اخباروگزارش های کارگری13-14-15 آذرماه 1401

جنبش‌های اجتماعی
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

هشتاد ودومین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران: «اتحاد مبارزه پیروزی» «زنده باد 16آذر روز دانشجو» «کارگرمعلم پرستار کشاورزدانشجو اتحاد اتحاد» چه خبرها از روز سه شنبه 15 آذرماه هشتادو دومین روز اعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران؟ - گرامیداشت یاد زانیار ابوبکری، مسعود احمدزاده، فرشته احمدی، شاهو خضری، کبری شیخ سقا (شیخی) واسماعیل (سمکو) مولودی از جان باختگان اعتراضات سراسری در مهاباد به مناسبت چهلمین روز خاک سپاریشان با شرکت جمعیت زیادی وسردادن شعارهای اعتراضی

- گرامیداشت خاطره مهران سماک 27 ساله که براثر تیراندازی نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری دربندرانزلی پس از باخت فوتبال جان خودرا ازدست داد، بمناسبت هفتمین روز خاک سپاریش
تیراندازی وپرتاب گازاشک آور نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری بسوی حاضرین
- تجمع،راهپیمایی و جنگ و گریز خیابانی در شهرهای:
- تهران(اکباتان،چیتگر،ستارخان،مجیدیه)
- سنندج
- گوهردشت کرج
- اعتصاب وتحریم کلاس،تجمع،راهپیمایی و حضور بدون تفکیک جنسیتی در سلف،دیوار نویسی ،اجرای آهنگ دسته جمعی وسرود وآواز خوانی و انتشار بیانیه های اعتراضی دانشجویان:
فراخوان تجمع دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت روز ۱۶ آذر
زمان و مکان: ساعت یازده روز ۱۶ آذر. پردیس مرکزی دانشگاه تهران

- دانشگاه هنر أصفهان
- دانشگاه چمران اهواز
- دانشگاه جندی شاپور اهواز
- دانشگاه آزاد تبریز
- دانشگاه فنی دخترانه سنندج
- خوابگاه دخترانه دانشگاه بوعلی سینا
- دانشگاه آزاد تهران مرکز واحد سوهانک
- دانشگاه بهشتی
- دانشکده حقوق دانشگاه بهشتی
- دانشکده‌ی زبان‌ها و ادببات خارجی دانشگاه تهران
- دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران
- دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر
- دانشگاه صنعتی شریف
(همزمان با حضور زاکانی شهردار تهران)

- دانشکده فیزیک دانشگاه شریف
- دانشگاه علامه طباطبایی
(دانشجویان تعلیقی دانشگاه علامه خواهان ورود به دانشگاه هستند اما درب‌های دانشگاه بسته شده‌است و دانشجویان در داخل دانشگاه به حمایت از دانشجویان تعلیقی برخاسته‌اند.)
- دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی

- دانشگاه علم و صنعت
(همزمان با حضوربهادری جهرمی سخنگوی دولت با شعار بی‌شرف بی‌شرف)
و
- بیانیه‌ی مشترک دانشگاه‌های تهران در آستانه‌ی ۱۶ آذر ۱۴۰۱
- همراهی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران با دانشجویان در ۱۶ آذر
- حمایت سندیکای کارگران شرکت واحد از ۱۶ آذر
- دانش آموزان در مدرسه وخیابان:
- راهپیمایی اعتراضی جمعی از دانش آموزان درتهران
- مدرسه ای در سنندج

- اعتصاب دانش آموزان هنرستان فارابی کرج
- اعتصاب جمعی از کسبه های بازار در شهرهای:
- ابهر
- اشنویه
- ایذه
- ایلام
- بانه
- بجنورد
- بروجن
- بوکان
- پاوه
- پیرانشهر
- تبریز
- تهران
- جوانرود
- روانسر
- سردشت
- سقز
- سنندج
- شیراز
‏- کامیاران
- کرمان
- کرمانشاه
- مرودشت
- مریوان
- مهاباد
- لاهیجان
وهمچنین
- اعتصاب کارگران پتروشیمی سنندج برای دومین روز متوالی
- تجمع اعتراضی کارگران کارخانه داروگر تهران نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه و وعده های توخالی مسئولان برای چندمین بار درسال جاری
- اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی دراعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالبات
- تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه روغن نباتی نرگس شیراز نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی مقابل فرمانداری شیراز و اداره کل کار و استانداری فارس
- ادامه اعتراضات کارگرانِ پتروشیمی چوار ایلام نسبت به سطح پایین دستمزد وعدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان با تجمع مقابل اداره کار
بیانیه‌ی مشترک دانشگاه‌های تهران در آستانه‌ی ۱۶ آذر ۱۴۰۱
«بگذارید این وطن دوباره وطن شود
بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود.
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید.
این وطن هرگز برای من وطن نبود. »
فریادمان بیش از هشتاد روز است که در تمام کشور شنیده شده. آواز «زن زندگی آزادی» امید آینده‌ای دیگر را در دل‌های‌مان زنده کرده است و حال که ۱۶ آذر فرا می‌رسد، باری دگر گرد هم می‌آییم تا نشان دهیم مقاومت جاری است. ستم‌هایی که در این مدت بر دانشگاه‌ها و تمام مردم این کشور رخ داده بر هیچ‌کس پوشیده نیست. کشتارها و سرکوب‌ها از یادمان نرفته است. احکامی که در بیدادگاه‌ها صادر شده تا عزیزان‌مان را از ما بربایند، فراموش نشده‌اند. شهیدان‌مان را زنده می‌داریم! اما مگر اعتراض ما تنها به این مدت خلاصه می‌شود؟
یادمان نرفته است که چطور سفره‌های پدران و مادران‌مان را خالی کردید و هرگونه اعتراض آن‌ها را با باتوم‌های‌تان پاسخ دادید. یادمان نرفته که چگونه هرجا علیه سیاست‌های اقتصادی رذیلانه‌تان اعتراضی شد با وحشی‌گری به آن‌ها حمله بردید. آیا زمانی که کارگران را در بند کشیدید و یا معلمان را که برای حقوق بدیهی خود اعتراض کردند ربودید و سرکوب کردید را از یاد برده‌اید؟ امکان زیستن را از بین بردید و آن هنگام که برای رهایی تلاشی شد، سرکوب را بر ما نواختید. ما همچنان تاکید داریم که «فرزند کارگرانیم، کنارشان می‌مانیم» بوی خون‌های ریخته‌شده در آبان ۹۸ همچنان می‌آید. ما از یاد نمی‌بریم.
برای آب اعتراض کردیم کشتید! برای نان اعتراض کردیم کشتید! ما فراموش نکرده‌ایم. دلاوری‌های عزیزان کرد و بلوچ‌مان را نمی‌توانید پاک کنید و ما متحدان آنانیم و هم‌صدا با آنان فریاد می‌زنیم: «کرد و بلوچ و آذری(ترک)، آزادی و برابری.» ما دانشجویان، متحد تمام آنانی هستیم که در طی این سال‌ها علیه زنجیرهای سلطه‌ی شما مبارزه کردند. ما از تبار آنانی هستیم که ظلم و جور شما را نپذیرفتند. اشتباه نکنید که امسال تنها دلیل آمدن‌مان در روز ۱۶ آذر، ۸۰ روز اخیر است. ما برای تمام آن سال‌هایی می‌آییم که دانشجویان، کارگران، معلمان و مردم‌مان را سرکوب کردید.
با هم کلاسی‌های‌مان سخنی داریم: ۱۶ آذر روزی‌ست که نماد عدالت‌طلبی و آزادگی دانشجویان است. البته که تاریخ جنبش دانشجویی روزهای بی‌شماری دارد که تبلور آزادی‌خواهی و برابری طلبی‌مان است؛ هم‌چون اتفاقات کوی دانشگاه در سال ۷۸. اما ۱۶ آذر سال‌هاست که روزی نه برای دانشجویان که برای تمام کسانی است که علیه سلطه‌ ایستادگی می‌کنند. برای تمام آنان که برابری و آزادی را برای آینده‌ ‌می‌خواهند. عزیزان، این روز را از آن خود کنید نه چون برای دیگرانی می‌آیید، نه چون دوستان‌مان در بندند. خیر! برای خودتان بیاید! این زندگی شماست که هر روز سلب می‌شود. این آینده‌ی خودتان است که تیره می‌شود. این خانه‌ی شماست که ویران می‌شود. این خود شما هستید که به زنجیر کشیده شده‌اید. برای خودتان به میدان بیاید. تنها با پیوستن به یکدیگر می‌توانیم این زنجیرها را تماما بشکنیم.
از اساتیدمان نیز می‌خواهیم که ما را در این روز تنها نگذارند. شما نیز زمانی دانشجو بودید. باردیگر در کلاس درس آزادی و برابری دانشجو شوید.
ما دانشجویان در اتحاد با دیگر اقشار جامعه و تمامی مردم، در این روز به دانشگاه‌ها می‌آییم و خانه‌‌ی‌مان را از دشمنان‌مان پس می‌گیریم.
«دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»
دانشگاه‌های امضاکننده‌ی این بیانیه:
دانشگاه تهران
دانشگاه علامه‌ طباطبایی
دانشگاه تربیت مدرس
دانشگاه بهشتی
دانشگاه الزهرا
دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
همراهی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران با دانشجویان در ۱۶ آذر
امروز که در آستانه روز دانشجو هستیم، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران ، اعلام می‌نماید که از فراخوان‌های اعتراضی اقشار مختلف حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست می‌نماییم که در کنار دانشجویان و دانش‌آموزان خود قرار گیرند و حامی آن‌ها باشند.
وعده ما فردا ۱۶ آذر سال ۱۴۰۱ همراه با اقشار و گروه‌های مختلف در کف خیابان و به طور خاص جلوی دانشگاه‌ها.
حمایت سندیکای کارگران شرکت واحد از ۱۶ آذر
در آستانه روز دانشجو، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه، همصدا با دیگر تشکلات مستقل کارگری و‌ معلمی کشور، اعلام می‌نماید که از فراخوان‌های اعتراضی دانشجویان عزیز و دیگر اقشار تحت ستم حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست می‌نماییم که در کنار دانشجویان و دانش‌آموزان قرار گیرند و حامی آن‌ها باشند.
نزدیک به سه‌ماه است که نوجوانان و جوانان ما در دانشگاهها، مدارس و در خیابانها و ‌محلات برای برقرای آزادی و برابری، با سر دادن شعار #زن_زندگی_آزادی، و با به خطر انداختن جان عزیز خود، در حال اعتراض هستند. گزارشات از اقصی نقاط کشور از بلوچستان، ‌کردستان، گیلان‌ و‌ مازندران تا تهران، آذربایجان، خوزستان و لرستان حاکی از کشته شدن بیش از ۵۰۰ معترض، زخمی شدن هزاران نفر و بازداشت حدود ۱۸ هزار معترض می باشد. در میان جان باختگان این اعتراضات، اسامی و چهره های بیش از ۶۰ کودک و نوجوان به چشم میخورد.
همچنین صدها کارگر پیمانی نفت و‌ پتروشیمی در عسلویه در چند هفته گذشته بدنبال اعتصاب در حمایت از اعتراضات سراسری مردم بازداشت و‌ اذیت و آزار شده اند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، از زمان به قتل رسیدن #ژینا_مهسا_امینی توسط گشت ارشاد که ‌منجر به اعتراضات سراسری در کشور شد تا به امروز بارها سیاستها و اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت را محکوم‌ کرده است. در این خصوص سندیکا پیگیرانه، در حال جلب حمایتهای بین المللی، توسط تشکلات جهانی کارگری و نهادهای مربوطه، بوده است و این اقدامات کماکان در حال پیگیری است. در کنگره کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری در ۳۰ آبان ۱۴۰۱، قطعنامه اضطراری به نمایندگی از ‌۳۰۰ تشکل سراسری کارگری از ۱۳۰ کشور جهان در دنیا تصویب شد. در این قطعنامه آخرین موج سرکوب حاکمیت و تدوام نقض سیستماتیک حقوق اساسی مردم ایران از جمله حقوق آنها برای آزادی تشکل‌ها، حق تشکل‌یابی و نقض آزادی بیان محکوم شده است. همچنین در این قطعنامه آمده است: «در شاخص حقوق جهانی کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری ITUC ، ایران همواره به عنوان یکی از بدترین کشورهای جهان برای حقوق کارگران رتبه‌بندی می‌شود. اعضای چندین تشکل صنفی فقط به دلیل مبارزه برای دستیابی به حقوق اساسی و نیز ارتقاء حقوق کارگران، در حال گذراندن احکام طولانی مدت در زندان هستند»(این شامل فعالین قدیمی و سرشناس سندیکا که همکنون در حبس بسر میبرند نیز میباشد)
در آستانه روز دانشجو، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه، همصدا با دیگر تشکلات مستقل کارگری و‌ معلمی کشور، اعلام می‌نماید که از فراخوان‌های اعتراضی دانشجویان عزیز و دیگر اقشار تحت ستم حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست می‌نماییم که در کنار دانشجویان، دانش‌آموزان و‌ مردم آزادی خواه و برابری طلب قرار گیرند و حامی آن‌ها باشند. اعتراض و ‌اعتصاب حق مسلم کارگران، دانشجویان، دانش آموزان و کلیه مردم ‌تحت ستم‌ در کشور میباشد و‌ هرگونه سرکوب و‌ خشونت نسبت به معترضین محکوم و محتوم به شکست است.
کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
بیانیه جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و اعلام اعتصاب سه روزه
به نام زن زندگی آزادی
آنان که بر بهار تبر آختند تند
پنداشتند خام
که با هر شکستنی
قانون رشد و رویش را
از ریشه کنده اند .
جوشش خون در خیابان های کشور ، سرکوب و خفقان فراگیر مردم و ظلم و ستم روا رفته در این سالها از نیزارهای ماهشهر تا خیابان های تهران و سقز و زاهدان چیزی نیست که دانشجویان نسبت به آن منفعل باشند و در برابر آن سکوت پیشه کنند .
یورش به دانشگاه ها ، صدها ممنوع الورودی ، بازداشت و زندان ، احکامی تماما ظالمانه و تهدید های پوشالی اما تمام نشدنی آنان که سرکوب و خفقان را تنها راه حفظ خود می دانند ؛ نتوانسته و نخواهد توانست دانشجو را به سکوت وادارد و همبستگی آن با صدای خیابان _ که همانا صدای مردم است _ را قطع نماید . دانشگاه سنگر آزادی و آزادی خواهی ست و دانشجو در جنگ با تاریکی و خفقان این سنگر را رها نخواهد کرد .
آنان که گمان می کنند ماندنی هستند خواهند رفت ، آنان که غره به قدرت پوشالی خود هستند خواهند دانست صدای همبستگی ما بلندتر از فریاد آنان است . آنان که مشغول جعل قوانین ظالمانه هستند پشیمان خواهند شد .
ما جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی اعلام می داریم همراه با دیگر دانشگاهیان و مردم به اعتصابات روز 14 ، 15 و 16 آذرماه می پیوندیم .
تعقیب و گریز در دانشگاه شریف
بنا به اخبار رسیده از دانشگاه شریف و در پی حضور زاکانی شهردار تهران در سالن جابر دانشکده شیمی، حضور دانشجویان در این سالن و دانشجو محدود شده و حراست با دانشجویان برخورد می‌کند.
صحن دانشگاه چندساعتی‌ست که شاهد حضور پررنگ نیروهای حراست است و کارکنان حراست در گروه‌های چند نفره در دانشگاه گشت می‌زنند و هر تجمع احتمالی را متفرق می‌کنند.
حراست با مشکوک شدن به هر رفتار دانشجوها به سمت آنها رفته و اقدام به تذکر و پراکنده کردن‌شان می‌کند. چند مورد تعقیب و گریز بین نیروهای حراست و دانشجوها نیز اتفاق افتاده است. چند نفر از دانشجویان در هنگام تعقیب و گریز شعار تازه‌ای دادند:
«منشورشون چاخانه؛ دانشگاه پادگانه»
شرح وقایع امروز دانشگاه خواجه نصیر و تهاجم به ۳ دانشجوی این دانشگاه
گزارش ارسالی دانشجویان
امروز سه‌شنبه ۱۵ آذرماه، دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به صورت خودجوش تصمیم به بیان اعتراض خود نسبت به افزایش هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی و مشکلات معیشتی کشور تجمعی شکل دادند. این دانشجویان ابتدا قصد بر حضور هماهنگ در دانشکده برق را داشتند که با ممانعت حراست دانشکده برق به سوی دانشکده‌های خود بازگشتند. دانشجویان دانشکده مکانیک حدود ساعت 13 تا 14:30 در لابی مکانیک گرد هم آمده و تحصن کردند. در این حین یکی از دانشجویان دختر ورودی 1401 که از جدیدالورودهای دانشگاه هستند، از دوستان خود که اجازه اینکار را هم از آنها گرفته بودند، فیلم‌برداری کرد که یکی از دانشجویان بسیجی ایشان را تهدید کرده و از انجام اینکار بازداشت.
بعد از اتمام تحصن، ۷ تن از دانشجویان دانشگاه خواجه‌نصیر، توسط نیروهای لباس شخصی‌ توسط ماشین پژو پارس سفید مورد تعقیب قرار گرفتند و سه دانشجو در تقاطع ولیعصر و میرداماد حوالی ساعت ۵:۳۰ مورد تهاجم قرار گرفتند که از سرنوشت آن‌ها اطلاعی در دست نیست.
۱۵ آذر ۱۴۰۱
دانشجویان دانشکده‌ی زبان‌ها و ادببات خارجی دانشگاه تهران که در حال حاضر در اعتصاب حداکثری به سر می‌برند، خواهان آزادی هم دانشکده‌ای خود، محمدصادق صاقی هستند.
محمدصادق صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی، ۴ آبان در مسیر دانشکده توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و همچنان در زندان فشافویه به سر می‌برد.
دادگاه محمدصادق صادقی قرار است روز ۱۶ آذر به قضاوت قاضی صلواتی برگزار شود!
تجمع جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان در مقابل آمفی تئاتر توحیدخانه در اعتراض به مراسم نمایشی گرامیداشت ۱۶ آذر با حضور صفار هرندی و مهران رجبی که با شعار و بحث همراه بود و در ادامه به لغو برنامه مهران رجبی منجر شد.

۱۵ آذر ۱۴۰۱
اعتراضات امروز دانشجویان دانشکده‌ی روان‌شناسی و علوم‌تربیتی دانشگاه تهران به برنامه‌ی بسیج این دانشکده
دانشجویان دانشکده‌ی روان‌شناسی و علوم‌تربیتی دانشگاه تهران روز سه‌شنبه ۱۵ آبان در اعتراض به برنامه‌ای حول محور اعتراضات دانشجویی که به میزبانی بسیج دانشجویی و با حضور بیژن عبدالکریمی برگزار شد، برنامه را تحریم کردند و در مقابل تالار کوثر با وجود حضور نیروهای حراست، دست به تجمع زدند و شعارهایی 《گفت‌وگوی فرمایشی نمی‌خوایم، نمی‌خوایم》و《خاموش بودن ننگ ما، آزادی فرهنگ ما》و 《دانشگاها پادگان، دانشجوها تو زندان》و 《ننگ ما ننگ ما، بسیج الدنگ ما》سر دادند. لازم به ذکر است آقای مرزبان، رئیس حراست پردیس‌های شمالی دانشگاه تهران در همین حین با تعدادی دیگر از نیروهای حراست در دانشکده حاضر شد. در ادامه، یکی از مسئولین دانشکده سعی داشت دانشجویان معترض را به خاموشی دعوت کند که دانش‌جویان《زن، زندگی، آزادی》 گویان از گفت‌وگو با ایشان امتناع کردند.
۱۵ آذر ۱۴۰۱
قدردانی جمعی از دانشجویان مهندسی شیمی از اساتید دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز و دانشکده شیمی برای امضای بیانیه اخیر اساتید دانشگاه علم و صنعت حمایت از خواسته‌های دانشجویان:
با سلام و درود
از اینکه در این روزهای سخت و ملتهب در کنارمان ایستادید و شجاعانه حمایت خود را از شنیده شدن صدای دانشجویان و خواسته‌هایشان ابراز کردید، بی‌نهایت سپاسگزاریم.
به خود می‌بالیم که در سایه منش و اندیشه شما استادان فرهیخته و شریف الفبای آزادگی می‌آموزیم و برای ساختن جامعه‌ای پویا تلاش می‌کنیم.
به امید روزهای بهتر
به امید آزادی
جمعی از دانشجویان دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز دانشگاه علم و صنعت ایران
۱۵ آذر ۱۴۰۱
محکومیت فاطمه گرجی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه سمنان به تحمل یک سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، دو سال ممنوعیت از خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در احزاب سیاسی
فاطمه گرجی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه سمنان که در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۱ توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، با اتهامات "اهانت به مقدسات اسلام، برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، توهین به مقامات و مسئولین و اخلال در نظم و آسایش عمومی"، به تحمل یک سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، دو سال ممنوعیت از خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در احزاب سیاسی، محکوم شد.
سه دانشجوی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه به نام‌های امیرحسین بلال‌پور، عرفان خستوی وزانیار غریب روز گذشته مورخ ۱۴ آذر مقابل متروی تئاتر شهر بازداشت شده‌اند.
تا‌‌ بدین لحظه اطلاعات دقیقی از وضعیت این دانشجویان در دست نیست.
روزبه سوهانی، دانش‌آموخته‌ی مهندسی معدن دانشگاه شاهرود، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، روز ۱۴ آبان طی یورش نیروهای امنیتی و شکستن قفل خانه وی، بازداشت شد.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
آیدا عمیدی، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد شیمی‌فیزیک دانشگاه علوم تحقیقات، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، روز ۱۴ آبان طی یورش نیروهای امنیتی به واحد آپارتمانی وی شکستن قفل خانه و ایجاد رعب و وحشت برای همسایگان، بازداشت شد.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
دو دانشجوی دانشگاه فنی شمسی‌پور تهران به نام‌های مهدی صفایی دانشجوی ترم ۴ الکترونیک و علی دهقان دانشجوی ترم ۳ الکترونیک، روز یکشنبه ۱۳ آذرماه توسط نیروهای‌ امنیتی بازداشت شده‌اند.
تا بدین لحظه، از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
محمدرضا کمالی سروستانی دانشجوی معماری دانشگاه فنی مهندسی باهنر شیراز، ۱۶مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از ۲۱ روز بازداشت موقت، به قید وثیقه یک میلیارد و سیصد هزار تومانی آزاد شد.
در ادامه این دانشجو طی دادگاهی به تاریخ ۲۴ آبان و به قضاوت قاضی ساداتی، به پنج سال زندان و دو سال ممنوع خروجی و ابطال گذرنامه محکوم شده است.
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی محمدجواد شریفی
محمدجواد شریفی دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه امام محمدباقر ساری و ورودی ۱۴۰۰، بازیگر تئاتر و سینماگر، روز ۱۴ آبان ۱۴۰۱ توسط اطلاعات سپاه بازداشت و به بخش امنیتی زندان تیرکلای ساری منتقل شده است.
راجع به اتهام وی آنچه که گفته می‌شود، دارا بودن اکانت توئیتری مشکوک(!) است. علی‌رغم پیگیری‌های وکیل وی جهت تبدیل قرار بازداشت به وثیقه پس از گذشت یکماه از قرار بازداشت، مسئولین امنیتی مدعی‌اند که این دانشجو به این مساله توجهی نداشته و نسبت به ماندن خود در زندان اعتراضی ندارد!
گرامیداشت زهرا جلیلیان، دانشجویی که تحت فشار استادراهنما خودکشی کرد
زهرا جلیلیان دانشجوی دکترای برق دانشگاه تهران که روز ۱۲ آذر تحت فشار حریصانه‌ی استادراهنمای خود مبنی بر بهره‌برداری از مقاله‌ی بین‌المللی این دانشجو در نشریه‌ی nature خودکشی کرد و یک روز پس از آن بدلیل جراحات وارده جان خود را از دست داد، توسط جمعی از دانشجویان این دانشکده، یادش گرامی داشته شد.
نام استاد راهنمای این دانشجوی مرحوم اهل کرمانشاه که باعث مرگ وی شد، دکتر شمس‌الدین مهاجرزاده است که پس از آن واقعه فعلا در دانشکده حضور پیدا نکرده است.
رسانه‌های مختلف در روزهای اخیر با ساده‌انگاری و تحت ادعای ابتلای این دانشجو به مشکلات روحی روانی و بی تقصیری استاد، سعی در توجیه مرگ وی کردند تا دوباره یکی از فجایعی که توسط سیستم اموزشی عقیم کشور بر سر دانشجویان آوار می‌شود، مسکوت بماند.
جو پادگانی و امنیتی شدید در دانشگاه علوم و تحقیقات در آستانه روز دانشجو
از شروع ترم تحصیلی و همزمانی آن با اعتراضات سراسری، جو شدید امنیتی در دانشگاه علوم و تحقیقات حاکم شده و در آستانه روز دانشجو نیز این فشارها بر دانشجویان بیشتر شده‌است.
کیف و وسایل شخصی دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه توسط افرادی که خود را حراست دانشگاه معرفی می‌کنند تفتیش می‌شود و ورود دانشجویان به دانشگاه با کلاه و ماسک ممنوع شده است.
پس از چندین تجمع اعتراضی دانشجویان زیر سایه جو امنیتی، پارکینگ‌های داخلی دانشگاه به بهانه تعمیرات تعطیل شده‌اند و دو دوربین امنیتی جدید در محوطه‌ دانشگاه (بلوک ۱و ۲) نصب شده است.
این شرایط در حالی است که در تجمع ۱۰ آبان در دانشگاه لباس شخصی‌ها با هماهنگی مسئولان دانشگاه با خودرو به تجمع ورود کردند و یکی از دانشجویان را از جمعیت بیرون کشیده و به داخل خودرو برده و ربودند.
حراست دانشگاه علوم و تحقیقات با تفتیش وسایل شخصی و نصب دوربین‌های جدید حریم دانشجو و دانشگاه را نقض کرده‌اند.
بازداشت طیبه نظری دبیر و دخترش مریم آروین وکیل دادگستری در سیرجان
بنا بر خبرهای رسیده به شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران خانم طیبه نظری، دبیر دبیرستان دخترانه بنت‌الهدی صدر سیرجان ،بیش از ده روز است در زندان کهن شهر سیرجان است.
گفته شده مامورین هنگام بازداشت دختر ایشان دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری، به دلیل دفاع ایشان از دخترشان، خانم نظری را نیز بازداشت کرده و در انتقال به زندان آن دو را مورد ضرب و شتم نیز قرار دادند و با ایجاد جو ملتهب روانی سعی در پرونده سازی علیه ایشان دارند.
مریم آروین، وکیل دادگستری به جرم همراهی و ارائه‌ی مشاوره به خانواده‌ زندانیان که حرفه‌ی وی می‌باشد، بازداشت شده و موقع دستگیری مقنعه‌ی او را گرفته و روی زمین می‌کشند. این وکیل شریف دادگستری بیش از ده روز است به همراه مادرش،در زندان سیرجان است.
مسعود فرهیخته، که از شنبه ۱۲ آذر بعد از خروج از اداره کل آموزش و پرورش استان البرز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد،بعد از ۴ روز در یک تماس کوتاه با همسر خود عنوان کرده است که در زندان اوین است و پرونده او به شعبه دوم بازپرسی ارجاع داده شده‌است.
هنوز ارگان دستگیر کننده و علت دستگیری مسعود فرهیخته مشخص نیست. اما در این تماس کوتاه که نیروهای امنیتی اصرار به اتمام خیلی سریع آن را داشتند، آقای فرهیخته تنها توانسته اعلام کند که در کجا زندانی است. گرچه روحیه آقای فرهیخته در این تماس مثل همیشه عالی بوده اما گویا دچار سرماخوردگی شده است. فرهیخته در این تماس تلفنی، وقتی خبر آزادی آقایان اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه به گوشش می‌رسد، بسیار خوشحال شده‌است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، نحوه دستگیری آنی معلمی کنشگر و شناخته شده در خیابان را نقض و انهدام حقوق قانونی متهم و قانون اساسی می‌داند و مسئولیت مستقیم این قانون شکنی را برعهده مقامات قضایی می‌داند. این شورا خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط مسعود فرهیخته است تا شرایط دادگاه او بر اساس قانون و با حضور وکیل در محاکم قضایی انجام گردد.
بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده
بیست و چهارمین سالگرد قتل تبه‌کارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده
یاد ستم‌کشتگان راه آزادی را گرامی می‌داریم
در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز می‌شود، سلاخی کردن پروانه اسکندری و داریوش فروهر در خزان سال 1377 و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعه‌ای شگفت و تکان‌دهنده بود در سیر وقایع ملالت‌بار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمی‌انگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بی‌خبری گُم می‌شد. اما جنایت‌های سیاسی- حکومتی سال 77 تاریخچه‌ای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشه‌های پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بی‌گمان جنایت پشت جنایت از کُشته‌ها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادی‌خواهانه‌ای که از زن ایرانی در اسفند سال 1357 برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپس‌گرایان حاکم. بانگی که در اسفند 57 برخاست پژواکی داشت که در 1401 به گوش جان شنیده شد.
اگر سرکوب زنان در سال 57، در ادامه‌ی خود قلع و قمع مطبوعات از بند رسته‌ی پس از انقلاب بهمن، سرکوب مردم حق‌طلب کُرد در تابستان سال 1358، در هم کوبیدن جنبش مستقل و آزادی‌خواهانه‌ی دانشجویان در اردیبهشت سال 59، کشتار مبارزان سیاسی، از میان بردن احزاب، سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی، سندیکاها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های آزاد کارگری و قتل‌عام نزدیک به 5000 زندانی سیاسی کت‌بسته و حکم گرفته را در دهه‌ی خونین و سیاه 60 در پی نداشت، شک نباید داشت که حکومت به خود جرئت نمی‌داد که در روز روشن مشتی رجاله‌ی سیاهکار و سیاه‌اندیش را به شکار آزادی‌خواهان راهی خیابان‌ها کند، و برای تحکیم پایه‌های سست حاکمیت خود از هیچ جنایتی رویگردان نباشد. «مرگ» مشکوک سعیدی سیرجانی، نیست کردن جسمی پیروز دوانی، کارد آجین کردن حمید و کارون حاجی‌زاده، قتل احمد میرعلایی، غفار حسینی، مجید شریف و افشای قتل ده‌ها زندانی سیاسی آزاد شده‌ی پس از سال 67 در مطبوعات سال 77 مقدمه‌ای شد بر کشتار روشنفکران آزادی‌خواهی که هرگز نخواسته بودند سر بر خط حاکمیت آزادی‌ستیز بگذارند و به چیزی کمتر از آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان رضایت نمی‌دادند. و چنین شد که در فردای قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در دادگاهی دربسته، بدون حضور خانواده‌ها و وکلای مقتولان، تنی چند از عوامل دست چندم جنایت را به محاکمه کشیدند، هرگز دست به ریشه‌های جنایت نبردند و دست به ترکیب آمران و فرماندهان جنایت نزدند، و برای تکمیل این مضحکه چندی بعد وکیل شجاع جان‌باختگان راه آزادی، ناصر زرافشان، را به 5 سال زندان محکوم کردند و بی‌درنگ حکم زندان را به اجرا گذاشتند و مطابق معمول این چهار دهه: سنگ را بستند و سگ را رها کردند. از آن پس متهمان این جنایت را به مرخصی ابدی فرستادند، در عوض چندی نگذشت که دردنباله‌ی پروژه‌ی قتل‌های پاییز 77 برخی از اعضای کانون نویسندگان ایران، از جمله منیژه نجم عراقی و فریبرز رئیس دانا را محاکمه و زندانی کردند، برای عده‌ای از اعضای کانون پرونده‌سازی کردند و از آن میان برای سه تن، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن حکم‌های دراز مدت زندان بریدند و راهی زندان‌شان کردند و سرانجام بکتاش آبتین را با تعلل عمدی در درمان بیماری او کین‌توزانه به قتل رساندند.
بدینگونه، آنچه امروز در خیابان‌های سراسر ایران، در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها و «سوله»های گمنام و بی‌نام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمده‌ی جنبش آزادی‌خواهی ما می‌گذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنین‌انداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همه‌ی این جنایت‌ها و نابکاری‌ها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.
کانون نویسندگان ایران یاد ستم‌کشتگان پاییز سال 1377 را گرامی می‌دارد و روز جمعه 18 آذر ساعت 3 بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران می‌کند.
۱۵ آذر ۱۴۰۱
کانون نویسندگان ایران
اعتصاب کارگران پتروشیمی سنندج برای دومین روز متوالی

بنابر گزارش رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، امروز سه‌شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ کارگران شاغل در شرکت پتروشیمی سنندج در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان برای دومین روز متوالی اعتصاب کرده و در محوطه مجتمع دست به تجمع زدند.
کارگران پتروشیمی سنندج خواستار افزایش دستمزد، حذف پیمانکاران و تبدیل وضعیت و دیگر مطالباتشان هستند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۱۵ آذر ۱۴۰۱
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه داروگر تهران نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه و وعده های توخالی مسئولان برای چندمین بار درسال جاری
روزسه شنبه 15 آذر برای چندمین بار درسال جاری، کارگران کارخانه داروگر تهران برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه و وعده های توخالی مسئولان دست به تجمع زدند.
کارگران این کارخانه با بیان اینکه چند روز است به دلیل تامین نشدن مواد اولیه کاری برای انجام نداریم،به خبرنگاررسانه ای گفتند: طی یک سال گذشته فعالیت تولیدی محل کار آنها به دلیل تامین نشدن مواد اولیه تولید مکرر متوقف می‌شد و همواره دستمزد آن‌ها با چند ماه تاخیر پرداخت شده است.
آنها افزودند:حق بیمه آن‌ها از 4 ماه پیش پرداخت نشده و علاوه بر آن مزایای اضافه‌کاری و سرویس حمل و نقل نیز به کارگران داده نشده است.
از قرار معلوم کارفرمای این واحد تولیدی به کارگران گفته است کارگرانی که تمایل به همکاری ندارند می‌توانند محل کار خود را ترک کنند.
به گفته کارگران؛ در شرایطی که مسئولان استان تهران همانند اداره کار و اداره صنعت از مشکلات کارگران داروگر باخبر هستند، هنوز پرداخت مطالبات مزدی آن‌ها انجام نشده است.
اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی دراعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالبات
روز دوشنبه 14 آذر، کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی دراعتراض به عدم پرداخت بموقع مطالبات دست از کار کشیدند ودراین مجتمع تولیدی در بندرعباس تجمع کردند.
براساس گزارش رسانه ای شده بتاریخ 15 آذر،بدنبال وعده های داده شده از طرف کارفرما این کارگران به اعتراضشان خاتمه دادند.
تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه روغن نباتی نرگس شیراز نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی مقابل فرمانداری شیراز و اداره کل کار و استانداری فارس
روز سه شبه 15 آذر، کارگران کارخانه روغن نباتی نرگس شیرازازاعتراضات دامنه دارشان نسبت به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی(عدم پرداخت 3 ماه حقوق و5 ماه حق بیمه) منجمله برپایی تجمع مقابل فرمانداری شیراز و اداره کل کار و استانداری فارس،خبردادند.
تعدادی از کارگران روغن نباتی نرگس شیراز به خبرنگاررسانه ای گفتند: در حال حاضر شرایط تولید در این کارخانه مهم صنعتی نامناسب است و در صورت بی‌توجهی به مشکلات، به زودی شاهد تعطیلی و بیکاری کارگران خواهیم بود.
آنها افزودند:شرایط فوق تهدیدی برای امنیت شغلی حدود 150کارگری است که در کارخانه باقی مانده‌اند، به همین دلیل طی ماه‌های گذشته کارگران روغن نباتی نرگس برای بیان مشکلات محل کار خود چندین ملاقات با مسئولان استانی (استاندار، فرماندار، اداره کار) و نمایندگان مجلس داشته‌اند که هنوز نتیجه‌ای از این گفتگوها حاصل نشده است.
یکی از کارگران شرکت روغن نباتی نرگس شیراز درباره معوقات بیمه‌ای همکاران خود گفت: علاوه بر تعویق حدود سه ماه حقوق، در زمینه بیمه تامین اجتماعی با مشکلات زیادی روبرو هسیتم به طوری که حدود 5 ماه حق بیمه کارگران به تامین اجتماعی واریز نشده است.
این کارگر با اشاره به اینکه برای رسیدگی به وضعیت کارخانه و پرداخت حقوق بارها با مسئولان مرتبط صحبت کرده‌ایم، در ادامه افزود: با وجود آنکه امکان تولید روغن در این کارخانه وجود دارد اما اقدامی برای تهیه مواد اولیه تولید انجام نمی‌شود. کاهش تولیدات و افزایش مطالبات باعث شده این واحد تولیدی که ظرفیت تولید روزانه 100 تن روغن را دارد، فقط برای چند روز مواد برای تولید داشته باشد و کارگران در مابقی روزها کاری برای انجام ندارند.
وی افزود:در چند سال گذشته مدیران شرکت و مسئولان استانی بارها وعده رسیدگی به وضعیت کارخانه و پرداخت مطالبات آنان را داده‌اند.
وی در خصوص آغاز مشکلات این کارخانه اضافه کرد: این واحد تولیدی که از سال 1333 راه‌اندازی شده سال 1371 بدون کارشناسی به بخش خصوصی واگذار شد و از آن زمان تاکنون شاهد کاهش رونق تولید و بیکاری کارگران بوده‌ایم.
اوادامه داد:نرگس شیراز یک مجموعه تولیدکننده قوطی‌های فلزی نیز دارد که به دلیل تامین نشدن مواد اولیه تولید (ورق) فعالیت مداوم ندارد.
ادامه اعتراضات کارگرانِ پتروشیمی چوار ایلام نسبت به سطح پایین دستمزد وعدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان با تجمع مقابل اداره کار
روز سه شنبه 15 آذر، کارگرانِ پتروشیمی چوار ایلام از ادامه اعتراضاتشان نسبت به سطح پایین دستمزد وعدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و وعده های توخالی مسئولان با تجمع مقابل اداره کار،خبردادند.
یکی از کارگران معترض پتروشیمی چوار ایلام به خبرنگاررسانه ای گفت: 600 کارگر این پتروشیمی همان پایه حقوق را بدون مزایای شغل دریافت می‌کنیم؛ قرار بود طرح طبقه‌بندی مشاغل برای ما اجرا شود که هر بار وعده می‌دهند و خبری از اجرایی شدن نیست.
وی افزود: آخرین وعده، اجرای طرح طبقه‌بندی از فروردین امسال بوده اما اکنون که ماه نهم سال سپری شده بازهم علیرغم تاکید مواد 48 تا 50 قانون کار، خبری از اجرای طبقه‌بندی مشاغل و پرداخت‌های آن نیست.
این کارگر در ارتباط با ناچیز بودن حقوق و مزایای مزدی گفت: من یک کارگر مکانیک متخصص و باسابقه و پدر دو فرزند هستم که گاهی شیفت شب هم کار می‌کنم؛ حقوق ماهانه‌ی من در مجموع کمی کمتر از هشت میلیون تومان است که از این مبلغ یک میلیون تومان آن بابت شب‌کاری و 800هزار تومان حق اولاد است؛ در واقع حقوق کارگران مجرد همان شش میلیون و خرده‌ای است و علیرغم سابقه کار و تخصص همه‌ی این ششصد نفر، همان حقوق پایه وزارت کار را دریافت می‌کنند.
ترکیب کارگران شرکتی این پتروشیمی متفاوت است؛ از مکانیک و تعمیرات گرفته تا خدماتی و آتش‌نشانی، همه پیمانکاری هستند و از قضا همه در لیست‌های بیمه «کارگر ساده» محسوب می‌شوند؛ این همان نکته‌ای است که مورد انتقاد به حقِ کارگران واقع شده:
با سرپیچی از اجرای طبقه‌بندی، نه تنها امروز در زمان اشتغال دستمزدمان کم است بلکه چون ما را در لیست‌های بیمه کارگر ساده به حساب می‌آورند و کف بیمه را برای ما می‌پردازند، در زمان بازنشستگی نیز از کف مستمری برخوردار خواهیم شد.
یک کارگر دیگر این پتروشیمی گفت: منِ مکانیک متخصص، چرا باید از نظر پتروشیمی و شرکت پیمانکار یک کارگر ساده باشم؟ کارگر ساده فردی‌ست که هیچ تخصص و مهارتی ندارد.
کارگران پتروشیمی چوار از مراجعات مکرر به اداره کار ایلام خبردادند: چندین بار به اداره کار مراجعه کردیم؛ اداره کار به تماس گرفتن با پتروشیمی بسنده می‌کند؛ پتروشیمی اجرای طرح طبقه‌بندی را گردن پیمانکار می‌اندازد و پیمانکار می‌گوید پتروشیمی بودجه‌ی کافی نمی‌دهد. به همین دو سال تمام است که در انتظار اجرای طرح طبقه‌بندی، معطل و سرگردان مانده‌ایم و در این اوضاع اقتصادی با حداقل حقوق روزگار می‌گذرانیم.
آن‌ها خواستار ورود جدی اداره کار به مساله هستند و می‌گویند: کارگران متخصص به این بهانه که شرکتی هستند نباید از حداقل‌های قانونی بی‌بهره بمانند، این عدالت و انصاف نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

هشتاد ویکمین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران: «اتحاد مبارزه پیروزی»«زنده باد 16آذر روز دانشجو»«کارگرمعلم پرستار کشاورزدانشجو اتحاد اتحاد»روز دوشنبه 14 آذرماه هشتادو یکمین روز اعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران،شاهداعتراضات بقرار زیر بودیم:- خاکسپاری مهدی عیدی وندی که یکشنبه شب (13 آذر)حین شعارنویسی با تیراندازی نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری جان خود را ازدست داد در یزدانشهربا شرکت جمعیت کثیری- گرامیداشت یاد محمد شریعتی از جان باختگان اعتراضات سراسری در بهشت محمدی سنندج

- تجمع خانواده های بازداشت شدگان اعتراضات سراسری مقابل زندان اوین در هوای سرد وبارانی

- تجمع،راهپیمایی و جنگ و گریز خیابانی در شهرهای:
- اراک
- اصفهان
- ایلام
- بوشهر
- تهران(اکباتان،چیتگر،ستارخان،شریعتی،صادقیه)
- جوانرود
- رشت
- زنجان
- سقز
- سنندج
- شیراز
- قزوین
- کرج(گلشهر)
- کرمانشاه
- مریوان
مشهد(وکیل آباد)
- اعتصاب وتحریم کلاس،تجمع،راهپیمایی و حضور بدون تفکیک جنسیتی در سلف،دیوار نویسی ،اجرای آهنگ دسته جمعی وسرود وآواز خوانی و انتشار بیانیه های اعتراضی دانشجویان:
- دانشگاه آزاد اهواز
- دانشگاه نوشیروانی بابل
- دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
- دانشکده فنی مهندسی دانشگاه قم
- دانشگاه کردستان
- دانشگاه آزاد تهران شمال
- دانشگاه بهشتی
- دانشکده حقوق دانشگاه بهشتی
- دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
- پردیس علوم و دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران
- دانشکده علوم پایه دانشگاه تهران
- دانشکده فنی دانشگاه تهران
- دانشکده فنی امیرآباد دانشگاه تهران
- دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
- دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران
- دانشگاه شریعتی
- دانشکده ادبیات دانشگاه علامه
- دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت

و
- بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و اعلام اعتصاب در ر وزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
- بیانیه دانشجویان مهندسی نفت دانشگاه تهران پیرو اعتصابات ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
- بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و اعلام اعتصاب در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶
- بیانیه جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی ایران به مناسبت ۱۶ آذر
- بیانیه‌ی پنج بندیِ ۲۰۹ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در حمایت از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز خطاب به وزیر بهداشت و درمان و استاندار استان فارس و ریاست دانشگاه علوم پزشکی شیراز
- دانش آموزان در مدرسه وخیابان:

- اعتراض دانش آموزان دهگلان در خیابان با شعارهای « مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنه‌ای»و....
- اعتراض دانش آموزان سنندج در خیابان
- اعتصاب دانش آموزان مدرسه دبیرستان باقرالعلوم شیراز
-اعتصاب دانش آموزان مدرسه تیزهوشان دستغیب شیراز
- اعتصاب دانش آموزان مدرسه ای درنیشابور
- اعتصاب جمعی از کسبه های بازار در شهرهای:
- اراک
- ارومیه
- اشنویه
- اصفهان
- اهواز
- بابل
- بانه
- بجنورد
- بندرانزلی
- بندر عباس(سه راه دلگشا)
- بوشهر
- بوکان
- بهبهان
- پاوه
- تبریز
- تهران( چراغ برق، خیابان سعدی، خیابان آزادی، خیابان ولیعصر، دروازه شمیران، عبدل آباد،لاله‌زار)
- جم(بوشهر)
- جوانرود
- دزفول( میدان تره بار)
- دشتیاری(سیستان وبلوچستان)
- دهگلان
- دیواندره
- رزقان(فارس)
- رشت
- زرین شهر
- سرابلە(ایلام)
- سردشت
- سقز
- سنندج
- شاهین شهر
- شهرکرد
- شیراز
- فردیس کرج
- قزوین
- قم
- کازرون
-کرج(گوهر دشت)
- کامیاران
- کرمان
- کرمانشاه(دولت آباد، راسته بازار)
- گرمسار
- گناوه
- لاهیجان
- مرودشت
- مریوان
- مهاباد
- همدان
و
- کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران:
از فراخوان‌ها برای اعتراضات و اعتصابات سه روز آذر ماه حمایت کنیم
- بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت شانزدهم آذرماه روز دانشجو
شانزده آذر، روزی تاریخ‌ساز برای جنبش آزادیخواهی و برابری‌طلبی
وهمچنین
- دومین روز اعتصاب وتجمع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها
- تجمعات اعتراضی کارگران نگهبان پروژه متروی اهوازنسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق و وعده های توخالی مسئولان مقابل کارگاه،فرمانداری اهواز و استانداری خوزستان
- تجمع اعتراضی پرستاران بیمارستان هفت تیرتهران نسبت به اجرای سرودم بریده قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری مقابل وزارت بهداشت
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران:
از فراخوان‌ها برای اعتراضات و اعتصابات سه روز آذر ماه حمایت کنیم
بی شک اعتصاب از ارکان اصلی اعتراضات سراسری به شمار می رود . اعتصابات نمایانگر توانایی و قدرت کارگران و شهروندان معترض در قبال حکومت مستبد و دیکتاتور است .
اعتصاب "خود" اعتراض است . اعتراض به آنچه که در جامعه جاری است . چنانکه اوضاع اقتصادی و مالی جمعیت ۹۹ درصدی جامعه، چنان زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده ،که خانواده ها به ندرت توانایی تامین امرار معاش خود را دارند . گرانی روز افزون هزینه زندگی را بسیار بالا برده و قدرت خرید مردم را نیز بسیار کاهش داده است . بیکاری گسترده نسل نوجوان و جوانان که امار چشمگیر و قابل ملاحظه ای از جمعیت جامعه را تشکیل میدهد .بعلاوه کارگران بیکار شده خانواده های کارگری ، وقتی این معضل بزرگ بیکاری درکنار معضل بزرگ گرانی قرار گیرد ، نتیجه اجتماعی آن برای مردم جامعه فاجعه آمیز می شود .
وجود این گرانی و بیکاری زیرسلطه سرکوب و اختناق به معنای تحمیل گرسنگی و فقر مطلق به زور قوانینی که موجب سلب آزادی و اختیار شهروندان نیز میشود . علاوه بر ان ، با زندان و شکنجه و اعدام و سرکوب ، و همواره با وضع قوانین یک جانبه ، که فقط حفظ منافع حاکمان مافیایی را تداوم می بخشد ، و بیحقوقی مطلق را بر جامعه حاکم می کند .
شعاری که این روزها بر زبان معترضان جاری است به معنای" نه " به اوضاع پیش آورده حکومت است . در واقع این شعار ""فقر فساد گرونی ، میریم تا سرنگونی "" رمزگشایی از جنبش انقلابی جاری به شمار می رود . که حاصل عملکرد ۴۴ ساله حکومت جمهوری
اسلامی است .
کمیته پیگیری، حمایت قاطعانه خود را از فراخوان های گسترده که توسط "جوانان محلات تهران" و"جوانان محلات" شهرهای دیگر منتشر شده را اعلام میکند .
ما نیز از کلیه همکاران کارگر و شهروندان شریف و آزادیخواه می خواهیم ، که با تمام توان و قوای خود در این اعتصابات و اعتراضات سه روزه آذر ماه ، نوجوانان و جوانان انقلابی را حمایت کرده و در کنارشان حضوری فعال داشته باشیم .
بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت شانزدهم آذرماه روز دانشجو
شانزده آذر، روزی تاریخ‌ساز برای جنبش آزادیخواهی و برابری‌طلبی
شانزده آذر امسال در حالی فرا می‌رسد که بار دیگر جنبش دانشجویی در پی خیزش سراسری مردم ایران بر تارک آزادیخواهی و برابری‌طلبی ستمدیدگان میدرخشد.
طی نزدیک به سه ماهی که از خیزش سراسری مردم ایران میگذرد دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور پیشاپیش این خیزش، صحنه‌های پر شوری از مقاومت و ایستادگی و مبارزه‌جویی را خلق کرده و به رغم سرکوب خونین و بی‌وقفه‌ای که در دانشگاه‌ها انجام شده، آنان لحظه‌ای آرام نگرفته‌اند و دانشگاه‌ها را به یک مرکز ثقل آزادیخواهی و برابری‌طلبی تبدیل کرده‌اند.
آنان نسل شکست نخوردگانی هستند که پیروزی و پایان دادن به استبداد و فقر و فلاکت و ستم طبقاتی و تبعیض جنسی و جنسیتی و پایان دادن به هر آنچه که مهر بردگی انسان را بر خود دارد قطب نمایشان است.
روز دانشجوی امسال به مثابه روزی بزرگ و تاریخ‌ساز برای همبستگی کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان و عموم توده‌های ستم‌دیده مردم ایران که در فراخوان‌های سه روز اعتصاب و اعتراض خیابانی متبلور شده است می‌رود تا خیزش سراسری و آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران را یک گام مهم دیگر به پیش راند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با فراخوان به کارگران سراسر کشور برای همبستگی با جنبش دانشجویی و اعتراضات و اعتصابات سراسری، خود را بخشی از مبارزه و خیزش سراسری مردم ستمدیده ایران برای پایان دادن به ستم و استبداد و تبعیض و نابرابری میداند و بدینوسیله اعلام میدارد، اعتصاب و اعتراض خیابانی و خواست تغییرات بنیادین سیاسی در کشور، حق کارگران، زنان، معلمان و دانشجویان و عموم مردم به جان آمده ایران از شرایط جهنمی موجود است.
همبسته‌تر باد مبارزات سراسری مردم ایران
زنده باد آزادی و برابری
اتحادیه آزاد کارگران ایران، چهاردهم آذر ماه هزار و چهارصد و یک
بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و اعلام اعتصاب در ر وزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
بیش از دو ماه است که فریاد حق‌طلبانه‌ی مردم از هر کجای ایران به گوش میرسد؛ از کوچه تا خیابان، از مدرسه تا دانشگاه، از کردستان تا زاهدان.
بیش از دو ماه است که هر روز انسانی در چند متری ما، در شهر ما، در کشور ما، وحشیانه به خاک و خون کشیده می‌شود، و هر روز با سیل نام‌های زندانیان سیاسی جدید مواجه می‌شویم.
حال به ۱۶ آذر رسیده‌ایم. در ادامه‌ی راه دانشجویان این مرز و بوم که دهه‌هاست پرچم‌دار مبارزه با ظلم و جهل و استبدادند، ما دانشجویان دانشکده‌ی اقتصاد دانشگاه تهران این روز را گرامی می‌داریم و در اعتراض به سرکوب وحشیانه‌ای که بر هم‌وطنانمان اعمال شده، و به خصوص بر دانشجویان که با بازداشت، انفرادی، تعلیق، ممنوع‌الورودی، ضرب و شتم و... به خیال خود خواستند صدای آزادی‌خواهی و حق‌طلبی‌شان را خفه کنند، اعلام اعتصاب می‌کنیم و در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر در کلاس‌ها شرکت نخواهیم کرد.
عدم شرکت در کلاس‌ها همچنین اعتراضی قاطعانه به آن اساتیدی است که در این مدت نه تنها کلمه‌ای در حمایت از مردم، دانشجویان‌شان و حتی همکاران‌شان به زبان نیاوردند، که گاه با تهدید و ارعاب دانشجویان، در کنار سرکو‌بگر ایستادند و به این موضوع با کمال وقاحت و بی‌شرمی افتخار کردند. آن‌ها که شغل سابق برخی‌شان بازجویی بوده و گاه دانشکده را با محل کار قبلی‌شان اشتباه می‌گیرند. آن‌ها که سال‌هاست بر صندلی‌های این دانشکده و بالاترین سطوح مدیریتی اقتصاد این کشور، چنبره زده‌اند، اما امروز با بی‌مسئولیتی تمام، اعتراضات مردمی را بی‌اهمیت می‌خوانند و حتی در مقابل جنایت سیستماتیکی که بر قوم خودشان اعمال می‌شود، سکوت پیشه کرده‌اند. افرادی که نام‌های بزرگ دارند، اما ما دانشجویان‌شان بهتر از هر کس دیگر می‌دانیم که طبل‌هایی توخالی بیش نیستند و عنوان باارزش استادی را نه با علم و شایستگی، که با رانت و حذف و فراری دادن شایستگان غصب کرده‌اند.
اعتصاب ما اعتراض به کسانی است که از آن‌ها نه علم‌ آموختیم، نه اخلاق و نه انسانیت.
اعتصاب ما تمرین اتحاد و ایستادگی‌ست.
اعتصاب ما اولین قدم برای پیروزی‌ ماست.
بیانیه دانشجویان مهندسی نفت دانشگاه تهران پیرو اعتصابات ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
بخشی از بیانیه:
"این روزها، روزهایی هستند که اتحاد و آزادگی تنها دروس اصلیمان را شامل می‌شوند و ما نیز به‌عنوان دانشجو قصد آموختن آن ها را داریم. بنابراین اعلام می‌کنیم "دانشجویان مهندسی نفت دانشگاه تهران" خود را جدا از ایران نمی‌بینند و با پیوستن به اعتصابات سراسری در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۱، همبستگی و همراهی خود را اعلام می‌دارند."
بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و اعلام اعتصاب در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶
به نام زن، زندگی، آزادی
تاریخ را شرمنده کرده‌اید! تاریخ را از بی‌شرمی و ریا شگفت‌زده کرده‌اید. از دروغ و نیرنگ، از فساد و ظلم، از سرکوب و خفقان بی‌رحمانه انگشت به دهان رها کرده‌‌اید. تمام گذشته متحیر از منجلاب حکومت‌داری‌ای است که شما ساخته‌اید. تقویم امروز روز دانشجوست، شما تقویم را نیز خجالت‌زده می‌کنید. تاریخ نظاره‌گر است که چگونه تلاش می‌کنید ساحت آزادی‌خواه دانشجویان را در دریای سرکوب غرق کنید.
چگونه زندگی دوستان آزاده ما را در زندان‌های خود به بازی می‌گیرید. تاریخ فراموش نخواهد کرد که چگونه سلامت دانشجویان را در آستانه بزرگداشت لحظه‌ای از گذشته‌شان به خطر می‌اندازید. تاریخ ناظر است که چگونه با قانون بی‌قانونیتان هر روز دردی بر تن خسته جوانان این سرزمین اضافه می‌کنید. هر روز زخمی عمیق‌تر از قبل بر گستره دانشگاه می‌زنید تا به خیال خامتان صدای آزادی و عدالت کرکننده دانشجویان را خفه کنید اما دریغ از این که فریاد ما طنین تفکر و روحیه انقلابی ماست و هرگز نمی توانید تفکر و روح ما را در بند کنید.
امروز در تقویم روز دانشجو است اما در این سه ماه تمام دانشجویان کشور ثابت کرده‌اند که هرلحظه در جست‌و‌جوی آزادی و آگاهی هستند. در این سه ماه هر روز، روز دانشجو بوده و از این پس هم خواهد بود. دانشگاه بیدار شده است و دیگر هرگز تا به رسیدن به خواسته‌های خود چشم نخواهد بست. تاریخ گواهی خواهد داد که همگی ما در کنار یکدیگر برای آزادی دوستانمان، برای اتمام این سرکوب بی‌حد و مرز و برای ایجاد اتحاد و همبستگی در این روز تا آخرین نفس ایستاده‌ایم.
بنابراین ما دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی برای احترام به دانشجویان ستم‌دیده و رساندن فریاد آزادی‌خواهی در ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر به اعتصابات سراسری می‌پیوندیم.
بیانیه جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی ایران به مناسبت ۱۶ آذر
شانزده آذر دیگری از راه رسیده است. گرچه این روز هر بار امتداد تاریخی خود در مبارزه با اختناق را یادآور می‌شود و دانشجویان را برای گرامیداشت شور آزادی‌خواهی گرد یکدیگر جمع می‌کند، اما امسال این روز معنای مضاعفی دارد. پس از سال‌های سیاه تعطیلی دانشگاه‌ها در نتیجه انقلاب فرهنگی، دانشگاه و دانشجویان هرگز این‌چنین زیر فشار بی‌امان و همه‌جانبه نبوده‌اند. تعداد دانشجویانی که هم‌پای سایر اقشار و گروه‌های اجتماعی در جای‌جای این سرزمین در معرض بازداشت، تهدید و خشونت گسترده‌اند از شمار خارج‌ است و تا همین امروز احکام سنگین و ناعادلانه‌ای علیه تعدادی از این دانشجویان صادر شده است.
همواره به‌اشتباه تصور بر این بوده است که دانشجویان دکتری با فاصله گرفتن از سایر دانشجویان، باید در قبال مسائل دانشگاه سکوت کنند و صرفاً به فکر ساختن آینده دانشگاهی خود باشند، اما ما، جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی، تباه بودن چنین مسیری را به وضوح مشاهده و آن را به‌صراحت اعلام می‌کنیم. سکوت ما اگر تضمین‌کننده‌ی موقعیت آتی ما در مقام استادان علوم اجتماعی آینده باشد، چیزی جز شرمساری برای ما به همراه نخواهد داشت. چگونه می‌شود در آینده در کلاس درس ایستاد و از مفاهیم علوم اجتماعی سخن گفت، در حالی‌که همان مفاهیم از جانب خود ما و در چنین بزنگاهی نقض شده است!
به باور ما در این شرایط کلاس‌های درس واقعی و مفاهیم مترقی دانش اجتماعی در عرصه‌ی عمومی و در کردارهای روشنایی‌بخش دانشجویانی جریان دارد که در کنار بلند کردن صدای خود، نوید این را می‌دهند که دانشجو هرگز در برابر هیچ‌یک از مناسبات تبعیض‌آمیز، اقتدارگرایانه و تحمیق‌کننده‌ی مراتب قدرت، درون و بیرون از دانشگاه، تسلیم نخواهد شد.
ما، جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی در دانشگاه‌های ایران، در آستانه‌ی ۱۶ آذر با امضای این بیانیه، ضمن حمایت از دانشجویان مقاطع دیگر که با شور بسیار، کنش‌ورزی جنبشی را به ما می‌آموزند، اعلام می‌کنیم که در دوراهی منصب استادی آینده و همراهی با هم‌دانشگاهیان‌ و نیز مردم‌مان، که با شور و شعور هماهنگ پای می‌کوبند و ندای وجدان‌شان را با بلندترین فریادها سر می‌دهند، راه دوم را انتخاب خواهیم کرد.
به امید آن روز که ما جملگی در کنار یکدیگر و در فضایی به‌راستی دموکراتیک بدن نیمه‌جان دانشگاه را بر سر دست بلند کنیم و جانی دوباره بر کالبدش بدمیم.
بیانیه‌ی پنج بندیِ ۲۰۹ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در حمایت از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز خطاب به وزیر بهداشت و درمان و استاندار استان فارس و ریاست دانشگاه علوم پزشکی شیراز
پنج بند اشاره شده به شرح ذیل است:
۱- آزادی بی‌قید و شرط دانشجویان بازداشتی
۲- توقف و لغو احکام انضباطی از سوی کمیته انضباطی
۳- عدم اعمال اقدامات تبعیض آمیز و حمایت از همه تشکل‌ها، شوراهای صنفی و انجمن‌ها با سلایق متفاوت از هم
۴- جلوگیری از ورود افراد متفرقه، لباس شخصی و نیروی انتظامی به دانشگاه
۵- به رسمیت شناختن اعتراضات مدنی دانشجویان به عنوان موذنین جامعه
بی خبری مطلق از وضعیت پریا فرامرزی، دانش آموزز ١٦ سالەی بازداشت شده
بنا به اخبار ارسالی به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، پریا فرامرزی، دانش‌آموز ۱۶ سالە، روز ۱۹ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. بر اساس خبرهای منتشر شدە پریا فرامرزی را در بی‌خبری کامل خانواده‌اش، به زندان شیراز منتقل نمودەاند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، ضمن محکومیت بازداشت کودکان دانش آموز، خواهان آزادی هرچه زودتر و بدون قید شرط #پریا_فرامرزی و تمامی دانش‌آموزان و معلمانزندانی است.
محکومیت محمدحسین شعائی به ۲ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و...
محمدحسین شعائی، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی که در تاریخ ۷ مهر بازداشت شده بود، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۲ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و تهیه پژوهشنامه‌ای ۱۱۰ صفحه‌ای پیرامون وطن‌دوستی، ادب و آسیب‌رسانی به افکار عمومی محکوم شد.
محمد احمدوند شاهوردی دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، روز جمعه ۲۷ آبان‌ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و سپس با هجوم به منزل ایشان، برادر بزرگتر وی نیز دستگیر شد.
این دو برادر هم‌اکنون در بازداشتگاه مرکزی عادل آباد شیراز به سر می‌برند و بنا به اخبار واصله پرونده‌سازی سنگینی علیه این دانشجو در جریان است.
صالح فرهادی دانش‌آموخته مدیریت صنعتی دانشگاه زنجان و دبیر اسبق انجمن فرهنگ و سیاست این دانشگاه، صبح امروز ۱۴ آذر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی امیرحسین محتاری
امیرحسین مختاری دانشجوی ورودی ۹۷ مهندسی راه آهن دانشگاه علم و صنعت که روز ۲۵ آبان در جنت‌آباد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، ابتدا به زندان اوین برده شد و سپس به زندان فشافویه انتقال یافت. این دانشجو علی‌رغم گذشت ۱۹ روز از زمان بازداشت همچنان دربند به سر می‌برد.
۴۵ روز بازداشت و بلاتکلیفی سجاد هاشمی‌نژاد
سجاد هاشمی‌نژاد دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی که روز ۳۰ مهرماه بازداشت شده است با وجود گذشت بیش از یکماه و نیم از بازداشتش و با وجود گذشت چند هفته از اتمام بازجویی‌ها همچنان در بازداشتگاه مرکزی شیراز نگه‌ داشته شده است.
وی عضو فعال و باسابقه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس است که چهار روز پس از دفاع موفق از پایان‌نامه‌اش با موضوع "تجربه کودکان کار و خیابان از موقعیت‌های آموزشی" توسط اداره اطلاعات بازداشت شد و علی‌رغم اعلام کتبی مدیرگروه روانشناسی دانشگاه مبنی بر ضرورت مراجعه به دانشگاه برای انجام اصلاحات پایان نامه در مهلت محدود مقرر و با وجود اتمام قرار بازداشت موقت یکماهه همچنان حتی بطور مشروط نیز آزاد نشده است و در آستانه ۱۶ آذر روز سیاسی دانشجو، هدیه این دانشجوی فعال و شریف و دردمند برای کودکان و جامعه ایران، ادامه ناموجه بازداشتش است.
۵۶ روز بازداشت و بلاتکلیفی رضا عسکری سروش
رضا عسکری سروش دانش آموخته مهندسی صنایع بوعلی سینا همدان، روز ۱۸ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و ابتدا به بند ۲۰۹ اوین برده شد و پس از آن به زندان فشافویه انتقال یافت. گفتنی است روز یکشنبه بیستم آذرماه در شعبه یک دادگاه انقلاب شهریار دادگاه وی برگزار می‌شود.
آزادی شیوا موسی‌زاده بعد از یک ماه با قید وثیقه ۸۰۰ میلیونی
صبح امروز مورخ ۱۴ آذر شیوا موسی‌زاده دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی بعد از یک ماه با قید وثیقه ۸۰۰ میلیونی از زندان مرکزی خرم‌آباد آزاد شد.
آزادی سارینا صادقی به قید کفالت
سارینا صادقی، دانشجوی ورودی ۱۴۰۰ رشته ارتباط تصویری دانشگاه الزهرا که از هفدهم آبان ماه بازداشت شده بود، دوشنبه چهاردهم آذر به قید کفالت آزاد شد.
تهدید اساتید حامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت توسط حراست
پیرو انتشار نامه ۶۲ تن از اساتید دانشگاه علم و صنعت، متأسفانه باخبر شدیم با بعضی از امضاکنندگان نامه اساتید در حمایت از دانشجویان، به ویژه اساتید جوان از طرف حراست تماس گرفته شده و تهدید شده اند که در صورت عدم پس گرفتن امضایشان به دادگاه احضار می‌شوند.
انجمن‌های آرمان و رویش دانشجویان ضمن حمایت تمام قد از اساتید امضاکننده‌ی نامه، رفتارهای حراست را محکوم می‌کنند و هشدار می‌دهند هر حرکت و پرونده‌سازی علیه اساتید شریفمان قطعا برای دانشگاه دارای عواقب خواهد بود.
در محاصره حراست و زبان دراز عالمان بی‌عمل: گزارشی از شورای عمومی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ۱۴ آذر
پس از انتشار برخی احکام ظالمانه علیه دانشجویان دانشکده، دانشجویان در فراخوانی برای روز دوشنبه دانشجویان و اساتید را به شورای عمومی دعوت کردند. این فراخوان پس از آن صادر شد که تنی چند از دانشجویان بازداشتی با حکم‌های چندین ساله و وثیقه‌های میلیاردی مواجهه شده بودند، از این رو تعدادی از دانشجویان خواستند که همگان در شورای عمومی ساعت ۱۲ در لابی دانشکده گرد هم‌ آیند و اعتراض خود را نسبت به احکام سنگین دانشجویان این دانشکده اعلام کنند و در کنار آن وضعیت نگران‌کننده لیلا حسین زاده، دانشجوی ارشد مردم‌شناسی و دبیر اسبق شورای صنفی، را به اساتید گوشزد کنند. دانشجویان با دعوت اساتید به جلسه خواستار موضع‌گیری و اقدام آن‌ها در این موارد شدند اما پیش آغاز این شورا، همچون روزهای گذشته، دانشجویان با فضای امنیتی و سرکوب و توهین حراست و نیروهای لباس شخصی در دانشکده روبه‌رو شدند. حراست تمام همت خود را به کار بسته بود تا این شورا تشکیل نشود. به طوری که شمار حراستی‌ها و لباس شخصی‌ها بیشتر از ۳۰ نفر شمارش شده است.
▪حراست در همان ابتدا با دو تن از دانشجویان که در لابی دانشکده نشسته بودند، برخورد و آن‌ها را تهدید کرد که چنانچه به نشستن در کف لابی دانشکده ادامه دهند، جلوی درب کارت آن‌ها را ضبط می‌کنند. حراست و لباس شخصی‌های دانشکده اظهار کردند که نشستن بر کف زمین در لابی دانشکده «غیرقانونی» است و دانشجویان حق این کار را ندارند! پس از درگیری لفظی میان دانشجویان و حراست بر اینکه چنین قانونی از کجا و چطور درآمده است، تعداد زیادی از نیروهای حراست و حتی لباس شخصی‌ها در لابی جمع شدند و شروع به تهدید دانشجویان با ضبط صدا و فیلم‌برداری کرده و با صدایی بلند می‌گفتند که به فرمان رئیس دانشکده، جمشیدی‌ها، حضور پیدا کرده‌اند. سپس معاونت دانشجویی دانشکده، سلیمانی، و چند تن از اساتید، مهرداد عربستانی و عبداللهیان وارد لابی شدند و همین باعث شد تا نیروهای حراست کمی عقب بکشند، اما همچنان در طول شورای عمومی دانشکده، دور تا دور دانشجویان و اساتید حضور داشتند و جو امنیتی و اختناق بر شورای عمومی حاکم بود.
چندی بعد تعداد دیگری از اساتید از جمله رئیس دانشکده، محمدرضا جوادی یگانه، تقی آزاد ارمکی، انواری و سارا فریدزاده و علاالدینی نیز به شورای عمومی ملحق شدند. دانشجویان از اساتید و رئیس دانشکده خواستند تا درباره فضای سرکوب در دانشکده موضع‌گیری کنند و نیز این امر را، که شأن دانشگاه زیر سوال رفته، محکوم کنند. همچون دفعات پیشین، رئیس دانشکده از خود در این بار سلب مسئولیت کرد و مدعی شد که فعالیت حراست در حوزه اختیارات ایشان نیست!
بقیه اساتید دانشکده، نیز بیش از آن که نسبت به وضعیت امنیتی و اختناق در دانشکده معترض باشند، نسبت به نامه جمعی از دانشجویان به آن‌ها و خطاب کردن آن‌ها با عنوان «عالم بی‌عمل» اعتراض داشتند و مدعی بودند که صورت فردی و موردی پیگیر وضعیت و شرایط دانشجویان بازداشتی بوده‌اند. در این بین، معاونت دانشجویی دانشکده مدعی شدند که بازداشت دانشجویان در دانشکده و یا در دانشگاه، به دلیل فعالیت‌های آن‌ها در خارج از دانشگاه و در نقش‌های غیردانشجویی آن‌ها بوده است! ادعای ایشان با اعتراض زیادی از سمت دانشجویان مواجه شد. در نهایت اساتید دانشکده علوم اجتماعی، همانطور که انتظار می‌رفت ادعا کردند که دانشجویان باید راه خودشان را پیش بروند و اساتید را برای اعلام موضع و حمایت از خود، تحت فشار نگذارند!
آنچه امروز بیش از پیش بر دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی واضح و مبرهن شد بی‌علم و بی‌عمل بودن اساتید این دانشکده بود. اساتیدی که ترجیح می‌دهند بر روی خون و حکم ظالمانه راه بروند و پروژه بگیرند تا ثروت بیشتری در کیسه عالم اجتماعی بودنشان بگذارند.
کانون نویسندگان ایران:
روزبه سوهانی و آیدا عمیدی دو عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بازداشت شدند
صبح امروز ۱۴ آذر، مأموران امنیتی به خانه‌ی روزبه سوهانی، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران یورش بردند و با شکستن در و پیکر منزل او، روزبه را بازداشت کردند و به محل نامعلومی بردند.
به فاصله‌ی دوساعت بعد، به خانه‌ی آیدا عمیدی، شاعر و عضو دیگر هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نیز حمله بردند و به همان شیوه‌ی شکستن در آپارتمان و ایجاد رعب و هراس در همسایگان، او را نیز بازداشت کردند. تا این ساعت هیچ‌گونه اطلاعی از وضعیت این دو عضو متعهد و آزادی‌خواه هیئت دبیران به دست ما نرسیده است.
بدیهی است مسئولیت هرگونه گزندی به جان روزبه سوهانی و آیدا عمیدی‌ بر عهده‌ی نیروهای سرکوبگر امنیتی است.
آشکار است که هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن این عمل وحشیانه، بنابر میثاقی که با منشور آزادی‌خواهی و اساسنامه‌ی خود بسته همچنان به وظیفه‌ی ذاتی خود، دفاع از آزادی بیان و قلم و اندیشه بی‌ حصر و استثنا برای همگان، ادامه خواهد داد.
۱۴ آذر ۱۴۰۱
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
سوران (اسکندر) عزیز و مسعود جان آزادیتان مبارک
سوران اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‎های صنفی معلمان ایران، ومسعودنیکخواه، عضو هیئت مدیرەی انجمن صنفی معلمان مریوان، که در روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، امروز ۱۴ آذر ۱۴۰۱ آزاد شدند.
لازم به ذکر است که آقایان سوران اسکندر لطفی ومسعودنیکخواه ، در حالی مجددا بازداشت شدند که با وثیقەی ٢ میلیاردی، بعد از حدود ۵ ماه بازداشت و ‌انفرادی، در اواخر مرداد ماه آزاد شدە بودند. و‌ با وجود وثیقەی قبلی، مجددا با تودیع ٥٠٠ میلیون وثیقەی جدید آزاد شدند.
شورای هماهنگی تشکل‎های صنفی معلمان ایران، ضمن استقبال از آزادی سوران اسکندر لطفی ، ومسعودنیکخواه و تبریک به ایشان، خانوادەهایشان و تک تک جامعەی فرهنگی ایران، آزادی بی قید و شرط سایر همکاران بازداشتی را خواستار است. شورای هماهنگی همچنان با تاکید خواهان پایان دادن پرونده‎سازی علیه فعالین صنفی و روند وثیقه‎های سنگین و غیرمعقول، در قبال آزادی فعالین صنفی دربند است.
دومین روز اعتصاب وتجمع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها
روز دوشنبه 14 آذر برای دومین روز متوالی، کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر به اعتصاب وتجمعشان در اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها ادامه دادند.

جمعی از کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر به خبرنگاررسانه ای گفتند: از ساعت هفت صبح امروز دوشنبه (14آذر ماه)، برای دومین روز مقابل ساختمان شرکت حضور یافتند.
یکی از کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی در ماهشهر به صورت مشخص در مورد مطالبات خود و همکارانش گفت: در شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی 300 تا 400 کارگر مشغول کارند. این کارگران علاوه بر اجرا نشدن طرح طبقه‌بندی مشاغل به تبعیض در پرداخت حقوق بین کارگران این واحد با سایر کارگران پتروشیمی منطقه نیز انتقاد دارند.
وی افزود:تا امروز یکسان‌سازی حقوق در شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر اعمال نشده و این مسئله باعث شده افزایش دستمزد کارگرانی که سالهاست در این واحد صنعتی به کارهای سخت مشغولند، متناسب با سوابق کاری آن‌ها نباشد.
این کارگر با بیان اینکه کارگران به دنبال افزایش حقوق ماهانه خود هستند، در ادامه افزود: در اولین روز اجتماع به ما گفته شد مدیرعامل در شرکت پایانه‌ها و مخازن حضور ندارد. در اجتماع امروز، مدیرعامل و برخی مدیران در محل کار خود حاضر شدند اما هنوز به خواسته‌های کارگران پاسخ نداده‌اند.
او ادمه داد:این وعده‌ها در حالی به کارگران داده می‌شود که پیش از این نیز کارفرما وعده رسیدگی به خواسته‌های کارگران را در ارتباط به اجرای طرح طبقه‌بندی داده بود.
این کارگر با تاکید بر اینکه ما خواستار دریافت مطالبات قانونی خود هستیم، در ادامه افزود: تجمع دو روز گذشته نتیجه بی‌توجهی به یک خواسته قدیمی کارگران است.
در همین رابطه،اعتصاب وتجمع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها
روز یکشنبه 13 آذر،صدها کارگر شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها دست از کارکشیدند ومقابل ورودی شرکت تجمع کردند.
تجمع کنندگان خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، لحاظ شدن حق بهره‌برداری و پاداش و دریافت مزایای مزدی، همانند همکاران رسمی برای افزایش حقوق ها شدند.

تعدادی از کارگران پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر به خبرنگاررسانه ای گفتند: ما به تبعیض در پرداخت حقوق بین کارگران این واحد با سایر کارگران پتروشیمی منطقه اعتراض کردیم.
یکی از کارگان معترض نیز گفت:مجموع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر حدود 300 تا 400 نفر هستند. کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر در مقایسه با سایر کارگران (حدود 30 واحد پتروشیمی) مستقر در منطقه از حقوق و مزایای کمتری برخوردارند.
او با بیان اینکه مجموع دریافتی کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن بندر ماهشهر کفاف معاش زندگی آنان را نمی‌دهد، در تشریح جزئیات مشکلاتشان گفت: چندین سال است ما کارگران از مسئولان شرکت درخواست رفع تبعیض و بهبود وضعیت شغلی و مزایای دریافتی کردیم اما تغییری در روند قراردادها و میزان دستمزد علارغم افزایش چندبرابری قیمت مواد مصرفی و غیرمصرفی ایجاد نشد.
وی افزود:سطح حقوق کارگران شاغل در پایانه و مخازن پتروشیمی به نسبت کارگرانی که در سایر پتروشیمی‌ها فعالیت دارند حدود 7 تا 8 میلیون تومان پایین‌تر است و این تبعیض باید برطرف شود.
این کارگر در مورد سایر مطالبات کارگران پایانه گفت: کارگران در اعتراض امروز خود همچنین خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، لحاظ شدن حق بهره‌برداری و پاداش و دریافت مزایای مزدی، همانند همکاران رسمی برای افزایش حقوق ها شدند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:
نیروهای پیمانکاری شرکت پایانه ها و مخازن پتروشیمی ماهشهر امروز دوشنبه چهاردهم آذر وارد دومین روز اعتصاب خود شدند

این همکاران که به پائین بودن دستمزدها؛عدم دریافت حق بهره وری و پاداش؛ عدم اجرای طبقه بندی و وجود تبعیض های بسیار بین کارگران پیمانکاری و رسمی معترض هستند گفته اند به اعتصاب خود در روزهای آینده و تا رسیدن به خواست ها ادامه خواهند داد.
اعتصاب کارکنان شرکت پایانه و مخازن پتروشیمی در ماهشهر برای دومین روز متوالی
امروز دوشنبه ۱۴ آبان‌ماه ۱۴۰۱ کارکنان ارکان‌ثالث شاغل در پایانه‌های صادراتی و مخازن پتروشیمی واقع در ماهشهر در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان برای دومین روز متوالی دست به اعتصاب و تجمع زدند.
عمده مطالبات این کارکنان که تعدادشان به حدود ۵۰۰ نفر میرسد، تبدیل وضعیت و اجرای صحیح طبقه‌بندی مشاغل و همسان‌سازی حقوق و پاداش و فوق‌العاده‌ها با دیگر همکاران رسمی است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۱۴ آذرماه ۱۴۰۱
تجمعات اعتراضی کارگران نگهبان پروژه متروی اهوازنسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق و وعده های توخالی مسئولان مقابل کارگاه،فرمانداری اهواز و استانداری خوزستان
روز دوشنبه 14 آذر، کارگران نگهبان پروژه متروی اهواز درادامه اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق حقوق و وعده های توخالی مسئولان برای انعکاس هرچه بیشتر صدایشان مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.
این کارگران برای احقاق حقوق برحقشان حدود یک ماه است که مقابل کارگاه تجمع می کنند و روز یکشنبه 13 آذر هم مقابل فرمانداری کلانشهر اهواز تجمع کرده بودند.
تجمع کنندگان در تشریح دلیل اعتراض خودبه خبرنگار رسانه ای گفتند: حدود یک ماه است برای وصول مطالبات معوقه مزدی خود مقابل کارگاه اعتراض می‌کنیم اما مسئولان هنوز پاسخی به ما نداده‌اند.
این کارگران گفتند: در ادامه پیگیری مطالبات خود روز گذشته به فرمانداری اهواز مراجعه کردیم و امروز نیز مقابل استانداری حاضر شدیم.
بر اساس گفته کارگران؛ آن‌ها از سال ۹۹ تاکنون ۱۸ماه مطالبات مزدی معوقه به همراه دو سال عیدی طلبکارند.
این کارگران که از سال 99 تاکنون 18ماه مطالبات مزدی معوقه به همراه دو سال عیدی طلبکارند،افزودند: ما از سال 91 همزمان با آغاز به کار پروژه قطار شهری اهواز برای حفظ اموال کارگاه پروژه متروی اهواز و اشتغال تلاش کردیم با این‌حال محل کارمان در این مدت به کرات تعطیل اعلام شده و آخرین بار در ماه‌های پایانی سال 97 پروژه قطار شهری اهواز متوقف شد و کارگران آن به‌ جز 113 نگهبان بیکار شدند.
یکی از کارگران نیز گفت: طی چند ماه گذشته پیمانکار با پیگیری برخی مسئولان وعده پرداخت بخشی از مطالبات 18 ماهه کارگران پروژه ساخت قطار شهری اهواز را داده اما هر روز که کارگران مطالبات خود را پیگیری می‌کنند، کارفرما می‌گوید که منابع مالی کافی برای پرداخت بدهی خود به کارگران در دست ندارد.
او با بیان اینکه چند سال است مشکل کارگران شاغل در پروژه قطار شهری اهواز غیرقابل حل باقی مانده است، در ادامه افزود: بعد از ماه‌ها اعتراض، کسی صدای ما را نمی‌شنود. با این حال کارگران متروی اهواز همچنان خواستار احقاق حقوق خود هستند.
تجمع اعتراضی پرستاران بیمارستان هفت تیرتهران نسبت به اجرای سرودم بریده قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری مقابل وزارت بهداشت
روز یکشنبه 13 آذر، پرستاران بیمارستان هفت تیرتهران برای اعتراض به اجرای سرودم بریده قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.
یکی از این پرستاران معترض به خبرنگاررسانه ای گفت: وزارت بهداشت در روزهای اخیر ادعا کرده بود که پرستاران از وزارت بهداشت و نحوه‌ی اختصاص مبالغ علی الحساب به اسم اجرای قانون تعرفه گذاری پرستاری، راضی هستند و این در حالیست که هیچ نظرسنجی مستقل و بی‌طرفانه‌ای از جامعه‌ی هدف صورت نگرفته است.
این پرستار با بیان اینکه ما خواستار «عدالت برای پرستاران و کادر درمان کشور» هستیم؛ اضافه می‌کند: قراردادهای شرکتی برای پرستاران کاملاً ناعادلانه است؛ ضمن اینکه تعرفه‌گذاری نیز باید عادلانه انجام شود و برای آن اعتبار کافی و مناسب اختصاص دهند. ما همه‌ی این مسائل را به مسئولان گوشزد کردیم.
پرستاران هفت تیر تهران خواستار بازنگری جدی در نظام تعرفه‌گذاری هستند ومی‌گویند: اینکه فکر کنند با پرداخت علی‌الحساب همه چیز تمام شده، اصلاً درست نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخباروگزارش های کارگری 13 آذر ماه 1401
هشتادمین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران
«اتحاد مبارزه پیروزی»
«زنده باد 16آذر روز دانشجو»
«کارگرمعلم پرستار کشاورزدانشجو اتحاد اتحاد»
روز یکشنبه 13 آذرماه همزمان با هشتادمین روز اعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران،اعتراضات بقرار زیر ادامه پیدا کرد:
- اعتصاب وتحریم کلاس،تجمع،راهپیمایی و حضور بدون تفکیک جنسیتی در سلف،دیوار نویسی ،اجرای آهنگ دسته جمعی وسرود وآواز خوانی و انتشار بیانیه های اعتراضی دانشجویان:
- دانشکده مدیریت دانشگاه أصفهان
- دانشکده معماری و شهرسازی(توحیدخانه) دانشگاه هنر اصفهان
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
- دانشگاه هنر شیراز
- دانشگاه‌های مازندران
- دانشگاه آزاد شهر قدس
- دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
و
- بیانیه مشترک دانشجویان آزادی خواه دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد رشت در تداوم اعتصابات و حمایت از اعتصابات ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
- نامه جمعی از دانشجویان خطاب به اساتید دانشکده علوم اجتماعی
- نامه سرگشاده 62 تن از اساتید دانشگاه علم و صنعت خطاب به رییس دانشگاه پیرو برخوردهای اخیر و فشارهای دانشگاه به دانشجویان و اساتید
و
- اعتصاب غذای دانشجویان خوابگاه بهنام( شهدای دانشجو) دانشگاه تهران در اعتراض به کیفیت بد غذایی و مسمومیت‌های گسترده‌ی دانشگاهی
- اعتراضات دانش آموزان :
- دختران دانش‌آموز در مدرسه‌ای در بندرعباس

- حمایت تعدادی از دانش آموزان دبیرستانی در سنندج بە همراه دبیر کلاس، در محکومیت بازداشت استاد و دبیر گرانقدر،شیوا مفاخری

- اعتراض دختران دانش‌آموز مدرسه‌ای در کرج
وهمچنین
- حمایت شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت از فراخوان به سه روز اعتراضی ۱۴ تا ۱۶ آذر
- اعتصاب وتجمع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها
- تجمع اعتراضی کارکنان پایگاه جهانی شوش، هفت‌تپه و چغازنبیل نسبت به پرداخت نشدن ماه ها حقوق وحق بیمه و عدم افزایش حقوق در سال جاری مقابل فرماندارشوش
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت از فراخوان به سه روز اعتراضی ۱۴ تا ۱۶ آذر حمایت میکند
فراخوانهایی برای اعتراض در سه روز ۱۴ آذر تا ۱۶ آذر داده شده است.
معلمان، کادر درمان و پزشکان، رانندگان کامیون، کسبه و مغازه داران بازار و مردم در شهرهای مختلف همبستگی خود را با این فراخوان اعلام داشته اند.
این اعتراضی به سرکوب ها ادامه دستگیریها و تیراندازی به سوی مردم معترض، صدور احکام محاربه برای جوانان و مردمی که دردی دارند و در واقع برای همه ما که از فقر و بی تامینی مچاله شده ایم و اعتراض داریم است.
به مدارس حمله کرده و کودکان ما را دادگاهی و به افساد فی الارض و اعدام محکوم میکنند، کودک و زن و مرد را به قتل میرسانند، به کودک ۱۰ ساله کیان پور فلک و پدر و مادرش در درون اتومبیل شلیک میکنند و چند ده هزار نفر از مردمی را که خواستهای بر حقی دارند دستگیر و زندانی کرده اند و احکام سنگین بالای سرشان قرار داده اند.
ما کارگران پیمانی پروژه ای نفت در کنار همه مردم کشور از این سه روز اعتراضی حمایت میکنیم.
همه کارگران زندانی. معلمان بازداشتی، دانشجویان و دانش آموزان بازداشت شده و همه دهها هزار بازداشت شده اخیر باید آزاد شوند.
احکام محاربه و زندان باید لغو و مردود گردد.
برای ما مردم راهی جز مبارزه متحد برای دفاع از زندگی مان نمانده است.
شعار همه ما مشترک است: زن،زندگی، آزادی
تجمع اعتراضی و تحریم غذای دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
شعارها:
- مسئول بی کفایت خجالت خجالت
- دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد
اعتراض و اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و چیدن سرویس غذا از دم سلف تا جلوی ساختمان ریاست دانشگاه.
۱۳ آذر ۱۴۰۱
بیانیه‌ی اعتصاب دانشجویان دانشگاه‌های مازندران
به نام خداوند رنگین کمان
اتحاد رمز پیروزی‌ ماست
دانشجویان دانشگاه‌های استان مازندران ضمن اعلام حمایت خود از خیزش مردم ایران به صورتی هماهنگ در اعتصاب به سر می‌برند.
ما دانشجویان دانشگاه‌های مازندران با محورهای زیر روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر را با عدم حضور در کلاس‌های درس و برگزاری مداوم تحصن در صحن دانشگاه اعتصاب خواهیم کرد:
_آزادی تمامی دانشجویان زندانی.
_پایان برخوردهای پلیسی و امنیتی در فضای دانشگاه.
_معرفی و تنبیه مسببین ربایش دانشجویان از صحن دانشگاه( دانشگاه مازندران)
_معرفی و تنبیه مسببین ربایش دانشجویان بین مسیر دانشگاه تا خوابگاه( دانشگاه نوشیروان)
_استعفا ریاست حراست دانشگاه( دانشگاه مازندران)
_عذرخواهی و پاسخگویی ریاست دانشگاه‌
_لغو تمام احکام کمیته انضباطی.
_شناسایی و تضمین حق دانشجویان برای برگزاری تجمع در دانشگاه.
بیانیه‌ی دانشجویان دانشگاه آزاد شهر قدس و اعلام اعتصاب در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶
به نام خالق زن زندگی آزادی
ما دانشجویان آزادی خواه دانشگاه شهرقدس در پی ضرب و شتم و بازداشت گسترده دانشجویان این دانشگاه از جمله #محمدجواد_عباسی ، #حسام_عباسی، #امیررضا_حسینی و اساتیدی همچون #مرضیه_بهرامی و به یاد شهید عزیزمان #حمیدرضا_روحی و سایر شهدای این انقلاب شکوهمند، در تاریخ ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر اعتصاب میکنیم و پا به پای مردم میهن عزیزمان در کف خیابان برای آزادی کشورمان از دست ظالمان میجنگیم تا به مسئولین دانشگاه بفهمانیم که نمره امتحان میان ترم دیگر ذره ای برای ما اهمیت ندارد و اکنون کلاس درس مهم تری در خیابان های این کشور در جریان است و اساتید ما آن قهرمانان شجاعی هستند که جان خود را فدای آزادی کشور میکنند.
ما برخلاف سرکوب ها و تهدیدات شدید همچنان پر قدرت تر از قبل در جهت آزادی ایران گام برمیداریم و پیش میرویم...
بیانیه‌ی دانشجویان دانشگاه هنر شیراز مبنی بر اعلام اعتصاب در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
«به‌نام‌حق
بشنوید که سکوت شما حمایت از ظلم ظالم است.
این سرزمین ستم را در هیچ‌ کجای تاریخش به خود تحمل نکرده است. از ضحاک و مارهایش تا حکومت‌های انسان‌ستیز دیری نمی‌پاید که هلاکی را به چشم ببینند و
راز این هلاکی چیزی جز همراهی و یک‌دلی نیست.
پنج انگشت یک دست تبدیل به مشت می‌شود و در صورت ظالم کوبیده می‌شود.
دانشجو از اصلی‌ترین رکن‌های هر جامعه تلقی می‌شود. جای دانشجو در زندان نیست. حق اعتراض دانشجو گلوله نیست. پاسخ سوال دانشجو تعلیق و اخراج نیست.
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر شیراز برای حمایت از دوستان هم‌دانشگاهیمان که در هفته‌ی گذشته پایشان به کمیته‌ی انضباطی باز شد و تعدادشان تعلیق شدند و همینطور عزیزانمان در دانشگاه‌های دیگر کشور به نشانه‌ی اعتراض و همدلی با اعتصابات سراسری در روزهای ١۴، ١۵ و ١۶ آذرماه در کلاس‌های درس و محیط دانشگاه حاضر نخواهیم شد.
همراهی با مردم ستم‌دیده و در بندمان، وظیفه‌ی هر دانشجوی آزاده است.»
نامه جمعی از دانشجویان خطاب به اساتید دانشکده علوم اجتماعی
«عالمان» بی‌علم و بی‌عمل علوم اجتماعی؟!
به‌اصطلاح «عالمان» علوم اجتماعی! از مسائل اجتماعی جامعه‌تان خبر دارید؟ می‌دانید مردم چه رنجی از بحران‌های اقتصادی و معیشتی می‌برند؟ از بحران محیط زیست و خطری که نه‌صرفاً امروزِ جامعه بلکه همچنین فردای این سرزمین را تهدید می‌کند، اطلاع دارید؟ در جریان هستید که انواع نابرابری و تبعیض از جنسیتی و طبقاتی گرفته تا قومیتی و مذهبی و ایدئولوژیک، طی این سال‌ها با چه سرعتی تشدید شده‌اند و چطور تیشه به ریشة اعتماد و امید و همبستگی اجتماعی می‌زنند؟ آیا آگاهید که طی این دهه‌ها نه‌تنها هیچ مسئله‌ای حل نشده، بلکه در عوض بحران بر بحران تلنبار شده و بار فقر و فلاکت و استبداد و استثمار بر دوش مردم سنگین‌تر شده است؟ آیا صدای فریادهای اعتراض مردمی را که زیر این بار سنگین و جان‌فرسا در حال له‌شدن هستند، می‌شنوید و می‌بینید که هر بار این فریادها و اعتراضاتِ مسالمت‌آمیز مردم چطور با باتون و ساچمه و گاز اشک‌آور و گلولة جنگی و حبس و شکنجه و تجاوز و اعدام پاسخ داده می‌شوند و چگونه بر آتش خشم مردم دمیده می‌شود؟!
با زبان عدد و رقم و آمار رسمی از شما می‌پرسیم، با زبانی که مدعی هستید در آن خبره‌اید:
خبر دارید که اعلام شده است «در مهر 1401 نرخ تورم سالانه 42.9 درصد و نرخ تورم نقطه‌ای: 48.6 درصد» (اقتصاد نیوز، 1 آبان 1401)، «خط فقر نسبی خانوار‌ها ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان، حداقل دستمزد کارگران: 5 میلیون و ۷۰۰ هزار تومان معادل تقریباً یک‌سوم خط فقر، دستمزد یک کارگر با تمام حقوق و اضافه‌کاری، عائله‌مندی، حق مسکن و غیره: کمتر از ۹ میلیون تومان» (اقتصاد نیوز، 27 مهر 1401)؟
می‌دانید که «از بهار 1400 تا بهار 1401 نرخ بیکاری از 8.8 درصد به 9.2 درصد، سهم تعداد شاغلین از جمعیت کل حاضر در سن کار از 37.7 درصد به 37.1 درصد، نرخ بیکاری مردان از 7.5 درصد به 7.8 درصد، نرخ بیکاری در زنان از 15.6 به 16.1 درصد و نرخ مشارکت اقتصادی به 40.9 درصد رسیده» (اقتصاد نیوز، 17 تیر 1401) است؟
شما که خود از عدم افزایش حقوق در سال گذشته ناراضی و خشمگین بودید، آیا اطلاع دارید که نابرابری درآمدی و طبقاتی در جامعه چه سیر صعودی‌ای داشته است؟ «از سال 1395 تا 1400، سهم سه دهک اول یعنی حدود 30 درصد از خانواده‌های ایرانی از کل هزینه‌های خانوارهای ایران: 10 درصد (دهک اول تا سوم به‌ترتیب 2.12، 3.66 و 4.77 درصد)، با در نظر گرفتن دو دهک بعدی یعنی نیمی از جمعیت: حدود یک‌چهارم هزینه‌ها (دهک چهارم و پنجم به‌ترتیب 5.92 و 7.08 درصد) و نهایتاً با احتساب دهک ششم (8.41 درصد): یک‌سوم از هزینه‌های کشور؛ در حالی‌که دهک دهم با 29.99 درصد به‌تنهایی یک‌سوم هزینه‌های کشور را به خود اختصاص داده است (اکو ایران، 15 تیر 1401)؛
از بحران هولناکی که مردم در حوزة مسکن و سرپناه بدان دچارند، خبر دارید؟ «تورم سالیانة مسکن در کل کشور: در خرداد سال‌های ۱۳۹۹ تا 1401 به ترتیب ۲۲.۶، ۲۸.۸ و 27.5 درصد؛ افزایش 79 درصدی قیمت مسکن طی سه سال گذشته؛ نرخ رشد اجاره‌بها در خرداد سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ به‌ترتیب ۲۴.۱، ۲۷.۸ و ۳۱.۷ درصد (14 درصد رشد نسبت به سال قبل)؛ رشد 600 درصدی قیمت مسکن در تهران بین سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ و رسیدن میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در تهران به ۳۶ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان؛ در حالی‌که طبق تخمین‌ها حدود ۶۵ درصد نقدینگی خانواده‌ها در شهر تهران به مسکن اختصاص می‌یابد» (شرق، 5 تیر 1401)؛
از «رسیدن شاخص فلاکت در ایران در سال 1400 به رقم 49.4 و رکوردزنی آن در ربع قرن اخیر» (اقتصاد نیوز، 11 خرداد 1401) خبر دارید؟ تجلی آشکار این اوج‌گیری فلاکت در کشور، یعنی افزایش تأسف‌بار تعداد بی‌خانمان‌ها، کارتن‌خواب‌ها، گورخواب‌ها، زباله‌گردها، معتادین متجاهر، متکدیان و کودکان کار را که حتی آمار دقیقی از آن‌ها در دسترس نیست، نمی‌بینید؟!
می‌دانید که «تورم هزینه‌های بهداشتی و درمانی ۴۰ درصد بیشتر از تورم عمومی» (آفتاب یزد، 15 تیر 1401) است و «پرداختی از جیب مردم در هزینه‌های سلامت در سال 1397، حدود ۴۲ تا ۴۵ درصد و در سال 1401، حدود ۶۰ درصد» بوده است؟ (ایسنا، 28 فروردین 1401) خبر دارید که چطور هر روز ایدئولوژی سیاسی و منافع اقتصادی صاحبان قدرت و ثروت منافع و سلامت عمومی جامعه را بازیچة خود می‌کند؟ برای نمونه می‌دانید که «آمار مبتلایان و کشته‌های پاندمی کرونا در ایران تا اواسط مهر 1401 به‌ترتیب بیش از 7 میلیون و 500 هزار نفر و حدود 145 هزار نفر» (دنیای اقتصاد، 12 مهر 1401) بوده است، در حالی‌که علنی و با دستور مقامات عالی‌رتبه و غیرعلنی از طریق کارشکنی‌های مافیای داخلی، واردات واکسن‌های معتبر با مشکل روبه‌رو بوده و واکسن‌های تولید داخل نیز به‌لحاظ علمی و فنی نقصان‌های زیادی داشته است (عصر ایران، 11 مرداد 1401) و بدین‌ترتیب کشتاری خاموش زندگی‌های بسیاری را نابود کرده است؟
خبر دارید که «سهم آموزش‌ و پرورش از تولید ناخالص داخلی حدود ۲.۳ تا ۳ درصد و بودجة آموزش ‌و پرورش در سال جاری ۱۳۱ هزار میلیارد تومان بوده که به‌رغم رشد اسمی 39 درصدی آن نسبت به سال گذشته، رشد حقیقی آن یعنی با در نظر گرفتن تورم عمومی، منفی ۱۵ درصد بوده است» (اقتصاد آنلاین، 24 مرداد 1401)؟ آیا از بی‌عدالتی آموزشی گسترده در کشور که منجر به بازتولید فقر و نابرابری طبقاتی در جامعه می‌شود اطلاع دارید؟ می‌دانید که سال‌به‌سال به آمار ترک تحصیل دانش‌آموزان افزوده می‌شود (شرق، 25 مهر 1401)؟ «جمعیت بازماندگان از تحصیل در سه مقطع ابتدایی، متوسطة اول و متوسطة دوم در سال تحصیلی 6-95: حدود 162 هزار، 216 هزار و 370 هزار نفر، در سال تحصیلی 1400-1399: حدود 210 هزار، 205 هزار و 566 هزار نفر» (ایرنا، 24 اسفند 1400)؟ آمار پر سر و صدای کنکور سراسری امسال به گوشتان خورده است؟ «مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد)، غیرانتفاعی خاص و نمونه دولتی به‌ترتیب با پوشش 2، 12 و 1 درصد از دانش‌آموزان کشور 72.5، 22.5 و 2.5 درصد از رتبه‌های برتر کنکور سراسری 1401 و مدارس دولتی با پوشش ۸۵ درصدی دانش‌آموزان در کل کشور، تنها حدود 2.5 درصد از رتبه‌های برتر را به خود اختصاص داده‌اند» (الف، 28 آبان 1401).
اطلاع دارید که «سهم 43 دستگاه مذهبی در بودجة سال گذشته ۷۲۵۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده که سهم برخی از آن‌ها به‌طور جداگانه بیشتر از بودجة سازمان‌هایی چون ستاد کل بحران کشور بوده است؛ در لایحة بودجة ۱۴۰۱، بودجة مرکز خدمات حوزه‌های علمیه نسبت به سال گذشته ۱۰۰ درصد افزایش داشته و به 2 هزار و ۸۰۹ میلیارد تومان رسیده در حالی‌که بودجة سازمان محیط‌زیست در این لایحه، ۲ هزار و ۱۵۷ میلیارد تومان است» (تجارت‌نیوز، 23 آذر 1401)؟
از بحران آب در کشور و تبعات آن از جمله خشک‌شدن دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌ها، کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابان‌زایی و توفان‌های گرد و غبار خبر دارید؟ می‌دانید که «میزان برداشت آب‌های زیرزمینی در ایران به سه برابر میزان استاندارد جهانی رسیده‌، به‌طوری که بیش از ۸۵ درصد ذخایر استراتژیک آبی ایران مصرف شده و به اتمام رسیده‌ است و کسری ۱۳۰ میلیارد متر مکعبی آب سفره‌های زیرزمینی در ۲۰ سال اخیر زمینة مهاجرت و حاشیه‌نشینی نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت روستایی کشور را فراهم کرده است»؟ (خبرگزاری صدای امریکا، 4 شهریور 1401) از آمار هولناک فرونشست زمین اطلاع دارید؟ «در برخی مناطق کشور شاهد ۳۶ سانتیمتر فرونشست و حتی در برخی مناطق کشور مانند استان فارس بیش از ۳۶ سانتیمتر هستیم، در حالی‌که فرونشست بیش از ۲ میلیمتر فاجعه است» (اقتصاد نیوز، 23 آبان 1400)! می‌دانید که «در سال 1400 پنج کلانشهر تنها 10 روز هوای خوب و سالم داشته‌اند و تعداد همة مرگ‌های منتسب به مواجهه طولانی‌مدت با هوای آلوده بیش از ۸۷ درصد نسبت به سال 99 افزایش داشته و بیش از 20 هزار نفر در این سال به همین دلیل کشته شده‌اند» (خبر آنلاین، 30 آبان 1401)؟ آیا از وضعیت خوزستان بی‌اکسیژن خبر دارید و می‌دانید که خوزستانی‌ها در سال ۹۹ از نظر شاخص کیفیت هوا هیچ روز خوبی نداشته‌ و در این مدت ۳۶ روز ناسالم برای گروه‌های حساس، ۳۵ روز ناسالم و ۵ روز خطرناک را پشت سر گذاشته‌ و بیش از 2 هزار نفر به دلایل منتسب به آلودگی هوا در خوزستان کشته شده‌اند»؟ (ایسنا، 24 آذر 1400)
از نابرابری و فقری که اقلیت‌های قومی و شهرها و روستاهای در حاشیة کشور متحمل می‌شوند و خشم و حس طردشدگی را در بین این بخش از مردم سرزمین‌مان تشدید می‌کند اطلاع دارید؟ می‌دانید چرا کولبران در کردستان و سوخت‌بران در بلوچستان مدام بر تعدادشان افزوده می‌شود؟ خبر دارید که آن‌ها چطور با قساوتِ تمام کشته می‌شوند؟ برای مثال می‌دانید که «از ابتدای سال ١٣٩٠ تا پایان سال ١٣٩٩، جمعاً ١٥٠٦ کولبر در کردستان کشته و زخمی شده‌اند» (کوردپا، 6 فروردین 1400) و «در شش ماه نخست سال ١٤٠١ از ١٩٠ کشته و زخمی کولبران در مناطق مرزی، 147 نفر معادل 77 درصد از آن‌ها با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی صورت گرفته است» (کولبر نیوز، مهر 1401)؟ آیا از تعداد کشته‌های سوخت‌بران بلوچ کسی اطلاع دارد؟ از تعداد کودکانِ بلوچِ قربانیِ هوتک‌ها چه؟! آیا خبر دارید که «طبق شنیده‌ها یک میلیون بی‌شناسنامه در کشور وجود دارد که بیش از ۴۰۰ هزار نفر از این تعداد، کودک و ۴۵۰۰ نفر نیز در استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند» (ایسنا، 5 دی 1400) و حتی برخی منابع، تعداد افراد بی‌شناسنامة استان سیستان و بلوچستان را 100 هزار نفر اعلام کرده‌اند (تسنیم، 6 مهر 1401)، و این یعنی محرومیت این افراد از تمام خدمات دولتی از بیمه و درمان و آموزش گرفته تا دریافت یارانه و مستمری و در نتیجة گرفتاری آن‌ها در چرخة بازتولید فقر و فلاکت بین‌نسلی؟!
آیا نمی‌بینید که رویکرد غالب نسبت به زن در جامعه و قوانین تبعیض‌آمیز جنسیتی چطور نسل‌ در‌ پی نسل زندگی دست‌کم نیمی از جمعیت ایران را مستقیم و رشد کل جامعه را به‌نحوی غیرمستقیم دست‌خوش مصائب مختلف، از انواع خشونت گرفته تا فقر فرهنگی و عقب‌ماندگی اقتصادی و سیاسی، کرده است؟ از آمار دقیق «زن‌کشی» در کشور کسی خبر دارد؟ می‌دانید که قوانین ضد زن در کشور چطور زمینه را برای انواع خشونت نسبت به زن فراهم می‌کند؟ اطلاع دارید که «فقط در بهار سال گذشته نزدیک 10 هزار دختر 10 تا 14 ساله «کودک‌همسر» شدند که این رقم نسبت به بهار سال گذشته‌اش 32 درصد رشد داشته است»؟ (خبر آنلاین، 1 آذر 1400) نمی‌بینید چگونه از ازدواج زودهنگام کودکان دختر به دلایل ایدئولوژیک قرون وسطایی دفاع می‌شود؟ از تبعات چنین ازدواج‌هایی برای این کودک‌همسران و برای جامعه آگاه هستید؟ دلایل خودسوزی گستردة دختران و زنان به‌ویژه در شهرهای حاشیه‌ای و محرومِ اقتصادی-فرهنگی را می‌دانید؟ آیا اطلاع دارید روزانه چه تعداد دختر و زن ایرانی توسط گشتِ به‌اصطلاح ارشاد که اکنون ردّ خون «مهسا امینی»‌ها بر ماشین‌های آن‌ برای همگان دیدارپذیر شده است، تحقیر و شکنجه می‌شوند؟ می‌دانید این تحقیر و شکنجه‌ها و این فشارهای فرهنگی-اجتماعی بر روان‌شناسی فردی و جمعی میلیون‌ها نفر از جمعیت این کشور که پوشش و سبک زندگی و عقایدی متفاوت از معیارهای حاکمیت دارند، چه اثرات مهلکی می‌گذارد؟ از وضعیتِ اسف‌بار دگرباشان جنسیتی و میزان افسردگی و خودکشیِ ناشی از طردشدگی در بین آن‌ها اصلاً خبر دارید؟!
اطلاع‌ دارید که طی سال‌های گذشته معلمان، دانشجویان، کارگران، کشاورزان، پرستاران، بازنشستگان، معلولین، دست‌فروشان، مال‌باختگان، کامیون‌داران، فعالان محیط زیست و به‌عبارت کلی،‌ فعالان مدنی و صنفی به چه دلایلی و به چه میزانی تجمع‌ها و تحصن‌های اعتراض‌آمیز داشته‌اند؟ برای نمونه می‌دانید که «طبق اعلام سازمان پزشکی قانونی کشور از سال 87 تا 96، نزدیک به 16 هزار نفر، یعنی سالانه به‌طور متوسط 1600 نفر بر اثر حوادث کار جان خود را از دست داده‌اند؛ بر اساس آمارهای گردآوری‌شدة فعالان حقوق بشر در ایران، حدود از 45400 کارگر بیش از ۱۳۶۶ ماه معوقات مزدی (۷۶ درصد معوقات مزدی از سازمان‌های دولتی، 14 درصد از سازمان‌های خصوصی، 7 درصد از صنعت انرژی و 3 درصد نامعلوم) دارند؛ از اردیبهشت 1400 تا اردیبهشت 1401، حدود 380 اعتصاب کارگری و 400 اعتصاب صنفی (با افزایشِ به‌ترتیب 70 و 99 درصدی نسبت به قبل) و ۱۰۳۰ تجمع و ۳۷۲ اعتصاب در بین معلمان شاغل و بازنشسته بهوقوع پیوسته است». (ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، 9 اردیبهشت 1401)
خبر دارید که این فعالان چقدر برای پیگیری مطالباتِ به‌حق و اساسی‌شان در حوزة معیشت و حقوق و شرایطِ کار و تحصیل و زندگی‌شان، از طریق راه‌های نهادی و مسالمت‌آمیز کوشیده‌اند و پاسخ مسئولین و حاکمیت به اعتراضات فعالان صنفی چه بوده است؟ می‌دانید که در ایران تشکلات کارگری در ایران به‌معنای متعارف جهانی آن وجود ندارد و تشکل‌های مستقل همانند سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان و اتحادیه آزاد کارگران در مظان اتهامات امنیتی و سیاسی قرار دارند و فعالان بسیاری با طرح اتهاماتی همچون برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز، اعتراض به دستمزدهای پایین، امضای بیانیه در حمایت از اتحادیه‌ها و سندیکاهای مستقل یا حتی دریافت دعوت‌نامه برای شرکت در نشست‌های جهانی اتحادیه‌های کارگری احضار، بازداشت و یا محکوم شده‌اند؟ برای نمونه از این آمار و ارقام خبر دارید؟ «از اردیبهشت 1400 تا 1401: بازداشت نزدیک به 70 کارگر و فعال کارگری، محکومیت ۷ فعال کارگری و کارگر به ۲۴۸ ماه حبس، ۱۲۴ ضربه شلاق و 23 میلیون جریمة نقدی، ۷ مورد خودسوزی، ۸ مورد خودکشی، ۲ مورد ضرب و شتم، احضار ۲۰ نفر به مراجع قضایی و امنیتی، نزدیک به 2600 مورد اخراج و تعدیل، بیش از 1 میلیون و 640 هزار مورد نبود بیمة کار برای کارگران و حدود 8300 مورد بیکاری و 9000 مورد بلاتکلیف در حوزة کار؛ در رستة اتحادیه‌ها و اصناف، جمعاً ۱۸۵ بازداشت فعالان صنفی، ۲۲۹ ماه حبس برای ۷ تن از فعالان صنفی، ۵۲ مورد احضار به مراجع قضایی-امنیتی و ۳۵۵۵ مورد پلمپ اماکن؛ در بین معلمان شاغل و بازنشسته ۱۰۶ مورد بازداشت، ۵۰ مورد احضار و ۱۲ مورد محاکمه در مراجع قضایی و امنیتی ، ۹ مورد ضرب و شتم و ۱ مورد خودکشی معلم، محکومیت ۶ تن از معلمان و فعالان این حوزه به ۱۶۹ ماه حبس و ۲۱ میلیون و پانصد هزار تومان جریمه نقدی» (منبع قبلی).
احتمالاً حتی از خواندن این همه عدد و رقم و اخبار سیاه و تلخ خسته شدید و خاطرتان رنجور شده است! اما این‌ها‌ تنها شمه‌ای‌ست از مشکلات و بحران‌هایی که مردمِ جامعة ما و شما، از اقشار و طبقات مختلف، هر روز با گوشت و پوست خود تجربه می‌کنند و این تجربة دردناک و رنج‌بار جان آن‌ها را به لبشان رسانده است. حال، ما دانشجویان علوم اجتماعی، از شما که مسند استادی «علوم اجتماعی» در بزرگ‌ترین دانشگاه‌ ایران را اشغال کرده‌اید، می‌پرسیم که موضع و کنش شما در برابر این مسائل و مصائب ملی چه بوده است و چه هست؟
اگر از این بحران‌ها و مشکلات مردم اطلاعی ندارید، خطایی بسیار بزرگ مرتکب شده‌اید و شرافت حکم می‌کند که از شایستگان دغدغه‌مندی که با انواع حربه‌ها از انقلاب فرهنگی و اخراج گرفته تا گزینش‌های سیاسی و ایدئولوژیک حذف و خانه‌نشین و یا تبعید شده‌اند و شما جای آن‌ها را گرفته‌اید و نیز از ملتی که از پول‌شان در ازای این بی‌علمی‌ و ناشایستگی‌تان سال‌ها ارتزاق کرده‌اید، عذرخواهی کنید و در اولین فرصت استعفا دهید و این مسند را ترک کنید!
اگر از این بحران‌ها که یک‌شبه ایجاد نشده‌اند و محصول دهه‌ها بی‌تدبیری و سیاست‌های غلط صاحبان قدرت و ثروت در کشور و مشاوران «پروژه‌بگیر» پول‌پرست آن‌هاست، اطلاع داشته‌اید، موظف‌ هستید به مردم پاسخ دهید که به‌مثابة «عالمان علوم اجتماعی» برای حل این مسائل یا دست‌کم برای نشان‌دادن دغدغه و نگرانی‌ اجتماعی خود چه کرده‌ و چه استفاده‌ای از دانش و نیز جایگاهِ نمادین خود داشته‌اید و اگر در این جهت تلاشی کرده‌اید مکلف‌ هستید توضیح دهید که تلاش شما چه نتیجه‌ای داشته، کدام بحران را کمتر کرده و چه باری از دوش مردم برداشته است!
اگر تلاشی نکرده یا خودتان نیز دستی آلوده به مشورت‌های غلط و سیاست‌گذاری‌های خانمان‌سوز برای مردم این سرزمین داشته‌اید یا امروز نه‌صرفاً در برابر بحران‌های کنونی و آتی کشور بلکه همچنین در برابر جان‌های عزیزی که در جای‌جای این کشور پرپر می‌شوند، به انفعال و بی‌عملی‌تان ادامه می‌دهید، بایسته و شایسته است که با بازخواست و مجازات مردم ایران مواجه شوید، چراکه در هدر دادن سرمایه‌های ملی و سیه‌روزی امروز مردم و نابودی فردای نسل‌های آتی کشور مسئول هستید و باید پاسخ‌گوی ملت و تاریخ این سرزمین باشید!
اگر به شیوه‌های مختلف تلاش کرده‌اید و اکنون چشمانتان در برابر «واقعیت اجتماعی» کور نیست و معترف‌اید که تلاش‌هایتان بیهوده بوده است چراکه گوش شنوایی در بین سیاست‌گذاران و حکمرانان نداشته‌اید و اراده‌ای در بین آن‌ها برای حل مسئله نمی‌بینید، نه‌تنها اخلاق و انسانیت بلکه همچنین رسالت اجتماعی و سیاسی‌تان در جایگاه «استادی علوم اجتماعی» حکم می‌کند که حساب خود را از مشاوران و آمران و عاملان واقعیت تلخ و سیاه امروزِ جامعه جدا کنید و در کنار مردمی بایستید که به شیوه‌های مختلف اعتراض خود را نسبت به وضعیت موجود نشان می‌دهند و حتی جان خود را فدای حق‌طلبی می‌کنند تا راهی برای حل این بحران‌ها و نجات جامعه و آیندة‌ کشورشان خلق کنند.
معدودی از شما اساتید برای اعلام موضع خود بیانیه‌های اعتراضی را امضا کرده‌اید، یا برخی از شما به‌نحوی واکنشی و در پاسخ به اعتصاب برخی از دانشجویان، و البته بی‌توجه به این‌که تمام بار هزینه‌های اعتصاب را بر دوش دانشجویان خود می‌گذارید، به‌طور پنهانی همدلی محدودی نشان داده‌اید، اما امروز دیگر این‌ها کفایت نمی‌کند؛ امروز که بعد از بیش از دو ماه از آغاز اعتراضات مردمی بعد از کشته‌شدن مهسا امینی، «حدود 160 شهر و 143 دانشگاه درگیر بیش از 1100 تجمع شهری و دانشگاهی بوده و طبق تخمین‌ها بیش از 18000 نفر بازداشت شده که از بین آن‌ها نزدیک به 580 نفر دانشجو بوده‌اند، و حدود 460 نفر از جمله 64 کودک زیر 18 سال کشته شده‌اند» (آمار مربوط به 26 شهریور تا 8 آذر 1401 است؛ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، 8 آذر 1401)، امروز که خبرهای زیادی از بلاتکلیفی‌ و شکنجه و حتی تجاوز زندانیان به گوش می‌رسد و احکام سنگین و حتی اعدام برای معترضینِ زندانی صادر می‌شود، امروز که درهای دانشگاه‌ها به روی نیروهای سرکوب و امنیتی آتش‌به‌اختیار و انتظامی باز شده و دانشجویان زیادی تحت شکنجه و احکام سلیقه‌ای هستند، امروز که مقامات اداری و حراستی دانشگاه‌ها بی‌هیچ لکنتی معترف هستند که رویه‌های حقوقی و قانونی دانشگاه لغو شده و «فرا-قانون‌» شاک (شورای امنیت کشور) بر دانشگاه حاکم شده است، امروز که حتی با برخی از همکاران خود شما با زبان توهین و تهدید و ارعاب سخن گفته می‌شود و ... !
ما دانشجویان علوم اجتماعی از شما استادان خود می‌پرسیم آیا زمانش نرسیده است برای این‌که با تکیه بر دانش و دغدغة اجتماعی‌ِ مورد انتظار از اساتید علوم اجتماعی، اعتراض خود را نسبت به وضعیت بحرانی حاکم بر جامعه و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و محیط زیست، و نسبت به زندگی‌های نابود شده و خون‌های بی‌گناه ریخته‌شده نشان دهید و هم‌صدا و هم‌گام با مردم شوید، از جایگاه و سرمایة نمادین خود برای تأثیرگذاری به‌سود مردم بهره‌ ببرید و به رسالت انسانی و اجتماعی خود عمل کنید؟! آیا وقتش نرسیده است که دست‌کم برای حفظ شأن خود و حرمت جایگاه‌تان اعلام کنید که در برابر تحقیرها و سرکوب‌های نظام‌مندی که سال‌ها بر همة ما از جمله خود شما تحمیل شده است و تاکنون در برابرشان سرخم کرده‌اید، دیگر سکوت نمی‌کنید و نشان دهید که «عالمان» بی‌علم و بی‌عمل علوم اجتماعی نیستید؟! آیا زمان آن نرسیده است که ساده‌ترین و مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیز‌ترین کاری را که در کُرسی استادی دانشگاه می‌توانید بکنید، انجام دهید و اعتصاب کنید؟!
اعتصاب غذای دانشجویان خوابگاه بهنام دانشگاه تهران در اعتراض به کیفیت بد غذایی و مسمومیت‌های گسترده‌ی دانشگاهی

پیرو این اعتراض ابتدا دو تن از مسئولین با حضور در خوابگاه سعی در رسیدگی به اعتراض دانشجویان داشتند و در ادامه هشت نیروی حراست وارد خوابگاه شدند.
۱۳ آبان ۱۴۰۱
بی خبری مطلق از وضعیت ئالا‌ دستی، دانش آموز ۱۵ سالەی بازداشت شده در سنندج
بنا به اخبار ارسالی به شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران،ئالا‌ دستی، دانش آموز ۱۵ ساله، روز چهارشنبه ۹ آذر در میدان اقبال شهر سنندج، توسط نیروهای امنیتی ربوده شده است. بعد از گذشت پنج روز، خانوادەی این کودک همچنان از وضعیت ئالا، علت و‌ محل بازداشت وی کاملا بی اطلاع هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکومیت بازداشت کودکان دانش آموز، خواهان آزادی هرچه زودتر و بدون قید شرط ئالا دستی و تمامی دانش‌آموزان و معلمان_= زندانی است.
اعتصاب غذای ملیکا قراگوزلو در بیمارستان رازی امین آباد
جان ملیکا قراگوزلو در خطر است
بنا بر توییت محمدعلی کامفیروزی، وکیل ملیکا قراگوزلو، این دانشجو در تماس تلفنی با مادرش اعلام کرده است که شب گذشته مورخ ۱۲ آذرماه در بیمارستان رازی امین آباد توسط چند مرد مورد ضرب و جرح قرار گرفته است. گفته می‌شود قصد آنها تزریق آمپول به وی و بستن ‎به تخت بوده است.
ملیکا قراگوزلو در اعتراض به این وضعیت، از دیشب در اعتصاب غذاست و دیگر تماسی نخواهد داشت.
ملیکا قراگوزلو ، دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه، روز یکشنبه ۱۰ مهرماه طی شکستن قفل خانه توسط نیروهای امنیتی و یورش به درون خانه بازداشت و مدتی به زندان قرچک منتقل شد و از آنجا نیز به بیمارستان رازی امین آباد انتقال یافته است.
وخامت حال آرمیتا پاویر در پی اعتصاب غذای خشک و انتقال به بهداری زندان تبریز
خانواده آرمیتا پاویر از طریق استعلامی که از زندان مرکزی تبریز گرفته اند متوجه انتقال دخترشان به بهداری و اعتصاب غذای خشک وی از تاریخ ۱ آذر شده‌اند. با اینحال این دانشجو حتی اجازه دسترسی به تلفن را ندارد.
آرمیتا پاویر دانشجوی رشته زیست‌شناسی سلولی و مولکولی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان که از تاریخ ۹ آبان در بازداشت به سر میبرد.
انتقال فائزه عبدی پور به زندان مرکزی گرگان
دادستان گرگان با تفهیم دو اتهام دیگر به فائزه عبدی پور، قرار بازداشت موقت وی را به مدت یک ماه دیگر تمدید کرد. اتهامات وی که پیش از این تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود با اصرار دادستانی گرگان به تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تحریک به خشونت تغییر یافته است.
فائزه عبدی‌پور فعال صنفی‌دانشجویی سابق، دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی دانشگاه علامه و دانشجوی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه مازندران، اکنون به زندان مرکزی گرگان منتقل شده است و طبق گفته‌های مطلعین، زندان مرکزی گرگان فضایی برای اجرای قانون تفکیک جرایم ندارد. این مساله، نگرانی پیرامون سلامت این دانشجو را افزایش می‌دهد اما با اینحال دادستان گرگان و نهادهای امنیتی اصرار به عدم صدور قرار وثیقه تا برگزاری دادگاه و نگهداری او در این زندان دارند.
مبین احمدی دانشجوی ترم آخر پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کردستان و اهل سنندج، امروز ۱۳ آذرماه ساعت ۶:۳۰ بامداد مقابل منزل خود توسط نیروهای امنیتی ربوده شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
راضیه رحیمی، دانشجوی کارشناسی فیزیک دانشگاه علم و صنعت ورودی ۹۸، روز جمعه مورخ ۱۱ آذر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده‌ی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
امیرحسین قادری‌چاشمی، دانشجوی کارشناسی پلیمر دانشگاه صنعتی اصفهان، روز ۱۲ آذر ماه ابتدا پس از ورود به دانشگاه توسط حراست دانشگاه تهدید شد و در ادامه مورد بازداشت قرار گرفته و به زندان دستگرد اصفهان منتقل شده است.
بازپرس شعبه سوم بازپرسی خمینی‌شهر، سعید مشرفی، علی‌رغم صدور قرار وثیقه و تامین آن توسط خانواده، حاضر به آزادی وی نشده و به خانواده این دانشجو اعلام نموده که پرونده و مساله‌ی بازداشت ایشان نباید رسانه‌ای شود و بازداشت وی تا ۱۶ آذر ادامه خواهد داشت.
این دانشجو در هفته‌های گذشته توسط کمیته انضباطی تعلیق از تحصیل و ممنوع‌الورود به دانشگاه و خوابگاه شده بود و دقیقا زمانی که جهت پیگیری احکام کمیته انضباطی به دانشگاه مراجعه کرد، بازداشت شد.
۳۲ روز بازداشت محمدصالح حاجی میرزایی
محمدصالح حاجی‌میرزایی دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر ورودی ۹۸، در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و تمام وسایل الکترونیکی او ضبط شده است. این دانشجو هم اکنون در بند ۲۰۹ اوین به سر می‌برد و خبری از آزادی وی در دست نیست‌.
آزادی علیرضا برادران‌شرکا پس از ۳۶ روز بازداشت
علیرضا برادران‌شرکا که از شب ۸ آبان ۱۴۰۱ با اصرار حراست دانشگاه امیرکبیر به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات فراخوانده شده بود، پس از ۳۶ روز بازداشت امشب آزاد شد.
آزادی محمد وفایی به قید تعهد
محمد وفایی، دانشجوی ورودی ۹۹ کارشناسی مجسمه‌سازی دانشگاه هنر تهران، که روز سه‌شنبه ۲۴ آبان ماه بازداشت شده بود، به قید تعهد آزاد شد.
درگذشت دانشجوی دانشگاه تهران که بر اثر فشارهای استاد خودکشی کرد
زهرا جلیلیان دانشجوی دکترای رشته برق دانشگاه تهران که روز گذشته بر اثر فشارهای روانی وارده بر وی، خود را در لابی دانشکده به پایین انداخته و بدلیل شدت جراحات به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، امروز درگذشت.
گفته می‌شود این دانشجو نگارنده‌ی یک مقاله‌ی پژوهشی مستخرج از رساله‌ی خود بوده است که حاصل پژوهش چهارساله‌ی وی بوده و در یک ژورنال معتبر بین‌المللی پذیرفته شده بود اما بنا به تاکید استاد مربوطه نام یک دانشجوی دیگر بدون رضایت خانم جلیلیان در آن گنجانده شده بود.
حادثه‌ی رخ داده، یکی از نمودهای بیرونی هزاران هزار فشارهای روانی شدیدی است که سیستم آموزشی و پژوهشی بر سر دانشجویان می‌آورد و از حاصل فعالیت‌ها و پژوهش‌های شبانه‌روزی آن‌ها حریصانه، فرصت‌طلبانه و طلبکارانه بهره‌برداری می‌کند و تمامی ساز و کار وزارت علوم و دانشگا‌ه‌ها نیز به عنوان یک روال معمول بر بازتولید آن تاکید و صحه می‌گذارند. هیچ اماری از تعداد دانشجویانی که بدلیل فشارهای رساله، پایاننامه و مقالات خودکشی یا اسیب‌های جدی جسمی و روانی متحمل می‌شوند وجود ندارد اما این سیستم آموزشی معیوب که تاکید بر ادامه‌ی همین روند را دارد، به دنبال مکیدن زالووار خون دانشجویانیست که مشتاقانه و با تلاش‌های بسیار وارد دانشگاه شده‌اند تا شاید سرنوشت زندگی‌شان را تغییر دهند اما تماما روحشان و هستی‌شان به محاق می‌رود. بی شک مسئولیت زیان‌های پیش‌آمده مستقیما متوجه وزارت علوم و قوانین ضددانشجویی و ضدانسانی آن است و این ناوزارتخانه چه توجیه دقیقی نسبت به قوانین و عواقب پیش آمده می‌تواند داشته باشد؟!
پیام شادباش انجمن صنفی معلمان سنندج و کلاترزان به بهانه آزادی خانم سهیلا خالدی
در اوایل مهر ۱۴۰۱ و در جریان نارضایتی‌ها و اعتراضات خیابانی، معلم سنندجی (سرکار خانم سهیلا خالدی) حین عبور از خیابان و مشاهده دانش‌آموزان در معرض خطر، برای نجات جان آنها وارد عمل می‌شود اما متاسفانه خود هدف گلوله ساچمه‌ای قرار می‌گیرد و حدود ۳۵۰ عدد ساچمه به بدن ایشان اصابت می‌کند. تا جایی که به خاطر مداوای خانگی مدتی نمی‌تواند در محل کار حاضر شود. درز خبر آسیب‌دیدگی خانم خالدی از یک سو و سابقه فعالیتهای صنفی و مدنی وی از سوی دیگر سبب می‌شود تا نیروهای امنیتی با ورود به منزل، ایشان را دستگیر و بازداشت کنند. بازداشت خانم خالدی حدود یک ماه به طول انجامید و از آنجا که ایشان در حوزه‌‌های مختلف صنفی(معلمی)، مدنی، زیست‌محیطی و... فعالیت داشته‌اند بازجویی‌های فشرده‌ای از ایشان به عمل آمده بود. اما وی با انگیزه و جسارتی قابل تحسین از حقانیت مواضع و فعالیتهای خود دفاع کرده بود. در دیداری هم که انجمن به نمایندگی از معلمان با این همکار شجاع داشت، ایشان علیرغم بیان مشکلات و رنج‌های فراوان، بسیار سرزنده و باانگیزه بود.
هم اکنون خانم خالدی با وثیقه ۲۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده‌اند و منتظر حکم و نظر دادگاه هستند. ما معتقدیم اگر مبنای محاکمه خانم خالدی قانون اساسی و اصول انسانی باشد نه تنها باید به زودی شاهد تبرئه ایشان باشیم بلکه این معلم دلسوز و زحمت‌کش باید به خاطر تلاشهایش در حوزه آموزش و پرورش، کمک به کودکان کار و کارتن‌خوابها، نجات محیط زیست و.‌... مورد تقدیر و تکریم قرار گیرد.
انجمن صنفی معلمان کردستان
(سنندج – کلاترزان)
۱۴۰۱/۹/۱۳
کانون نویسند گان ایران:تداوم سرکوب شاعران، نویسندگان و مترجمان
از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران در شهریور ۱۴۰۱ هزاران نفر به دست نیروهای امنیتی بازداشت شدند. میان بازداشت‌شدگان نام ده‌ها شاعر، نویسنده و مترجم نیز به چشم می‌خورد که تعدادی از آنان هنوز در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس‌اند و تعدادی نیز پس از بازداشت و تحمل بازجویی با قرار وثیقه آزاد شده‌اند. علاوه بر بازداشت‌های اخیر، بسیاری نیز در سه ماه گذشته احضار، بازجویی و تهدید شده‌اند.
تعدادی از نویسندگان نیز پیش از آغاز جنبش در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بودند.
امیرحسین آتش: شاعر و دانشجوی دانشگاه خیام مشهد در تاریخ ۳۰ مهر ماه بازداشت شد.
علیرضا آدینه: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، ۹ آذر در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.
سروناز احمدی: مترجم و خبرنگار، ۱۵ آبان در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.
علی اسدالهی: شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران، ۳۰ آبان در خانه‌اش بازداشت شد.
بهناز امانی: نویسنده و مترجم، ۲۸ مهر در تهران بازداشت و به زندان قرچک منتقل شد.
امیرحسین بریمانی: نویسنده و روزنامه‌نگار که ۷ مهرماه در تهران بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده بود، بدون حضور وکیل به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
آتفه چهارمحالیان: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران که ۱۱ مهرماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، به تازگی به بند عمومی منتقل شده است.
سجاد رحمانی: شاعر و خبرنگار، ۸ آذر در ماسال گیلان بازداشت شد.
ماندانا صادقی: شاعر و روزنامه‌نگار ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.
مژگان کاوسی: مترجم و‌ زندانی سیاسی سابق ۱ مهرماه در نوشهر بازداشت شد. او پس از ۳۵ روز حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاهی در نوشهر، در تاریخ ۵ آبان ماه به زندان تنکابن منتقل شد.
بنفشه کمالی: شاعر، دوم مهرماه در یزد بازداشت شد.
یوسف گرامی‌پور: شاعر و فعال کارگری، ۶ آبان بازداشت شد.
رضا محمدی: شاعر و نویسنده ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.
ارغوان وثوق انصاری: شاعر، ۸ آبان بازداشت شد.
سعید هلیچی: شاعر، نویسنده و مترجم ۲۷ مهرماه در اهواز بازداشت و به زندان سپیدار منتقل شد.
بسیاری از شاعران و نویسندگان نیز به قید وثیقه آزاد شده‌اند، از جمله‌:
علیرضا ایزدی، نویسنده وکارگردان تئاتر، مونا برزویی، شاعر، همایون پناهی، شاعر و پژوهشگر، آرش رمضانی، نویسنده، محسن زهتابی، نویسنده، کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، سیدنوید سیدعلی‌اکبر، نویسنده و مترجم، محمود طراوت‌روی، شاعر و وکیل دادگستری، بیان عزیزی، شاعر و پژوهشگر حقوق بشر، شیلان کردستانی، مترجم، منصوره موسوی، نویسنده و پژوهشگر مطالعات زنان، نصیبه نامی: شاعر، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی.
نویسندگان زندانی پیش از قتل مهسا امینی‌:
مهوش ثابت: شاعر و آموزگار، مرداد ۱۴۰۱ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او پیشتر نیز از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ نیز در زندان بوده است.
رضا خندان (مهابادی): نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، برای اجرای حکم ۵ سال حبس، مهرماه ۱۳۹۹ به زندان اوین و در مهر ۱۴۰۱ به زندان رجایی‌شهر منتقل شد.
آرش گنجی: مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، آبان ۱۴۰۰ به زندان اوین و در شهریور سال جاری به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. او به ۱۱ سال زندان محکوم شده که ۶ سال آن قابل اجراست.
کیوان مهتدی: نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، ۲۸ اردیبهشت ماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
سعید مدنی: نويسنده و پژوهشگر، اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان‌‌ اوین منتقل شد.
خسرو صادقی بروجنی: نویسنده و روزنامه‌نگار، او از مرداد ۱۳۹۹ دوره‌ی حبس پنج ساله‌ی خود را در زندان اوین سپری می‌کند.
کانون نویسندگان ایران: یاد محمد مختاری گرامی باد
دوازدهم آذر ماه سالروز قتل سیاسیِ محمد مختاری به دست عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. شاعر، نویسنده، جستارنویس و مترجمی که لحظه لحظه‌ی زندگی پُربارش، عرصه‌ی مبارزه با سانسور، استبداد و تک‌صدایی بود و سرانجام در مسیر تحقق آزادی، جان بر سر آرمان نهاد. مختاری در مقام نویسنده‌ای معتقد به هنر و ادبیات متعهد به آزادی و ناوابستگی به قدرت، در جستارهای ادبی خویش همواره میان شبه‌هنرمندان وابسته به قدرت، مصلحت‌اندیشان و محافظه‌کاران در یک‌سو و هنرمندان مستقل و آزادی‌خواه در سویی دیگر، مرزی روشن رسم می‌کند. او با تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش از چهره‌های تأثيرگذار در احیای دوباره‌ی کانون نویسندگان ایران در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۷۰ است و تأکیدش بر وجود تنوع، تفاوت، تکثر، تضارب آراء و پایبندی به اصول دموکراتیسم در ساحت اندیشه و بیان، و اعتقاد خلل‌ناپذیرش به آزادی اندیشه، بیان و نشر بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان، دشمنان آزادی را بر آن داشت تا از سایه به درآیند و با بی‌رحمانه‌ترین ابزار سانسور یعنی «قتل نویسنده» جان از پیکر محمد مختاری بستانند. اما پس از مرگ مختاری آثار او چون «انسان در شعر معاصر»، «تمرین مدارا»، «چشم مرکب»، «وزن دنیا» و مجموعه‌شعرهای او بارها به چاپ رسید و اندیشه و تفکرش بیش از پیش هستی یافت و در میان جامعه تکثیر شد. چنان‌‌که امروز در عرصه‌ی آزادی‌خواهی و مبارزات مردم ایران، شکوفایی اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و پیشرو محمد مختاری را شاهد هستیم.
آنچه مختاری در مبارزه با سانسور و تک‌صدایی، در تدوین منشور کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۷۵ به جستجوی آن بود و آن فریاد آزادی‌خواهی که در نامه‌ی «ما نویسنده‌ایم» در سال ۱۳۷۳ تبلور یافت، امروز به شکلی دیگر از حنجره‌ی خونین جوانان معترضی فریاد می‌شود که خواهان آزادی‌اند، توفانی تازنده که آن را سر بازایستادن نیست و رو به سوی فردایی شاد و آزاد، جریان ناگزیر تاریخ را رقم خواهد زد. نام مختاری با پیکار در راه آزادی و ستیز بی‌امان با سانسور گره خورده است و تاریخ و مردم آزادی‌خواه هرگز او را از یاد نخواهند برد.
بیژن رستمی با قرار وثیقه آزاد شد
بیژن رستمی از فعالین کارگری و‌ مدنی شهر سنندج که نزدیک به دو هفته پیش توسط نیروهای اطلاعاتی در محل کارش در این شهر، ربوده شده بود، ساعاتی پیش با قرار وثیقه آزاد شد.
یکشنبـــــــــه ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۱
منبع:کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
اعتصاب وتجمع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها
روز یکشنبه 13 آذر،صدها کارگر شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر برای اعتراض به سطح پایین حقوق و تبعیض در پرداخت ها دست از کارکشیدند ومقابل ورودی شرکت تجمع کردند.
تجمع کنندگان خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، لحاظ شدن حق بهره‌برداری و پاداش و دریافت مزایای مزدی، همانند همکاران رسمی برای افزایش حقوق ها شدند.

تعدادی از کارگران پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر به خبرنگاررسانه ای گفتند: ما به تبعیض در پرداخت حقوق بین کارگران این واحد با سایر کارگران پتروشیمی منطقه اعتراض کردیم.
یکی از کارگان معترض نیز گفت:مجموع کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر حدود 300 تا 400 نفر هستند. کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندرماهشهر در مقایسه با سایر کارگران (حدود 30 واحد پتروشیمی) مستقر در منطقه از حقوق و مزایای کمتری برخوردارند.
او با بیان اینکه مجموع دریافتی کارگران شرکت پایانه‌ها و مخازن بندر ماهشهر کفاف معاش زندگی آنان را نمی‌دهد، در تشریح جزئیات مشکلاتشان گفت: چندین سال است ما کارگران از مسئولان شرکت درخواست رفع تبعیض و بهبود وضعیت شغلی و مزایای دریافتی کردیم اما تغییری در روند قراردادها و میزان دستمزد علارغم افزایش چندبرابری قیمت مواد مصرفی و غیرمصرفی ایجاد نشد.
وی افزود:سطح حقوق کارگران شاغل در پایانه و مخازن پتروشیمی به نسبت کارگرانی که در سایر پتروشیمی‌ها فعالیت دارند حدود 7 تا 8 میلیون تومان پایین‌تر است و این تبعیض باید برطرف شود.
این کارگر در مورد سایر مطالبات کارگران پایانه گفت: کارگران در اعتراض امروز خود همچنین خواستار اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، لحاظ شدن حق بهره‌برداری و پاداش و دریافت مزایای مزدی، همانند همکاران رسمی برای افزایش حقوق ها شدند.
درهمین رابطه - شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:
حدود پانصد نفر از نیروهای پیمانکار شرکت پایانه و مخازن پتروشیمی ماهشهر امروز یکشنبه سیزده آذرماه دست از کار کشیدند.
این همکاران که کار تخلیه و بارگیری برای صادرات و واردات محصولات تولیدی و خوراک مورد نیاز مجتمع های پتروشیمی، فازهای گازی پارس جنوبی و سایر پتروشیمی ها را انجام می دهند خواسته هایی از جمله افزایش دستمزد، حق بهره‌برداری و پاداش،رفع تبعیض؛اجرای طبقه‌بندی مشاغل و دریافت آیتم هایی مزدی مانند همکاران رسمی را دارند.
تجمع اعتراضی کارکنان پایگاه جهانی شوش، هفت‌تپه و چغازنبیل نسبت به پرداخت نشدن ماه ها حقوق وحق بیمه و عدم افزایش حقوق در سال جاری مقابل فرماندارشوش
روز شنبه 12 اذر،جمعی از کارکنان پایگاه جهانی شوش، هفت‌تپه و چغازنبیل برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه و عدم افزایش حقوق در سال جاری دست به تجمع مقابل فرمانداری شوش زدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاریک رسانه محلی گفتند: ما جمعی از کارکنان پایگاه جهانی شوش هفت تپه و چغازنبیل از تاریخ یکم مردادماه سال 1401 به بعد زیر نظر شرکت توسعه گردشگری رفتیم اما تا کنون حقوقی دریافت نکرده‌ایم.
این کارگران ادامه دادند: بدلیل واریز نکردن حق بیمه، پرسنل هیچگونه خدمات بیمه ای و درمانی نداریم. متاسفانه از تاریخ1 فروردین 1401 تا مرداد ماه حقوق ما به نرخ سال گذشته بوده و اکنون هم نمی‌دانیم حقوق ما چند درصد بوده و از شهریور ماه تا اکنون هیچگونه قراردادی نه با وزارتخانه میراث فرهنگی و یا هیچ شرکت و پیمانکاری نداریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید