بحث بر سر فروش نیروی کار"معمولی"( بردگی مزدی ) هر روزه میلیاردها کارگر در جهان امروز سرمایه داری نیست که بطور"آزاد" ناچار به فروش نیروی کار خود شده اند، که نفس وجود چنین مناسباتی دال بر اوج بربریت نظام طبقاتی حاکم کنونی و ضرورت از بین بردن آن است. حتی صحبت بر سر صدها میلیون زن و نوجوان و کودکان دخترخرد سال نیست، که در کشورهای اسلامی طبق شریعت قرون وسطی ای قرآن، هر روزه برده وارتر از برده مورد استثمار و تحقیر و جدا سازی جنسیتی و مجبور به تن دادن به کار و ازدواج و تجاوز و روابط جنسی اجباری علیرغم میل خود هستند، نیز نیست.

شاید خیلی ها از عنوان ِ مقاله تعجب کنند و با آن موافق نباشند:چگونه می شودخیزشی دریک جامعه ی هشتاد-نود میلیونی چنان خصوصت ِعامی داشته باشد که هم انسان ساز باشد وهم دوران ساز؟ بااین پرسش به دنبال ِ یافتن ِ پاسخ می رویم:
اول این که: این خیزش محصول و برآمد ِ چهل و پنج سال اسارت در چنگال ِحاکمییت ِدینی- مذهبی و سیاسی یی است که به دلیل ِ ماهییت ِ دینی- مذهبی و اسلامی – فقاهتی اش هیچگاه خود را با دوران ِ پساپدرشاهی وفق نداده است،

علیه فقر و حجاب، علیه  جمهوری اسلامی در تداوم خیزش انقلابی: سال تحصیلی امسال (۱۴۰۲) در شرایط پیچیده ای آغاز میشود. از یک سو فقر و نداری و نداشتن امکانات مالی گریبان میلیونها خانواده بی بضاعت را برای تهیه نوشت افزارو لباس و هزینه سرویس و دیگر امکانات ابتدایی شروع تحصیل فرزندانشان گرفته است. از سوی دیگر شروع دوباره مدارس و دانشگاهها بعد از سالگرد خیزش انقلابی چشم اندازدور دیگری از گسترش مبارزه نسل جوان رادیکال علیه همین فقر و تبعیض و حجاب و جمهوری اسلامی را میگشاید. 

طی روز‌های اخیر، هم‌زمان با سالگرد درگذشت مهسا‌(ژینا) امینی، امیر تتلو متنی لمپنی علیه مهسا منتشر کرده است. او در متنی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده با فحاشی به مهسا امینی او را مقصر افت تعداد فالوورهایش دانسته، اتفاقی که تتلو مدعی‌ست باعث افت ۲۰۰ هزار یورویی درآمدش شده است. او فحاشی را فقط به مهسا امینی محدود نکرده و آن دسته از هوادارانش که حامی امینی بودند را از فحاشی خود بی‌نصیب نگذاشته است. تتلو در بخشی از متنش تهدید کرده که با وجود چنین فضایی احتمال دارد کنسرت‌هایش را لغو کند.

مردم آزادیخواه ایران
یکسال از خیزش عظیم شما علیه حکومت ضد زن و قوانین ارتجاعی آن، علیه فقر و استبداد میگذرد. سال گذشته در چنین روزهایی سرتاسر ایران در آتش خشم و نفرت شما از جمهوری اسلامی می سوخت و همزمان عطش پایان ناپذیر شما برای آزادی، رهایی و برابری، جهان را مات و مبهوت خود کرد و پیکر نحیف ارتجاع را نحیف تر کرده و زمین را زیر پایش به لرزه در آورد.

مطلب «وحشت دولت ترامپ از عروج کمونیزم!» مناسبت دارد با سخنان بایدن رئیس جمهور آمریکا که روز سه شنبه 19 سپتامبر 2023 در شورای امنیت سازمان ملل ایراد کردند، و میزبانی این مجمع از رئیسی جلاد عضوی دیگر از هئیت مرگ خمینی. سیستم پوسیده پارلمانتاریستی غرب نیز نظیر سایر نقاط جهان، هر چند سال یکبار، از میان کاندیدها مناسبترینشان را برای بقای این مناسبات وارونه و سرپوش نهاندن بر همه توحش و بربریتی که طی ایندوره به سهم خود در گوشه و کنار جهان ببار آورده، و به بشریت تحمیل کرده اند، انتخاب میکنند تا دوره بعد دیگری را از موزه ها بیرون می آورند.

هێرشەكەی دوێنێ بۆ سەر فڕۆكەخانەی عەربەت، "كردەوەیەكی تیرۆریستیەو نە یەكەم هێرشەو نە دوایین هێرشیش دەبێت". ئەمە وتەی بەرپرسێکی باڵای حکومەتی هەرێمە. کە ئەوەشی خستەڕو" ئەم كارە نە یەكەم كارەو نە دوایین كار دەبێت و ئەم كردەوانە بەردەوام دەبن." گەر ئەمە حاڵی کوردستانی عێراقە، لە سایەی دەسەڵاتی بارزانی و تاڵەبانیدا ، چی بکرێت و چی دەکرێت؟

«اکنون به سوگ قیام ژینا نشسته‌ایم تا ببینیم چرا به شکست منجر شد.»[1]  «انقلاب مرده است، زنده باد انقلاب! انقلاب ژینا به مقابله‌ی مردم با ”هسته‌ی سخت قدرت“ انجامید، اما [… به نتیجه‌ای که می‌خواست نرسید]. ریزش‌هایی که در میان آن‌ها پیش‌بینی می‌شد، رخ نداد. دولت هنوز ــ به قیمت فقیرسازی و محروم‌سازی مردمی ــ می‌تواند خود را بازتولید کند.» [2]  این‌ها بخشی از دو مقاله در ارزیابی جنبش زن زندگی آزادی است. رویکردهای مختلفی از بدبینی تا خوش‌بینی افراطی وجود دارند.

از آنجایی که برخی رفقای کارگران ایران دست اندرکار ایجاد بلوک متحد سوسیالیستی (۱) هستند و برخی دیگر از رفقای ما (۲) و (۳) از زوایای گوناگون به نقد و حتی نفی این کوشش پرداخته اند، خوب است قبل از آغاز بحث ببینیم منظور از «بلوک متحد سوسیالیستی» چه می تواند باشد؟ نخست نویسنده قبل از ورود به کوشش های اخیر در راه ایجاد یک بلوک متحد سوسیالیستی و نقد کوشش های انجام گرفته، درک خود را از چنین بلوکی در شرایط کنونی ایران و نه نقطه ای دیگر در جهان اعلام می کنم.

کتاب دوم   بخش2 سی و یکم، تشکیلات ایلومیناتی، از تأسیس تا ممنوعیت: ایلومیناتی یک واژه لاتینی به مفهوم "به نور رسیدگان" یا "مُنوران" است که بنیانگذاران و رهبران آن  در قرون هجده و نوزده  میلادی  به لحاظ سیاسی و فرهنگی  خود را  در نقطه مقابل استبداد سیاسی و مذهبی حاکم بر اروپای آنروز تعریف کرده  و مدعی  بر دوش داشتن رسالت روشنگری بوده اند. به همین جهت از آنان تحت عنوان  روشنفکران عصر روشنگری نیز یاد می شود. بزرگانی همچون "ولفگانگ گوته" و "فریدریش شیللر"  در ردیف شناخته شده ترین این روشنفکران عضو ایلومیناتی بوده اند.

هرچه به نخستین سالگرد جان‌باختن مهسا‌(ژینا) امینی، نزدیک می‌شدیم بیش‌تر شاهد قدرت‌نمایی نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و تشدید سیاست‌های سانسور و سرکوب، تهدید و دستگیری، شکنجه و اعدام‌‌های آن به‌ویژه در کردستان بودیم. در روز بیست و ششم شهریور، در شهره سقز زادگاه و آرامگاه مهسا امینی، حالت فوق‌العاده نظامی برقرار کرده و پدر او را بازجویی کردند و به خانواده وی اجازه ندادند از منزل خارج شوند.

این نوشته نگاهی گذرا به انقلاب زن، زندگی، آزادی و انقلاب ۵۷ دارد. با تعمقی بر نسل جوان امروزی که بی باکانه بر دل دشمن می تازد تا نسل بعدی ایران، بتواند از یک زندگی انسانی برخوردار شود. آن هایی که انقلاب ۵۷ را به انتخاب خمینی توسط مردم تقلیل می دهند، تاریخ ایران و نقش آمریکا را در تغییر ده ها دولت نمی دانند. فکر می کنند مردم برای خمینی بلند شدند و نه برضد فقر، سانسور و بی عدالتی. خبر از نقش نظام شاهنشاهی در تبلیغ و رشد مذهب در ایران را هم ندارند.


خاک‌سپاری ژینا و آغاز جنبش «زن زندگی آزادی»، به‌روایت دیاکو علوی، معلم سقزی، و الهه محمدی، خبرنگار هم‌میهن. مهسا (ژینا) امینی روز جمعه ۲۵ شهریور در بیمارستان کسری در تهران جان باخت.دختر ۲۲ ساله کرد اهل سقز که مهمان خاله‌اش در تهران بود، ساعاتی بعد از بازداشت از سوی مأموران گشت ارشاد، بدون علائم حیاتی به بیمارستان منتقل شد و پس از چند روز، روز جمعه درگذشت.

هارولد ویلسون هنگامی انگلستان را وارد اتحادیه اروپا کرد که هواداران حزب کارگر با این کار مخالف بودند. او در آن زمان راهی برای صورت بندی سیاسی جدیدی گشود که سرانجام منجر به خروج کشور از اتحادیه اروپا در ژانویه ۲۰۲۰ شد.دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود. سال ۱۹۷۳ با یک وعده آغاز شد. مطبوعات انگلستان در اول ژانویه به صورتی تقریبا متفق از پیوستن انگلستان به «جامعه اقتصادی اروپا» (CEE) پشتیبانی می کردند.

دیروز بر سیمای شهرمان سقز مناظری دیدم که بیشتر از هر اثر سورئالیستی غیر واقعی و عجیب بود. بر سر هر کوی و برزن بر تقاطع هر خیابان و کوچه و پس کوچەای و در تمامی میادین کوچک و بزرگ شهر، مأمورانی تفنگ به دست و ماسک بر چهره و سیاه پوش و آماده یورش و شلیک بر مردم عادی ایستاده بودند. اینان در بعدازظهر دیروز به ناگاه در شهرمان مستقر شدند. حضورشان همچون کابوسی وحشتناک به یکباره بر منظر شهر ظاهر شد. این همه تفنگدار خشن از کجا پیدایشان شد؟! خرجشان را کدام خیرخواه می دهد؟! برای چه آمدەاند؟! چرا مثل مور و ملخ از پادگان هایشان به شهر ریختەاند؟!