مصطفی اسدپور: زنان، شکست نخوردگان جنگ در افغانستان

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در تحولات افغانستان پیشروی های نظامی و سیطره بر مناطق هر چه وسیعتر بعنوان ییروزی نیروهای طالبان؛ و بخصوص زنان در حال فرار سمبل این پیروزی قلمداد میشوند. این دو حکم، هر دو، بیگانه با حقیقت است. فریبکارانه است. در صحنه سیاست کشوری و منطقه ای هیچ شاهدی دال بر پیروزی طالبان وجود ندارد. کدام پیروزی؟ پیروزی بر چه؟ طالبان نرفته بود که بازگردد، شکست نخورده بود که پیروز شود، طالبان در کوهپایه های مزار شریف اما یک دم کریدورهای دخمه ریاست جمهوری افغانستان را بجا نگذاشت.

طالبان در حال سازماندهی دائم نیروی نظامی، همواره در تعرض و تهدید، مگر تهدید قریب الوقوع طالبان از هر جا و هر زمان، بخصوص علیه زنان و جوانان فضای جامعه را ترک کرده بود؟ نه در پی قدرت طالبان، بلکه در پی جبن و مماشات نیروهای حاکم، سیاست طالبان،، اسلام طالبان، توحش طالبان یک جزء دائمی زندگی در افغانستان امروز بار دیگر در خیابانها رژه میرود. سنگرهایی که امروز به تفنگداران طالبان واگذار میگردد، از مدتها قبل خالی از تسلیحات بود و فارغ از اثری از اراده و شهامت و انگیزه جنگیدن بر سر گذر و دروازه ها خمیازه میکشید.

در تداوم کشمکش ها و معادله‌های نظامی تازه، دست بالا پیداکردن نیروهای طالبان فجایع بیشتری برای مردم و بخصوص زنان را بدنبال خواهد داشت، اما تا همین جا نباید و نمیتوان بر یک مبارزه درخشان و مملو از قهرمانی زنان علیه ارتجاع اسلامی طالبان چشم پوشید. زنان در افغانستان علیه افسار گسیخته ترین نیروی مسلح، علیه دستگاه عمیقا آلوده در جبن و فرصت طلبی و به همان اندازه اسلامی و در یک تباهی و بحران اقتصادی موتور محرک یک جنبش توده ای ضد اسلامی در جهان معاصر قرار گرفتند.

در مدت کوتاهی شبکه عظیمی از زنان، از کودکان دبستانی تا زنان خانه دار اسکلت یک جنب و جوش در اعماق جامعه از کلاس های درس تا کارآموزی و تعاون و چاره جویی کارگری را شکل دادند، آموختند، خیابانها و مجامع و مدارس را به اشغال درآوردند، گفتند، خندیدند، با آواز و رقص خود قطب زنده آگاهی و شرافت انسانی آن جامعه شدند... این جنبش شکست نخورد. شکست دولت و ائتلاف حکومت را نباید به حساب مقاومت زنان افغانستان نوشت.

در تحولات جاری افغانستان، حسرت عمیق آنجاست که حرکت و جنبشی که بر گرد حق و مقاومت زنان شکل گرفته است، فرصت و مجال مقاومت را نیافت. فریاد، روحیه، سازمان، شورش، تفنگ و قهرمانی ... و هر گونه ابراز وجود از رهایی زنانه افغانستان ربوده شد. اگر مقاومت، اگر روحیه، اگر انگیزه و اگر شجاعتی علیه سرکوب و ارتجاع و اسلام و توحش طلبان بود، آنجا میشد سراغ گرفت.

امروز در گرماگرم پروپاگاند جنگی از امریکا تا جمهوری اسلامی و دولت مرکزی افغانستان زیر پای تحولات زنانه و مترقی در افغانستان را خالی میکنند و بجایش طالبانهای پاسدار امنیت در مرزهای همسایگان را تحویل میگیرند.

در مورد افغانستان و روندهای سیاسی باید هنوز تحمل بخرج داد، اما آنچه مسلم است، محلات زحمتکش نشین ایران در میان موج پناهجویان افغانی، دختران و زنان شورشی را در کنار خود خواهند یافت که یکسر غرور و زندگی را در چشمان خود به ارمغان دارند.