گفتگو با "جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین"

دیدگاه‌ها
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

به دنبال اعلام موجودیت «جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین»، نشریه کمونیست ماهانه با تعدادی از موسسین این جبهه گفتگو کرده است. در بیانیه تاسیس این جبهه آمده است: "تلاش و مبارزهٔ مداوم ما در حمایت از آزادی مردم فلسطین بخشی از مبارزهٔ گسترده تر ما برای اتحاد طبقهٔ کارگر علیه استثمار در نظام سرمایه‌داری و برای دستیابی به  برابری زنان و مردان و پایان دادن به همهٔ اشکال تبعیض و رسیدن به صلح، آسایش، امنیت، ثبات و توسعهٔ مطلوب برای مردم جهان است."

گفتگوی اول با: محمد علوش (دبیرکل اتحادیه مبارزات کارگران فلسطین، دبیر دفتر سیاسی جبهه مبارزه مردمی فلسطینی و عضو بنیانگذار جبهه متحد کارگران برای دفاع از مردم فلسطین)

کمونیست ماهانه: ابتدا به مناسبت بر داشتن گام مهمی که تشکیل جبهه متحد کارگری است به شما و سایر فعالین این نهاد، اتحادیه و تشکل،احزاب و شخسیتهای موسس تبریک می گویم . آیا می توانید برای خوانندگان روزنامه توضیح دهید که فکر تاسیس این جبهه چگونه به وجود آمد و اساس و ضرورت های سیاسی و اجتماعی ت.سیس آن چه بود و این روند در عمل چگونه پیش رفت.

محمد علوش:  متشکرم رفقا، با افتخار فراوان از شما و نشریه  "نشریه کمونیست "  سپاس گذاری می کنم  اجازه دهید به همه رفقا و رفقای خود در حزب مبارز  حزب حکمتیست (خط رسمی) سلام و قدردانی کنم.

در مورد تأسیس جبهه متحد کارگران برای دفاع از مردم فلسطین، این ایده ای است که ناشی از مسئولیت و اشتیاق تعدادی از رفقای چندین حزب و سازمان های کارگری است و ما موفق شده ایم این ایده را متبلور و تحکیم کنیم و جبهه ای را به عنوان یک ائتلاف گسترده برای حمایت از آرمان فلسطین و در کنار مردم فلسطین ، طبقه کارگر مبارز ، احزاب، اتحادیه ها و نهادهای آن در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله فعالین کارگری و حزب حکمتیست (خط رسمی) –  بسازیم.  در تشکیل و پایه گذاری جبهه متحد کارگران از عراق، کردستان، مصر، لبنان، مراکش، الجزایر، موریتانی، اردن، سودان و لیبی و سازمان های همکار مشارکت داشتند.

تشکیل این جبهه از اعتقاد راسخ ما به این امر ناشی شده که هیچ جنبش انقلابی بدون تئوری انقلابی وجود نخواهد داشت و نه طبقه کارگر و یک سازمان اتحادیه کارگری انقلابی و مترقی بدون تئوری انقلابی و بر این اساس ما دیدگاه خود را برای ساختن جبهه کارگری برای نمایندگی طبقه کارگر و عموم مردم کارگر، مطابق با درک خود از مارکسیسم که آن را روش، تحلیل و تئوری تغییر انقلابی می دانیم  بنا کرده ایم، زیرا طبقه از نظر تاریخی صلاحیت دارد که جامعه بشری را به سمت حذف نظام سرمایه داری و ساختن جامعه ای سوسیالیستی و الغای همه اشکال استثمار طبقاتی  و از بین بردن  شرایط مادی آن که  مالکیت خصوصی ابزار تولید است هدایت کند.

ما در مورد شکل، محتوا و هویت این جبهه به توافقاتی دست پیدا کردیم بر اساس و تقویت مخرج های مشترک در میان اعضای تشکیل دهنده و موسسین آن.  کار جبهه را از طریق بیانیه بنیانگذاری  آغاز کردیم و سپس ارگان های جبهه از جمله  شورای مرکزی و دبیرخانه کل انتخاب کردیم بعنوان نمایندگان جبهه. 

ما معتقدیم که شکل گیری این جبهه در دفاع از مردم فلسطین و آرمان عادلانه آنها  اهمیت زیادی دارد، علاوه بر این ، این جبهه کارگری حامل آرمان های بین المللی برای بسیج همه نیروهای طبقه کارگر در جهان بر اساس دیدگاه طبقاتی و مبارزاتی در برابر زور گویی امپریالیسم  ، برای حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری و آزادی .

 همانطور که همه می دانید، نیروهای چپ در سراسر جهان نقشی تاریخی در رهبری مبارزه بین المللی طبقه کارگر و سایر زحمتکشان ها دارند و این نیروها هنوز هم در تجدید و توسعه مبارزه جنبش کارگری به سمت مسیر درست علیه سیاست های انحصارات امپریالیستی مبتنی بر استثمار شنیع مورد اتکا قرار می گیرند وامروزه نقش نیروهای چپ، کارگری و مترقی  در حال افزایش است که به تلاش برای تجدید فعالیت های مشترک و متحد ما علیه سیاست های امپریالیسم، صهیونیسم  کمک می کند. منطقه گرایی فرقه ای دولت های  ارتجاعی عربی که با حمایت مذهبی و اجتماعی از نیروهای افراطی، برای گسترش فضای هرج و مرج بطور فعال تلاش می کند، بهانه ای برای دخالت قدرت های خارجی، هژمونی، کشتن روح ملی از طریق شعله ور کردن نزاع و نفرت فرقه ای، تداوم فقر مردم ما، تخریب زیرساخت ها، افزایش محرومیت و فقر، تنزل سطح زندگی، بهداشت، فرهنگی و اجتماعی، افزایش نرخ بیکاری، و ممنوعیت اعتصاب آزادی کار صنفی و سیاسی و آزادی عقیده و بیان .

کمونیست ماهانه : تاریخا معضل مردم فلسطین ،بی حقوقی و جنایات علیه آنها ، دستمایه سوء استفاده دولتهای دنیای عرب برای معامله و امتیاز گیری از دول غرب با پرچم فلسطین بوده است و خود به مانع حل معضل مردم فلسطین تبدیل شده اند. "جبهه متحد کارگری در دفاع از مردم فلسطین" چقدر می تواند بطور عملی به قطبی کارگری تبدیل شود که مدافع مردم و صاحب امر فلسطین است؟ آیا چنین تصویر و آینده ای محتمل است؟

محمد علوش : تلاش های ما با هدف متحد کردن طبقه کارگر در منطقه و جهان برای پایان دادن به وحشیگری، جنایت جنگی، نسل کشی و پاکسازی قومی اسرائیل علیه مردم فلسطین ما در داخل سرزمین های اشغالی، به ویژه در نوار غزه، و تحت فشار قرار دادن حامیان منطقه ای و جهانی دولت فاشیستی اسرائیل و دفاع از زندگی و آزادی مردم تحت ستم فلسطین و حق مشروع آنها برای مبارزه عادلانه  و مقاومت در برابر اشغال به طرق مختلف است. بکار بردن فعال ابزارهای موجود برای مبارزه برای تضمین آزادی کامل مردم فلسطین، شکست اشغال و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی اورشلیم..

این بخش مهمی از پروژه گسترده تر ما در چارچوب جبهه متحد کارگری برای متحد کردن طبقه کارگر علیه استثمار و وحشیگری سیستم های سرمایه داری، و برای تداوم مبارزه کارگری مشترک برای فراهم آوردن یک زندگی مرفه و انسانی، برای زندگی بهتر، برای برابری بین زن و مرد، برای پایان دادن به همه اشکال تبعیض قومی، ملی و مذهبی، و برای صلح، آسایش، امنیت، ثبات و توسعه مطلوب برای مردم جهان است. با قدرت متحد و با همکاری سایر سازمان های طبقه کارگر مستقل از دولت های منطقه و جهان، قدرت طبقه کارگر، استواری مواضع و تحکیم تجربه خستگی ناپذیر خود، در میان مردم متمدن، صلح دوست و مبارز برای آزادی، دموکراسی و پیشرفت در جهان را برجسته کنیم.

ما به همه این همبستگی جهانی و کارگری، به ویژه با عدالت آرمان فلسطین و مردم آزاد جهان که در کنار فلسطین ایستاده اند، که در معرض فجیع ترین اشکال تجاوز اسرائیل و آمریکا قرار دارد، بسیار اطمینان داریم و بدون شک این مبارزه ادامه خواهد یافت و منجر به جنبش های مردمی، کارگری و مبارزاتی در سراسر جهان برای مبارزه در برابر جنگ های
ناعادلانه و نفی هژمونی و ستم اعمال شده بر همه مردم ما خواهد شد وبه بی حقوقی و رنج آنها پایان می دهند، و این یکی از مهم ترین اصولی است که جبهه کارگری بر اساس آن بنا شده است، و این نیز واقعیت جهت گیری های ما را  در جبهه مبارزه مردمی فلسطین و در اتحادیه مبارزات کارگران فلسطین منعکس می کند. ما پرچم یک مبارزه مشترک جهانی و تحکیم آینده آینده مشترک برای بشریت را حمل می کنیم.

کمونیست ماهانه: این نهاد چه هدف یا اهدافی را پیش روی خودخود قرار داده است و چه روش های سیاسی و عملی چه در سطح کارگران خاورمیانه وشمال افریقا و چه در سطح جهانی که برای تحقق این امردر پیش خواهد گرفت؟

محمد علوش : جبهه متحد کارگری در بحبوحه مبارزه ملی و طبقاتی ظهور کرد تا مبارزه را در این جایگاه محوری رهبری کند، و منافع طبقه کارگر و امیدها و آرمانهای کارگران و مردم ما و حق تعیین سرنوشت آنها را به صورت روشن بیان کند، و در بحبوحه مبارزۀ عادلانه محکم تر شود تا خود را به عنوان پیشتاز آگاه طبقه کارگر، بر گرفته شده از اندیشه علمی دیالکتیکی و قادر به تحقق وحدت عینی بین تئوری و عمل ابراز  وجود کند و همیشه بعنوان جریانی واحد و مبارز، محکم و سرسخت برای آزادی، پیشرفت، عدالت اجتماعی، برابری و حق مردم باشد، در تحقق تعیین سرنوشت ، تحقق دموکراسی و سوسیالیسم به عنوان یک انتخاب تاریخی برای آینده تمام بشریت باشد .
تجربه تاریخی به ما می آموزد  ، لزوم انسجام مبارزاتی و مبارزه مشترک را برای ایجاد جبهه ای قوی و مشترک با نیروها و سازمان های کارگری برای مقابله با استثمار، فساد، سیاست های خصوصی سازی و روندهای نئولیبرالی که مکانیسم های اقتصاد بازار سرمایه داری کنترل نشده مبتنی بر غارت ثروت و اتلاف انرژی های انسانی و نابرابری عظیم در توزیع ثروت، افزایش نرخ بیکاری و گسترش فقر را تداوم می بخشد، تأیید کرده است. .

این تنها طبقه کارگر نیست که از ستم طبقاتی بورژوایی و استثمار سرمایه داری رنج می برد، بلکه بقیه طبقات کارگر و گروه های اجتماعی نیز در رنج آن سهیم هستند و این همان چیزی است که باعث می شود این طبقات و گروه ها به طور عینی خود را در کنار طبقه کارگر قرار دهند و هر زمان که شرایط برای این امر فراهم شود، عمدتا شرایط ذهنی طبقه کارگر، که تشکیلات است، در برابر استثمار و استبداد سرمایه داری با آنها متحد شوند، همانطور که ما جبهه کارگری را بر اساس این درک عمیق از همپوشانی وظایف و تلاش های هماهنگ در مواجهه با تمام چالش های پیرامون خود شکل دادیم.

کمونیست ماهانه : بیش از ۲۳ نهاد، اتحادیه و سندیکا ،حزب وجریان جزو موسسین این نهاد هستند که بخش زیادی از آنها از دنیای عرب مانند فلسطین، تونس، مصر، اردن، عراق، مراکش، لیبی و سودان و.........است . تاثیرات تا کنونی آن در میان طبقه کارگر در این منطقه چه بوده است و چه چشم اندازی برای نقش این نهاد در متحد کردن طبقه کارگر در منطقه و جهان دارد.

 محمد علوش : جبهه کارگری در این دوره در شرایط استثنایی شکل گرفت، جایی که بشریت متمدن مواضع اصولی خود را در نفی جنایات و وحشیگری اشغالگران اسرائیل بیان کرد، در حالی که توده ها از همه اقشار  در تظاهرات گسترده شرکت کردند، و کارگران و فعالان بین المللی در پایتخت ها و شهرهای مختلف جهان در حمایت از آرمان عادلانه فلسطین و مردم تحت ستم فلسطین، علیه نسل کشی و جنایات جنگی تهاجمی دولت فاشیست و تروریست اسرائیل و علیه مماشات  کشورهای ارتجاعی و مستبد منطقه و جهان به میدان آمدند و انزجار خود را از  دولت فاشیستی ،تروریسم سازمان یافته و نژادپرست غاصب اعلام کردند.

طبقه کارگر و همه محرومان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در تمام کشورهای عربی و مغرب و از همه ملیت ها و گرایش های مترقی، دموکراتیک و مستقل بخشی ضروری ومهم و مؤثر از جنبش کارگری جهانی هستند و همراه با نیروهای مترقی و بشردوست در جهان وظایف خود را برای حمایت از مردم فلسطین تا پیروزی برای آزادی و کرامت انسانی که مردم و کارگران فلسطین بخشی از آن هستند  به پیش خواهند برد.

ما در گام های مطمئن و از طریق این جبهه جوان که به تازگی تأسیس شده است در مرحله بعدی  با تماس و تحکیم روابط خود  با همه سازمان هایی آدامه خواهیم داد ، آنهایی در راستای چشم انداز ما و برنامه ما و با اهداف و آرزوهای ما قرار دارند .  جایی که ما می خواهیم این جبهه ادامه ، توسعه  و رشد کند و به یک جبهه کارگری در سراسر جهان تبدیل شود. علاوه بر موضع اصولی و قاطع خود در قبال آرمان فلسطین و سایر مسائل عادلانه مانند مسئله مردم کرد و سایر مسائل مردمی که تاریخا از آن رنج می برند و مسائل بسیاری را در دستور کار خود خواهد داشت.

-----------

گفتگو با خالد حاج محمدی از اعضای هیٸت موسس 

کمونیست ماهانه : ابتدا به مناسبت برداشتن گام مهمی که تشکیل جبهه متحد کارگری است به شما و سایر فعالین این نهاد، اتحادیه و تشكل و احزاب و شخصیتهای موسس تبریک می گویم. من، به عنوان سردبیر نشریه كمونیست ماهانه، همزمان چنین سولاتی را برای رفیق محمد علوش از اعضا موسس این نهاد ارسال كرده و بعلاوه مصاحبه ای با رفیق سمیر عادل كه ایشان هم از موسسین این نهاد است در كمونیست خواهیم داشت. 

با این توضیح به عنوان اولین سوال برای خوانندگان كمونیست ماهانه توضیح دهید که فکر تأسیس این جبهه چگونه به وجود آمد و اساس و ضرورت های سیاسی و اجتماعی تأسیس آن چه بود و این روند در عمل چگونه پیش رفت؟

خالد حاج محمدی: تشكیل ״جبهه متحد كارگری در دفاع از مردم فلسطین״، مستقل از بیش از ۷۵ سال جنایات سازمانیافته علیه مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل، بمباران و  جنایات و خونریزی، ترور و جنگ، حمله و با خاك یكسان كردن بیمارستان، مدرسه و كودكستان با بمبهای آمریكایی، قطع نان و آب و هر امكانات زیستی از چند میلیون انسان توسط  اسرائیل علیه مردم فلسطین در یك سال گذشته و این حقیقت كه هر فلسطینی حتی جنینی كه در شكم مادر است برای هیئت حاكمه جنایت كار اسرائیل یك هدف نظامی است، ما جمعی از فعالین مدافع مردم فلسطین در جنبش كارگری منطقه را بر آن داشت که حرکتی مشترك و عملی و موثر علیه این توحش و در دفاع از مردم فلسطین انجام بدهیم. تلاش كنیم طبقه كارگر در قدم اول در منطقه را صاحب تشكلی حول دفاع از مردم فلسطین در این جنگ خونبار كه اسرائیل – آمریكا و متحدین آنها راه انداخته اند بكنیم و در همكاری با همه اتحادیه ها و سازمانهای كارگری و فعالین طبقه كارگر در جهان و خصوصا در غرب فشاری همه جانبه برای پایان نسل كشی اسرائیل از مردم فلسطین انجام دهیم.

ضرورت اتحاد طبقه كارگر در هر كشوری و در منطقه و جهان امری همیشگی در طی چند صد سال گذشته برای کمونیستها و فعالین و رهبران دلسوز و آگاه طبقه كارگر بوده و هست. متقابلا بورژوازی با توسل به ابزار های مختلف منجمله دامن زدن به هویتهای کاذب قومی و مذهبی، تلاش میکند این اتحاد را غیر ممکن کند. این یکی از جدالهای جدی طبقه کارگر بخصوص در خاورمیانه است. شکل دادن به خاورمیانه قومی و مذهبی، مقابل هم قرار دادن کارگر به نام کارگر ایرانی یا عرب، متعلق به این عشیره یا آن عشیره، سنی یا شیعه، سلفی یا حنفی، مسیحی یا یهودی و یزیدی یا ...، سیاستی ضد انسانی و ضد کارگری است که اولین قربانیانش مردم محروم و طبقه کارگر در منطقه است. ما تاثیرات ویران کننده و مخرب این تقسیمات را در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و ... دیده و تجربه کرده ایم. دیدیم که اگر طبقه كارگر بر انشقاقهای ملی، جغرافیایی، مذهبی، ناسیونالیستی و جنسی و نژادی و.. فایق نیاید و خود را از زیر دست وبال این نظام و هیولای بزرگ و وسیع پروپاگاند و ماشین تبلیغاتی آنها و تولید خرافات در صفوف كارگران و مردم محروم برای ماندگاری انشقاق در میان خود فایق نیاید، در این نظام سهم بهتری از جهنم موجود نخواهد داشت. خیزشهای سالهای ۲۰۱۹ در لبنان و عراق علیه این تقسیمبندی و حکومتهای موزائیکی، برای خاورمیانه ای سکولار، مرفه و آزاد آغاز مقابله جدی مردم و طبقه کارگر با این سناریوی ارتجاعی بود. خیزش ۱۴۰۱ ایران با شعار آزادی زن و رفاه و برابری، و اعتصابات و اعتراضات وسیع كارگری در ایران، پژواكش در كل جهان و در خاورمیانه از لبنان و مصر و تونس تا عراق و افغانستان، رفت و حامی پیدا كرد و تاثیر گذاشت، امیدها به رهایی زن، به آزادی و عدالت را شعله ور كرد و نه بزرگی به تقسیمات كاذب میان طبقه كارگر و مردم محروم گفت.

تشکیل این جبهه را میتوان ادامه این تلاش در ابعادی وسیعتر و طبقاتی تر دانست. تشکیل این جبهه اعلام حضور طبقه کارگری است که به خاورمیانه قومی و مذهبی، به دستمایه قرار گرفتن خود توسط مشتی دولتهای ارتجاعی با شیوخ مرتجع و متحدین غربی شان، نه میگوید. طبقه کارگری که مصائب مردم فلسطین و جنایت وحشیانه دولت اسرائیل و متحدین غربی آن را مصائب خود میداند و سد بستن در مقابل آنرا دریچه اتحادی پایه ای تر و قدرتمند تر در میان طبقه کارگر در منطقه و جهان میبیند. 

پایان توحش نظامهای كاپیتالیستی و پایان فقر و محرومیت اكثریت عظیم مردم جهان، پایان استثمار و بردگی طبقه كارگر به میزان توان و زور و فشار و اتحاد ما و حاكم شدن افقی روشن سیاسی و كارگری، بستگی دارد. دنیا امروز به جهنمی برای اكثریت عظیم مردم تبدیل شده است و در جهانی كه ثروت و امكانات برای زندگی مرفه و آزاد و انسانی به اندازه چند برابر جمعیت جهان موجود است، فقر، گرسنگی، بیكاری، تن فروشی، عدم دسترسی به امكانات بهداشتی، درمان، مدرسه و... بطور باور نكردنی سراسر جهان را گرفته است. مرگ و میز از مردم محروم و از خانواده های كارگری سر به فلك زده است. اینها را به اضافه جنگ و لشكر كشی، كشتار و خانه خرابی، آوارگی و جنایات افسار گسیخته این نظام و دولتهایش علیه ما و مردم ستم دیده و محروم برای منافع زمینی سرمایه داران و سیستم آنها كنید، تا كل تصویر این جهان و توحشی كه دولتهای كاپیتالیستی علیه بشریت، علیه طبقه كارگر به نام زندگی و برای ادامه حیات خود میكند را داشته باشید. ابزار ما برای تقابل با این نظام اتحاد ما، تشكل ما، توان ما در تولید و ساختن همه امكانات زیستی، صنعتی و... در این جهان و برداشتن پرچمی روشن و افقی رهایی بخش در جدال با حاكمین كنونی جهان است. شكی نیست قدرت ما چنان عظیم است كه اگر اراده كنیم، نانی پخته نخواهد شد، ماشینی تولید نخواهد شد، خانه ای ساخته نخواهد شد و اسلحه ای تولید نخواهد شد، تانك و توپ و هواپیمایی امكان كشتن و بمباران و جنایت نخواهند داشت.

تاریخ بشر پر از تلاش طبقه كارگر برای بهبود، رفاه و امنیت و برای صلح و زندگی بهتر برای خود و بشریت است. ما در خاورمیانه و افریقا و.. بعنوان بخشی از این طبقه اتحادی را شكل داده ایم و استارت كاری بزرگ را زده ایم كه امروز و فوری در دفاع از مردم محروم فلسطین و علیه جنگ طلبی و نسل كشی اسرائیل درعمل سدی ببندیم. همزمان بعنوان نماینده طبقه کارگر در این منطقه در جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین، علیه میلیتاریسم و افسار گسیختگی دولت اسرائیل و برای آزادی مردم فلسطین حضور فعال و موثری داشته باشیم.  استراتژیكا اتحادی در صفوف كارگران منطقه علیه نظام كاپیتالیستی، علیه دول منطقه و برای رفاه و آزادی و عدالت و علیه جنگ و خونریزی و برای امنیت مردم محروم، را با قدرت خود دنبال میكنیم. ما میكوشیم به همه سازمان و تشكلات و نهاد و شخصیتهای طبقه كارگر در جهان وصل شویم و از سازندگان و بنیان گذاران اتحاد طبقاتی طبقه كارگر در جهان باشیم. فكر میكنیم این كار شدنی است و باید تلاش كنیم و این تنها راه رهایی واقعی، تنها راه بازگرداندن حرمت و كرامت به انسانها در جهان ما است. ما باید در این مسیر پیش برویم، بزرگ بشویم، نیرومند بشویم، كار كنیم و جنبش خود را متحد، صاحب افق و سیاست كنیم و پراتیكی جدی و عملی در دستور بگذاریم. 

امروز مقابله با كشتار مردم فسلطین، با نابودی هستی و نیستی آنها، با نابود كردن كودكان فلسطینی زیر آوار خانه و كاشانه ویران شده توسط اسرائیل، به آتش کشیدن انسانها در اردوگاهها و چادرهایی كه سهم آنها از زندگی شده است و شادی و رقص و پایكوبی مشتی جنایتكار لمپن، چاقوكش و آدمكش و متعصب در هیئت حاکمه اسرائیل حول آن، مقابله با محاصره نوار غزه و خطر مرگ صدها هزار نفر از گرسنگی و بیماریهای خطرناک، فوری تر از هر زمانی است و هیچ ضرورتی، هیچ كار مهمی از این عاجلتر و مهم تر نیست.

دول غربی و در میدیای رسمی آنان دائما از اسرای اسرائیل در دست حماس و ضرورت آزاد كردن آنها میگویند و این را بهانه كشتار دهها هزار نفر كرده اند. اما هیچكدام از هزاران فلسطینی اسیر كه در دست اسرائیل اند نامی نمی برند. در فرهنگ آنها فلسطینی انسان حساب نمیشود، كشتن انسان در این منطقه به جرم مسلمان بودن، به جرم محل زندگی و غیر غربی بودن، صدای هیچ رسانه رسمی را در نمی آورد. این نژادپرستی عریان از دوره هیتلر و برتری طلبی نژاد ژرمن نزد فاشیستهای آلمان شنیع تر است. این پدیده همه ما را به عنوان فعالین یك جنبش انسانی كنار هم قرار داد. 

بحث این نهاد در میان ما كه امروز در این نهاد متحد شده ایم، مطرح شد و همه ما را به حركت درآورد كه اراده كنیم و متحدانه از فلسطین، تونس، اردن، مصر، مراكش، الجزیره، لیبی، سودان، موریتانیا، عراق و كردستان عراق تا ایران به اتحادی کارگری در دفاع از مردم فلسطین شكل دهیم و نیرو و جنبش طبقه خود را در هر سطحی كه توان داریم علیه جنایات و توحش و جنگ و خونریزی كه اسرائیل، بر دوش و شانه های میلیتاریسم آمریكا- انگلستان و دول متحد آنها، در منطقه راه انداخته است به میدان بیاریم. این توافق انجام گرفت و ۲۴ نهاد كارگری، سازمان و شخصیت و حزب را در كنار هم قرار داد و "جبهه متحد كارگری در دفاع از مردم فلسطین" در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴ طی بیانیه ای رسما اعلام موجودیت كرد. 

ما در این مسیر دست دوستی و همكاری به طرف هم طبقه ای های خود، سازمان و اتحادیه و سندیكا و نهادها و رهبران و شخصیتهای جنبش كارگری و مردم متمدن و مدافع مردم فلسطین در سراسر جهان دراز كنیم.

کمونیست ماهانه : تاریخا معضل مردم فلسطین، بی حقوقی و جنایات علیه آنها، دستمایه سو استفاده دولتهای دنیای عرب برای معامله و امتیاز گیری از دول غرب با پرچم فلسطین بوده است و خود به مانع حل معضل مردم فلسطین تبدیل شده اند. "جبهه متحد كارگری در دفاع از مردم فلسطین" چقدر میتواند، بطور عملی به قطبی كارگری تبدیل شود كه مدافع مردم و صاحب امر مسئله فلسطین است؟ آیا چنین تصویر و آینده ای محتمل است؟

خالد حاج محمدی: این ممكن است و من خوشبین هستم و همه ما در جبهه در این جهت میكوشیم. مردم منطقه و خصوصا طبقه كارگر از نقش مخرب دولتهای منطقه در بی حقوقی مردم فلسطین، از معامله و بده و بستان تاریخی آنها با دولتهای غربی و سوءاستفاده از مصائب مردم فلسطین برای امتیازگیری و از ادامه روابط حسنه آنها با اسرائیل، علیرغم لفاظی هایشان در محکومیت این توحش و اشک تمساح ریختن برای مردم فلسطین و همزمان عدم قطع روابط با دولتی كه در خونریزی و جنایات هر مرزی را طی كرده است، متنفراند. طبقه كارگر در ایران هم از ادعاهای دروغین و ریاكارانه جمهوری اسلامی به نام "مدافع مردم فلسطین" و آویزان کردن خود به مسئله فلسطین بیزار است. بعلاوه طبقه كارگر در این منطقه از فقر و بی حقوقی و استثمار و تعرضات هر روزه به سطح معیشت خود توسط دول بورژوایی به ستوه آمده است. 

امروز در غرب جنبش حمایت از مردم فلسطین دولتها را تحت فشار قرار داده است. دولتها و ساختارهای بین المللی همگی مشروعیت خود را در چشم مردم و طبقه کارگر در غرب از دست داده اند. همین اتفاق در منطقه افتاده است. طبقه کارگر و مردمی که علیه این نسل کشی خیابانها و شهرها را به تسخیر خود در می آورند دول ارتجاعی حاکم را نه فقط مدافع مردم فلسطین نمیدانند، که آنها را شرکای جرم این جنایات میدانند. اگر دولتهای منطقه سرسوزنی به این توحش معترض اند، زیر فشار این جنبش توده ای حامی مردم فسلطین است. دولتهای ارتجاعی از دولتی که به دروغ خود را مدافع مردم فسلطین مینامد تا دولی که رسما اعلام کردند در این جنایت در کنار اسرائیل ایستاده اند، مشروعیت خود را در چشم مردم متمدن و طبقه کارگر از دست داده اند. 

شکل دادن به یک قطب قوی کارگری به عنوان حامی جدی مردم فلسطین در منطقه در چنین شرایطی با وجود چنین جبهه ای كه تا این لحظه نهادهای کارگری از ده كشور موسس آن هستند و پرچم دفاع از مردم فلسطین را بلند كرده و علیه نسل كشی اسرائیل و امریكا در غزه و منطقه دست بكار و برای برابری و عدالت و جامعه ای انسانی، برای صلح و امنیت میكوشد كاملا ممكن است. ما میتوانیم با فعالیت همه جانبه خود به جهانیان نشان بدهیم كه خاورمیانه تنها محل تاخت و تاز دول مرتجع و جنبشهای ناسیونالیستی، مذهبی، قومی و ارتجاعی و دولتهای ضد كارگری كه اینها را باد میزنند و تولید میكنند نیست. میتوانیم نشان بدهیم این منطقه تنها جای تاخت و تاز میلیتاریسم غرب و قلدری و باجگیری از مردم منطقه و زورگویی آنها نیست. میتوانیم با فعالیت خود و گسترش جریان خود در كشورهای دیگر و با حمایت طبقه كارگر جهانی، دوره ای جدید از اتحاد، همبستگی، دوستی و همسرنوشتی كارگران و مردم محروم را به نمایش بگذاریم و صفحه جدیدی از تاریخ مبارزه طبقاتی در این منطقه را بگشاییم و مهر جنبش خود را بر تحولات بكوبیم. اینها همگی ممكن است و بستگی به تلاش ما، به اراده و تصمیم ما و به پایبندی ما به تعهدات توافق شده و پیش بردن سیاستی فعال و روشن و انسانی و مبارزه جدی در دفاع از مردم فلسطین، علیه توحش اسرائیل و ارتجاع منطقه ای و بین المللی ما دارد.

من فكر میكنم مشكلات و موانع در مقابل ما كم نیست. اما ما قدم اول را برداشته ایم و بر این نگرانی ها به درجه ای فایق آمده ایم و بقیه راه را باید با اعتماد به نفس و افتخار پیمود. حتما موانع جدی در مقابل خود خواهیم داشت، این راه و این كار ساده نیست، میدان جدال جدی است. اما كاملا ممكن است. موفقیت ما در گرو كار جدی و جدال همه جانبه ما است، در غیر این صورت چراغ امیدی كه روشن كرده ایم، خاموش میشود و ما نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد. 

کمونیست ماهانه : این نهاد چه هدف یا اهدافی را پیش روی خود قرار داده است و چه روش های سیاسی و عملی چه در سطح کارگران خاورمیانه و شمال آفریقا و چه در سطح جهانی برای تحقق این امر در پیش خواهد گرفت؟

خالد حاج محمدی: اهداف ما روشن است و در بیانیه اعلام موجودیت "جبهه متحد كارگری در دفاع از مردم فلسطین" آمده است. اگر بسیار خلاصه بگویم هدف ما شكل دادن به اتحادی كارگری و تلاش برای به میدان آوردن طبقه كارگر منطقه، بعنوان یک طبقه و متکی به ابزارهای طبقاتی اعتراض خود، در دفاع از مردم فلسطین و علیه نسل كشی دولت صهیونیست و نژاد پرست اسرائیل و امریكا و بقیه همكاران آنها است. 

مستقل از این تلاش ما برای متحد كردن طبقه كارگر فرای مرزهای ملی و تقسیمات جغرافیایی است و به روشنی گفته ایم كه خود را گردانی از طبقه كارگر جهانی میدانیم و با همه كارگران در سراسر جهان مستقل از محل تولد، كشور و ملیت، نژاد و مذهب و جنسیت، خود را همسرنوشت میدانیم و برای اتحاد و تقویت همسرنوشتی در این جنبش میكوشیم. علیه نظامهای كاپیتالیستی هستیم و برای برابری، آزادی و رفاه همگانی، برای صلح و امنیت مردم میكوشیم. گفته ایم ما در منطقه ای كه نصف طبقه ما، زنان و در منطقه ای كه نصف انسانها به جرم زن بودن، از حقوق انسانی و برابر محرومند ما پرچم برابری زن و مردم را بلند كرده ایم. ما حول این اهداف متحد شده ایم و برای انجام آن میكوشیم.

برای تحقق اهداف خود، تلاش ما اتحاد وسیع كارگری است چه امروز در دفاع از مردم فسلطین و چه در ادامه علیه استثمار و بی حقوقی. در این مسیر انواع كارها را میتوان كرد، از ورود سازمانیافته طبقه كارگر به عنوان ستون فقرات جنبش جهانی مردم متمدن علیه نسل كشی اسرائیل و شركای غربی آنها، سازماندادن اعتصابات و تجمعات كارگری در هر سطح ممكن برای فشار به همه دولتها جهت قطع روابط با اسرائیل، قطع همكاری و ارسال پول و اسلحه و امكانات و شركت مستقیم آنها در نسل كشی، تلاش برای بایكوت دولت فاشیست اسرائیل، پایان كشتار مردم فسلطین و وادار كردن اسرائیل و امریكا به عقب نشینی و پایان اشغال، تا گسترش این نهاد در جنبش كارگری، گسترش همكاری خصوصا با نهاد و سازمانهای كارگری در منطقه و جهان، كسب حمایت چه در منطقه و چه در بعد جهانی از مردم فسلطین، و دهها مسئله دیگر. ما باید با همه نهادها و سازمانهای كارگری در سطح جهان وارد رابطه شویم و تلاش كنیم نیروی طبقه كارگر را به عنوان بزرگترین و براترین و قوی ترین قدرت خود برای ایست دادن به ماشین كشتار اسرائیل- امریكا و...، دفاع از مردم فلسطین به میدان بیاوریم. هزاران كار در این زمینه را میتوان كرد و مواردی هم تا كنون انجام گرفته است و باید با قدرت بیشتر ادامه پیدا كند. چه میزانی در این زمینه پیشروی خواهیم داشت بستگی به كار جدی ما از كار آگاهگرانه و قانع كردن تا سازمان دادن و تا ایجاد هماهنگی در میان نهادها و سازمان و تشكلات كارگری، دارد.

 اینها میدانی وسیع از كار است كه خودبخود هیچكدام انجام نمیگیرد و باید دست به كار شد، تعجیل به خرج داد و مصمم و متحد پیش رفت. كاری نیست كه غیر ممكن باشد و این روی میز ما است، باید ممكنش كرد. یك سال پیش اگر شكل گیری چنین نهادی در این سطح، در خاورمیانه را مطرح میكردیم خیلی ها میگفتند آرزو است و شكل نمیگیرد، ما كار كردیم و این اتحاد شكل گرفت و ادامه آن از شكل گرفتن مشكل تر نیست، همیشه قدم اول سخت ترین است كه ما آنرا برداشته ایم.

کمونیست ماهانه :  بیش از ۲۳ نهاد، اتحادیه و سندیكا، حزب و جریان جزو موسسین این نهاد هستند كه بخش زیادی از آنها از دنیای عرب مانند فلسطین، تونس، مصر، اردن، عراق، مراكش، لیبی و سودان و... است. تاثیرات تا كنونی آن در میان طبقه كارگر در این منطقه چه بوده است و چه چشم اندازی برای نقش این نهاد در متحد كردن طبقه كارگر در منطقه و جهان دارید؟

خالد حاج محمدی: فعالین و رهبران طبقه کارگر هر جا خبر تشكیل این نهاد را شنیده اند، خصوصا در كشورهای عربی و کل منطقه خوشحال شده اند، یكی از اتحادیه ها در تونس بعد از اعلام موجودیت به ما پیوسته است. هنوز ما ابتدای كار هستیم، هنوز در سطح جهان حتی خبر شكل گیری این نهاد به سازمانها و تشكلات كارگری و رهبران و فعالین رادیكال جنبش كارگری نرسیده است. مدتی قبل كنفرانسی ۷۰۰ نفره در ژاپن تشكیل شد كه دو نفر از رفقای ما، سمیر عادل از عراق و محمد علوش از فلسطین، در آن شركت داشتند و بحث این نهاد را طرح كرده بودند و حمایت همه جانبه ای از آن شد. بهر صورت خود ما باید اقداماتی انجام دهیم، باید خودمان را معرفی كنیم، باید متنی را آماده و برای جلب حمایت از مردم فلسطین به اتحادیه و سازمانهای كارگری بدهیم و باید عملا وارد كارهایی و اقداماتی عملی در دفاع از مردم فلسطین بشویم و قطعا هم نهاد معرفی میشود و هم حمایت جلب میكند. رسانه های اصلی درشان به روی ما بسته است و خود ما باید با حضور فعال و موثر وادارشان كنیم كه شكل گیری این نهاد را بگویند و با رفقای ما مصاحبه و... داشته باشند، باید خودمان را به آنها تحمیل كنیم و این شاید در این ابتدا ممكن نشود.

در مورد چشم انداز برای این نهاد و نقش آن در جنبش كارگری چند نكته را اینجا بیان میكنم. 

نظم گذشته در جهان به هم خورده است، جهان یك قطبی، پس از فروپاشی شوروی سابق، به مراتب از جهان دو قطبی سیاه تر، خونین تر، میلیتاریزه تر و... بود كه عمرش عملا پایان یافته است. دوران اخیر و بحرانهای اقتصادی و سیاسی و بن بستهای نظام كاپیتالیستی و بی جوابی دولتها و احزاب بورژوایی در سراسر جهان امری واقعی است. اعتراض پایین جوامع بشری و نارضایتی وسیع طبقه كارگر در جهان و فاصله عمیق میان این طبقه و چپ پارلمانی و احزاب سوسیال دمكرات و... كه تاریخا از طبقه ما نیرو میگرفت، همه جا مشهود است. این جریانات اكنون با احزاب راست و محافظه كار، چه در قدرت و چه خارج، آن مطلقا فرقی ندارند، بی اعتباری آنها دیگر در میان هوادران سنتی خودشان هم عیان است. سالهای اخیر و واقعا یكی دو دهه اخیر دوره پایان اعتبار و امید به چپ پارلمانی و سوسیال دمكراسی و سیستم های پارلمانی در غرب و "انتخابات" و بعلاوه دوره ایجاد فاصله عمیق میان دولتها و طبقه كارگر در غرب است. چیزی كه رابطه پایین و حاكمین را در خود اروپا و امریكا مانند رابطه دولتها در خاورمیانه و مردم و كارگران این منطقه كرده است. جوامع بشری همه جا پولاریزه شده است و فاصله و دشمنی با حاكمین و نفرت از آنها بیش از هر دوره ای است.

در این دوره خصوصا پدیده فلسطین و توحش اسرائیل- بلوك غرب برای مردم جهان، چنان تحولی عمیق و همه جانبه ایجاد كرد كه "دمكراسی غربی"، سازمان ملل، حقوق بشر آنها و سیستم حكومتی آنها، كه تا كنون به عنوان بهترین انتخاب مردم تبلیغ میشد، با خون و جنایت و توحش، با بی رحمی، كودك كشی، شقاوت و تحمیل فقر و گرسنگی با جنگ و لشكر كشی و بمب و نسل كشی شناخته میشود. مردم خواهان محاكمه روسای دول غربی از جمله احزاب سوسیال دمكرات و "كارگری" شریك قدرت مانند حزب سبزهای آلمان، حزب كارگر انگلستان و... در كنار نتانیاهو، بن گویر، گالنت، بایدن و... هستند. یك سال است که یك جنبش عظیم انسانی در سراسر جهان عروج كرده است و نه تنها علیه قصابان غزه و نسل كشی مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل است كه  علیه شرکت دولتهای غربی در این جنایات هستند. 

پدیده فلسطین و جنگ خونباری كه اسرائیل به بهانه حمله حماس راه انداخت و تا امروز ادامه دارد، پرده از روی ظاهر ״متمدن״ این دولتها بر داشت و نفرت از آنها در همه جا سر به فلك كشیده است. جنایات اسرائیل پروسه فاصله گرفتن مردم از قدرتهای حاكم و سیستم و احزاب آنرا بشدت تسریع كرد، كاری كه در دو سه دهه گذشته شروع شده بود. 

این اوضاع در همه جهان و خصوصا در غرب سوالات جدی ای را در مقابل بشریت برای رهایی از جنگ و جنایت و میلیتاریسم، از كشتار و فقر و آوارگی، نجات از بی حقوقی و استثمار وحشیانه نظام كاپیتالیستی، روی میز گذاشته است. سیستم موجود با سیاست و فرهنگ و پایه های آن زیر سوال رفته است. به نظر من امروز برگشت به ماركس و راه حل سوسیالیستی و پایان دادن به نظام كاپیتالیستی و مراجعه به آن به عنوان راه نجات دوباره یك جواب مطرح است. اینها برای هر جریان كارگری و كمونیستی فرجه ای را فراهم میكند كه افق و ارمان و كل آینده ای كه ترسیم میكند و انقلاب سوسیالیستی را به عنوان تنها راه نجات در مقابل جوامع بشری و در مقابل طبقه و جنبش خود قرار دهد.

برای ما در "جبهه متحد كارگری در دفاع از مردم فلسطین" شرایط مناسبی است تا فراتر از امر فلسطین هم صفوف جنبش خود را چه در هر كشوری و چه فرای مرزها و دیوارهای جغرافیایی كه میان ما كشیده اند، متحد شویم و زیر چتری عمومی قرار بگیریم و به عنوان صاحب اصلی جوامع كنونی، بورژوازی و حكومتهای آنها را برای رفاه و آزادی و عدالت به چالش بكشیم. زمینه آماده است و ما هم كم نیستیم و اما اینها به خودی خود آبی گرم نمیكند و باید جنگید. هیچ حاكمیت بورژاویی با خواهش یك دلار به دستمزد ماهانه هیچ كارگری در سراسر جهان اضافه نمیكند و تا حال هم نكرده است. ماندگاری فقر و محرومیت نه تنها افزایش ثروت برای بورژوازی و حكومتهایش است كه تضمین كننده تسلیم و استیصال در طبقه ما است و این براترین اسلحه علیه طبقه كارگر است. 

باید علیه این اوضاع شورید و نیری جنبش خود را متحد كرد، نفاقهای را نابود كرد، همسرنوشتی را تقویت كرد و این امری است که در مقابل ما قرار گرفته است و در یك كلام باید برای آن جنگید. اگر ما اراده كنیم و اگر ما اوضاع را تشخیص و به استقبال آن برویم، از موانع نهراسیم و راه تفوق خود بر آنها را پیدا كنیم و برای رفع آن بكوشیم و سیاستی رادیكال، سوسیالیستی، كارگری و انسانی را دنبال كنیم، پیشروی های جدی ای خواهیم كرد.

------------

ترجمه مصاحبه سمیر عادل با نشریه "الی الامام" از اعضای هیٸت موسس جبهه متحد کارگری در دفاع از مردم فلسطین

الی الا مام: چند روز پیش اطلاعیه ایجاد «جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین» منتشر شد، چرا اکنون ؟ چه چیزاین جبهه متحد کارگری با بقیه جنبش های مدافع آرمان فلسطین متفاوت است و موضع آنها در برابر نسل کشی و جنگ در غزه و امروز در لبنان چیست؟

سمیر عادل: شکی نیست که یک جنبش جهانی علیه نسل کشی و جنگ در غزه و کرانه باختری وجود دارد که اسرائیل علیه مردم فلسطین به راه انداخته است ، این جبهه متحد کارگری بخشی از آن جنبش جهانی است، اما مسئله مهم فعال کردن نقش طبقه کارگر است که برسیاست دولت ها تأثیر و نفوذ دارد ، اگر نقش رهبری خود را ایفا کند می تواند بر افق ، قدرت و پویایی این جنبش تأثیر بگذارد و شتاب زیادی به آن بدهد. این جنبش دولت ها را مجبور می کند تا اسرائیل و حامیانش را تحت فشار قرار دهند تا ماشین نظامی خونین اسرائیل، قلدری و سیاست فاشیستی آن را متوقف کنند، اما متاسفانه تجربه تاریخی به ما می آموزد که دولت های بورژوایی و دولت های آنها دائما آرمان فلسطین را برای منافع طبقاتی خود به بازی گرفته اند ، هیچ  شواهدی از پایان بی عدالتی و ستم ملی علیه فلسطینی ها وجود ندارد. پس از پیمان اسلو آنها پیمان ابراهیم را در دستور کار خود قرار دادند که نه در دراز مدت و کوتاه مدت برای پایان دادن به بی عدالتی ملی علیه فلسطینیان و تشکیل دولت مستقل آنها در آن مطرح نشد  سپس هفتم اکتبر فرا رسید تا دست های دولت نازی اسرائیل را در نسل کشی آزاد کنند، و راه حل مسئله فلسطین را به آینده نا معلوم نا موکول کنند..

لازم به ذکر است وقتی که  طبقه کارگر وارد عرصه می شود و نقش خود را ایفا کند توازن قدرت را تغییر می دهد، همین چند روز پیش بیش از دویست سازمان و اتحادیه های کارگری در اسپانیا  یک ساعت اعتصاب کرده و کار را متوقف کرده اند، و قبل از آین حرکت ماه ها پیش اعتصابات کارگری در ایتالیا اتفاق افتاد، وهمچنین  همبستگی کارگری از بزرگترین اتحادیه های بریتانیا و اعتصاب کارگری در ایالات متحده آمریکا در این رابطه به وقوع پیوست، یعنی جنبش های کارگری وجود دارند که از مردم فلسطین دفاع می کنند، اما هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند. در جبهه متحد کارگری تلاش هایی برای توقف کار در بسیاری از زمینه های کاری در کشورهایی که احزاب جبهه در آن حضور دارند با توقف کار حتی به صورت نمادین که دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و سیاسی است و می توان به آن اشاره کرد ،  نخست  ظهور طبقه کارگر به عنوان صاحب آرمان فلسطین و کشیدن فرش از زیر پای جریانات بورژوایی است که دهه ها و دهه ها با آن معامله می کنند، و ثانیا جدایی چشم انداز طبقه کارگر در مورد چشم انداز آن جریانات بورژوایی و اجازه ندادن به کارگران را برای سوخت آن جریاناتی که هر گاه بخواهند کارگران را زیر پرچم «آزادی فلسطین» به محراب منافع خود پرتاب می کنند، و ثالثا احساس جامعه از قدرت ذاتی طبقه کارگر و مسئولیت آن به عنوان صاحب جامعه و در سنگر دفاع از هر آنچه انسانی است و مقابله با همه مزخرفات

ملی، مذهبی، جنسی و قومی که انسان ها را از هم جدا می کند و هویت انسانی را از آنها می گیرد در جهت منافع طبقه بورژوایی که ازاین  مزخرفات سود می برد و استثمار می کند و آنها را دگرگون می کند، به یک حقیقت جعلی در جامعه.

الی الا مام: احزاب این جبهه چه کسانی هستند و آیا با دولت ها و کشورهای منطقه مرتبط هستند؟

سمیر عادل: در اطلاعیه ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، اعلام کردیم که یک چارچوب نظارتی داریم،  با تعداد زیادی از اتحادیه های کارگری، سازمان های کارگری و احزاب کارگری و سوسیالیست از فلسطین، اردن، مصر، مراکش، ایران، الجزایر، عراق، لیبی، مصر و موریتانی این جبهه ایجاد شده است. تلاش هایی برای جذب سایر سازمان های کارگری برای پیوستن به این چارچوب وجود دارد که ما آن را «جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین» می نامیم. همه این احزاب مستقل هستند و هیچ ارتباطی با دولت ها ندارند و یا به یک کشور مرتبط نیستند. در جلسات مقدماتی، ما تصریح کردیم که احزابی که به جبهه تعلق دارند باید مستقل باشند و همچنین توافق کردیم که آنها نباید تشریفاتی یا تکرار تجربیات قبلی باشند که از چارچوب تبلیغاتی فراتر نرود.

الی الا مام: مکانیسم های عمل این جبهه چیست و آیا فقط به  مرزهای خاورمیانه محدود است یا  و  در سطح بین المللی قرار دارد؟

سمیر عادل: همه کسانی که به جبهه کارگری پیوستند توافق کرده اند که از چارچوب های رسمی مانند چارچوب های تشکیل شده توسط سازمان های زرد کارگری دولت ها فراتر بروند که فقط می خواهند به حداقل ها قناعت کنند و از مسئولیت خود در قبال بی عدالتی آشکار در همه اشکال آن علیه مردم فلسطین به درجات مختلف شانه خالی کنند. آرمان فلسطین به یکی از عناوین برجسته جوهر بشردوستانه تبدیل شده است، به عبارت دیگر ما مصمم هستیم که این جبهه کارگری چارچوبی واقع بینانه باشد که تأثیر و تأثیر سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی خود را داشته باشد و از این رو ایده ها و پیشنهادات زیادی برای سازوکارهای کار این جبهه از جمله تشکیل یک نهاد مطرح شده است یا یک دفتر اجرایی که به مجمع عمومی جبهه اجازه می دهد تا تصمیمات لازم را اتخاذ کند و جبهه را در سطوح سیاسی، تبلیغاتی و سازمانی رهبری کند، و پیشنهادی برای برگزاری کنفرانس جبهه وجود دارد که اتحادیه ها، سازمان ها و اتحادیه های کارگری مختلف در منطقه و جهان را به آن فرا می خواند و پیشنهادهایی برای پیروی از اشکال و روش های مبارزه مانند تظاهرات، اعتصابات، گردهمایی ها و سمینارها وجود دارد. غیره.

الی الا مام: آیا این جبهه کارگری کار خود را به آرمان فلسطین محدود خواهد کرد؟

سمیر عادل: در اصل ما در اولین نشست که هسته و مقدمه یک نشست گسترده تر بود، گفتیم که این جبهه بسیاری از مسائل کارگری مورد توجه طبقه کارگر در منطقه را نیز بر عهده خواهد گرفت، مانند کار شایسته برای کارگران، آزادی های اتحادیه های کارگری، امنیت اجتماعی، آزادی های سیاسی، پایان دادن به هر گونه تبعیض و غیره. یعنی این جبهه پیشگام

دفاع از منافع مستقل طبقه کارگر و حقوق اقتصادی و سیاسی آن و مقابله با حملات طبقات بورژوازی به طبقه کارگر خواهد بود. دفاع از جنبش کارگری و چشم انداز آن برای دستیابی به آزادی، رفاه و کرامت انسانی نه تنها برای خود بلکه برای کل جامعه، اما در مرحله کنونی اولویت جبهه آرمان فلسطین و به کارگیری همه انرژی ها برای توقف جنگ و نسل کشی مردم فلسطین است.

الی الا مام: آیا این جبهه به مناطق دیگر نیز گسترش خواهد یافت؟

سمیر عادل: ما مطمئنا برای گسترش این جبهه و به دست آوردن همبستگی کارگران جهانی با آن تلاش خواهیم کرد. ما تلاش خواهیم کرد تا این تجربه را به هسته اصلی ساختن یک جبهه کارگری جهانی تبدیل کنیم که در خط مقدم جنبش های ضد جنگ، نظامی گری، هزینه های نظامی، تسلیحات هسته ای و تغییرات آب و  در کنفرانسی که دردانشگاه توکیو ژاپن هوایی، تجمع برای دموکراسی و صلح قرار دارد.  در ۲۷ ، ۲۸  امسال برگزار شد، توانستیم آن را منتشر کنیم تصمیمی برای حمایت از جبهه متحد کارگران که در آن زمان در حال تأسیس بود گرفته شد ، در این کنفرانس فعالان، رهبران کارگری و سوسیالیست حمایت  عملی خود را ازاین پروژه  اعلام کردند.