مروری بر مهمترین خبرهای کارگری هفته: خودکشی یک کارگر پیمانی دیگر و کشته شدن دو کودک کار از ایذه و سرباز؛ تراژدیهای دیگری در سلسله تراژدیهایی که «مازادسازی» از کارگران و اقلیتها، و میل وافر به استثمار هر چه بیشتر در جمهوری اسلامی میآفریند. همزمان اما کارگران به مبارزه و مقاومت علیه این سیستم ادامه میدهند. مروری بر خبرهای مربوطه در هفته گذشته. بهرغم فضای امنیتی و کنترل پلیسی در صنعت نفت، کارگران در دهلران و عسلویه با تجمع و اعتصاب و در تهران با تجمع چند صد نفره خواستار پایان دادن به بیحقوقی، تحمیل گرسنگی و شرایط غیر انسانی کار شدند.
همزمان بیتوجهی به معضلات کارگران پیمانی راهآهن (شرکت رجا) از سوی مسئولان، فاجعه به بار آورد و کارگری پیمانی در پی اخراج از سوی مدیریت، به زندگی خود پایان داد. بازنشستگان که پای ثابت تجمعات اعتراضی هستند در بیش از ۱۰ شهر تجمع کردند تا بگویند «تاحق خود نگیریم؛ از پای نمینشینیم».
هر رویداد یا اعتراض کارگری در وضعیت کنونی واکنش به مجموعهی درهم تنیده اشکال مختلف تبعیض و استثمار است که دست در دست هم با تحمیل بی حقوقی و فقر استخوان سوز جامعه را به مرز استیصال سوق داده است. تنها بررسی خودکشی کارگر ۵۸ ساله راه آهن کافی است تا روشن شود حاکمان تمام معیارهای حقوقی، اخلاقی و انسانی را زیرپاگذاشتهاند.
وقتی همه درها به روی کارگر پیمانی بسته میشود- مورد شرکت رجاء
صدیقی کارگر ۵۸ ساله پس از آن که با تصمیم مدیریت به عنوان «نیروی مازاد» از کار اخراج شد به زندگی خود پایان داد.
کارکنان پیمانی شرکت حمل و نقل ریلی رجا پس از مدتها اعتراض به اخراجهای دسته جمعی، تبعیض و بی حقوقی یک ماه پیش در نامهای به اداره بازرسی کل کشور خواستار رسیدگی شدند.
آنها نوشتند: «دیگر توانایی یک زندگی معمولی را نداریم».
رئیس محترم اداره بازرسی کل کشورسلام ما کارکنان قطار شرکت حمل و نقل ریلی رجا به وضعیت موجود شکایت داریم. با توجه به اینکه شغل مهمانداری، سرمهماندار، آشپزی و خدمات سیر با دورههای آموزشی و تخصصی میباشد، ولی متأسفانه سالهاست که شرکتهای پیمانکاری زیرمجموعه شرکت رجا لیست کارگران ساده را به بیمه تأمین اجتماعی ارسال مینمایند و همچین با توجه به اینکه طرح طبقهبندی مشاغل به تصویب هیئت دولت رسیده و ابلاغ گردیده، هیچ اقدامی در شرکت رجا صورت نگرفته و حداقل حقوق بعد از سالها سابقه در سازمان به کارکنان پرداخت میشود. دیگر توانایی یک زندگی معمولی را نداریم. لذا خواهشمند است نسبت به موارد ذکر شده رسیدگی بفرمایید. همه کارکنان قطار همراه خانوادههایشان، نگاهشان به لطف و اقدامات شماست.
اما مدیریت شرکت رجا با فراغ بال به اخراج کارگران باسابقه به عنوان «مازاد» ادامه داد.
دوشنبه ۱۹تیر خبر خودکشی یک کارگر پیمانکاری شرکت قطار رجاء منتشر شد. بنا بر خبر، «آقای صدیقی» کارگر پیمانی راهآهن پس از آن که توسط مدیریت اخراج شد، روی ریل قطار پرید و در اثر اصابت با قطار در حال حرکت جان خود را از دست داد.
روابط عمومی رجا پس از انتشار خبر فوت این کارگر، مرگ این کارگر را تایید کرد بدون آن که درباره جزییات آن اظهار نظر کند. یک روز بعد شرکت رجا با انتشار بیانیهای فوت کارگر را به خانوادهاش تسلیت گفت اما اخراج او را تکذیب کرد.
دیماه ۱۴۰۱ روزنامه اعتماد نوشت در ۱۰ ماه اول سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۳ کارگر خودکشی کردهاند؛ یعنی به طور میانگین هر ۱۲ روز یک کارگر به زندگی خود پایان داده است. تمامی کارگران پیمانی و فاقد امنیتی شغلی بودهاند. تنها علت دو مورد خودکشی روشن نیست. در ادامه گزارش آمده است:
«از مجموع ۲۱ مورد دیگر، ۱۱ مورد، به دلیل اخراج از محل کار، ممنوعالورود شدن به محل کار، تنبیه و توبیخ انضباطی با تهدید به اخراج بوده، ۵ کارگر به دلیل فقر و بیکاری خودکشی کردهاند، ۴ مورد از خودکشیها به دلیل مشکلات معیشتی ناشی از معوقات مزدی رخ داده و یک کارگر پس از درگیری با کارفرما خودکشی کرده که البته هنوز معلوم نیست این اختلاف کارگری و کارفرمایی، تا چه حد با مشکلات مزدی و معیشتی کارگر در ارتباط بوده است.»
«آقای صدیقی» کارگر پیمانی راهآهن پس از آن که توسط مدیریت اخراج شد، روی ریل قطار پرید و در اثر اصابت با قطار در حال حرکت جان خود را از دست داد. روابط عمومی رجا پس از انتشار خبر فوت این کارگر، مرگ این کارگر را تایید کرد بدون آن که درباره جزییات آن اظهار نظر کند. یک روز بعد شرکت رجا با انتشار بیانیهای فوت کارگر را به خانوادهاش تسلیت گفت اما اخراج او را تکذیب کرد.
اعتراض کارکنان راه آهن شرکت قطارهای مسافری رجاء به بیحقوقی و اخراج سابقهدار است. این شرکت طی پاندمی کرونا کشور ۸۰ ترمزبان و ۴۰۰ مهماندار قطار را که پنج تا ۱۰ سال سابقه کار داشتند، از کار بیکار کرد. با عادی شدن اوضاع تنها بخشی از بیکارشدگان به کار بازگشتند.
اعتراض کارکنان پیمانی به سیاستهای مدیریت به جایی نرسید.
تجمعات کارگری در تهران و چندین شهر دیگر
در هفتهای که گذشت، صدها کارگر ارکان ثالث صنعت نفت در تهران تجمع کردند. کارگران پیمانی پتروشیمی دهلران و کارگران پلیمر آریاساسول در عسلویه دست به اعتراض و تجمع زدند. یک کارگر صنعت نفت در عسلویه میگوید ادارهها را به علت دمای بالای هوا تعطیل کردهاند اما کارگران در این دما بیرون کار میکنند. این اعتراضات نشان داد بهرغم سرکوب امنیتی در مراکز صنعت نفت بویژه در منطقه آزاد پارس کارگران دست از اعتراض بر نمیدارند.
تجمع اعتراضی دیگر از سوی کارکنان استانداری ایلام برگزار شد. آنها شنبه ۱۷ تیر همچنین در اعتراض به عدم صدور مجوز برای تعاونی مسکن تجمع کردند. معترضان گفتند سال ۹۰ برای ساخت مسکن قطعه زمینی خریدهاند اما اداره کل راه و شهرسازی استان مدعی مالکیت زمین شده و از صدور مجوزهای لازم جهت ساخت و احداث مسکن برای اعضا جلوگیری میکند.
سه شنبه ۲۰ تیر پرستاران اورژانس بیمارستانی در اعتراض به عدم اجرای قانون تعرفهگذاری تجمع کردند.
سه روز تجمع سراسری بازنشستگان
بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان مخابرات، و بازنشستگان کشوری و معلمان بازنشسته به ترتیب در روزهای یکشنبه ۱۸ تا سه شنبه ۲۰ تیر در اهواز، کرمانشاه، شوش، شوشتر، اهواز، مشهد، کرمانشاه، سنندج، شیراز، تهران و… تجمع کردند.
تجمع هفتگی بازنشستگان مخابرات
بازنشستگان معترض مستمری بگیر صندوقهای بازنشستگی تامین اجتماعی، مخابرات و صندوق کشوری هستند و برخوردای از معیشت مناسب و بیمه درمانی کارا مهمترین مطالبه آنها.
وضعیت صندوقهای بازنشستگی به ادعای مسیولان بحرانی است. صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی که حق بیمه سی سال کار میلیونها کارگر در آن ذخیره شده در نتیجه بدهی کلان دولت به صندوق و فساد و دزدی مدیران ورشکسته شده است. اسماعیل گرامی، کارگر بازنشسته که به علت اعتراض به وضعیت بازنشستگان زندانی است در یادداشتی ۲۲ تیر نوشت:
با در نظر گرفتن این مسئله که نیمی از جمعیت این کشور با حقوقهای سازمان تامین اجتماعی زندگی میکنند، ورشکسته شدن سازمان تامین اجتماعی یعنی پایان عمر حکومت.
این کارگر بازنشسته زندانی افزود «هنگامی که کارد به استخوان برسد، بازنشستگان در کف خیابان نشان خواهند داد: ما بازنشستگان با حکومت طرف هستیم نه با سازمان تامین اجتماعی.»
صنعت نفت: این همه تبعیض برای چیست؟
صبح شنبه ۱۷ تیر صدها کارگر ارکان ثالث (شرکتی) شاغل در صنعت نفت مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند.
با در نظر گرفتن این مسئله که نیمی از جمعیت این کشور با حقوقهای سازمان تامین اجتماعی زندگی میکنند، ورشکسته شدن سازمان تامین اجتماعی یعنی پایان عمر حکومت.
اسماعیل گرامی، کارگر بازنشسته از زندان
کارگران ارکان ثالث خواستار حذف شرکتهای پیمانکاری نیروی انسانی و قرارداد مستقیم هستند. خواست دیگر آنان اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، استفاده از امکانات رفاهی و بهبود وضعیت غذاخوری هاست.
کارگران شرکتهای ملی مناطق نفتخیز جنوب، ملی حفاری و دیگر شرکتها برای تجمع به تهران آمده بودند. برخی کارگران ارکان ثالث پالایشگاه تهران با خانوادههای خود در تجمع شرکت کردند.
کارگران شعار میدادند: «رئیسی، به وعدههات عمل کن» و «رئیسی، رئیسی، استعفا، استعفا».
تجمع کارگران ارکان ثالث نفت مقابل نهاد ریاست جمهوری
کارگران درباره شرایط کار خود نوشتهاند:
ما هم مانند سایر ارکان شاغل در حوزههای نفت و گاز، در شرایط سخت کاری، آب و هوای بد و آلوده در مناطق دور افتاده مشغول به کاریم، هیچ نهاد و ارگانی به مشکلات صنفی و معیشتی ما رسیدگی نمیکند، مورد تبعیض و ظلم و ستم و استثمار پیمانکاریم، از بی حقوقی و بی تامینی و فقر و فلاکت و محرومیت و پاسخهای سربالا و سرکوب حراست خسته شدهایم. پیمانکاران مفتخور به پشت گرمی و زد و بند هرروزه که با مدیریت فاسد نفت و گاز «ناظر بر اجرای پیمان نامههای اجرایی» دارند، به هر شکل ممکن بساط دزدی و چپاول را رقم زده، از هیچ تلاشی برای سود حداکثری حاصل از پیمانهای پروژهای دریغ نمیکنند.
مهران ربانی که خبرگزاری ایلنا از او به عنوان «نماینده بخشی از کارگران ارکان ثالث» نام برده است، میگوید کارگران ارکان ثالث دیگر به آنچه از دولت و نمایندگان مجلس میشنوند باور ندارند. زیرا «رئیس جمهور وعده داد بساط شرکتهای پیمانکاری و تامین نیروی انسانی برچیده میشود» اما اتفاقی نیفتاد و پیمانکاران سرجای خودشان نشستهاند.
مطالبه کارگران ارکان ثالث به تصویب و اجرای طرح ساماندهی کارکنان دولت بر میگردد. این طرح پس از کش و قوس فراوان سرانجام اسفند ۱۴۰۱ در مجلس تصویب شد اما پیش از تایید در شورای نگهبان، برای بازبینی به مجمع تشخیص مصلحت فرستاده شد.
شرایط کار در عسلویه: این حق ما نیست ...
اینجا عسلویه است. ساعت هفت صبح. این وضعیت کارگرای اینجاست. بعد خیلی جالبه، امروز تیتر میزنن که به خاطر گرما تمام ادارات بوشهر تعطیله. بابا دمتون گرم، شما که زیر کولرید! زیر کولرید، بازم تعطیلتون کردند توی این گرما. آنوقت کارگر از ساعت پنج صبح تا ساعت هفت عصر توی این گرما، زیر این فشار کاری داره کار میکنه. اینهمه تبعیض برای چیه؟… این حق ما نیست،… این حق ما نیست. روزی صد دفعه میمیریم.
در پتروشیمی دهلران کشاکش کارگران با مدیریت شرکت و مقامات استانی بر سر ادامه کار پتروشیمی ادامه دارد. کارگران شنبه ۲۰ تیر در اعتراض به تصمیم مدیریت به تعطیلی شرکت مقابل استانداری ایلام تجمع کردند. استاندار ایلام گرچه خبر تعطیلی پتروشیمی را تکذیب کرد اما توضیحات پرتناقض او بر ابهامات افزود.
حسن بهرام نیا استاندار ایلام تلویحا گفت منابع مالی پایدار برای ادامه کار پتروشیمی وجود ندارد. او سه روز بعد در تجمع کارگران در شرکت حاضر شد و گفت: «پتروشیمی دهلران تعطیل نمیشود و کارگران به کار باز میگردند.» اما در ادامه افزود رایزنی برای ادامه کار پتروشیمی ادامه دارد و «چنانچه در مقطعی پروژه تعدیل نیرو کند باید حقوق کارگران پرداخت شود.»
تجمع اعتراضی دیگر کارگران نفت در منطقه ویژه پارس جنوبی واقع در عسلویه برگزار شد. کارگران و مهندسان شرکت پلیمر آریاساسول در اعتراض به هفت ماه عدم دریافت حقوق تجمع ادامهداری را آغاز کردند که پنجشنبه ۱۵ تیر، برای پانزدهمین روز ادامه یافت.
اعتصاب کنندگان نوشتهاند:
از مهندسین پروژه تا کارگرها ۷ ماهه حقوق نگرفتیم. آیا این درسته تو دمای بالای ۵۰ درجه و دور از خانواده و زن و بچه کار کنی و هیچکس جوابگوی ما و خانوادههامون نباشه؟
شرکت شرکت پلیمر آریاساسول در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، واقع در عسلویه، قرار دارد. تولیدکننده اتیلن، پلیاتیلن و سایر محصولات پتروشیمی است. ۱۵۰۰ تن از از ۲۴۰۰ شاغل در این شرکت به واسطه شرکتهای پیمانی به کار گرفته شدهاند.
حوادث کار
یک کودک کار اهل ایذه، یک مقنی جوان در مشهد، دو کارگر ساختمانی یکی در خمینی شهر و دیگری در بروجرد، یک کودک سوختبر در ایرانشهر، یک کارگر اداره برق در بانه، یک کارگر آهنگر در قروه از جمله کارگرانی هستند که در یک هفته جان خود را از دست دادهاند. سه انگشت یک کارگر در معدن مس گودکان قطع شد. دو کارگر و یک آتش نشان در کرمان بر اثر نشست گاز آمونیاک مسموم شدند.
آرمین سلحشور و علیرضا الماسی، دو نوجوان اهل ایذه در پروژهی آزادراه تهران - شمال مشغول کار بودند، با یک خودروی نیسان برخورد کردند. آرمین سلحشور جان خود را از دست داد.
روز سهشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۲، بر اثر تصادف و آتشسوزی یک خودرو سوختبر در محور ایرانشهر به سرباز یک کودک سوختبر بلوچ زندهزنده در شعلههای آتش جانش را از دست داد. هویت این کودک سوختبر بلوچ "محسن حملی" ۱۷ساله فرزند کریمبخش اهل شهرستان سرباز است.