بهروز سورن: تفنگت را زمین بگذار مزدور!

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

این عکس بیانگر چهل و اندی سال حاکمیت جمهوری اسلامی است. نیاز به تحلیل ندارد. تجربه ای دیرین برای مردم ایران است. این تصویر نشان میدهد که جمهوری اسلامی برای حل معضلات سیاسی و اجتماعی تنها یک زبان می شناسد سرکوب و سرکوب. از این تصاویر بسیار در تاریخچه هجوم وحشیانه رژیم به اعتراضات مردمی تا کنون منتشر شده است. این زبان از صبح دیروز در برابر اعتراضات کشاورزان اصفهان بکار گرفته شده است با به آتش کشیدن چادرهایشان و تخریب داربست آنها و شلیک گاز اشک آور و شلیک گلوله های ساچمه ای,

استفاده از چماق و باتوم و شوکر و خلاصه همه امکانات ضد شورش که در اختیار داشته اند.باندهای مافیایی سرکوب مخالفان در نظام حاکم موضوع تازه ای نیست.

این دسته جات مسلح به سلاح های سرد و گرم با روی کار آمدن این رژیم هویدا شده و جنایات بی شماری را علیه جوانان و فرهیختگان, زنان و کارگران و زحمتکشان کشورمان مرتکب شدند. هجوم این وحوش به ازادیهای نیم بند خودبخودی پس از انقلاب 57 برای نسلهای گذشته بخوبی آشناست.پر واضح است زمانی که هر گونه اعتراض مسالمت آمیز و مدنی با خشونت قوای مسلح رژیم مواجه میشود و عملا امکان چنین اعتراضاتی در مناسبات حاکم موجود نیست, نیروهای مردمی در صدد مقاومت بر می آیند و پاسخ خشونت را حتی با دستان خالی میدهند و این حق انسانی آنهاست که از خود دفاع کنند.مسئولین نظام در استان اصفهان علیرغم انتشار بسیار گزارشات تصویری از کشته شدن فرد یا افرادی در این درگیری ها اظهار بی اطلاعی کرده و تنها شمار بازداشتی ها را 65 نفر اعلام کرده اند.

سناریو اعمال خشونت نیز ساخته میشود. دو نفر با لباس شخصی به چادر کشاورزان نزدیک و وارد میشوند و بلافاصله شعله های آتش بلند میشود. فیلمبردار که از ابتدا روی ایندو نفر زوم شده است این فیلم را در اختیار صدا و سیمای حکومتی قرار میدهد و آنها نیز با توسل به آن آتش زدن چادرها را به خود کشاورزان منتسب می کنند. سناریوی بسیار آشنایی که در طول تاریخ مورد بهره برداری سیاسیون جهان قرار گرفته و جنگ های خانمانسوزی را به بشریت تحمیل کرده است.

این مجموعه ها همواره موازی با نهادهای رسمی حکومتی عمل کرده اند و بی شمار تصاویری نیز بنام آنها یعنی لباس شخصی ها منتشر شده است اما دیروز در اصفهان همین اراذل و اوباش که از وحشی ترین و لمپن ترین افراد تشکیل شده اند همگی با لباس های ورزشی و باتوم و دیگر سلاح ها بجان مردم اصفهان افتادند. چشم و صورت خونین پیرمرد زحمتکش و ستم خورده و جسد بی جان شیر زنی که با شلیک مستقیم گلوله به سرش خونین بر زمین افتاده است چنان دردآور است که نگاه هر بیننده ای را مات و مبهوت و میخکوب این تصاویر می کند. تلخ تر از اینکه دستان پینه بسته کشاورزان زحمتکش ایران با گلوله های ساچمه ای زخمی شوند و صورت خونین آنها حاصل فریاد دادخواهانه شان شود قابل تصور نیست.

بر اساس گزارشات تا کنونی حداقل سی نفر از زخمی شدگان در این هجوم وحشیانه نیروهای ضد شورش! و لباس ورزشی ها ( لباس شخصی ها ) از ناحیه چشم مصدوم شده اند. بر اساس همین گزارشات هم اکنون جستجوی خانه بخانه برای بازداشت معترضین که از طریق دوربینهای خیابانی شناسایی شده اند جریان دارد و بسیاری از بازداشت شدگان به زندان دستگرد منتقل شده اند.جمهوری اسلامی با این سرکوب ها و کشتار مقبره خود را عمیقتر میکند. در میان بازداشت شدگان روستائیان زحمتکش بسیاری هستند که بخشی از آنها به زندانهای مخوف دیگر سپاه منتقل شده اند.

هشدار! این ویدئو بسیار دردناک است

https://twitter.com/zhinoebrahimi88/status/1464219643342692373

در این ویدئو تنها جسد یک زن دیده نمیشود بلکه نشاندهنده آن است که زنان کشورمان در صف مقدم مبارزات و جنبش های مردمی قرار دارند و حضور گسترده آنهاست که میتواند بنیان ستم وحوش حاکم را بر چیند.

قطع و کندی وسائل ارتباطات جمعی آغازگر این سرکوب بود چرا که دستگاه حاکم از همبستگی عمومی مردم اصفهان بشدت در هراس افتاده بود. جوانان اما راهکار های خود را داشتند و ضمن مقاومت در برابر نیروهای ضد شورش و مزدوران شهرداری اقدام به شکستن و یا از کارانداختن دوربینهای خیابانی کردند. آتش زدن لاستیک ها جهت خنثی سازی اثرات گاز اشک آور

فراری دادن سرکوبگران
https://twitter.com/i/status/1464156814317178897


بهروز سورن: هشیار باشیم! دشمن مشترک مردم ایران حاکمان اسلامی هستند

پی نوشت:

محرک این سطور نامه هایی است که از عزیزان رسید و بدرستی بر نکات ارزنده ای تاکید داشتند. از جمله نقد م. ص. ل. که در سایت گزارشگران انعکاس یافته و حاوی نکات بسیار ارزنده ای است. همانطور که نوشتار مشوق همیشگی ما کارگر تبعیدی غلام عسگری.

طی روزهای گذشته قیلم های متعددی از تظاهرات مردم چهارمحال در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. این گزارشات اغلب تصویری حاوی نکات هشداردهنده ای است که هر بیننده ای را متاثر میکند. بخشی از شعارهایی که در این تجمعات اعتراضی مطرح شده است نشان میدهد که دستگاه های حکومتی و عوامل شان بشدت مشغول فعالیت جهت انحراف افکار عمومی از اعتراضات مردمی کشاورزان اصفهان و همبستگی گسترده مردم با آنها هستند. برخی اعتقاد داشته اند که فیلم ها مونتاژ شده از سوی حکومتیان است. بنظر من چنین نیست و هشداری است وزین که هشیاری مردم کشورمان را می طلبد.

کمبود آب و وجود بحران در این حوزه حیاتی بشری بلحاظ جهانی و بویژه در ایران قطعا انکار ناپذیر است. آنچه مردم کشورمان طی دهه های گذشته شاهد بوده اند در راس همه آنها بی لیاقتی و سودجویی های عوامل و نهادهای حکومتی بوده است. حال آنکه سر دادن شعارهایی از قبیل اصفهانی حیا کن – چهارمحال رو رها کن و یا: وای اگر ایل ما برنو بدست بگیره ( علیه چه کسانی؟ ) تنها دادن آدرس غلط مسبب ماجرا به مردم است. فراموش نکنیم که در اعتراضات خوزستان همین چندی پیش شاهد امواج همدردی و همبستگی سایر شهر ها و استانها و ملیت ها و اقوام با آنها بودیم. همبستگی و همدلی مردمی همان عاملی که هراسی بزرگ را به اردوی استبداد حاکم انداخت.

طرح شعارها علیه شهروندان دیگر تنها شادی دشمن مشترک را درپی خواهد داشت. همان دشمنی که بیش از چهل سال مشغول غارت, کشتار مردم و ویرانی کشورمان بوده است. در واقع از زمانی که جمهوری اسلامی پا گرفت مقولاتی همانند زمین خواری, جنگل خواری و جزیره و ساحل خواری نیز در فرهنگ لغت مردم کشورمان طرح و برجسته شدند. طبیعی است که حاکمیتی ارتجاعی که بلایای زمینی را در روزه خواری و بدحجابی زنان میداند تمایلی به مدیریت علمی و منطقی مشکلات و بحران آبی و حفظ محیط زیست ندارد. سرمایه گذاری های کلان در کشورهای همسایه که نمونه ای را در نقد م. ص. ل. میخوانیم همچنین در سوریه و عراق و ترکیه برای غارتگران وابسته به حکومت تنها یک دلیل ساده دارد. وحشت از سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی و زلزله ای اجتماعی و بنیان کن که قطعا در راه است.

درد مردم اصفهان و یزد و چهارمحال و بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ دیگر که در کنار این زنده رود قرار دارند, دردی است مشترک و دشمن مشترکی دارد که سرنوشت این مردم برایش پشیزی ارزش ندارد. دشمنی که معترضانش را در خیابان ها, کارگرانش را در کارخانه ها و جوانانش را در نیزارها به تیربار می بندد قطعا تلاش میکند تا مسیر مبارزاتی کشاورزان را نیز به انحراف بکشاند.

نفوذ عوامل رژیم با طرح شعارهای ضد شهروندان دیگر بی تردید با هشیاری معترضان آگاه خنثی خواهد شد و تجربه ای بر تجارب مهم مبارزاتی مردم کشورمان افزوده میشود. این تجارب از گذشته ها هم اکنون در اختیار معترضان چهارمحال قرار گرفته است و بدرستی می گویند که این مشکلات حاصل دهها سال سوئ مدیریت و سودجویی حاکمان و وابستگانش بوده است و آنها با مردم اصفهان هیچگونه دشمنی ندارند. شعار مرگ بر مافیا و ننگ ما صدا و سیمای ما, خوزستان لرستان شهر کرد اتحاد اتحاد, دقیقا گویای اندیشه سازماندهندگان این اعتراضات است که امروز چهارمین روز خود را سپری کرده است.

اگر چه بحران آب بحرانی جهانی است اما همین بحران در بسیاری از کشورها بودجه ای کلان برای تحقیقات دریافت میکند و در نقاطی حتی سیستم تبدیل آب شور به شرب به مراحل نهایی خود نزدیک شده است. یافتن منابع جدید و هدایت آبهایی که بهدر میروند و دستیابی و اتکا بر سیستم های جدید آبیاری برای امور کشاورزی و انتقال صنایع سنگین با مصرف اب بالا به مناطق پرآب تلاشهایی حداقلی است. جمهوری اسلامی اساس و مبنی را بر ویرانی و غارت منابع طبیعی گذاشته است و در پیدایش مافیای آب در کشورمان سهیم است. حمایتهای کلان مالی دولت از پروژه های خانمان برانداز, سدسازی های بی رویه و پروژه های نظامی سپاه و بیت رهبری در سی سال گذشته و جمع آوری آبهای سطحی برای این پروژه ها از عوامل اصلی پیدایش چنین بحرانی بوده است.کیست که نداند فساد مالی در نهادهای حکومتی نهادینه شده است. آش آنقدر شور است که رئیسی قاتل با شعار مبارزه با فساد وارد کارزار انتخاباتی خودی ها میشود. این فساد در شهرداری ها و استانداری ها چنان ریشه دوانده است که هر وابسته حکومتی غارتگر با استفاده از رشوه و اعمال نفوذ منافع خود و نهاد خود را تحمیل و تصویب میکند و نیازهای عمومی مردم کشورمان را همانند نیاز به آب آشامیدنی و آبیاری لگدمال می کنند.

قدر مسلم این است که سیاست های ضد طبیعت جمهوری اسلامی در نابودی جنگل ها و بی توجهی به محیط زیست و انتقال آبها به مراکز صنعتی و بویژه آنها که در تسخیر و اشغال سپاه پاسداران قرار دارد, نقش بزرگی در پیدایش بحران آبی بازی کرده اند. به این موارد میتوان اثرات بسیار مخرب مافیای آبی را نیز اضافه نمود. بر اساس گزارشات منتشر شده ایران طی ده سال آتی بلحاظ آب شرب با فاجعه ای بزرگ روبرو خواهد بود و هم اکنون در ردیف هفدهم کشورهایی است که بیشترین صدمات را از تغییرات اب و هوایی خواهد دید. نظریه پردازان جمهوری اسلامی این بحران را ورشکستگی آبی نامیده اند اما بوضوح نمیگویند که این ورشکستگی حاصل کدام سیاست های سودجویانه بوده است و امیال مالی کدام وابستگان و آقازاده های حکومتی را بر اورده کرده است. برای میلیونها شهروندی که بطریقی گذران زندگی شان وابسته به این شاهرگ آبی و حیاتی فلات مرکزی ایران است روشن است که تنها تصمیمات فوری و رادیکال برای سامان دادن این اوضاع موثر خواهد بود و این مهم در مناسبات غارتگرانه و ضد مردمی حاکم امکانپذیر نخواهد بود.

این درد مشترک جدا جدا درمان نمی شود.

زاینده‌رود، بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوه‌های زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته و در دشت مرکزی ایران به سمت شرق پیش می‌رود تا در نهایت به جلگه تالاب گاوخونی می‌ریزد. این مسیر همپای تمدن این محیط بوده است و طبیعی است که محیط زیست انسانی آن وابسته به این جریان ابی باشد. بنابر این مدیریت استراتژیک آن بسیار پر اهمیت است. جمهوری اسلامی با طرح های بی رویه و سودجویانه خود و وابستگانش ( مافیای آب خوار ) نشان داده است که فاقد چنین خصیصه ای است. از این جهت دشمن مشترک همه شهروندانی است که در مسیر خشک شده این زنده رود قرار دارند و به ان وابسته هستند. اینکه کم آبی وجود دارد, بارش آب کم بوده است و تغییرات آب و هوایی وجود دارد حقیقت است اما از بار بی مسئولیتی و سودجویی و آب خواری مسئولان رژیم کم نمیکند. شعار اصفهانی حیا کن چهار محل را رها کن تنها میتواند از زبان مزدوران رژیم بیرون خزیده و تلاشی برای انحراف افکار عمومی است.

https://youtu.be/-nKPV7r9Bkw

https://youtu.be/W8joatbz9x