78 منتخب سایت

اسرائیل، آینده مردم فلسطین و جهان دو قطبی

جدال دیدگاه‌ها

علیرغم گذشت دو سال از کشتار بیوقفه مردم فسلطین توسط دولت فاشیست اسرائیل، در حالیکه کشتار و نسل کشی در فلسطین با شدت بیشتری ادامه دارد، حل مسئله فلسطین، آینده آزاد مردم فلسطین و پایان دادن به آپارتاید و ...

نسل کشی سیستماتیک دولت فاشیست اسرائیل و شرکای آن علیه آنان، به معیار تقسیم جهان تبدیل شده است. امروز تقابل قطب جنایتکاران جنگی و تروریستهای دولتی و قطب بشریت آزادیخواه و انساندوست گسترده تر از هر زمانی در جریان است و به نقطه اوج خود رسیده است!

 پس از دوسال کشتار و جنایت تمام دولتها، از رفقای قافله اسرائیل در غرب و حامیان رسمی و افسار گسیخته این کشتار تا حامیان غیر رسمی که با انتقاد ها و تهدیدهای بیمایه و چرتکه انداختن برای استفاده از این کشتار برای کسب اعتبار برای خود عملا دست فاشیسم اسرائیل را در این کشتار باز گذاشتند و تاریخا مردم فلسطین را قربانی کشمکشها، رقابتها و بازی کثیف دیپلماسی یا میلیتاریسم خود کردند، این دولتها زیر فشار جنبش جهانی برای آزادی مردم فلسطین، برای قطع روابط سیاسی-اقتصادی-نظامی با اسرائیل و فراتر از آن برای بایکوت کردن اسرائیل در تمام برنامه های ورزشی، فرهنگی، هنری و ....،  وادار به عقب نشینی های موقتی، با حفظ استراتژی در کنار اسرائیل ایستادن در هر جنایتی، شدند. این جنبش قدرتمند و جهانی قطعنامه های ״شدید اللحن״ اما بیخاصیت سازمان ملل، محکوم کردنهای ״قاطعانه״ اما توخالی روسیه و چین، اشک تمساخ ریختن دول عربی برای دهها هزار قربانی بیگناه در نوار غزه، حمایتهای دروغین حکومتهایی چون ایران و ترکیه از مردم فلسطین، تمام طرح ها و سناریوهای ارتجاعی علیه مردم فلسطین، تمام ״قهرمانی های״ شنیع ״دیگر تحمل نمیکنیم״ جنایتکاران جهانی را زیر قدمهای قدرتمند خود خورد کرد. 

آخرین پرده این نمایش، اجلاس سازمان ملل با سخنرانیهای ״غرا و آتشین״ اما بیمایه، با محکوم کردنهایی که قرار بود کشمکشهای دیگری را زیر لوای دفاع از مردم فلسطین حل و فصل کند، بود. نمایشی که تنها حقیقت آن شکست تمام عیار دولت اسرائیل و انزوای آن در جهان و شکست شرکای جرم آن در تحمیق یا فریب مردم بود!

پیش از این اجلاس هیاهو و تبلیغات حول ״شجاعت تاریخی״ و ״اقدام رادیکال״ و ״بیسابقه״ دولتهای انگلیس، فرانسه، کانادا و استرالیا در به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین، البته دولتی خلع سلاح شده که هیچ قدرت نظامی برای دفاع از خود در مقابل ماشین کشتار جمعی اسرائیل و شرکا ندارد، گوشها را کر کرده بود. توقع داشتند این نمایش مشمئز كننده بتواند پرده ساتری باشد بر پرونده سیاه جنایت جنگی شان. انتطار داشتند با این نمایش تهوع آور سینه خیز از صندلی جنایتکار جنگی به مقام رهبری مدافعان مردم فلسطین نقل مکان کنند و در كنار و همراه ترامپ مدال ״صلح طلبی״ به سینه بزنند. انتطار داشتند تلاش شان برای نجات دولت فاشیست اسرائیل از بن بست و انزوا را بعنوان سیاست و اقدامی ״جسورانه״ علیه ترامپ و نتانیاهو به خورد مردم بدهند. دولتهایی که زیر فشار جامعه و بازتاب آن احزاب، پارلمانها و دستگاههای دولتی را با بحران روبرو کرده است، تلاش برای نجات از این بحران را در بسته بندی هایی چون ״اصلاح خطاهای تاریخی״، ״ضامن صلح در منطقه״، ״فشار به دولت اسرائیل״، ״باز کردن دریچه امید برای مردم فلسطین״، البته به رهبری قاتلین شان، تحویل مردم دادند.

جانیان ابلهی که حتی قادر به مخفی کردن اهداف واقعی این "شجاعت" تاریخی را ندارند. ماکرون در مصاحبه با تلویزیون فرانسه چندین بار اعلام میکند به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین دقیقا از سر منافع کوتاه مدت و بلند مدت اسرائیل است. چرا که تشکیل یک دولت فلسطینی بدون نیروی مسلح و قدرت دفاع و به شرط آزادی همه گروگانها، البته فقط گروگانهای اسرائیلی، ضامن امنیت اسرائیل و آینده امن آن است. 

به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین در شرایطی که تشکیل دولت فلسطین نه فقط رسما از طرف دولت اشغالگر اسرائیل منتفی اعلام شده بلکه عملا با نابودی نوار غزه و اشغال بخشهای عمده ای از کرانه باختری، غیرممکن شده است، نه فقط یک اقدام نمادین که شیادی سران کلوپ کانگسترهای جهانی است و جواب درخور خود را از مردم آزادیخواه گرفت. بایکوت دولت اسرائیل، قطع کمکهای تسلیحاتی، آتش بس بی قید و شرط و خروج اسرائیل از نوار غزه و کرانه باختری، تنها سنگ محک و اولین قدم در مسیر آزادی مردم فلسطین و امنیت منطقه است! سناریوی این نمایش روی صحنه نرفته تکه پاره شد و نوبت به رئیس کلوپ رسید تا طرح بیست ماده ای ״صلح در غزه״ را، در کنار ״قصاب غزه״، به جهانیان اعلام کند. 

اینبار طرح ۲۰ ماده ای ترامپ قرار است شکست اسرائیل را به پیروزی تبدیل کند و دولت اسرائیل، که آینده اسرائیل را با مخاطرات جدی روبرو کرده است، را از بحران سیاسی-اجتماعی درونی و نفرت جهانی نجات دهد. ترامپ بعنوان ״طراح صلح״ باد در غبغب انداخته و طرح بیست ماده ای، که همان "معاملهٔ قرن" ترامپ در سال ۲۰۲۰ به منظور فراهم کردن زمینه برای پیشبرد ״پیمان ابراهیم״ و جذب اسرائیل در منطقه بدون دولت فلسطین، پیش کشیده بود، را دوباره با عنوان پر طمطراق ״صلح در غزه״ روی میز گذاشت. طرحی که قرار است با استفاده از نابودی مطلق نوار غزه و پیشروی های اسرآئیل در کرانه باختری آپدیت شده را بعنوان ״شاه کلید״ تضمین ״صلح در غزه״، ״پیشبرد صلح در خاورمیانه״ و بازگرداندن ״امنیت به منطقه ״، یکبار برای همیشه پرونده حل مسئله فلسطین، آزادی مردم آن و پایان دادن به اشغالگری دولت فاشیست اسرائیل را ببندد. اعضا کلوپ، از روسای سازمان ملل، پارلمان اروپا و دول غربی تا کشورهای عربی و کرملین همگی پشت این طرح ارتجاعی که چیزی جز ادامه بی حقوقی مطلق مردم فلسطین، اسارت آنان اینبار توسط زندانبانان جهانی، به رهبری ״قصاب عراق״، تونی بلیر، بر متن مشتی وعده توخالی و پوچ نیست به صف شدند و برای طراح آن هورا کشیدند.  

نگاهی به این طرح و مفاد آن حاکی پوچی ادعای ״صلح در غزه״ و ״نجات״ مردم فلسطین از کشتار سیستماتیک توسط دولت اسرائیل، پوچی هیاهیوی شاه کلید تامین صلح و امنیت در منطقه را عیان میکند. این طرح ادامه سیاست ترامپ برای تغییر نقشه ژئوپلیتیک در خاورمیانه با محوریت و تقویت موقعیت اسرائیل و منتفی کردن کامل تشکیل دولت فلسطین است. طرحی که، با هدف بازسازی موقعیت سیاسی، امنیتی و اقتصادی امریکا در منطقه، ابتدا در سال ۲۰۱۹ بعنوان "صلح برای رفاه: چشم اندازی برای بهبود زندگی مردم فلسطین و غزه" و سپس در سال ۲۰۲۰ تحت عنوان "معاملهٔ قرن" توسط ترامپ تهیه شد و حتی قادر نشد موافقت روسای فاسد دولتهای عربی را در ازاء امتیازاتی به خود جلب کند. ظاهرا امروز نابودی کامل نوار غزه، نسل کشی و کشتار صدها هزار نفر با بمباران و محاصره اقتصادی و قطع هر نوع کمک انسانی، از آذوقه تا دارو و خدمات پزشکی، زمینه را برای نه فقط طرح مجدد این طرح که تعرض بیشتر به مردم فلسطین و تحمیل بیحقوقی مطلق و تبدیل رسمی آنان به اسرای ״جامعه جهانی״ آماده کرده است. از نظر این جنایتکاران جنگی ظاهرا تحمیل شرایط دهشتناک به مردم در نوار غزه، تلاش شان در تحمیل بی افقی مطلق و استیصال به آنان زمینه را برای تن دادن آنان به هر سناریویی جز ادامه کشتار، بمب، گرسنگی و مرگ تدریجی آماده کرده است. 

هلهله ״جامعه جهانی״ حول طرح ״صلح در غزه״ که نه فقط همه حقوق و امتیازات تاکنونی دولت اشغالگر اسرائیل را به روشنی به رسمیت  می شناسد که در ازاء دوسال کشتار و نابودی و نسل کشی حقوق ویژه دیگری را به آن میدهد، تلاش در حقنه کردن‌ آن بعنوان تنها راه متوقف کردن ماشین جنگی اسرائیل، آنهم با تهدیدات لمپن مابانه ترامپ، اوج کثافت ״جامعه جهانی״ و اعضا را نشان میدهد.

طرحی که خلع سلاح همه نیروها، نه فقط حماس، در نوار غزه و غیر نظامی کردن آنرا پیش شرط خروج اسرائیل از نوار غزه میداند و همزمان به دولت اسرائیل حق وتوی کامل در هر موردی در طرح را میدهد. طرحی که به روشنی شناسایی قدس (اورشلیم)، بعنوان پایتخت اسرائیل، را توسط نیروهای فلسطینی شرط صلح میداند اما برای شناسایی دولت فلسطین، حتی با اتکا به حکومت فاسد محمود عباس و در مجمع الجزایر تکه پاره شده ای به نام مناطق فلسطینی، شروطی چون خلع سلاح حماس، غیر نظامی کردن غزه، شناسایی اسرائیل به عنوان دولت یهودی، شناسایی مرزهای جدید اسرائیل، توقف مستمری خانواده‌های کشته شدگان و اسرای دربند فلسطینی توسط دولت خودگردان و شستشوی مغزی کودکان فلطسینی، بعنوان ״توقف تحریک در متون آموزشی فلسطینی״، قائل میشود، را با هیچ درجه از شعبده بازی و شارلاتانیسم نمیتوان به عنوان طرحی برای صلح نامید. طرحی که تا آینده ای نامعلوم کنترل نوار غزه را بدست ״شورای صلح״، شورایی متشکل از ارتجاعی ترین عناصر جهانی به رهبری تونی بلیر، می سپارد و تضمین امنیت اسرائیل، نه مردم فلسطین، را بدست ارتشی تحت نظارت ارتجاع غرب میدهد و در ازاء آن نوار غزه را به منطقه سرمایه گذاری کارتلهای مالی غرب تبدیل میکند، را نمیتوان به هیچ انسانی با کمترین درجه از شعور و وجدان انسانی بعنوان طرحی برای آینده آزاد مردم فلسطین فروخت. این طرحی برای تثبیت موقعیت اقتصادی، سیاسی و نظامی امریکا در منطقه با موقعیت تقویت شده و هژمون اسرائیل است. 

قطب مقابل این ارتجاع، که سناریوهای ارتجاعی خود را در اوج بیشرمی و وقاحت رو به جهانیان اعلام میکنند، کلوپی که برای امتیازگیری های سیاسی و اقتصادی از هم آماده هر درجه از جنایت و کشتار یا چشم بستن بر هر کشتار و نسل کشی هستند، نه پشت درهای بسته که در کارخانه ها، بنادر، مدراس، بیمارستانها، دانشگاهها، بنادر و.... عرض اندام میکند، شهرها و دریاها و اقیانوسها را تسخیر کرده و به این کلوپ و اعضا آن نه میگویند. قطبی که به حق مهر عدم مشروعیت بر تمام ساختار سیاسی، چه در هر کشور و چه در سطح جهان، زده و هیچ طرح و سناریویی را از جانب کلوپ کانگسترها قبول نمیکند. آزادی مردم فلسطین از تبعیض، از آپارتاید، از جنگ و فقر و فلاکت، حق مردم فلسطین در شکل دادن به آینده و سرنوشت آزاد و برابر و مستقل از سلطه حکومتی اشغالگر چون اسرائیل حرف اول و‌آخر آن است و برای متحقق کردن آن دست به کار شده است.

قطبی آزادیخواه و بشردوست که علیرغم جنایی کردن دفاع از مردم فلسطین و مقابله با فاشیسم حاکم در اسرائیل، علیرغم سرکوب خشونت آمیز ماشین سرکوب ״جهان آزاد״ و مهد دمکراسی، که امروز دیگر با دستگاه سرکوب کشورهای استبداد زده ای چون ایران تفاوتی ندارند، علیرغم تعرض به آزادیهای سیاسی و مدنی شهروندان و بالاخره علیرغم تلاش سران ارتجاع جهانی در ناچیز شمردن قدرت این قطب، نه فقط عقب نمی نشیند که مهر خود را بر سیاست قدرتهای جهانی و منطقه ای زده و عقب نشینی هایی را به این بلوک ارتجاعی و ضد بشری تحمیل کرده است.این قطب سر باز ایستادن ندارد.

قطبی که مدتها است دیگر فقط در خیابانها و تظاهراتها و با مطالبه از دول ارتجاعی ابراز وجود نمیکند. قطبی که به روشنی اعلام کرده است مستقلا وارد عمل میشود. به جای تقاضا برای شکستن دیوار محاصره نوار غزه و ارسال کمکهای انسانی به مردم محاصره شده، خود کمر به شکستن دیوار محاصره و کمک رسانی می بندد، اعلام میکند ما تقاضایی نداریم. ما نیرویی هستیم که میتوانیم به قدرت خود در جهان سیاهی که شما برای بشریت ساخته اید تغییر بوجود بیاوریم. قطبی که یک سر آن مردمی اند که در نوار غزه زیر فشار بمباران و گرسنگی امید به آزادی را از دست نمیدهد و علنا به سناریوها و طرح های ارتجاعی نه میگویند و یک سر دیگر آن کارگران ایتالیا، اسپانیا، یونان، بریتانیا، آلمان، امریكا، استرالیا و ....، مردم آزادیخواه و انساندوست سراسر جهان اند که برای آزادی مردم فلسطین از هیچ تلاشی، از تظاهرات و اعتصاب و بستن رگ اقتصاد شرکای جرم این نسل کشی تا راهی نوار غزه شدن برای کمک رسانی کوتاهی نمیکنند. امروز جهان زیر پای حاکمان آن، بعنوان عاملین نسل کشی و جنایت جنگی به لرزه در آمده است.

این قطب میرود چهره جهان را تغییر دهد، میرود تا نقطه پایانی بر بیش از سی سال تعرض بی وقفه و سیستماتیک به تمام دستاوردهای خود، سی سال تلاش برای عقب راندن جامعه بشری به دوران بربریت، سی سال تلاش برای تبدیل جنگ و ویرانی و میلیتاریسم عریان و افسارگسیخته به بخشی از زندگی میلیاردها انسان در کره خاکی بگذارد. دفاع از مردم فلسطین امروز پرچم این قطب و این جنبش مقاومت در برابر ارتجاع جهانی است.

جهان دو قطبی امروز رنگ دیگری برخود دارد. اگر در جهان سیاهی که کاپیتالیسم برای بشریت ساخته نقطه امیدی هست قدرتگیری این قطب با پرچمی رادیکال، کارگری و کمونیستی است.