- ادامه جمعه های اعتراضی اهالی استان سیستان وبلوچستان با راهپیمایی وتجمع درشهرزاهدان علیرغم ایجاد جورعب و وحشت وبگیروببندها توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت - ادامه جمعه های اعتراضی در شهرستان گالیکش استان گستان با راهپیمایی وتجمع وبرافراشتن پلاکارد«زندانی سیاسی آزاد باید گردد» وسردادن شعار «آزادی عقیده حق مسلّم ماست»- تجمع اعتراضی اهالی سرولایت نیشابورنسبت به حذف خدمات مرکز جامع سلامت چکنه وعدم ارائه خدمات داروخانهای
تجمع اعتراضی اهالی سرولایت نیشابورنسبت به تعطیلی تنها باجه خدمات بانک صادرات
- گزارش تجمع معلمان فارس چهارشنبه سوم اسفند ۱۴۰۱
آموزش و پرورش, صاحبخانه جدید پیدا کرده است!
- کانون نویسندگان ایران:پلمب کتابفروشی خوارزمی مصداق بارز نقض آزادی بیان
- بازنشستگی اجباری با تقلیل گروه اسماعیل خدایاری از قزوین
- مصدومیت 7 کارگر معدن سنگ آهن جلال آباد زرند براثر تصادف در راه بازگشت به خانه
*******
*ادامه جمعه های اعتراضی اهالی استان سیستان وبلوچستان با راهپیمایی وتجمع درشهرزاهدان علیرغم ایجاد جورعب و وحشت وبگیروببندها توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت
*ادامه جمعه های اعتراضی در شهرستان گالیکش استان گستان با راهپیمایی وتجمع وبرافراشتن پلاکارد«زندانی سیاسی آزاد باید گردد» وسردادن شعار «آزادی عقیده حق مسلّم ماست»
شعارها:
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»
«مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»
«میکشم میکشم آنکه برادرم کشت»
«کُرد و بلوچ برادرند تشنه خون رهبرند»
«مرگ بردیکتاتور»
«مرگ بر خامنهای»
«مرگ بر بسیجی»
«قسم به خون یاران، ایستاده ایم تا پایان»
تصاویر:
*تجمع اعتراضی اهالی سرولایت نیشابورنسبت به حذف خدمات مرکز جامع سلامت چکنه وعدم ارائه خدمات داروخانهای
تجمع اعتراضی اهالی سرولایت نیشابورنسبت به تعطیلی تنها باجه خدمات بانک صادرات
طی هفته ای که گذشت، جمعی از اهالی بخش سرولایت نیشابوربرای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به حذف خدمات مرکز جامع سلامت چکنه ازجمله انتقال سه نیروی ماما از این بخش به بخش مرکزی وعدم ارائه خدمات داروخانهای دست به تجمع زدند.
در خلا هفته ای که پشت سرگذاشتیم همچنین،جمعی از اهالی بخش سرولایت نیشابور برای اعتراض به تعطیلی تنها باجه خدمات بانک صادرات چکنه دراستان خراسان رضوی دست به تجمع زدند.
*گزارش تجمع معلمان فارس چهارشنبه سوم اسفند ۱۴۰۱
آموزش و پرورش, صاحبخانه جدید پیدا کرده است!
در زمستان ۱۴۰۰، زمانی که با ورود مدیر کل جدید به ساختمان آموزش و پرورش فارس، یک دوربین مداربسته در مقابل این ساختمان نصب شد، معلمان دریافتند که مدیر کل جدید عزم خود را برای سرکوب کنشگران صنفی جزم کرده است.
در روز چهارشنبه سوم اسفند ۱۴۰۱ معلوم شد مدیر کل، ساختمان آموزش و پرورش را از دست صاحبخانه های واقعی درآورده و به نیروهای امنیتی واگذار کرده است چرا که صاحبخانه جدید مانع ورود معلمان به محوطه سازمان می شد. چهارشنبه خیابان معدل و درب ورودی سازمان به قُرُق نیروهای انتظامی و امنیتی درآمده بود. همانها که بارها می گفتند ما فقط با تجمع شما در خیابان مخالفیم ( که همین حرفشان نیز کاملا مغایر با اصول قانون اساسی بود) چهارشنبه نشان دادند که اساسا با تجمع و اعتراض مخالفند؛ چرا که پاسخی برای اعتراضات بحق معلمان ندارند. آنها با هر تجمعی در هر مکانی و به هر شیوه ای مخالفند؛ چون مسئولینی که با سیاستهای غلطِ خود، مملکت را به باد فنا داده اند از آنها خواسته اند معترضان را سرکوب و مهار کنند. و نیروهای امنیتی با پایمال کردن قانون اساسی نه از منافع ملی ایران که فقط از منافع عده ای خاص که بر مردم حاکم شده اند دفاع می کنند.
روز چهارشنبه در اقدامی عجیب، نیروهای سیاهپوش برای ورود معلمان به محوطه اداره کل کارت شناسایی دریافت می کردند و در مقابل تعجب و پرسش معلمان می گفتند برای ورود به هر خانه ای کلید لازم است و کلید ورود به این محوطه، کارت شناسایی است!! اما همین استدلال مضحک و عجیب نیز دیری نپایید. چون به محض اینکه متوجه افزایش لحظه به لحظه تعداد معلمان شدند دیگر کارت شناسایی را نیز به عنوان کلید این درب نپذیرفتند! آنها ماموریت داشتند که فقط به ۱۵۰ تا ۲۰۰ معلم اجازه ورود دهند و معلمانی در حدود چهار برابر این تعداد پشت درب اداره کل ماندند.
اما نیروهای امنیتی به همین اقدام نیز قناعت نکردند و معلمانی را که در خیابان و پشت نرده ها ایستاده بودند پراکنده کردند تا جمعیت به چشم نیاید. حکومت، امروز، دختران جوانی را که سنشان به زحمت به ۲۵ سال می رسید برای کنترل معلمان زن به خیابان معدل آورده بود. دخترانی که ترس و وحشتشان از معلمان شجاعی که با آنها بحث می کردند حتی از پشت ماسک هم پیدا بود و بدون همراهی مردانِ خشنِ سیاهپوش، توان دور کردن معلمان زن را نداشتند.
اما به هر حال این تجمع شکل گرفت و تعدادی از همکاران سخنرانی کردند و قطعنامه پایانی خوانده شد. در تمام این مدت هیچ خبری از مدیر کل نبود. احتمالا صاحبخانه جدید به ایشان و معاونانش دستور داده بود از اتاقهای خود بیرون نیایند! جالب این که حتی نگهبان سازمان با التماس از نیروهای امنیتی خواهش می کرد اجازه دهند درب محوطه را باز کند تا ماشین یکی از کارمندان سازمان وارد شود.
در برخورد بین نیروهای امنیتی و معلمان در خیابان نیز یک معلم بازنشسته بازداشت شد که طبق اخبار رسیده تا ساعت ۱۶ آزاد ولی گوشی او توقیف شد.
انجمن صنفی معلمان فارس، تسلط نیروهای امنیتی بر ساختمان آموزش و پرورش فارس را شدیدا محکوم کرده و به مسئولان امنیتی و سیاسی استان هشدار می دهد مسئولیت پیامدهای این اقدام غیرقانونی به عهده آنان خواهد بود. قانون اساسی، فصل الخطاب بین ملت و حاکمیت است و اگر حاکمیت قانون را لگدمال کند نباید انتظار رعایت قانون از طرف ملت داشته باشد.
انجمن صنفی معلمان فارس، همچنین سکوت غیرقانونی و غیراخلاقی مدیر کل و مسئولان حراست آموزش و پرورش در مقابل نیروهای امنیتی را شدیدا محکوم کرده و اعلام می کند مدیر کلی که خود با رابطه به این مقامِ غصبی رسیده حق ندارد خانه ای را که از آنِ او نیست به غاصب دیگری واگذارد.
آموزش و پرورشی که بر تارَک آن نام بزرگمردانی چون محمد بهمن بیگی می درخشد جای افرادی که حتی توان محافظت از مجموعه تحت مدیریت خود را ندارند نیست. چنین مدیرانی یا ناتوانند و مرعوب نیروهای امنیتی و یا همکار آنان هستند و در هر دو صورت در شان آموزش و پرورش فارس نیستند.
پاسخ به خواسته های معلمان یک راهکار منطقی می طلبد نه راهکار امنیتی و کسانی که توان پاسخگویی به این خواسته ها را ندارند بهتر است هر چه زودتر از روی صندلی های خود بلند شوند.
*کانون نویسندگان ایران:پلمب کتابفروشی خوارزمی مصداق بارز نقض آزادی بیان
کتابفروشی خوارزمی در خیابان انقلاب تهران با بیش از نیم قرن فعالیت فرهنگی روز سه شنبه دوم اسفند ۱۴۰۱ به دستور محاکم قضایی پلمب گردید و کارکنان این مجموعهی فرهنگی در آستانهی سال نو بیکار شدند.
پلمب کتابفروشی خوارزمی یادآور مصادره (غارت) و غصب انتشارات امیر کبیر است که درسال ۱۳۵۸ به دستور دادگاه انقلاب اسلامی مصادره و به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.
پلمب و بستن مراکز فرهنگی، فارغ از هر عذر و بهانه مصداق بارز حمله به فرهنگ و نشر آثار پیشرو و میدان دادن به فرهنگ ستیزان واپسگرا است.
ما خواهان برداشتن بیقیدوشرط پلمب از کتابفروشی خوارزمی و بازگرداندن کارکنان زحمتکش این مجموعه به محل کارشان هستیم.
*بازنشستگی اجباری با تقلیل گروه اسماعیل خدایاری از قزوین
بر اساس گزارشات رسیده به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، اسماعیل خدایاری معلم زبان انگلیسی خرمدشت قزوین، توسط هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری، به اتهام تبلیغ علیه نظام به بازنشستگی اجباری با تقلیل یک گروه محکوم شد. پیش از این نیز حکم انفصال موقت از خدمت و آماده به خدمت وی توسط همان هیأت صادر شده بود.
*مصدومیت 7 کارگر معدن سنگ آهن جلال آباد زرند براثر تصادف در راه بازگشت به خانه
روز جمعه 5 اسفند،خودروی حامل کارگران معدن سنگ آهن جلال آباد زرند در محور زرند به بافق حوالی روستای جلال آباد با خودروی دیگری تصادف کرد و 7 کارگراین درمسیربرگشت از سر کار به خانه مصدوم وبه بخش اورژانس بیمارستان سینا زرند منتقل شدند.