علی جوادی: اعتصاب کارگران نفت، آیا تاریخ تکرار میشود؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در حال حاضر (نهمین روز اعتصاب) بیش از هفتاد واحد از مراکز تولیدی و استخراج و پالایشگاههای صنایع گاز، نفت، پیروشیمی و نیروگاهی در اعتصاب بسر میبرند. روز گذشته نیز رانندگان پالایشگاه اصفهان به اعتصاب پیوستند. تخمین زده میشود که نزدیک به ٣٠ هزار کارگر در این صنعت کلیدی کشور در حال اعتصاب بسر میبرند. دامنه اعتصاب ١٠ استان کشور را در بر میگیرد از پالایشگاههای جنوب تا نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه و همچنین پالایشگاههای کلیدی مانند پالایشگاه آبادان، تهران، اصفهان و مجموعه ای واحدهای صنعتی در عسلویه در اعتصاب بسر میبرند.

پرسش: اجازه بدهید اولین سئوالم را با آخرین اخبار مربوط به اعتصاب کارگران نفت و پتروشیمی و نیروگاه ها شروع کنم. آخرین اخبار چیست؟

علی جوادی: در حال حاضر (نهمین روز اعتصاب) بیش از هفتاد واحد از مراکز تولیدی و استخراج و پالایشگاههای صنایع گاز، نفت، پیروشیمی و نیروگاهی در اعتصاب بسر میبرند. روز گذشته نیز رانندگان پالایشگاه اصفهان به اعتصاب پیوستند. تخمین زده میشود که نزدیک به ٣٠ هزار کارگر در این صنعت کلیدی کشور در حال اعتصاب بسر میبرند. دامنه اعتصاب ١٠ استان کشور را در بر میگیرد از پالایشگاههای جنوب تا نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه و همچنین پالایشگاههای کلیدی مانند پالایشگاه آبادان، تهران، اصفهان و مجموعه ای واحدهای صنعتی در عسلویه در اعتصاب بسر میبرند.

خواستهای عمده اعتصاب کنندگان عبارتند از:
١- افزایش حداقل دستمزد به ١٢ میلیون تومان در ماه. کارگران اعتصابی اعلام کرده اند که هیچ کارگری نباید کمتر از ١٢ میلیون تومان در ماه دریافت کند. دستمزدهای معوقه فورا و تماما باید پرداخت شود.
٢-تغییر روزهای کاری از ٢٤ روز کار و ٦ روز مرخصی به ٢٠ روز کار و ١٠ روز مرخصی در ماه. بیست – ده مزد در ازای کار کمتر.
٣-قطع دست پیمانکاران و پایان دادن به تقسیم کارگران به کارگران رسمی، غیر رسمی - پیمانی و پروژه ای. استخدام رسمی همه کارگران.
٤-پایان فوری قوانین "پادگانی" و "قوانین ویژه مناطق آزاد" که دست کارفرمایان را برای اعمال شدیدترین و ضد کارگری ترین شرایط باز میگذارد. بهبود فوری شرایط کاری و تضمین ایمنی محیط کار.
٥- و بالاخره برسمیت شناسی حق ایجاد تشکل های کارگری.

خواست افزایش حداقل دستمزد، پرداخت فوری تمامی دستمزدهای معوقه، بهبود شرایط کاری و همچنین برسمیت شناسی حق ایجاد تشکل های کارگری از خواستهای فوری کل طبقه کارگر در شرایط حاضر است.

کارگران رسمی صنعت نفت نیز اعلام کرده اند که در ٩ تیر ماه دست به اعتصاب* خواهند پیوست. همه چشمها به اقدام مشترک و متحدانه کارگران نفت در این شرایط خیره شده است.

پرسش: بیژن زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی از سر انکار مطالبات کارگران پیمانی گفته است که خواسته های آنها فرا قانونی است. نظر شما در اینمورد چیست؟

علی جوادی: "فرا قانونی"؟ برای حکومتی که تمامی ارکانش بر پایه ضدیت با تمامی قوانین شناخته شده انسانی استوار شده است، صحبت و اشاره به "قوانین" غلط زیادی است.

اما کدامیک از مطالبات کارگران "فرا قانونی" هستند؟

آیا خواهان یک زندگی انسانی شدن برای کارگران یک اقدام "فرا قانونی" است؟ آیا این خواست که کارگر ابزار نیست، ماشین نیست، مواد خام نیست، انسان است و باید از تمام حقوق شناخته شده انسانی و کارگری برخوردار باشد، و حداقل دستمزد باید در شرایط حاضر ١٢ میلیون تومان باشد، مطالبه ای "فرا قانونی" است؟ بسیار خوب، ما این اتهام را می پذیریم!

آیا انحلال قوانینی که کارگران را به رسمی و غیر رسمی و پیمانی و پروژه ای تقسیم میکند و خواهان انحلال شرکتهای پیمانی در صنعت نفت است، "فرا قانونی" است؟ آیا خواستار امنیت شغلی شدن مطالبه ای "فرا قانونی" است؟ ما تمامی این اتهام را می پذیریم!

آیا این مطالبه که دستمزد کارگران باید به موقع پرداخت شود مطالبه ای "فرا قانونی" است؟ مگر نه اینکه جامعه سرمایه داری بر این مناسبات استوار شده است که کارگر نیروی کارش را به فروش میرساند و در ازاء آن مزد دریافت میکند؟ مگر این تفاوت و "افتخار" جامعه سرمایه داری نیست که کارگر از قرار برده نیست، رعیت نیست، آزاد است، مالک و صاحبی ندارد؟ حال چگونه است که مطالبه کارگران که حقوق هر ماه باید سر ماه پرداخت شود، مطالبه ای "ّفرا قانونی" است؟ مگر نه اینکه صاحبان و فروشندگان کالاها، البته بجز نیروی کار، قیمت کالای خود را در زمان فروش و قبل از مصرف دریافت میکنند؟ پس چرا دستمزد نیروی کار باید حتی برای ماهها پرداخت نشود؟ این قانون سرمایه را ما به زباله دان تاریخ خواهیم سپرد.

آیا خواست ایمنی محیط کار، این خواست که محل و شرایط کار کارگر قتلگاه کارگر نباشد، مطالبه ای "فرا قانونی" است؟ لطفا این اتهام را هم به سایر اتهامات ما اضافه کنید، اما جسارت آن را هم داشته باشید که از همان بلندگوی مجلس اوباش اسلامی تان این خواست را ما را اعلام کنید تا جامعه از زبان شما بشنود که خواستهای ما چیست و ما با چه جانورانی طرف هستیم! بیائید اعلام کنید هر ساله چه تعداد کارگر در محیط های کاری بخاطر ایمن نبودن شرایط کاری جان خود را از دست میدهند. قتلگاه برای کارگر ایجاد کرده اید و بی شرمانه اعلام میکنید که مقابله با این شرایط "فرا قانونی" است. کلماتی که از فلیتر نزاکت سیاسی رد شوند بیان گویایی برای پاسخ به این اوباش و شازده های اسلامی نیستند.
آیا ...

اما "قانون" در هر جامعه ای انعکاسی از مناسبات اجتماعی و بنیادهای اقصادی و سیاسی حاکم در آن جامعه است. قوانین کار در حکومت اسلامی ترکیبی از زمخت ترین قوانین سرمایه داری و بربریت اسلامیستی است. در هم شکستن همین قوانین بخشی از مطالبات طبقه کارگر در ایران است. این قوانین برای حراست و نگهداری از شالوده های اقتصادی و طبقاتی موجود تدوین شده است. دستیابی به حقوق و مطالبات کارگری در عین حال در گرو در هم شکستن و نابودی همین قوانین مورد اشاره این وزیر است. در هم شکستن مناسبات استثمارگرایانه ای که این شرایط بر آن بنا شده است، یک وظیفه و هدف انقلاب کارگری است.

پرسش: اعتصاب سراسری کارگری مسله پیمانکاران و کار زیر شرایط "کار روز مزدی" و کارگران با قراردادهای موقت را بطور وسیع اجتماعی کرد. در یک هفته اخیر جامعه از زبان کارگران شنیده است که چگونه شرکتهای پیمانکاری یک استثمار مضاعف را به کارگران تحمیل کرده و چگونه پیمانکاران که تماما از وابستگان رژیم اسلامی هستند، بخش زیادی از دستمزد کارگران را به جیب میزنند. به نظر شما چرا رژیم اسلامی پیمانکاران را بطور وسیع در صنایع بزرگ بکار گرفته است؟ چه اهدافی را دنبال میکند؟

علی جوادی: بخش بخش کردن کارگران در این صنایع و قرار دادن هر بخش از کارگران به واحد و کارفرمایی اهداف سیاسی و اقتصادی روشنی را دنبال میکرد. از اهداف سیاسی باید شروع کرد.

همه از نقشی که کارگران نفت در "انقلاب ٥٧" و در شکست حکومت نظامی شاه ایفا کردند، مطلع اند. این رویداد بخشی از حافظه تاریخی جامعه است.

رژیم اسلامی بمنظور جلوگیری از تکرار نقش تاریخی که کارگران نفت میتوانند ایفا کنند، به انواع ترفند ها متوسل شد. علاوه بر سیاست همیشگی سرکوب همه جانبه و پادگانی کردن محیط کار این کارگران، سیاست بخش بخش کردن کارگران و ایجاد چندین لایه کارفرمایی را نیز در دستور قرار داد. این یک رکن دیگر سیاست رژیم در مقابله با کارگر نفت است. تعیین حقوق و مزایا و شرایط کاری متفاوت در عین حال بخشی از تلاش مذبوحانه برای رو در رو قرار دادن کارگران و جلوگیری از اتحاد و همبستگی مبارزاتی کارگران است. حکومت اسلامی در عین حال این لایه های کارفرمایی را به سرداران سپاه و اعوان و انصارش سپرده است که با خشونت و به فقر فلاکت کشیدن کارگران هر گونه توان مبارزاتی را از این کارگران سلب کنند.

مبارزه و اعتراض کارگران از یک طرف شنیع بودن و ماهیت ضد انسانی چنین "قرار دادها" و شرایط کاری را بطور خیره کننده ای در برابر جامعه قرار داد. نقدی آنتی کاپیتالیستی بر مناسبات ضد انسانی حاکم بر جامعه. از طرف دیگر اعتراض گسترده و متحدانه کارگران در بیش از ١٠ استان و ٧٠ واحد این صنعت چه در مرداد ٩٩ و چه در شرایط کنونی اعلام شکست عملی چنین سیاستی بمنظور متفرق نگهداشتن کارگران بود.

اگر تا همینجا بخواهیم به یکی از دستاوردهای این کارگران و این اعتراض اشاره کنیم، باید به افشاء و نقد چنین "قرار دادها" و شرایط کاری اشاره کنیم. شرکتهای پیمانی و قرار دادهای موقت و روزمزد ابزار تحمیل فلاکتبارترین شرایط کاری به کارگران در این صنعت کلیدی هستند که اکنون ماهیت ضد انسانی آنها در معرض رویت جامعه قرار داده شده است.

پرسش: همه این روزها از تاثیر سیاسی اعتصابات سراسری بر اوضاع سیاسی حرف میزنند. تاثیرات سیاسی این اعتصاب از نظر شما چه دامنه ای دارد؟

علی جوادی: جامعه به نقش کلیدی کارگران نفت واقف است. همگان میدانند زمانی که کارگران نفت در سال ٥٧ به میدان آمدند عملا عمر رژیم سلطنت به شمارش افتاد. همه از نقش و جایگاهی که این "غول" در تحولات سرنوشت ساز جامعه ایفاء میکند، مطلع اند. نتیجتا در شرایطی که امر سرنگونی رژیم در دستور فعال جامعه قرار گرفته است، این اعتصاب جایگاه ویژه ای پیدا میکند.

از سوی دیگر برای پی بردن به ابعاد و تاثیرات سیاسی این اعتراض میتوان به واکنش جنبشهای اجتماعی و سیاسی و بخشهای مختلف جامعه نگاهی انداخت. بسیاری از تشکیلاتهای کارگری و معلمی و بازنشستگان از این اعتصاب حمایت کرده اند. سندیکای نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران شرکت واحد، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کانون صنفی فرهنگیان اسلام شهر، اتحاد بازنشستگان، اتحادیه آزاد کارگران ایران، کانون صنفی معلمان ایران، جمع وسیعی از کارگران در کردستان و همچنین خانواده های دادخواه در میان حمایت کنندگان هستند.

در عین حال ما در سطح بین المللی نیز شاهد حمایت گسترده اتحادیه ها و تشکلات کارگری از کارگران نفت هستیم. از جمله باید از اتحادیه های کارگری در فرانسه، اسپانیا، برزیل. ایتالیا، اندونزی، الجزایر، هائیتی، سنگال، پاکستان، ترکیه و السالوادور نام برد. در عین حال اتحادیه عمومی کارگران بخش نفت و گاز عراق و پلاتفرم سندیکایی کارگران سوئد نیز از این کارگران و اعتراضشان حمایت کرده اند.

حمایت ها گسترده است. همه جانبه است. داخلی و بین المللی است.

ابعاد سیاسی این اعتصاب را شاید بتوان با تاثیر خیزشهای دی ٩٦ و آبان ٩٨ مقایسه کرد. گویی جامعه در گرماگرم خیزش سوم دیگری بسر میبرد. همه چشمها بسوی این اعتصاب خیره شده است. اردوی آزادی و برابری و رفاه گام مهمی به پیش برداشته است. نه تنها جنبش سرنگونی توده های مردم به نیروی قدری مجهز شده است بلکه افق یک پیروزی کارگری - سوسیالیستی نیز قدرت و توان بیشتری یافته است.

پرسش: اعتصاب سراسری چه پیامدهای سیاسی برای رژیم اسلامی دارد؟

علی جوادی: در یک جمله، ناقوس مرگشان را به صدا در می آورد. رژیم اسلامی هم مانند بخشهای مختلف جامعه از توان این اعتصاب و سراسری شدن آن آگاه است. میدانند چنانچه این اعتصابات گسترده تر شود، کارگران بخشهای مختلف به آن بپیوندند و اعتراضات شهری آغاز شود، رژیمشان در سراشیبی سقوط قرار میگیرد. میدانند که چه نیروی عظیمی به مصافشان آمده است. این سئوال اکنون در فراز جامعه به پرواز در آمده است: آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟ آیا کارگران نفت کار رژیم را تمام خواهند کرد؟

بی جهت نیست که شاهد آن هستیم که ارگانهای متفاوتش تماما به تکاپو افتاده اند. از وزیر نفت تا هیات دولت تا مجلس اسلامی، تا ارگانها اطلاعاتی و امنیتی و نهادهای اسلامی رنگارنگ و جماعتهای دست ساز دولتی. به این مجموعه باید سازمان کارفرمایان و نهادهای حراست در واحدهای مختلف این مجموعه از صنایع را نیز اضافه کرد.

در تهران دست به اخراج ٧٠٠ تن از کارگران زده اند. در بخشهای عسلویه امکانات خواب و غذا و بهداشتی را از کارگران سلب کرده اند. تهدید کارگران یک رکن سیاست کنونی شان است. از طرف دیگر جماعت اوباش اسلامی و آخوندک ها را به جان کارگران انداخته اند. در عین حال تلاش میکنند که میان بخشهای مختلف کارگران تفرقه انداخته و اعتصاب را با درجه ای تطمیع و درجات زیادی تهدید و اخراج خاتمه دهند. نکته جالب این است که در کاربرد قوای سرکوب خود کمی دست به عصا شده اند، میدانند که هر درجه سرکوبگری در این شرایط کارگران و جامعه را جری تر خواهد کرد.

در سطحی کلی تر میتوان به این فاکتورها اشاره کرد: اعتصاب کارگران نفت زمین را زیر پای جماعت اوباش اسلامی حاکم داغ کرده است. روحیه مبارزاتی و همبستگی را در سطح جامعه به درجات قابل ملاحظه ای بالا برده است. امید و اعتماد به نفس جامعه برای پایان دادن به کار رژیم را افزایش داده است. و این یک شیفت سیاسی در جامعه از اتکاء به بالا به پایین، به نیروی خود، نیروی طبقه کارگر و جنبشهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه است.

پرسش: چه جریانات راست در اپوزیسیون و چه جریانات در حاشیه رژیم مانند دانشجویان عدالتخواه تلاش میکنند خود را با این اعتصاب بزرگ همراه نشان دهند. حمایت سیاسی اینها از اعتصاب سراسری چه هدفی را دنبال میکند؟

علی جوادی: اهداف جریانات راست در اپوزیسیون و جریان رژیمی که تحت نام بی مسمای "دانشجویان عدالتخواه" فعالیت میکنند، کاملا متفاوت است. یکی در صدد سوار شدن بر این اعتراضات و قرار دادن آن در راستای پروژه راست در تحولات جامعه است. دیگری در صدد پایان دادن به این اعتراضات و ایجاد نیروی در صفوف طبقه کارگر برای کنترل و خفه کردن اعتراضات کارگری در شرایط جدید است. شرایطی که ابزار سرکوب و ابزارهای سنتی ضد کارآیی همیشگی خود را ندارند.

برخی از جریانات راست بر این تصور باطلند که میتوانند مانند تحولات در لهستان سوار بر اعتراضات کارگری به قدرت نزدیک شوند. این جریانات از قرار شناخت چندانی از قدرت جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر و میزان رادیکالیسم و آزادیخواهی در صفوف طبقه کارگر و جامعه را ندارند. دارند رویاهای کودنانه شان را بازی میکنند.

اما فاکتوری که باید کارگر و کمونیسم جامعه نسبت به آن حساس باشد این است که این جریانات نیز امروز بمثابه یک مدعی ظاهر شده اند. هر چند شناخت و نفوذ چندانی در صفوف طبقه کارگر ندارند اما نباید دست کم گرفته شوند. یک وظیفه فعالین و رهبران رادیکال و سوسیالیست کارگری ایجاد آگاهی و شناخت لازم از اهداف و سیاستهای این جریانات است. سهم کارگر در نظام مورد نظر این جریانات استثمار و بردگی مزدی و محرومیت است. کار ارزان و کارگر خاموش!

پرسش: کمونیسم کارگری در این اعتصابات چه کار میتواند بکند؟ چگونه میشود این اعتصابات را ضامن پیشروی صفوف آزادیخواهی در جامعه کرد؟

علی جوادی: پیشروی این اعتراضات در درجه اول در گرو متحد نگهداشتن کارگران و خنثی کردن توطئه ها و تهدیدهای نهادهای مختلف رژیم است. جلب حمایت بخشهای مختلف طبقه کارگر در حمایت از این اعتصاب سراسری، به میدان کشیدن بخشهای مرتبط و زنجیره ای که این صنعت را به جامعه متصل میکند، از ارکان کلیدی برای پیشروی این اعتصاب و وادار کردن رژیم به تسلیم در مقابل کارگران است. حضور خانواده های کارگری و مارچ در سطح شهر، همانطور که کارگران فولاد اهواز و نیشکر انجام دادند، اهمیت ویژه ای در جلب حمایت توده ای مردم دارد. همه این اقدامات در توازن قوای کنونی ممکن است.

به یک نکته کلیدی در این مجموعه باید تاکید کرد و آن مساله حضور علنی رهبران کارگری در تجمعات کارگران واحدهای مختلف بمنظور متحد نگهداشتن صفوف کارگری است. نقش آژیتاتور کارگری در پیشبرد مبارزات کارگری حیاتی است. تجربیات کارگران هفت تپه بیش از هر چیز بر این نقش کلیدی آژیتاتورهای کارگری تاکید میکند. واقعیت این است که جایگزینی برای حضور علنی رهبران کارگری در تجمعات و هدایت عملی اعتراضات نیست. مدیای اجتماعی هر چند ابزار مهمی در سازماندهی است،
اما جایگزینی برای نقش رهبران کارگری در تجمعات و اعتصاب کارگری نیست. باید بسیج کرد، باید متحد نگهداشت!

این اعتراضات از یک طرف نقش و جایگاه ویژه ای به آلترناتیو کارگری و آنتی کاپیتالیستی در تحولات حاضر داده است. از طرف دیگر تلاش جریانات راست، اعم از ناسیونالیستهای پرو غربی و یا جریانات ملی – اسلامی، برای مقابله با این چشم انداز را تشدید کرده است. اینها کارگران را برای گوشت دم توپ میخواهند.

*این اعتصاب با عقب نشینی و وعده های رژیم تا آخر تیر ماه به عقب انداخته شده است.