هفتادمین وهفتاد یکمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

بهرام رحمانی: هفتاد و یکمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان 1367، روز چهارشنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۰‌-‌نهم مارس 2022، در استکهلم برگزار شد. هفتاد و یکمین جلسه دادگاه حمید نوری، حمید نوری متهم به بخشی از اتهامات خود پاسخ داد. در این جلسه دادگاه محاکمه حمید نوری در سوئد، وکلا به دفاع از او پرداختند.در دادگاه امروز وکلا سئوالاتی نیز از رحمان درکشیده، همسایه پیشین حمید نوری و زندانی سیاسی سابق پرسیدند. هم‌زمان امروز گزارش‌هایی از تشنج در بیرون فضای دادگاه حمید نوری منتشر شد.

هفتاد و دومین جلسه رسیدگی به پرونده حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷ روز چهارشنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۰ در استکهلم سوئد برگزار شد.
دومین جلسه از دور دوم دفاعیات متهم، دانیل مارکوس و توماس سوردکویست، وکلای مدافع نوری، استراتژی کلیدی خود را در این جلسه نیز پی گرفتند. آنها با تکمیل مدارک قبلی سعی کردند تا اختلافات موجود میان شهادت برخی از شاهدان در دادگاه با شهادت‌های ثبت شده شان در گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری دیگر مانند ایران تریبونال و بنیاد عبدالرحمان برومند و عدالت برای ایران را برجسته سازند. این شهادت‌ها همگی در سال‌های پیش از دستگیری حمید نوری در سوئد انجام شده است.
وکلای مدافع حمید نوری به جزئیات روایت افرادی مانند عصمت طالبی، مختار شلالوند، ویدا رستمی و لاله بازرگان و... پرداختند و موارد اختلافات در زمان، محل و نوع اعدام زندانیان را برای اعضاء دادگاه توضیح دادند.
وکلای مدافع حمید نوری صحت شهادت اشخاصی مانند اصغر مهدی زاده، محمدخدابنده لو، حسین ملکی، منوچهر اسحاقی را زیر سوال بردند و تاکید کردند که اسم عباسی نه در گذشته بلکه بعد از دستگیریش به روایت این افراد اضافه شده است. از دیگر اسامی شاهدان مطرح شده در جلسه امروز توسط وکلای متهم می توان به حسین فارسی، محمد خدابنده لو، حسین ملکی، رحمان درکشیده و امیرهوشنگ اطیابی اشاره کرد.
وکلای مدافع حمید نوری هم‌چنین توضیح دادند که مهدی اصلانی، یکی از شاهدان این پرونده شهادت داده که حمید عباسی او و چند زندانی دیگر را در ششم شهریور 67 صدا زد و به نزد هیات مرگ برد. وکیل نوری گفت اما مهدی اصلانی در توضیح همین خاطره در کتاب «کلاغ و گل سرخ» خود، به‌جای عباسی به یک نگهبان و ناصریان اشاره کرده است.
بخش دیگری از جلسه دفاعیه امروز حمید نوری به ادامه بازجویی وکلای مدافع متهم از رحمان درکشیده، زندانی سیاسی جان به در برده از اعدام‌ها و یکی از شاهدان این پرونده اختصاص داشت.
رحمان درکشیده به وسیله ويدئو برای دومین بار از هلند در دادگاه شرکت کرد. وی در مرحله نخست بازجویی خود در دادگاه شهادت داد که بچه محل و همسایه متهم و خانواده‌اش در تهران بوده است.

در هفتاد و یکمین جلسه محاکمه حمید نوری، وکلای او در یکی از اصلی‌ترین‌ ادله خود برای اثبات برائت متهم گفتند اظهارات بسیاری از شاهدان و شاکیان پرونده پیش و پس از بازداشت موکل‌شان با یکدیگر متناقض است. آن‌ها ادعا کردند این تناقضات هم شامل خانواده کشته‌شدگان است و هم شامل زندانیان سیاسی جان ‌بدر برده.
وکلای نوری امروز در دادگاه ادعا کردند پیش از دستگیری موکل‌شان، شماری از شاهدان و شاکیان پرونده در اظهارات‌شان نامی از حمید نوری یا نام مستعار عباسی نبرده بودند.
وکلای نوری هم‌چنین اضافه کردند برخی از شاهدان و شاکیان پیش‌تر محل اعدام برخی از زندانیان سیاسی را زندان اوین عنوان کرده بودند و نه زندان گوهردشت. در کیفرخواست دادستانی سوئد نام برخی از کشته‌شدگان ذکر شده است.

در ادامه جلسه امروز رحمان درکشیده زندانی سیاسی چپ در دهه شصت مجددا در دادگاه حاضر شد. رحمان درکشیده پیش از دستگیری همسایه حمید نوری بود.
در جلسه نهم مارس هم‌چنین ادامه بازپرسی از «رحمان درکشیده» صورت گرفت. درکشیده در جریان شصت‌وسومین جلسه دادگاه حمید نوری به تاریخ 27 ژانویه‌-‌7 بهمن شهادت خود را ارائه داد، اما نوری گفت از او سئوالاتی دارد، به همین جهت جلسه تکمیلی امروز برگزار شد.
توماس ساندر، رییس دادگاه جلسه را رسما آغاز کرد و گفت وکلای مدافع حمید نوری ادله اثباتی جدیدی که ارائه دادند را معرفی کنند. وکیل مدافع حمید نوری گفت اکثر این مدارک قبلا تحویل داده شده، اما روی برخی از قسمت‌های آن‌ها تاکید بیشتری دارند.
وکیل مدافع حمید نوری گفت از پاورپوینت هم استفاده می‌کنند تا برخی قسمت‌های این مدارک را بهتر توضیح دهند. خانواده حمید نوری امروز نیز در جلسه دادگاه حضور دارند. وکیل مدافع حمید نوری ادله اثباتی جدید را که پرینت گرفته بود به رییس دادگاه و هیات منصفه تحویل داد.
وکیل مدافع حمید نوری درباره بحث اثبات خودی چنین توضیح داد:
«هدفم این نیست دفاعیه را تحویل بدهم الان، اما همه افرادی که از آن‌ها بازجویی شده قبل از آن در مورد این مسئله صحبت کرده‌اند، مثلا در بنیاد برومند و ایران تریبونال و جاهای دیگر و آن‌ها بعد از دستگیری حمید نوری اظهاراتشان را عوض کنند. آن‌ها درباره خویشاوندان‌شان که اعدام شدند صحبت‌شان نیز عوض شده، مثلا این‌که کجا و چه زمان اعدام شده‌اند… و موضع ما این است بعد از دستگیری حمید نوری آن‌ها اسم حمید عباسی را اضافه کرده‌اند و می‌خواهم با کمک این مدارک آن را ثابت کنیم. در مقدمه با عادل طالبی در لیست 30 شروع می‌کنیم، شاکی عصمت طالبی که سال گذشته با او مصاحبه شده و خواهر عادل طالبی است و مصاحبه‌ای ویدیویی با ایشان وجود دارد از «عدالت برای ایران» که به آن استناد می‌کنیم، ما دو روز قبل از بازپرسی از این شخص دسترسی به این ویدیو پیدا کردیم، اما دادستان فرصت این را داشتند درباره این فیلم از خانم طالبی سئوال بپرسند، تاریخ فیلم 2018 است و 18 دقیقه است و عصمت طالبی می‌گوید به آن‌ها خبر دادند که عادل طالبی در اوین اعدام شده‌(وکیل اسکرین شات مصاحبه را نمایش گذاشت) ما ادعا می‌کنیم در این 18 دقیقه هیچ حرفی از زندان گوهردشت نمی‌زند. در مورد عادل طالبی باید گفت سازمان عفو بین‌الملل در نامه‌ای نوشته که شخصی به نام عادل طالبی در زندان اوین در خطر اعدام است و نوشته شده حکم حبس ابد دارد، تاریخ این نامه بعد از تاریخی است که دادستان ادعا می‌کند ارتکاب جرم صورت گرفته و از نامه عفو بین‌الملل چنین استنباط می‌شود که هنوز اعدام صورت نگرفته. مدرک بعدی گزارشی به نام «جنایت علیه بشریت» است که توسط شورای ملی مقاومت ایران تهیه شده و استنباط ما این است این سازمان شاخه‌ای از مجاهدین است و محتوای این گزارش لیست موجود در آن است و در این لیست اسم و تاریخ نوشته شده. اگر نگاه کنید شماره 2917 نوشته شده عادل طالبی در اوین اعدام شده.
مدرک بعدی لیست ایران تریبونال است و آن‌جا هم نوشته شده عادل طالبی در اکتبر 1988 در اوین اعدام شده، یعنی در زندان باز خارج از زمانی است که ادعا می‌کنند این شخص جرم مرتکب شده. باز هم پایین‌تر یک عادل طالبی دیگر هم هست که تاریخ اعدام نامشخص است. مدرک بعدی «کتاب سیاه» است که در آن هم نوشته شده عادل طالبی در اکتبر-نوامبر 1988 اعدام شده در اوین… دادستان‌ها نیز به بخش‌هایی از این کتاب استناد کرده‌اند.»
عصمت طالبی در گفت‌وگو با زمانه درباره گفته‌های امروز وکلای مدافع حمید نوری گفت که آخرین ملاقات آن‌ها با عادل طالبی در زندان گوهردشت بود و او به همراه عده‌ای دیگر از یک بند زندان اوین به آن‌جا منتقل شده بود. اما در اوین به برادر او پس از سه ساعت بازجویی گفته بودند که عادل اعدام شده بود.
به باور عصمت طالبی،‌ طبیعی است که وکیلان نوری برخی تناقض‌ها را در سخنان شاهدها و شاکیان برای دفاع از متهم آشکار کنند.
وکیل مدافع حمید نوری صحبت‌های خود را این‌گونه ادامه داد:
«حالا در مورد حمزه شلالوند که در لیست آ5 است و برادرش مختار شلالوند 25 اکتبر 2021 از او بازجویی شد… برگه‌از کتاب رقص ققنوس‌های ایرج مصداقی را نمایش می‌دهم که نوشته شده مابین این 150 زندانی یکی حمزه شلالوند بود که 11 خرداد 67 از گوهردشت به اوین منتقل شد و او را به بند 4 اوین می‌برند، هیچ جای دیگر در کتاب پیدا نمی‌کنم که آن‌ها به گوهردشت برگشته باشند. اگر به لیست ایران تریبونال هم نگاه کنیم، شماره 4107 حمزه شلالوند است که نوشته شده 1988 در اوین اعدام شده و اگر به لیست محمود رویایی هم نگاه کنیم آن‌جا هم نوشته شده حمزه شلالوند در مرداد 67 در اوین اعدام شده، هم‌چنین در لیست «جنایت علیه بشریت» نیز نوشته شده حمزه شلالوند در آگوست 1877 در اوین اعدام شده توسط جوخه اعدام… در کتاب مهدی اصلانی «آواز نگاه از دریچه تاریک» که 2020 منتشر شده بخشی در مورد مختار شلالوند وجود دارد که ما بعد از بازپرسی مختار شلالوند به دست‌مان رسید و در این دادستان که در مورد برادر کوچکش حمزه شلالوند صحبت می‌کند و می‌گوید: «به ما اطلاع داده شد که حمزه در اوین اعدام شده» و گفته حمزه را بردند نزد هیات مرگ و آن زمان در زندان اوین بوده، هم‌چنین نوشته شده که مادر و خواهرش بعد از اعدام‌ها به زندان اوین می‌روند و آخرین ملاقات مادرش با حمزه دو سه هفته قبل از اعدامش بوده و هیچ‌کجا اسمی از زندان گوهردشت نیست.
سند دیگر کتابی از مهدی اصلانی است به نام «آخرین فرصت گل» که عکسی از حمزه شلالوند گذاشته شده و نوشتند تاریخ اعدام مرداد 67 در زندان اوین. به غیر از این ما به «کتاب سیاه» هم استناد می‌کنیم که حمزه شلالوند از طریق جوخه اعدام کشته شد و در لیست مجاهدین می‌خواهیم بگوییم که 444 نفر از هواداران مجاهدین ادعا می‌شود که در گوهر دشت اعدام شدند، اما در این لیست مجاهدین هیچ حمزه شلالوندی وجود ندارد… ما حمزه شلالوند را در لیست دلجو آبادی هم پیدا نکردیم.»
وکیل مدافع حمید نوری در ادامه گفت:
«نفر بعدی بیژن بازرگان است و در لیست دادستان شماره سی6 است و در «کتاب سیاه» نوشته نشده که بیژن بازرگان اعدام شده باشد… در گزارش عفو بین‌الملل به نام اسرار آغشته به خون نوشته شده ادعا شده که بیژن بازرگان از کشور فرار کرده است. مجید ایوانی فرد بعدی است که با ویدا رستم‌علی‌پور، همسر ایشان مصاحبه شده و ایران تریبونال گفته که مجید ایوانی در اوین اعدام شده و یادم است دادستان از او سئوال پرسید و ما به همه بازپرسی از ویدا استناد می‌کنیم. در کتاب سیاه هم قید نشده چه وقتی، کجا و چه طریقی مجید ایوانی اعدام شده…»
ویدا رستم‌علی‌پور در گفت‌وگو با زمانه درباره گفته‌های امروز وکلای مدافع حمید نوری گفت که در روز شهادت نیز به وکیلان نوری درباره این موضوع پاسخ داده که چرا در ایران تریبونال محل اعدام مجید ایوانی را اوین ذکر کرده است.
او توضیح داد که خانواده رستم‌علی‌پور در ایران نبوده‌اند و جمهوری اسلامی توضیحی نداده که در کجا و چه تاریخی قربانیان را اعدام یا دفن کرده‌اند و بازماندگان بعدتر به آن‌ها گفته بودند که مجید ایوانی را در اوین دیده‌اند. او این تناقض‌ها را جزئی و بی‌اهمیت خواند.
در ادامه وکیل مدافع حمید نوری گفت:
«... نفر بعدی حسین حاجی‌محسن که در لیست شماره سی2 است و گواهی فوت او را نمایش می‌دهم که طبق این گواهی فوت نوشته شده که او 3 اکتبر 1988 فوت کرده و زمانش با تاریخ اعدام‌ها متفاوت است و هیچ‌کجا قید نشده او اعدام شده. در لیست کتاب اگر نگاه کنیم دو نفر هستند که به نام حاجی‌محسن ولی جای اعدام خالی است. نفر بعدی سیدمهدی برنجستانکی است و در لیستی که دلجو آبادی نوشته قید شده که او در کرج اعدام شده و می‌خواهم یادآوردی کنم در کرج چندین زندان وجود دارد مانند قزل‌حصار… در این لیست نوشته شده برنجستانکی در اکتبر 1988 اعدام شده و این زمان هم خارج از دوران اعدام‌هاست. در لیست ایران تریبونال گفته شده که در گوهردشت اعدام شده اما تاریخش خارج از دوره اعدام‌هاست و او از اعضای هوادار مجاهدین بوده که طبق ادعای دادستان‌ها در سری اول اعدام‌ها او را اعدام کردند، در کتاب سیاه هم باز همان مطلب نوشته که که در اکتبر 1988 اعدام شده. نفر بعدی علی حاجی‌نژاد است که با خواهرش مصاحبه شده و کمی قبل از بازداشت حمید نوری کتابی منتشر کرده به نام «آخرین لب‌خند لیلا» و او در این کتاب چندین بار نوشته 10 مهر 67 اعدام شده که خارج از دوره اعدام‌هاست. در چندین قسمت از کتاب هم نوشته او از طریق جوخه اعدام‌(تیرباران) اعدام شده که با گفته دادستان‌ها هم‌خوانی ندارد. اگر به لیست گوهردشت دلجو آبادی نگاه کنیم، در آن‌جا نوشته که علی حاجی‌نژاد در کرج اعدام شده و باید خاطرنشان کنم در کرج زندان‌های مختلفی وجود داشته و تاریخ اعدام ۱ نوامبر 1988 است که خارج از دوره اعدام‌هاست. نفر بعدی حسین برهانی است که در لیست گوهردشت دلجو آبادی نوشته شده در کرج اعدام شده و طبق این می‌تواند زندان قزل‌حصار بوده باشد و در لیست ایران تریبونال نوشته محمد حسین برهانی در جولای-آگوست 1988 در قزوین تیرباران شده. در لیست جنایت علیه بشریت نیز نوشته شده که برهانی آگوست ۱۹۸۸ در قزوین تیرباران شده و در کتاب سیاه هم همین نوشته شده. اگر به عادل روزدار برگردیم در کتاب سیاه نوشته او در آبان 67 در اوین اعدام شده از طریق تیرباران که این تاریخ خارج از بازه زمانی اعدام‌های 67 است. نفر بعدی علیزاده اعظمی است که در لیست جنایت علیه بشریت چنین استنباط می‌شود او در تهران اعدام شده، اما گوهردشت در کرج است نه تهران و در کتاب سیاه دو نفر به اسم محمود علیزاده وجود دارد که هر دو در تهران اعدام شدند البته یکی از طریق تیرباران… همان‌طور که قبلا گفتم ما در دفاع نهایی لیستی از این تناقض‌ها ارائه می‌دهیم. نفر بعدی اصغر مهدی‌زاده که شاکی این پرونده است و 18 نوامبر 2021 اظهارات او شنیده شد و ایشان مشاهدات خودش را تغییر داده که ما به چند سند استناد می‌کنیم. من در مورد این اسناد می‌خواهم سئوالاتی را مطرح کنم و می‌خواهیم برداشت خودمان از این اسناد را به دادگاه ارائه کنیم. این یادداشت اداری پلیس است که پلیس اشاره می‌کند به ایمیلی که از دلجو آبادی 20 سپتامبر 2020 دریافت کرده و دلجو آبادی گفته اصغر مهدی‌زاده در جاهای مختلف حرف‌های مختلفی زده، دلجو آبادی لینک‌هایی را هم برای پلیس فرستاده که گفته‌های متناقض مهدی‌زاده را نشان می‌دهد.
مهدی‌زاده برای JVMI دوره اعدام‌ها را توضیح می‌دهد در سال 2016 و اسم ناصریان و لشکری را برده اما اسمی از حمید عباسی نیست و طبق همین توضیحات لشکری می‌گوید قصد دارند آن‌ها را اعدام کنند که مهدی‌زاده غش می‌کند و وقتی بیدار می‌شود دیگر در حسینیه نیست…
اگر به مصاحبه مهدی‌زاده با عفو بین‌الملل دقت کنیم باز اسمی از حمید عباسی نیست و او گفته پاسدارها به پاهای اعدامیان آویزان می‌شدند تا جان بدهند و می‌گوید یکی از روسای زندان را دیده که فریاد می‌زند همه را بکشید… در این روایت هم هیچی از صندلی و لگد زدن به صندلی و این‌ها گفته نشده…
یک روایت دیگر هم در اسناد مجاهدین وجود دارد که اصغر مهدی‌زاده روایتی با جزئیات توضیح داده ولی اسمی از عباسی برده نشده و طبق این روایت مهدی‌زاده را شب هنگام به حسینیه برده شده آن توسط یک تواب، همین توابی که دیروز صحبتش شد و روایتی ارائه می‌دهد که متناقض است…
من می‌گویم این سه روایت از مهدی‌زاده با هم متناقض هستند و حتی با آن‌چه در پیشگاه دادگاه هم گفت فرق دارد و هیچ اسمی هم از حمید عباسی برده نشده. ما به چند صفحه از کتاب «تمشک‌های نا آرام» ایرج مصداقی هم استناد می‌کنیم، مصداقی در این کتاب به مطلبی تحت عنوان گزارش دهم اشاره می‌کند که باید گزارش قتل‌عام زندانیان سیاسی باشد و ما معتقدیم این کتاب توسط مجاهدین منتشر شده است، مصداقی در این کتاب می‌نویسد که دوستی به نام محمدرضا جوشقانی و گزارش دهم را کلا در کتابش نقل می‌کند و وقتی این‌ها را بخوانیم می‌بینیم که همان حرف‌های اصغر مهدی‌زاده عینا تکرار شده…
مصداقی این کتاب را مورد انتقاد قرار داده و مصداقی می‌گوید این مطالب واقعی نیستند و به مطالب متناقض زیادی اشاره می‌کند از جمله اینکه همه تواب‌ها به اوین منتقل شدند و ادعا می‌کند با توجه به اقدامات امنیتی که در زندان جاری بوده هم‌چنین بیا و‌ برویی امکان‌پذیر نبوده و می‌گوید 300-400 نفر را چگونه بردند به حسینیه و این امکان لجستیکی می‌خواهد…از دادگاه می‌خواهم به فضای فیلمی هم که مجاهدین تهیه کرده توجه کنید. کلا ایرج نتیجه‌گیری می‌کند که این روایت صحیح نیست و حتی گفته از 300-400 صحبت شده اما اسمی از کسی برده نشده! این‌ها تناقض‌ها در مورد اظهارات اصغر مهدی‌زا‌ده بود.»
پس از این گفته‌های وکیل مدافع حمید نوری در دادگاه 15 دقیقه تنفس اعلام شد.
ایرج مصداقی از شاکیان اصلی پرونده در گفت‌وگو با زمانه درباره گفته‌های امروز وکلای مدافع حمید نوری گفت که او از 18 سال پیش خواستار رفع تناقض‌ها در روایت از کشتار بوده است. مصداقی گفت که او در کتابش «تمشک‌های ناآرام» توضیح داده کشتار 67 در تهران با طناب دار انجام شده و دیگر روایت‌ها از شیوه کشتار درست نیست. او هم‌چنین گفت که در کتابش به مسئله لیست‌های مختلف از قربانیان و تناقض‌های آن‌ها نیز اشاره کرده بود.
این نویسنده و فعال حقوق بشر البته اشاره کرد که برخی تناقض‌ها به دلیل عدم اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها و ماهیت مخفیانه قتل عام در تابستان ۶۷ است و طبیعی است و دادگاه نیز این مسئله را در نظر خواهد گرفت. این گفت‌وگو را در ادامه ببینید و بشنوید:
وکیل مدافع حمید نوری بعد از استراحت چنین ادامه داد:
«در مورد محمد خدابنده‌لویی که شاهد بود می‌خواهم صحبت کنم که یک کتاب نوشته و ما به بخشی از آن استناد می‌کنیم. من نمی‌دانم این کتاب چه زمانی چاپ شده ولی فکر کنم قبل از دستگیری نوری بوده، در این کتاب توضیح کامل می‌دهد در مورد 11 خرداد که انتقال آن‌ها از گوهردشت به اوین بوده و جاهایی را که با رنگ سبز مشخص کردم اسامی پاسدارها برده شده مثلا چندین بار اسم لشکری برده و حاج محمود و کلی پاسدار دیگر، اما در این قسمت شرح واقعه اسم حمید عباسی برده نشده، از نظر سمتی هم برده نشده حتی، و در مورد یک اتفاقی است که در اوین اواخر 67 اتفاق افتاده در مورد آمارگیری از زندانیان که آن زمان مجتبی حلوایی و ناصریان به بند آن‌ها می‌آیند و خدابنده‌لویی خودش را پنهان می‌کند تا پیدا نشود و در تمام این روایت اسمی از حمید عباسی برده نشده است…
در ادامه می‌خواهم چکیده‌ای از گفته‌های ایرج مصداقی در میهن‌تی‌وی نشان بدهم که می‌گوید لشکریان، عباسی و ناصریان بودند که خدابنده‌لویی را کتک زدند و چشم‌اش کور شد، این را بعد از بازداشت حمید نوری می‌گوید… نفر بعدی حسین ملکی است که بنیاد برومند با او مصاحبه کرده هیچ اسمی باز از حمید عباسی برده نشده.
رویا برومند در 21 ژانویه 2020 مدرکی را برای پلیس فرستاده و در این مدرک درباره یک اتفاق که اواخر ماه تیر رخ داده صحبت شده که نقل و انتقال زندانیان از بند 1 به بند جهاد است و به نظر ما خیلی کامل توضیح داده شده ولی باز صحبتی از حمید عباسی نشده، در حالی که از ناصریان و لشکری اسم بر‌ده شده… در همین سند یک واقعه دیگر هم توضیح داده شده که پاسداری وارد بند می‌شود و باز اسمی از حمید عباسی یا دستیار دادیار برده نشده… باید بگویم این مصاحبه بنیاد برومند با حسین ملکی در سال 2009 انجام شده است. می‌خواهم حالا در مورد منوچهر اسحاقی صجبت کنم که شاهد دادگاه بود، او هم سال 2009 با بنیاد برومند مصاحبه کرده که ۱۲ صفحه است و از همه اسم برده مثل ناصریان، لشکری، لاجوردی و غیره ولی اسمی از حمید عباسی نبرده است.
اسحاقی در این مصاحبه از اتفاقی صحبت می‌کند که قبل از انتقال به بند جهاد اتفاق افتاده و می‌گوید دیده‌اند که چگونه لشکری و بقیه چیزهایی که لای پارچه سفید پیچیده شده را بار می‌زدند و‌ بعدا فهمیدند اجساد اعدام شده‌ها بوده و باید دقت کنیم بند 1 با توجه به نقشه مصداقی کجا قرار داشته است. حالا سراغ مهدی اصلانی می‌رویم، این مدارک اثباتی را قبلا ارائه دادیم، الان فقط برای شفاف‌سازی توضیح می‌دهیم و برای اثبات این موضوع است که ادعا شده حمید عباسی‌(نوری) افراد را برای بردن پیش هیأت مرگ انتخاب می‌کرده. در کتاب مهدی اصلانی نوشته شده که یک نگهبان می‌آید او و 10 نفر دیگر را صدا می‌کند و در روایتش اسم حمید عباسی را نبرده. اکر صفحه بعدی را نگاه کنید زمانی که مهدی اصلانی اسم حمید عباسی را آور‌ده در زندان اوین است و دیگر هیچ توضیحی نمی‌دهد که او همان نگهبانی بوده که در گوهردشت اسم آن‌ها را خوانده است…»
دادستان در این لحظه اعتراض کرد و گفت وکلای مدافع حمید نوری وارد دفاعیه نهایی شدند و دارد موضوعات را تحلیل می‌کنند و رییس دادگاه گفت اعتراض به‌جاست و از وکیل مدافع حمید نوری خواست با این رویه ادامه ندهد.
وکیل مدافع حمید نوری پذیرفت و در ادامه گفت: «سند دیگر باز از کتاب مهدی اصلانی است همان «کلاغ و گل سرخ» که اسم حاج محمود برده شده و در مورد نگهبان‌ها در گوهردشت صحبت کرده که و نام آن‌ها را برده و همچنین در مورد پرسنل زندان هم صحبت کرده، ولی اسم حمید عباسی را نبرده است. مورد بعدی مقاله مهرداد نشاطی در مجله کار است که درباره اتفاقی در تاریخ 30 آگوست 1988 صحبت می‌کند و در هیچ کجا اسمی از حمید عباسی برده نشده. حالا در مورد حمید اشتری صحبت می‌کنم که شاهد این دادگاه است و او در ایران تریبونال صحبت کرده اما اسم حمید عباسی را نبرده و در مصاحبه با بنیاد برومند هم اسم او را نبرده است. ما در بازپرسی از حمید اشتری همه این موارد را مطرح کردیم و الان هم چکیده آن را مطرح می‌کنیم، در شکایتی که به دست پلیس رسید حمید اشتری شاهد 30 است و نوشته شده که از طرف دفتر وکلا از آن‌ها خواسته شده به عکس‌هایی نگاه کنند و گفته شده اشتری به این عکس‌ها نگاه کرده بعد ما گفتیم برایمان دشوار است بفهمیم شاهدانی که به این‌جا می‌آیند در کدام بند بوده‌اند و چه زاویه دیدی داشته‌اند و همان‌طور که در تصویر می‌بینید از این‌جا بوده که حمید اشتری می‌توانسته از حیاط زندان عباسی را ببینید، دقت کنید جلوی پنجره‌ها کرکره آهنی است…»
دادستان گفت طبق برداشت شما این یک بند فرعی است و وکیل مدافع حمید نوری تایید کرد. وکیل مدافع حمید نوری در ادامه گفت مطالبی هم در مورد رحمان درکشیده می‌خواهد بگوید:
«او در مصاحبه‌ای که با ایران تریبونال داشته اسمی از حمید عباسی‌(نوری) نبرده. سپس می‌خواهم در مورد مصاحبه امیرهوشنگ اطیابی که با مرکز اسناد حقوق‌بشر ایران داشته صحبت کنم، در این شرحی که در آن مصاحبه داشته هیچ اسمی از عباسی نبرده در حالی که از افراد دیگر به تناوب اسم برده. وقتی شهادت اطیابی را شنیدیم نقشه اشاره کنیم که اطیابی گفته به نظرش دادگاه در فرعی طبقه دوم بوده ولی وقتی صحبت‌هایش را شنیدیم کمی پیچیده شد همه چیز و اطیابی روی این نقشه که با رنگ زرد مشخص کردیم برداشت ما این است که در طبقه اول در آخرای جولای 3 عضو هیات مرگ آن‌جا مستقر شدند و بند 39 این مصاحبه می‌گوید حرف‌های را شنیده که متوجه شدند آن‌ها از اعضای کمیته مرگ هستند و وقایعی را توضیح می‌دهد از جمله بازجویی یک هوادار مجاهدین و وقایع 8 مرداد را توضیح می‌دهد که دیده زندانیان را با مینی‌بوس به سمت حسینیه می‌بردند… سپس می‌خواهیم به نقشه ایرج مصداقی و ماکتی که مجاهدین از زندان گوهردشت تهیه کرده‌اند و محل استقرار دادگاه در دفاع نهایی اشاره کنیم و خلاصه بگویم که محل‌های مختلفی برای اتاق هیات مرگ بیان شده. محمد ایزدجو هم یک کروکی در بازجویی پلیس کشیده که می‌خواهیم به آن استناد کنیم و او گفته در طبقه دوم اتاق هیات مرگ قرار داشته و در راهرویی که مقابل راهرویی است که مصداقی گفته. من می‌خواهم به عکس‌های ماهواره‌ای زندان گوهردشت اشاره کنم که ساختمانی در آن‌جا وجود دارد و به نظر ما وکلای مدافع و اگر به فیلم مجاهدین هم دقت کنید نوعی تاسیسات آن‌جا وجود دارد و با توجه به مشاهدات اطیابی و کتاب ایرج مصداقی به نام کشتار دسته‌جمعی گفته که اعدام 8 و 9 مرداد در کانتینر 30 انجام شده است، منظورم واحدهای ساختمانی کوچک بیرون از محوطه اصلی زندان است و مصداقی گفته 8 و 9 مرداد اعدام‌ها در حسینیه نبوده. ما باز به مصاحبه امیرهوشنگ اطیابی باز می‌گردیم که او سال 2009 گفته علامت‌هایی که در تقویم زده مشخص می‌کند چه روزهایی یک کامیون دیده و چه روزهایی دو‌ کامیون و در 9 مورد او در تقویم علامت‌گذاری کرده و در همین رابطه وکلای مدافع می‌خواهیم‌ به کتاب ایرج مصداقی استناد کنیم که مشخص کرده در چه روزهایی در گوهردشت اعدام‌ها انجام شده و می‌گوید غیر از این روزها هر کسی چیز‌ دیگری بگوید اشتباه است. اهمیت روزهای ایرج مصداقی و امیرهوشنگ اطیابی که برای تاریخ اعدام‌ها اعلام کرده مهم است که در دفاع نهایی آن را بیش‌تر باز می‌کنیم.»

پس از این گفته‌های وکیل مدافع نوری بخش دیگری از دادگاه آغاز شد. در نوبت بعدازظهر دادگاه حمید نوری، ادامه بازپرسی از رحمان درکشیده از سر گرفته شد. رحمان درکشیده ساکن هلند است و از طریق ویدیوکال در جلسه حاضر شده بود. او هم‌محله‌ای حمید نوری بوده و او را می‌شناسد. او در شصت‌وسومین جلسه دادگاه شهادت داد.
وکیل مدافع حمید نوری گفت تنها چند سئوال از رحمان درکشیده دارد و چون زمان زیادی از آخرین باری که صحبت کردند گذشته است، خلاصه‌ای از آن‌چه در جلسه قبل گفته شد را می‌گوید. رحمان درکشیده گفته بود 18 بهمن 1367 آزاد شده و همسایه خانواده حمید نوری بوده. وکیل نوری پرسید بعد از آزادی کجا زندگی می‌کرده؟
رحمان درکشیده: «به همان خانه برنگشتم چون پدر و مادر خانه را فروخته بودند و در شهر لنگرود یک خانه خریده بودند رفتم آن‌جا…»
وکیل مدافع حمید نوری: بعد از آزادی اطلاعاتی گرفتی که خانواده حمید نوری نقل مکان کردند یا همان‌جا ماندند؟
رحمان درکشیده: با اطمینان نمی‌توانم بگویم، اما شنیدم دیگر آن‌جا نیستند. از یک دوست قدیمی این را شنیدم… نمی‌توانم اسمش را بگویم چون منطقی‌نیست.
وکیل حمید نوری: چرا آن‌ها از آن‌جا رفتند؟
رحمان درکشیده: من دقیق یادم نیست الان ...
وکیل حمید نوری: از لحاظ زمانی چه وقت این دوستت گفت حمید نوری و خانواده‌اش از آن‌جا رفتند؟
رحمان درکشیده: فکر می‌کنم 3-4 سال بعد از آزادی‌ام او را دیدم…
وکیل حمید نوری: بعد از آزادی تو یک دوست قدیمی آن‌جا داشتی رفتی به او سر بزنی؟
رحمان درکشیده: نخیر، من فقط یک بار با ماشین خودم از آن‌جا رد شدم.
وکیل حمید نوری: «دفعه قبل گفتی یک بار سال 1365 به دادیاری اوین رفتی و چشم‌بند داشتی و شخصی از تو سئوال پرسیده و این سوالات افشا کرد سئوال کننده کیست، چون فقط سئوالاتی بود که بهمن یا برادرت می‌دانستند، بعد چیز دیگری گفتی که من درست متوجه نشدم، برای همین الان می‌خواهم بپرسم. فکر کنم گفتی یک پاسدار وارد شد و گفته تو همسایه او هستی، می‌توانی توضیح بیش‌تری بدهی؟
رحمان درکشیده: ابتدا بگویم وقتی خوب فکر کردم نوری سعی کرد فقط سئوال از من بپرسد اصلا حرف نمی‌زد، شاید می‌ترسید من از روی صدا بیش‌تر بشناسمش بعد وقتی همه سئوالات را پرسید و بازجویی تمام شد برای این‌که من را گمراه کند و فکرم را عوض کند، این نمایش را این‌گونه ترتیب داد که بعد از بازجویی یک نفر داخل بیاید، البته شایدم نشسته بود و فقط در را باز و بسته کرد که من فکر کنم تازه وارد شده و شروع کرد به گفتن این‌که این بچه محل ماست، ولی این‌قدر مسخره این نقش را ایفا که من خنده‌ام گرفت…»
وکیل حمید نوری: می‌دانی کسی که وارد شد کی بود؟
رحمان درکشیده: نه من چشم‌بند داشتم…
در این زمان یک کودک از اعضای خانواده نوری وارد اتاق دادگاه شد و رییس دادگاه گفت جای مناسبی برای بچه نیست و خواست او را بیرون ببرند.
پس از این اتفاق وکیل حمید نوری این‌گونه ادامه داد: «من این سئوال را می‌پرسم چون در بازجویی پلیس این ماجرا را تعریف کردی، آیا همین نفش بازی کردن آن فرد هم صحبت کردی؟»
رحمان درکشیده: یادم نیست ...
وکیل حمید نوری: من می‌گویم نگفتی، و الان گفتی شاید نوری می‌ترسید صدایش را بشناسم، آیا آن موقع صدای نوری را شناختی؟
رحمان درکشیده: «همان‌طور که توضیح دادم و‌ مشخص است، من از روی سئوالات فهمیدم حمید نوری است…»
رئیس دادگاه در این هنگام اعتراض کرد و گفت سئوال‌ها تکراری پرسیده می‌شود.
وکیل حمید نوری ادامه داد:
دفعه قبل گفتی پدر و دو برادرت وقتی به ملاقات تو آمدند، دستگیر شدند و استنباطات این بود حتما حمید نوری دست داشته، چه زمانی آن‌ها باز‌داشت شدند؟
رحمان درکشیده: البته استنباط نیست، مطمئن هستم. هیچ دلیل دیگری ندارد بگویید چرا برادرهایش به ملاقات نمی‌آیند؟ من این‌ها را توضیح دادم قبلا ...
وکیل حمید نوری: چه وقتی دستگیر شدند؟
رحمان درکشیده: «تاریخش را مطمئن نیستم ولی من اوین بودم و بعد از جلسه‌ای بود که در دادیاری داشتم و احتمالا چند ماه بعد از آن برخورد اولم با او است، چون بعدش بندم را عوض کردند.»
وکیل مدافع حمید نوری: سئوال آخر، دفعه قبل گفتی این عباسی زیر دست ناصریان بوده و ناصریان سمت بالاتری نسبت به این عباسی داشته درست است؟
رحمان درکشیده: بله
وکیل حمید نوری: سمت رسمی ناصریان در گوهردشت چی‌بود؟
رحمان درکشیده: من نمی‌دانم آن دفعه هم گفتم، همه کاره زندان بود. همین سئوال را پرسیدید گفتم نفر اول زندان بود.
رییس دادگاه هم گفت دفعه قبل همین سئوال‌ها را پرسیده و همین پاسخ را شنیده است. با این پاسخ جلسه بازپرسی از رحمان درکشیده به پایان رسید. بعد از پایان جلسه بازپرسی تکمیلی از رحمان درکشیده، ادامه شرح ماوقع توسط وکلای مدافع حمید نوری از سر‌گرفته شد.
وکیل مدافع حمید نوری گفت:
«در ادامه می‌خواهیم درباره حسین فارسی صحبت کنیم، طبق اسناد و مدارک حسین فارسی ادعا کرده حمید عباسی را دیده یا فردی که لباس شخصی می‌پوشید و این واقعه همزمان با ورود او به گوهردشت در سال 1366 بوده… حسین فارسی در کتابش تاریخ ورودش را نوشته که 20 بهمن 1366 است و ما وکلای مدافع می‌خواهیم اشاره کنیم که در این صفحات کتاب 7 بار اسم ناصریان و لشکری برده می‌شود و 17 بار واژه پاسدار انقلاب آمده ولی هیچ اسمی از حمید عباسی برده نشده. عکسی را نشان می‌دهیم که پله‌ها در حیاط گوهردشت را نشان می‌دهد، ما این پله‌ها مدنظرمان است که بعدا در رابطه با رفت و آمد فرغون‌ها بیش‌تر درباره‌اش توضیح می‌دهیم.
سند بعدی از ایران تریبونال است که دادستان اصلا به آن استناد نکرده، قبلا جزو اسناد جانبی بوده اما الان جزو اسناد اصلی است، در این سند اسم امیرهوشنگ اطیابی، مهدی اصلانی و ایرج مصداقی وجود دارد و هیچ اسمی هم از حمید عباسی‌(نوری) وجود ندارد… یک گزارشی هم از سازمان ملل وجود دارد به تاریخ 26 ژانویه 1989 که نماینده سازمان ملل گالیندوپل تهیه کرده و ما این گزارش را ارائه می‌دهیم چون آن‌ها هم یک لیست دارند در مورد زندانیانی که ادعا می‌شود اعدام شدند، ما به این سند استناد کردیم چون برخی از اسامی که دادستان اشاره کرده در این لیست هم وجود دارد، ما مقایسه کردیم و یک لیست هم خودمان تنظیم کردیم بر همین اساس اسامی‌ای که رنگی شده از طرف ما وکلای مشاور است و یعنی این اسامی در لیست سازمان ملل وجود دارد و از همین حالا بگویم من صد در صد مطمئن نیستم چون این اسامی به شکل‌های مختلف نوشته شدند، ولی اکثر اسامی لیست دادستان در لیست سازمان ملل وجود ندارد و حتی اسم زندان‌های مختلف و تاریخ‌های متفاوت وجود دارد و فقط یک اسم در این لیست سازمان ملل وجود دارد که در گوهردشت اعدام شده و آن هم در مقطع اعدام‌ها نبوده. آخرین مدرکی هم که استناد می‌کنیم مدرک اثباتی نیست، بلکه می‌خواهیم نشان بدهیم همه لیست‌ها را کنار هم گذاشتیم و تفاوت‌ها را نشان می‌دهد.»
دادستان در این‌جا اعتراض کرد و گفت وکلای مدافع حمید نوری مجددا در حال تحلیل کردن هستند و وکیل نوری گفت تنها سعی دارند حقیقت را نشان بدهند که چگونه این لیست را تنظیم کرده‌اند.
وکیل حمید نوری در ادامه صحبت‌ّایش در این جلسه دادگاه گفت:
«در خاتمه می‌خواهم در مورد درخواست دادستان درباره کمک حقوقی و قضایی بگویم که ما وقتی دادگاه شروع شده بود نظر خودمان را گفتیم و در دفاعیه نهایی لازم می‌دانیم دوباره به این مسئله برگردیم. دادستان خودش گفته بود وقتی در این‌باره صحبت می‌کنیم غیرعلنی باشد فقط می‌خواهم بگویم که آن‌ها را تحویل دادگاه می‌دهیم.»
رئیس دادگاه گفت نمی‌توان برگه‌ای ارائه داد و بگویید این جزو اسناد باشد یا نه و وکیل حمید نوری گفت این درخواست دادستان بوده که علنی صحبت نشود. وکیل حمید نوری گفت می‌خواهند بدانند چگونه دادستان‌ها درخواست کمک قضایی از قوه قضاییه ایران کرده‌اند و چه نوع درخواست‌هایی داشته‌اند و رییس دادگاه گفت آن‌ها درخواست کرده‌اند و جواب نداده‌اند همان‌طور که خود شما درخواست کرده‌اید و جوابی نگرفته‌اید.
دادستان گفت چون ممکن است تا پایان دادگاه به او جواب بدهند نمی‌تواند همچنان در این باره صحبت کند و قصد ندارد سئوالاتش را افشا کند چون شاید تا پایان دادگاه به او پاسخ بدهند. رییس دادگاه گفت چون این مسئله محرمانه است ما باید غیرعلنی مشورت کنیم و بعد نتیجه را اعلام می‌کنیم.
رییس دادگاه از حاضرین خواست از دادگاه بیرون بروند و ادامه جلسه محرمانه برگزار می‌شود.
بعد از یک جلسه مشورت غیرعلنی درباره نحوه درخواست کمک قضایی دادستان از قوه قضاییه ایران، دادگاه دوباره به صورت علنی از سر گرفته شد.
حمید نوری هم مشورت کوتاهی خارج از سالن دادگاه با وکلای مدافعش داشت. وکلای مدافع حمید نوری گفتند در مورد محرمانه بودن درخواست دادستان حرفی ندارند و گفتند می‌خواهند سئوالی در مورد پیامک‌های تلفن حمید نوری که دیروز مطرح شد از او بپرسند.
وکیل مدافع حمید نوری: «دیروز در مورد محسنی‌ای اژه‌ای سئوال شد که حمید پیامکی برای او فرستاده به تاریخ 20 مه 2018 و حمید نوری جواب را داد اما می‌خواهم جوابش را بسط بدهد. حمید نوری لطفا بگو به کی فرستادی و چرا؟
حمید نوری: «گفتم دو بار محسنی‌ای اژه‌ای را به افطار دعوت کردم، دیروز وکیل محترم این را نشان نداد منم چشم‌هایم نمی‌دید، ولی وقتی دیدم متوجه شدم نوشتم بچه‌های اوین هستند در این مراسم، خب من مدام 2 سال و 4 ماه است می‌گویم در اوین کار کردم و چهار سال پیش هم محسنی‌ای اژه‌ای را دعوت کردم و گفتم حاج آقا بچه‌های اوین هستند… این مدرکم من نشان ندادم، این هم کار خدا بود آقای لوئیس نشان داد، تمام شد… آقای توماس ساندر خواهش می‌کنم یک بار ترجمه سوئدیش را بخوانید تا آخر دادگاه هم هیچ خواهش دیگری از شما ندارم. ممنونم که وقت دادید.»
کنت لوئیس: می‌خواهم مترجم‌ها متن فارسی را نگاه کنید ببینید درست است؟
مترجم توضیح داد که در ترجمه سوئدی نوشته شده «بچه‌های قدیم و اوین در مهمانی هستند» ولی در متن فارسی نوشته شده: «بچه‌های قدیم اوین هستند.»
کنت لوئیس: من که نگفتم تو در اوین بودی.
حمید نوری: «من فقط در اوین کار می‌کنم و 34 سال است افطار می‌دهم و فقط بچه‌های اوین را دعوت کردم، اگر می‌خواستم بچه‌های رجایی‌شهر را هم دعوت کنم می‌نوشتم بچه‌های قدیم اوین و رجایی‌شهر هم هستند. این کار خداست، من ممنون شما هستم. من و شما با هم هستیم باید مقابل ایرج بایستیم او به من و شما توهین کرده…»
بعد از این سخنان رییس دادگاه پایان جلسه امروز را اعلام کرد و گفت فردا جفری رابرتسون، وکیل حقوق بشری در دادگاه شهادت خواهد داد. گزارش جفری رابرتسون جزو اسناد پرونده دادگاه است.
هم‌چنین در پایان جلسه در بحث درباره جلسه روز آینده، قاضی در پاسخ به تقاضای کنت لوئیس گفت که پرونده حمید نوری به اتهام نسل‌کشی ربطی ندارد و مدارک و سندهای لازم برای صدور حکم نسل‌کشی از نظر حقوقی در کار نیست. قاضی گفت این تصمیم قطعی است و حق شکایت نیز وجود ندارد.

در حاشیه دادگاه امروز، محمدرضا نیلی، کاردار سفارت ایران در سوئد با شماری از حاضران و اتباع ایرانی حاضر در محوطه دادگاه درگیری لفظی پیدا کرد. این کاردار حکومت اسلامی حرف‌های رکیکی به خانم گیسو شاکری زد.
این درگیری پس از آن رخ داد که نیلی در زمان تنفس دادگاه از حاضران در محوطه دادگاه فیلم‌برداری می‌کرد. حاضران در محوطه به او اعتراض کردند و این اعتراض‌ها، پاسخ تند و در عین حال بسیار رکیک جنسی این مقام حکومت اسلامی ایران را به دنبال داشت. البته چنین فرهنگ فحاشی و تهاجمی در فرهنگ حکومت اسلامی ایران عمومیت دارد به خصوص در زندان‌ها علیه زندانیان!

جلسه امروز با اعلام موضوع مهمی از سوی توماس ساندر، قاضی دادگاه به پایان رسید. بسیار عجیب است که او اعلام کرد که به نظر دادگاه، پرونده حمید نوری به نسل‌کشی ارتباطی ندارد. او گفت ادله لازم برای صدور حکم نسل‌کشی از نظر حقوقی در این پرونده وجود ندارد، بنابراین تقاضای کنت لوئیس رد می‌شود.
کنت لوئیس قبلا تقاضا کرده بود که با استناد به گزارش قاضی جفری رابرتسون، اتهام نسل کشی به سایر اتهامات حمید نوری اضافه شود. قاضی اعلام کرد که حکم دادگاه مبنی بر رد اتهام «نسل کشی» قطعی است و در مورد آن حق فرجام وجود ندارد.

در این جلسه دادگاه محمدرضا نیلی، سرکنسول سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم، به همراه همکارش علاءالدین ارحان میرمحمدی به شعارهای «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «لعنت بر خمینی» و «مزدور برو گم‌شو» حاضران و تظاهرکنندگان در مقابل ساختمان دادگاه واکنش نشان دادند.
محمدرضا نیلی از پلیس سوئد درخواست کرد که معترضان در محل دادگاه را وادار به سکوت کند، اما با پاسخ منفی مواجه شد.
محمدرضا نیلی پیش‌تر نیز با به کار بردن عبارتی رکیک و جنسیت‌زده در مقابل چشمان حاضران در راهروی دادگاه نسبت به گیسو شاکری، هنرمند ساکن استکهلم به او توهین کرد. گیسو شاکری از نیلی خواسته بود توضیح بدهد که چرا از او فیلم می‌گیرد.
جلسه بعدی دادگاه فردا پنج‌شنبه نوزدهم اسفند 1400 با شهادت قاضی جفری رابرتسون برگزار خواهد شد. گزارش جفری رابرتسون یکی از مهم‌ترین ادله اثباتی کتبی دادستان‌ها در کیفرخواست علیه حمید نوری است.

*******

هفتادمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!
بهرام رحمانی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
هفتادمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان 1367، روز سه‌‌شنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۰ – هشتم مارس 2022، در استکهلم برگزار شد.
هفتادمین جلسه دادگاه حمید نوری، حمید نوری متهم به بخشی از اتهامات خود پاسخ داد. او گفت فرمان آیت‌الله خمینی درباره اعدام‌های ۶۷ را «نه تایید و نه رد» می‌کند.
حمید نوری در هفتادمین جلسه دادگاهش به بخشی از اتهامات خود پاسخ داد. حمید نوری درباره آشنایی خود با برخی از مقام‌های حکومت ایران از جمله سهراب سلیمانی برادر قاسم سلیمانی و غلامحسین محسنی اژه‌ای، حسینعلی نیری و مقام‌های دیگر حکومت توضیح داد.
در دادگاه امروز صدایی از ابراهیم رئیسی رییس جمهور حکومت اسلامی ایران پخش شد که او اعدام‌های سال 1367 و فرمان آیت‌الله خمینی درباره آن را تایید می‌کرد.
نوری در عین حال اضافه کرد و گفت: «تمام اظهارنظر‌های ابراهیم رئیسی درباره اعدام‌های تابستان سال 1367 را صد در صد تایید می‌کنم.»
دادستانی سوئد حمید نوری‌(با نام مستعار عباسی) را متهم کرده است که در کشتار زندانیان سیاسی چپ و مجاهد در تابستان سال 1367 در زندان گوهردشت شرکت داشته است. او 18 آبان 1398-9 نوامبر ۲۰۱۹ هنگام ورود به فرودگاه استکهلم بازداشت شد. تا کنون ده‌ها شاهد در این دادگاه شهادت داده‌اند و حمید نوری نیز چند جلسه به دفاع از خود پرداخته بود.
در ابتدای این جلسه کنت لوئیس وکیل برخی اعضای سازمان مجاهدین ایران مدارک کتبی و صوتی تازه‌ای را به دادگاه ارائه داد.
کنت لوئیس با ارجاع به مدارک تلاش کرد نشان دهد فرمان آیت‌الله خمینی در «محارب نامیدن زندانیان سر موضع در سال 1367» که مورد تایید مقام‌های ارشد حکومت ایران بود و آن‌ها این فرمان را تصدیق کرده‌اند. این فرمان به کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان آن سال منجر شد.
حمید نوری پیش‌تر در دفاعیاتش اصالت فرمان خمینی را زیر سئوال برده بود.حمید نوری در پاسخ کنت لوئیس مبنی بر این‌که آیا هم‌چنان اصالت این سند را زیر سئوال می‌برد گفت: «از این سند نمی‌شود در دادگاه بین‌المللی استفاده کرد. من این نامه را نه تایید و نه رد می‌کنم.»
این حکم در کتاب خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری نیز به چاپ رسیده بود. اما حمید نوری گفته بود آیت‌الله منتظری با حکومت و آیت‌الله خمینی به مخالفت برخاسته بود و امروز نیز تکرار کرد: آیت‌الله منتظری دروغ‌گوست.
کنت لوئیس با ارجاع به اظهارات مقامات ارشد حکومت اسلامی گفت: آن‌ها همگی این فرمان آیت‌الله خمینی را تایید کرده‌اند.
کنت لوئیس از جمله به اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای رهبر فعلی و آیت‌الله موسوی اردبیلی از مقام‌های ارشد قضایی وقت و محمد یزدی رییس سابق دستگاه قضایی، علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت، ابراهیم رئیسی و محمد نیازی اشاره کرد.
کنت لوئیس هم‌چنین صدای ابراهیم رئیسی را به دادگاه ارائه داد که او با دفاع از اعدام‌ها و نظر آیت‌الله خمینی می‌گوید تمام کسانی که اعدام شدند حکم اعدام داشتند.
حمید نوری هم در دفاعیات امروز مجبور شد بگوید که: «تمام اظهارنظر‌های ابراهیم رئیسی درباره اعدام‌های تابستان سال 1367 را صد در صد تایید می‌کنم.»
رئیسی در این فایل صوتی که در دادگاه هم پخش شد درباره اعدام‌ زندانیان در سال 1367 گفت: «حکم امام مبنی بر این بود که پرونده کسانی که اثبات شده است، محارب بودند» و قطعا با سازمان مجاهدین همکاری داشتند، «ولی حکم آن‌ها اجرا نشده بود، بررسی شود، هیاتی هم به این پرونده‌ها رسیدگی کرد که باید حکم آن‌ها اجرایی شود یا نه.»
با این حال ابراهیم رئیسی در این فایل ضمن تایید حکم آیت‌الله خمینی گفت: «نه نامش و نه سمتش» در این حکم نبوده است. رئیسی بدین ترتیب حضور خود در هیات متصدی اعدام‌ها را انکار کرد.
ابراهیم رئیسی، از جمله کسانی است که در فایل صوتی گفت‌و‌گوی هیات متصدی اعدام‌ها با آیت‌الله منتظری حضور دارد.
تا کنون بسیاری از جان‌بدربردگان اعدام‌های 1367 و هم‌چنین شاهدان خاطرات خود را از مواجهه با ابراهیم رئیسی در هیات متصدی اعدام‌ها روایت کرده‌اند. آن‌ها این هیات را هیات مرگ خواندند.
در جلسه امروز دادگاه حمید نوری، کنت لوئیس به فایل صوتی ارجاع داد که پیش‌تر سازمان مجاهدین منتشر کرده بود. حمید نوری تایید کرد که این صدای محمد مقیسه است.
پس از اعلام خبر دستگیری حمید نوری، سازمان مجاهدین خلق 24 آبان 1398- 15 نوامبر 2019 فایلی را منتشر کرد که در آن صدای منتسب به محمد مقیسه و منتسب به علی رازینی قاضی دیوان عالی کشور درباره این بازداشت صحبت و به‌طور تلویحی هویت فرد بازداشت شده را تایید می‌کنند.
در این فایل محمد مقیسه، فرد بازداشت شده در سوئد را مدیر دفتر وقت خود در دادگاه انقلاب معرفی می‌کند.
دادستان‌های پرونده حمید نوری گفته‌اند او در زمان اعدام‌ها دستیار محمد مقیسه‌(با نام مستعار ناصریان) بود. محمد مقیسه دادیاری و ریاست وقت زندان‌ گوهردشت بود. او می‌گوید جیم استفورد متخصص جنایی فایل‌های صوتی با مقایسه دیگر فایل‌های صوتی متعلق به محمد مقیسه را تایید کرده که این صدای متعلق به اوست.
حمید نوری گفت صدایی که در دادگاه پخش شد «شبیه» بود. او خطاب به کنت لوئیس گفت: زمانی که «شما لطف کردید نوار و تصویر زیبای این قاضی را دادید به این نتیجه رسیدم که بله صدا یکی است.»
حمید نوری هم‌چنین در این دادگاه پذیرفت که پیش از سفر به سوئد با محمد مقیسه مشورت کرده بود. نوری اضافه کرد که محمد مقیسه درباره سفر به سوئد به او هشدار داده بود.
حمید نوری درباره نامه بازگشت او به اوین، به‌عنوان دادیار پس از شهریور 1367 گفت: «جعلی» است. این نامه از سوی هرش صادق ایوبی ارائه شده است و حمید نوری می‌گوید این نامه را جعل کرده است. حمید نوری پذیرفته بود که در زندان اوین کار می‌کرده و در زندان گوهردشت نبوده است.
کنت لوئیس وکیل پرونده نیز استدلال کرد که اگر او در اوین کار می‌کرد چرا نامه بازگشت به کار در اوین برایش صادر شده است.

نوری در این جلسه هم‌چنین در خصوص ارتباط خود با شماری از مقامات حکومت اسلامی ایران از جمله غلامحسین محسنی اژه‌ای و سهراب سلیمانی توضیح داد و گفت آن‌ها را از میهمانی و دوره‌های نیروهای دادستانی و زندان می‌شناسد.
او گفت سهراب سلیمانی نیز برادر قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده نیروی قدس ایران است که زمانی مدیرکل زندان‌های استان تهران بود. او گفت رییس شرکتی در آن کار می‌کردم با او مسائل ساختمانی و باغ‌داری را هماهنگ می‌کردند، چرا که این سازمان باغ بزرگی‌ در ساوه دارد. او گفت سهراب سلیمانی را به میهمانی افطاری‌اش دعوت کرده بود اما او نیامده بود.
بنابر گفته‌ وکلای پرونده، او دست‌کم شماره سه تن از روسای زندان گوهردشت را نیز در شماره‌های موبایل خود داشته است.
نوری در عین حال تایید کردکه حسینعلی نیری 10 تا 15 سال است به افطاری‌های او می‌آمد. او در عین حال ادعا کرد که در ایران کارهای ساختمانی می‌کند و برای حسینعلی نیری نیز قرار بود ساختمانی بسازد.
حسینعلی نیری قاضی شرع هیات متصدی اعدام‌های سال 1367 است.
کنت لوئیس در این جلسه پرسید آیا در رفت و آمدها درباره نقش نیری در هیات متصدی اعدام‌ها صحبت شده یا نه. اما حمید نوری گفت همه ماجرای کشتار «چرت و پرت» است.
حمید نوری در ادامه اضافه کرد بین 1361 تا 1370 در زندان کار می‌کرد. او می‌گوید تا سال‌های بعد هم پاره وقت در آن‌جا مشغول به کار بود.
حمید نوری گفت در سال 1380 نیز مجددا مدتی در زندان مشغول به کار شده بود.

دادگاه حمید نوری در نوزدهم مرداد 1400 آغاز شد و تا ماه مه ادامه دارد. ریاست دادگاه را در این مدت قاضی توماس ساندر برعهده داشته است.