را که کاشتند به جریانی زنده، پویا و پایدار تبدیل خواهد شد. زنده بودنش را با حفظ اصول اولیه -مستقل بودن از جریانهای قدرت، برابریخواهی و پیوند با جامعه بزرگتر- حفظ میکند و پویاییاش را با بهره گرفتن از اندیشههاینو و پایداریاش را با باور به درستی و اصالت راه برگزیده و آبدیده شدن در برابر امواج پرفشار تمامیتخواهی و تخریبگری.
امروز کانون صنفی معلمان ایران گامهای استوار و جریان ساز خود را به بیستوپنجمین سال فعالیتهای خود میگذارد. با اندوختههایی از تجربیات کامیاب و ناکام؛ خرسند از داشتن سهمی قابل توجه در تبدیل آموزش با کیفیت و برابر به یک مطالبه عمومی، نشر اندیشه برابریخواهی در میان معلمان و دانشآموزان، و پیوند با جریان پویای تحولخواهی که جامعه را آزاد از تمامیت خواهی، آموزش را آزاد از تنگنظریهای ایدئولوژیک و توسعه یافتگی با محوریت انسان را هدف نهایی خود میدانند.
آغاز بیستوپنجمین سال تاسیس کانون صنفی معلمان را با ادای احترام به همه آنها که سهمی در شکلگیری و تداوم این نهاد داشتهاند، به جامعه معلمان به ویژه اعضا و هواداران کانون شادباش میگوییم.
هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
*سپیده رشنو:
چهار سال حبس به خاطر داشتن مو به همان اندازه بلاهت محض است که انگار کسی را بخاطر داشتن دست یا پا زندانی کنند!
فقط کاش میتوانستم به خانواده ام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنج شان را نمی خواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدن دخترش مایه ننگ نیست و آدم های آن روستا ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدن من را از دوقلو ها قایم نکن، بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آینده ای که برای آنهاست.
شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارت سیاه نمی تواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و اراده ها باخته اید .
*بازداشت شریفه محمدی، فعال کارگری در رشت
شریفه محمدی فعال کارگری امروز ۱۴ آذرماه در رشت بازداشت شد.
این فعال کارگری امروز حوالی ظهر پس از بازداشت به مکانی نامعلوم منتقل شد.
از اتهامات وارده و نهاد بازداشت کننده وی اطلاعی در دست نیست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*تبعید دکتر لیدا اسماعیلی به فردیس کرج
با گذشت دو هفته از سال تحصیلی نیروهای حراست به لیدا اسماعیلی از فعالین صنفی معلمان استان البرز اعلام میکنند که به استان هرمزگان، شهر بندرعباس تبعید شده است و میبایست به آنجا نقل مکان کند. این تبعید در حالی رخ داده که استان البرز با کمبود شدید معلم مواجه است.
با اعتراض ایشان و فشار فعالان صنفی تبعید به هرمزگان متوقف میشود، اما در پی لغو تبعید، نیروهای حراستی بلافاصله مدیران ادارات را تحت فشار قرار داده و در نهایت نیروهای امنیتی شاغل در پست حراست بدون هیچ حکمی از مراجع رسیدگی به تخلفات و مراجع قضایی حکم تبعید این فعال صنفی به شهرستان فردیس را ابلاغ و اجرا کردهاند.
لازم به ذکر است خانم اسماعیلی با حکم هیات رسیدگی بدوی به تخلفات اداری به بازنشستگی اجباری و کسرگروه محکوم شده و ایشان در فرصت قانونی به رای صادره اعتراض کرده و رسیدگی به اعتراض ایشان در جریان هست
تبعید این فعال صنفی مجازاتی غیرقانونی و سوای رای صادره از هیات بدوی است که نیروهای امنیتی شاغل در حراست اجرایی کردهاند
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
اخباروگزارش های کارگری 15 آذرماه 1402
اتحاد مبارزه پیروزی
زنده باد 16 آذر روز دانشجو
- بیانیه جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در آستانه ۱۶ آذر
- شماره ای دیگراز سریال دنباله دارتجمع کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری در اعتراض به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی
- تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها مقابل ساختمان دفتر مرکزی
ممنوع الورودی و تعلیق از کار تعدادی از کارگران حق طلب
- تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث شاغل در باشگاه شماره یک غذاخوری منطقه اصفهان نسبت به عدم تمدید قرارداد کاری
- تجمع اعتراضی کارگران شرکت آب و فاضلاب اهواز نسبت به سطح نازل حقوق زیرسایه سکوت مصلحتی مسئولان استان مقابل استانداری خوزستان
- تجمع اعتراضی کارگران شرکت مخابرات زاهدان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه ومطالبات دیگر و همچنین عیدی مقابل ساختمان شرکت مخابرات – تهدید کارگران حق طلب به اخراج از کار
- فراخوان اعتصاب و تجمع مقابل استانداری کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی آهن قم دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق
- فراخوان اعتصاب و تجمع مقابل استانداری کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن ناحیه اراک دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق
پنج شنبه کارنمیکنیم وشنبه جلوی استانداری تجمع می کنیم
- اعتصاب وتجمع کسبه بازار منطقه 8 تبریز دراعتراض به عدم ساماندهی دستفروشان
- بیانیه مشترک:
از اعتصاب و اعتراض کارگران ذوب آهن اصفهان حمایت کنیم
- بیانیه کانون نویسندگان ایران:
بیست و پنج سال دادخواهی
- بازداشت علی احمدی از فعالین صنفی ممسنی
- حسین افکاری از زندان آزاد شد
*******
*بیانیه جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در آستانه ۱۶ آذر
امسال در شرایطی به استقبال روز دانشجو میرویم که دانشگاه یکی از خفقانآلودترین روزهایش را در تاریخ ایران تجربه میکند. وحشت از تکرار روزهای درخشان «زن زندگی آزادی» خواب را از چشمان مدیران امنیتی وزارت علوم و دانشگاهها ربوده و همچنان میکوشند تا با تصویب آئیننامههای انضباطیِ ضددانشگاهی و تعلیق و اخراج دانشجویان و اساتیدِ معترض و افزایش ادوات نظارت و سرکوب، درون ترسخورده و مضطربشان را آرام نگهدارند. بدنۀ رسمی دانشگاهْ امروز، مانند کلیت حکومت، همچون ارگانیسمی عمل ميكند که مغزش از کار افتاده است؛ سیستم عصبیاش مختل شده و ایدههایش کار نمیکند. از این روی بهناگزیر دستوپاهایش دائماً رشد میکند و هیکلش بهطرزی بدقواره درشت میشود؛ همچون غولِ بدریختی که به زبانی غریب پرخاش میکند و ویرانی به بار میآورد. این ماحصل سیستمی است که چند دهه فرصت اصلاح و تغییر را از خود دریغ کرد و خودویرانگرانه فرصتها را در اختیار مشتی پوسیدهمغزان فاسد و ناکارآمد قرار داد. اما پیشبینی سرنوشت این غولِ بدقوارۀ بیخرد و پرخاشگر در آیندهای دور یا نزدیک چندان پیچیده نیست، چراکه تاریخِ بشرْ این موجودات ریزودرشت را کم به خود ندیده است.
دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس در جنبش مهسا (ژینا)، همراه با دیگر دانشگاههای کشور، یکی از شکوهمندانهترین لحظات جنبش دانشجویی را رقم زدند. هضم این رخداد و واقعیت برای دانشگاهی که همواره حیاتخلوت مدیران سیستم بوده و رسالتش را تربیت مدیرانِ تراز نظام اسلامی تعریف کرده است آنچنان سنگین بوده که از همان آغاز جنبشْ آرایشی تماماً امنیتی و خصمانه علیه دانشجویان و اساتید معترض اتخاذ کرده است. فرهاد دانشجو به عنوان مدیری امنیتی همراه با یاران خود همچون رسول هوشمند، رئیس بسیج دانشگاه، و مشاور امنیتیاش، محمدحسین پرکره، مجموعه اقداماتی را در دستور کار قرار دادند که موبهمو در بولتنهای نهادهای امنیتـاطلاعاتی برای سرکوب اعتراضات مدنی توصیه شده است. این جریان امنیتی اکنونْ با در اختیار قرار گرفتن حراست تربیتمدرس نه تنها پروژۀ ارعاب و حذف دانشجویان و اساتیدِ منتقد را به شکلی حداکثری دنبال میکند بلکه با تعرض بر روان و تنِ دانشجویان و ورود به خصوصیترین حرائم آنها به دنبال آن هستند که دانشگاه را از شور جوانی و حیات پویای دانشجوییاش تهی کرده و آن را به سربازخانهای با بوی کافور و مرگ تبدیل کنند. شعبانبیمخها که روزی همدست کودتاچیان بودند و روزی دیگر شاعر و روشنفکرْ سلاخی کردهاند امروز کتوشلوار پوشیده و لقب دکتر گرفتهاند و مدیر دانشگاهی شدهاند. شعبانهای کتوشلواری گمان میکنند که با بیسیم و دوربین و موتور هزار، همانطور که سابقاً خیابان میبستند، امروز میتوانند دانشگاه قرق کنند.
دانشگاه امروز در ساحت رسمیاش مجموعهایست از مدیران امنیتی، فرصتطلبهای سیاسی، اساتید عقیم و تابع(از استثناها بگذریم) و تشکلهای وابسته. جنبش دانشجویی، که در دهۀ 90 پیوندهایش بهتدریج با این نسخه و فرم از دانشگاه سست شده و با «زن زندگی آزادی» بهشکلی ریشهای از آن گسسته شد، امروز برای آن که نسبتش را با این دانشگاه تعیین کند در دقیقۀ پرتنشی قرار گرفته است. آیا باید «این دانشگاه» را ترک کرد؟ آیا باید در نهادها و تشکلهای این دانشگاه مشارکت و فعالیت کرد؟ چگونه باید «زن زندگی آزادی» را در دانشگاهها تداوم بخشید؟ پاسخ به چنین پرسشهایی عمدۀ مباحثات دانشجویان در یک سال گذشته را به خود اختصاص داده است. ما معتقدیم جنبش دانشجویی میتواند در این برهۀ تاریخی استراتژی «قهر فعالانه» را در پیش بگیرد: ما دانشگاه را به نفع تمامیتخواهان ترک نخواهیم کرد، برای تصاحب کوچکترین منافذ و امکانی در هر ساحتی که مجال تنفس و مقاومت برایمان فراهم کند مبارزه خواهیم کرد و علیه تمامیتخواهانِ اسلامگرا و به نفع جامعهای انسانی، آزاد و برابر بهکار خواهیم بست؛ قهر با ساختارهای رسمیِ موجود و تلاشی فعال برای استفاده از امکانهایش به نفع آرمانهای «زن زندگی آزادی». دانشگاه به عنوان یکی از مدرنترین نهادهای بشری، که آزادی و خردورزی بیش از هر نهادی در آن ریشه دارد، زمین بازی ماست. این تمامیتخواهان اسلامگرا هستند که در زمین غصبی نماز میخوانند. ما دانشگاه را همچون یک «فضا» با امکانهایی گشوده مینگریم؛ فضایی که سرشارست از منافذی که هیچگاه یک بار برای همیشه تصاحب و مصادره نمیشود و تصاحبش مبارزهای نفسگیر را طلب میکند.
از این روی، ما معتقدیم باید در دانشگاه و تمامی فضاهای بالقوهاش همچون کلاسهای درس، شوراهای صنفی و انجمنهای سیاسی و علمی، سلفهای غذاخوری، خوابگاهها، کتابخانه و... فعالانه حضور داشت و از آنْ سنگرهایی برای مقاومتی همهجانبه ساخت. بنابر این استراتژی کلی در برهۀ کنونی، ما مجموعهای از تاکتیکها را به جنبش دانشجویی پیشنهاد میدهیم:
• محافظت از میراثِ آموزش عالیِ رایگان: همبسترشدن اسلامگراها و طرفداران بازار آزاد، بهشکلی روزافزون، این میراث درخشان را به مخاطره انداختهست. در میانهی امواج سهمگینِ خصوصیسازی، غارت اموال عمومی و سلب مالکیت از طبقات نابرخوردار آموزش رایگان شاید از معدود فرصتهایی باشد که روزنههای امید را برای تحقق عدالت اجتماعی زنده نگه دارد. پولیشدن آموزش همراه با توزیع تماماً نابرابر فرصتها و منابع نه صرفاً حیاتِ اجتماعیِ طبقات فرودست بلکه دینامیسمِ اجتماعیِ دانشگاه را تهدید خواهد کرد. شوراهای صنفیِ دانشجویی کماکان یکی از مهمترین سنگرهای مقاومت علیه فرایندهای پولیسازی در دانشگاههاست.
• تشکلیابی در ساحتهای رسمی و غیررسمی: مقاومت عملی جمعیست. سرنوشت ما در انزوا و تنهایی در میانۀ ایامِ عسرت و خفقان چیزی از جنس مرگ و نابودیست. ما امروز بیشازپیش نیازمندِ تشکلهایی جمعی در دانشگاهها هستیم. در این میان باید از هر امکان و روزنهای برای جمعشدن استفاده کرد. ما باید بدانیم انجمنها و شوراهای کنونی میراثیست که از گذشته بهجای مانده و تا جای ممکن باید از فرصتها و امکانهایش بهره بگیریم. همچنین برگزاری شب شعر و تئاتر دانشجویی در فضاهای عمومی و یا تشکیل شوراهای عمومی در سطوح مختلف و سایر جلوههای زندگیِ جمعی میتواند ما را در هرچه غنیترساختنِ زیست دانشگاهیمان یاری رساند.
• محافظت از آسیبدیدگانِ سرکوب و اختناق: بهدنبال موج سهمگین صدور احکام ناعادلانه و فلهای انضباطی و محرومیت از حق تحصیل خیل پرشماری از دانشجویان، جنبش دانشجویی امروز بسیار بیش از گذشته نیاز دارد تا از نیروهایش علیه سرکوبگران محافظت کند. سرکوب فرایندی دائمی و روزمره است که تداومِ چرخهاش مستلزمِ بیتفاوتی به و عادیسازی و فردیسازی آن است. سرکوبگران روی تنهاییِ آسیبدیدهها حساب باز میکنند. تشکیل کمیتههایی درون و بیناـدانشگاهی با هدف دیدهبانیِ آزار و سرکوب و حمایت از آسیبدیدگان از جمله اقداماتیست که بسیار میتواند و باید مورد توجه قرار گیرد.
• مبارزه علیه فرمهای مختلف سلطۀ دانشگاهی: اگرچه حضور تمامیتگرایان اسلامگرا مهمترین خطریست که حیات دانشگاهی ما را تهدید میکند اما غفلت از دیگر اقسامِ روابطِ سلطه بهروشنی ما را به بیراهه خواهد کشاند. جنبش دانشجوییِ بالغشدۀ امروز به رابطهی نابرابر و بعضاً استثمارگونِ استاد و دانشجو، تبعیضهای جنسیتی و نابرابریهای قومی و مذهبی در دانشگاه حساسیت نشان داده و دانشگاهی را در سر میپروراند که توزیع فرصتها و منافعش آمیخته با این نوع روابطِ فرادستیـفرودستی نباشد. تشکیل انجمنهایی درون و بیناـ دانشگاهی دانشگاهها با هدف شناسایی مصادیق این روابط سلطهآمیز شاید شروعی باشد در این مسیر.
• تخیل دانشگاه آینده پس از آزادی: دانشگاه همانند جامعه، دیر یا زود، آزاد خواهد شد. آن روز که فرا برسد با پرسشهایی نفسگیر مواجه خواهیم شد. به عنوان مثال، دانشگاه چگونه سازماندهی شود که به نابرابری و تبعیض منجر نشود؟ چگونه میتوان آزادی آکادمیک را نهادینه کرد؟ نسبت دانشهای مختلف با ایرانِ آینده چیست؟ بدیلهای نهادهای دانشگاهی کدامند؟... اندیشیدن به آیندۀ دانشگاه، حتی در خفقانآلودترین روزها، کنشی تاکتیکیست که برای جنبش دانشجویی امروز هم ممکن است و هم ضروری. تدوین منشورهایی درونـدانشکدهای، درونـدانشگاهی و میانـدانشگاهی در سطوح و مقیاسهایی مختلف میتواند در دستور کارِ مبارزاتی دانشجویان قرار بگیرد.
در پایان مانند گذشته اعلام میکنیم که دانشگاه خانۀ ماست، ما آن را به اشغالگران واگذار نخواهیم کرد و فضاهایش را، تا رسیدن به روز جشن پیروزی، به انتفاضهای علیه آنها بدل خواهیم کرد.
زنده باد زن، زندگی، آزادی
*شماره ای دیگراز سریال دنباله دارتجمع کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری در اعتراض به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی
روزچهارشنبه 15 آذر، کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری با برپایی تجمع شماره ای دیگر از سریال دنباله دار اعتراضشان را نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی بنمایش گذاشتند.
*تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها مقابل ساختمان دفتر مرکزی
ممنوع الورودی و تعلیق از کار تعدادی از کارگران حق طلب
روزچهارشنبه 15 آذر، کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان برای اعتراض به عدم تبدیل وضعیت ، اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها مقابل ساختمان دفتر مرکزی این پالایشگاه تجمع کردند.
یکی از کارگران حاضر در تجمع درباره علت اعتراض امروز خود و همکارانش گفت: چندین سال است کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان پیگیر تبدیل وضعیت شغلی خود هستند و در این خصوص بارها دست به اعتراض زدهاند، اما در نتیجه بی توجهی مسئولان تا کنون نتیجه ای نگرفته اند، اما موضوعی که امروز باعث نارضایتی وتجمع کارگران پیمانکاری ارکان ثالث شده شائبه تبدیل وضعیت شغلی تعدادی از افراد خاص با دستور مستقیم مدیر عامل است.
او با اشاره به اینکه حدود 4500 نفر هستیم که به صورت پیمانکاری در پالایشگاه آبادان به کار مشغول هستیم،اضافه کرد: میخواهیم وضعیت استخدامی ما به قرارداد مستقیم تبدیل شود.
یکی دیگر از کارگران با بیان اینکه در تجمع امروز مانع ورود برخی همکاران معترض به پالایشگاه و تعلیق از کار شمار دیگری شدهاند، گفت: نارضایتی ما به این جهت است که پالایشگاه سالهاست با پیمانکارانی تمدید قرارداد میکند که سابقه خوبی در لحاظ کردن ایمنی و پرداخت مطالبات کارگران ندارند. در واقع موضوع خروج پیمانکاران از صنعت نفت چندین سال است که از سوی دولت مطرح میشود، اما تاکنون کاری برای اجرای این مطالبه کارگران انجام نمی شود.
او گفت: از دیگر خواستهای کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل، صدور نفت کارت و بن کارت، دریافت تسهیلات کمبهره همانند همکاران رسمی و قراردادی و همکاری در ایجاد تعاونی مسکن کارگری است که در نتیجه بیتوجهی هنوز این مطالبات محقق نشده است.
*تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث شاغل در باشگاه شماره یک غذاخوری منطقه اصفهان نسبت به عدم تمدید قرارداد کاری
به گزارش کانال شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)،روز سه شنبه 14 آذر،تعدادی از همکاران ارکان ثالث شاغل در باشگاه شماره یک غذاخوری منطقه اصفهان به دلیل عدم تمدید قرارداد کاری خود دست به اعتراض زدند.
تحمیل کار بدون قرارداد، به دلیل تمدید مدت زمان پیمان، بدون در نظر گرفتن شرایط کارگران، زد و بند میان کارفرما و پیمانکاران همواره بخشی از مشکلات و دلایل اعتراضات کارگران ارکان ثالث نفت است.
فرصت به بردگی کشاندن کارگر توسط پیمانکاران، تحت چنین شرایطی ناشی از ضعف و ناکارآمدی قوانین و خواست مدیریت فاسد نفت است که همواره ما کارگران نسبت به آن معترض و آنرا افشا نموده ایم.
*تجمع اعتراضی کارگران شرکت آب و فاضلاب اهواز نسبت به سطح نازل حقوق زیرسایه سکوت مصلحتی مسئولان استان مقابل استانداری خوزستان
روز چهارشنبه 15 آذر، کارگران پیمانی آبفای(شرکت آب و فاضلاب)اهوازبرای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به سطح نازل حقوق زیرسایه سکوت مصلحتی مسئولان استان دست به تجمع مقابل استانداری خوزستان زدند.
این کارگران که بصورت«قرار داد درصدی»تحت مسئولیت یک پیمانکار در آب وفاضلاب اهواز مشغول کارند به خبرنگاررسانه ای گفتند: ما تعدادی کارگر پیمانکاری قرار داد درصدی شاغل در آب وفاضلاب اهواز در استان خوزستان هستیم که درآمد برخی از ما نزدیک به حداقل حقوق است و دریافتی ماهانهمان کفاف معاش زندگیمان را نمیدهد.
آنها افزودند:کارگران پیمانکاری آبفای اهواز، ماهانه مبلغی نزدیک به حداقل حقوق دریافت میکنند که این رقم باتوجه به افزایش روزانه قیمت بسیاری از اقلام مصرفی و غذایی ناچیز است.
آنها اضافه کردند: جدا از همه مشکلات، کارفرما بخشی از همین حداقل دستمزد را در هر ماه کم میکند.
کارگران معترض ادامه دادند:طی ماهای گذشته دریافتی تعدادی از همکاران یک تا سه میلیون تومان بوده است که آن هم با تاخیر چند ماهه پرداخت شده است.
آنها با بیان اینکه خواستار انعقاد قرارداد قانونی کار با کارفرما هستیم،اضافه کردند: مسئولان استانی از وضعیت شغلی و در آمدی ما باخبرند اما در خصوص تغییر قرارداد و افزایش حقوق ما کارگران پیمانکاری حداقل بگیر اقدامی صورت نمیدهند.
*تجمع اعتراضی کارگران شرکت مخابرات زاهدان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه ومطالبات دیگر و همچنین عیدی مقابل ساختمان شرکت مخابرات – تهدید کارگران حق طلب به اخراج از کار
روز چهارشنبه 15 آذر، کارگران شرکت مخابرات زاهدان برای اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه ومطالبات دیگر و همچنین عیدی مقابل ساختمان شرکت مخابرات تجمع کردند.
تجمع کنندگان در گفتگو باخبرنگاررسانه ای از تهدید کارگران حق طلب به اخراج از کارخبردادند.
*فراخوان اعتصاب و تجمع مقابل استانداری کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن ناحیه اراک دراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق
پنج شنبه کارنمیکنیم وشنبه جلوی استانداری تجمع می کنیم
شرکت راهبرریل حقوق ناحیه قم رایازدهم بحسابشان ریخت ولی هنوزخبری ازحقوق اراک نیست کلا بیخیال اراک شده عصاکره ..این همون آقایی بودکه گفت همه چیزهاشومیفروشه تاحقوق سرموقع بده. دوم ساعت ۹صبح ولی هیچوقت حرفش عملی نشد..ناحیه اراک سرپرست های گرامی وتمام رانندگان درزین همه نیروها اعم ازکرمانشاه وملایرونوراباد.شازند.مشک ابادوراهگرد بایدفرداکارنکنیم وشنبه هم باهمدیگه جمع شویم وجلواستانداری برویم چون نه عصاکره بفکرمانیست باچندرغازحقوق نه مدیر ترکی..واقعا زندگی همه مامختل شده.
پنج شنبه کارنمیکنیم وشنبه جلوی استانداری یکی هست خلاصه جواب بده
*اعتصاب وتجمع کسبه بازار منطقه 8 تبریز دراعتراض به عدم ساماندهی دستفروشان
صبح روز سه شنبه 14 آذر، کسبه بازار منطقه 8 تبریز برای اعتراض به عدم ساماندهی دستفروشان از بالا کشیدن کرکره معازه هایشان خودداری کردند ودست به تجمع در منطقه 8 کلانشهر تبریز زدند.
*بیانیه مشترک:
از اعتصاب و اعتراض کارگران ذوب آهن اصفهان حمایت کنیم !
دوستان کارگر!
اعتصاب و اعتراض خستگی ناپذیر شما برای دست یابی به خواست هایتان، تبلور ارادۀ آهنین شماست. شما به درستی خواست هایی را طرح کرده اید که محرومیت از آنها را کارفرما، مدیران و دولت رقم زده اند. این خواست ها که در متن بیانیه شما نیز منعکس شده اند عبارت اند از:
۱- اجرای کامل و نیز اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل
۲- اجرای خواست همسانسازی حقوق با سایر شرکتهای فولادی،
۳- افزایش دستمزد و پاداش با توجه به تورم سرسامآور و ناکافی بودن حقوق
۴- حق ایجاد تشکل مستقل
اعلام این خواست ها با اعتصاب و توقف تولید از سوی شما و برای تحقق آنها، نمایش حضور و صف آرایی هزاران کارگر در مقابل کارفرما و مدیرانی است که حیات و بقای خود را بر اساس بهره کشی از کارگران قرار داده اند. هیبت و قدرتمندی شما با یونیفرم کارگری متحد شکل و طنین شعارهای شما لرزه بر اندام صاحبان سرمایه و نهاد های سرکوب دولتی انداخته است. کارفرمایان و دولت با استثمار و ستم پیشگی و اعمال سرکوب و اختناق می کوشند طبقه کارگر را خفه کنند و به بردۀ مطیع نظام سرمایه داری تبدیل نمایند.
باید بدانیم و بیاموزیم که اتحاد و مبارزه است که طبقه کارگر را به پیروزی می رساند. در کشوری که در قانون آن، اعتصاب کارگران برای احقاق حقوق خود دشمنی و محاربه با خدا محسوب می گردد. در کشوری که دولت، کارفرما، پلیس و قوه قضائیه در یک صف واحد در مقابل طبقه کارگر ایستاده اند و کارگرانی را که برای گرفتن حق و حقوق خود به اعتراض و مبارزه روی می آورند به شلاق می کشند و به زندان محکوم می کنند، مبارزه برای احقاق حقوق خود شجاعت و جسارت است. ما به این شجاعت و جسارت شما ارج می گذاریم و از مبارزه شما حمایت می کنیم و در این مبارزه پشتیبان شما هستیم.
دوستان کارگر و همدردان!
کارگران برای پیشبرد خواست های امروز و فردای خود بیش از هر چیز نیازمند حفظ اتحاد و مبارزه برای پی ریزی یک تشکل طبقاتی براساس روابط و مناسبات رشته های صنعتی و حرفه ای خود هستند. هیجده هزار کارگر ذوب آهن اصفهان و هزاران کارگر صنعت فلز و فولاد ایران باید به اتحاد طبقاتی و تبدیل گشتن به یک قطب قدرتمند در مبارزۀ طبقاتی بیاندیشند. باید خود را در یک اتحادیه مستقل متشکل سازند. طبقه کارگر تنها از طریق اتحاد می تواند بر سرنوشت و آیندۀ خود تأثیر بگذارد و ایجاد اتحادیۀ کارگری نخستین گام مؤثر در راه اتحاد واقعی و پایدار کارگران است.
اگر همۀ کارگران صنایع فلز و فولاد متشکل از مجتمع فولاد خوزستان و گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و ذوب آهن اصفهان از «اتحادیه مستقل صنعت فلز و فولاد» برخوردار باشند و این اتحادیه در سرنوشت کارگران و حفظ منافع طبقاتی آنها مداخله داشته باشد، هرگز به دولت و کارفرما اجازه نخواهد داد که کارگران را از حقوق خود محروم سازد. اتحادیۀ مستقل صنعت فلز به پشتوانه کارگران در مقابل خودسری و اعمال تبعیض و ستم طبقاتی کارفرما و نهادهای رسمی و تشکل های زرد که خود را به اصطلاح متولی امور کارگران می دانند، حمایت خواهد کرد و ضمن ایجاد همبستگی و تشویق کارگران به مشارکت در سرنوشت خود به آموزش کارگران برای اهداف برشمرده شده نیز کمک می کند. همانطور که شما در یکی از بندهای بیانیه خود اعلام کرده اید، طبقۀ کارگر برای بهبود زندگی، پیشرفت اجتماعی و سیاسی خود و برای رهایی سیاسی و اقتصادی و رفع استثمار باید تشکل های مستقل طبقاتی خود را به وجود آورد. یکی از این تشکل ها، اتحادیه یا سندیکای صنعتی در رشته ها و صنایع مختلف است که باید مستقل از دولت، کارفرما، احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی، سازمان یابد و عمل کند.
ما از همۀ کارگران صنعت فلز، بویژه کارگران ذوب آهن اصفهان پشتیبانی می کنیم و بر برادری طبقاتی تاکید داریم.
زنده باد همبستگی و اتحاد کارگران در سراسر ایران
۱۵آذر ماه ۱۴۰۲
سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
*بیانیه کانون نویسندگان ایران:
بیست و پنج سال دادخواهی
بیست و پنج سال پیش در آذرماه سال ۱۳۷۷، ماموران وزارت اطلاعات محمد مختاری، شاعر، محقق و عضو کانون نویسندگان ایران را در خیابان ربودند و به قتل رساندند. چند روز بعد درست ساعاتی پیش از آنکه پیکر بیجان مختاری در پزشکی قانونی شناسایی شود، نقشهی «ربایش» و قتل محمدجعفر پوینده، نویسنده، مترجم و دیگر عضو کانون نویسندگان ایران را به اجرا در آوردند. پیش از آنها، پیکر کاردآجین شدهی داریوش فروهر و پروانه اسکندری، از فعالان سیاسی منتقد حکومت، در خانهشان پیدا شده بود.
چنین قتلهایی سالها و بارها در داخل و خارج کشور انجام گرفته بود. قتل غفار حسینی و احمد میرعلایی دو نمونه از آنهاست. اما تعدد و تجمع چهار قتل در نیمهی نخست آذرماه و شکل فجیع انجام آنها و نیز شرایط سیاسی آن دوره، جنبش دادخواهی را به تحرک و حضوری تازه کشاند. این جنبش که سابقهای طولانی داشت و از آغاز حاکمیت اسلامی بر اندازه و عمق آن افزوده شده بود به اوجی تازه رسید و تا به آنجا پیش رفت که نهاد امنیتی را واداشت به انجام قتلها اقرار کند.
این موفقیتی جدی برای جنبش دادخواهی بود. پس از سالها تحمل سرکوب و سکوت، این جنبش توانسته بود نهاد مجری قتلهای زنجیرهای را به اعتراف وادارد و بر سناریوها و روایتهای دروغین رسانههای وابسته به آن مُهر باطل بکوبد. در ادامه، اما، امید خانوادههای کشتهشدگانِ آن سالها و مردم حقطلب و عدالتجو محقق نشد. حاکمیت کوشید آبِ رفته را به جوی بازگرداند و کنترل امور را به دست گیرد. دم و دستگاه دادرسی فقط چهار قتل را به ماموران وزارت اطلاعات مرتبط دانست. این در حالی بود که قتلهای سیاسی تنها به این چهار مورد محدود نبود و سیاههای از پروندهی خونین حاکمانی به دست میداد که در داخل و خارج کشور جان شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و مردم آزادیخواه را برای اهداف شوم سیاسیشان میگرفتند و میگیرند. در نمایشی عیان و تاسفآور دادگاهی ترتیب داده شد که جلسات متعدد خود را پشت درهای بسته و محرمانه برگزار کرد. پیشتر، یکی از عوامل اصلی جنایتها ـ سعید امامی ـ به طرزی مشکوک در بازداشتگاه جان داد، پروندهها را دستکاری کردند و وکلای خانوادهها را زیرفشار قرار دادند و حتی یکی از آنان، ناصر زرافشان، را به «جرم» افشای پرونده به زندان انداختند. یکبار دیگر ثابت شد که دادخواهی در چنین حاکمیتی ممکن نیست. بااینهمه، خانوادهها و دیگر دادخواهان دست از کوشش خود برنداشتند. وکلای مدافع و خانوادهها در جلسههای دادگاه شرکت نجستند و با این کار اعلام کردند که دادگاه را و نحوهی برگزاری آن را قبول ندارند. نخواستند که در بازی و نمایش ِ«عدالت» و مسخِ دادخواهی شرکت کنند. دادگاه نمایشی چند مأمور مجری را «محاکمه» و چند حکم «قصاص» و حبس صادر کرد. حالآنکه مطمئن بود خانوادههای کشتهشدگان از آزادیخواهانِ مخالف با حکم اعداماند و «قصاص» را تایید نمیکنند. آن حکمها البته اجرا نشد. آمران، محاکمه که نه، حتی معرفی نشدند و نزد حاکمیت پرونده مختومه شد. نزد مردم و نزد جنبش دادخواهی، اما، پرونده همچنان باز ماند و تا رسیدن به «داد» باز خواهد ماند.
در تمامی بیستوپنج سالی که از قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده میگذرد خانوادههای آنها، کانون نویسندگان ایران و دیگر فعالان عرصهی دادخواهی، درون و بیرونِ ایران، از کوشش بازنایستادهاند؛ از گفتن و نوشتن دربارهی «قتل های زنجیرهای»، از یادآوری کشتهشدگان راه آزادی بیان و حضور هر ساله بر سر مزار آنها، از انتشار بیانیه و مراسم بزرگداشت و انجام حرکتهایاعتراضی و از هر آنچه یاد آنها و بیدادِ رفته بر آنها را در ذهن و ضمیر جامعه زنده نگاه دارد دست نکشیدهاند. کودکانِ برخی از ستمکشتگان قتلهای سیاسی زنجیرهای چند سالی است که جوانانی برومند شدهاند و بخشی از جنبش دادخواهی. برادران کارون و فرزندان حمید حاجیزاده اکنون در صف دادخواهان قرار گرفتهاند. کوشش حاکمیت برای پاشیدن گرد فراموشی و سرمهی خاموشی در ذهن و گلوی دادخواهان عبث است. سانسور، جلوگیری از مراسم یادبود، و بازداشت دوستداران و اعضای کانون نویسندگان ایران هنگام حضور بر مزار پوینده و مختاری عبث است. انتشار روایتهای جعلی و سناریوهای دروغین از کشتنها و کشتهشدگان برای فریب افکار عمومی عبث است؛ زیرا دهه به دهه و جنبش به جنبش بر انبوه دادخواهان افزوده شده است. از دههی ۶۰ تا جنبش «زن، زندگی،آزادی» صفی بیشمار از دادخواهان شکل گرفته است که در سراسر این سرزمین داد خود را انتظار میکشند و چندان زیادند که صدای تنفسشان را میتوان شنید.
کانون نویسندگان ایران که در جریان قتلهای سیاسی زنجیرهای چهار تن از اعضای خود را از دست داد بخشی از جنبش دادخواهی است و بیش از آنکه بخواهد در دادگاهی نمایشی حقی بستاند، در پیشگاه مردم و تاریخ به دادخواهی نشسته است تا این بیداد را در دفتر ایام ثبت کند و مردم آگاه را به شهادت بطلبد. بخشی از آنچه به عنوان دستاورد بیستوپنج سال دادخواهی این دوران سخت میتوان نام برد آگاهی عمومی است؛ آگاهی مردمانی که از حضور بر مزار کشتههای راه آزادی، از یادآوری فاجعه، از همراهی با خانوادههای دادخواه، و از ادامهی راه تن نمیزنند. کانون نویسندگان ایران در ۲۵ سال گذشته بر خواست خود، معرفی و محاکمه آمران و عاملان «قتلهای زنجیرهای» در دادگاهی علنی و عادل، پای فشرده است. روشن شدن حقیقت، که بخشی مهم از هدف دادخواهی و جلوگیری از تکرار جنایت است، از دیگر کوششهای کانون در تمامی این سالها بوده است. کانون نویسندگان ایران چراغ یاد جانباختگان راه آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را همواره روشن نگاه داشته است و به همین منظور هر سال بر مزار محمد مختاری و محمدجعفر پوینده حضور مییابد. امسال نیز اعضای کانون ساعت ۱۵ روز جمعه ۱۷ آذر در گورستان امامزاده طاهر کرج مزار این دو عزیز را گلباران میکنند.
۱۵ آذر ۱۴۰۲
*بازداشت علی احمدی از فعالین صنفی ممسنی
در پی تجمع بازنشستگان ممسنی در روز سهشنبه ۱۴/۰۹/۱۴۰۲ امروز چهارشنبه ماموران پلیس امنیت شهرستان به منزل آقای احمدی یورش برده و با صدور قرار بازداشت موقت از سوی دادستانی این فعال صنفی معلمان را به زندان شیراسپاری شهرنورآباد تحویل دادهاند
خبرهای تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*حسین افکاری از زندان آزاد شد
سعید افکاری برادر نوید افکاری با انتشار توییتی از آزادی پدرش حسین افکاری از زندان خبر داد و نوشت:
پدرم آزاد شد. اگرچه کمی خیالمان از بابت پدرم راحت شده اما با تمام وجود نگران زندانیان در خطر اعدام هستیم. از شما مردم شریف ایران میخواهیم بار دیگر یکصدا شویم و نگذاریم عزیزترین جوانان این سرزمین طعمهی خونخواری جمهوریاسلامی شوند.
برگرفته از کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
اخباروگزارش های کارگری 16 آذرماه 1402
اتحاد مبارزه پیروزی
زنده باد 16 آذر روز دانشجو
- بیانیه مشترک دانشجویان دانشگاههای تهران،بهشتی (ملی)،علامه طباطبایی،فردوسی مشهد،اصفهان و یزد به مناسبت 16 آذرروز دانشجو
- بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو
به یاد تمام دوستانمان که امروز دربند هستند و یا اخراج و تعلیق شدهاند
- حضور تعدادی از اعضا و دوستداران کانون صنفی معلمان بر سر مزار سه دانشجویی که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران در اعتراض به سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، با هجوم نیروهای نظامی به دانشگاه، جان باختند.
- بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو
- انجمن فرهنگیان هرسین:به بهانه ۱۶ آذر، روز دانشجو
- بیانیه بمناسبت روز دانشجو
"فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم"
- آذرماه و حافظه جمعی
- دومین روزتجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها
- حکم حبس آزاد خوانچهزر، فعال کارگری و اجتماعی اهل مریوان در شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان تأیید شد.
- حکم یک سال انفصال از خدمت ایمان شهوندی از معلمان شهرستان پاسارگاد استان فارس به موجب رای هیات تخلفات اداری معلمان قطعی شد
- فرزانه زیلابی وکیل مدافع فعالین صنفی معلمان و کارگران هجدهم آذر ماه در شعبه شانزده دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان حاضر خواهد شد.
- احمد علیزاده، معلم زندانی در تصویری کوتاه از زندان ایلام مینویسد
آزادی جز از راه فداکاری و گذشت حاصل نمیشود.
- انتقال کارگر زندانی داود رضوی به بند ۴ زندان اوین
*******
*بیانیه مشترک دانشجویان دانشگاههای تهران،بهشتی (ملی)،علامه طباطبایی،فردوسی مشهد،اصفهان و یزد به مناسبت 16 آذرروز دانشجو
اینک بیش از هفتاد سال از روزی که آفتاب بر دیوار دانشگاه تابید و خون رنگ شفق گرفت میگذرد. از آن زمان تا اکنون شاهد پیشروی و هجوم مسبوق به سابقهی سرکوبگران، بر زندگی روزمرهی دانشجویان هستیم. به واسطهی سیاستهای سرکوب دانشگاهی هر روز لیست کمیتههای انضباطی بلند و بلندتر میشود. دانشجویان را به بهانههای گوناگون تحت فشار و تهدید قرار داده و با اخذ تعهد، داغ «خرابکار» به پیشانیشان میزنند. بگذارید به شما بگوییم که امروز داغهاتان به مدالهای افتخار بدل شده است.
تابستان همین امسال با ثبت آنچه در روزهای خیزش ژینا بر ما گذشته بود در روایت جنبش (دانشگاه و قیام) از دانشگاه گفتیم. طی روزهای اخیر همقطارانمان ذیل هشتگ #از_تعلیق_بگو، فضا را با روایتهایشان از تعلیق پر کردند. ما همچنان کنار هم ایستادهایم؛ علیه هرگونه ستم طبقاتی، اختناقی که با ایدئولوژی اسلامگرایانه و بازارگرایانه رقم زدهاید و ستم قومی و جنسیتیای که منجر به انواع مرزکشی و تفرقه فرهنگی در جامعه ایران شده است.
اکنون که دستگاه سرکوب با مداخله حداکثری در فضای دانشگاه به دنبال خاموشکردن صدای جنبش دانشجویی است؛ مقاومت در برابر این سلطهگری بیحد و حصر که حذف تشکلهای دانشجویی و عَلَمکردن آییننامههای انضباطیِ ضد دانشگاهی فقط جلوههایی از آن است؛ ضروریتر از هر زمانی به نظر میرسد. تشکلهای مستقلی که به هر شکل ممکن حذف میشوند تا فضا برای جولان گروههای همدست سرکوبگران مهیا شود و آییننامههایی که با هدف سرکوب مضاعف و جرمانگاری فعالیت دانشجویی تصویب و اجرا شدهاند. روزانه دانشجویان زن با برخوردهای تحقیرآمیز نیروهای حراست و حجاببانان مواجه میشوند. سرکوبگر سعی در تحمیل اقتدار خود بر همگان دارد، دریغ از این که امروز جنس پوشالی اقتدارش، آشکار شدهاست. سخت روشن است که آییننامهها و شیوهنامههایتان در باب پوشش توسط دانشجو پذیرفته نشده و نمیشود.
چطور میتوان این تناقض آشکار در شانزدهم آذر سال گذشته را حل کرد که در حضور رئیسجمهور و باقی جلادان در دانشگاهها، دانشجویان کتک خوردند و بازداشت شدند؟ تعریفهای ما و شما از دانشجو تفاوت بسیاری دارد. بذری که با سرکوب تشکلهای دانشجویی، اخراج اساتید شایسته و تعلیق دانشجویان کاشتید؛ را روزی در همین دانشگاهها درو خواهید کرد.
سالهاست که دانشگاه را تبدیل به بنگاه اقتصادی کردهاید و حقوقی برای دانشجو باقی نگذاشتهاید. قوانین غیرانسانیتان برای ما پشیزی ارزش ندارد. مقاومت ما روزمره است. آلوده کردن فضای دانشگاه به نیروهای نیابتی و انقلاب فرهنگی دائمیتان حتی در ظاهر دانشگاه تغییری ایجاد نخواهد کرد. نمایندگان شما را به رسمیت نمیشناسیم و ارزشی برای حضور جلادانی که دستشان آلوده به خون آزادیخواهان است؛ قائل نیستیم. آگاه باشید دانشجویانی که تاریخ جنبش دانشجویی را به دوش میکشند؛ تا روز رهایی از هر نوع ستم حاکم بر دانشگاه و جامعه هیچگونه سازشی از خود نشان نخواهند داد.
امروز بیش از پیش باید با تحلیل فضای اجتماعی ایران در برابر استحاله مفهوم مقاومت و مبارزه توسط حاکمیت ایستاد.
ستم قومی، جنسیتی و طبقاتی در دانشگاه هم بازتولید شده و میشود. تداوم جنبش دانشجویی وابسته به تغییر و پوستاندازی متناسب با شرایط کنونی است. فضای بسته دانشگاه نیازمند حرکت از فعالیت علنی به سمت شبکهسازی و تشکلیابی است. بیراه رفتن جنبش دانشجویی به واسطهی درگیر شدن با منفعت شخصی، انحصارطلبی و تمامیتخواهی، مسئلهایست که باید در حل و فصل آن کوشید. جنبش دانشجویی باید برای ادامه راه از جریانات و گروههای غیرمردمی و رسانههای مرتبط با این گروهها دوری کند. حتی درون دانشگاه مرزبندی با کنشگری خطرناک، پدرسالاری و تکروی جریانهای دانشجویی لازم است.
میگویند رد خون همیشه باقیست. خونی که با گندآب استبداد شاهنشاهی پاک نشد با توحش مرتجعانهی شما نیز پاک نمیشود؛ چه بسا روز به روز رنگ سرخ خود را بیشتر به رخمان میکشد.
جنبش دانشجویی بیدار است. امروز به احترام تاریخ و وظیفهی انسانی خود همانطور که پیشتر فریاد زدهایم، ما دانشجویان آتش روشنیبخش راه فرداییم و خار چشم استبداد باقی خواهیم ماند.
در ادامه ما برای تداوم فعالیت و حیات، نکات زیر را پیشنهاد میداریم:
الف) تمرکز بر فعالیتهای غیرعلنی
۱. تشکیل شبکههای دانشجویی.
۲. انتشار نشریات (با مجوز یا بیمجوز) و یادداشتهای تحلیلی مطابق شرایط.
۳. ایجاد فضاهای امن برای روایت و تخیل فردا.
۴. گفتگوی جمعی در دانشکدهها و در میان شبکههای کوچک امن با محوریت تحلیل وضع موجود، بدیل و خواستهای امروز دانشجویان.
۵. ایجاد فضاهای فرهنگی و علمی که میتوانند به بستری برای فعالیت و کنشورزی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان جدید، تبدیل شوند.
ب) توسعهی فعالیتهای بینالمللی
۱. ایجاد همبستگی عمومی و ارتباط بیشتر جامعه و افکار بین المللی با جنبش دانشجویی با نقل و نقد آییننامههای انضباطی جدید، سرکوب تشکلها، تجاریسازی دانشگاه و…
۲. ارسال بیانیهها و نامهها.
۳. استفاده از رسانههای بینالمللی.
ج) استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی
۱. انتشار مطالبات و اطلاعرسانی
۲. ایجاد شبکههای ارتباطی.
۳. برگزاری تجمعات و اعتراضات مجازی.
د) همکاری با سایر گروههای اجتماعی
گروههای صنفی معلمان، کارگران و… سابقه فعالیت و شبکهسازی طولانیای در ایران دارند و ارتباط و همکاری با آنها میتواند هماهنگی میان دانشگاه، اصناف و خیابان را تقویت کند.
*بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو
به یاد تمام دوستانمان که امروز دربند هستند و یا اخراج و تعلیق شدهاند
باری دیگر روز دانشجو فرا رسید. دوباره همان جشنهای همیشگی و تئاتر تکراری و توخالی که فقط پست بودن شما را نشان میدهد. همان نمایش تکراری که به وسیله آن سعی دارید ظلم و ستمی که هر روزه به دانشجویان روا میشود را پنهان کنید. گل و شیرینی که امروز به ما هدیه میدهید تهدیدها و سرکوبهای همیشگی شما را جبران نمیکند بلکه نمکی است که روی این زخم میپاشید و صدای فریاد دردمندمان را نشنیده میگیرید. این فریادی است که تا رسیدن به آزادی و برابری ادامه دارد.
روز دانشجو نه تنها تبریک ندارد بلکه نشانگر ظلم و ستم بیوقفه شما نسبت به ماست. ما دانشجویانی که فریاد آزادی میزدیم و میخواستید فریادمان را در نطفه خفه کنید.با سنگدلی روزهایی که باید قشنگ ترین روزهای زندگیمان باشند را تیره و تار کردید و انتظار دارید در مقابل این همه ظلم و ستم سکوت کنیم و با لبخند روز دانشجو را به یکدیگر تبریک بگوییم .
ما دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بر همه آن کسانی که فریاد دادخواهی میزنند و در مقابل بیحرمتیهایی که به مقام دانشجو وارد شده ایستادگی میکنند درود میفرستیم و از آنها می آموزیم.
باشد که سالهای آینده در ایرانی بهتر و آزاد، این روز را در کنار هم جشن بگیریم و به شجاعت امروزمان افتخار کنیم. ما تا آن روز برای رسیدن به هدفمان متوقف نخواهیم شد و دست از مبارزه نخواهیم کشید.
زنده باد مبارزه زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و تمام گروههای ستمدیده که برای آزادی، مرزهای تعیین شده را به بازی و سخره گرفتهاند و از میان سنگلاخها، مقاومت و آزادگی را زیست میکنند. چرا که تنها چیزی که از خود آزادی زیباتر است، ایستادن برای آن است.
به امید روزی که دانشگاه و دانشجو آزاد باشند.
برگرفته از کانال دانشگاه تهران – دانشجو
*حضور تعدادی از اعضا و دوستداران کانون صنفی معلمان بر سر مزار سه دانشجویی که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران در اعتراض به سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، با هجوم نیروهای نظامی به دانشگاه، جان باختند.
*بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو
چه فرق میکرد
زندانی در چشمانداز باشد یا دانشگاهی؟
...دمی که یک کلمه هم زیادی ست.
نه
در تاریخ معاصر ایران، از ابتدای تاسیس دانشگاه جنبش دانشجویی نقش تاثیرگذاری در تحولات تاریخی داشته و در فرایند دمکراسی خواهی ملت ایران همواره پیشتاز بوده است.
مبارزه با استبداد و دفاع از آزادیخواهی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی به عنوان مطالبات اصلی دانشجویان، در همه این سالها و در حکومتهای مختلف، آنها را پرچمدار فرایند استقلال و دمکراسیخواهی در ایران کرده است.
علت نامگذاری ۱۶ آذر خود گواه این مدعاست که دانشجو در هر حکومتی، هیچ استبداد و هیچ کوتاه آمدنی را بر نخواهد تافت. و نه بزرگی به هر اقتدار ضد مردمی خواهد گفت. چنان که شاهد بودیم چه در زمان پهلوی و چه در حال؛ از جریان های اصلی و چه بسا آغاز کننده اعتراض به قدرت برای برداشتن دست از گلوی حق خواهی مردم بوده است.
در همین راستا یکی از جریانهای اصلی پیش برنده جنبش زن_زندگی_آزادی در سال گذشته نیز دانشجویان بودند.
آنها با تجمعات اعتراضی و تحصن در دانشگاه همگام با سایر اقشار اجتماعی، سلطهجویی حکومت مستقر را به چالش کشیدند. در مقابل، نیروهای امنیتی و قضایی از همان آغاز جنبش ژینا/مهسا با بازداشت گسترده فعالان دانشجویی به سرکوب گسترده جنبش پرداختند. سرکوبی که بعد از گذشت بیش از یک سال همچنان به شکلهای دیگر در درون دانشگاهها ادامه دارد.
تعلیق، تبعید و اخراج دستورالعمل کلی نهادهای امنیتی مستقر در دانشگاه و حتی خارج از دانشگاه برای جلوگیری از مطالبهگری جنبش دانشجویی در طول جنبش و پس از آن بهویژه در ماههای اخیر بوده است.
بنا بر آمارهای تشکلهای دانشجویی در طول ماههای اخیر در ۱۵ دانشگاه کشور بیش از هزار نفر ممنوع الورود و ۶۰۰ نفر امکان ادامه تحصیل در سال جاری را از دست دادهاند. علاوه بر دانشجویان دهها نفر از استادان در دانشگاههای مختلف، به بهانههای مختلف ولی در راستای انتقام نهادهای امنیتی از همراهی آنها با دانشجویان در طول جنبش ژینا/مهسا، از ادامه تدریس در دانشگاه محروم شده اند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن اعلام همبستگی با جنبش دانشجویی، ۱۶ آذر ماه را به همه دانشجویان و دانشگاهیان تبریک میگوید.
و در عین حال به حاکمیت و نهادهای امنیتی و قضایی تحت امر آن هشدار میدهد که ادامه سرکوب دانشجویان و اساتید دانشگاه برای حکومت دستاوردی نخواهد داشت؛ و پاسخ دانشجویان همانست که بارها در بیانیههای خود و با زبانهای مختلف بیان کردهاند؛
ما با شما حرفی نداریم جز یک کلمه: نه
همانطور که سرکوب دیگر اقشار اجتماعی همچون معلمان، زنان، کارگران و بازنشستگان در طول چهار دهه گذشته نیز دستاوردی جز فروریزی مشروعیت برای حکومت نداشته است.
ما بهعنوان جزیی از جنبش معلمان با صدایی بلند اعلام میکنیم که همواره در کنار دانشجویان و جنبش دانشجویی خواهیم بود و خواهان توقف سرکوب و لغو احکام تعلیق، تبعید و اخراج دانشجویان و محرومیت اساتید دانشگاه از تدریس هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۶ آذرماه ۱۴۰۲
*انجمن فرهنگیان هرسین:به بهانه ۱۶ آذر، روز دانشجو
دانشجو در این سرزمین یک دال میان تهی است، که با مفاهیمی چون : خون، زندان، تبعید، تعلیق، اخراج و فقر توپُر می شود.
روز دانشجو روز تداوم مبارزه با جهل و ستم است، روزی که استقامت برای رهایی و برابری معنا می یابد.
روز دانشجو، دانایی، پرسشگری، نقد، روشنگری و مبارزه نه با خطابه و تمجید، که با خون بازتولید می شوند.
در زمانه ای که قدرت اراده کرده تا دانشجو برده و بنده ایدئولوژی حاکم شود و نیز، فردی منفعل و دست آموز برای اطاعت محض، با عصیان، که در هپیتاس اوست، آگاهی و رهایی را ارج می نهد و رابطه قدرت و دانش را با کنش عقلانی خویش فراروی مردم قرار می دهد.
در زمانه ی ما که" سرمایه و خشونت" با خواست استبداد فرمانروای مطلق می شود، دانشجو این مناسبات " مردم خوار" را به بهای جان خویش برهم می زند تا در سمت درست تاریخ، سمت مردم قرار گیرد.
ما روز دانشجو را که یادآور خونین شدن زمینِ دانش و عقلانیت به دست ارتجاع و سرمایه است به همه دانشجویان که در کنار مردم و رنج هایشان ایستاده اند ، تبریک می گوئیم و یاد تمامی دانشجویانی که کشته، زندانی، تبعید، تعلیق و اخراج شده و آنانی که راه این ستارگان بی بدیل عرصه دانایی و عمل را تداوم میبخشند گرامی می داریم.
۱۶ آذرماه ۱۴۰۲
*بیانیه بمناسبت روز دانشجو
"فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم"
درسالهای اخیر بسیاری از مناسبت ها از خاصیت برگزاری سالگردهای روتین با تعابیر بزرگداشت و یادمان ، پا فراتر گذاشته و از قاب مناسبت تقویمی یک روز معین بیرون زده و به عرصه ای همه روزه برای اعتراض تبدیل شده اند.
جنبش دانشجویی متاثر از قطب بندی شدید طبقاتی و تحولات مهم سیاسی-اجتماعی، با رانده شدن به اردوگاه کارمزدی و اکثریت 99 درصدیهای جامعه، بعنوان بخش اجتناب ناپذیر از بازتولید نیروی کار، علاوه بر طرح وپیگیری خواست های خود بخشی فعال از طبقه مزدبگیر را نمایندگی میکند.
تفوق جمعیتی دختران دانشجو در ترکیب دانشگاهها ، و حضور فعالانه و جسورانه زنان در همه عرصه های معیشتی و اجتماعی ، شور و انگیزه مطالبه گری این جنبش را کیفیت و غنای بیشتری داده است.
حضور تعیین کننده و روزهای درخشان جنبش دانشجوئی در انقلاب زن،زندگی،آزادی بعنوان نیرومحرکه عروج و اعتلای آن، حکومت را به سازماندهی گسترده برای انتقامگیری و سرکوب جنبش دانشجوئی سوق داد.
همپای سرکوب های خونین در خیابانها، پروژه ارعاب و حذف دانشجویان و اساتید و منتقدان از دانشگاهها همچنان ادامه دارد. همراه با بازداشت و حبس دانشجویان، تصویب آئین نامه های ضد دانشجوئی، تعلیق و اخراج دانشجویان و اساتید، محرومیت از حق تحصیل تعداد زیادی از دانشجویان با صدور احکام فله ای و ناعادلانه، افزایش ابزارهای نظارتی و کنترلی، انتصاب روسای امنیتی بیربط به دانش و دانشگاه، قدرت گیری بیش از پیش نیروهای حراست و مداخله های بیسابقه این نهاد در امورات دانشجوئی مخصوصا" دختران دانشجو ، بخشی از پروژه سرکوب است.
سیاستی که نه تنها بازدارنده نیست بلکه خشم مردم را در شرایط سخت معیشتی کنونی دوچندان میکند.
امسال در حالی به استقبال شانزده آذر میرویم که علیرغم ادامه سرکوب و تلاش برای ایجاد جو خفقان با احضار، بازداشت و صدور احکام سنگین در مورد فعالین ، مقاومت و مبارزه دانشجویان همپای سایر نیروهای اجتماعی معترض به شرایط موجود بویژه کارگران، معلمان، بازنشستگان ، بی وقفه ادامه دارد.
در شرایط و فضای کنونی جامعه ایران ، دانشجویان تاثیرگذاری خودرا با گره زدن مطالبات شان به زندگی اجتماعی و خواست عمومی مردم به پیش میبرند.
شورای بازنشستگان ایران
۱۶ آذر ۱۴۰۲
*آذرماه و حافظه جمعی
رضا شهابی،زندان اوین
آذرماه در حافظه جمعی ما یادآور دو رویداد عمده است، یکی سالگرد قتلهای زنجیرهای دگراندیشان و روز مبارزه با سانسور و حمایت از حق آزادی بیان (که شامل آزادی تجمع و تشکلیابی مستقل نیز میشود). و دیگری روز دانشجو که برای تمام نسلها و در تمام بزنگاههای تاریخی نقش مهمی ایفا کرده، و به تعبیری دانشجو وجدان بیدار جامعه بوده است.
امسال روز دانشجو در حالی فرا رسیده که شاهد اخبار مکرر اعدام، به ویژه اعدام جوانان معترضی هستیم که باید در کلاس درس مشغول تحصیل باشند، اما به جایش جان خود را به جرم مطالبهی زندگی شایسته از دست دادند. این روزها نیروی سرکوب زنان در لوای جدید وارد میدان شده، و به رغم هوشیاری افکاری عمومی و مقاومت پراکنده، باز هم شاهد همان روال سرکوب علنی زنان در محیطهای عمومی و دانشگاهها هستیم.
روز دانشجو در حالی فرا رسیده که در این مدت، دانشگاه کانون انواع و اقسام سرکوب و جراحی و حذف و اخراج شده است. دانشجوی دهه هشتادی که باید با خیال آسوده و ذهنی کنجکاو به شناخت خود و محیط میرامون بپردازد، در عوض به هر سو نگاه میکند، با محرومیت و بحران معیشت، جنگافروزی و دیگرهراسی، و حکایت یکسان سرکوب، زورگویی و لگدمال کردن زندگی مواجه میشود. تازه دانشجویان بخش کوچکی از دهه هشتادیها را تشکیل میدهند، و ما نسلهای قبلی بیش از هر چیز نگران آیندهای هستیم که از تمام جوانان دهه هفتادی، هشتادی، و دهه نودی دزدیده شده است.
با این حال، همین امروز نیز نیرویی برای حمایت از زندگی و کرامت انسانی در جریان است. کارگران و دیگر مزدبگیران، شامل پرستاران معلمان، و بازنشستگان، در جهارگوشهی این سرزمین، در حال دفاع از حق انسانی و زندگی شرافتمندانه هستند. اگر دستگاه حاکم اقدام به سرکوب خشونت بار کارگران ذوب آهن اصفهان درون محیط کار میکند (اقدامی که حتی در جهارچوب قوانین فعلی نیز غیرقانونی است)، به این خاطر است که مطالبهگری آنها میدان مبارزه علیه همان نیروهایی است که زندگی را برای نه فقط طبقه کارگر بلکه همه اقشار و گروهای محروم و تحت ستم ناممکن ساخته، و دورنمای زندگی شایسته را برای دانشجویان و جوانان امروز هر چه تیره تر کرده است.
با کمی دقت، دانشجویان میتوانند تلاش برای آیندهی بهتر و بهروزی خود را در آینهی موج اعتراضها و اعتصابهای جاری ببیند، و همانطور که همیشه آگاهانه در برابر تمام اشکال تبعیض، بهرهکشی و نابرابری ایستادهاند، امروز نیز جایگاه حقیقی خود را دوشادوش مبارزهی مادر و پدرها، و مادربزرگ و پدربزرگهای خود ببینند.
از سالها پیش فریاد اتحاد دانشجو، کارگر، معلم، پرستار، و تمام مزدبگیران و زحمتکشان در دانشگاه و خیابان طنین انداخته و موجب هراس دستگاه حاکم بوده است.
در یک سال گذشته حلقههای پیوند میان مبارزات زنان، جوانان، اقلیتهای ملی و قومیتی، و مبارزهی کارگران اهمیت و ضرورت خود را دوچندان نشان داده، و در این میان دانشجویان، که عمدتا همان فرزندان کارگران هستند، نقش مهمی به عهده دارند. آنان میتوانند حلقه واسط بین دو شعار این سالیان باشند:
نان کار آزادی
زن زندگی آزادی.
رضا شهابی،
۱۶ آدر ۱۴۰۲، زندان اوین
*دومین روزتجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها
به گزارش کانال شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث) روز چهارشنبه 16 آذربرای دومین روز متوالی، کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها تجمع کردند.
دومین روز تجمع کارگران ارکان ثالث، پالایشگاه نفت آبادان.
اصلی ترین دلیل اعتراضات همکاران ما در آبادان، اقدام ریاست پالایشگاه نسبت به تبدیل وضعیت استخدامی «خودی ها» یا «سفارش شده های از بالا» است، که در سیستم فاسد موجود، مورد اعتراض ما کارگران بوده است،
همکاران ما همچنین به عقب افتادن دستمزدهای خود و موضوع مغایرت لیست بیمه شان معترض بوده، خواستار اصلاح طرح طبقه بندی مشاغل، صدور نفت کارت و بن کارت، دریافت تسهیلات کم بهره و برابر با سایر ارکان استخدامی نفت و همچنین ایجاد تعاونی مسکن هستند.
در هفته ها و روزهای اخیر همکاران ما در آبادان با اتحاد و همبستگی اعتراضات منسجمی را تشکیل داده اند و در پیامهای خود خواستار پیوستن سایر بخشهای نفت به اعتراضات و اعتصابات کارگری گردیدند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث) با حمایت کامل خود از اقدام شجاعانه همکاران ارکان ثالث نفت در آبادان، کلیه همکاران ارکان ثالث و سایر بخشهای کارگری نفت را به تجمعات هفتگی و روزانه فرا میخواند.
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲
درهمین رابطه:تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان نسبت به عدم تبدیل وضعیت ،اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها مقابل ساختمان دفتر مرکزی
ممنوع الورودی و تعلیق از کار تعدادی از کارگران حق طلب
روزچهارشنبه 15 آذر، کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان برای اعتراض به عدم تبدیل وضعیت ، اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل ،تبعیض وتبدیل وضعیت نورچشمی ها مقابل ساختمان دفتر مرکزی این پالایشگاه تجمع کردند.
یکی از کارگران حاضر در تجمع درباره علت اعتراض امروز خود و همکارانش گفت: چندین سال است کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان پیگیر تبدیل وضعیت شغلی خود هستند و در این خصوص بارها دست به اعتراض زدهاند، اما در نتیجه بی توجهی مسئولان تا کنون نتیجه ای نگرفته اند، اما موضوعی که امروز باعث نارضایتی وتجمع کارگران پیمانکاری ارکان ثالث شده شائبه تبدیل وضعیت شغلی تعدادی از افراد خاص با دستور مستقیم مدیر عامل است.
او با اشاره به اینکه حدود 4500 نفر هستیم که به صورت پیمانکاری در پالایشگاه آبادان به کار مشغول هستیم،اضافه کرد: میخواهیم وضعیت استخدامی ما به قرارداد مستقیم تبدیل شود.
یکی دیگر از کارگران با بیان اینکه در تجمع امروز مانع ورود برخی همکاران معترض به پالایشگاه و تعلیق از کار شمار دیگری شدهاند، گفت: نارضایتی ما به این جهت است که پالایشگاه سالهاست با پیمانکارانی تمدید قرارداد میکند که سابقه خوبی در لحاظ کردن ایمنی و پرداخت مطالبات کارگران ندارند. در واقع موضوع خروج پیمانکاران از صنعت نفت چندین سال است که از سوی دولت مطرح میشود، اما تاکنون کاری برای اجرای این مطالبه کارگران انجام نمی شود.
او گفت: از دیگر خواستهای کارگران ارکان ثالث پالایشگاه آبادان اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل، صدور نفت کارت و بن کارت، دریافت تسهیلات کمبهره همانند همکاران رسمی و قراردادی و همکاری در ایجاد تعاونی مسکن کارگری است که در نتیجه بیتوجهی هنوز این مطالبات محقق نشده است.
*حکم حبس آزاد خوانچهزر، فعال کارگری و اجتماعی اهل مریوان در شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان تأیید شد.
شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان در تاریخ چهارم آبانماه ١٤٠٢ با رد تجدیدنظرخواهی این فعال کارگری و اجتماعی رأی صادره علیه وی را قطعی اعلام کرده است.
دادگاه انقلاب مریوان با استناد به گزارشات اداره اطلاعات این شهر آقای خوانچهزر را به اتهام "تبلیغ علیه نظام از طریق فضای مجازی" به شش ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم کرده بود.
آزاد خوانچهزر روز سهشنبه بیست و نهم آذرماه ١٤٠١ بدون ارائه حکم قضایی در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روز دوشنبه یکم اسفندماه همان سال با تودیع قرار وثیقه از زندان مریوان آزاد شده بود.
برگرفته از کانال کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
*حکم یک سال انفصال از خدمت ایمان شهوندی از معلمان شهرستان پاسارگاد استان فارس به موجب رای هیات تخلفات اداری معلمان قطعی شد
طبق بند یک ماده ٨ رسیدگی به تخلفات اداری آقای ایمان شهوندی در تاریخ ١۴٠٢/٨/٢٢ به موجب رای قطعی هیت تخلفات به گزارش اداره آموزش و پرورش پاسارگاد به یک سال انفصال موقت از خدمت محکوم شد،
از دلایل صادر کردن این حکم ناعادلانه طبق بند کذایی یک ماده ٨ قانون رسیدگی به تخلفات اداری،انجام رفتار ناشایست در فضای مجازی به علت حمایت از همکاران زندانی و دانش آموزان در حوادث اعتراضی سال قبل می باشد. همچنین استناد به جرم واهی تبلیغ علیه نظام که به دلیل نبود مدارک مستند و مستدل ثابت نشد.
انجمن صنفی معلمان فارس ضمن محکومیت شدید به حکم این همکار گرامی، خواهان تجدید نظر و همچنین خاتمه دادن به روند این نوع احکام تکراری و بدون ادله کافی با عناوین واهی توسط هیات تخلفات اداری آموزش و پرورش می باشد.
*فرزانه زیلابی وکیل مدافع فعالین صنفی معلمان و کارگران هجدهم آذر ماه در شعبه شانزده دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان حاضر خواهد شد.
فرزانه زیلابی پیشتر از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز به اتهام فعالیت “تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس و دو سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شده بود.
همچنین در دادگاه کیفری دو اهواز به اتهام نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی به سه ماه و یک روز حبس محکوم شده بود.
نیروهای امنیتی وکالت فعالین صنفی معلمان و کارگران را “فعالیتهای معاندانه در پوشش وکالت” عنوان کردهاند.
این وکیل توانمند در جریان خیزش اعتراضی و در پی پذیرش وکالت بازداشتشدگان نیز بار دیگر پس از صدور کیفرخواست، ازسوی شعبه چهارم دادگاه انقلاب اهواز با اتهامات متعدد مواجه شد.
او در نهایت به یک سال حبس برای اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و بابت اتهام “توهین به رهبر جمهوری اسلامی” به شش ماه حبس و همچنین مجددا به دو سال ممنوعالخروجی محکوم شد.
ضمن اینکه خانم زیلابی در جلسات نمایشی دادگاه انقلاب حضور نیافت.
دکتر ناصر زرافشان و دکتر سیاوش شجاع پوریان، بعنوان وکلای خانم زیلابی به احکام صادره اعتراض نمودند و به همین منظور، روز شنبه هجدهم آذر ماه، جلسه رسیدگی به هر سه پرونده در دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی کوشا و مستشار شعبه، قاضی مطیعی برگزار خواهد شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*احمد علیزاده، معلم زندانی در تصویری کوتاه از زندان ایلام مینویسد
آزادی جز از راه فداکاری و گذشت حاصل نمیشود.
گاهی انسان چنان پست و خوار و زبون میشود که به هر کاری،برای بزرگ جلوه دادن خویش دست میزند.در بند سلامت زندان،چند نفری بودند که سوهان روح می شدند و از انسان بودن فقط ظاهرش را به یدک میکشیدند.سیگار و مصرف شیشه آن هم در اتاقی ۶×۴ با وجود ۲۶ نفر فقط از عهده ی اینگونه افراد بر می آمد.
ولی دلخوشی من جوان کتاب خوان تخت سوم بود که آرام کتابش رامیخواند و دیگر افرادی که صبورانه تحمل میکردند.اتاق دوربین دارد و وظیفه ی کسان دیگریست که هرگونه خلافی را کنترل کنند.
از درون زندان( احمد ع )
علیزاده، در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۱ در رابطه با اعتراضات سراسری در شهرستان آبدانان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چندی با تودیع وثیقه آزاد شد. اواخر اسفند ۱۴۰۱، آقای علیزاده توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ایلام با اتهام «تشکیل دسته و گروه بیش از دو نفر به قصد برهم زدن امنیت کشور» به شش سال و یک روز حبس تعزیری، از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه و شانزده روز حبس تعزیری، بازنشستگی اجباری، اقامت اجباری در شهر فنوج از توابع سیستان و بلوچستان و منع فعالیت در فضای مجازی محکوم شد. همچنین ایشان مجدداً در تاریخ ١٧ دیماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در آبدانان بازداشت و به زندان ایلام منتقل شده بود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*انتقال کارگر زندانی داود رضوی به بند ۴ زندان اوین
داود رضوی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، با توچه به شرایط بند شش( ۳۵۰ سابق) و پس از بارها پیگیری بعد از ظهر دوشنبه ۱۳ آذر به بند چهار منتقل شد.
داود رضوی به ۵ سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی و فعالیت در گروههای سیاسی و احزاب محکوم گردیده است.
داود رضوی در ۵ مهرماه ۱۴۰۱ دستگیر شد و بعد از تحمل ۸۲ روز بازداشت در بند ۲۰۹ و ۲۴۰ ابتدا در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۱به زندان تهران بزرگ و سپس در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ به بند ۶ زندان اوین منتقل گردید. وی در این مدت براساس حقوق به اصطلاح قانونی که فقط روی کاغذ اعتبار دارند اما برای کارگران ومردم محروم اجرایی نمیشوند، میبایست تا زمان صدور حکم با وثیقه بیرون زندان میبود که عملا اجرایی نشد.
با انتقال داود رضوی به بند ۴ زندان اوین، ایشان با دو عضو دیگر سندیکا، رضا شهابی وحسن سعیدی، که در بند ۴ زندان اوین محبوس هستند، همبند گردیده است. رضا شهابی و حسن سعیدی نیز به اتهامهای واهی هر یک به مجموعاً ۶سال حبس تعزیری (۵سال اجرایی) محکوم شده اند.
کارگر زندانی آزاد باید گردد
چاره کارگران وحدت و تشکیلات
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۶ آذر ۱۴۰۲