«ژان لوک گدار» کیست و چه تاثیری بر سینمای جهان گذاشت؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

خبرگزاری ایسنا نوشت: ««ژان لوک گدار» کارگردان سرشناس فرانسوی – سوئیسی و از چهره‌های مطرح و پیشگام موج نوی سینمای فرانسه در سن ۹۱ سالگی درگذشت. او فارغ‌التحصیل مردم‌شناسی از دانشگاه سوربن بود اما علاقه‌اش موجب شد به همراه گروهی از دوستانش مثل «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر»، به سمت هنر هفتم گرایش پیدا کند و به جست‌وجو درباره قابلیت‌های نهفته سینما بپردازد. اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ بر اساس داستانی از فرانسوا تروفو و با بازی «ژان پل بلموندو» ساخت. از ژان لوک گدار به عنوان یکی از آخرین بازمانده‌های «موج نو» سینمای فرانسه یاد می‌شد.

«امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه، یکی از اولین کسانی بود که در توییتر به «ژان لوک گدار» ادای احترام کرد و او را به عنوان «ساختارشکن‌ترین فیلمسازان موج نو توصیف کرد که هنری کاملاً مدرن و به شدت آزاد را ابداع کرد.» و در ادامه نوشت که «ما یک گنجینه ملی و نگاه یک نابغه را از دست دادیم».

«اِدگار رایت» نویسنده و کارگردان انگلیسی نیز در واکنش به درگذشت «گدار»، او را یکی از تاثیرگذارترین و ساختارشکن‌ترین فیلمسازان تمام دوران توصیف کرد و نوشت: «طعنه آمیز بود که او خود به سیستم فیلمسازی استودیویی هالیوود احترام می گذاشت و در عین حال شاید هیچ کارگردان دیگری به اندازه او الهام‌بخش سینماگران دیگر نبود که فقط دوربین را بردارند و شروع به فیلمبرداری کنند.»

موسسه فیلم بریتانیا «ژان لوک گدار» را غول سینما توصیف کرد که کتاب قوانین را پاره کرد و از فیلم «از نفس افتاده»به بعد او، محدودیت‌های مدیوم سینما را به بوته آزمایش می‌گذاشت.

جشنواره فیلم کن نیز با ادای احترام به این سینماگر فرانسوی فهرستی از حضور «گدار» را در این جشنواره سینمایی منتشر کرد که از سال ۱۹۶۲ با فیلم «کلئو از ۵ تا ۷» آغاز شد و در مجموع این کارگردان ۲۱ فیلم در جشنواره کن به نمایش گذاشت که آخرین آن «کتاب تصویر» در سال ۲۰۱۸ بود که جایزه ویژه نخل طلا را برای «گدار» به ارمغان آورد.

آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا (بفتا) هم در توییتر خود نوشت: از شنیدن خبر درگذشت ژان لوک گدار کارگردان، فیلمنامه نویس و منتقد تحسین‌شده و تاثیرگذار سینما که در سن ۹۱ سالگی درگذشت، متأسفیم».

«ژان لوک گدار» از مهم ترین فیلمسازان در قید حیات سینمای جهان بود که جوایزی از جمله خرس طلایی برلین برای فیلم «آلفاویل» (۱۹۶۵) و شیر طلایی ونیز برای «نام من: کارمن» (۱۹۸۳) را در کارنامه داشت. اگرچه او هرگز نامزد جایزه اسکار نشد، اما در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه اسکار افتخاری شد. او در نهایت حاضر به دریافت این جایزه از آکادمی اسکار نشد.

«گدار» که در سال ۱۹۳۰ در پاریس به دنیا آمد، یکی از چهره های اصلی جنبش موج نو فرانسه در اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بود و ابتدا به عنوان منتقد برای مجله فرانسوی تازه تاسیس کایه دوسینما در سال ۱۹۵۲ کار کرد و نخستین فیلم کوتاه خود را با نام «زن عشوه‌گر» در سال ۱۹۵۵ ساخت.

اولین فیلم بلند این فیلمساز «از نفس افتاده» محصول ۱۹۶۰ بود که یکی از آثار کلیدی جنبش موج نو محسوب می‌شود و با نقش‌آفرینی «ژان پل بلموندو» و «ژان سبرگ» همراه بود. «از نفس افتاده» یکی از ۱۵ فیلمی بود که «گدار» بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۶۷ کارگردانی کرد، بازه زمانی که مهم‌ترین دوره فعالیت سینمایی این کارگردان محسوب می‌شود.

از جمله آثاری که او در این مدت ساخت، می‌توان به درام «تحقیر» (۱۹۶۳) ، فیلم نئو نوآر «آلفویل» در سال ۱۹۶۵، «پی‌یرو خُله» و کمدی سیاه «تعطیلات آخر هفته» در سال ۱۹۶۷ اشاره کرد. با این حال او همچنان به فیلمسازی ادامه داد و در طول دوران فعالیت حرفه‌ای خود در مجموع ۴۴ فیلم بلند و چند فیلم کوتاه را مقابل دوربین برد.

«گدار» در کنار «فرانسوا تروفو» که یکی دیگر از اعضای برجسته موج نوی سینمای فرانسه بود، رهبری تظاهرات‌هایی را بر عهده داشتند که در سال ۱۹۶۸ به تعطیلی جشنواره فیلم کن انجامید، ناآرامی‌هایی که حاصل جنبش و اعتراضات دانشجویی می ۱۹۶۸ در فرانسه بود.

«فرزند هراسناک سینمای موج نو» لقبی بود که به «ژان لوک گدار» داده بودند، چراکه در دهه ۱۹۶۰ با تلاش جنجال‌گونه‌ای می‌خواست با نهادهای خشک و پژمرده سیاسی و اجتماعی بستیزد و از دوربین بسان یک اسلحه در جهت پیشبرد اهداف سیاسی‌اش استفاده می‌کرد.

«ژان لوک گدار»، از ۱۹۴۰ تا پایان راه

این چهره تاثیر گذار پیش از ورود به سینما در پایان دهه‌ی۴۰ از دانشگاه سوربن در رشته نژادشناسی فارغ‌التحصیل شد و علاقه‌اش به سینما موجب شد تا به‌همراه گروهی از دوستان جوان‌اش چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جست‌وجو درباره قابلیت‌های نهفته سینما بپردازند. آن‌ها ماهنامه‌ سینمایی به‌نام «لاگازت دو سینما» راه‌اندازی کردند که البته فقط برای پنج ماه منتشر شد.

او در دهه ۵۰ چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه دو سینما» ساخت و با ساخت چند فیلم کوتاه نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است.

اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ براساس داستانی از «فرانسوا تروفو» ساخت. این فیلم با بودجه‌ای اندک و با کمک «کلود شابرول» ساخته شد که از بنیان‌های «موج نو» سینمای فرانسه شناخته می‌شود.

دهه ۶۰ پربارترین دوره زندگی گدار بود و او در این دهه هرسال به‌طور میانگین دو فیلم ساخت، فیلم‌هایی که بسیاری از آن‌ها با گذشت زمان ارزش بیش‌تری یافتند.

«سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل ۱۹۶۰ ساخته شد، اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه سال بعد پروانه نمایش آن را صادر کردند. داستان فیلم درباره جنگ‌های آزادی‌بخش الجزایر است و در سوییس اتفاق می‌افتد. این فیلم اولین همکاری میان «گدار» و «آنا کارینا» بود که به ازدواج آنها انجامید.

«گدار» پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال ۱۹۶۱ ساخت و یک سال بعد فیلم تحسین‌شده «گذران زندگی» را ساخت که از پیچیده‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های اولیه گدار محسوب می‌شود. او با فیلم «تفنگ‌داران» در سال ۱۹۶۳ بار دیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول ۱۹۶۳ اولین فیلم پرهزینه این سینماگر بود که بازیگرانی چون «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقش‌آفرینی داشتند.

در سال ۱۹۶۴ گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت که به گفته خودش پژوهشی در زندگی زن است که در زیر فشارهای زندگی دیگر نمی‌تواند خودش باشد. اما یکی از معروف‌ترین ساخته‌های گدار در سال ۱۹۶۵ با نام «آلفاویل» به پرده سینماها آمد و متعاقب آن، فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد.

از دیگر شاهکارهای سینمایی وی می‌توان به فیلم‌های «مذکر، مونث» (۱۹۶۶)، «شهوت» (۱۹۸۲) و «نام کوچک؛ کارمن» (۱۹۸۴) اشاره کرد.

آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۰ به‌پاس یک عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت، اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد. او درباره علت حضور نیافتن در این مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام یک از فیلم‌های مرا دیده‌اند. آیا آنها اصلا سینمای مرا می‌شناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد.»

این فیلم‌ساز طی چهار دهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده است که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای جشنواره برلین، شیر طلا، جایزه هیات داوران و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز از مهم‌ترین آنها هستند.

وی که پنج‌بار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال ۱۹۷۸ جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال ۲۰۰۷ جایزه یک عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال ۱۹۹۵ یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد.

گدار در سال ۱۹۸۶ جایزه بهترین فیلم خلاقانه جشنواره روتردام را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۴ جایزه بهترین فیلم سال را از جشنواره سن سباستین گرفت.

این کارگردان صاحب نام فرانسوی فیلم سه بعدی «خداحافظی با زبان» را در سال ۲۰۱۴ ساخت، این فیلم کاملا تجربی، درامی رمانتیک درباره زندگی یک مرد و زن است و نیمه دوم فیلم از زاویه دید یک سگ ولگرد روایت می‌شود. «خداحافظی با زبان» در جشنواره کن ۲۰۱۴ جایزه هیات داوران این رویداد سینمایی را دریافت کرد.

آخرین ساخته این سینماگر کهنه‌کار با عنوان «کتاب تصویر» در سال ۲۰۱۸ راهی سینماها شد و در جشنواره کن برای نخستین بار جایزه‌ای با عنوان نخل طلای ویژه به «ژان لوک گدار» اعطا شد.

میترا فرهانی مستندساز ایرانی نیز امسال مستندی با عنوان «جمعه می‌بینمت رابینسون» را در جشنواره‌های بین‌المللی رونمایی کرد. این مستند درواقع روایت یک دوئل ذهنی و تا حدودی اندیشه ورزانه بین گلستان به‌عنوان نویسنده و فیلمساز ایرانی مقیم فرانسه و «ژان لوک گدار» فیلمساز شهیر فرانسوی است.

در این فیلم که ظاهرا بیشتر آن در سال ۲۰۱۴ میلادی فیلمبرداری شده، «گدار» ۸۴ ساله است. گفتگویی میان «ژان لوک گدار» چهره پیشگام سینمای موج نوی فرانسه و ابراهیم گلستان فیلمساز و چهره ادبی ایرانی از طریق ایمیل‌های منظم هفتگی، فیلم‌ها، تصاویر، کلمات قصار و نامه‌ها در این مستند روایت شده که امسال در هفتاد و دومین جشنواره فیلم برلین رونمایی شد.

سینمای «گدار» در عرصه جهانی منبع الهام ارزشمندی برای سایر کارگردانان از جمله «مارتین اسکورسیزی»، «کوئنتین تارانتینو»، «برایان دی پالما»، «استیون سودربرگ»، «دی. ای. پنی بیکر»، «رابرت آلتمن»، «جیم جارموش»، «راینر ورنر فاسبیندر»، «وونگ کار وای»، «ویم وندرس» و «برناردو برتولوچی» بوده است.

«گدار»در سال ۱۹۶۸ یکی از چهره‌هایی بود که در حمایت از دانشجویان معترض در سراسر فرانسه در ناتمام‌ ماندن جشنواره فیلم کن نقش عمده‌ای ایفا کرد. در آن سال جشنواره ناتمام ماند و هیچ فیلم نخل طلا نگرفت چون از مجموع ۲۷ فیلم بخش رقابتی، تنها ۷ فیلم به روی پرده رفتند.

این کارگردان فرانسوی-سوئیسی که همواره از رسانه‌ها فراری بوده و اغلب در جشنواره و رویدادهای سینمایی حضور نمی‌یابد به شکلی عجیب و از طریق موبایل و سرویس ویدئویی “فیس تاریم” در نشست خبری شلوغ فیلمش در هفتادویکمین جشنواره کن شرکت کرد.

وی در سال ۲۰۰۵ نیز در نشست خبری فیلمش در جشنواره کن شرکت نکرد و یکی از بازیگران را به عنوان نماینده خود فرستاد.

«گدار» در نشست خبری چند سال قبل در جشنواره کن نیز سینماگران بزرگ را شبیه به آنارشیست‌ها توصیف کرد و صحبت‌هایی را نیز درباره روسیه و آینده سینما مطرح کرد.

گدار درباره سبک فیلم‌سازی‌اش توضیح می‌دهد: نحوه فیلم‌سازی من همانند شیوه‌ای است که دو یا سه نوازنده جاز آهنگ می‌سازند. در واقع لزوما هیچ سناریوی نوشته‌ای وجود ندارد، بلکه ما موضوعی را انتخاب می‌کنیم سپس بازیگران آن را ایفا می‌کنند و در نهایت فیلم سازمان یافته و تدوین می‌شود. هیچ دیالوگ از پیش تعیین‌شده‌ای در کار نیست و تنها چند کُلاژ و یادداشت وجود دارد که پیوند آن‌ها به ساخت یک فیلم می‌انجامد.

سینمای «گدار» در عرصه سینمای جهان منبعی برای سایر کارگردانان دیگر محسوب می‌شود، اما گدار نیز در فیلم‌هایش تلاش کرده از سکانس‌های فیلم‌های پیش از خود و علاوه‌بر آن نقاشی نقاشانی چون «رنوا» و دیگر نقاشی‌های معروف در طراحی صحنه‌های فیلم‌هایش بهره ببرد.

این سینماگر در ۹۰ سالگی خود در مصاحبه‌‌ای عنوان کرد به پایان جاده فیلمسازی نزدیک می‌شود و قصد دارد پس از دو پروژه جدید از دنیای سینما خداحافظی کند.

چهره اسطوره‌ای موج نوی سینمای فرانسه که ساخت فیلم‌هایی چون «از نفس افتاده»، «تحقیر»، «پی یر خُله» و «مذکر مونت» را در کارنامه پربار سینمایی خود دارد اعلام کرده هم اکنون مشغول کار بر روی دو فیلمنامه است که یکی از آنها را برای شبکه عمومی تلویزیون اروپا (Arte) مینویسد و پروژه دیگر او نیز «جنگهای خنده دار» نام دارد.

«گدار» در مصاحبه‌ خود گفته: «در حال پایان دادن به زندگی سینمایی خود هستم و پس از پایان‌ نگارش این دو فیلمنامه به سینما بدرود خواهم گفت».

«ژان لوک گدار» در کنار «ژان پل بلموندو» ستاره فیلم «از نفس افتاده» را می‌توان عملا از آخرین بازمانده‌های موج نو سینمای فرانسه دانست و «فرانسوا تروفو»، «اریک رومر»، «ژاک ریوت»، «ژاک دمی»، «آنیس واردا» و «آنا کارینا» چهره‌های مهم سینمای فرانسه هستند که دیگر در میان ما نیستند.

این فیلم ساز در پایان دهه ۴۰ از دانشگاه سوربن در رشته مردم شناسی فارغ‌التحصیل شد اما علاقه‌اش به سینما موجب شد تا به‌همراه گروهی از دوستان جوان‌اش چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جست‌وجو درباره قابلیت‌های نهفته سینما بپردازند. آن‌ها ماهنامه‌ سینمایی به‌نام «لاگازت دو سینما» راه‌اندازی کردند که البته فقط برای پنج ماه منتشر شد.

در دهه ۵۰ گدار چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه دو سینما» ساخت. وی در سال ۱۹۵۸ با فیلم سیاه و سفید «شارلوت و دوست‌اش» نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است.

اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ براساس داستانی از «فرانسوا تروفو» ساخت.

دهه ۶۰ پربارترین دوره زندگی گدار بود و او در این دهه هرسال به‌طور میانگین دو فیلم ساخت، فیلم‌هایی که بسیاری از آن‌ها با گذشت زمان ارزش بیش‌تری یافتند.

«سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل ۱۹۶۰ ساخته شد، اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه سال بعد پروانه نمایش آن را صادر کردند.

گدار پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال ۱۹۶۱ ساخت و یک سال بعد فیلم تحسین‌شده «زیستن زندگی‌اش» را ساخت که از پیچیده‌ترین و موفق‌ترین فیلم‌های اولیه گدار محسوب می‌شود.

با فیلم «تفنگ‌داران» در سال ۱۹۶۳ گدار باردیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول ۱۹۶۳ اولین فیلم پرهزینه گدار بود که بازیگرانی چون «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقش‌آفرینی داشتند.

در سال ۱۹۶۴ گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت اما یکی از معروف‌ترین ساخته‌های گدار در سال ۱۹۶۵ با نام «آلفاویل» به پرده سینماها آمد و متعاقب آن فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد.

از دیگر شاهکارهای سینمایی وی می‌توان به فیلم‌های «مذکر، مونث» (۱۹۶۶)، «شهوت» (۱۹۸۲) و «نام کوچک؛ کارمن» (۱۹۸۴) اشاره کرد.

آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۰ به‌پاس یک عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت، اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد.

گدار درباره علت حضور نیافتن در این مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام یک از فیلم‌های مرا دیده‌اند. آیا آنها اصلا سینمای مرا می‌شناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد.»

این فیلم‌ساز طی چهار دهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده است که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای جشنواره برلین، شیر طلا، جایزه هیات داوران و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز از مهم‌ترین آنها هستند.

وی که پنج‌بار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال ۱۹۷۸ جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال ۲۰۰۷ جایزه یک عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال ۱۹۹۵ یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد.

فیلم سه بعدی «خداحافظی با زبان» او در سال ۲۰۱۴ توانست در جشنواره کن جایزه هیات داوران را کسب کند و اخرین ساخته او در سال ۲۰۱۸ با عنوان «کتاب تصویر» رونمایی شد و موفق شد اولین نخل طلای ویژه تاریخ جشنواره کن را از آن خود کند».
http://www.ensafnews.com/370138/%DA%98%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%88%DA%A9-%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7/