سی و پنجمین روز اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران: اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم میشیم! آخرین خبرها ازروز پنجشنبه 28 مهرماه، سی پنجمین روز اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران که از روزجمعه 25 شهریوربا برپایی تجمع مقابل بیمارستان کسری تهران آغازشد: 1- تجمع،راهپیمایی و جنگ وگریزخیابانی درشهرهای: - اصفهان - پیرانشهر - تبریز - تهران(اکباتان ، گیشا) - مهاباد
2- تجمع اعتراضی کارکنان بخش درمان مشهد نسبت به سرکوب ها و عدم استقلال سازمان پزشکی قانونی کشور مقابل ساختمان نظام پزشکی
3- فراخوان های دانشجویان دانشگاه تهران برای تجمع و تحصن
4- فراخوان اعتصاب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران
5- فراخوان تجمع خانوادگی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران برای روزشنبه 30 مهرماه مقابل استانداری خوزستان
تجمع اعتراضی کارکنان بخش درمان مشهد نسبت به سرکوب ها و عدم استقلال سازمان پزشکی قانونی کشور مقابل ساختمان نظام پزشکی
روز پنج شنبه 28 مهر،جمعی از کارکنان بخش درمان مشهد برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به سرکوب ها و عدم استقلال سازمان پزشکی قانونی کشور دست به تجمع مقابل ساختمان نظام پزشکی در کلانشهرمشهد زدند.
تجمع کنندگان با سردادن شعارها،برافراشتن پلاکاردها،ایراد سخنرانی وقرائت قظعنامه خواهان پاسخگویی به خواسته هایشان شدند.
فراخوان جمعی از دانشجویان پردیس فنی دانشگاه تهران برای تجمع و تحصن
زمان و مکان: شنبه، ۳۰ مهر ساعت ۱۱ مقابل سلف پردیس فنی امیرآباد
متن فراخوان به شرح زیر است:
این فراخوان از طرف دانشجویان در زندان است.
این فراخوان از طرف دانشجویان خوابگاه حافظ است.
این فراخوان از طرف دانشجویان دستگیر شده در شب ۲۳ مهر ماه است.
این فراخوان از طرف دانشجویان علوم اجتماعی است.
این فراخوان از طرف توست برای هممون.
زمان و مکان: شنبه، ۳۰ مهر ساعت ۱۱ مقابل سلف پردیس فنی امیرآباد
فراخوان جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران برای تحصن و اعتراض
متن فراخوان به شرح زیر است :
می آییم تا دانشگاه پادگان نشود
ما صدای دانشجوی ستم دیده میشویم
زمان و مکان:شنبه 30 مهر ساعت 11:30، روبروی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
فراخوان جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران برای تجمع و اعتراض
متن فراخوان به شرح زیر است :
در اعتراض به سرکوب گسترده دانشجویان مقابل دانشکده علوم گرد هم میآییم
زمان و مکان: شنبه 30 مهر ماه ساعت 12 ظهر
فراخوان جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران برای تجمع و اعتراض در صحن دانشگاه
فراخوان اعتصاب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران
روزچهارشنبه 27 مهرماه، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران فراخوانی بشرح زیر برای اعتصاب در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران منتشر کرد:
مردم آزادیخواه و حق طلب ایران، همکاران گرانقدر!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان عزیز ایران در اعتراض به سرکوب سیستماتیک معلمان، دانش آموزان و مردم شریف ایران بیانیههایی را همراه اخبار مدارس به اطلاع مردم شریف ایران رسانده است. نیک میدانیم نیروهای نظامی، امنیتی و لباس شخصیها، در حال تعرض به حریم مدارس و فضاهای آموزشی هستند.در طی این سرکوب سیستماتیک، تا کنون جانِ عزیزِ تعدادی از دانشآموزان و کودکان را به بیرحمانهترین شکل گرفتهاند؛ از نیکا و سارینا تا ابوالفضل و اسرا پناهی در اردبیل و ۱۴ دانشآموز و کودک سیستان و بلوچستان و کرمانشاه و گیلان و مازندران و کردستان و آذربایجان و مشهد...
نهادهای سرکوبگر در هفتههای گذشته، برخلاف قوانینی که کودکی را رافع مسئولیت میداند، صدها دانشآموز را در بازداشت نگه داشتهاند و این روند به شکل غیر انسانی همچنان تداوم دارد، همچنین تعداد زیادی از معلمان نیز بیهیچ دلیل و بدون هیچ حکم قضایی بازداشت شدهاند.
با کمال تأسف وزیر آموزش پرورش نهتنها کمترین صیانتی از جامعه آموزش کشور به عمل نیاورد، بلکه خود و حراست ادارات در سراسر کشور، به آلتِ دستی برای سرکوب تبدیل شده و با مشروع دانستن ارجاع دانش آموزان معترض به کانونهای اصلاح و تربیت رسالت آموزش و پرورش را به کلی زیر سوال بردهاند.
قطع سیستماتیک اینترنت کشور نمونهی کوچکی از تحدید آزادیهای قانونی ملت ایران است، حاکمیت طی سالهای گذشته، برای جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات و وارونه نشان دادن حقیقت، به این کار غیر قانونی دست زده است. «آزادی» یکی از خواستههای مردم ایران در انقلاب ۵۷ بود که متأسفانه قربانی اصلی چهار دهه حاکمیت کنونی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بارها به حاکمیت هشدار داده که از محدود کردن مفهوم مقدسِ«آزادی» و خشونت علیه معترضین دستبردارد، حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و دست از آزار دانشآموزان و امنیتی کردن فضاهای آموزشی بردارد. اما حاکمان، در جواب، روشهای سرکوب را شدیدتر و خشونتبارتر کردهاند، تا جاییکه حتی در مدارس ابتدایی هم گازِاشک آور شلیک میکنند، دانشآموزان را به اجبار به مراسم ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی با آموزش و تربیت ندارد، اعزام میکنند و تحفه اینکه اگر کسی همراهی نکند، او را چنان کتک میزنند تا جان عزیزش را بستانند. از دانشآموزان بازجویی میکنند و تعهد میگیرند و بعد به جای پاسخگویی، به سناریوسازی و اعتراف گیری اجباری روی میآورند. علت مرگ معترضین را بیماری مادرزاد، خود کشی و گاز گرفتگی سگ جلوه میدهند، و جان کودکان و جوانان این سرزمین را در معرض گلوله قرار میدهند.
حاکمان، باید بدانند که جامعهی معلمان ایران، این قساوتها و سبوعیت را تحمل نمیکند و اعلام میدارد که ما از مردم هستیم و آن گلولهها و ساچمههایی که در خیابانها به مردم میزنید، روح و جان ما را هدف قرار میدهد. نفس دانشآموز با نفس ما درهم آمیخته و ما نمیتوانیم در میانهی باروت و آتش و ساچمه، روی تخته سیاه تمرکز کنیم و برایمان مهم نباشد که حال فرزندان این سرزمین چگونه است. اگر مردم و جامعه فریاد میزند، ما هم بخشی از این فریاد و تظلم خواهی هستیم.
از همین رو شورای هماهنگی در حمایت از اعتراضات برحق مردم سراسر ایران، و در محکومیت کشتارها و سرکوبهای هفتههای گذشته و بهویژه در محکومیت کشتن و بازداشت دانشآموزان و معلمان، کنشهای اعتراضی زیر را به مردم ایران به ویژه و معلمان شریف کشور اعلام میدارد:
۱_ این شورا روزهای پنجشنبه ۲۸ و جمعه ۲۹ و شنبه۳۰ مهر را به یاد جانباختگان اعتراضات، عزای عمومی اعلام میکند.
در این روزها با سرکشی به خانوادهی جانباختگان، حضور بر سر مزار آنها و پوشیدن نمادین لباس، مچ بند و دیگر پوششهای مشکی، مراتب همدردی و همبستگی خود با این خانوادههای داغدیده اعلام میکنیم و روز شنبه همگی با لباس مشکی در مدرسه حاضرمیشویم.
۲_ شورای هماهنگی برای روز یکشنبه ۱ و دوشنبه ۲ آبان تحصن اعلام میکند.
ما معلمان در این دو روز در مدارس حاضر میشویم، اما از حضور در کلاسهای درس خودداری میکنیم.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با برگزاری این تحصنها، بار دیگر همراهی خود را با مردم اعلام و به حاکمیت اعلام میکند که خواستههای بنیادین معلمان به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، آزادی بدون قید و شرط تمامی دانش آموزان است و تا زمانی که دانش آموزان به مدرسه برنگردند و حاکمیت دست از کشتار مردم و کودکان برندارد و صدای بهحق مردم را با گلوله جواب دهد، به اعتراضات خود ادامه میدهیم.
کارگران گروه ملی فولاد اهوازبازهم به خیابان می آیند
وعده ما شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۹ درب استانداری
همراه خانواده
در همین رابطه:تعیین ضرب العجل کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران برای پاسخگویی به خواسته هایشان از جمله بازگشت بکارهمکاران حق طلب
روز سه شنبه 26 مهر، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران با انتشار اطلاعیه ای تا آخر هفته جاری به مسئولین برای پاسخگویی به خواسته هایشان از جمله بازگشت بکارهمکاران حق طلبشان فرصت دادند واعلام کردند در غیراینصورت، روز شنبه 30 مهرماه 1401 همراه با خانواده اعم از کوچک و بزرگ دست به تجمع مقابل استانداری خوزستان خواهند زد.
کارگران فولاد اهوازدراین اطلاعیه خواهان برآورده شدن خواسته هایشان در 3 بند بشرح زیرشدند:
1- برگشت بکار همه کارگران اخراجی
2- اجرای طرح طبقه بندی مشاغل
3- راه اندازی تمام خطوط تولید
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:
در جریان اعتراضات همکارا بیش از ۲۵۰ نفر بازداشت شدند، ازادی همکاران بازداشتی یک کارزار مهم ماست.
بنا بر اطلاعات کسب شده تاکنونی در جریان اعتراضات همکاران ما در روزهای هجدهم و نوزدهم و بیستم مهر ماه بیش از ۲۵۰ نفر از همکاران پروژه ای ما بازداشت شده اند. در این فاصله زیر فشار اعتراضات ما و اولتیماتوم دادن ها به ادامه اعتراضات در اشکال گسترده تر شماری از انها ازاد شده اند اما هنوز شمار زیادی در بازداشت بسر میبرند.
یک کارزار مهم ما کارگران نفت ازادی فوری تمامی همکاران بازداشتی کمک رسانی به خانواده های عزیزانی که در زندانند و فشار اوردن برای خروج نیروهای سرکوب از محیط های کار و شکستن فضای امنیتی شدیدی است که بر کار ما حاکم کرده اند .
همانطور که قبلا نیز اعلام کرده بودیم متاسفانه بدلیل شرایط امنیتی سنگین درمحیط های کار و از سوی وجود شرکتهای بسیار در عسلویه لیست و اسامی همکارانی که هم اکنون در بازداشت هستند را نداریم .
شورا سازماندهی از همه همکاران میخواهد اسامی کارگران بازداشتی در شرکت خود را همراه با اطلاعاتی مبنی بر روز دستگیری و محل نگاهداری انها و عکسهای این عزیزان را برای کانال تلگرامی شورا ارسال کنند .
کارزار برای ازادی همکاران بازداشتی و شکستن جو امنیتی حاکم در شرکتها یک قدم مهم برای ما کارگران نفت جهت ادامه اعتراضاتمان و همبستگی با مبارزات مردمی است.
ما همین جا از همه کارگران و مردم میخواهیم که به هر شکل که میتوانند ما را در پیشبرد این کارزار یاری برسانند و با اعلام حمایتهای خود صف اتحاد و مبارزه در نفت و در سطح سراسری را تقویت کنند .
اطلاعیه درباره تعلیق چنده روزه تجمع و توضیح دستاوردهای این تجمعات آزمایشی
با سلام. همکاران عزیز! مستحضرید که امروز تجمع اعتراضی برگزار نشد زیرا همکاران به صورت جمعی تصمیم گرفتند که به طور موقت تجمعات به مدت چند روز تعلیق شود تا همکاران کشت کارشان تمام شود و دوباره تجمع با تجدید قوا و اندکی تغییرات از سر گرفته شود.
همکاران عزیز:
همانطور که شاهد بودید مدیریت شرکت درخواست جلسه با نمایندگان کارگری کرد. تعدادی از نمایندگان هم در روز دوم تجمع با فتحی و معلی (مدیر عامل و رئیس حراست) دیدار کردند که فتحی هیچ تاریخی درباره زمان اجرای مطالبات و منجمله همسانسازی ارائه نداد. این به معنی این است که مثل یک سال گذشته قصد وقت کشی دارند در حالی که تفاوت حقوق ما با سایر طرح های هفت طرح نجومی است. به این ترتیب ما ضمن اعتراض به این رویه اعلام میکنیم که به پیگیری تمامی مطالبات خود ادامه میدهیم. به زودی تاریخ شروع فاز دوم تجمعات را با خرد جمعی تعیین خواهیم کرد.
این دور روز تجمع آزمایشی، یک دستاورد برای ما داشت و ما شناخت دقیق تری نسبت به قوای خود به دست آوردیم زیرا متوجه شدیم یکی از مدیران (رفعت جو) که قبلا خود را به فعالین مستقل نزدیک کرده بود اکنون با کارفرما همراه شده و مقابل مطالبات اصلی کارگری قرار گرفته است. ایشان سرپرستان را به جلسه ای فراخوانده و از آنها خواسته همکاران را از رفتن به تجمع بازدارند. این اتفاق برای ما یک خوبی داشت و آن هم این است که یکی از نیروهای کارفرما در میان ما شناسایی و بی اعتبار شد. همینطور با آندسته از سرپرستان کشاورزی که با او همکاری کرده اند هم کار خواهیم داشت.
متوجه شدیم که معلی اصلا نمیدانست که اینجا هفت تپه است و باید دست از کارهای تحریک آمیز و دادن سفارش های خاص به همکاران حراست بردارد. معلی باید بداند که اگر کوچکترین تحرک اشتباه بکند به سرنوشت دیگر حراستی ها دچار خواهد شد. او باید فهمیده باشد که اولین برخورد کنندگان با او همکاران حراست هستند.
نکته دیگر این است که افراد دیگری (مانند نماینده سابق کارگری خنیفر که اکنون جزو همکاران کارفرما شده) هم تلاش کردند که برای کمک به کارفرما و تاخیر انداختن در کسب مطالبات متعدد و منجمله همسان سازی، به بحث های دوره اسدبیگی مانند مسائل قومی دامن بزنند. شواهدی در دست است که ایشان حتی صراحتا اعلام کرده اند که اگر قرار باشد تجمعی برگزار شود شروع به تخریب میکند و عده ای که اشتباها فکر میکنند ایشان مانند قبل برای مطالبات کارگری تلاش میکنند و ممکن است به حرف او گوش کنند را تحریک میکند که بدین ترتیب بین همکاران اختلاف ایجاد کنند و صریحا گفته است که اگر بنا به تجمع باشد "قضیه را عرب عجم میکنم " که چند دستگی ایجاد شود. این قضیه هم از نظر ما یعنی اینکه اکنون برای تعداد بیشتری از همکاران وضعیت این افراد معلوم شده است و حالا صف دوست و دشمن نه فقط برای عده ای خاص بلکه برای اکثریت همکاران روشن تر شده است. حالا آندسته از همکاران که میگفتند شاید سو برداشت شده است و شاید راهی برای بازگشت باشد و نام نبرید و ... الان اذعان میکنند که این دو دستگی ایجاد کردن و به بحث قومی دامن زدن به هیچ وجه قابل بخشش نیست.
نهایتا با توجه به اینکه در فاز اول اعتراض مان، یک امتحان کردیم و در این دو روز دستاورد و شناخت خوبی از آرایش نیرو و صف دوست و دشمن به دست آوردیم اکنون توان و شناخت بهتری برای وارد شدن به فاز دوم تجمعات داریم. این تجمع آزمایشی و دست گرمی و استارت، برای ما نیاز بود. الان ماشین تجمعات که مدتی بود پارک شده بود را راه انداختیم و روغن کاری کردیم و از امروز مشغول خواهیم شد که قطعات خراب را بیرون بیندازیم.
همکاران عزیز!
همانطور که ملاحظه کردید، فتحی-معلی و یکی دو مدیر دیگر و یکی از فعالین کارگری سابق تمام تلاشش شان در برگزار نشدن تجمع بود و وقتی تجمع برگزار شد تنها خواستشان اتمام تجمع بود و هیچ تاریخی برای اجرای همسانسازی اعلام نمیکند. پس طی روزهای آینده برای وارد شدن به فاز دوم و از سر گیری تجمعات همفکری کنیم و با خرد جمعی تاریخ آنرا تعیین کنیم. لطفا در نظر داشته باشیم که تاریخ ان وقتی باشد که همکاران کشت بتوانند به تجمعات بیایند (مثلا پنج تا هفت روز آینده). همکاران فصلی هم مطالبه و دغدغه قرارداد و وضعیت شغلی دارند که باید مشخص شود.
در هفت تپه، اعتراض هرگز پایان نمی یابد بلکه گاهی موقتا برای تجدید نیرو، بین آن فاصله ای می افتد. این بار البته فقط به صورت موقت و چند روز. منتظر اطلاعیه ها و هماهنگی های لازم در روزهای آتی باشید.
جمعی از کارگران هفت تپه از بخش های مختلف- پنج شنبه - ۲۸ مهر ۱۴۰۱
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
در اعلام همبستگی با خانوادههای دادخواه دانشآموزان و زندانیان
سرکوب مردمی که با دست خالی زبان به اعتراض گشودهاند در چهل و چند سال اخیر اتفاقی هرروزه بوده است؛ اما آنچه در هفتهی گذشته بر کودکان و زندانیان رفت، از سیاهترین برگهای کارنامهی حاکمیت کنونی است. هجوم نیروهای امنیتی به مدرسه و زندان و ضرب و جرح و قتل کودکان و زندانیان، فاجعهای فراتر از کشتار معترضان در خیابانهاست. حاکمیت در این مرحله از سرکوب همچون همیشه با انکار واقعیت، شایعهپراکنی و تحریف افکار عمومی در کار خنثی کردن کوشش تشکلها و گروههای مردمی برای بیان حقیقت است.
بیش از یک ماه از جنبش آزادیخواهی زنان و مردم ایران گذشته است و جنبشی که پس از قتل مهسا (ژینا) امینی با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد، هر روز بر ابعادش افزوده شده و به رغم سرکوبها ادامه یافتهاست. از همان آغاز، دانشآموزان نیز بخش پرخروشی از این جنبش بودهاند و همپای طیفهای گوناگون مردم، فریاد آزادیخواهی سر دادهاند اما پاسخ مأموران حکومت هجوم به مدارس برای «تنبیه» دانشآموزان با پروندهسازی و ضربوجرح بودهاست، که برخی از مسئولان مدارس نیز بازوی اجرایی آن شدهاند. این سرکوب از نوزدهم مهرماه با شدتی بیشتر با ربودن دانشآموزان و قتل یکی از آنان وارد مرحلهی دیگری شده است. بنا بر گزارشهای تشکلهای صنفی معلمان، نیروهای سرکوب به مدرسهای در اردبیل هجوم بردهاند و دست به ضرب و جرح دانشآموزانی زدهاند که نمیخواستهاند در یک راهپیمایی حکومتی شرکت کنند. این یورش به قتل یکی از این کودکان، اسرا پناهی، و وخامت حال چند تن دیگر انجامیده است. بدین ترتیب کودکی دیگر به فهرست کودکان کشته شده در یک ماه اخیر افزوده شد و ماشین تکذیب و سناریوسازی دوباره به کار افتاد.
در میان خشم عمومی از خبر قتل اسرا پناهی، خبر آتشسوزی زندان اوین نیز منتشر شد. مطابق معمول، نیروها و ادوات سرکوب حکومت پیش از ماشینهای آتشنشانی به زندان رسیدند. معدود گزارشهای منتشر شده از داخل زندان از هولناکی فاجعه خبر میداد. زندانیان که از آتش و دود به سمت درهای خروجی گریخته بودند، هدف تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور قرار گرفتند. ساعاتی پس از فروکش کردن آتش، زندانبانان بیش از چهل تن از زندانیان سیاسی بند ۸ را با ضرب و جرح از بند خارج و به مکانی نامعلوم منتقل کردند. فردای آن روز خبر رسید زندانیان با بدنهای تیر خورده و در هم شکسته در زندان رجاییشهر کرج محبوس شدهاند. خبر آتشسوزی زندان اوین ابتدا نه از رسانههای رسمی که به همت مردم منتشر شد. جعل و پنهانکاری همیشگی حکومت که به بیخبری از زندانیان و انبوه بازداشتیهای یک ماه اخیر منجر شده بود، شبی کابوسوار را برای خانوادهی زندانیان و مردم ایران در پی داشت. اکنون تعداد کشتهشدگان و سرنوشت برخی زندانیان هنوز نامعلوم است و پیگیری خانوادهها راه به جایی نبرده است.
آتشسوزی زندان اوین، داغ آتشسوزی زندان لاکان و شلیک به زندانیان را که هفدهم مهر ماه رخ داده بود، زنده کرد؛ فاجعهای که تعداد کشتهشدگان، اسامی آنان، سرنوشت سایر زندانیان، دلیل آتشسوزی و ابعاد آن هنوز نامعلوم است.
در همهی جهان مسئولیت جان زندانیان با حکومت و ادارهی زندانهای آن است. اما در اینجا نیروهای امنیتی و زندانبانان به روی زندانیان بیپناه آتش گشودند و زندان را به قتلگاه بدل کردند؛ به همان سیاق که نظام آموزش و پرورش چشم بر مسئولیت خود در حفاظت و حمایت از دانشآموزان بست و همدست ماموران امنیتی شد. کانون نویسندگان ایران سالها سرکوب آزادی بیان و نقض بدیهیترین حقوق زندانیان و گروههای تحت ستم از جمله زنان و کودکان را محکوم کرده است. بیتردید آنچه حاکمیت در مدرسه و زندان رقم زد، نه فقط سرکوب حق آزادی بیان کودکان و زندانیان بلکه اقدامی جنایتکارانه بود. اما کیست که نداند سرکوب آزادی بیان نقطهی آغازین سرکوبهای دیگر است و اعتراضات مردمی و جنبشهای اجتماعی تنها زمانی به هدفهای آزادیخواهانهی خود دست مییابند که از آستانهی تحقق آزادی بیان عبور کرده باشند.
کانون نویسندگان ایران
۲۸ مهر ۱۴۰۱
جوابیه جمعی از دانشجویان دانشگاه سوره نسبت به اظهارات ریاست دانشگاه
جناب آقای ساعی، رئیس دانشگاه سوره تهران
با توجه به گفتوگوی زندهی شما که ساعاتی پیش در شبکه سه سیما پخش شد، لازم دانستیم تا برای شما روشن کنیم که این اعتراضات هرگز مثل قبل نخواهد بود، هیچ چیز عادی نیست و ما هرگز فراموش نخواهیم کرد. سالها خون را با خون شستید و ما هربار مصممتر شدیم برای دادخواهی جان عزیزان از دست رفتهمان. از مطالبهگری حرف میزنید درصورتی که حاضر نیستید حتی دلایل ما را بشنوید و با وجود دریافت شهریهی کلان برای برگزاری حضوری، کلاسها را مجازی برگزار میکنید، از اعتراض بدون برهم زدن نظم صحبت میکنید اما شما و نیروهای ضدامنیت شما گلولههایشان را بر سر مردم بیپناه آزادیخواه میریزند.
جناب ساعی، هیچ چیز عادی نیست و عادی نخواهد شد و ما جمعی از دانشجویان سوره اعلام میکنیم که با وجود تهدیدات دانشگاه مبنی بر حذف دانشجویان، حذف استادان و از دست رفتن شهریهی پرداختشده، همچنان در هفتهی ششم اعتصابات به مسیر خود ادامه میدهیم و در هیچ کلاس درسی حضور پیدا نخواهیم کرد.
جمعی از دانشجویان دانشگاه سوره
در دانشگاه مازندران چه گذشت
متن ارسالی در شرح اعتراضات دانشجویی دانشگاه مازندران ۲۵،۲۶،۲۷ مهر
۲۵ مهر، دوشنبه
دانشجوها پلاکاردهایی با عنوان دانشجوی بازداشتی امیررضا دوزنده، برابری، زن زندگی آزادی و... داشتند، حراست از راهپیمایی دانشجوها جلوگیری کرد.
آقای علویان معاون فرهنگی دانشگاه و آقای عباسزاده حراست دانشگاه به شخصی که کاغذ "دانشگاه پادگان نیست! امیررضا کجاست؟" داشت، گفت دروغ میگی که از خانوادهش خبر داری و میگی آزاد نیست و چند بار هم اتهام دروغگویی رو تکرار کرد و گفت دوزنده الان یه هفتهس آزاده و داره به شما میخنده!
دانشجوها راهپیمایی را داخل دانشگاه شروع کردن و به دانشکدههای مختلف سر زدن و شعارهای مختلفی مثل"دانشجوی زندانی آزاد باید گردد"،"زن زندگی آزادی"،"تویی که بیطرفی بیشرفی"،"حراست سپاهی پیوندتان مبارک"دادند.
توی دانشکده انسانی آتیشسوزی کوچیکی شد که آتشنشانی امد توی دانشگاه؛ به گفته دانشجوها عمدی و برای خراب کردن معترضین بود.
بعد ۴ساعت اعتراضات از در ۲ دانشگاه خارج شدن و تعداد بچهها کم شد، یه تعدادی ادامه دادن که به سمت در ۱حرکت کردن و با همراهی و بوق مردم عادی ادامه دادن و مقنعههاشون رو درآوردن و شعار "آزادی آزادی آزادی" دادن و در نهایت جلوی در ۱ همه متفرق شدن.
نیروهای لباسشخصی و بسیج چه داخل دانشگاه و چه بیرون پر بودن و یه سری دانشجوهارو گرفتن. حتی یه تایمی سهراه دانشگاه که تنها مسیر به سمت شهر هست رو بستن برای سرکوب دانشجوها.
۲۶ مهر، سهشنبه
دانشجوها دوباره جلوی سلف جمع شدن و با خشم بیشتر نسبت به دیروز و تعداد بالاتر به دستگیری همدانشگاهیهاشون اعتراض کردن.
قبل از تجمع رییس حراست آقای رورده با عصبانیت به سمت یکی از دانشجوها رفت و گفت"نمیخوای ول کنی؟" و بعد به همراه اعضای حراست به جمع دانشجوهای دیگه رفت.
همینطور رییس دانشگاه به جمع دانشجوها امد و خواست بصورت قانونی دانشجوها اعتراض کنن و درباره امیررضا دوزنده گفت میخواستن دیروز آزادش کنن که بخاطر شما نکردن!
یکی از دانشجوها رفت جلو با اشاره به آقای عباس زاده و آقای علویان به رییس دانشگاه گفت "دیروز من تو جمعیت دروغگو مورد خطاب قرار گرفتم چون گفتم امیررضا آزاد نیست و انفرادیه ولی امروز شما تایید کردی"
اینجا آقای عباس زاده گفت "به منم الکی گفتن تقصیر من نیست به من ربطی نداره"
آقای علویان هم در جواب این دانشجو که بهشون گفت "دیدید دیروز من دروغ نگفتم و شما بهم اتهام زدید" گفتن "منم نمیدونستم" و سرشونو برگدوندن و رفتن.
بعد دانشجوها با تعداد بیشتر و زیر بارون کل دانشگاه رو دو دور زدن و شعارهای مختلفی مثل "زن زندگی آزادی"، "نخبههامونو کشتن، آخوند به جاش گذاشتن"، "دانشگاه نظامی نمیخوایم نمیخوایم"، "اوین شده دانشگاه شریف شده قتلگاه"، "دانشجوی بازداشتی آزاد باید گردد"و... سر دادن.
در ادامه برخلاف قانون، فرماندار بابلسر وارد دانشگاه شد و برای دانشجوها صحبت کرد که بدلیل صحبتهای نامربوط و مقایسه جرم دانشجوی سیاسی با مجرمی که دزدی کرده، دانشجوها وسط حرفشون به حرکت ادامه دادن و شعار "دروغگو" و "بیشرف" سر دادن.
در نهایت قول این داده شد چهارشنبه یه جلسه با مسئولین دانشگاه برگزار بشه و وضعیت دانشجوها پیگیری شه.
اعتراضات بعد ۲ ساعت زیر بارون تموم شد ولی باز هم تعداد بیشتری از دانشجوها بیرون و داخل دانشگاه توسط لباسشخصیها بازداشت شدن و یه سری فرار کردن.
نکته قابل تامل این روز حضور بسیار زیاد لباسشخصیها و بسیجسابق دانشگاهی برای شناسایی دانشجوهای معترض بود.
در مجموع این دو روز حدود ۱۴.۱۵ نفر بازداشت شدن که ۴.۵ نفرشون آزاد شدن ظاهرا.
به خوابگاه پسرها هم وارد شدن ولی بچهها اجازه ندادن کسیو ببرن.
سهشنبه شب هم ظاهرا با حمله به یکی از خوابگاههای خودگردان یکی از دخترهای دانشجو رو گرفتن.
۲۷ مهر، چهارشنبه
بدلیل اینکه چهارشنبه روز خلوت دانشگاه و آخر هفته دانشگاهی هست، امروز تعداد دانشجوها کمتر بود و قرار شد پشت کتابخونه با حضور مسئولین دانشگاه از دو طرف صحبت کنن و پاسخ بگیرن.
پاسخ مسئولین دانشگاه برای دانشجوها قابل پذیرفتن نبود و از همکاری و حضور نیروهای اطلاعات به داخل دانشگاه به عنوان "اشتباه" یاد کردن و قبول مسئولیت نکردن و در نهایت گفتن از استان به ما فشار میارن که "همه جا اعتراض خوابیده واسه شما چرا تازه شروع شد؟ چهخبره دانشگاه؟"
و دانشجوهارو تهدید کردن که ما به بالاسریها قول دادیم از طریق کمیته انظباطی از شنبه با دانشجوها برخورد کنیم.
لازم به ذکره آقای علینژاد، رییس دانشگاه گفتند "من تو جلسه استان عصبانی شدم و اعتراض کردم که برخورد با دانشجوهارو به خودمون بسپارید"
که البته کمتر از ۱ ساعت از حرف ایشون، چهارشنبه هم تو حریم دانشگاه و نزدیک خوابگاه پسران، یکی از دانشجوها ربوده شد.
گزارشی از تجمع ۲۷ مهر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بجنورد
روز چهارشنبه مورخ ۲۷ مهرماه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بجنورد دست به برگزاری تجمع و تحصن در همراهی با اعتراضات سراسری برگزار کردند. این تجمع با بهانهی جدید دانشگاهها مبنی بر عدم داشتن مجوز و غیرقانونی خواندن تجمع به حق دانشجویان همراه و در ادامه دانشجویان معترض توسط مسئولین این دانشگاه تهدید به بازداشت شدند. این تجمع ابتدا در برابر سلف آغاز و در ادامه به سردر دانشگاه کشیده شد.
سلطانی( معاون فرهنگی این دانشگاه) همراه با تعداد قابل توجهی نیروی لباسشخصی در مجاورت درب ورودی دانشگاه قرار گرفته و تمام دربهای ورودی دانشگاه بسته شده بودند.
دانشجویان در اعتراض به برقراری فضای امنیتی شعار سر دادند و سلطانی در واکنش، گفتگو را تنها راه برای باز کردن درهای دانشگاه و حفظ امنیت دانشجویان عنوان کرد. اما به محض خروج دانشجویان از درب پشتی دانشگاه، نیروهای امنیتی اقدام به ثبت عکس و فیلم از دانشجویان کرده و سلطانی نیز اعلام کرد که اقدام به شناسایی دانشجویان معترض ساکن در خوابگاه دخترانهی الزهرا صورت میگیرد.
بنا به گزارشات رسیده، از روز ۲۷ مهر طی اقدامی غیرقانونی با خانوادههای دانشجویان به صورت رندم تماس گرفته شده تا دانشجویان معترض را تحت فشار قرار دهند. این در حالیست که هیچ تماس یا احضار کتبی با شخص دانشجو صورت نگرفته است. همچنین حضور پررنگ لباسشخصی در دانشگاه طی دوهفتهی اخیر چشمگیر بوده و حتی در سلف سر میز دانشجویان قرار میگرفتند!
از جمله اقدامات امنیتی صورت گرفته جهت شناسایی دانشجویان معترض در این دانشگاه، مراجعه به خوابگاه دخترانه الزهرا و اقدام به اخذ شماره تماس خانواده به بهانهی فرم خوابگاه، بازبینی ویدئوهای ثبت شده در دوربینهای مداربستهی سلف از مقابل سلف توسط نیروهای حراست( رستگار و سید محمد جعفری) و همچنین بردن ویدئوی دوربین مداربسته به خوابگاه الزهرا و درخواست اسامی دانشجویان از سرپرست خوابگاه براساس ویدئوی ثبت شده میباشد.
گفتنی است دانشگاه علوم پزشکی بجنورد از سال ۹۸ با تشکیل شورای صنفی و تشکلهای مستقل دانشجویی مخالفت میکند.
۲۷مهر۱۴۰۱
اطلاعیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران برای جمع آوری اطلاعات سرکوب دانش آموزان
روز پنج شنبه 28 مهر، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران اطلاعیه ای بقرارزیر برای جمع آوری اطلاعات سرکوب دانش آموزان صادررکرد:
به اطلاع مردم شریف ایران و همه خانواده های محترم در سراسر کشور می رسانیم چنانچه در هر نقطه ای از این کشور دانش آموزی در تجمعات اعتراضی کشته و یا به هر نحوی در خیابان و مدرسه دستگیر شده است،اطلاعات و مستندات خود را به آیدی شورای هماهنگی ارسال نمایید تا در کمیته ویژه پیگیری دانش آموزان جانباخته و دستگیر شده در اعتراضات بررسی گردد و مراتب به سمع مردم شریف ایران برسد.
ورورد یگان ویژه با تجهیزات جنگی به مدرسه دخترانه تمدن در بوکان برای ایجاد ترس و وحشت در میان دختران نوجوانی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادهاند.
چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱
شکنجه ی دانشآموز زندانی در جوانرود
آمانج قاسمی دانشآموز ۱۶ سالهی اهل شهرستان جوانرود، روز چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی ربوده شده است. آمانج قاسمی در تنها تماس تلفنی که با خانوادهاش داشته از شکنجهی شدید خود خبر داده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در فراخوان ۲۷ مهر۱۴۰۱ با (https://t.me/kashowra/13225) تأئید ضرب و شتم و شکنجهی دانشآموزان نوشت: «دانشآموزان را به اجبار به مراسم ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی با آموزش و تربیت ندارد، اعزام میکنند و اگر کسی همراهی نکند، او را چنان کتک میزنند تا جان عزیزش را بستانند».
ناپدید سازی قهری یک دانشآموز در جوانرود
بنابر اخبار رسیده سوران عزیزی دانشآموز اهل شهرستان جوانرود در جریان دستگیریهای گستردهی اخیر از حدود دو هفته قبل توسط نیروهای امنیتی شهر جوانرود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
گفته میشود علیرغم تعداد زیاد بازداشتیها در جوانرود، به دلیل فشارهای امنیتی و تهدید خانوادهها، تاکنون اطلاع رسانی مناسبی صورت نگرفته است.
بازداشت ۲۹ دختر دانشآموز دبیرستان بیان مهاباد
در پی اعتراض دختران دانشآموز در دبیرستان «بیان» مهاباد، مدیر این دبیرستان خصوصی به نام سلطان عیسوی با مأموران امنیتی تماس گرفته، همزمان با قفل کردن درب مدرسه و زندانی کردن دانشآموزان در آن تا رسیدن مأموران تعداد ۲۹ دختر دانشآموز را به آنها تحویل داده است.
بازداشت کودکان و دانشآموزان اصفهانی در زندان نوجوانان (کانون اصلاح و تربیت دولتآباد)
گزارشاتی از بازداشت شمار زیادی از دانشآموزان اصفهانی و انتقال آنها به کانون اصلاح و تربیت معروف به «دولت آباد اصفهان» منتشر شده است. گفته میشود دانشآموزان بازداشتی بدون تفکیک و در میان دیگر مجرمین نگهداری میشوند.
برگرفته از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بنقل از کانون حقوق بشر ایران
تهدید دانشآموزان و معلمان در انزلی توسط مسئولین حراست و هیئت تخلفات
خبرهای دریافتی حاکی است جاوید بلند پایه، مسئول هیئت تخلفات آموزش و پرورش بندرانزلی، به همراه حسن طالبی، مسئول حراست این اداره، با حضور در برخی مدارس به ویژه مدارس و دبیرستانهای دخترانه بندرانزلی و زیر فشار دادن مدیران برای معرفی دانش آموزان معترض و تهدید دانشآموزان از آنها میخواهند که در محیط مدرسه از دادن شعارهای اعتراضی پرهیز کنند.
از جمله مدارسی که این دو حضور پیدا کردهاند، دبیرستان دخترانه امام علی است. شایان ذکر است این دو در اعتصابات سال گذشته معلمان نیز در روزهای اعتصاب با حضور در مدارس انزلی به تهدید معلمان می پرداختند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با هشدار به این افراد فرصتطلب به آنها اعلام میکند که دیر نخواهد بود که این جماعت در دادگاههای صالحه به خاطر نقض حقوق معلمان و دانشآموزان و خیانت به آموزش و حیثیت معلمی به محاکمه کشیده شوند. پس تا دیر نشده بیش از این از تهدید معلمان و دانش آموزان دست بردارید و از تعدی به حقوق آنها پرهیز کنید.
مرگ مدیر یک دبیرستان به دلیل فشارهای امنیتی پس از احضار به اطلاعات و حراست
با کمال تأسف مطلع شدیم جناب آقای علی جلیلی مدیر دبیرستان کارودانش برادران مظفر منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران واقع در ۱۶ متری دوم مجیدیه، پس از احضارهای متوالی به اطلاعات و حراست بر اثر فشارهای روانی وارده دچار ایست قبلی شد و دار فانی را وداع گفت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضایعه درگذشت همکار فرهیخته جناب آقای علی جلیلی را به خانواده محترم ایشان و همه معلمان سرافراز و آزاده تسلیت می گوید و از حاکمیت می خواهد به احضارها، تهدید، بازداشت و سرکوب خیابانی مردم ایران پایان دهد.
جان محمد خانی در خطر است
بنا به توییت مصطفی نیلی، وکیل محمد خانی، این دانشجوی دکترای رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که در شامگاه ۲۳مهر در پی حمله نیروهای امنیتی به بند ۸ زندان اوین به ضرب گلولهی ساچمهای مصدوم شده بود، از دسترسی به مراقبتهای پزشکی محروم است و با توجه به شدت جراحت و امکان عفونت، سلامت وی در خطر جدی است.
محمد خانی شامگاه شنبه ۲۳ مهر در جریان واقعهی خونین اوین، با شلیک گلوله ساچمهای از سوی گارد زندان اوین از ناحیهی پهلو مجروح شده و ماموران زندان او را به بیمارستان طالقانی تهران منتقل و بلافاصله پس از خارج کردن گلولهها از بدن وی، به زندان بازگرداندند.
بنا به اخبار واصله، واران محمدنژاد دانشجوی کارشناسیارشد دانشگاه هنر یزد و اهل سنندج، ۴ روز است دست به اعتصاب غذا زده است.
این دانشجو، روز پنجشنبه ۲۱ مهر حین بازگشت به شهر محل تحصیل خود در ترمینال سنندج به طرز خشونتآمیزی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
وضعیت وخیم سلامتی امین سالاری سلاجقه در زندان
با وجود گذشت بیش از سه هفته از بازداشت امین سالاری سلاجقه، دانشجوی فلسفه دانشگاه تهران و انتقال او از بازداشتگاه اوین به زندان فشافویه، نه تنها هنوز وعدههای مکرر مسئولان برای آزادی وی عملی نشده، بلکه طبق آخرین اخبار وضعیت سلامتی این دانشجو وخیم گزارش شده است.
این دانشجو هماکنون با تب بالا و عفونت ریه و کلیه در بازداشت به سر میبرد و به امکانات درمانی و پزشکی مناسب دسترسی ندارد. در صورت تداوم بازداشت سالاری و وارد شدن صدمات جبرانناپذیر به سلامت او، علاوه بر نهادهای قضایی، مدیران دانشگاه تهران نیز به علت قصور مکررشان در پیگیری وضعیت این دانشجو مسئول خواهند بود.
حسین رضایی وکیل دادگستری و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق نفت و گاز دانشگاه تهران، روز ۲۶ مهر ساعت ۱۹ در دفتر وکالت خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
بهنام چگینی، دانشآموخته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه تهران، شامگاه سهشنبه ۲۷ مهرماه در اراک توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
علی طالبی زیدی دانشجوی مکانیک دانشگاه مازندران ورودی۹۸، روز ۳ مهر در شهر ساری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است و با وجود گذشت ۲۵ روز از زمان بازداشت، همچنان تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
محرومیت یکماههی تحصیلی برای سه دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
علی پروین و سهیلا سپیدهدم دانشجویان داروسازی و میلاد امیری دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، پس از حضور در اعتراضات مسالمت آمیز در روزهای اخیر، ابلاغیهای مبنی بر محرومیت یک ماهه از حضور در محیط های آموزشی، پژوهشی و رفاهی تا تشکیل شورای انضباطی ایشان، دریافت کردهاند.
این حکم با دستور مستقیم رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز ابلاغ شده است و بنابر تبصره ۵ ماده ۳۷ شیوه نامه اجرایی کمیته انضباطی، ناقض حقوق قانونی این دانشجویان میباشد.
خبات دهدار از فعالین کارگری سنندج بازداشت شد
حوالی غروب پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱، خبات دهدار از فعالین کارگری شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. تا لحظه تنظیم این خبر از دلایل بازداشت و محل نگهداری وی اطلاعی در دست نیست.
نگرانی از وضعیت اسماعیل گرامی، کارگر بازنشسته زندانی
به گفته ژاله روحزاد معلم بازنشسته و همسر اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته زندانی، "وی روز شنبه حدود ساعت ۹ بعد از ظهر در تماس کوتاهی گفت که شرایط مناسب نیست و بند ۷ شلوغ شده و فوری تماس قطع شد و آن شب بر خانواده ما چه گذشت بماند!"
فردای آنروز خانواده به اوین مراجعه کرد و پس از ساعتها بی خبری، در نهایت فردی در سالن ملاقات اسامی را یاداشت میکرد که شب تماس بگیرند ولی شب دوم هم دربی خبری محض گذشت، و باز خانواده این فعال کارگری ماندند با هزاران دل نگرانی که چه بر سر ایشان آمده است.
"روز دوشنبه اسماعیل گرامی در تماس کوتاهی فقط گفتند در قرنطینه زندان رجایی هستند.
خبر سلامتی کمی از نگرانی کاست ولی گویا این پایان ماجرا نیست. "
خانواده اسماعیل گرامی بسیار نگران سلامت وی هستند چرا که طبق اطلاعات رسیده این کارگر بازنشسته در جریان حوادث اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
اینک بیش از هجده ماه از بازداشت و زندانی شدن اسماعیل گرامی میگذرد. ایشان بطور کاملا ظالمانه جمعاً به ۶ سال زندان و دو میلیون تومان جریمه و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم شده است.
زندانیان انتقالی بایستی هر چه سریعتر توسط پزشکان مستقل معاینه شده و ابعاد این فاجعه نابخشودنی باید هر چه زودتر مشخص شود.
مسئولین حکومتی و بطور مشخصتر قوه قضائیه و زندانبانان و نیروهای انتظامی و امنیتی مسئول حفظ سلامت همه زندانیان هستند و یقینا پاسخگوی دادخواهی زندانیان و خانواده هایشان خواهند شد.
کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۸ مهر ۱۴۰۱
انتقال داود رضوی به بند امنیتی ۲۴۰ و دیدار جمعی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد با خانواده رضوی
شب گذشته، چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱، داود رضوی طی تماس تلفنی از زندان اوین به خانواده اش اطلاع داد که از دیشب به یک سلول ۳نفره در بند امنیتی ۲۴۰ زندان اوین انتقال داده شده است. داود رضوی به مدت ۲۱ روز در بند انفرادی ۲۰۹ محبوس و تحت بازجویی بود.
در ۲۷ مهرماه همچنین جمعی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد با خانواده داود رضوی دیدار داشتند و ضمن ابراز همدلی و همبستگی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط داود رضوی، رضا شهابی، حسن سعیدی و دیگر فعالین زندانی شدند.
کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۸ مهر ۱۴۰۱
عکسهایی از دیدار جمعی از فعالین صنفی و فرهنگی با خانواده کارگران زندانی داود رضوی و رضا شهابی.
کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
حمایت قاطع نمایندگان تشکلهای معلمان آسیا و اقیانوسیه از معلمان، اتحادیههای صنفی و معترضین در ایران
کنفرانس آموزش بینالملل برای منطقهی آسیا و اقیانوسیه با شرکت ۱۹۶ نماینده اتحادیههای صنفی معلمان از ۲۶ کشور در این منطقه، از تاریخ ۲۶ تا ۲۸ مهر ۱۴۰۱، برابر با ۱۸ تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۲، در کشور کامبوج برگزار گردید.
در این کنفرانس پیام همبستگی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران قرائت گردید که مورد استقبال گرم کلیه شرکت کنندگان قرار کرفت.
اولین قطعنامهی ارائه داده شده به اجلاس، قطعنامه «همبستگی با معلمان، اتحادیههای کارگری و اعتراضات در ایران» بود که به اتفاق آرا تمام نمایندگان اتحادیههای شرکت کننده به تصویب رسید.
گزارش کامل ایناجلاس به زودی منتشر خواهد شد.
همبستگی مرز نمیشناسد
برگرفته از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
جان باختن یک کارگر جوان در شهرک صنعتی سمنان براثر حادثه کاری
یک کارگر 25 ساله یکی از واحدهای تولید کننده منسوجات در شهرک صنعتی سمنان بنام مهدی جهانی براثر حادثه کاری جان خودراازدست داد.
بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ 28 مهر،زنده یادمهدی جهانی اهل گرگان و ساکن سمنان بود و نخستین فرزندش به زودی به دنیا میآید.