اخباروگزارش های کارگری25-27 شهریورماه 1401

جنبش‌های اجتماعی
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

پدر مهسا امینی: ژینا هیچ بیماری‌ای نداشت و کسانی که می‌گویند، صرع یا بیماری زمینه‌ای داشته، دروغ می‌گویند - فیلمی هم که از بازداشتگاه نشان دادند، تقطیع شده بود.

امجد امینی: ژینا هیچ بیماری‌ای نداشته و کسانی که می‌گویند او صرع یا بیماری زمینه‌ای داشته، دروغ می‌گویند. او نه صرع داشت، نه بیماری قلبی. بیشترین بیماری‌ای که داشته سرماخوردگی بوده. همه این‌ها را از خودشان درآورده‌اند.

این فیلمی هم که از بازداشتگاه نشان دادند، تقطیع شده بود. چرا آن موقع که دخترم را از ون پیاده کردند، نشان ندادند؟ چرا نشان ندادند در راهروهای بازداشتگاه چه اتفاقی افتاده؟ از نظر روانی به او استرس وارد کردند و این فاجعه را رقم زدند.

من می‌خواهم حق بچه‌ام پایمال نشود، هرکسی که این کار را کرده به سزای کارش برسد. به دادگستری تهران شکایت کرده‌ام و پرونده تشکیل شده. تا آخر پیگیری می‌کنم.

- دومین روز تجمع وراهپیمایی جمعی ازاهالی سنندج دراعتراض به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران

یورش نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با ماشین آبپاش،پرتاب گاز اشک آور وشلیک مستقیم با تفنگ های ساچمه ای وزخمی شدن وبازداشت تعدادی ازآنها

- تجمع و راهپیمایی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران دراعتراض به قتل مهسا امینی و روند سرکوب در ایران با شعار «زن زندگی آزادی»

- آزادی موقت لیلا میرغفاری از بازداشتی های تجمع اعتراضی مقابل بیمارستان کسری با تودیع قرار وثیقه

بازداشت 22 معترض زن ومرد همراه باضرب وشتم تجمع اعتراضی نسبت به قتل مهسا امینی مقابل بیمارستان کسری

- بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس درباره کشته شدن مهسا(ژینا) امینی

- بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان اسلام آباد غرب در رابطه با درگذشت مهسا امینی

- بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر در مورد قتل مهسا امینی

- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:در محکومیت قتل مهسا امینی

- کانون مدافعان حقوق کارگر :

قتل مهسا امیری جنبش اجتماعی ایران را از خشم به سازماندهی تبدیل کرد

- بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت حادثه مرگ مشکوک دانش‌ آموزی از زرین‌ دشت فارس

- سومین یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد نسبت به عدم افزایش حقوق و پرداخت نشدن مطالبات معوقه با برپایی تجمع در اصفهان مقابل صندوق بازنشستگی فولاد

- دومین تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته معدن سنگ آهن بافق(شرکت سنگ آهن مرکزی )نسبت به عدم افزایش 38 درصدی حقوق به اضافه 515هزارتومان مقابل دفتر صندوق بازنشستگان فولاد یزد

- اعتصاب کارگران مخازن کروی پتروشیمی ماهشهردراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق،وضعیت زیستی نامناسب خوابگاه و کیفت بد غذا

- تجمع اعتراضی کارگران اخراج‌شده‌ی شرکت نفت و گاز سیه‌فام

- تجمع اعتراضی کارگران پروژه ای بیکارشده کارخانه فولاد جهان آرا خرمشهرنسبت به وعده توخالی رئیسی

- تجمع اعتراضی کارگران پروژه سد کبوتر لانه کنگاور نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق همزمان با بازدید وزیر نیرو

- جان باختن یک کارگر در رجایی شهر کرج براثر سقوط از ارتفاع

*دومین روز تجمع وراهپیمایی جمعی ازاهالی سنندج دراعتراض به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران

عصر روز یکشنبه برای دومین روز متوالی، جمعی ازاهالی سنندج باتجمع و راهپیمایی اعتراضشان را نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران بنمایش گذاشتند.

گزارش ها وفیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی حاکی از یورش نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با ماشین آبپاش،پرتاب گاز اشک آور وشلیک مستقیم با تفنگ های ساچمه ای وزخمی شدن وبازداشت تعدادی ازآنها می باشد.

*تجمع و راهپیمایی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران دراعتراض به قتل مهسا امینی و روند سرکوب در ایران با شعار «زن زندگی آزادی»

به گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور،روز شنبه 27 شهریورجمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به قتل مهسا امینی و روند سرکوب در ایران دست به تجمع اعتراضی زده‌اند.


دانشجویان از جمله شعار می دادند«زن زندگی آزادی»

این تجمع ابتدا از جانب دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا آغاز شد وعلیرغم حضور ودخالت ماموران حراست دانشگاه برای پایان دادن تجمع ادامه پیداکرد و با پیوستن دانشجویان سایر دانشکده‌ها همراه شد.


*آزادی موقت لیلا میرغفاری از بازداشتی های تجمع اعتراضی مقابل بیمارستان کسری با تودیع قرار وثیقه

بازداشت 22 معترض زن ومرد همراه باضرب وشتم تجمع اعتراضی نسبت به قتل مهسا امینی مقابل بیمارستان کسری

روز یکشنبه 27 شهریور، لیلا میرغفاری از بازداشتی های تجمع اعتراضی روز جمعه 25 شهریور مقابل بیمارستان کسری با تودیع قرار وثیقه بطور موقت و تا پایان مراحل دادرسی با اتهام اجتماع و تبانی آزاد شد.

لیلا میرغفاری پس از آزادی از بازداشت 22 معترض زن ومرد همراه باضرب وشتم تجمع اعتراضی نسبت به قتل مهسا امینی مقابل بیمارستان کسری خبرداد.

*بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس درباره کشته شدن مهسا(ژینا) امینی

خبر کشته شدن یک دختر جوان در بازداشتگاه گشت ارشاد بار دیگر مردم را در بهتی عظیم فرو برد و ایران را یکپارچه عزادار کرد.

این اتفاق یعنی کشته شدن یک شهروند به دست پلیس اگر در هر جای کره زمین رخ داده بود بلافاصله عاملان و آمران مستقیم آن برکنار و بازداشت می‌شدند، رئیس پلیس ضمن تشکیل یک کنفرانس خبری از مردم کشور عذرخواهی می کرد و قول رسیدگی فوری به این پرونده را می داد. اما در ایران تمام ارکان حکومت بسیج شده اند تا بگویند این دختر جوان همزمان سکته قلبی و مغزی کرده یا از کودکی بیماری زمینه‌ای داشته است. در حالی که این توجیه نیز عذر بدتر از گناه است؛ چرا که مسئولیت جان شهروندان از لحظه بازداشت به عهده نهاد بازداشت کننده است.

خشم و نفرت مردم ایران فراتر از آن است که با این توجیهات تکراری و نخ نما فروکش کند. اکنون سوال مردم این است که این زن اساساً به چه جرمی بازداشت شده است؟ چرا حجاب اجباری به ارابه مرگ زنان تبدیل شده است؟ چرا عده‌ای کوته فکر و مرتجع به خود اجازه می دهند برای زنان جامعه معیار حجاب تعیین کنند؟ پلیس با چه صلاحیتی برای زنان ما کلاس ارشاد برگزار می کند؟ آیا گزاف است اگر بگوییم عده ای زن ستیز با تفکر طالبانی و داعشی کمر به نابودی زنان ایران بسته اند؟ این همه دشمنی و قساوت با زنان از کدام دین و آیین انسانی نشأت می گیرد؟

متاسفانه نادانی چنان در تار و پود تصمیمات این حکومت ریشه دوانده که حتی به مصلحت خود نیز فکر نمی کند. هیچکس در ارکان حکومت متوجه این واقعیت نیست که با گفتار و رفتار خود گویی بر سر شاخ نشسته و بن می برد.

چه قدرتی به شما این تضمین را داده است که چنین گستاخانه و جاهلانه در برابر آتش خشم ملت ایران بایستید؟ کدام قدرت به شما این اطمینان را داده است که می توانید بدون برکناری عاملان و آمران این جنایت و بدون عذرخواهی از ملت از این بحران نیز عبور کنید؟ چرا ذره ای عقلانیت در این حاکمیت یکدست دیده نمی شود؟

انجمن صنفی معلمان فارس ضمن تسلیت به خانواده سوگوار #مهسا(ژینا)_امینی و همه مردم ایران، این جنایت بزرگ را محکوم کرده و خواستار برچیده شدن فوری گشت ارشاد از خیابان هاست. این اقدام هرچند به هیچ عنوان کافی نیست اما شاید مرهمی باشد بر دل سوگوار مردم ایران و آرامش خاطری باشد برای زنان ایرانی که از این پس با دیدن این ارابه های مرگ از ترس، قالب تهی نکنند.

در اقدام بعدی قوه قضائیه موظف است پرونده #مهسا(ژینا)_امینی را به صورت ویژه بررسی کرده، مردم ایران را از تمام حقایق آن آگاه و عدالت را برای عوامل این جنایت اجرا کند. اما مهمتر از تمام این اقدامات، لغو قانون ظالمانه و غیرانسانی #حجاب_اجباری است. قانونی که نه تنها حق زنان رابرای انتخاب پوشش خود نادیده می گیرد بلکه توهینی آشکار به مردان جامعه است و آنها را تا حد موجوداتی بی اختیار تحقیر می کند.

ما معلمان به عنوان قشر آگاه و حساس جامعه به حکومت هشدار می دهیم که ادامه این روندهای غیر انسانی و غیر قانونی سرانجام جامعه را به حدی از انفجار خواهد رساند که قابل کنترل نخواهد بود. بنابراین لازم است قبل از آنکه خیلی دیر شود این چرخه خشونت را متوقف کنید.

انجمن صنفی معلمان فارس

*بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان اسلام آباد غرب در رابطه با درگذشت مهسا امینی

مرغ سحر ناله سر کن

داغ مرا تازه تر کن

بلبل سرگشته ز کنج قفس در آ

نغمه آزادی نوع بشر سرا

باز نقطه‌ی پایانی گذاشته شد بر آغازی دیگر.

مرگ و بدرود زندگی مهر بانویی، زایش ترنم زیبای آزادی خواهی و عدالت طلبی را به ارمغان آورد.

بار دیگر کوته بینان متحجری که از درک راستین دین عاجز و خدا را در میان گریه و غم و اندوه مردم می جویند، گلی از شقایق زار دیار سرفراز غرب را پرپر نمودند و ژیان ژینا را در میان خاک های سرد و سیاه جور مدفون ساختند.

انجمن صنفی فرهنگیان اسلام آباد غرب همسو و همصدا با مردم شریف و ارجمند ایران ضمن ابراز تاسف و همدردی با خانواده روانشادمهسا(ژینا) امینی ومردم سرافراز کردستان اینگونه بر خورد ها و رفتارها را محکوم نموده و خواستار اجرای صحیح قانون و برخورد با آمران این امر شنیع و غیر قانونی از جانب مراجع قضایی می باشد.

انجمن صنفی فرهنگیان اسلام آباد غرب

بیست و هفتم شهریور ماه ۱۴۰۱

*بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر در مورد قتل مهسا امینی

بر این درد گر خون بگرییم رواست!

حال و روز هر جامعه ای رو باید از حال زن هایش شناخت!

دریغ و درد از ناکوکی حال زنان سرزمینم!

ژینا دختر ایران زمین، مشتی است از خروار و نماد زنانی است که هنوز پایشان در باتلاق قوانین ما قبل تاریخی حاکم بر جامعه عجیب گیر است!

گویی شام تار زنان سرزمینم سودای روشنایی صبحگاهان ندارد و خورشید اقبال شان یارای طلوع!

جفا به مهسا ها و مرگ استخوان سوزشان! فقط و فقط یکی از بی شمار ستم های روا شده بر زن ایرانی است!

نگاهی به شاخص های آماری و عناوین آسیب های اجتماعی منتسب به زنان نشان از دغدغه ها و دردهای بی پایان زنان ایرانی دارد.

روزانه در ایران زنان زیادی آواره ی راهروهای دادگاه ها و سرگردان ادارت هستند که آشکار مورد کینه توزی ساختار مردسالار و قوانین قرون وسطایی قرار می گیرند!

آمار ترک تحصیل دختران و وضعیت ناامن آموزشی آنان

تبعیض در اشتغال و تحصیل

فرصت های بغایت نابرابر زنان برای کسب پست های مدیریتی همه و همه زخم های هر زن ایرانی است!

روزی نیست که رسانه ها خبری از خشونت (از هر نوعی، روحی روانی جسمی ) علیه زنان، کودک همسری، همسرکُشی، وضعیت اسفناک زنان سرپرست خانوار در ایران و زنان آسیب دیده را گزارش نکنند.

اما مرگ جانسوز مهسا همان تیر کاری بود که بر پیکره زن ایرانی و شهروند ایرانی وارد شد و دل هر ایرانی دردمندی را عزادار کرد!

واقعه رخ داده است و آنچه نباید اتفاق می افتاد؛ افتاده است!

اکنون که روح یک ملت در مرگ دختری بیگناه زخم برداشته و اشک ها جاری است! گمان نکنید که این اشک ها، آبی است که از ناودان می آید! این اشک ملتی است که سال هاست جز عزا و ماتم ندیده است و خشمی است که از سلاح تان قوی تر ست.

ای کاش فقط یک بار خطای خود را می پذیرفتید و برای تسکین مردم از آنها عذرخواهی و آمرین و عاملین خاطی را بصورت علنی و شفاف محاکمه می کردید!

و بدانید دیری نخواهد گذشت که زنان در کنار مردان آزادی خواه، یکصدا سرود رهایی زنان را خواهند خواند .

جوانه می زنم

به روی زخم بر تنم

فقط به حکم بودنم

که من زنم، زنم، زنم

کانون صنفی معلمان استان بوشهر ضمن محکومیت شدید این جنایت، از مسولین امر تقاضا دارد که خطاهای تاریخی را تکرار نکنید. به جای قرار گرفتن در مقابل ملت و ایجاد جو خفقان امنیتی، در کنارشان بایستید! اطلاعات و اخبار صحیح را در اختیار مردم قرار دهید و شفاف سازی کنید تا آن گاه که پرده برافتد شرمسار تاریخ نباشید!

جمعه ۲۵شهریور ماه ۱۴۰۱

*شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:در محکومیت قتل مهسا امینی

قتل جنایتکارانه و بی رحمانه "مهسا امینی" دختر ۲۲ ساله اهل سقز توسط پلیس گشت ارشاد در تهران، موجی از خشم و نفرت از حکومت ظلم و جور را در جامعه برانگیخت.

زن ستیزی و خشونت علیه زنان از طریق اجرای قوانین ارتجاعی دینی یکی از ابزارهایی بوده که با استفاده از آن کوشش شده تا زنان را بیش از پیش به انقیاد درآورند.

علاوه بر این از وجود انواع تبعیض و نابرابری و استثمار زنان در محیط کار گرفته تا آزار و اذیت، توهین و تهدید به اخراج و حتی تجاوز به آنها تحت حمایت قوانین موجود و تحمیل فقر و تنگدستی برای سوء استفاده بیشتر، همواره آن ها را در موقعیتی فرودست تری قرار داده است.

تشدید این وضعیت اما زنان را بیش از هر زمان دیگری به مبارزه برای رهایی و بازستاندن حقوق پایمال شده خود مصمم ساخته، به گونه ای که اکنون ایفای نقش بارز و جسورانه زنان در جنبش های اجتماعی و اعتراضی و به خصوص در جنبش کارگران معلمان و بازنشستگان، موجب وحشت و هراس روزافزون حکومت شده و خواب از چشمانشان ربوده است.

تشدید فزاینده چرخه سرکوب و توحش جانیان حکومت، امروز جامعه را در شرایط عصیان و انقلاب قرار داده است و ضرورت

اتحاد عمل و همبستگی عملی برای پایان دادن به این شرایط جهنمی را برجسته ساخته است.

مهسا فرزند ماست، عضوی از خانواده ماست و مهسا ها بسیارند.

بنابراین نباید اجازه داد چنین فجایع و جنایاتی تکرار شود.

عاملین و آمرین آن باید محاکمه و دولت باید جوابگو شود.

گشتهای ارشاد این نیروی سرکوب باید فورا جمع شود.

حجاب اجباری لغو شود.

همه زنانی که به جرم تن ندادن به این اجبار در زندان هستند باید فورا آزاد شوند.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت ضمن ابراز همدردی با خانواده " مهسا " همه همکاران نفتی و همه کارگران مراکز کاری را برای این مهم به همبستگی بیشتر فرا می خواند.

در برابر این گونه جنایات نمی توان سکوت کرد.

باید در مقابل این شرایط ایستاد و فریاد اعتراض سرداد.

*کانون مدافعان حقوق کارگر :

قتل مهسا امیری جنبش اجتماعی ایران را از خشم به سازماندهی تبدیل کرد

داستان قتل ژینا (مهسا) امیری تجسم جامعه ای است که هر روز زنان اش با سرکوب بیدار می شود و با سرکوب و نگرانی نمی گذارند جامعه این ظلم را بخواب ببرد.

از بدو قدرت گیری جریانات مذهبی در ایران اولین دشمن بنیادگرای حقوق زنان وحتی پوشش آنها اعلام شد. بسیاری از افراطیون در سرکوب زنان هر گونه فساوتی را حق خود می دانستند چون زنان بخشی از دارایی آنها حساب می شوند. افراطیون از هر اذیت و آزاری کوتاهی نمی کردند حتی زدن پونز بر روی پیشانی زنان. زیرا کنترل کردن زنان یعنی داشتن امکان برای سرکوب هر حرکت دیگری در جامعه و کنترل جامعه زیر پوشش حق مذهبی و تئوریسین هایشان هم آن را بعنوان‌ نسبیت فرهنگی می فروختند.

با شروع گرفتن قدرت در کمیته های محلی - سرکوب قانونی شد، از خانه و محله ها شروع شد و به محیط های کار رسید و “ در ۱۰ تیر ۵۹ حجت الاسلام ری شهری رئیس وقت دادگاه انقلاب در بخشنامه ای نوشت از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویس های رفت و آمد جلوگیری به عمل آید.” ، آن سیاست سرکوب زنان هیولایی ساخته است که بدترین مکان های سرکوب را در اختیار دارد، از سال ۱۳۸۴ مسئولیت وضعیت پوشش زنان به نیروی انتظامی واگذار شده و هر سال بودجه هنگفتی خرج این دم و دستگاه مروج خشونت علیه زنان و جامعه می شود، نگاهی سطحی به عملکرد و سرنوشت کارگزاران این دستگاه(سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم ، سرتیپ پاسدار احمدرضا ، و سردار رضا زارعی) که هرکدام در غارت مال و زندگی مردم پرونده دارند مشخص می کند که تا چه حد گشت ارشاد در جامعه نقش نه تنها سرکوب و ارعاب است بلکه امین و دلسوز جامعه نیستند و دشمنی برای امنیت و آسایش مردم هستند.

عکس العمل زنان در طول این تاریخ چه بوده است، بسیاری از خاطرات سیاسی زنان نشان می دهد که از سال ۵۸ فعالین زنان دستگیر شده اند و ۱۸۷ دختر زیر هیجده سال در سال‌های شصت به حکم دادگاه شرع اعدام شدند که یک نمونه آن “جنين هشت ماهه طاهره آقاخان مقدم در شكم مادرش تير باران شده است.” اینان به خیال خودشان با ایجاد فضای رعب و وحشت چون دهه ۶۰ خواهند توانست بار دیگر مردم به سکوت و خاموشی وادار کنند در حالی که عملکرد امروزشان نه تنها گذشته خونبار شان را بدست فراموشی نمی سپارد بلکه نفرت و خشم مردم را افزون کرده و ستمگران در این آتش خشم مردم خواهند سوخت.

قتل مهسا امیری در برهه ای از تاریخ اجتماعی اتفاق افتاده است که دیگر جامعه به دو قطب تقسیم شده است. در زمانی که مردم با هر جرقه ای آتش خشم شان شعله ور خواهد شد و حکومت بخوبی از این موقعیت بشدت بحرانی که در آن گرفتار شده است با خبر است و به همین دلیل تلاش می کند با حکومت نظامی و گسیل نیروهای سرکوبش جامعه را در رعب و وحشت نگه دارد اما این حاکمان هرگز به عاقبت سیاستهای ضد انسانی شان فکر نمی کنند.

زنان بدون شک یکی از اصلی ترین نیروهای مبارزه با ظلم و ستم و دگرگونی جامعه ایران هستند و به همین دلیل همه نیروهای سیاسی و امنیتی حکومت خواهان ماندگاری این وضعیت می باشند و در یک موضوع متفق القول هستند که پذیرفتن حق زنان یعنی تغییر بنیادی در جامعه ایران بهمین دلیل هم دیگر نه تئوری های نواندیشان دینی جوابگوی این جنایت است و نه کسی حاضر به پذیرش دستگاه ارعاب (ارشاد) عمومی است. جامعه در مقابل این سرکوب سازمان یافته عمل سازمان یافته نشان می دهد. دیگر نمی توانند که حق زنان را زیر پوشش مبارزه با استکبار بیش از این نادیده بگیرند. دیگر نمی توانند حجاب را با چماق به زنان تحمیل کنند. اعتراضات سازمان یافته در تمامی جامعه نشان می دهد که برگی زرینی در حال رقم خوردن است و حتما این اعتراضات با مبارزات زحمتکشان برای آزادی زنان گره می خورد و همه در این مسیر در کنار هم هستند. برداشتن حجاب زنان با کنار گذاشتن حجاب دروغین قدرتمدارانی گره خورده است که زیر پوشش دینی می خواهند جامعه را با ابزار مذهبی جدید سرمایه داری معاصر مذهبی ادامه دهند.

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت حادثه مرگ مشکوک دانش‌ آموزی از زرین‌ دشت فارس

بار دیگر حادثه‌ای هولناک گریبان دانش‌آموزی از شهرستان زرین‌دشت فارس را گرفت. عمق این فاجعه آنچنان دردناک است که قلب هر انسانی را به درد می آورد. دانش‌آموزی که به اجبار، کودک کار شد و مخارج یک خانواه را با دستان کوچک خود به عهده داشت.

او پس از‌ آنکه مورد تعرض و آزار جنسی توسط صاحب کارش و دو نفر دیگر قرار گرفت تصمیم به علنی کردن ماجرا می‌گیرد اما پس از آن ناپدید شده و چند روز بعد جسد بی جان او پیدا می شود.

وقایع تلخی مانند تجاوز جنسی بیانگر فساد گسترده در جامعه‌ای است که ادعای تربیت اسلامی مردم را دارد، اما تکرار چنین فجایعی بین کودکان نشانه‌ی نبودِ قوانین محکمی در راستای دفاع از حقوق کودکان و همچنین بیانگر شکست فاحش تربیت اسلامی است.

اگر هر بار که چنین اتفاقهایی برای کودکان این سرزمین رخ دهد، قاطعانه با قاتل و متجاوز برخورد شود، دیگر کسی جرات ارتکاب این گونه اعمال شنیع را ندارد.

انجمن صنفی معلمان فارس ضمن محکومیت شدید تعرض و قتل دانش‌آموز زرین‌دشتی، از مسئولان امر تقاضا دارد با قاطعیت بیشتری با چنین وقایعی برخورد کنند و هر چه سریعتر عاملان تجاوز و احتمالا قتل به دست عدالت سپرده شوند تا شاید مرهمی بر دل داغدار خانواده‌ی مقتول و جامعه‌ی فرهنگیان باشد‌ و از تکرار چنین حوادث تلخ و ناگواری جلوگیری شود

*سومین یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد نسبت به عدم افزایش حقوق و پرداخت نشدن مطالبات معوقه با برپایی تجمع در اصفهان مقابل صندوق بازنشستگی فولاد

روز یکشنبه 27 شهریور، کارگران بازنشسته صنعت فولاد در سومین روز از دور جدید اعتراضشان نسبت به عدم افزایش حقوق و پرداخت نشدن مطالبات معوقه مقابل صندوق بازنشستگی فولاد أصفهان تجمع کردند.

 

تجمع کنندگان خواهان افزایش 38 درصدی حقوق بعلاوه 515 هزار تومان وپرداخت معوقات 18 ماهه همسان سازی از سال 99 هستند.

*دومین تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته معدن سنگ آهن بافق(شرکت سنگ آهن مرکزی )نسبت به عدم افزایش 38 درصدی حقوق به اضافه 515هزارتومان مقابل دفتر صندوق بازنشستگان فولاد یزد

روز یکشنبه 27 شهریور، کارگران بازنشسته معدن سنگ آهن بافق(شرکت سنگ آهن مرکزی )در دومین یکشنبه اعتراضیشان نسبت به عدم افزایش 38 درصدی حقوق به اضافه 515هزارتومان مقابل دفتر صندوق بازنشستگان فولاد یزد تجمع کردند.


*اعتصاب کارگران مخازن کروی پتروشیمی ماهشهردراعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق،وضعیت زیستی نامناسب خوابگاه و کیفت بد غذا

روز شنبه 27 شهریور، کارگران مخازن کروی پتروشیمی ماهشهر(شرکت پیمانکاری کیوانی )برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق،وضعیت زیستی نامناسب خوابگاه و کیفت بد غذا دست از کارکشیدند.


*تجمع اعتراضی کارگران اخراج‌شده‌ی شرکت نفت و گاز سیه‌فام

امروز یک‌شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۱، کارگران شرکت نفت و گاز سیه‌فام در اعتراض به اخراج‌ و بلاتکلیفی‌شان مقابل استانداری هرمزگان در بندرعباس تجمع کردند.

این کارگران دو ماه است که با تعطیلی کارخانه، اخراج و بیکار شده‌اند و تاکنون هیچ حکمی برای آنها صادر نشده است.

لازم به ذکر است که این کارگران چند ماه حقوق پرداخت‌نشده نیز دارند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۷ شهریور ۱۴۰۱

*تجمع اعتراضی کارگران پروژه ای بیکارشده کارخانه فولاد جهان آرا خرمشهرنسبت به وعده توخالی رئیسی

جمعی ازکارگران پروژه ای که در فولاد جهان آرا خرمشهر در بخش‌های مختلف از جمله ساخت، نصب و تجهیزات و… مشغول به کارو طرف قرارداد با یک یا دو شرکت‌های پیمانکاری بودند که با اتمام بخش‌هایی از ساخت و ساز این کارخانه بیکار شده‌اند بابرپایی تجمع اعتراضشان را نسبت به وعده رئیسی مبنی براینکه هیچ کارگری از این کارخانه بیکار نمی‌شود بنمایش گذاشتند و خواستاراشتغال دائم در این واحد تولیدی شدند.


یکی از کارگران معترض به خبرنگاررسانه ای گفت: هنوز فاز دوم این پروژه عمرانی درحال ساخت است و کارفرما می‌تواند کارگران بیکار شده را در این بخش به کار گیرد.

وی افزود:اسفند ماه سال پیش رئیس جمهور در سفر استانی به استان خوزستان با حضور در کارخانه فولاد جهان آرا در خرمشهر به درخواست کارگران برای کار در این کارخانه وعده داد هیچ کارگری از این کارخانه بیکار نمی‌شود.

او گفت: نیروهای بیکار شده که اکثرا بومی هستند و به امید کار دائم در کارخانه فولاد جهان آرا برای انجام کار پروژه ساخت نیز مشارکت و همکاری داشتند.

*تجمع اعتراضی کارگران پروژه سد کبوتر لانه کنگاور نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق همزمان با بازدید وزیر نیرو

روز چهارشنبه 23 شهریور همزمان با بازدید وزیر نیرواز پروژه سد کبوتر لانه کنگاور در استان کرمانشاه ،کارگران دست به تجمع برای اعتراض عدم پرداخت ماه ها حقوقشان زدند.

تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند:پروژه سد کبوتر لانه که به آناهیتا هم شهرت دارد پس از گذشت 12سال از آغاز اجرا، تنها 60 تا 70 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و طبق گفته مدیرعامل آب منطقه‌ای کرمانشاه برای تکمیل این سد حدود 450 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

این کارگران با بیان اینکه تامین امنیت شغلی و معیشتی کارگران در مراحل ساخت و اجرای پروژه‌های عمرانی ازجمله سد کبوتر لانه یا آناهیتا حائز اهمیت است، افزودند: تاخیرهایی که در پرداخت مطالبات مزدی کارگران ایجاد شده است با کار سخت و دشواری که کارگران هر روز انجام می‌دهد همخوانی ندارد چراکه کارگران این پروژه که از شهرهای مختلف استان برای کار به پروژه سد کبوتر لانه یا آناهیتا آمده‌اند، برای تامین معیشت خانواده‌های خود نیازمند دریافت به موقع حقوق‌های خود هستند.

*جان باختن یک کارگر در رجایی شهر کرج براثر سقوط از ارتفاع

یک کارگر جوشکار حین کار دریک ساختمان نیمه کاره واقع درمنطقه رجائی شهرکرج بدنبال سقوط از طبقه سوم دچارجراحت شدید شد ودربیمارستان جان خودرا ازدست داد.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخباروگزارش های کارگری 26 شهریورماه 1401

ژینا جان تو نمی‌میری، نامت یک رمز می‌شود…


- خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی

تجمع اعتراضی اهالی سقز نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران مقابل فرمانداری

یورش وحشیانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آور

- تجمع اعتراضی جمعی ازاهالی سنندج نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران در میدان آزادی وخیابان های اطرافش

- وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز و قطع انترنت در کردستان

- بازداشت زانیار محمد نژاد ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری و انتقالش به مکانی نامعلوم

- دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:

فراخوان به دانشجویان مبارز سراسر کشور و مخصوصا تهران و کردستان: این فضای اعتراضی را ادامه می‌دهیم!

- بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل دختر بی گناه ایران مهسا امینی

- بیانیه‌ی انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد)

- بیانیه کانون صنفی معلمان خوزستان در محکومیت قتل مهسا (ژینا) امینی

- بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در مرگ دردناک مهسا ( ژینا) امینی .

- پیام تسلیت کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در رابطه با دختر عزیزمان مهسا امینی

- سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی و اذیت و آزار و سرکوب زنان محکوم است

- بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون قتل فجیع مهسا (ژینا) امینی

- پیام تسلیت " ندای زنان ایران"در فاجعه کشته شدن مهسا امینی

مهسا امینی به قتل رسید

- بیمارستان کسری:مهسا امینی بدون علائم حیاتی به بیمارستان رسید

- تجمع اعتراضی جمعی از اهالی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به انتقال آب بشار و ساخت بند انحرافی در محل احداث این بند

*خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی

تجمع اعتراضی اهالی سقز نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران مقابل فرمانداری

یورش وحشیانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آور

صبح روز شنبه 26 شهریور،مراسم خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی با سردادن شعارها،ایراد سخنرانی،خواندن شعر وسرود وقرائت بیانیه زنان کردستان برگزارشد.

جمع کثیری از زنان حاضردر مراسم خاکسپاری بابرداشتان روسری از سر و درهوا تکان دادن اعتراضشان را به حجاب اجباری منکس کردند.

 


برپایه گزارشی رسانه ای شده، پدر مهسا با حال بدی به مراسم خاکسپاری دخترش آمده بود و در دقایقی حالت نیمه‌هشیار داشت. مردم از همان دقایق اولیه سرود‌های کردی می‌خواندند.

بعد از خاکسپاری لیلا عنایت‌زاده، فعال زنان سقز بیانیه‌ای خواند که در آن آمده بود: گشت ارشاد باید جمع شود. برابری حقوق زن و مرد بدون همکاری مردان امکانپذیر نیست.

پدربزرگ مهسا امینی در ادامه مراسم، با گریه شعری از شیرکو بیکس، شاعر کرد خواند.

پدر مهسا امینی از مردم می‌خواست که نگذارند برای او و خانواده‌اش مشکلی پیش بیاورند. مردم هم پاسخ می‌دادند: نترس، نترس!

دایی مهسا امینی هم در سخنرانی کوتاهی اعلام کرد ما کوتاه نمی‌آییم و سر تعظیم فرود نمی‌آوریم و مادر او می‌گفت: بلند شو ژینا، مردم برای تو آمده‌اند.

پس از مراسم خاکسپاری جمعی از اهالی سقز برای اعتراض به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد درخیابان وزرای تهران دست به تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان کردستان زدند.

نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آوریورش آوردند.

گزارش های منتشره در شبکه های اجتماعی حاکی از زخمی شدن دستکم 2 نفراز معترضین ازجمله کیان درخشان می باشد.


شعارهای امروزسقز:

مرگ بردیکتاتور

ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما

مرگ برجاش

بی شرف بی‌شرف

میکشم میکشم آنکه برادرم کشت

*تجمع اعتراضی جمعی ازاهالی سنندج نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران در میدان آزادی وخیابان های اطرافش

عصر روز شنبه 26 شهریور، جمعی ازاهالی سنندج برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران دست به تجمع در میدان آزادی وخیابان های اطرافش این کلانشهرمرکز استان کردستان زدند.

گزارش ها وفیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی از حمله ددمنشانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با پرتاب گازاشک آور و ضرب وشتمشان خبر می دهند.

همین گزارش ها همچنین کاکی از وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز و قطع انترنت در کردستان می باشد.


*وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز وکاهش و قطع انترنت در کردستان

 

 


*بازداشت زانیار محمد نژاد ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری و انتقالش به مکانی نامعلوم

بنا به گزارش منتشره در شبکه هایاجتماعی،زانیار محمدنژاد 24 ساله، اهل سنندج و ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری تهران توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

*دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:

فراخوان به دانشجویان مبارز سراسر کشور و مخصوصا تهران و کردستان: این فضای اعتراضی را ادامه می‌دهیم!

مهسا را کشتید

باتوجه به اخبار منتشر شده مبنی بر قتل مهسا امینی ، فضای سیاسی کشور یک سره تبدیل به اعتراض و طغیان علیه حکومتی شد که خودش را صاحب بلامنازع جان و مال و زندگی و آرامش انسان‌ها می‌داند.

در جریان این اقدام جنایتکارانه متاسفانه مهسا، جوان ۲۲ ساله‌ای که در مترو تهران بازداشت شده بود، به واسطه ضرب و شتم خشونت آمیز و وحشیانه چماق به دستان حکومت، به قتل رسید.

اما خشم و نفرت از این عمل وقیحانه و زیر و رو کشیدن جمهوری اسلامی طبق معمول و روی آوردن به سناریوسازی، آنچنان از روی خشم گلویمان را فشرد که مجال زاری برایمان نمانده.

از این رو، رو به دانشجویان آزادی‌خواه و جوانان ضد تبعیض و مردم جان به لب رسیده فراخوان می‌دهیم با اعتراض عمومی و شرکت در تجمعات اعتراضی، حکومت را عقب برانند و به جایگاه واقعی‌اش یعنی زباله‌دان تاریخ نزدیک کنند!

همچنین باتوجه به شروع سال تحصیلی جدید، فراخوان ما رو به دانشجویان این است که در اعتصابات سراسری شرکت فعالانه داشته و دانشگاه‌های کل کشور را در اعتراض به ظلم و جوری که هر روز به ما می‌شود، به تعطیلی بکشانیم!

۲۵ شهریور ۱۴۰۱

*بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل دختر بی گناه ایران مهسا امینی

روز جمعه 26 شهریور، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بیانیه ای بقرارزیر در محکومیت قتل دختر بی گناه ایران مهسا امینی منتشرکرد:

ژن ژیان ئازادی

زن زندگی آزادی

از خون جوانان وطن لاله دمیده

از ماتم سروقدشان، سرو خمیده

در سایه گل بلبل از ازین غصه خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

ملت شریف وداغدار ایران وکردستان

امروز بیش از هر زمانی شاهد فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمان یافته از جانب تبه کاران ریاکاری هستیم که سرشت ذاتی و انسانی آدمی را به پشیزی نمی گیرند و در تقابل و تعارض آشکار با حقیقت، گوی سبقت را از همه ددمنشان تاریخ ربوده اند!

افسارگسیختگانی که به نام دین و به کام قدرت طلبی و هوای نفس پلید خود،آمر به این جنایات هستند،سالهاست کمر همت نابودی دین را بسته اند و در بسط دین گریزی به دین ستیزی راهی نزدیک تر پیموده اند.

کسانی که از اندیشه و تعقل ورزی هراسان و گریزانند،حکومت و حکمرانی را با عداوت و شقاوت چنان عجین کرده اند، که هیچ دشمنی تاکنون نتوانسته این چنین زندگی را به کام این ملت، تلخ و زهرآگین کند!

متاسفانه سیاست های غلط و خوانش های نادرست از دین و حکومت هر روز فاجعه ای می آفریند.

این ایدئولوژی و تفکر منحط در راستای فریب جامعه به منظور ایجاد حواشی و انحراف افکار عمومی است تا با مسائل و مصائب ساختگی،تسلط بیشتر برای غارت منابع و ثروت کشور بیابند و بر قدرت نامشروع خود بیفزایند.

امروز با ریختن خون دختر معصوم اهل سقز به نام

ژینا(مهسا)، دیروز در مریوان و فارس و خوزستان و تهران و البرز؛ گویا این چرخه قتل تمامی ندارد و عزمی جدی برای کشیدن خط بطلان، بر پایان چنین فجایع و جنایاتی دیده نمی شود.

خشک مغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها علیه حقوق شهروندان اقدام کرده اند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آورده اند،باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بی تفاوت نخواهند گذشت.اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونت ها و قتل ها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه #ژینا_امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲،قتل های زنجیره ای،حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشه ای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بی سابقه ای از دست بدهد.

و اما جا دارد هشداری به مقلدان و مأمورانی بدهیم که خود را معذور می نامند و می دانند.آنها باید بدانند که امر آمران کج اندیش علیه شهروندان ایران، مسئولیت را از آنها سلب نکرده و ننگ ابدی را برای همیشه بر پیشانیشان خواهد نگاشت.به برپا کنندگان گشت ارشاد هم انذار می دهیم: گشت ارشادتان برای مردم غربب نیست، اما مرگ فجیع مظلومانی چون مهسا امینی، چهره ی بدون روتوش تفکر و منش آمران خشونت طلب تهی مغز پشت صحنه را در ویترین افکار عمومی به نمایش گذارده است.

به راستی گشت ارشاد با کدامین مجوز قانونی و شرعی و حقوق بشری به خود اجازه می دهد به صورت وحشیانه و غیر انسانی، دختران معصوم و مظلوم ایران را در درون "ون" بیندازد تا به بهانه ی آموزش های ایدئولوژیک در بازداشتگاه ها،برخی از آنها را از مسلخ قتل بیرون آورد؟

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده و بازماندگان مرحوم ژینا(مهسا) امینی، مردم شریف ایران و کردستان خواهان اجرای نص صریح قانون و عدالت در مورد آمران و عاملان این جنایت هولناک بوده و از دستگاه قضایی و نهادهای حاکمیتی انتظار دارد اجازه ندهند قانون گریزان و خاطیان این پرونده همچون موارد مشابه در امان باشند.

همچنین این شورا خواهان برچیده شدن نهادهای بی خاصیتی همچون گشت ارشاد (ارتجاع) بوده چرا که اعتقاد دارد این نهادها کارکردی جز نقض حقوق بشر و کاشتن تخم کین و نفاق در تار و پود جامعه نداشته و صرفا بستری برای سو استفاده ی تمامیت خواهان و قدرت طلبان است.

*بیانیه‌ی انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد)

مردم شریف ایران، هموطنان و فرهنگیان گرامی

مرگ ژینا (مهسا) امینی یادآور هزاران باره رنج‌های زن ایرانی است. این مرگ دهشتناک یادآور بیش از چهار دهه تحقیر و به حاشیه‌راندن و بیرون راندن زن ایرانی از جهان‌زیست واقعی اوست،

یادآور ماشین‌های پاترول و گشت‌های کمیته‌های انقلاب اسلامی است که از روزهای اول انقلاب ساخت یک سیستم ایدئولوژیک بر مبنای حذف زن و اعمال سیاست بر بدن وی را نوید می‌داد. یادآور سیمای جوان صورت‌نتراشیده‌ای است که زن ایرانی را کتک‌کاری کرده و با تحقیرش ندای زن‌ستیزی و تجربه نوین دولت ایدئولوژیک را با صدای گوش‌خراشش نوید می‌داد، یادآور فرار زنان ایرانی از دست نیروهای کمیته، یادآور فریادهای نشنیده‌ی وی، یادآور تراشیدن موی زنان و بر باد دادن آبروی زنان و مادران باوقار وطن در سایه‌سار دولت ایدئولوژیک است.

علل مرگ ژینا (مهسا) امینی را در باید در یک ساختار نامنعطف کلان ایدئولوژک جست. ساختاری که به شدت در برابر موج دموکراسی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی جهانی مقاومت می‌کند. اندیشمندان قرن بیست‌ویکم را گذار قطعی به دموکراسی و پیدایی دموکراسی جهانی می‌دانند. ساختار ایدئولوژیک انقلابی ایران از همان ابتدا با ارجاع به سنت و هنجارهای تحمیلی در صدد برپایی ساختار هنجارین نوین بود، ساختاری که در پی تولید انسان متعهد و مطیع و وفادار به ارزش‌های انقلابی بود. این ساختار از همان ابتدا تلاش کرده با به کارگیری رویه‌ای غیردموکراتیک به تهذیب اخلاقی و هنجاری شهروندان بر اساس سیستم هنجارین خودساخته پرداخته و زمینه ورود آنها را به بهشت موهوم خود فراهم کند. این سیستم مجدانه خواستار همبستگی نوین اجتماعی از طریق تحمیل هنجارهای اجباری، ناعادلانه و حذف اراده کنشگران در انتخاب سبک زندگی و هنجاری خود می‌باشد.

مسؤلان مملکتی با فاجعه‌بار خواندن سبک زندگی و هنجاری زنان متمدن ایرانی و جریحه‌دار کردن احساسات مذهبی (و سردادن ندای وااسفا که اسلام در خطر است) در تلاش هستند تا بر ناکارآمدی اجرایی و مدیریتی کشور سرپوش گذاشته و زمینه تداوم و سرکوب زنان را فراهم کنند، غافل از اینکه جامعه مدنی نیرومند ایرانی با تولید و تزریق انگاره‌های دموکراتیک به ساخت شناختی انسان ایرانی، مانع از پیشبرد این رویه‌ی غیر دموکراتیک در بهنجار‌سازی رسمی و توده‌ای کردن جامعه ایرانی است. شکاف‌ عمیق میان نظام هنجارین دولتی و کردارهای غیر رسمی بیانگر عمق شکست تلاش‌های دولت ایدئولوژیک در عصر جهانی‌شدن دموکراسی است.

سیاست‌زدایی از جهان‌زیست انسان ایرانی با تمرکز بر مسایل حاشیه‌ای همچون حجاب اجباری و انحراف ذهنیت کنشگر ایرانی از پرداختن برناکارآمدی و فساد سیستمیک، به رویه‌ای نخ‌نما بدل شده و پشت پرده این رویدادها در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می‌شود. کنشگر ایرانی دیگر مرگ هموطن خود را به دست بانیان امر به معروف و نهی از منکری که قابلیت کنترل رفتاری و هنجاری فرزندان خود را نداشته و هر روزه اخبار و رویدادهای سبک زندگی نامتعارف آنها در فضای مجازی دست به دست می‌شود، برنمی‌تابد. کنشگر ایرانی دریافته است که سیاست‌های قرون وسطایی اجباری سبک زندگی ایدئولوژیک صرفا تضمین‌کننده منافع غارتگران و فراهم کردن زمینه بازتولید بیدادگری و توده‌ای کردن جامعه است.

ملت فهیم ایران، دیگر روایت‌گری دستگاه ایدئولوژیک رسانه ملی از فجایع را نمی‌پذیرد. دستگاهی که با بازنمایی تقدیس شده سیستم، مجال هر نقدی را از انسان ایرانی گرفته و در هر فاجعه‌ای با دستپاچگی و عجله دست به کار شده گرفته و با تولید تصاویر جعلی به تطهیر عاملان قتل و تحقیر شعور ملت می‌پردازد، ملت ایران دیگر روایت‌گری رسانه ملی را به هیچ وجهنمی‌پذیرند و دروغ‌انگاری آن به یک پیش‌فرض ذهنی بدل شده است.

انجمن صنفی معلمان کردستان(مریوان و سروآباد) فاجعه و تراژدی قتل ژینا (مهسا) امینی را به شدت محکوم کرده و به خانواده ایشان و تمام زنان داغدیده‌ی ایران تسلیت می‌گوید. ما از ملت ایران می‌خواهیم در مقابل پروژه زن‌ستیزی و سبک زندگی اجباری از موضع انفعالی خارج شده و با به چالش کشیدن نظری و عملی این رویه، زمینه تغییرات بنیادی در ساختارهای فرهنگی/اجتماعی را فراهم کنند.

انجمن صنفی معلمان کردستان مریوان و سروآباد

شهریور ماه ۱۴۰۱

*بیانیه کانون صنفی معلمان خوزستان در محکومیت قتل مهسا (ژینا) امینی

ساده بگویم که جانش فدای یک تار مویش شد، دخترکانی که در گلوی زمین گیر کرده اند و فقط قدری حرف می‌خواهند و کمی آزادی! و آرزویشان این است که کاش دوباره حوا های زمان سیب بچیند تا از اینجا هم بیرونشان کنند.

ژینا, دختر ایران برخلاف نامش که تعریف از زندگی بود, آوازه اش برای همیشه به یک مرگ, یک مرگ سیستماتیک و ایدئولوژی پیوند، سنجاق شد.

"بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ" آیا این سوال باز هم بدون پاسخ خواهد ماند؟ دیگر زمان سکوت و نگاه های هاج و واج مردان و زنان این سرزمین سر آمده و بدون شک آن روز نزديک است که گیسوی دختران این سرزمین با همراهی مردان آزاده اش طنابی خواهد شد بر گردن آنانی که دست بر گلوی این مردم میفشارند.

کانون صنفی معلمان خوزستان, ضمن محکوم کردن اینگونه برخوردهای قهری و تبعیض جنسیتی، قتل مداخله گرانه مهسا امینی را به پدر و مادر مظلومش و همه پدران و مادران داغ دیده از ظلم سرزمینمان تسلیت عرض مینماید و خواستار پایان دادن به اعمالی ست که در هیچ دین و مسلک و شریعت و قانونی جایگاهی ندارند و این اطمینان را خواهیم داد که ما معلمان در ادامه دادخواهی خود، توجه و واکنش بیشتری به مسائل اجتماعی روز خواهیم داد و هیچ خط کشی را برای مطالبه گری قانونی و انسانی خود متصور نخواهیم بود .امیدواریم روزی نظام آموزشي ما نیز دستی بر آتش آزادی خواهی و عدالت پیشگی دخترانمان داشته باشد ‌

کانون صنفی معلمان خوزستان

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در مرگ دردناک مهسا ( ژینا) امینی .

بین شما کدام

بگویید ؟

بین شما کدام

صیقل می دهد

سلاح آبایی را

برای

روز

انتقام ؟؟

«اگر خدا نباشد ، همه چیز مجاز است »

سرمایه داری و خشونت ، دو امری که

محکومند خود را نابود سازند،دست در

دست ارتجاع ، اصلی ترین نیروی چار

چوب شکن معاصر ( زنان) را نشانه رفته

و به صورتی ارادی انتقام نامرادی ها و

شکست های خویش را از آنان می ستاند.

تبعیض و ستم مضاعفی که علیه زنان

روا می دارند ، محصول تفکری است

که به زن جز « کالا» برای انباشت

سرمایه نگاه نمی کند!!

آنگاه که زنان با آگاهی از زیست سراسر

نا برابر خویش رویکردی انقلابی از حق

زیستن ، بدون هر اجبار و محدودیتی

انتخاب و ارائه می دهند ، تن قدرت به

لرزه می آید و چون بدیلی ندارد ، به

ارتجاعی ترین و خشونت بارترین راه

ممکن ، ارشاد !!!! آنگاه کشتن روی

می آورد.

ژینا ( زندگی ، زندگی بخش ، زن

پیروز ؛ به زبان کردی) ، مرگ ژینا را

ناجوانمردانه رقم زدید !!

شما زندگی را کشتید ، شما زن پیروز

را بر نمی تابید .

اما چنین نیست ، ژینا ، نماد یک انسان

هستی بخش و ساختار شکن آگاه است

که توسط جامعه زنان ایرانی باز تولید

خواهد شد.

ژینا ، راه حضور، راه ماندن، راه برون

رفت از این فضای مسموم قرون وسطایی

را به همه نمایاند.

ژینا، به همه آموخت که :

ساختن جهانی بدون تبعیض ممکن است.

جهانی که در آن زن « کالا» نیست ، زن

برده و بنده ی تفکر مردسالار خشونت

آفرین جهان روبه مرگ سرمایه ، خشونت

و ارتجاع نیست.

این رویه زن ستیز و زندگی کش شما

تحت لوای هر نام و مجوزی محکوم به

شکست است.

آزادی خود ، خویشتن را باز می آفریند.

انجمن فرهنگیان هرسین

بیست و ششم شهریور ماه ۱۴۰۱

*پیام تسلیت کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در رابطه با دختر عزیزمان مهسا امینی

روز شنبه 26 شهریور، کانون صنفی معلمان ایران(تهران)پیام تسلیتی بشرح زیر دررابطه با مهسا امینی منتشرکرد:

مام وطن

خون می گرید از غم

به مادران بگویید

دیگر نزایند

بنات الشمس را

ایران تسلیت

خبر کوتاه بود ولی در کمتر از چند دقیقه، چون زلزله‌ای عمیق و فاجعه‌ای دردناک، مردم ایران را لرزاند.مهساامینی، دختر ۲۲ ساله ی کُرد، که پس از بازداشت توسط ماموران گشت ارشاد به وزرا منتقل شده بود، در کم‌تر از دو ساعت به ادعای اطلاعیه مسئولان دچار مرگ مغزی یا قلبی شد! بدیهی‌ست که سابقه‌ی برخوردهای خشونت آمیز بعضی از ماموران گشت ارشاد باعث شود تا ادعای رسانه‌های حکومتی مبنی بر عارضه‌ی قلبی و یا مغزی، برای مردم ما، باورناپذیر باشد.

مهسا امینی، یکی از هزاران زن قربانی در ایران است. حمله‌ی سریالی به زنان در خیابان موجب سلب آرامش آنان، خانواده‌ها و جامعه شده است. زنان جامعه‌ی ما یک روز به بهانه‌ی نداشتن حجاب مورد حمله قرار می‌گیرند و روز دیگر قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. یک روز به خاطر فقر اقتصادی خانواده، بازمانده از تحصیل می‌شوند و بر سرسفره عقد فروخته می‌شوند و یک روز قربانی اسید پاشی می‌شوند. یک روز گیسوانشان را برای به دست آوردن چند قرص نان بریده و در بازار مکاره می‌فروشند و یک روز هم به جرم بیرون بودن چند تار مو و یا نداشتن دگمه در مانتو به سرنوشتی چون مهسا گرفتار می‌شوند و همه‌ی این‌ها، تنها بخشی از مصیبت‌هایی‌ست که زنان جامعه‌ی ما گرفتار آن‌ها هستند و همین دغدغه‌ها و مصیبت هاست که آرامش را از دختران جامعه‌ی ما ربوده است.

اما بهانه‌ی بازداشت چند ساعته‌ی مهسا حضور در کلاس آموزشی! و توجیهی! نیروی انتظامی اعلام شده است. این چه آموزشی‌ست که شاگردش باید بازداشت و تحت فشار آموزش ببیند و توجیه شود؟ مگر مهسا و مهساهای این ملت دست کم دوازده سال در مدرسه‌ها و کلاس‌های آکنده از آموزش‌های ایدئولوژیک شما آموزش ندیده و توجیه نشده‌اند؟ مگر مهسا و مهساهای ما سال‌ها دچار برداشتِ انحصاری و خاص از دین و مذهب مورد نظر شما نبوده‌اند!؟ راستی چه نتیجه‌ای از این همه القائات ایدئولوژیک در مدرسه‌ها گرفته‌اید که باز‌هم به دنبال برگزاری یک ساعت کلاس آموزشی و توجیهی برای زنان و دختران ما هستید؟ آن هم در بازداشتگاه و آن هم از سوی ماموران بازداشت و آن هم از سوی کسانی که مهمترین مهارت‌شان خط و نشان کشیدن و تهدید و باتوم و ... است! آیا وقت آن نرسیده که یک بار برای همیشه فکر کنید که این روش‌ها نتیجه عکس داده و محتاج بازبینی و بازنگری‌اند؟ آیا زمان آن نرسیده که از خود بپرسید، چه کردید که گروه گروه جوانان این کشور از برداشت انحصارگرایانه‌ی شما از دین و مذهب‌ بیزار شده‌اند و چرا از هر فرصتی برای فرار از چنگال نگاه آلوده به ایدئولوژی‌ قرون وسطایی‌‌تان می‌گریزند؟ امروز شکاف عمیق بین آنچه که شما می‌خواهید با سبک زندگی جوانان و نوجوانان و در کل بخش بزرگی از شهروندان کشور نشان می‌دهد نه تنها سیاست‌های آموزشی شما بلکه سیاست‌های ایدولوژیک‌تان شکست خورده و نیازمند تغییراتی عمده و عمیق است. آیا نیاز به تغییر را درک می‌کنید؟ یا آنقدر به این مسیر خود ادامه می‌دهید تا مانند امروز صبر جامعه لبریز شود؟ تاریخ بسیار ستیزه‌جو و بی‌رحم است! پس منتظر انتقام تاریخ نمانید.

ما ضمن همدردی با خانواده‌ی مهسا و تسلیت به مردم داغدار ایران، اعلام می‌کنیم که جامعه‌ی ما، این گونه خشونت‌ها را علیه زنان بر نمی‌تابد بنابراین، انتظار داریم علاوه با پایان دادن به بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توقف هر چه زودتر این سیاست ضد زن، برخوردی قاطع با عاملان و آمران این گونه حوادث ناگوار صورت گیرد.

*سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی و اذیت و آزار و سرکوب زنان محکوم است

قتل فجیع مهسا (ژینا امینی) زن جوان ۲۲ ساله، موجب خشم و‌ انزجار عمیق مردم در سراسر کشور شده است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه این جنایت آشکار و بیشرمانه را قویا محکوم‌میکند و خواهان پیگرد، محاکمه علنی و‌ مجازات کلیه مسببین به قتل رسیدن مهسا امینی میباشد. گشت ارشاد و‌ دیگر نیروهای سرکوب حاکمیت که روزی دختران و زنان و‌ جوانان را در خیابانها و بازداشتگاههای خود آزار و شکنجه میدهند، روز دیگر به خانواده های نگران ، گاز اشک آور پرتاب میکنند.روزانه به تجمعات عدالت طلبانه یورش میبرند، کارگر، ‌معلم ، بازنشسته و دانشجوی معترض و‌خانواده هایشان را بازداشت میکنند و‌ احکام طولانی مدت زندان برایشان صادر میکنند، بلی تمامی این نیروهای سرکوب و سران آنها باید پاسخگوی جنایات و اعمال سرکوبگرانه خود باشند.

آزادی ابراز وجود، انتخاب نوع پوشش، و‌حق تحصیل، اشتغال، طلاق و شرکت در فعالیتهای اجتماعی حق کامل تمام مردم کشور اعم از زن و‌ مرد و‌ هر گروه اجتماعی دیگر میباشد. نقض نظام‌مند و خشونت آمیز حقوق زنان موجب گسترش نفرت عمومی از سرکوب گران شده است. باید به تبعیض ساختاری، نهادینه شده و‌ مردسالارانه علیه دختران و زنان در کشور پایان داد .

جنبش کارگری و تشکلات مستقل کارگری مدافع قاطع برابری زن و‌ مرد و مخالف تحمیل هر گونه حجاب اجباری و بی عدالتی و تبعیض علیه زنان و‌ مردم تحت ستم در ایران است. به عنوان‌ کارگران و‌ زحمتکشان و‌ محروم شدگان‌ که‌‌ اکثریت مطلق جمعیت کشور را تشکیل میدهیم در مقابل این ظلم‌ و‌ ستم‌ باید با صدای هر چه رساتر اعتراض کنیم و‌ خواهان عدالت و‌ دادخواهی برای مهسا (ژینا) امینی و‌ تمامی دیگر قربانیان سیاستهای زن ستیز و‌ تبعیض آمیز و‌ جنایتکارانه که توسط ارگانهای مختلف و‌ متعدد سرکوب صورت‌میگیرند شویم.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌‌حومه بار دیگر قتل سبعانه مهسا امینی را قویا محکوم‌کرده و‌ مراتب تاسف، تسلیت و‌همدردی صمیمانه خود را به خانواده داغدار این عزیز ابراز نموده و‌خود را در غم آنان و‌ خشم و‌اعتراض به حق مردم سقز و سراسر کشور شریک‌میداند.

یاد و‌ خاطره عزیز مهسا (ژینا) امینی گرامی باد

ننگ ابدی بر قاتلان مهسا.

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

*بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون قتل فجیع مهسا (ژینا) امینی

مهسا امینی دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که پس از بازداشت توسط مأموران گشت ارشاد به کما رفته بود، عصر جمعه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد.

مهسا به همراه خانواده‌اش به تهران سفر‌ کرده بود که با چنین سرنوشتی دردناکی روبرو شد. او غروب سه‌شنبه ۲۲ شهریور به همراه برادرش در ایستگاه متروی حقانی بود که بازداشت شد و تنها پس از دو ساعت پیکر نیمه‌ جانش را با آمبولانس به بیمارستان کسری منتقل کردند و در نهایت پس از ۳ روز جان باخت.

نیروی انتظامی در پی انتشار خبر این قتل و واکنش‌های گسترده‌ی مردمی به آن، درصدد لاپوشانی واقعه برآمد و طی اطلاعیه‌هایی اعلام کرد که هیچگونه بدرفتاری با مهسا صورت نگرفته است و او به طور ناگهانی دچار عارضه‌ی قلبی شده است. این تشبثات و ریاکاری‌ها نمی‌تواند مردم را فریب دهد چرا که، این نه اولین بار است که چنین جنایتی توسط ارگانهای سرکوب حکومت رخ میدهد و نه مردم به برخوردهای سرکوبگرانه‌ی اینان ناآشنا هستند.

خبر مرگ مهسا در عصر روز جمعه موجب خشم عمومی مردم در سراسر کشور شد و همزمان با واکنش‌های گسترده در فضای مجازی، دسته‌هایی از مردم معترض به سمت بیمارستان کسری راهی شدند، اما حکومت زن‌ستیز و ضد آزادی، پیشاپیش برای مقابله با هر تجمعی نیروهایش را به مسیرهای منتهی به بیمارستان کسری گسیل کرده بود.

این چرخه‌ی سرکوبِ حکومت که چهل و چهار سال است سایه‌ی سیاهش بر سر جامعه افکنده شده است، بی‌شک بیشتر از هر کسی خشم و خونخواری‌اش را علیه زنان به نمایش گذاشته است.

حاکمیتی جبری و تحمیلی به مردم ایران که تنها راه بقای خود را در غارت و چپاول تمامی ثروت‌های جامعه از یکسو و از سوی دیگر شدت بخشیدن به استثمار و انقیاد آحاد جامعه می‌دید، لاجرم گسترشِ اختناق و سرکوب و خفه کردنِ مردم را رکن جدائی‌ناپذیر از اِعمال قدرتش قرار داد.

برای همین، زن‌کُشی و انسان‌کُشی در ایران نه یک اشتباه و قصور و یا صرفاً بخاطر وجود “گشت ارشاد”، (که با مطالبه‌ی صرفِ برچیدن آن این روند خاتمه یابد)، بلکه جزو ارکان اصلی بقای حاکمیت است.

از این روست که جهنمی که بیش از چهار دهه به جامعه ایران تحمیل شده است، با هر درجه پیشرویِ اعتراضات مردم، از سوی حکومت داغ‌تر خواهد شد و لاجرم بخش‌های مختلف جامعه را به این نقطه خواهد رساند که باید به سوی مصاف نهایی برای تعیین تکلیف این وضعیت فاجعه‌آمیز گام بردارد.

ما بعنوان طبقه‌ی کارگر ایران، همواره بستر اصلی تعرضِ استثمارگرانه و انقیادطلبانه حکومتگران و شُرکایش بوده‌ایم و هر درجه آزادی‌ستیزی نهادهای سرکوب مستقیماً علیه ما کارگران و مزدبگیران نیز عمل کرده و خواهد کرد.

از این رو و همانطور که بارها تاکید کرده‌ایم، اعلام می‌کنیم که ما کارگران ایران در صف اول مبارزه برای آزادیخواهی در کنار زنان به ستوه آمده از این منجلاب ضدبشری هستیم و خواهیم بود.

همکاران و همسرنوشتان در سراسر کشور!

کارگران مراکز بزرگ و تولیدی و صنعتی، کارگران صنایع نفت و پتروشیمی، کارگران صنایع فولاد، کارگران ایران‌خودرو و تمامی مزدبگیران سراسر کشور!

پایان دادن به این وضعیت جهنمی که برای ما ساخته‌اند و هر روز عزیزانمان را به کام مرگ و نابودی می‌کشاند در دستان توانمند شماست. نگاه جامعه و مردم به دستان شماست که با خواباندن چرخ‌های تولید به جهنم موجود پایان دهید.

گذر از وضعیت فاجعه‌آمیز موجود در قدم اول در گرو اتحاد کارگران و مزدبگیران با دیگر جنبش‌ها و هر صدای آزادیخواهانه‌ای در جامعه است و دوم، گام نهادن به مصافی نهایی برای دست بردن به ریشه و خلاصی از جهنم موجود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*پیام تسلیت " ندای زنان ایران"در فاجعه کشته شدن مهسا امینی

مهسا امینی به قتل رسید

روز جمعه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱، مهسا امینی (ژینا) دختر ۲۲ ساله سقزی که توسط ماموران گشت ارشاد تهران مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، به دلیل جراحات ناشی از این ضرب و شتم در بیمارستان کسری تهران جان باخت.

مهسا را گشت ارشاد و آتش به اختیاران امر به معروف کشتند.

مقامات حکومت در برابر خشم و اعتراض مردم میگویند که او بیمار بوده است. ما مردم با این نوع فرافکنی ها آشنا هستیم.

خانواده او با قاطعیت این گفته را کذب محض خوانده و گفته اند: ما از مهسا پرونده پزشکی ارائه میدهیم که او کاملا سالم بوده است.

خبر قتل فجیع مهسا کل جامعه را به لرزه در آورده و در فاصله کوتاه بازتاب اجتماعی و انعکاس جهانی بسیاری داشته است.

چهره های سرشناس واکنش نشان دادند و مردم در شب بیست و پنجم شهریور در مقابل بیمارستانی که مهسا جان باخت، به اعتراض و سر دادن شعار پرداختند.

این موج اعتراضات ، قاتلان را بشدت به هراس انداخته است.

گشت ارشاد را خودشان به جان مردم انداخته اند و حالا از ترس خشم مردم، میگویند خواهان بررسی مساله هستیم.

اما هیچکدام از اینها جواب خشم مردم و خانواده داغدیده مهسا نیست.

ما مردم قاتل و قاتلین مهسا را میشناسیم و در کنار خانواده مهسا دادخواهیم .

ندای زنان ایران یاد مهسا امینی را با بلند کردن فریاد اعتراض به کل بساط آپارتاید جنسی و سرکوبگری های گشت های ارشاد و حجاب اجباری گرامی میدارد.

قتل مهسا برای ما مردم، یک هشدار است و میکوشیم تا این جنایت فجیع را به نقطه عطفی در مبارزاتمان علیه بی حقوقی و بردگی جنسی زن و نابرابری ها تبدیل کنیم.

اینبار رساتر از همیشه صدای اعتراضمان را علیه بساط آپارتاید جنسی و خشونت رسمی و سازمان یافته از سوی حکومت بلند میکنیم.

راسخ تر از هر وقت علیه بساط سرکوبگرانه حجاب و عفافی که برای تحمیل حجاب اجباری به راه انداخته اند و علیه گشت های جنایتکار ارشاد می ایستیم.

و می دانیم که باید تمام نیرویمان را به میدان بیاوریم تا به این وضع جهنمی پایان دهیم.

سخن آخر ما با مردم است : بیایید با اتحاد، به این سرکوبگری ها و جنایات هر روزه پایان دهیم.

زنان، مردان، جوانان، معلمان و دانشجویان و تمام اقشار مردم باید با تمام نهادها و تشکلهایمان و با تمام قدرت مقابل این بساط قتل و جنایت بایستیم.

همه با هم اعلام کنیم که حجاب اجباری باید فورا لغو و بساط گشت های ارشاد برچیده گردد.

اعلام کنیم که به خشونت علیه زنان باید پایان داده شود وقاتلان مهسا باید معرفی وعلنا محاکمه شوند .

#ما_همه_مهسا_هستیم

#خواهان_محاکمه_آمرین_و_عاملین_قتل_مهسا_هستیم

#به_خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان_پایان_دهید

"ندای زنان ایران"

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*بیمارستان کسری:مهسا امینی بدون علائم حیاتی به بیمارستان رسید

بیمارستان کسری در اطلاعیه‌ای در مورد درگذشت مهسا امینی که در حساب اینستاگرامش منتشر کرده نوشته که به علت رعایت حقوق بیمار، حق انتشار اطلاعات به جز به خانواده درجه یک و مراجع قضایی را ندارد.

در این اطلاعیه آمده است که مهسا امینی در ساعت ۲۰:۲۲ سه‌شنبه ۲۲ شهریور «بدون علائم حیاتی و در وضعیت مرگ مغزی» به بیمارستان کسری ارجاع شده است و به رغم احیای قلبی دوباره در روز جمعه دچار ایست قلبی شده و درگذشته است.

دراین اطلاعیه همچنین آمده است که پیکر مهسا امینی پس از مرگ برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شده است.

*تجمع اعتراضی جمعی از اهالی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به انتقال آب بشار و ساخت بند انحرافی در محل احداث این بند

روز شنبه 26 شهریور،جمعی از اهالی استان کهگیلویه و بویراحمد برای اعتراض به ساخت بند انحرافی تنگ‌سرخ (موسوم به سد تنگ‌سرخ) دست به تجمع در محل احداث این بند زدند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخباروگزارش های کارگری 25 شهریورماه 1401

مهسا (ژینا) امینی جان باخت

مهسا (ژینا) امینی براساس آخرین خبرها بنقل از اقوامش روزجمعه 25 شهریورجان خودرا ازدست داد و صفحه ای دیگراز کتاب چندین جلدی جنایات وقتل و عام جمهوری اسلامی ایران ورق خورد.

- تجمع اعتراضی نسبت به قتل عمد مهسا (ژینا) امینی مقابل بیمارستان کسری

هجوم وحشیانه نیروهای ددمنش امنیتی و اطلاعاتی حاکمیت به تجمع کنندگان وبازداشت چند نفر

- بیانیه انجمن صنفی معلمان سنندج_کلاترزان در مورد شکنجه و مرگ مهسا (ژینا) امینی دختر سقزی

- بیانیەی انجمن صنفی معلمان کوردستان(سقز و زیویە) در محکوم کردن مرگ‌آفرینی‌های اخیر

- بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران:

سرکوب نظام‌مند زنان و قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم می‌کنیم

- محکومیت مسعود فرهیخته به یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی»

- اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته حق طلب زندانی در اوین :بازنشستگان وبیمه های تکمیلی

- جان باختن یک کودک کار در مشهد بر اثر سقوط از ساختمان

- پیکر بی جان کارگر جوان از زیر آوار متروپل آبادان خارج شد

*تجمع اعتراضی نسبت به قتل عمد مهسا (ژینا) امینی مقابل بیمارستان کسری

هجوم وحشیانه نیروهای ددمنش امنیتی و اطلاعاتی حاکمیت به تجمع کنندگان وبازداشت چند نفر

عصر روز جمعه 25 شهریور،تجمعی برای اعتراض نسبت به قتل عمد مهسا (ژینا) امینی مقابل بیمارستان کسری در میدان آرژانتین تهران برپا شد که باهجوم وحشیانه نیروهای ددمنش امنیتی و اطلاعاتی حاکمیت وبازداشت تعدادی از معترضین همراه شد.


یادآوری:سکته قلبی و مغزی مهسا امینی بدنبال یورش وحشیانه گشت ارشاد به وی

مهسا امینی در حال حاضر در کما به سر می‌برد؛ به تشخیص پزشکان مهسا دچار سکته قلبی و مغزی شده است. پزشکان خانواده او را از نجات جواب کرده‌اند.


مهسا امینی اهل سنندج است و 22 سال سن دارد. به گفته کیارش برادر مهسا، بازداشت مهسا تا وقتی او را در کما یافتند، تنها دو ساعت زمان برد. ⁠

مهسا امینی به همراه خانواده‌اش برای سفر تفریحی از سنندج به تهران آمده بود اما سه‌شنبه شب(22 شهریور) در تهران توسط نیرو‌های گشت ارشاد بازداشت می‌شود، به اماکن تهران منتقل شده و پس از دو ساعت او را با آمبولانس به بیمارستان کسری تهران انتقال می‌دهند.

پس از انتشار این خبر در روز چهارشنبه 22 شهریور در شبکه‌های اجتماعی، جو بیمارستان کسری با حضور نیرو‌های انتظامی به شدت امنیتی شد. ⁠

دایی مهسا امینی، دختری که توسط گشت ارشاد دستگیر و سپس دچار سکته شد، گفت: روزچهارشنبه 23 شهریور، فرمانده پلیس به همراه چند همکارش آمدند دیدار ما. هر چه پرسیدیم چه شده؟ قول دادند که تصاویر دوربین‌های مداربسته را به زودی به ما نشان می‌دهند.

عصر روز سه‌شنبه، ماموران گشت ارشاد مهسا امینی را در بزرگراه حقانی تهران دستگیر می‌کنند. دو ساعت بعد، کیارش متوجه می‌شود که خواهرش به کما رفته و با ماشین آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.

پزشکان بیمارستان کسری، تشخیص سکته قلبی و مغزی داده‌اند. تا ساعت 20 و 30 دقیقه روز سه‌شنبه، قلب مهسا همچنان می‌تپید اما مغزش دیگر هشیار نبود.

دایی مهسا، آنچه را روزگذشته در بیمارستان گذشته بود برایم شرح داد: «دیروز فرمانده پلیس به همراه چند همکارش آمدند دیدار ما. هر چه پرسیدیم چه شده؟ قول دادند که تصاویر دوربین‌های مداربسته را به زودی به ما نشان می‌دهند. من بهشان گفتم که هرکاری هم بکنند بی‌فایده است. می‌خواهند صورت مساله را پاک کنند.»

پرسیدم برای چه آمده بودند؟ گفت: «آمدند گفتند نگران نباشید؛ سپرده‌ایم ناهار و شام به شما بدهند. معلوم نیست چه کسی این بلا را سر مهسا آورده؛ بهش گفتم این مشکل حل شدنی نیست. امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختری دیگر است. فقط صورت مساله را پاک می‌کنید.»

*بیانیه انجمن صنفی معلمان سنندج_کلاترزان در مورد شکنجه و مرگ مهسا (ژینا) امینی دختر سقزی

جماعتی که نظر به حرام می‌گویند

نظر حرام بکردند و خون خلق حلال

گشت ارشاد اصرار دارد که زنان و دختران دستگیر نمی‌شوند بلکه برای توجیه به مقر پلیس هدایت میشوند. ولی این جابجایی کلمات چیزی را عوض نمی‌کند. چون اساسا هر کسی به هر اتهامی توسط پلیس جلب می‌شود نامش هرچه باشد هدایت و توجیه نیست. مصداق بارز آنهم رفتاری است که با مهسا امینی داشتند.

به نظر می‌رسد تمرکز بیش از اندازه بر بخشهایی مانند حجاب و برخی مناسک با نمود بیرونی صرفا با هدف پاک‌کردن صورت مسئله و عدم توجه کافی به مواردی مانند حیف و میل اموال ملت، دروغگویی و وعده‌های ناراست مسئولان، سوء مدیریت‌های کمرشکن، بی‌توجهی به معیشت مردم در سیاست‌های داخلی و خارجی و توجیه تمامی بی‌کفایتی‌های حاکمیت است که منجر به چنین جنایات بی‌سابقه‌ای می‌شود.

اکنون وقت آنست که نهادهای انتظامی، نظامی، امنیتی و قضایی به جای توجیه این رفتارهای وقیحانه به این پرسش‌ها پاسخ بدهند که: مو و روسری زنان و دختران اولویت کاری آنهاست یا فسادها و بلاهایی که فرادستان بر سر مردم و مملکت می‌آورند؟ آنها باید پاسخ دهند که چه برخوردی با دزدان حکومتی چهل هزاری و نود هزار میلیاردی داشته‌اند؟ یا چه تنبیهی بر مسئولان بی‌کفایتی که این همه تبعیض، فقر، جنایت، بی‌اخلاقی و ناامیدی را در جامعه گسترانده‌اند اعمال نموده‌اند؟ آنها باید دقیقا توضیح دهند که موهای مهسا امینی (دختری که از کردستان برای چند روز مهمان پایتخت شده بود) چه مشکلی برای مملکت ایجاد کرده بود و کشتن او کدامین درد را درمان کرد؟ اگر نمایان شدن موی دختران آنقدر برای بشریت خطرناک است چرا فرزندان خارج‌نشین مسولان مدعی تدین حتی اندک پوشش مرسوم جوامع غربی را هم بر نمی‌تابند و بی‌شرمانه به برهنگی خود افتخار می‌کنند و پدرانشان همچنان بر مسند قدرت‌ باقی مانده‌اند؟ مسئولانی که قتل جورج فلوید توسط پلیس آمریکا را جنایت علیه ‌بشریت قلمداد می‌کردند‌ و خیابانی را به اسمش‌ نام‌گذاری کردند چه نظر و موضعی در مورد کشته شدن مهسا امینی دارند؟

حال که روح و احساسات ملتی به خاطر مرگ دختری بیگناه زخم برداشته است ضرورت دارد که نهادهای مسئول و سایر مقامات ارشد کشوری رسما از خانواده مهسا و همه شهروندان عذرخواهی کنند، آمران و مجریان این جنایت محاکمه و مجازات شوند و در نهایت اصلاحات اساسی در نگرش و رفتار نهادهای دولتی نسبت به شهروندان ایجاد شود به نحوی که آزادی و کرامت انسانها بیش از این دستخوش رفتارهای سلیقه‌ای، کینه‌توزانه و نابخردانه مجریان و ماموران دولتی نگردد. مجلس و نهادهای قضایی و نظارتی هم باید به عنوان مدعی‌العموم و نماینده مردم به این مسئله ورود کنند تا بیش از این شاهد مرگ مهساها نباشیم.

انجمن صنفی معلمان کوردستان ( سنندج_کلاترزان) ضمن محکومیت شدید این جنایت، ابراز انزجار شدید از مسببان آن و همدردی با خانواده داغدار مهسا از نمایندگان استان کردستان در مجلس، استاندار کردستان و فرماندار سقز می‌خواهد که مسئله را با جدیت پیگیری نموده و گزارش اقدامات خود را برای مردم کردستان و شهرستان سقز بیان کنند.

"تاریکی قەت

سۆمای چاوی لێ نادزرێ

هەرچەند شەوەی بێت وڕۆحی کیژان بەرێ

ئاڵی زاڵی دەتارێنن

ئەو خۆرانەی لە هەوری قژ دێنە دەرێ"

انجمن صنفی معلمان کردستان(سنندج_کلاترزان) ۱۴۰۱/۶/۲۵

*بیانیەی انجمن صنفی معلمان کوردستان(سقز و زیویە) در محکوم کردن مرگ‌آفرینی‌های اخیر

روز جمعه 25 شهریور، انجمن صنفی معلمان کوردستان(سقز و زیویە) بیانیه ای بشرح زیر در محکوم کردن مرگ‌آفرینی‌های اخیرمنتشرکرد:

"تاران بەدەم کەسەوە پێناکەنێ، بەدەم مەرگەوە نەبێ..."

مردم شریف ایران! همکاران فرهنگی!

بە کدامین گناە باید "ژینا امینی" رهسپار کلاس توجیە و ارشادی گردد کە او را بە آستانەی مرگ و نیستی می‌کشاند؟ فرمان برخوردهای قهری کە سرانجامش بە مرگ می‌انجامد چگونە و از کجا نشات می‌گیرد؟!

چندی قبل شلێررسولی در مریوان، قربانی اقدام بە تجاوز فردی می‌شود کە با وقاحت تمام در پی عمل شومش بر‌می‌آید و ابایی از برخورد قانون و عواقب کارش ندارد! این فرد با کدامین پشتوانە، مقاومت و نارضایتی شلێر را نادیدە می‌گیرد و مصر بر انجام عمل شنیع تجاوز، او را مجبور بە خودکشی می‌کند؟!

هنوز مردم داغدار شلێر هستند کە جنایتی دیگر اتفاق می‌افتد:

ژینا امینی دختر کورد سقزی، سرشار از امید و آرزو را بە بهانەی حجاب و بە نام هدایت و ارشاد، بە اسارت میبرند و پس از ساعاتی، او را بە کما می‌فرستند!

اینجا کجاست کە جان انسان در حراجی همیشگی‌ست؟! چە بر سر این سرزمین و این مردم آوردەاند کە مسافرت خانوادگی هم دیگر نمی‌تواند امنیت داشتە باشد!

آنانکە مدعی نظم و امنیت و حفظ جان و مال مردمان هستند، اکنون دیگر جان‌ستان و عامل اصلی ناامنی گشتەاند! سرای امید را بە سرای نا امیدی و مرگ بدل کردەاند.

ژینای ‌‌‌٢٢ سالە، کە همراە خانوادە بە سفری چند روزە میرود و خوشحال و متبسم و سرشار از زندگی، دست در دست برادر قدم بر میدارد، بە ناگاە، نامحرمان تبسم را بر لبانش جراحی و با نام رمز "حجاب" او را بە نیستی ارشاد میکنند!

در این آشفتە بازار پر از بی‌قانونی و دزدی و فساد و اختلاس، چە بی‌ارزش است جان آدمی!...

انجمن صنفی معلمان کوردستان(سقز و زیویە)، ضمن محکوم کردن شدید این جنایتها، و همچنین جنایت زرین‌ دشت فارس، بە قوەی قضائیە، بە مجلس و دولت، موکدا یادآور میشود کە در کمترین زمان ممکن با رسیدگی فوری بە این پروندەها، آمران و عاملان را شناسایی و در دادگاههای علنی محاکمە کنند. خواستەی این انجمن، همچون سایر مردم حق‌طلب و آزاداندیش، اشد مجازات قاتلان بودە و هشدار میدهیم تا زمانیکە امنیت ایجاد شدە برای جانیان، بر اساس قانون بە ناامنی تبدیل نشود -تا زنان و دختران و جوانانمان بیشتر از این قربانی سیاستهای غلط نشوند- سایەی شوم جنایات مرگ‌آفرین همچنان بر این سرزمین گستردە خواهد بود و اگر مردم داغدار از اقدام حاکمیت مبنی بر ستاندن حق مظلومان ناامید گردند، بدون شک آتش انتقام همەی داغداران را فرا گرفتە و خشونت در ابعادی بسیار وسیعتر از اکنون، جامعە را در بر خواهد گرفت.

*بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران:

سرکوب نظام‌مند زنان و قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم می‌کنیم

برگ سیاه دیگری از سرکوب زنان به کارنامه‌ی حاکمیت افزوده شد. این بار مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که با ضرب و جرح مأموران «گشت ارشاد» حاکمیت به کما رفته بود، جان خود را از دست داد.

مهسا امینی که همراه خانواده‌اش به تهران سفر کرده بود، غروب سه‌شنبه ۲۲ شهریورماه در ایستگاه متروی حقانی بازداشت شد. او در زمان بازداشت همراه برادرش بود. به گفته‌ی بستگان آن‌ها پس از اعتراض کیارش امینی، برادر مهسا، به این بازداشت، مأموران با گاز اشک‌آور مردم را پراکنده کردند. آن‌ها با اعلام اینکه مهسا «بعد از یک ساعت کلاس توجیهی و با امضای تعهد» رها می‌شود، او را به بازداشتگاه وزرا بردند و پس از دو ساعت جسم نیمه‌جانش را به بیمارستان کسری منتقل کردند.

در پی انتشار این خبر، «نیروی انتظامیِ» حاکمیت پس از گذشت دو روز با انتشار متن کوتاهی به آن واکنش نشان داد و خبر «بدرفتاری» با مهسا امینی را «اخبار و ادعاهای رسانه‌های معاند» دانست. در این متن با اعلام اینکه مأموران حاکمیت این دختر ۲۲ ساله را برای «توجیه و آموزش» به بازداشتگاه «هدایت» کرده‌اند، آمده بود که مهسا امینی «در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچار عارضه‌ی قلبی» شده است. پس از این واکنش، بستگان او اعلام کردند «از مهسا پرونده‌ی پزشکی داریم و او کاملا سالم بوده است». همزمان گزارش‌هایی از ضرب‌وشتم امینی و دیگر زنان بازداشت‌شده در ون گشت ارشاد منتشر شد و در کنار انتشار روایت‌های سایر زنان از ضرب‌وشتم در بازداشتگاه‌های گشت ارشاد بار دیگر بر سرکوب نظام‌مند زنان صحه گذاشت.

واکنش گسترده به خبر هولناک قتل مهسا امینی در شرایطی صورت گرفت که در ماه‌های اخیر بازداشت سپیده رشنو و پخش اعترافات اجباری او نیز خشم عمومی را برانگیخته بود. حاکمیت در پاسخ به این خشم عمومی نیروهای امنیتی‌اش را در داخل و بیرون بیمارستان کسری مستقر کرد تا پیشاپیش راه را بر هر تجمع و اعتراضی ببندد؛ روشی که حاکمیت هر بار پس از قتل بازداشت‌شدگان و زندانیان برای سرکوب واکنش‌های اعتراضی مردم در پیش می‌گیرد. به بند کشیدن و به کام مرگ فرستادن و سپس فشار بر خانواده و نزدیکان برای مردم روندی آشناست. قتل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران یکی از این بیشمار جنایت‌های عمدی حاکمیت بود، که در پی آن فشار نیروهای امنیتی بر خانواده و نزدیکان او تا امروز نیز ادامه یافته است.

چرخه‌ی سرکوب زنان در ۴۴ سال گذشته هر بار به شکلی به گردش درآمده و جان و زندگی و سرنوشت زنان را در چرخ‌دنده‌های خود خرد کرده است. اکنون دیگر این سرکوب نظام‌مند پشت ترکیب‌هایی همچون «به طور ناگهانی» و «عارضه‌ی قلبی» پنهان نمی‌ماند. اختناق مستمر، تجربه‌ی هر روزه‌ی زنان است. قتل مهسا امینی، نمونه‌ای آشکار شده از سرکوبی تمام عیار است که سال‌ها زیر سایه‌ی حاکمیت زن‌ستیز در جریان بوده است. نخستین بار نیست که حق انتخاب پوشش که حقی مسلم و بدیهی است، به مرگ زنی انجامیده است؛ زنی جوان که روزی «عادی» را در این سرزمین سپری می‌کرده است.

کانون نویسندگان ایران ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم می‌کند و خواهان توقف سرکوب نظام‌مند زنان است.

کانون نویسندگان ایران

۲۵ شهریور ۱۴۰۱

*محکومیت مسعود فرهیخته به یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی»

مسعود فرهیخته، فعال صنفی معلمان در شعبه‌ی ۱۴۰۴ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی ولی‌عصر تهران به علت «حضور در تجمعات غیر قانونی» به یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.

این در حالی است که صدور چنین رایی مغایرت آشکار با اصل ۲۷ قانون اساسی دارد که در آن تصریح شده: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است».

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن رای صادر شده علیه مسعود فرهیخته، انتظار دارد در آستانه‌ی مهر و بازگشایی مدارس و ۵ اکتبر روز جهانی معلم، دادگاه تجدید نظر با شکستن این حکم و تبرئه این فعال خوشنام صنفی، امید و نشاط را در بدنه‌ی فعالان صنفی فراهم آورد.

*اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته حق طلب زندانی در اوین :بازنشستگان وبیمه های تکمیلی

از زمانی که بیمه های تکمیلی شروع به ارائه خدمات به بازنشستگان وشاغلین کردند، بسیاری از آنان وجود آن ها را غیرضروری میدانستند چرا که کارگران سالهای سال درچندین نسل ، هرماه "حق بیمه" پرداخت کرده ومی کنند ودارای یک سازمان بیمه گر (سازمان تامین اجتماعی) هستند که بسیار ثروتمند است که می تواند درپرداخت " کمک هزینه درمان مناسب " و دادن دیگر خدمات به کارگران کارا وموفق باشد پس به بیمه گر دیگری نیاز نیست.

اما خانه کارگر ونهادهای رنگارنگ وابسته به آن تا توانستند برای بیمه های تکمیلی تبلیغ کردند، حتی برای این امر سایتی هم طراحی کردند تا کارگران به راحتی وبدون زحمت دربیمه تکمیلی مورد قرارداد ثبت نام کنند.

البته می گفتند ثبت نام دراین بیمه اجباری نیست وکارگران به انتخاب خود از آن استقبال وثبت نام کرده اند.

بله این گفته ی آنان کاملا درست است وعلت آن برای خودشان روشن بود ولی هرگز بیان نمی کردند چرا که منافع آنان درسکوت وانفعال پیشه کردن بود تا هرچه بیشتر کارگران به سمت بیمه های تکمیلی سوق داده شوند.

علت اصلی در پرداخت "کمک هزینه درمان" بسیار پایینی بود که سازمان تامین اجتماعی به کارگران بستری دربیمارستان ها پرداخت می کرد درحالی که بیمه تکمیلی "کمک هزینه درمان مناسبی" پرداخت می کرد.

مخالفان طرح بیمه های تکمیلی بر افزایش پرداخت "کمک هزینه درمان" از طرف سازمان تامین اجتماعی پافشاری می کردند که مسلم درصورت اجرای آن دیگر کارگری تمایلی برای عضویت دربیمه های تکمیلی نداشت ولی خانه کارگری ها با طرح اینکه سازمان درحال ورشکسته شدن است وبودجه کافی برای افزایش"کمک هزینه درمان" را ندارد ، شرایط رابرای ثبت نام انتخابی(درحقیقت اجباری وتحمیلی)کارگران شاغل وبازنشسته فراهم می کردند.

درچنین شرایطی مخالفان بیمه تکمیلی شعار "بیمه های تکمیلی/دزد سر گردنه" سرمی دادند" ،کانون عالی بازنشستگان" به فکر گرفتن پورسانت خود از بستن قرارداد با شرکت های بیمه بودند وبرای بستن چنین قراردادهای ضد کارگری وننگین! بر سر کارگران منت هم می گذاشتند.

به عنوان مثال علی اصغر بیات رئیس اسبق کانون، فریبکارانه می گفت : که"میزان پرداخت حق بیمه تکمیلی از طرف سازمان تامین اجتماعی بیشتر از درصدی است که هرماه کارگران پرداخت می کنند" وچنان این سخن را بیان می کرد که گویا این سهم را سازمان تامین اجتماعی از آسمان آورده ویا از خزانه دولت می دهند!!

درحالی که آنچه که به نام سهم سازمان پرداخت می شود، پول خود کارگران است که درطی سی سال در صندوق ذخیره شده وآنان سعی درپنهان کردن این مسئله داشتند.

درنهایت می توان گفت تمام پول قراردادهایی که طی این چند سال به جیب شرکتهای بیمه رفته است پرداختی خود بازنشستگان است.

درشرایط کنونی دیگر سرمایه گذاری در بخش بیمه تکمیلی برای صاحبان آنان(که تمامی از مسئولین حکومتی هستند)مقرون به صرفه نیست ، درنتیجه فعالیت خود را دراین بخش تعطیل وبرای چپاول ملت درحال سرمایه گذاری در بخش های دیگر اقتصادی هستند.

اما کسانی که سالها سنگ این بیمه ها را برسینه میزدند ودستشان با آنان دریک کاسه بود، رنگ عوض کرده واز مخالفان سرسخت بیمه های تکمیلی شده وحتی تزهای من درآوردی که برخلاف منافع بازنشستگان هم هست ، می دهند.

حرف بازنشستگان در رابطه با بیمه درمان خودشان این است : لغو بیمه های تکمیلی ، افزایش کمک هزینه درمان وارائه خدمات درمانی مناسب به کارگران ودرنهایت اجرای قانون الزام است.

اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته- زندان اوین - شهریور ۱۴۰۱

*جان باختن یک کودک کار در مشهد بر اثر سقوط از ساختمان

روز پنج شنبه 17 شهریور،یک کودک کار 16 ساله بنام وحید زاروزهی اهل منطقه بازار مشترک زاهدان حین کاردریک ساختمان در مشهد براثر سقوط از طبقه سوم جان خودرا ازدست داد.

*پیکر بی جان کارگر جوان از زیر آوار متروپل آبادان خارج شد

روز جمعه 25 شهریور، پیکر بی جان کارگر18 ساله میهمان تبعه افعانستان از زیر آوار ساختمان متروپل آبادان خارج شد.

در همین رابطه:فروریختن قسمتی دیگر از ساختمان متروپل آبادان وگرفتارشدن دستکم یک کارگر زیرآوار

روز چهارشنبه 23 شهریور،ضلع شرقی و بخشی از قسمت میانی ساختمان متروپل آبادان فروریخت و دستکم یک کارگر زیرتلی از آوار گرفتارشد.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید