بنا به تبلیغات گوش کر کن رژیم قرار بود امروز دوشنبه ٢٠ شهریور ١٤٠٢ صبح حدود دو هزار بلوچ و غیره با رهبر جمهوری اسلامی دیدار کنند. با بررسی تصاویر و ویدئوهای متعدد منتشر شده توسط صدا و سیما و شبکه استانی هامون و بقیه رسانه ها و خبرگزاری های رژیم, اکنون محرز شده است که این ترفند تبلیغاتی  نتیجه معکوس داده است و برآیندی را که رژیم انتظار آن را داشت و برای آن تلاش های فراوان کرده بود  برآورده نشده است. کالبدشکافی تصاویر و ویدیو ها نشان می دهد که فقط حدود صد نفر بلوچ در این جمع حضور دارند که تقریبا همه آنها در صفوف "واپسین" جای داده شده اند. حتی یک بلوچ در صفوف جلو وجود ندارد. به استثنای مولوی علی ‌احمد سلامی (نماینده مجلس خبرگان) و سه مولوی درجه دو دیگر در ردیف جنبی سالن, هیچ کدام از علمای شناخته شده اهل سنت بلوچستان در این جلسه حضور نیافتند. در ویدئوهای منتشر شده توسط شبکه استانی هامون از دو اتوبوسی که حامل بلوچها بودند و قبل از رسیدن به محل دیدار فیلمبرداری شده بود, هیچ بلوچ شناخته شده ای وجود نداشت.

در بلوچستان پایگاه های بسیج عشایری وابسته به سپاه وجود دارند که توسط افراد بومی رانتخوار اداره می شوند و رژیم تلاش می کند تا مسئولین این پایگاه ها را بعنوان سران طوایف و معتمد و ریش سفید به جامعه قالب کند. اینگونه به نظر می رسد که بسیاری از این به اصطلاح سران طوایف رانتخوار و مامور حکومت از ترس خشم مردم بلوچ که هنوز داغدار جمعه های خونین زاهدان و خاش و صدها اعدامی بلوچ در طی یک سال گذشته هستند, شرکت نکردند.

دیروز نماینده چابهار گفته بود پیوند مردم بلوچ با  نظام مقدس و "امام امت" ناگسستنی است. اما دیدار ناکام امروز ثابت کرد که رگبار بیرحمانه و جنایتکارانه مامورین نظام در جمعه های خونین زاهدان و خاش این پیوند را برای همیشه و به صورت ترمیم ناپذیری گسسته است. شاهد این مدعا تحریم گسترده این دیدار توسط علما و مردم بلوچ می باشد. شاید در شرایط دیگری دل انسان به حال تعداد محدود بینوایان بلوچ که آنها را با وعده هتل و کباب به تهران برده بودند می سوخت که چگونه به جای هتل آنها را در مساجد خالی تهران بر روی فرش مسجد جای دادند و در حسینیه هم در صف های آخرین قرار دادند.

جمهوری اسلامی از درک این حقیقت آشکار عاجز است که اگر مولانا عبدالحمید دیداری را تحریم کند آن دیدار محکوم به شکست است؛ که اینگونه شد. خامنه ای طبق روال همیشگی همه چیز را به توطئه "دُژمن" نسبت داد, تو گویی که "دُژمن" دستور داده بود برای شکستن بقول خودش "وحدت ملّی و امنیت ملّی" مامورین کلانتری ١٦ زاهدان صدها نمازگزار را در جمعه خونین زاهدان به رگبار ببندند, و این "دُژمن" جمهوری اسلامی است که اجازه نمی دهد عاملان و آمران آن کشتارهای دهشتناک محاکمه شود. در حالی که صدها بلوچ به اتهام جرم های کرده و ناکرده در طی سال گذشته اعدام شده اند. وی با سلب مسئولیت از خویشتن تبعیض و محرومیت های عدیده بلوچستان را به تنبلی دولت ها نسبت داد. اما کوچکترین اشاره ای به کشتارهای حکومتی جمعه های خونین زاهدان و خاش نکرد. و بجای آن از مسئولان عراقی و حشدالشعبی تشکر کرد و به صحرای کربلای کشورهای آفریقایی میزبان گروه تروریستی "واگنر" مثل مالی و نیجر و غیره پرداخت.

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
دوشنبه ٢٠ شهریور ١٤٠٢

***********

عمار ملکی فرزند دکتر محمد ملکی رئیس دانشگاه تهران در زمان انقلاب فرهنگی در سال ۵٩ که در طی آن خود نگارنده شاهد کشته شدن تعدادی از دانشجویان در یورش وحشیانه رژیم در ضلع شمالی دانشگاه بودم, و بعد از آن با تعطیلی همه دانشگاه های کشور و پاکسازی گسترده استادان و دانشجویان دگراندیش از جمله خود بنده) می باشد.

عمار ملکی در آن زمان کمتر از دو سال سن داشت. اما اکنون استادیار یکی از دانشگاه های هلند و پای ثابت تلویزیون ایران اینترنشنال می باشد که نه بر اساس قرارداد بلکه عملا وی را می توان بخشی از مجموعه کارشناسان و مهمانان این تلویزیون وابسته به عربستان دانست که با بودجه های کلان می تواند افراد را در عرض دو ساعت از لندن به واشنگتن جابجا کند و گزارش ها و آمارهای اختصاصی حیرت انگیز ارائه دهد.
راستی ! فراموش کردم در ابتدا این را بگویم که اگر تیتر این نوشتار را با مزه یافتید, باید اعتراف کنم این تیتر از بنده نیست بلکه صدها هموطن در فضای مجازی از آن استفاده کرده اند. لذا ابدا قصد انتحال ندارم (زیرا همه آمار گمان الکی نیست). موسسه گمان که گمان می کنم رئیس آن آقای عمار ملکی باشد دیروز همزمان با تحولات درونی تلویزیون ایران اینترنشنال نظرسنجی  را تحت عنوان "نگرش ایرانیان به رسانه‌ها ١٤٠٢ " منتشر کرده که می توان گفت "کپی برابر اصل" گزارش مشابه ای می باشد که در فروردین سال ١٤٠٠ منتشر شد.
این نظر سنجی در تیر ماه سال جاری انجام شده است. بنده در آن زمان تبلیغ آن را فقط در سایت ایران  اینترنشنال دیدم و از ره کنجکاوی در آن شرکت کردم. هر چقدر جستجو کردم اثری از آن در تلویزیون های من و تو و بی بی سی و صدای آمریکا ندیدم. در نتیجه ظاهرا فقط مخاطبین یک تلویزیون از آن مطلع بودند. لذا به دلیل گرایش سکوی انتشار و سوگیری آشکار (bias) قابل تعمیم به بقیه رسانه ها و کل ملت ایران نیست. بنابراین صرفنظر از وزن دهی معتبر آماری و وزن دهی گمانی, نمی توان آن را نمونه آماری انتخاب شده بیطرفانه قلمداد کرد.
با توجه به اینکه اکثر شرکت کنندگان در دو نظرسنجی (امسال و بیش از دو سال پیش) مخاطبین ایران اینترنشنال بوده اند, برخی از نتایج نظرسنجی بسیار جالب و گویا است. مثلا در  نظرسنجی فروردین ١٤٠٠ در پاسخ به سوال " به اخبار و اطلاعات هر یک از رسانه های زیر تا چه میزان اعتماد زیاد (زیاد اعتماد دارم) دارید (صفحه ٨)؟ قریب به ٢٠% به تلویزیون من و تو رای داده اند و کمتر از ١٤% به ایران اینترنشنال رای داده اند. یعنی حتی مخاطبین اینترنشنال می دانند که در این تلویزیون مولفه ای به نام "راستی آزمایی" وجود ندارد. بنا به تجربه شخصی نگارنده نیز ثابت شده است که من و تو از استاندارد و معیار حرفه ای بسیار بالا و انعطاف ناپذیری در امر "راستی آزمایی" اخبار و اطلاعات برخوردار است؛ و نمی توان و نباید آن را با تلویزیون "یک کلاغ چهل کلاغ" مقایسه کرد. در نظر سنجی امسال نیز پاسخ "زیاد اعتماد دارم" به تلویزیون من و تو از ایران اینترنشنال بیشتر می باشد (صفحه ١٠). تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
در ابتدای گزارش نظرسنجی اخیر (صفحه ۳) آمده است: " نتایج این گزارش بر مبنای نمونه آماری متوازن شده شامل بیش از ۳٨ هزار پاسخ دهنده از داخل ایران می باشد. در اینجا دو اشکال عمده وجود دارد. اول اینکه مشخص نیست که از خارج از کشور دقیقا چند نفر پاسخ دهنده بودند و آیا تفکیکی بین این دو گروه وجود دارد یا نه؟ یعنی آمار ناقص و ابتر است. دوم اینکه بر طبق گزارش اعتمادانلاین بیش از ٨٩ درصد کاربران ایرانی از وی پی ان (VPN) استفاده می کنند. در نتیجه چگونه می توان تشخیص داده که پاسخ دهنده از ایران وصل شده یا از خارج؟ لذا این ادعای آماری موسسه گمان کاملا مخدوش است.
تضاد و تناقض های فراوان عقلانی و آماری در نتایج این نظرسنجی وجود دارد که پرداختن به همه آنها مثنوی هفتاد من می شود. بعنوان نمونه همانگونه که اشاره شد در هر دو نظرسنجی میزان "اعتماد زیاد" به موثق بودن اخبار برای تلویزیون من و تو بیشتر از اینترنشنال است. اما در صفحه ٤ گزارش اخیر چنین آمده است: در پاسخ به این پرسش که اخبار اعتراضات اخیر در ایران را بیشتر از کدام رسانه(ها) دنبال می کردید؟ ۵۷% اظهار داشتند از ایران اینترنشنال و ۳٠% اظهار داشتند از تلویزیون من و تو. باید گفت یا جال الخالق ! زیرا انسان های منطقی و عقلانی برای کسب خبر به رسانه ای رجوع می کنند که به آن در مقایسه با رسانه های دیگر "اعتماد زیادتری" دارند. نکته جالب دیگر این است که در این گزارش تلویزیون تکفیری کلمه وابسته به عربستان و برنامه مسیح علینژاد هم تبلیغ شده اند.
یکی دیگر از عجایب غیر قابل توجیه این نظرسنجی این است که ظاهرا شهرنشینان (بیش از ۵٠%) مخاطب صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستند و فقط ۳٩% روستائیان. قریب به ۵٤% افراد با تحصیلات دانشگاهی مخاطب صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستند و حدود ٤٦ درصد دیپلم و زیر دیپلم مخاطب صدا و سیما هستند (نمودار ٤ صفحه ٨). در ضمن در مورد تلویزیون کلمه در گزارش به نادرستی ادعا شده است:"این تلویزیون متعلق به اهل سنت است" (صفحه ٩). در صورتی که این تلویزیون تکفیری متعلق به کشورهای عربی است و نه اهل سنت ایران. در انگلیسی ضرب المثل معروفی است که می گوید: He who pays the piper calls the tune'. اگرچه نمی دانم هزینه این نظر سنجی را چه نهادی پرداخته است.

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
پی نوشت:  در این مقاله تاکید شده است که همه آمار گمان الکی نیست بلکه پرسش, دغدغه و انتقاد به بخش های مشخصی از این نظر سنجی ابراز شده است که امیدوارم موسسه گمان برای تنویر افکار عمومی و روشنگری بیشتر به آنها پاسخ بدهد تا همه ما مجاب شویم و اعتبار این موسسه بیشتر از اینها افزونی پیدا کند.

یک سؤال از نسان نودینیان دبیر کمیته کردستان حزب;   انترناسیونال: باتوجه‌به گذشت یک سال از آغاز انقلاب زن، زندگی، آزادی و نقش و جایگاه کردستان در آغاز و تداوم این انقلاب، فضای سیاسی و اجتماعی کردستان و شهر سقز را در این روزها چگونه ارزیابی می‌کنید؟ نسان نودینیان: در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی حکومت اسلامی نهادهای امنیتی – نظامی را در سرتاسر کردستان به حالت آماده‌باش درآورده.

در خبرها آمد که روز یکشنبه دوازدهم شهریور 1402 و بدستور فرزادی رئیس زندان اوین ماموران این زندان به بند هشت اوین وحشیانه هجوم برده و 9 زندانی سیاسی بنام های سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری، حسین گچلو، مسعودرضا ابراهیمی نژاد، لقمان امین پور، سامان یاسین (صیدی)، محمد شافعی و مطلب احمدیان مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.

نگاهی به بیانیه 4 تشکل از فعالین کارگری در ایران:  تضمین اعتراضات صنفی - اقتصادی امروز و گسترش آن در نبردهای تند فردا و در سالگرد مهسا، بزرگترین خدمت به جنبش کارگری و جنبش زن، زندگی، آزادی میباشد. این حداقل کاری است که میشود کرد و توان آن نیز وجود دارد. چهار گروه از فعالین کارگری در ایران، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، گروه اتحاد بازنشستگان، کارگران بازنشسته خوزستان، بیانیه ای با عنوان " تداوم پیروزمند جنبش های انقلابی  در گرو اتحاد و سازمان یابی است!"

روزنامه دولتی ایران نوشت*، طبق یافته‌های یک پیمایش‌ مراکز دانشگاهی، در حالی که غالب مردم (بیش از ۸۰ درصد) به حجاب اعتقاد داشته و به آن به عنوان یک الزام اجتماعی باور دارند اما در این باره ۶۸ درصد مردم این‌گونه احساس می‌کنند که اکثرمردم با حجاب مخالف هستند!. پیمایش‌گران مأموربه نتیجه موردحاکمان، آن را به دوگانگی شکاف بین ذهن و واقعیت نسبت می دهند!

یادداشت هفته!  باز معدنچیان طرزه البرز در دامغان، شبانگاه 12 شهریور 1402، یعنی موقعی که میبایست در خانه های خود در حال استراحت باشند، در محل کار و در اعماق چند صد متری زمین، بر اثر انفجار شدید، خراورها سنگ و خاک بر سر آنها آوار گردید. آمارها از محل حاکی از اینست 6 نفر به اسامی: قربانعلی کمال، بهروز افروز ، حمید ایزدی، حسین غزائیان، محمد نعیمی صفت و ابوالفضل غنایی پس از ساعتها پیکر بیجانشان را از زیر آوار بیرون آورده اند.

آن چه در آینده ی کوتاه و میان مدت در انتظار ایران است یک پیچ تاریخی سهمگین است. یا گذر از آن بر عهده احمقان فاسد و جنایتکار رژیم کنونی خواهد بود، که در آن صورت باید منتظر سقوط میهن در دره ی اضمحلال باشیم؛ یا پیش از رسیدن به آن، مردم ایران همت کرده و فرمان را از دست هیولاهای ابله کنونی درآورده و آن را در اختیار فرزندان لایق و راستین خود می سپارند تا با کمال مهارت و دقت کشور را از دوران پر حادثه ی پیش رو بگذرانند.

جمهوری اسلامی ایران، یک حکومت متعارف بورژوایی نیست چرا که این حکومت اولا قوانین جهان‌شمول بین‌المللی را نه رعایت می‌کند و نه پذیرفته اما با این وجود، این حکومت جانی و کودک‌کش، عضو همه نهادهای بین‌المللی است.  دوما جمهوری اسلامی، به‌طور دایم و سیستماتیک به‌دنبال جنگ و خونریزی و اعدام و ترور است با این وجود، باز هم این حکومت را همه حکومت‌های جهان به‌رسمیت می‌شناسند و عمدتا بر تروریسم و جنگ‌های نیابتی این حکومت چشم می‌بندند تا منافع خود را در ایران حفظ کنند.

سرانجام بعد از هفته ها گمانه زنی خانم سیما ثابت مجری برنامه چشم انداز تلویزیون ایران اینترنشنال استعفای خود را در یک بیانیه طویل, اما پر ابهام, اعلام کرد. این بیانیه نه تنها روشنگرانه نیست, بلکه سوالات اجتناب ناپذیر فراوانی را در مورد سیاست ابزاری و کارکرد راهبردی این تلویزیون در پی دارد. نکته قابل توجه در استعفانامه دیرهنگام "هم ولایتی" ما این جمله است: " ناگزیر شدم بین کار در شرایطی خاص و کرامت انسانی‌، دومی را انتخاب کنم".

من به جای هر مقدمه ای نخست نقل ِ قولی از صالحی نیا در سایت ِ آزادی ِ بیان آورده تا سپس ببینیم این « اطلاعات ِ دقیق» از برپاکننده گان ِ« انقلاب ِ مخملی» را صالحی نیا از کدام « منبع ِ موثق» کسب نموده و به خواننده گانی که آنها را بی سواد و فریب خورده پنداشته تحویل می دهد. صالحی نیا در مقاله ی « اخراج یا استعفای زهرا شهرکی معروف به سیماثابت از رسانه ی انترنشنال به چه دلیل»، می نویسد:

در یکی دو هفته مانده به سالگرد خیزش سراسری شهریور پارسال که عمارت جمهوری اسلامی را فرو ریخت، صدای اعتراض و بپاخاستن مجدد از میان صفوف طبقه کارگر بگوش میرسد. صدها کارگر کارخانه ماشین سازی اراک از ۱۷ روز پیش در اعتصاب به سر میبرند. همزمان با این اعتصاب سنگین، معدن زغال سنگ طبس نیز با تجمع اعتراضی کارگران این معدن به همراه خانواده هایشان روبرو است. در یکسال اخیر کارگران، کارخانه پس از کارخانه دست به اعتراض و اعتصاب زده و بر مطالبات خود پافشاری کرده اند.

۱۲ سال پس از اعتراضات توده ای مردم علیه حکومت اسد و تبدیل آن به جنگی ویرانگر، سوریه شاهد سربلند کردن مجدد اعتراضات توده ای علیه فقر، فلاکت و فساد مالی حکومتی است. اعتراضاتی که به سرعت به اعتراض علیه حکومت بشار اسد و جدال برای سرنگونی آن منجر شد. شیپور اعتراضات امسال با اعتراض به بالا رفتن قیمتها و از "سویدا"، منطقه و شهری به صدا در آمد که در سال ۲۰۱۱ حضور چندانی از اعتراضات نداشت و از مناطق تحت کنترل و "نفوذ" اسد به شمار می آید.

بنیاد نوبل، امسال حتی از نمایندگان جمهوری اسلامی بچه‌کش نیز برای شرکت کردن در ضیافت نوبل دعوت کرده است. جمهوری اسلامی سال گذشته به دلیل سرکوب اعتراضات مردمی به این ضیافت این بنیاد دعوت نشده بود. ضیافت بنیاد نوبل در تالار شهر استکهلم‌(Stockholms Stadshus) برای حدود ۱۳۰۰ نفر از جمله ۲۵۰ دانشجو برگزار می‌شود.  علاوه بر برندگان جایزه نوبل و خانواده‌های آن‌ها، پادشاه و ملکه و سایر اعضای خانواده سلطنتی سوئد مهمان افتخاری در مراسم اهدای جایزه و ضیافت هستند. نمایندگان دولت و پارلمان سوئد نیز شرکت می‌کنند.

دو هفته دیگر روز ۲۵ شهریور اولین سالگرد  قتل ژینا امینی (مهسای جوان) و آغاز خیزش انقلابی است. گرامیداشت یاد عزیز جانباختن مهسا و نزدیک به هزار جانباخته مبارز دیگر و پافشاری بر دستاوردهای پر اهمیت  و ارج گذاشتن فداکاری و مبارزه توده عظیم شرکت کنندگان و سازماندهندگان نبرد و مبارزه یکساله اخیر به هم گره خورده اند.

هادی میترویدر آستانه سالگرد خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی، برنامه حداقل و حداکثر پرولتاریای (۱) ایران چه می تواند باشد؟ این قلم در نوشته های خود بر این امر تاکید کرده است که بخاطر سانسور و سرکوب پلیسی-نظامی حاکمیت مذهبی ایران هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی چه در داخل و چه در خارج از کشور، شمای دقیقی از قد و وزن سازماندهی انقلابی پرولتاریای ایران ندارد.