مظفر محمدی: در باره ی یک منشور

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

دوستانی می پرسند، نظر شما در مورد "منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران"، چیست؟ شکی نیست مفاد این منشور صرفنظر از موقعیت اجتماعی واقعی هر کدام از نهادهای امضا کننده، مثبت است.  اما فراموش نکنیم که در سنت و تجارب چند دهه اخیر، قطعنامه، بیانیه و منشورهای زیادی نوشته شده و محتوایشان هم خوب بوده، اما متاسفانه این نوشته ها بخودی خود به هدف تبدیل شده اند، نه ابزار مبارزه ی معین. شما می توانید با رجوع با آرشیوها ده ها و صدها قطعنامه و منشور و بیانیه کارگری، زنان، دانشجویی و حتی احزاب سیاسی پیدا کنید، که خیلی هایشان هم خوب و معتبرند. اما برای تبدیل کردن آن ها به پرچم جنبش های اجتماعی فاصله همچنان باقی است.

هر موضوع و سیاست و برنامه ای اگر ابزار یک مبارزه معین نباشد، ایده های خوب روی کاغذند.
برای گذر از این موقعیت نامناسب، باید راهی به مبارزه و سازماندهی باز کرد و مطالبات و ایده های خوب را به ابزار مبارزه تبدیل کرد. در این مورد مشخص من فکر می کنم اگر منشور فقط برای انتشار یا روشنگری باشد و یا بی صاحب بماند، حرف های خوب روی کاغذ است. برای تبدیل کردن منشور یا هر ایده ی خوب به پرچم یک جنبش، کار هرکولی باید کرد. بعنوان مثال، برای این که بخش آگاه طبقه کارگر به باور اداره شورایی برسد و پرچم شورا را بر افرازد، در درون خود کارگران و بیرون از آن ها تلاش عظیمی شده است. امروز شوراخواهی پرچم بی اما و اگر در صفوف بخش های مهمی از طبقه کارگر است.
در مورد منشور مطالبات حداقلی 20 نهاد هم، اگر قرار است به ابزار مبارزه و بسیج مردم حول آن تبدیل شود باید صاحبانش پا پیش گذاشته و نهاد رهبری و هماهنگی سراسری معین با اسامی حقیقی و حقوقی را تشکیل و منشور را در عمل نمایندگی کنند.
برای مثال اگر هیاتی ده، پانزده نفره از اعضای با اتوریته ی نهادهای امضا کننده ی منشور مطالبات حداقلی، بعنوان هماهنگ کننده ی فعالیت برای تحقق این مطالبات، ابراز وجود کنند، جامعه را مورد خطاب قرار دهند و حول ان نیرو بسیج و سازماندهی کنند، ضروری و تعیین کننده است. در شرایط انقلابی کنونی و توازن قوای بین مردم و رژیم، بیشتر از هر زمان امکان پراتیک کردن منشورهای قابل قبول و رادیکال، وجود دارد.
هر میزان پیشروی و کسب موفقیتهایی در زمینه تبدیل کردن منشور به ابزار مبارزه ی بخش هایی از جامعه، فعالین اصلی این حرکت را هم به درجه ای از تامین رهبری و سازماندهی جنبش انقلابی می رساند.
تایید یا رد و یا نقد منشور از جانب احزاب و یا اشخاص در خارج کشور تغییری در این واقعیت نمی دهد که پراتیک کردن و به اجرا در آوردن و به کرسی نشاندن حتی یکی از بندهای منشور باز بر عهده صاحبان آن است.
ضمن احترام به اعلام کنندگان منشور و امید موفقیت در پیشبرد آن و مبارزه برای تحقق مطالباتش، توجه را به این واقعیت هم جلب می کنم که ما برای این که جنبش انقلابی صاحب افق، پرچم، سیاست، سازمان و رهبری شود، تلاش بیوقفه ای انجام می دهیم. برای این کار، ما "منشور سرنگونی جمهوری اسلامی"، منشور "رفاه، آزادی و امنیت" را داریم و "کنگره سراسری شوراهای مردمی" را بعنوان آلترناتیو انقلابی حاکمیت پس از سرنگونی جمهوری اسلامی، اعلام کردیم. امیدوارم تلاشهای از قبیل نهادهای واقعی صادر کننده ی منشور مطالبات حداقلی، بخشی از یک تلاش هماهنگ برای تبدیل این سیاست ها به سیاست جنبش انقلابی جاری باشد.
تلاش ما و نهادهای صاحب منشور و کلیه فعالین و سازماندهندگان جنبش شوراهای محل کار و زیست و فعالین جنبش های اجتماعی زنان، دانشجویان، فرهنگیان شاغل و بازنشسته و...، باید بتواند به اتحاد صفوف چپ و کارگر و کمونیسم و تحکیم و گسترش موقعیت جنبش انقلابی برای سرنگونی بینجامد.
اتحاد و هماهنگی تلاش های ما همچنین، باید بتواند در مقابل ترفندهای ضد انقلابی، ضد کارگری و ضد کمونیستی اپوزیسیون بورژوایی و اخلال در روند پیشروی درست جنبش سرنگونی، سدی ببندد.
اسفند 1401