- کانون نویسندگان ایران:\ گرامی باد سیزدهم آذر روز مبارزه با سانسور! مبارزه با سانسور عمل به حق آزادی بیان است.- تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت گرگان نسبت به عدم واگذاری ویلچر برقی و پرداخت نشدن حق پرستاری وبی توجهی و بی تعهدی مسئولان مقابل شهرداری همزمان با روز جهانی معلولان- ابتکار یک معلول در روز جهانی معلولان- یکشنبه های اعتراضی کارگران شاغل و بازنشسته:
1- یکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی با برپایی تجمع
کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری
کارگران شرکت نفت فلاتقاره درجزیره سیری
2- یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی با راهپیمایی و تجمع
درشهرهای اراک، اهواز،کرمانشاه و مشهد مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان،
دزفول وشوش مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان
«تامین پردرآمد دولت بی کفایت چه برسر تو آورد»
3- تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد درشهرهای اصفهان ،اهواز،تهران،رودبار وقائمشهر
- دومین روز تجمع اعتراضی صدها کارگر کارخانه ذوب آهن اصفهان نسبت به سطح نازل حقوق منجمله بروز نکردن طرح طبقه بندی مشاغل، وعده های توخالی و حضور نیروهای سرکوب
ایجاد جوارعاب و وحشت از طرف مدیریت و حراست با احضارو ارسال پیامک و تهدید کارگران به اخراج از کاروپرونده سازی
- ششمین روز تجمع اعتراضی کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشترنسبت به عدم تبدیل وضعیت و وعده های توخالی مسئولان
- اعتصاب وتجمع کارگران معدن خاک نسوزاستقلال آباده دراعتراض به سطح نازل حقوق،عدم پرداخت مطالبات،پایمالی حقوقشان توسط مدیریت،وعده های توخالی و تهدید کارگران حق طلب
- تجمع اعتراضی اهالی روستای پشموکی و کارگران معدن سنگ کروم فاریاب دراستان کرمان نسبت به بیکاری و مشکلات معیشتی وپایمالی حقوقشان توسط پیمانکاران ومسدود کردن مسیر رفت و برگشت به معدن
- ادامه پرونده سازی امنیتی برای دانشجویان
- جان باختن یک کارگر آرماتوربند در سلماس بر اثر سقوط از ارتفاع
*******
*کانون نویسندگان ایران:
گرامی باد سیزدهم آذر روز مبارزه با سانسور!
مبارزه با سانسور عمل به حق آزادی بیان است.
پانزده سال پیش در آبان سال ۱۳۸۷ کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای روز ۱۳ آذر را به یاد دو جانباختهی راه آزادی اندیشه و بیان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، روز مبارزه با سانسور نامید و از همهی افراد و تشکلهای فعال در عرصههای مختلف اجتماعی خواست که این روز را به رسمیت بشناسند و از آن حمایت کنند. اگرچه در همان زمان نیز قرار دادن یک روز برای جلب توجه جامعه نسبت به سانسور ضرورت و اهمیت بسیار داشت، گذشت زمان و بروز اتفاقهای گوناگون در حیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بر این اهمیت تاکید گذاشت و نشان داد که سانسور به عنوان یکی از صورتهای اساسی نقض آزادی بیان در زندگی انسانها چه نقش ویرانگری ایفا میکند. این نقش در ایران از یک و نیم قرن پیش به طور رسمی با اعتمادالسلطنه و ناصرالدین شاه آغاز شد و هرچه پیشتر آمد بر دامنه و سیطره خود افزود تا آنجاکه در چهار دههی اخیر یکی از ابزارهای تعیینکننده در دست حاکمیت برای سرکوب جنبشهای اجتماعی، برای مقابله با اعتلای فرهنگی، برای تحمیل تکصدایی، برای فریب و مهندسی افکار، ... بوده است. راست آنکه سانسور مکمل همهی شیوههای سرکوب است. حاکمیت با استفاده از این ابزار بود که اخبار و اطلاعات واقعی دههی سراسر سرکوبِ ۶۰ را از دسترس مردم دور کرد؛
با همین ابزار به قلب ماهیت اتفاقها و پدیدهها و شخصیتها دست زد و از آنها «هویت» جعلی ساخت، «چراغ»های دروغین برافروخت و به وارونه کردن ارزشهای انسانی پرداخت؛
با همین ابزار بر فساد گستردهی نهادها و دستاندرکارانش و بر فقر روزافزون مردم و تبعات غیرانسانی آن پرده کشید، کشتار ۱۷۶ سرنشین هواپیمای اوکراینی را، پس از سه روز دروغ و انکار، «حادثه» وانمود، بر هر معترض و مخالف و منتقد انگ «جاسوس» و «امنیتی» و «بیمار» زد؛
با همین ابزار تیراژ کتاب را در جامعهای هشتادوپنج میلیونی به ۲۰۰ نسخه رساند، تئاتر را از صحنه خارج کرد، سینمای رسمی را به ابتذال کشاند، سازها را پشت پرده نشاند، بسیاری از هنرمندان را تاراند یا منزوی ساخت، توصیف و گزارش واقعیتهای اجتماع را توطئهی خبرنگار و گزارشگر و عکاس نمایاند و چیزی به نام روزنامهی مستقل باقی نگذاشت، اینترنت را برای مردم به گرانترین و آزاردهندهترین اینترنت جهان بدل کرد، امواج پارازیت را به جای تصاویر ماهواره پراکند تا چشم مردم را بر روی جهان ببندد؛
با بهکارگیری همین ابزار نیمی از مردم جامعه را، زنان را، از پرداختن به برخی هنرها، از زندگی بهمثابه انسان صاحباختیار بازداشت؛
با همین ابزار پیرامون اخبار دستگیرشدگان اعتراضات خیابانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی دیوار کشید و بر خون جاری معترضان در خیابانهای سراسر کشور خاک پاشید و آن را «هزینهی جراحی» رمزگذاری کرد.
و در تازهترین اقدام، نهاد متولی سانسور یعنی وزارت ارشاد سامانهی «نظارت پسینی» را طراحی کرد تا با قرار دادن شیوههای غیررسمی در کنار روشهای رسمی و قانونی به اعمال هرچه بیشتر سانسور بپردازد.
اگر همهی این واقعیتها اهمیت آزادی بیان و کارکرد سانسور را و تعیین یک روز برای پرداختن ویژه به آن را نشان نداده باشد، جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سالی که گذشت بهخوبی آن را عیان کرد. زیرا در این جنبش بود که «آزادی» با پای مردم معترض به خیابانهای شهر آمد، با صدایی رسا فریاد زده شد و به پرچم مردم بهجانآمده بدل گشت؛ در این جنبش بود که خواست «آزادی بیان» بر سرِ دست مردم بلوچستان و خواست «آزادی عقیده» بر سرِ دست مردم گالیکش بالا رفت. این فریادها پیامی نداشت جز مخالفت جدی و آشکار با سانسور و سرکوب آزادی بیان.
آنچه تا اینجا برشمرده شد مشتی از خروارِ نقش سانسور در ایجاد خفقان و ممانعت از دسترسی مردم به اطلاعات و ابراز وجود آنهاست که جملگی نشان میدهند سانسور را نباید محدود به کتاب و نشریه و فیلم و به طور کلی موقوف به ادبیات و هنر پنداشت. این کار تقلیل دادن نقش سانسور در دورهای است که به آن «عصر اطلاعات» میگویند.
در پانزده سالی که از این نامگذاری میگذرد، بر شدت و ابعاد سانسور افزوده شده است و نیز بر مقاومت و مبارزه در برابر آن. واقعیتها نشان میدهند سانسور حکومتی بر همهی عرصههای زندگی روزمره اثر مخرب میگذارد اما در عین حال مقاومت نیز برمیانگیزد. کما اینکه بهموازات تحمیل سانسور از سوی نهادهای مختلف، در تمام این سالها بودهاند جریانها، تشکلها و افرادی که دست به مقاومت زدهاند، از جمله کانون نویسندگان ایران؛ کوششی جانفرسا به بهای عمر و جانِ خواستاران آزادی بیان. نام بکتاش آبتین یادآور این واقعیت است. مقاومت در برابر سانسور، عمل به حقِ آزادی بیان است و آنها که چنین میکنند حق آزادی خود را به جا می آورند. این یعنی آزادانه زیستن در شرایط استبدادی. تعیین یک روز برای بزرگداشت مبارزه با سانسور بخشی از مقاومت در برابر اختناق است.
روزی است که باید این مقاومت و مبارزه را پیش چشم جامعه آورد، دربارهی آن به گفتوگو نشست، رهروانش را بزرگ داشت و بر شمار آنها افزود، جانباختگانش را یاد و هدفهایش را یادآوری کرد؛ از جامعهی بدون سانسور و تلالو رنگهای گوناگون انسانی و پژواک آهنگ صداهای متفاوت در آن سخن گفت. ۱۳ آذر به همین منظور روز مبارزه با سانسور نامگذاری شده است.
کانون نویسندگان ایران ۱۳ آذر روز مبارزه با سانسور را که امسال مصادف با بیستوپنجمین سال دادخواهی قتل سیاسی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده است گرامی می دارد و اهل قلم، هنرمندان و همهی مخالفان سانسور را به بزرگداشت این روز فرا میخواند.
۱۱ آذر ۱۴۰۲
*تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت گرگان نسبت به عدم واگذاری ویلچر برقی و پرداخت نشدن حق پرستاری وبی توجهی و بی تعهدی مسئولان مقابل شهرداری همزمان با روز جهانی معلولان
روز یکشنبه 11 آذر همزمان با روز جهانی معلولان،جمعی از افراد دارای معلولیت گرگان برای انعکاس صدای اعتراشان نسبت به عدم واگذاری ویلچر برقی و پرداخت نشدن حق پرستاری وبی توجهی و بی تعهدی مسئولان مقابل شهرداری تجمع کردند.
یکی از حاضران درتجمع به خبرنگاررسانه ای گفت: سال هاست حق پرستاری ما پرداخت نشده و عصایی که می بینید مربوط به سال های گذشته است، قدرت خرید ندارم.
او افزودبی توجهی به معلولان و بی تعهدی مسئولان باعث شده مشکلات فراوانی تحمل کنیم. از جمله نداشتن ویلچر برقی، به دلیل گرانی آن برخی از معلولان که هیچ شغل و درآمدی ندارند، توانایی خرید وسایل و تجهیزات ندارند و این مشکل باید توسط مسئولان بهزیستی و بقیه مسئولان رفع شود.
*ابتکار یک معلول در روز جهانی معلولان
یک فرد دارای معلولیت بر روی ویلچر نشسته و پوستری در دست دارد که روی آن نوشته شده: «روز جهانی معلولان بر امثال من معلول تسلیت باد»
برگرفته از کانال پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت
*یکشنبه های اعتراضی کارگران شاغل و بازنشسته:
1- یکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی با برپایی تجمع
کارگران شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری
کارگران شرکت نفت فلاتقاره درجزیره سیری
همراهی کارگران عملیاتی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران مستقر در سکوهای حفاری با کارگران صنعت نفت
2- یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی با راهپیمایی و تجمع
درشهرهای اراک، اهواز،کرمانشاه و مشهد مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان،
دزفول وشوش مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان
«تامین پردرآمد دولت بی کفایت چه برسر تو آورد»
شعارها:
«اتحاد اعتراض علیه فقر و فساد»
«اعتراض انتقاد حق مسلم ماست»
«بازنشسته دادبزن حق تو فریاد بزن»
«تامین پردرآمد دولت بی کفایت چه برسر تو آورد»
«دولت ورشکسته دشمن بازنشسته»
«این همه بی عدالتی هرگزندیده ملتی»
«بااین حقوق ناچیز جان ها به لب رسیده»
«حاصل کار دولت غارت پول ملت»
«حاصل کار دولت غارت پول مردم»
«نه وعده نه بازی اجرای همسان سازی»
«گرانی ساعتی کمر ما را شکسته»
«تامین اجتماعی افتضاح افتضاح»
«تامین اجتماعی چه اسم اشتباهی»
« خواسته اصلی ما حقوق طبق تورم»
«نذر و نیاز کافیه سفره ما خالیه»
«عزا عزاست امروزروز عزاست امروز حقوق بازنشسته زیر عباست امروز»
«می جنگیم می میریم حقمونو می گیریم»
«تا حق خود نگیریم یکشنبه ها می آئیم»
«تا حق خود نگیریم آروم نمی نشینیم»
«نه گرما نه سرما نیست جلودار ما»
«ما به جز حق نمیخوایم صدقه دولت نمیخوایم»
«شش کلاس دروغگو حاصل وعده هات کو»
«وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»
«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون»
«حسین حسین شعارشون دروغ و دزدی کارشون»
«زیربار ستم نمی کنیم زندگی جان فدا می کنیم در ره آزادگی وای از این ظلم وای از این ظلم»
«معیشت منزلت سلامت حق مسلم ماست»
« نه مجلس نه دولت نیستند بفکر ملت»
«دولت خیانت می کند مجلس حمایت می کند»
«دشمن ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست»
«حقوق نصف نیمه سکوت کنی همینه»
«حقوق بازنشسته فقط واسه یک هفته»
«گرانی تورم بلای جان مردم»
تصاویر:
اهواز:
شوش:
مشهد:
3- تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله اجرا نشدن همسازی،عدم پرداخت مطالبات معوقه وخدمات درمانی ناکافی مقابل صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد درشهرهای اصفهان ،اهواز،تهران،رودبار وقائمشهر
شعارها:
«فریاد فریاد ازاین همه بیداد»
«تا حق خود نگیریم از پانمی نشینیم»
«بازنشسته داد بزن حق تو غریاد بزن»
«صندوق خالی کردند مارو بیچاره کردند»
«کشور پردرآمد چه برسر توآمد»
تصاویر:
اهواز:
رودبار:
قائمشهر:
*دومین روز تجمع اعتراضی صدها کارگر کارخانه ذوب آهن اصفهان نسبت به سطح نازل حقوق منجمله بروز نکردن طرح طبقه بندی مشاغل، وعده های توخالی و حضور نیروهای سرکوب
ایجاد جوارعاب و وحشت از طرف مدیریت و حراست با احضارو ارسال پیامک و تهدید کارگران به اخراج از کاروپرونده سازی
روزیکشنبه 12 آذربرای دومین روزمتوالی، صدها کارگر کارخانه ذوب آهن اصفهان برای اعتراض به سطح نازل حقوق منجمله بروز نکردن طرح طبقه بندی مشاغل، وعده های توخالی و حضور نیروهای به تجمعشان تجمع مقابل ساختمان اداری این مجتمع ادامه دادند.
گزارش های منتشره درشبکه های اجتماعی حاکی از ایجاد جوارعاب و وحشت از طرف مدیریت و حراست با احضارو ارسال پیامک و تهدید کارگران به اخراج از کاروپرونده سازی می باشد.
درهمین رابطه:ادامه اعتراضات صدها کارگر کارخانه ذوب آهن اصفهان نسبت به سطح نازل حقوق منجمله بروز نکردن طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی با برپایی تجمع مقابل ساختمان اداری
صدها کارگر کارخانه ذوب آهن اصفهان بدنبال تحریم غذای روزیکشنبه 5 آذر ودادن هشدار به مدیریت روز شنبه آذر 11 آذر اولتیماتوم خودرا اجرایی کردن وبرای اعتراض به سطح نازل حقوق منجمله بروز نکردن طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی دست به تجمع مقابل ساختمان اداری مجتمع زدند.
*ششمین روز تجمع اعتراضی کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشترنسبت به عدم تبدیل وضعیت و وعده های توخالی مسئولان
روز یکشنه 12 آذربرای ششمین روز، کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشتر به تجمعشان دراعتراض به عدم تبدیل وضعیت و وعده های توخالی مسئولان ادامه دادند.
یکی از کارگران حاضر در تجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: در تجمع روز گذشته (شنبه 11آذرماه) که در محدوده این شرکت صورت گرفت به جز وعدهی پیگیری، پاسخ قاطعی ازسوی مسئولان شنیده نشد و ما ناچار شدیم برای احقاق حقوق از دست رفتهمان امروز نیز در مقابل ساختمان شرکت تجمع کنیم.
وی افزود: دلیل اعتراض کارگران طرح بهربرداری از شبکههای آبیاری کارون بزرگ، عدم اجرای طرح تبدیل وضعیت شغلی آنها و استفاده از همه ظرفیتهای قانونی کار برای خروج پیمانکاران است.
وی ادامه داد:کارگران این واحد به این دلیل پیگیر مطالبات خود هستند که دغدغه تامین معاش خانوادههایشان را دارند.
وی با بیان اینکه هر یک از ما کارگران حدود 15 سال سابقه کار داریم، در ادامه گفت: از سال 95وعده تبدیل وضعیت شغلی ما هنوز عملی نشده است.
وی افزود: به دنبال تجمع روز گذشته اعضای شورای تامین شهرستان شوشتر جلسهای با حضور نمایندگان کارگری و مدیریت شرکت برگزار کردند که بینتیجه خاتمه یافت.
اودرخاتمه گفت:ظاهرا تصمیم گیرنده نهایی موضوع تبدیل وضعیت کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشتر، مدیریت سازمان آب و برق خوزستان به عنوان کارفرمای اصلی است.
در همین رابطه:اعتراضات دامنه دارکارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشترنسبت به عدم تبدیل وضعیت و وعده های توخالی مسئولان بابرپایی تجمع و پهن کردن سفره خالی
از روز سه شنبه 7 آذر، کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ شوشتر وابسته به سازمان آب و برق خوزستان اعتراضشان را نسبت به عدم تبدیل وضعیت و وعده های توخالی مسئولان بابرپایی تجمع و پهن کردن سفره خالی آغازو تا به امروزشنبه 11 آذر ادامه دادند.
آنها به خبرنگاررسانه ای گفتند: کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ که پیگیر وضعیت شغلی خود هستند، صبح امروزشنبه 11 آذربه صورت نمادین با پهن کردن سفره خالی در محدوده داخلی محل کار خود خواستار پیگیر تبدیبل وضعیت شغلی خود شدند.
آنها افزودند: بیش از صد نفر از کارگران به دلیل عدم تعیین تکلیف، در محوطه شرکت بهرهبرداری جمع شدیم؛ تا به مطالبه چندینساله ما پاسخ داده شود.
این کارگران خواستههای خود را تبدیل وضعیت و جذب در کشت وصنعت کارون اعلام کردند واضافه کردند: حدود 150 نفر از ما که در واحدهای حراست، تعمیرات و بهرهبرداری مشغول کار هستیم از سال 95 پیگیر تبدلیل وضعیت شغلی خود شدهایم و علیرغم انجام مصاحبه استخدامی قرار بود سال قبل تبدیل وضعیت شویم که این اتفاق نیفتاد؛ اکنون هریک از ما با حداقل 15 سال سابقه کار با حداقل حقوق و مزایا کار میکنیم و علیرغم سابقه کار و تخصص، همچنان امنیت شغلی نداریم.
کارگران پیمانی شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی کارون بزرگ تاکید کردند: از کار با پیمانکاران خسته شدهایم بنابراین از مدیریت درخواست داریم به مطالبه قانونی ما پاسخ مثبت دهد.
کارگران در ادامه با انتقاد از مواضع مسئولان در پیگیری مطالباتشان تصریح کردند: تقریبا از روز سهشنبه هفته گذشته اعتراضات کارگران شکل گرفته و در حالی خواهان رسیدگی به خواستههای خود هستیم که از مسئولان شرکت حاضر به مذاکره و شنیدن خواستهها نیستند. ما نیز ترجیح میدهیم تا مدیرعامل شرکت بهرهبرداری در جمع کارگران حاضر شود و به سولات ما پاسخ دهد. مسئولان شهرستانی و شورای تامین از رسیدگی به خواستههایمان وعده میدهند اما مدیران شرکت تمایلی به حل مشکلات ما ندارند.
*اعتصاب وتجمع کارگران معدن خاک نسوزاستقلال آباده دراعتراض به سطح نازل حقوق،عدم پرداخت مطالبات،پایمالی حقوقشان توسط مدیریت،وعده های توخالی و تهدید کارگران حق طلب
روزیکشنبه 11 آذر، کارگران معدن خاک نسوزاستقلال آباده برای اعتراض به سطح نازل حقوق، عدم پرداخت مطالبات،پایمالی حقوقشان توسط مدیریت،وعده های توخالی و تهدید کارگران حق طلب دست از کارکشیدند و دراین معدن واقع در شهرستان آباده استان فارس تجمع کردند.
بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 12 آذر،اکثر این کارگران سابقه کار بالایی داشتند و یکی از اعترضات آنها کم شدن حقوق به دلیل موارد اداری در معدن به هنگام ثبت مدارک بوده است که حال بعد از چندین سال دود آن در چشم کارگران رفته و از حقوق ناچیز آنها در این شرایط سخت ماهیانه مبلغ قابل توجهی کم کرده است.
کارگران معترض گفتند:در این مدت هرگاه اعتراضی از سوی کارگری بلند میشد سریعا وی را فرامیخواندند و با گرفتن تعهد صدای اعتراض او را خاموش میکردند، چرا جواب مطالبهگری به جای پاسخگویی و قانع کردن با تهدید داده میشود؟
خاطرنشان می شود ک حدود 2 ماه پیش نیز یک تجمع اعتراضی توسط همین کارگران شکل گرفته بود و مدیرعامل معدن با دادن وعدههایی به نفع کارگران از آنها دلجویی کرده بود که حال با تحقق نیافتن آنها کارگران باز دست از کار کشیدند.
*تجمع اعتراضی اهالی روستای پشموکی و کارگران معدن سنگ کروم فاریاب دراستان کرمان نسبت به بیکاری و مشکلات معیشتی وپایمالی حقوقشان توسط پیمانکاران ومسدود کردن مسیر رفت و برگشت به معدن
روزیکشنبه 11 آذر، اهالی روستای پشموکی از توابع شهرستان فاریاب و کارگران معدن سنگ کروم فاریاب برای اعتراض به بیکاری و مشکلات معیشتی وپایمالی حقوقشان توسط پیمانکاران دست به تجمع ومسدود کردن مسیر رفت و برگشت به معدن زدند.
به گزارش 12 آبان یک منبع خبری محلی،مردم روستای پشموکی از توابع شهرستان فاریاب باشعار حق خواهی خود از معدن سنگ کروم این روستا که قریب به 13سال است درحال کار میباشد و توسط سه فرد که سالیان درازی حق مردم را پایمال کرده اند که در تاریخ 11 آذر 1402 جوانان این منطقه بدنبال حق خود مسیر رفت و برگشت به معدن را مسدود کرده اند که فرماندار و سرهنگ یوسفی و رئیس کلانتری و اطلاعات حضور پیدا کرده و قول و وعده رسیدن مردم به حق شان را دادند، اما همچنان مسیر معدن مسدود شده است.
یکی از اهالی روستای پشموکی گفت:جوانان ما همه سوخت بر شدن و جونشون رو هر روزجان خودرا از دست میدن تو هر خونواده ای یک شهید داریم تو این راه با اینکه معدنی داریم که حق مردمه ما هست و اگر بهشون بدن جوانان نیازی به سوخت کشی و کوله بری ندارن .. قرار بوده
20 درصد سود معدن سهمیه مردم بشود اما غیر از یک سال اول که چیز کمی دادن به مردم دیگه ندادن. بخاطر این معدن جوانان ما کشته شدن تو راه گرفتن حقشون.
*ادامه پرونده سازی امنیتی برای دانشجویان
آرمیتا پاویر دانشجوی زیست سلولی مولکولی دانشگاه مدنی آذربایجان برای برگزاری جلسه دادگاه به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۲ به دادگاه احضار شده است.
این دانشجو که هم اکنون در زندان تبریز بازداشت است از تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۲ در اعتراض به وضعیت بد خود در زندان دست به اعتصاب غذا زده است و طبق گزارشهای رسیده حال جسمی ایشان مساعد نیست بطوری هفته گذشته مسئولین زندان مجبور به انتقال ایشان به بیمارستان شدهاند.
بدینوسیله مجددا تاکید میکنیم که مسئولیت حفظ جان و سلامت آرمیتا پاویر و تمامی زندانیان برعهده سازمان زندانهای جمهوری اسلامی است و باید در ساحت افکار عمومی پاسخگوی آسیبهای تحمیل شده به ایشان باشند.
برگرفته از کانال شوراهای صنفی دانشجوین کشور
*جان باختن یک کارگر آرماتوربند در سلماس بر اثر سقوط از ارتفاع
روزیکشنبه 11 آذر، یک کارگر آرماتوربند40ساله اهل روستای باژرگه صومای ارومیه دارای 4 فرزند بنام عباس خوشمال حین کاردریک ساختمان چند طبقه در شهر سلماس در استان آذربایجان غربی بر اثر سقوط از ارتفاع جان خود را از دست داد.
اخباروگزارش های کارگری 13 آذرماه 1402
اتحاد مبارزه پیروزی
- بیانیه جمعی از دانشجویان تعلیقی درآستانه 16 آذر
- بیانیه کارگران ذوبآهن اصفهان:
اعتراض و مطالبهگری حق قانونی ما کارگران است و به اِعمال فشار و آزار همکارانمان را پایان دهید.
- دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های
آذربایجان شرقی (شهرتبریز)
آذربایجان غربی(شهر ارومیه)
اردبیل(شهر اردبیل)
أصفهان (شهراصفهان)
خوزستان(شهر اهواز)
چهارمحال بختیاری(شهر شهرکرد)
زنجان(شهر زنجان)
سیستان و بلوچستان(شهرزاهدان)
فارس(شهرشیراز)
کردستان(شهرهای سنندج ومریوان)
کرمان(شهرکرمان)
کرمانشاه(شهرکرمانشاه)
گلستان(شهر گرگان)
گیلان(شهررشت)
لرستان(شهر خرم آباد)
مازندران (شهرساری)
مرکزی(شهراراک)
همدان(شهرهمدان)
واستان تهران مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در خیابان سردار جنگل تهران
- ادامه اعتراضات بازنشستگان صداوسیما نسبت به مشکلات معیشتی و عدم پاسخگویی مسئولان با برپایی تجمع مقابل صداوسیما
- دریکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی در جزیره خارک هم تجمع برپاشد
- ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع پرستاران
- دهمین روز تحریم غذای کارگران پتروشیمی تخت جمشید در اعتراض به سطح نازل حقوق
- ادامه اعتراض کسبه بازار گناوه در اعتراض به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها با تجمع مقابل فرمانداری و پهن کردن سفره خالی
- اعتصاب مرغداران ایلام دراعتراض به قیمت مرغ
- تجمع اعتراضی جمعی از بازاریان دهدشت نسبت به عدم سازماندهی دستفروشان مقابل فرمانداری کهگیلویه
- روایتهایی از هزینه های تحمیل شده به دانشجویان در جهت سرکوب جنبش دانشجویی
- کانون نویسندگان ایران:
حمایت انجمن قلم (Pen) سیدنی از ۱۳ آذر روز مبارزه با سانسور
- سیوان ابراهیمی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد
- آزادی کامران ساختمانگر از زندان سنندج بدنبال اجرای حکم جزای نقدی
*******
*بیانیه جمعی از دانشجویان تعلیقی درآستانه 16 آذر
بهمنظور اعتراض و نمایاندن تصویری از آیندهی ایران که در صورت ادامهی وضع موجود محقق خواهد شد، روز چهارشنبه پانزدهم آذر ماه را اعتصاب سراسری دانشجویی اعلام میکنیم و از دانشجویان میخواهیم که از شرکت در کلاسهای درس برای یک روز خودداری کنند.
متن کامل بیانیه بنقل از کانال دانشگاه تهران - دانشجویان:
در آستانهی شانزدهم آذر در حالی به روز دانشجو نزدیک میشویم که بسیاری از همدانشگاهیهای ما یا با احکام ظالمانهی کمیتههای بیانضباط و ارجاع به شیوهنامهای ضددانشجویی، از حق تحصیل محروم هستند و یا داخل دانشگاه فضای متشنجی را تجربه میکنند.
بسیاری از اساتید دانشگاهها صرفاً به دلیل حمایت از جنبش دانشجویی و دفاع از حقوق اساسی دانشجویان با احکام ناروای اخراج، تعلیق، قطع حقوق یا عدم تمدید قرارداد روبهرو شدهاند و در موارد متعددی، اساتیدی با کیفیت تدریس به مراتب پایینتر، صرفاً به واسطهی وادادگی در برابر سرکوب دانشجویان و همکاران خود یا حتی همراهی با دستگاه سرکوب، جایگزین شدهاند.
این اما نخستین بار نیست که حاکمیت به منظور ارعاب و سرکوب پیشانی دانشگاه را هدف گرفته است.
حکمرانی جمهوری اسلامی که مشروعیت خود را بر مبنای خودکامگی تعریف کرده و به نیروهای قهری دلخوش کرده، همواره دانشگاه را که پایگاه پرسشگری و پسزننده سرسپردگی در برابر وضع موجود بوده است، به چشم تهدید نگریسته و هماکنون با دور کردن دانشجویان از خانه دومشان بیش از پیش پایش را بر گلوی دانشجویان فشار میدهد.
ما جمعی از دانشجویان تعلیقی ضمن آنکه اعتراض خود را نسبت به پایمال شدن حقوق اساسیمان بهعنوان شهروند و دانشجو اعلام میداریم، بار دیگر هشدار میدهیم که:
حاکمیت با اعمال سرکوب افسارگسیخته و همهجانبه برای خاموش کردن هرگونه تلاش برای ایجاد تغییر و سلب امکان کنشگری، دانشجویان را به عنوان آیندهی ایران به ورطهی نابودی خواهد کشاند. بدیهی است تبعات این ویرانی گریبانگیر مسیر توسعه جامعه از هرجهت خواهد شد تا آیندهای به مراتب تاریکتر از امروز پیش رویمان باشد.
بنابراین مطالبات صریح ما به رسمیت شناختن بدیهیترین حقوق شهروندی است؛ ازجمله:
- حق تحصیل در دانشگاه
- حق تشکیل اجتماعات مسالمتآمیز
- حق آزادی اندیشه و بیان
- حق انتقاد و مطالبهگری
- حق برخورداری از دادرسی عادلانه
- حق برخورداری از خوابگاه
- حق حفظ حریم خصوصی
به این ترتیب و بهمنظور اعتراض و نمایاندن تصویری از آیندهی ایران که در صورت ادامهی وضع موجود محقق خواهد شد، روز چهارشنبه پانزدهم آذر ماه را اعتصاب سراسری دانشجویی اعلام میکنیم و از دانشجویان میخواهیم که از شرکت در کلاسهای درس برای یک روز خودداری کنند.
زندهباد مقاومت و جنبش آزادیخواه دانشجویی
آذر ۱۴۰۲
*بیانیه کارگران ذوبآهن اصفهان:
اعتراض و مطالبهگری حق قانونی ما کارگران است و به اِعمال فشار و آزار همکارانمان را پایان دهید.
پس از حضور قدرتمند و متحدانهی ما در روز شنبه ۱۱ آذر و طنین شعار "گارد ویژه و باتوم دیگه اثر ندارد"، کوهی مدیرعامل شرکت با هزار خواری و ذلت درصدد توجیه گسیل دادن یگان ویژه در سال گذشته برآمد. اما بلافاصله در روز یکشنبه و دوشنبه با وارد کردن نیروهای گارد ویژه و چماق به دستانِ حراستی به داخل شرکت و تهدید و احضار و بازداشت همکارانمان و همچنین ممانعت از ورود و ضبط کارت آنها، این مدیرعامل خائن و ضدکارگر به وضوح نشان داد که "توبه گرگ مرگ است".
چند مسئله را با قطعیت روشن خواهیم کرد:
۱- اجرای کامل و اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل که قریب به ۱۰ سال است از ما دزدی شده حق قانونی ما کارگران ذوبآهن است.
۲- خواست همسانسازی حقوق با سایر شرکتهای فولادی، آن هم درحالیکه شرکت ما از قدرتمندترین و سودآورترین و قطب صنعت فولادی کشور بوده و هست، خواستی بهحق و قابل اجراست.
۳- مطالبهی افزایش دستمزد و پاداش با توجه به تورم سرسامآور و ناکافی بودن حقوق کارگران، حق مسلم و بدیهی کارگران است.
۴-همه کارگران حق دارند تا آزادانه بتوانند تشکل مستقل خود را ایجاد کنند و از طریق آن به مطالبهی حقوقشان بپردازند. با توجه به عدم وجود تشکل مستقل، اعتراض مسالمتآمیز ما در محوطهی کارخانه که خانه کارگران است و بدون کوچکترین خشونت و قانون گریزی اتفاق افتاده است، قانونیترین حق ماست.
اما درمقابل چه اعمالی ناحق و غیرقانونی است:
۱- به گرو گرفتن حق زندگی کارگران و خانوادههایشان از طریق عدم اجرای طبقهبندی مشاغل طی ۱۰ سال گذشته و به طبعِ آن عدم پرداخت افزایش حقوق ناشی از اجرای این طرح، دزدی و غارت از کارگران، و غیرقانونی و غیرانسانی و جُرم است. شرم بر شما باد
۲- عدم پاسخگوئی به صدای حقخواهی و مطالبهگری کارگرانی که در یک قرارداد دو طرفه با شما قرار دارند و نان تلاش و زحمت خود را میخورند، غیرقانونی و غیر اخلاقی است.
۳-تحت فشار قرار دادن کارگران، تهدید و احضار، بازداشت و تنبیه آنان تنها بخاطر اینکه حق قانونی خود را میخواهند و در مقابلِ ظلم و دزدیهای شما اعتراض و تظلمخواهی میکنند هم مغایر قوانین جاری و هم بر اساس هر نوع دین و مسلکی شنیع و ضد انسانی است.
۴- وارد کردن نیروهای نظامی و گارد ویژه به محیط کار، آنهم ذوبآهن که از قطبهای اقتصادی کشور است قطعاً غیرقانونی و اتفاقاً اخلال در نظم کارخانه است و باید جُرم تلقی گردد. شرم بر شما که اعمالی را از سال گذشته تاکنون مرتکب شدهاید که در هیچ تاریخی نمونهاش دیده نشده است.
سیاههی حقخواهی های قانونی ما و ظلم و ستمهای غیرقانونی و جرائم شما بسیار سر دراز دارد و بیشتر از این نمیشود به آنها اشاره کرد. حال که پس از اعتراض حقخواهانه و قانونی ما، مدیریت و حراست در مقام دشمنان اصلی کارگران ذوبآهن دوباره ناجوانمردانه و خیانتبار دست به کار شده و با به زحمت انداختن و آزار چندین تن از همکاران ما قصد تداوم اِعمال ظلم و تضییع حقوق ما کارکنان ذوبآهن را دارند باید نکاتی را صریحاً اعلام کنیم:
- همکارانی را که بازداشت شدهاند باید به فوریت و بدون هیچ قید و شرطی آزاد گردند.
- مشکل همکارانی که در روند ورود و خروجشان اخلال ایجاد شده و یا کارتهایشان متوقف شده است باید سریعاً برطرف گردد.
- ما قاطعانه بر خواستهای خود از جمله تصحیح و اجرای کامل طرح طبقهبندی مشاغل، افزایش مزد و پاداش و دیگر خواستههای خود تاکید داریم. فکرِ دور زدن و نادیده گرفتن مطالبات ما را از سر بیرون کنید. به فوریت باید اقداماتی در راستای تحقق خواستههای ما کارگران آغاز کرده و اِعلام نمائید.در خاتمه قاطعانه اعلام میکنیم که قدرت و ارادهی ما کارگران را دوباره آزمایش نکنید!
فراموش نکنید که ۱۸۰۰۰ پرسنل در این شرکت مشغول به کار هستند و تجمعاتی که تاکنون برگزار کردهایم همواره چند هزار نفره بوده است.ما را وادار نکنید تا قدرت خود را در ابعاد بزرگتر و در سطوح بالاتری به شما نشان دهیم!
فراموش نکنید که چرخهای این صنعت با دستان ما میچرخد و با دستان ما نیز میتواند متوقف گردد.
شمارش معکوس برای شما آغاز شده است.
کارگران ذوبآهن اصفهان
دوشنبه ۱۳ اذر۱۴۰۲
در همین رابطه:ممانعت نیروهای امنیتی و انتظامی از تداوم اعتراض کارگران ذوبآهن اصفهان
بنابر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، صبح امروز دوشنبه ۱۳ آذرماه ۱۴۰۲، جمعهایی از کارگران کارخانه ذوبآهن اصفهان از بخشهای مختلف شرکت تلاش کردند که در تداوم اعتراضات دو روز گذشتهی خود در محل ریل کارخانه تجمع برگزار کنند که با ممانعت نیروهای حراست شرکت و نیروهای انتظامی و گارد ویژه روبرو شدند و اجازه به هم پیوستن و تشکیل تجمع اعتراضی را نیافتند.
بنابر اطلاعات رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، مدیریت و حراست شرکت با همدستی نهادهای اطلاعاتی و انتظامی اقدام به بازداشت، احضار و تهدید کارگران نمودهاند.
چند نفر از کارگران بازداشت شده و تاکنون اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست.
همچنین تعداد زیادی از کارگران از بخشهای آگلومراسیون، راهآهن، فولادسازی، خرید تجهیزات، مکانیک و دیگر قسمتها امروز با محدودیت ورود به کارخانه روبرو شده و کارتهای ترددشان متوقف شده است.
مدیریت شرکت برای جلوگیری از اتحاد عمل و تداوم اعتراض کارگران طی امروز و دیروز حتی برخی از کارگاهها را تعطیل اعلام کردند.
کارگران ذوبآهن اصفهان ضمن اعتراض شدید به بازداشت چند نفر از کارگران و همچنین ایجاد مانع برای تردد برخی از همکارانشان اعلام کردهاند که بر خواستههایشان تأکید داشته و در صورت عدم پاسخگویی مسئولین مجدداً دست به اعتراض خواهند زد.
*دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های
آذربایجان شرقی (شهرتبریز)
آذربایجان غربی(شهر ارومیه)
اردبیل(شهر اردبیل)
أصفهان (شهراصفهان)
خوزستان(شهر اهواز)
چهارمحال بختیاری(شهر شهرکرد)
زنجان(شهر زنجان)
سیستان و بلوچستان(شهرزاهدان)
فارس(شهرشیراز)
کردستان(شهرهای سنندج ومریوان)
کرمان(شهرکرمان)
کرمانشاه(شهرکرمانشاه)
گلستان(شهر گرگان)
گیلان(شهررشت)
لرستان(شهر خرم آباد)
مازندران (شهرساری)
مرکزی(شهراراک)
همدان(شهرهمدان)
واستان تهران مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در خیابان سردار جنگل تهران
شعارها :
«بازنشسته داد بزن حق تو فریاد بزن»
«تا حق خود نگیریم آروم نمی نشینیم»
« تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینم»
«تا حق خود نگیریم دوشنبه ها همینه»
«تا حق خود نگیریم هرروز همین بساطه»
«نه گرما نه سرما نیست جلودار ما»
«معیشت منزلت حق مسلم ماست»
«کومهارتورم دروغ نگید به مردم»
«عدالتی ندیدیم فقط دروغ شنیدیم»
«عدالتی ندیدیم به مجلس رای نمی دیم»
«مدیر بی لیاقت کجا رفت آن عدالت»
«شرکت پردرآمد کجا رفت آن درآمد»
«برای رفع تبعیض عدالت عدالت»
«نه مجلس نه دولت نیستند بفکرملت»
«وزیر بی کفایت استعفا استعفا»
«هزینه درمانی جاری بایدگردد»
«هزینه ها دلاریه حقوق ما ریالیه»
«رسانه داخلی انعکاس انعکاس»
«یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»
«یه دزد اگرکم بشه مشکل ما حل میشه»
«سهامدار عمده حق ماهارو خورده»
«سهامدار عمده ننگت باد ننگت باد»
«14 سال خیانت مخابرات خجالت»
«مدیر بی کفایت خجالت خجالت»
«مدیر بی لیاقت خجالت خجالت»
«مدیر بی لیاقت استعفا استعفا»
« شرکت پر درآمد چه بر سر تو آمد»
« شرکت پر درآمد درآمدت کجا رفت»
«مخابرات رها شده اسیر قلدرها شده»
«مخابرات ایران قانون نمی پذیرد»
«سلطانی حیاکن مخابرات ورها کن»
«مخابرات و همراه ادغام باید گردد»
«اجرای آئین نامه حق مسلم ماست»
«نه سازش نه تسلیم اجرای آئین نامه»
«سهامدارعمده اجرای آئین نامه حق مسلم ماست»
«بیمه تکمیلی حق مسلم ماست»
«معیشت خواروبار بروزباید گردد»
«طلب بازنشسته پرداخت باید گردد»
تصاویر :
اراک:
زنجان:
شهرکرد:
گرگان:
*ادامه اعتراضات بازنشستگان صداوسیما نسبت به مشکلات معیشتی و عدم پاسخگویی مسئولان با برپایی تجمع مقابل صداوسیما
روز دوشنبه 13 آذر، بازنشستگان صداوسیما درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به مشکلات معیشتی و عدم پاسخگویی مسئولان برای چندین وچندمین بار مقابل صداوسیما تجمع کردند.
*دریکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوهی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 سالهی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوقهای بازنشستگی در جزیره خارک هم تجمع برپاشد
*ادامه اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با برپایی تجمع پرستاران
روزیکشنبه 12 آذر، اعتراضات پرستاران کشورنسبت به سطح نازل حقوق ،عدم پرداخت بموقع مطالبات،کمبود نیرو و شرایط سخت کاری با تجمع پرستاران دراراک ادامه پیداکرد.
برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 13 آذر،یک پرستار معترض اراک گفت: پرستاری یک شغل حاکمیتیست و نباید زندگی پرستاران اینگونه باشد؛ ما به عدم اجرای صحیح قانون تعرفهگذاری، اجرا نشدن فوقالعاده خاص و اضافهکارهای اجباری با حقالزحمهی ناچیز اعتراض داریم.
*دهمین روز تحریم غذای کارگران پتروشیمی تخت جمشید در اعتراض به سطح نازل حقوق
روزدوشنبه 13 آذر، کارگران پتروشیمی تخت جمشید برای اعتراض به سطح نازل حقوق در تحریم غذا بسر می برند و از خوردن غذای این مجتمع واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر خودداری کردند.
*ادامه اعتراض کسبه بازار گناوه در اعتراض به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها با تجمع مقابل فرمانداری و پهن کردن سفره خالی
روزدوشنبه 13 آذر، کسبه بازار گناوه به اعتراضشان نسبت به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها که از روز شنبه 4 آذر+آغازشده است با تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان بوشهر و پهن کردن سفره خالی ادامه دادند.
+اعتصاب کسبه بازار گناوه در اعتراض به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها
روز شنبه 4 آذر، کسبه بازارشهرستان گناوه دراستان بوشهر برای اعتراض به اجازه ترخیص کالای گمرکی ندادن به لنج ها دست به اعتصاب زدند واز بالا کشیدن کرکره های مغازه هایشان خودداری کردند.
*اعتصاب مرغداران ایلام دراعتراض به قیمت مرغ
مرغداران ایلام دراعتراض به قیمت مرغ دست به اعتصاب زدند وبرای چندمین روز از تحویل مرغ به کشتارگاه خودداری کردند.
برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 13 آذر،چند روز است که بدلیل اعتصاب مرغداران ایلام این استان با کمبود مرغ در سطح بازارروبروشده است.
*تجمع اعتراضی جمعی از بازاریان دهدشت نسبت به عدم سازماندهی دستفروشان مقابل فرمانداری کهگیلویه
روز دوشنبه 13 آذر، جمعی از بازاریان دهدشت برای اعتراض به عدم سازماندهی دستفروشان مقابل فرمانداری کهگیلویه تجمع کردند.
*روایتهایی از هزینه های تحمیل شده به دانشجویان در جهت سرکوب جنبش دانشجویی
از تعلیق بگو
دانشگاه یکی از نهادهای مدنی محسوب میشود که بهواسطه تولید علم نقش قابل توجهی در جامعه ایفا میکند. برای اثبات این ادعا هم میتوان به نقش آموزش در توسعه شاخصهای اقتصادی اشاره کرد.
اغلب خانوادهها آرزوی این را دارند تا شاهد روزی باشند که فرزندانشان که برای قبولی در دانشگاه ساعتها درس خوانده و بیخوابی کشیدهاند، روزی لباس فارغالتحصیلی به تن کنند. به عبارتی دیگر ثمرهی تلاشهایشان را از درخت آرزوها بچینند.
فارغالتحصیلی و هوا کردن آن کلاه در سالنی که جشن در آن ترتیب داده شده شاید خوشبینانهترین سناریو برای یک دانشجو از ابتدای ورودش به دانشگاه باشد که ۴ سالِ تمام برای آن لحظهشماری میکند. واحدهای درسی را یه به یک پاس میکند تا آن روزِ باشکوه فرا رسد.
مدتی میشود که این سناریوی خوشبینانه برای جمع قابل توجهی از دانشجویان کشور حالا تبدیل به یک رویایِ گمشده شده است. حذف تعداد قابل توجهی از دانشجویان در ۱۵ دانشگاه کشور حالا روایتهای تلخی از زندگی این افراد ساخته است.
"تعلیق"،"تبعید" و"اخراج" ۳ مسأله اساسی و رنجآور هستند که امروز دانشجویان از آن رنج میبرند. طبق آمارهای غیررسمی که نمیتوان کامل به آنان اعتماد کرد، در ۱۵ دانشگاه کشور بیش از هزار نفر ممنوعالورود و ۶۰۰ نفر تعلیق هستند. البته باید متذکر شد که این آمارها صدرصد قابل اطمینان نیستند چراکه تعدادی از دانشجویان تعلیقی داوطلبانه حاضر نیستند تا شناسایی شوند.
فارغ از وضعیت بحرانی درباره تعداد دانشجویان محروم از تحصیل در سطح کشور، آنچه شاید در این میان کمتر به آن توجه شده باشد، آسیبی است که این افراد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و یا خانوادگی تجربه میکنند. رنجی که بهنظر میرسد سیستم دانشگاهها کمتر قدمی برای کمتر کردن آن برداشته باشد.
در همین راستا تعدادی از دانشجویان دانشگاههای الزهرا، اصفهان، علم و صنعت، دانشگاه هنر و شهید بهشتی روایتهای خود از مهمترین آسیبی که تعلیق به زندگی آنان وارد کرده را درمیان گذاشتهاند تا شاید رنج آنها تبدیل به یک مسأله عمومی در جامعه شود.
به نحوی از شهر اخراج شدم
یکی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران مهمترین آسیبی که تعلیق از دانشگاه به او وارد کرد را چنین روایت میکند: «مهمترین آسیبی که تعلیق از دانشگاه به من وارد کرد، اخراج از خوابگاه در پی ممنوعالورویام بود که بدون ارائه هیچ حکمی صورت گرفت. دانشجویی که از خوابگاه اخراج شده، به نحوی از شهر هم اخراج میشود و ارتباط و تعامل سازنده با همدانشگاهیهایش قطع میشود؛ به بیانی دیگر حق حضور از او سلب میشود. روزی که از من خواستند اتاقم را تخلیه کنم وقتی از آنها درخواست حکم کردم و با استناد به آییننامههای موجود به غیرقانونی بودن این اقدامشان اشاره کردم با خانوادهام تماس گرفتند و وقتی آنها نیز به این وضعیت اعتراض کردند از طرف نهادهای امنیتی با آنها تماس گرفته شد و تهدید به بازداشت شدم. خانوادهی من هم ناگزیر و وحشتزده راهی جاده شدند تا خودشان را به خوابگاه برسانند و از آنجا خارج شوم.
آسیب جدیتر قطعاً مسئلهی تحصیل است. محروم ماندن از حق تحصیل برای دانشجویی که دانشگاه را روزنهی امیدی برای ساختن آیندهاش میداند تبعات تلخی در پی دارد.»
گاهی ناامیدی، خشم و عصیان
دانشجویی از دانشگاه اصفهان رنجِ خود از تعلیق را چنین شرح میدهد: «تعلیق بودن یعنی بلاتکلیفی یعنی بین زمین و هوا ماندن یعنی اینکه نمیدانم آیا به دانشگاه برمیگردم یا نه؛ یعنی اینکه اگر میخواهم برای آینده برنامهای داشته باشم باید روی درسی که تقریبا دو سال معلق مانده حساب کنم یا نه؟ یعنی گاهی احساس ناامیدی و گاهی احساس خشم و عصیان. سلب حق تحصیل بینهایت آزاردهنده است.
این حس گنگ و مبهم معلق بودن شاید تمام ابعاد زندگی من را تحتتأثیر قرار داده و احساس میکنم نمیتوانم هیچ برنامهریزی خاصی برای آینده داشته باشم و انگار تمام زندگیام به این وضعیت گره خورده است. »
پیشکشِ دانشگاه با من اضطراب بود
یک دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی محیط دانشگاه را «اضطرابآور» توصیف کرده و درباره تجربه خود از تعلیق میگوید: «تعلیق به من اضطراب پیشکش کرد. شاید هم خودِ دانشگاه با سیستم ناعادلانهاش. من دیگر تحمل آدمها را ندارم و مدام از خودم میپرسم حتی دانشگاه نتوانست من را تحمل کند، آدمها چطور این کار را انجام دهند؟
ما در دانشگاه به مسأله اعدام اعتراض کردیم تا بهعنوان دانشجو حساسیت خود را به مسائلی از جنس حقوق بشر نشان دهیم اما به بهانه همین اعتراض من خارج از دانشگاه بازجویی شدم. آنجا مدام به من گفتند که بیسواد هستم و تا همین امروز علیرغم اینکه بدون سهمیه وارد دانشگاه شدم، این عذاب وجدان مرا خفه میکند که واقعا بیسواد هستم؟»
با تمام شدن سنوات اخراجم خواهند کرد
یک دانشجوی دانشگاه علموصنعت تجربه خود از تعلیق را چنین روایت میکند: «به شخصه برای من تعلیق از دانشگاه آسیبها و تبعات زیادی داشته، یکی از مهمترین آنان، در زندگی شخصی و مشترکم بود؛ چون خانواده نامزدم منتظر بودند تا من درسم تمام شود و دانشگاه با وجود اینکه من ۳ واحدم مانده بود، من را دو نیم سال تعلیق کرد و باعث شد این امر یکسال به تأخیر بیافتد؛ از آسیبهای دیگر این ماجرا میتوانم به عقب افتادن یکساله کنکور ارشد و فارغالتحصیل کثیری از همدانشگاهیهای تعلیق شدهام سختی کمتری کشیدهام و حکم «یک ترم تعلیق» در مقایسه با آنان بسیار ناچیز است. »
دانشجویی دیگر از دانشگاه علم و صنعت نیز تجربه خود از تعلیق را چنین شرح میدهد: «برای من تعلیق پر از آسیبهای روانی بود. از تنها بودن و ناآشنا بودن با رویهی کمیتهی انظباطی تا اضطراب شدید از تهدیدات مسئولان کمیتهی انظباطی و تهدید به فرستادن پرونده به نهادهای امنیتی. یکی از مشکلاتی که تعلیق از تحصیل برای من بوجود آورد به هم ریختن برنامهی زندگیام بود، از مشکل برای فارغالتحصیلی تا برنامهریزی برای تحصیل در مقاطع بالاتر. روی هم رفته در مقایسه با تعداد کثیری از همدانشگاهیهای تعلیق شدهام سختی کمتری کشیدهام و حکم «یک ترم تعلیق» در مقایسه با آنان بسیار ناچیز است.»
در شهر غریب از خوابگاه اخراج شدم
یک دانشجوی دانشگاه الزهرا که شبانه از خوابگاه دانشگاه اخراج شده، تجربه خود از تعلیق را چنین تعریف میکند: «من برای دفاع از خودم به کمیته انضباطی احضار شدم. به من گفتند باید دفاعیه بنویسی اما وقتی به قانون استناد میکردم، میگفتند بنویس پشیمونی، اشتباه کردی و تعهد بده که دیگر تکرار نمیکنی.
میگفتم طبق آییننامه خودتان من حقوقی دارم چرا باید بنویسم پشیمونم و اشتباه کردم؟
بار دیگر که برای پیگیری رفتم، میگفتند تو داخل دانشگاه کشف حجاب کردی. میگفتم مدرک نشانم بدهید و باز با هیاهو مدرکی به من نشان ندادند.
حکم کمیته بدوی صادر شد و من به مدت دو ترم از تحصیل تعلیق و همچنین از خدمات دانشگاه به صورت دائم محروم شدم. زمین دور سرم چرخید. با خودم میگفتم یعنی بیشتر از یکسال به شهرمان برگردم؟ به خانوادهم چی بگویم؟
همه زحمتام دود شد رفت هوا. طبق قانون یک مرحله دیگر مانده بود تا حکمم اجرایی شود. آن هم مرحله تجدید نظر بود. کلی پرسوجو کردم و فهمیدم که توی جلسه بعد حتی نباید اسمی از قانون بیارم فقط باید بگم غلط کردم اشتباه کردم هرچی شما بگید. چارهای نداشتم، خیلی زحمت کشیده بودم که به تهران بیایم، اگر به شهرمان برمیگشتم، همه چیز را از دست میدادم.
رفتم و از بالا تا پایین دفاعیه تجدید نظر را با اظهار ندامت پر کردم. حالم بد بود ولی چارهای هم نبود.
تا رفتم برگه را دادم و از تو کمد حکمم را دادند، گفتند نظر کمیته تجدید نظر تأیید عینی حکمت بود.
دو هفته بعد، من دختر ۲۰ ساله در شهر غریب بیجا و مکان در تهران ساعت ۱۰ شب از خوابگاه اخراج شدم.
بیشک درکنار روایتهایی که در متن حاضر مطالعه کردید، داستانهای غمانگیزتری از وضعیت تحصیل دانشجویان بهویژه آن دسته که تجربهی بازداشت نیز داشتهاند، وجود دارد.
آنچه در زمینه رسیدگی به این مسأله اهمیت دارد، بدیهی است که در وهله اول منوط به ارائه یک آمار رسمی و دقیق از سوی مسئولان هر دانشگاه درباره تعداد این دانشجویان است.
منبع : کانال دانشجویان متحد
*کانون نویسندگان ایران:
حمایت انجمن قلم (Pen) سیدنی از ۱۳ آذر روز مبارزه با سانسور
انجمن قلم سیدنی امروز ۱۳ آذر ۱۴۰۲ با انتشار بیانیهای از مناسبت روز ۱۳ آذر به عنوان روز مبارزه با سانسور حمایت کرد و خواهان جهانیشدن این مناسبت شد. در این بیانیه که امروز به زبان انگلیسی در سایت پن سیدنی منتشر شد پس از مروری بر چگونگی تعیین این روز از سوی کانون نویسندگان ایران، آمده است: «انجمن قلم سیدنی بارها نگرانی خود را از وخامت روزافزون شرایط آزادی بیان و گسترش سانسور در ایران و سراسر جهان اظهار کرده است». در پایان بیانیه این تشکل از انجمن جهانی قلم (Pen) و شعبههای آن خواسته است: «با راهاندازی یک کارزار و تعیین کارگروهها و کمیتههای ذیربط به این موضوع یعنی اعلام ۴ دسامبر [۱۳ آذر] به نام روز جهانی مبارزه با سانسور بپردازند.»
ترجمه متن کامل بیانیه پن سیدنی:
حمایت انجمن قلم (پن) سیدنی از ثبت جهانی ۱۳ آذر روز مبارزه با سانسور
کانون نویسندگان ایران، به یاد دو عضو خود که پانزده سال پیش به قتل رسیدند [قتل مختاری و پوینده بیستوپنج سال پیش اتفاق افتاد] چهارم دسامبر را روز مبارزه با سانسور نام داده است. محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در ۳ و ۸ دسامبر ۱۹۹۸ در جریان قتلهای زنجیرهای ایران ربوده و کشته شدند ــ عملیاتی که جمهوری اسلامی ایران در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ انجام داد و به ربایش و قتل و ناپدیدسازی بیش از ۸۰ نویسنده و شاعر، روشنفکر و کنشگر انجامید. کانون نویسندگان ایران، اعضای آن و نویسندگان هدف اصلی این عملیات بودند که جان بسیاری از نویسندگان را گرفت. کانون نویسندگان ایران ۴ دسامبر را به این سبب برگزید که در فاصلهی زمانیِ میان قتل مختاری و پوینده قرار میگیرد.
بیانیهی کانون نویسندگان که امروز منتشر شد سازمانها و کنشگران فعال در همهی عرصههای اجتماعی در سراسر جهان را فرا میخواند که در حمایت از ابتکار این کانون ۴ دسامبر را به نام روز جهانی مبارزه با سانسور به رسمیت بشناسند. کانون نویسندگان ایران با تأکید بر نیروی ویرانگر سانسور و بهرهبرداری حاکمیت اسلامی ایران از چنین سلاحی برای سرکوب همهی اشکال آزادی، درواقع به جهانیان یادآوری میکند که چگونه یک حکومت توتالیتر با تحمیل سانسور تمامی عرصههای زندگی مردم را به کنترل خود درآورده است.
بیانیهی کانون نویسندگان ایران تأکید میکند که سانسور دست به دستِ انواع سرکوب پیش میرود. به مدد سانسور است که بر فساد گسترده سرپوش گذاشتهاند؛ به گزارش کشتارها انگ جاسوسی زدهاند؛ تیراژ کتاب را برای جمعیت ۸۵ میلیونی به ۲۰۰ نسخه در سال رسانده و به تئاتر و سینما و موسیقی برچسب ابتذال زدهاند؛ نویسندگان و هنرمندان و روزنامهنگاران بازداشت و وادار به تبعید میشوند، و سرعت دسترسی اینترنت به حد آزاردهندهای پایین آمده است. به مدد همین سانسور تحمیلیِ حکومت زنان از بسیاری عرصههای هنری و درنتیجه از زندگی بهمثابه انسان صاحباختیار محروم شدهاند. کانون نویسندگان ایران در بخش دیگری از بیانیهی خود آورده که جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال گذشته اهمیت اعلام روزی جهانی برای مبارزه با سانسور را نشان داده است.
انجمن قلم سیدنی بارها نگرانی خود را از وخامت روزافزون ِشرایط آزادی بیان و گسترش سانسور در ایران و سراسر جهان اظهار کرده است. بهتازگی، در جریان بحران جنگ اسرائیلـ فلسطین، شاهد موارد بیشمار سانسور و نقض آزادی بیان به شکلهای گوناگون بودهایم. ما، همچنانکه ۱۲ مارس روز جهانی مبارزه با سانسور سایبری و ۳ مه روز جهان آزادی مطبوعات است، از فراخوان کانون نویسندگان ایران برای نامگذاری روزی برای مبارزه با انواع سانسور حمایت میکنیم. از انجمن جهانی قلم (پن) و شعبههای آن میخواهیم که با راهاندازی یک کارزار و تعیین کارگروهها و کمیتههای ذیربط به این موضوع یعنی اعلام ۴ دسامبر به نام روز جهانی مبارزه با سانسور بپردازند.
انجمن قلم (پن) سیدنی
۴ دسامبر ۲۰۲۳
*سیوان ابراهیمی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد
سیوان ابراهیمی، معلم، از اعضای هیات مدیره انجمن فرهنگی-اجتماعی نوژین، مدرس زبان کوردی و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری جنبش ژینا، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به یازده سال حبس تعزیری محکوم شد.
بر اساس حکمی که اخیراً توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی محمد کرمی، صادر و روز شنبه یازدهم آذر ۱۴۰۲ به سیوان ابراهیمی ابلاغ شده است، آقای ابراهیمی از بابت اتهام «تشکیل گروه و دستهجات به قصد بر هم زدن امنیت کشور» به ده سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان، مجموعاً یازده سال حبس تعزیری، محکوم شده است.
#حق_آموزش_به_زبان_مادری
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*آزادی کامران ساختمانگر از زندان سنندج بدنبال اجرای حکم جزای نقدی
روز یکشنبه 12 آذر، کامران ساختمانگر که از 6 آذرماه سال جاریپس از حضور در شعبه چهارم اجرای احکام سنندج، جهت اجرای حکم جزای نقدی بازداشت و به زندان این شهر منتقل شده بود بدنبال اجرای حکم جزای نقدی،آزاد شد.