ئۆپەراسیۆنێکی دزی و تاڵانی بەرفراوان کە لە عێراق لەلایەن هێزە سیاسیەکان و هێزە میلیشیا دڵسۆزەکانی ئێرانەوە ئەنجامدراوە، سەرەڕای ئاشکراکردنی زۆرێک لە وردەکارییەکانی ئەو دزیە کە ڕای گشتی تووشی شۆک کرد، تۆمەتباری سەرەکی لەم دزیەدا سەرەڕای دانپێدانانەکەی ئازاد کرا، ئەو دزیەی کە پێی دەوترێت "گەورەترین دزی لە مێژوودا".

پاک کردن صورت مسئله روش همیشگی حاکمان اسلامی در برابر مخالفان و منتقدان خود بوده است.تاریخ خونین کشورمان مراحل پرشماری از این روش و منش واپسگرایان حاکم را پشت سر گذاشته است. از حملات وحشیانه نیروهای لباس شخصی سرکوب در اوان انقلاب 57 تا هجوم به دانشگاهها و دفاتر نیروهای سیاسی و بالاخره تعطیلی سراسری این مراکز علمی, فرهنگی و سیاسی و بازداشت و زندان و اعدام بخش وسیعی از نیروهای طیف دانشجویی و اساتید.

نهم شهریور سالروز درگذشته «صمد بهرنگی» معلم، نویسنده، منتقد و مترجم است. صمد زندگی‌ کوتاهی داشت، اما موثر و ماندگار. صمد بهرنگی، معلم بچه‌های روستایی آذربایجان و نویسنده کتاب‌های کودک و مبارز سیاسی سوسیالیست، در بیست و نه سالگی و در نهم شهریور ۱۳۴۷ بر اثر غرق شدن در رود ارس و در نزدیکی روستای کوانق درگذشت. شایعات و شبهات زیادی پیرامون چگونگی مرگ و غرق شدن وی وجود داشت و هنوز هم دارد. پیکر او در گورستان امامیه تبریز آرمیده است. به این ترتیب صمد واقعی، به صمد افسانه‌ها پیوست! 

هراس از اعلام تشکیل یک حزب سنتی! طبعا باید انتشار اعلامیه‌ای که تحت عنوان «اطلاعیه کمیته موقت هماهنگی برای ایجاد "بلوک متحد سوسیالیستی"» (منبعد اطلاعیه) منتشر شده است، را مثبت تلقی کرد! نه بواسطه‌ی الگوی سنتی کار، نه بواسطه‌ی مفاد برنامه‌ی موقت و نه به خاطر این یا آن نکته‌ی مثبت در آن بلکه باید آن را فقط به خاطر یک کلمه در عنوان آن یعنی «متحد» مثبت تلقی کرد!

کسانی‌که در سایه طالبانیسم زندگی می‌کنند، زندگی‌شان چه شکلی است؟ دختران‌دانش‌ آموز افغانستانی در مدرسه مخفی واقع در کابل دو سال است که در سایه طالبانیسم زندگی می‌کنیم. دوستان زیادی از «زندگی در سایه طالبانیسم» سوال می‌کنند. البته با عبارت‌های مختلف: چطوری با طالبان؟ چطوری با زندگی؟ اوضاع چطور است؟ و... . این سوال، از این جنس این سوال است که: مهاجر بودن چگونه است؟ مسلمان‌ بودن چه شکلی است؟

 این تصویری است فراموش‌‌نشدنی از خیزش مردم سقز در مراسم چهلم ژینا (مهسا) امینی در سال گذشته. رژیم نگران تکرار چنین صحنه‌هایی است، در تدارک است تا بتواند اعتراض‌ مردم را کنترل کند. گزارشی درباره‌ی برخی تمهیدهای رژیم.  سقز، چهلم ژینا (مهسا) امینی. زنی ایستاده بر سقف خودرو دست‌هایش را به نشانه پیروزی بالا برده است. به سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی و شروع جنبش اعتراضی چندماهه ۱۴۰۱ نزدیک می‌شویم‌، به سالگرد جنبشی که حکومت را غافلگیر کرد، پیشروی‌هایی داشت و هر حرکتی دیگری آغاز شود خود را در ادامه آن می‌بیند.

نکات مورد بحث این نوشته موضوعات مختلف برای کمک به سازماندهان کمونیست برای شناخت دقیق تر اوضاع و احوال سیاسی و فاکتورهای مهم موثر در کار این دوره است؛ اول اینکه سیر تحولات سیاسی در کردستان، که از سطح سراسری جدا افتاده بود، با ورود معلمین کردستان به حرکت سراسری، کاملا تغییر کرده است. اینکه برای رساندن خود به صف مقدم مبارزه طبقاتی، به داشتن یک نقشه برای پیشروی سریع تر نیاز دارد. اولین نکته این تحرک سریع شناخت تناسب قوایی است که بسیار تغییر کرده و وظایف ویژه دوره خویش را می طلبد.

شعار دانشجویان دانشگاه الزهرا: «بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب» - ۲۰ مهر ۱۴۰۱!  هفده روز مانده به سالگرد مرگ مهسا امینی (۱۶ سپتامبر ۲٠۲۲ / ۲۵ شهریور ۱۴۰۱)، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، تهدید و سرکوب و دستگیری به‌ویژه خانواده‌های جان‌باختگان و فعالین جنبش زنان را تشدید کرده‌اند. با نزدیک شدن با سالگرد انقلاب «زن، زندگی، آزادی» و هم‌زمان با موج اخراج اساتید باسابقه تصویر نامه‌‌ محرمانه‌ای به تاریخ ۲۰ دی‌ماه ۱۴۰۱ در فضای مجازی منتشر شده بود که نشان می‌داد وزیر کشور از رئيس جمهوری خواسته تا دستور شروع «طرح زیربنایی و انقلابی جهت تحول ساختاری در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی» را صادر کند.

جنبش‌های اجتماعی مهم از اصول شناخته‌ای شده‌ای پیروی نمی‌کنند، هر چند که اشتراکاتی با حرکت‌های پیش از خود داشته باشند. آنها خود را می‌آفرینند و با این، اصول و قواعد حرکت خود را. در نبود توانایی برای برپاسازی این سازوکارهای درونی است که جنبش‌ها به درازا می‌کشند، کند می‌شوند، به طور مقطعی یا دائمی خاموش می‌شوند. بنابراین تولید روش و قواعدی که جنبش باید از طریق آنها مسیر خود را پیدا کرده و به مقصد برسد امری مهم است. برخی از عوامل دخیل در فرایند ساخت مسیر و شکل دهی قواعد حرکت در آن چنین است:

اين نوشتاربخش کوچکی از سلسله مطالبی است که در رابطه با تاريخچه، عملکرد و نقش فدراسيون کارآمريکا - کنگره ی سازمانهای صنعتی در اقصا نقاط جهان بخصوص امريکای لاتين و اروپا نوشته شده است. اين سلسله مطالب طی چندين سال گذشته در نشريه تحقيقی نگاه بچاپ رسيده است. برای بيشتر آشنا شدن به عملکردها و نقش مخرب فدراسيون کار آمريکا - کنگره ی سازمانهای صنعتی و بخش بين المللی آن همانا سوليدارتی سنتر، لطفا به اين سلسله مطالب رجوع کنيد.

سعید صالحی نیا پرورژیمی که من با بازخوانی و توضیح ِنوشته های همسو وهم موضع اش با رژیم ِ اسلامی او را به خواننده گان ِ ایرانی شناسانده ام ، با سوء استفاده از موقعییت و آزادی ِ عملی که در آمریکا دارد،علیه ِآزادی ِ بیان من در سایت ِ آزادی ِ بیان اعمال ِنفوذ کرده و مانع ِ درج ِ مطالب ِ ارسالی ام در این سایت شده است. چرا به این نتیجه رسیده ام؟ زیرا که: تا پیش از این افشاگری های متکی بر نوشته های همراه با نقل ِ قول از خود ِ او، مطالب و شعرهای ارسالی ام در این سایت درج می گردید.

"هەمومان لە هەرێم یەك چارەنوسی هاوبەشمان هەیە!" بەدوای داگیرکاری دەسەڵات بە هیزی میلیشیایی لە لایەن پارتی و یەکێتی لە ساڵی ١٩٩١وە، کە دەکاتە سی و دو ساڵ، جگە لە "ناتەوافقی و ناشەراکەتی و نا هاوسەنگی" لەم سی و دووساڵەدا کە نمونەی بەرجەستەی دۆخی سیاسی زۆنی زەردو سەوزبوە، هەروەها نمونەی پەیوەندی نێوان حکومەتی هەرێم و حکومەتی بەغدا بووە، هیچکات دەرگای ئاسۆیەکی گەشیان بەڕوی خەڵکی کوردستاندا نەکردۆتەوە.

کنعان مختار ــ همپای رشد تورم و گسترش فقر، شمار سرقت‌های خُرد هم افزایش می‌یابند. فساد و دزدی سیستم، زمینه‌ساز دزدی آشکار و پنهان در پایین است. گزارش‌ها و داده‌های آماری رسمی از افزایش کم سابق سرقت‌ در ایران خبر می‌دهند. اخبار سرقت از دکه‌های سیگارفروشی، سوپرمارکت‌ها، طلافروشی، دزدی دریچ آهنی فاضلاب شهری، سیم برق و کابل‌ مخابرات، جیب‌بری، موبایل و کیف قاپی و کلاهبرداری‌های اینترنتی صفحات روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را پُر کرده‌اند. گزارش‌ها از ایران حاکی از افزایش تعداد سارقان جرم اولی در سال‌های گذشته است.

مقاله  ی حاضر در تاریخ 4 اکتبر 2015 در سمینار پژوهش جنبش های اجتماعی ایران  در برلین ارائه شد.  این بررسی انتقادی پس از ارائه ی خلاصه ای از بحث ها و فاکت های  توماس پیکتی،  به تفاوت های عمده بین کتاب او و کتاب سرمایه  کارل مارکس می پردازد.   روایت کوتاه تری از این متن  در تاریخ 2 مهر 1393 در تارنمای زمانه منتشر شد.  روایتی دیگر  نیز  در صفحه ی انگلیسی تارنمای اتحاد سوسیالیست های سوری و ایرانی موجود است. 

در سال های میانی دهه ۲۰۰۰، جنگ «نوشتن خاطرات» شدت یافت. درحالی که حزب «مناطق اوکراین» و متحدانش از یادمان های بزرگ اتحاد شوروی هواداری می کردند، رییس جمهور ویکتور یوشچنکو، سازمان های همدست اشغال گران نازی و همچنین جنایات نسل کشی آنها را تطهیر می کرد. از آن پس مجسمه های لنین سرنگون شد ولی دیگران نه.